فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق ابدیِ من
تو قشنگترین حسی برای وجودِ من
تو اومدی تا بشی تمام آنچه که از خدا میخاستم
اومدی شدی معجزه یِ زندگی من
و دلیل ادامه دادنم به زندگیم…
اومدی تا باور کنم عشق وجود داره ،دوست داشتن وجود داره…
و حضورت شد تمام زیبایی زندگیِ من
•تولدت مبارک قلب من
دوستت دارم🎂🩵🥹•
#متن_جذاب #متن_تبریک #استوری
🌸🍃❤️
@postchiy
او بسیار زیبا بود و از چشمانش عشق و صفا و مهر میبارید
اگاهی اش مرا به وجد می اورد و دوست داشتم بارها و بارها ببینمش
چقدر عجیب و زیباست رویارویی روح هامان با یکدیگر …
•تولدت مبارک🎂🤍🥹•
#تبریک_تولد #متن_تبریک #استوری
🌸🍃❤️
@postchiy
یادمه پدرم یه روز گفت ادم برای زندگی اگر شاد باشه هزار سال کمه
اگر بهش بد بگذره یک ثانیه هم خیلی زیاده
همسر عزیز بهمن ماهی ام
امیدوارم تا هر وقت خودت دوست داری سالم و سلامت باشی
•به امید فردایی بهتر تولدت پیشاپیش مبارک باد.🎂😍❤️•
#متن_تبریک #تبریک_تولد #استوری
🌸🍃❤️
@postchiy
.
همه چیز ازجمله عشق، نفرت، یا درد و رنج
برای ادامه یافتن نیاز به غذا دارند.
اگر رنج ادامه دارد،
برای این است که ما همچنان
به رنج و دردهایمان غذا میدهیم.
#جملات_ناب #حرفهای_قشنگ #انرژی_مثبت #متن_جذاب
🌸🍃❤️
@postchiy
فرقی نمیکنه کی زودتر به مقصد و هدفش میرسه
مهم اینه که تو مسیر رسیدن تو چقدر خوش گذروندی
چقدر با دوستت زدی زیر آواز و کنارش خوش گذروندی
چقدر تا نصف شب بیدار موندیو از آرامش شب لذت بردی
چندتا از اون خنده های پرشیطنتت رو تحویل لنز دوربین دادی
چقدر با یه آهنگ حال کردی...
و چقدر...
مهم اینه از مسیر لذت ببری!🤍🌝✨
#جملات_ناب #حال_خوب #حرفهای_قشنگ #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
این چنین زیر و زِبَر عالم نمیماند مدام،
مینشاند چرخ هر کس را به جای خویشتن💜🫀
#جملات_ناب #حال_خوب #حرفهای_قشنگ #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
.
همه چیز ازجمله عشق، نفرت، یا درد و رنج
برای ادامه یافتن نیاز به غذا دارند.
اگر رنج ادامه دارد،
برای این است که ما همچنان
به رنج و دردهایمان غذا میدهیم.
#جملات_ناب #حرفهای_قشنگ #انرژی_مثبت #متن_جذاب
🌸🍃❤️
@postchiy
بگذار بگویند و بگویند و بگویند،
بگذار ببرند و بدوزند و بپوشند،
تو بخند،
گوش بده،
خیره بمان،
هیچ مگو...🍃
#جملات_ناب #حرفهای_قشنگ #انرژی_مثبت #متن_جذاب
🌸🍃❤️
@postchiy
#قسمت_اول
شاهنامه خوانی به نثر
کیومرث
پادشاهی کیومرث، اول ملوک عجم سی سال بود
آن زمان که هیچ کس نمی داند اولین پادشاه ایران که بود، جز آنکه نسل اندر نسل از پدر به پسر رسیده، اما سراینده ی شاهنامه، داستان را چنین آغاز می کند:
در روز اول فروردین ماه، کیومرث تاج شاهی بر سر نهاد و جایگاه سلطنتش را در دل کوه بنا کرد. کیومرث سپاهی گرد آورد و چون پوشیدنی ای جز پوست حیوانات نبود، خود و سپاهیانش از پوست پلنگ پوششی برای خود ساختند. کیومرث سی سال بر جهان حکمرانی کرد. از هر جانوری یک جفت (نر و ماده) پرورش می داد. پسری زیبا و هنرمند به نام سیامک داشت که بسیار به او عشق می ورزید. سیامک نیز همچون پدر لایق تاج و تخت پادشاهی بود.
کیومرث در کمال سعادت و خوشبختی روزگار سپری می کرد و هیچ غم و دشمنی نیز نداشت، به جز دیوی بداندیش که نسبت به او حسادت می کرد و همیشه در فکر تصاحب تاج پادشاهی بود.
به رشک اندر اهریمن بدسگال
همی رای زد تا بیاکند یال
این دیو پسری داشت که مانند گرگ درنده خو بود. این پسر که در میان سپاه بزرگ و دلاور شده بود، سرانجام با لشکری گران به سوی کیومرث یورش آورد و خواست با شکست لشکر شاه، تاج و تخت شاهی را از آن خود کند.
دو لشکر به هم درآویختند و جنگی سخت درگرفت. لشکر اهریمن درهم شکست و بازگشت.
برگردان به نثر: #سیدعلی_شاهری
#داستان_فوق_العاده_زیبا #داستان_شب
🌸🍃❤️
@postchiy