eitaa logo
.《 پُرسان‌پُرسان 》.الکوثر. 🇮🇷.🇵🇸.🇾🇪
32 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
809 ویدیو
19 فایل
اللهم‌صلی‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم #الکوثر بسم‌الله الرحمن‌الرحیم انا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتر قرآن،حدیث،دعا،احکام،متن،شعر،و... (جهان اسلام، انقلاب ایران، ولایت فقیه) استفاده از مطالب‌کانال به‌هرشکل بلامانع‌است
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇👇 🔰راه کاهش در خانواده افزایش است 🔰قرآن در سوره‌ای که احسن القصص نامیده، را مثال می‌زند، نه ! 🔻روز میلاد را، نامیده‌اند، این کار را، باید به فال نیک گرفت. هر چه پایگاه در خانواده‌ها و جامعه ما تقویت شود، در واقع پایگاه مستحکم خواهد شد. مردم از نظر روانی و ذهنی، آمادگی پذیرش ولایتشان، بالاتر می‌رود. 🔻هر چه حرمت پدر در جامعه و خانواده‌های ما افزایش پیدا کند، برآیند کلی آن این خواهد بود که ظلم در خانواده‌ها کمتر خواهد شد. برعکس آنچه که بعضی از حقوق‌دانان فکر می‌کنند، که هر چه بیشتر، دست و بال مردها بسته شود، کمتر ظلم می‌کنند، تجربه غرب نشان داده که در غرب، ، مظلوم‌تر از شرق و در کشورهای اسلامی است، خودشان هم اذعان می‌کنند. 🔻هر چه مردسالاری، به معنای منطقی و معقول کلمه، جا بیفتد طبیعتاً برکاتی خواهد داشت. پدری که حرمت داشته باشد، اتفاقاً احساس مسئولیت بیشتری پیدا می‌کند که مبادا ظلم بکند. اگر به یک مرد شریفی بگویند: «آقا تو پدر هستی» کلی خودش را جمع می‌کند، و دیگر ظلم نخواهد کرد. 🔻در میان افکار عمومی، به فرزند ضرب‌المثل است، اما در احسن القصص نمونه اعلای محبت، محبت پدر به فرزند است. نکته اصلی داستان عشق به نیست، بلکه محبّت به یوسف است که از شدت محبت و فراق او چشمانش سفید می‌شود و بوی پیراهن یوسف را از فرسنگها دورتر متوجه می‌شود و با بوی پیراهنش بینا میشود. نمونه های دیگری از محبت پدر به فرزند هم در قرآن آمده است مانند: محبت به ، محبت و و ... 🔻فرزندان باید به مادر خود محبت کنند، اما آن چیزی که باید بشناسند محبّت پدر به فرزند است! اگر ما این محبّت پدر به فرزند را، قدرشناسی کردیم، وقتی که (ص) بفرماید: «من و علی پدران این هستیم؛ یا امام رضا(ع) بفرماید: «امام مانند پدر است؛ آنوقت بهتر امام را می‌فهمیم. وقتی محبت پدر به فرزند جابیفتد، آنگاه اگر به تو بگویند که عزیز من مثل پدرِ توست، آن وقت چه حسی نسبت به آن پیدا می‌کنی؟ 🍃🍃🍃🍃🍃
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ کاهش در در ‌ای که احسن القصص نامیده، را مثال می‌زند؛ نه ! روز را، نامیده‌اند این کار را، باید به فال نیک گرفت هر چه پایگاه پدر در خانواده‌ها و جامعه ما تقویت شود، در واقع پایگاه مستحکم خواهد شد مردم از نظر روانی و ذهنی، آمادگی پذیرش ولایتشان، بالاتر می‌رود ▫️هرچه حرمت پدر در جامعه و خانواده‌های ما افزایش پیدا کند، برآیند کلی آن این خواهد بود که ظلم در خانواده‌ها کمتر خواهد شد ▪برعکس آنچه که بعضی از حقوق‌دانان فکر می‌کنند، که هر چه بیشتر، دست و بال مردها بسته شود، کمتر ظلم می‌کنند، تجربه غرب نشان داده که در غرب، ، مظلوم‌تر از و در کشورهای است، خودشان هم اذعان می‌کنند هر چه مردسالاری، به معنای منطقی و معقول کلمه، جا بیفتد طبیعتاً برکاتی خواهد داشت پدری که حرمت داشته باشد، اتفاقاً احساس مسئولیت بیشتری پیدا می‌کند که مبادا ظلم بکند اگر به یک مرد شریفی بگویند: « آقا تو پدر هستی » کلی خودش را جمع می‌کند، و دیگر ظلم نخواهد کرد در میان افکار عمومی، محبت مادر به فرزند ضرب‌المثل است اما در احسن القصص قرآن نمونه اعلای محبت، به است نکته اصلی به یوسف نیست؛ بلکه محبّت به است که از شدت و او، چشمانش سفید می‌شود و بوی پیراهن یوسف را از فرسنگها دورتر متوجه می‌شود و با بوی پیراهنش بینا میشود نمونه های دیگری از محبت پدر به فرزند هم در قرآن آمده است مانند: محبت به محبت و و ... .به_مادر.خود.محبت_کنند اما آن چیزی که باید بشناسند محبّت پدر به فرزند است ! اگر ما این محبّت پدر به فرزند را، قدرشناسی کردیم؛ وقتی که (ص)بفرماید: من و علی پدران این هستیم؛ یا (ع) بفرماید: امام مانند پدر است؛ آنوقت بهتر امام را می‌فهمیم وقتی محبت پدر به فرزند جا بیفتد، آنگاه اگر به تو بگویند که عزیز من (عج) مثل پدرِ توست، آن وقت چه حسی نسبت به آن پیدا می‌کنی؟ علیرضا پناهیان 🍃🍃🍃🍃🍃
🍃 به نام الله گروهى از کودکان انصارى، بازى میکردند، تا اینکه حضرت پیامبراکرم(ص) را به همراه حسنین علیهم السلام دیدند کودکان دور حضرت گرد شدند، و به گمان اینکه ایشان آمده اند تا با آنها بازی کنند و  آنها را نیز چون حسنین به دوش بگیرد، هر یک لباس پیامبر صل الله علیه و آله و سلم  را گرفته و میگفتند: کُن جَمَلِی ( شتر من باش ) آن حضرت از یک سو میخواست خود را برای نماز به مسجد برساند و از سویی نمیخواست کودکان از وی رنجیده خاطر شوند از مسجد بیرون آمد و به جستجوى پیامبر صلى الله علیه وآله پرداخت، آن حضرت را در کنار جمعى از کودکان یافت که بر دوش پیامبر سوارند! جریان را که فهمید قصد کرد که کودکان را گوشمالى دهد، تا آن حضرت را آزاد کنند آن حضرت، بلال را از اجراى تصمیم خود، نهى کرد و فرمود:  تنگ شدن براى من محبوبتر از رنجاندن این کودکان است سپس به بلال فرمود: برو خانه حجره ام را جستجو کن و آنچه (از گردو و یا خرما و...) یافتى بیاور، تا خود را از این کودکان کنم بلال رفت و پس از جستجو، هشت دانه گردو یافت به حضور پیامبر(ص) آورد پیامبر به کودکان فرمود:  آیا شما شتر خود را به این گردوها میفروشید؟ کودکان به این داد و ستد راضى شدند، و گردوها را گرفتند و آن حضرت را آزاد نمودند، پیامبر صلى الله علیه وآله به راه خود به طرف مسجد ادامه داد، در حالى که میفرمود: رَحِم اللهُ أخِى یوسفَ بَاعُوه بِثَمنِ بَخس دَراهم مَعدودَه و باعُونى بثَمان جُوزات برادرم، را رحمت کند، که او را (برادرانش ) به چند درهم اندک فروختند ( سوره یوسف آیه ۲۰) اما این کودکان ، مرا به هشت دانه گردو فروختند، با این فرق که برادران یوسف، وى را از روى فروختند، ولى این کودکان از روى فروختند وقتى بلال این همه مهربانی و عمیق نگری و محبت را دید، تحت تاثیر قرار گرفت، و به پاى مبارک آن حضرت افتاد، و اظهار تواضع کرد و گفت: اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ سوره انعام آیه ۱۲۴ خداوند میداند که مقام رسالت را در وجود چه کسى قرار دهد ص ۲۸۶ 🍃🍃