eitaa logo
porseshmoshavere
22 دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔒 سؤال 85: تشخیص استدراج اگرانسان مرتکب گناهی شود وبه شدت ازان احساس پشیمانی وسپس توبه کندوبعد ان گناه بعه نقعش تمام شود ازکجا میتوان فهمید که ا ستدراج مبتلا شده یا خداوندبخاطرتوبه ومومن بودنش سییه رابه حسنه مبدل کرده است ملاک چیست؟ ودرهمین زمینه عوارض چه خواهد بودمثلافرض کنیدارتباط بانامحرم بودهاست توبه کرده است ایاان حبی که ایجادشده وباعث شکنجه اش میشود ممکن است ازعوارض ناگسستنی گناهش باشد یااین یعنی هنوز شیطان برایش برنامه ی مدون دارد؟ 🔐پاسخ: سلام علیکم استدراج در جایی است که فرد از گناهش پشیمان نیست و مع ذلک پس از گناه به او خیر برسد. ولی درصورتی که پشیمانی باشد و توبه صورت گرفته باشد یعنی علل وقوع گناه قبلی بررسی شده باشد و آن علل مورد حراست قرار گرفته باشد نمی شود نام آن خیر و منفعت را استدراج گذاشت. با توضیح بالا مشخص شد که صرف پشیمانی کفایت برای توبه نمی کند بلکه لازم است تدابیر لازم برای تکرار نشدن گناه صورت بگیرد. امام شیطان هیچ وقت از اغوای انسان خسته نمی شود و ناامید نمی گردد و انسان در همه لحظات خوب و بد زندگی اش باید مراقب این دشمن قسم خورده و قدرتمند باشد. البته شیطان قدرتش را از غفلت و جهل انسان می گیرد و الا کیدش بس ضعیف است. غفلت را باید با ذکر مدام برطرف نمود و جهل را با تدبر در وسوسه هایی که صورت گرفته. در واقع این تدبر همان معرفت نفس است. 🆔 @porseshmoshavere
🔒سؤال 108: مایز نعمت سلام علیکم فرمودید : خداوند لطفهایی که اگر هم آنها را نمیکرد ما می توانستیم زندگی خود را داشته باشیم. برای یاد آوری همین نکته، خداوند برای همه انسانها میزانی از محرومیت از قسمتی از نعمتها را در نظر گرفته است. من قبول دارم که وجود برخی از نعمات مثل تنوع میوه ها تنوع گلها یا ... اگر نبودند ما میتوانستیم به زندگی عادی خود ادامه دهیم اما آیا بدون وجود نعمتی مثل عقل یا چشم یا آب که برای بدنی که خود خداوند نیازمند آبش خلق کرده ، می توانستیم زندگی کنیم؟ خدا میتوانست از ما انتظار رشد داشته باشد؟ بدون عقل چطور می توانستیم راه را بشناسیم در راه پیامبران گام برداریم؟ بدون آب چطور بدنی که خود خداوند با چنین شرایطی خلقش کرده می توانست به حیات خود ادامه دهد؟ بدون چشم چطور قرآن میخوانیدم و راه را از بی راه میشناختیم؟ آیا همه ی نعمات منت پذیرند؟ منظور شما از قسمت دوم صحبتتان را هم متوجه نشدم لطفا بیشتر توضیح دهید.مثلا در نکته ی دوم فرمودید این کاستی ها یکسان است و اگر وزن آن فرق دارد ربط به مواجهه درست و نادرست ما دارد. کاستی فردی که ناقض الخلقه به دنیا می آید را چطور با فردی که چنین نقصی ندارد را یکسان درنظر می گیرید؟ (بدون در نظر گرفتن اجر او در آخرت) 🔐 پاسخ: سلام علیکم هر آنچه خداوند از آنها به عنوان نعمت یاد می کند، یا اصلش و یا کیفیتش زائد بر نیازهای اولیه انسان است لذا لطف است. مثلا عقل، این عقل مقدار کمی از آن در حیوانات هم هست. در انسانهای کم هوش هم هست. در نوجوانانی که هنوز به بلوغ نرسیده اند نیز هست. خداوند می توانست عقل انسان را در همان دروان نوجوانی از رشدش متوقف کند ولی این کار را نکرد. پس به انسان لطف نموده است. یا مثلا آب. غالب مصرف آب در زندگی انسان نقش نعمتی دارد نه حیاتی. و نیز قرآن آبی که از آسمان می بارد و یا در چاه براحتی قابل دستیابی است نعمت می شمارد. با کمی تأمل مشخص می شود که این ویژگیها نعمت و لطف است نه ضرورت. چشم هم اینطور است. مگر خفاش چشم دارد؟ و یا حلزون مگر چشم دارد؟ آیا افراد نابینا مگر زندگی نمی کنند؟ اصولا هر وقت در نعمت بودن موهبتی تردید کردیم کافی است اطراف خود را ببینیم آن وقت خواهیم دانست آیا انسانها و یا موجوداتی هستند که فاقد آن هستند و یا مقداری کمی از آن را دارند یا خیر. ایگر این چنین بود، پس آن موهبت نعمت است نه ضرورت. کاستیها همیشه در خود فرصتها را بدنبال دارد زیرا میتوان نیروی محرکه ای شود برای جبران آن و جایگزین نمودن آن چنانکه بارها مشاهده کرده ایم شخص نابینایی بعد از نابینایی پیشرفت بهتری در زندگی نموده است. آنقدر این مسئله مثال دارد که می توان این گزاره را درست دانست که: «مادر خیر، شر است.» هر شکستی و عدم موفقیتی مغرور شدن به یک داشته و یا ناامید شدن از یک نداشته است. مغرور نشدن به داشته و نیز ناامید نشدن از نداشته یعنی روی هیچ کدام از اینها حساب باز نکند. به نظر من به همان میزان که داشته ها انسان را به داشته ای بیشتر می رسانند، به همنان میزان هم مانع رسیدن به داشته های بیشتر می شود. و نداشته ها هم می توانند هم انسان را به داشته های بیشتر برسانند و هم بر نداشته های انسان بیافزایند. 🆔 @porseshmoshavere
🔒 سؤال 127: آیا توبه نعمت ها را بر می گرداند؟ با سلام اگر انسان نعمتی را کفران کند و خداوند آن نعمت را تیدبل به نقمت نمیاد یا از او بگیرد ، آیا ممکن است با توبه آن نعمت برگردد؟ آیا می توان از دو عبارت اللهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم و عبارت یبدل السیئات بالحسنات به این نتیجه رسید که پس توبه کنی ذنوب باید پاک بشه و چون گفته حتی بدی رو به خوبی تبدیل میکنه باید نعمت هم برگرده ؟ در تفاوت ذنب و سیئه نگاه کردم ظاهرا سیئه از روی سهو است اما ذنب عبارت از هر عملى است که به دنبالش ضرر و یا فوت نفع و مصلحتى بوده باشد، و اصل آن از «ذَنَب» گرفته شده که به معناى دم و دنباله حیوان است و به گناهان نیز اطلاق ذنب شده است؛ زیرا گناه، جنایت و ستم به دیگران دنباله و آثاری دارد و مستلزم کیفر و عقوبت و انتقام است. و مطابق با این حدیث امام سجاد انسان از روی علم مرتکب ذنب می شود : و الذنوب التی تزل النعم: عصیان العارف، و التطاول علی الناس، الاستهزاء بهم، و السخریه منهم: گناهانی که باعث زوال نعمت است: با علم و عرفان به گناه مرتکب گناه شدن، تعدی و تجاوز به حقوق مردم، ریشخند کردن انسان ها، خوار نمودن افراد. آیا غفران خداوند علاوه بر خود ذنب اثر و دنباله ی آن را که تبدیل شدن نعمت به نقمت است را هم از بین میبرد و نعمت باز میگردد؟ مثل بیماری که اتفاق افتاده یا مالی که از دست رفته و ... 🔐 پاسخ: سلام علیکم آنچه خداوند به انسان داده است، بسته به نوع نگاه انسان به آن عنوان نعمت و یا نقمت می گیرد. هرچند چون خداوند آنچه را که به انسان داده است، بخاطر حسن استفاده از آن بوده است و قطعا موجب کمال است، عنوان اولیه آن، «نعمت» است. ولی بدون در نظر گرفتن نگاه خداوند، از منظر انسانی، عنوان تعمت و نقمت کاملا انتزاعی و ذهنی است. وقتی نعمتی، نقمت می شود، یعنی فرصتی تبدیل به تهدید می شود. نعمتها اگر درست بکار گرفته نشوند موجب غفلت می شوند. حال اگر شخص توبه کند، آنچه تا حال موجب غفلت بود و تهدید بود، موجب تذکر شده و نعمت می گردد. بیماری و سلامت هر دو هم می تواند نعمت باشد و هم نقمت. وقتی انسان ناسپاسی سلامت را می کند و یا در بیماری جزع نموده و بی تابی می کند، آن وقت است که سلامت و بیماری می شود نقمت. حال اگر از کفران و جزع توبه نمود، سلامتی و بیماری بدون این که لازم باشد، از بین بروند، می شوند موجب تذکر. ممکن است انسان بیماری بعد از توبه از جزعی که کرده است، باز هم بیماری اش ادامه پیدا کند و حتی بدتر شود، ولی این مانع نمی شود از این که گفته شود، بیماری برای او نعمت شده است. فرصتی شده است برای این که به مقام صابرین برسد. پس تغییر نعمتها، لزوما به معنی از بین رفتن چیزی نیست و تبدیل سیئات به حسنات هم لزوما به معنی پدید آمدن چیزی نیست. مثلا آبی که انسان را خفه می کند و تا تشنگی اش را رفع می کند با هم فرق می کند؟ خیر! فقط مجرای آن از حلق به نای و از نای به حلق تغییر می کند همین! عواملی که باعث تغییر واقعی پدیده ها می شود بسیار زیاد است. ولی آنچه عنوان این پدیده ها را از نعمت به نقمت و بالعکس تغییر می دهد فقط نوع نگاه انسان است. درباره مباحثه قبلی که با هم داشتیم، باید عرض کنم، مسؤولیت انسان ربطی به بینا بودن و نابینا بودن او ندارد. درست است هر کس نعمتی بیشتر داشته باشد توقع بیشتری از اوست، ولی انسانیت انسان به داشتن اراده است و لازم نیست ابزار تحقق اراده را هم داشته باشد. لذاست که گفته شده است، راضب بودن به عمل قومی، سبب می شود انسان در زمه آن قوم قرار بگیرد. کسی که کور است از او خواسته می شود، این شوق را داشته باشد که اگر بینا بود در جهاد شرکت می کرد. اصلا تحقق اراده و شوق در اختیار انسان نیست. به خیلی از امور ربط دارد. که یکی از آن داشتن ابزار جسمانی است. انسان را بخاطر نیتش محاکمه می کنند. که انما الاعمال بالنیات! 🆔@porseshmoshavere