قلمگاه
💎 بررسی محتوای یک کتاب -۲ 💎 ✅ کتاب #غرور_وسقوط -۱۱ 🔰 شکست تاکتیک «فضای باز سیاسی» شاه فضای باز سی
💎 بررسی محتوای یک کتاب -۲ 💎
✅ کتاب #غرور_وسقوط -۱۲
🔰 جشن هنر شیراز
آیا تشکیل فستیوالهای بینالمللی سالانه فرهنگی #شیراز با نمایشهای بیمعنی و مبتذل آن سودی برای ایران دربر داشت؟
... این قبیل کارهای غیرضروری بیش از شکست بعضی از برنامههای اقتصادی افکار عمومی را جریحهدار میساخت و بر نارضایی تودههای مذهبی و رهبران آنها میافزود. شاید شاه، یا ملکه این کارها را نوعی #شوک_درمانی برای بیرون کشیدن مردم از مدار تعصبات مذهبی تلقی میکردند و شاید میخواستند به خارجیان نشان دهند که ایران از هر جهت به سوی #مدرنیزاسیون میرود ... (ص ۴۹)
بسیاری از برنامههای این جشن که بیجهت به هنرهای رادیکال و نو اختصاص یافته بود به هیچ وجه با مقتضیات جامعه ایرانی تطبیق نمیکرد. چرا باید اینقدر پول صرف تبلیغ و ترویج هنرهای اروپایی و جمعآوری مجموعههای هنری اروپا گردد؟! (ص ۵۲)
☑️ جشن هنر شیراز در سال ۱۹۷۷ (سال ۱۳۵۶) از نظر کثرت صحنههای اهانتآمیز به ارزشهای اخلاقی ایرانیان، از جشنهای پیشین فراتر رفته بود.
🔥 در یک تئاتر، کنار خیابانهای پر رفت و آمد شیراز، صحنهای از تجاوز به عنف به طور کامل، نه نمایشی و وانمودسازی، اجرا میشد.
⚡️ موضوع به شیراز محدود نشد و طوفان اعتراض علیه این نمایش به مطبوعات و تلویزیون هم رسید.
🔸 من به #شاه گفتم اگر چنین نمایشی مثلا در وینچستر انگلیس برگزار میشد، کارگران و هنرپیشگان آن جان سالم به در نمیبردند. شاه مدتی خندید و چیزی نگفت. (ص ۹۱)
#کتاب
خاطرات سفیر #انگلیس
ادامه دارد ...
هوالهادي
@Qalam_gah
قلمگاه
💎 بررسی محتوای یک کتاب -۲ 💎 ✅ کتاب #غرور_وسقوط -۱۲ 🔰 جشن هنر شیراز آیا تشکیل فستیوالهای بینالمل
💎 بررسی محتوای یک کتاب -۲ 💎
✅ کتاب #غرور_وسقوط -۱۳
🔰 علائم انقلاب؛ خیزش مذهبی دانشگاهها
در اکتبر ۱۹۷۷ (مهر- آبان ۱۳۵۶) تشنجاتی در #دانشگاه_تهران بر سر عدم مراعات شعائر مذهبی روی داد؛ دانشجویان دختر که #پوشش نامناسبی داشتند مورد تهدید قرار گرفتند، و به عنوان اعتراض به اختلاط دانشجویان دختر و پسر، در رستوران و کافه تریای دانشگاه اعتصابی برگزار شد.
🔸 در یک سمینار من در #دانشگاه_شیراز (نوامبر ۱۹۷۷- مقارن آبان و آذر ۱۳۵۶) در اواسط جلسه، شش دانشجوی دختر با چادر مشکی وارد سالن شدند و کنار هم در ردیف عقب نشستند. آنها تا پایان سخنرانی ساکت نشستند ولی حرکت آنها حالت اعتراض داشت.
🔸 یکی از اساتید #دانشگاه_اصفهان به من گفت که در چند ماه گذشته شاهد افزایش چشمگیر گرایش مذهبی در میان دانشجویان بوده است. او شاهد برگزاری مراسم متعدد نماز و دعای جمعی دانشجویان در فضای باز محوطه دانشگاه بوده است.
🔸 آن استاد این امر را نتیجه نفوذ #دانشجو یان وابسته به گروههای رادیکال اسلامی در دانشجویان جدید از شهرهای کوچک و دهات دانست؛ مشاهده شرایط زندگی مردم و پوشش زنان آنها را شوکه کرده و برای رهایی از این هیجانات به مذهب پناه بردهاند.
🔸 استاد اصفهانی گفت که اجتماعات مذهبی به تدریج جنبه سیاسی پیدا میکند.
🔸 بررسی آماری در دانشگاه صنعتی آریامهر (#دانشگاه_شریف ) در همان زمان نشان میداد که ۶۵٪ دانشجویان تمایلات مذهبی دارند، ۲۰٪ کمونیست و بقیه آنها بیطرف هستند که در صورت بروز اختلاف به گروههای اسلامی میپیوندند. (ص ۹۳)
#کتاب
خاطرات سفیر #انگلیس
#دانشگاه #دانشجو
#تهران #شیراز #اصفهان
ادامه دارد ...
هوالهادي
@Qalam_gah
قلمگاه
💎 بررسی محتوای یک کتاب -۲ 💎 ✅ کتاب #غرور_وسقوط -۱۳ 🔰 علائم انقلاب؛ خیزش مذهبی دانشگاهها در اکتبر
💎 بررسی محتوای یک کتاب -۲ 💎
✅ کتاب #غرور_وسقوط -۱۴
🔰 ایران، جزیره ثبات
در پایان ۱۹۷۷ (زمستان ۱۳۵۶) ارزیابی من از اوضاع تیره و بدبینانه بود، ولی پیشبینی فاجعهای را نمیکردم. من از آن بیم داشتم که هیجانات سیاسی و زمینه حرکتی که در جامعه ایجاد شده با توسعه نارضاییها دست به دست هم داده معجون قابل اشتعالی به وجود آورد.
🔸 شاه هنوز کنترل اوضاع را در دست داشت و من رژیم را در معرض تهدید جدی نمیدیدم. مسائلی که #شاه در پیش داشت پردردسر و نارحت کننده بود ولی خطرناک به نظر نمیرسید.
🔸 کارتر در شب سال نو (میلادی) با یک گروه پانصد نفری از مقامات رسمی و روزنامهنگاران و فیلمبرداران و مأموران امنیتی از #آمریکا به تهران آمده بود و در ضیافت شام در کاخ نیاوران سخنرانی کرد. او علاوه بر اشارات شخصی اغراقآمیز و کسلکننده نسبت به شخص شاه، ایران را واحه صلح و ثبات در یک منطقه آشوبزده خواند و با لحنی پر آب و تاب از محبوبیت شاه و عشق مردم ایران به وی سخن گفت.
#کتاب
خاطرات سفیر #انگلیس
ادامه دارد ...
هوالهادي
@Qalam_gah
قلمگاه
💎 بررسی محتوای یک کتاب -۲ 💎 ✅ کتاب #غرور_وسقوط -۱۴ 🔰 ایران، جزیره ثبات در پایان ۱۹۷۷ (زمستان ۱۳۵۶
با شروع بهمن، انتشار مطالب دیگر در کانال را تقریبا متوقف کردم و به مناسبت جشنهای سالگرد پیروزی انقلاب روی کتاب #غرور_وسقوط تمرکز کردم.
تا اینجا تقریبا نیمی از کتاب غرور و سقوط را خلاصهنویسی و با هم بررسی کردیم.
نیمه دوم کتاب به وقایع سال آخر حکومت پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی میپردازد که به دلیل عبور از ماه بهمن، برای بررسی آن عجله نمیکنیم و انشاءالله به مرور خلاصهنویسی آن را ارائه خواهم داد.
لا أدري و الله هو الهادي
💎 بررسی محتوای یک کتاب -۳ 💎
✅ کتاب #پمبا_ماریانا -۱
🔰 بررسی کلی و ایرادات اصلی کتاب
به نظرم چند اشکال کلی به کتاب وارد است و همچنین چند ایراد و تناقض جزئیتر هم به چشم من خورد. در این بخش به اشکالات کلی میپردازم و پست بعدی را به ایرادات جزئی اختصاص خواهم داد؛ انشاءالله
💡موضوع کتاب به کارگیری جنیان توسط دشمنان #انقلاب_اسلامی برای ضربه زدن به #جمهوری_اسلامی است و به دلیل ناگفته بودن بسیاری از معارف دینی پیرامون جنیان، نویسنده مجبور شده لابلای داستان به بیان مطالبی درباره #طایفه_جن بپردازد تا بستر داستان فراهم شود.
🔸 در کل، این ایده که در قالب #داستان به غبارروبی از برخی معارف بپردازد ایده خوبی است ولی متأسفانه داستان به خوبی نوشته نشده و انسجام کافی و استحکام منطقی ندارد.
🔸 برای جبران کمبود دانش خواننده دربارهی موضوع اصلی داستان، نویسنده مجبور نیست که همه معارف را در یک داستان ۱۹۰ صفحهای بریزد. او میتوانست چند جلد کتاب بنویسد، در هر جلد به یک زیر موضوع پیرامون طایفه جن بپردازد و خطوط اصلی و فرعی داستانش را تقویت کند.
🔸 راه دیگر برای جبران کمبود دانش خواننده، معرفی یک منبع آموزشی در مقدمه، یا انتها و یا حتی پشت جلد کتاب است؛ بهتر بود در متن یک داستان ۱۹۰ صفحهای از توضیحات علمی فاصله بگیرد و بیشتر به قصهگویی بپردازد.
🔸 شروع قصه با فرار مهران (نقش اول داستان) در برابر حمله جن رقم میخورد. در این داستان، مهران یک کارشناس امنیتی جوان، حافظ ۲۰ جزء قرآن، و اهل دعا و نیایش است؛ او چرا فرار کرد؟ نویسنده با اشارهای کوتاه و سطحی از این ماجرا عبور میکند و جایی را میتوانست مطلب کاربردی مفیدی ارائه بدهد از دست داده است.
🔸 بر اساس مدعای کتاب، شخصیت اول داستان نقطه ضعفی داشته، که نتوانسته در برابر این حمله مقاومت کند. باید ضمن بررسی این نکته در طول داستان، راه مقابله یا جبرانش هم مطرح میشد که نشده؛ و نوعی شبههافکنی و ایجاد دلهره در مخاطب روی داده است که از مقابله با این موجودات نادیدنی ناامید میشود.
💡 از سادهترین توصیههای علما، نصب آیاتی از #قرآن (به ویژه چهار قل) در نقاطی از خانه، یا گفتن برخی اذکار مانند «لا حول و لا قوة إلا بالله» است. باید به این موارد و آثار آنها در قالب داستان پرداخته میشد.
❗️پانویس: کتاب «از پمبا تا ماریانا» نوشته محمد قنبری است و توسط انتشارات شهید کاظمی به بازار کتاب ارائه شده است.
#کتاب
ادامه دارد ...
لاأدري و الله هو الهادي
@Qalam_gah
قلمگاه
💎 بررسی محتوای یک کتاب -۳ 💎 ✅ کتاب #پمبا_ماریانا -۱ 🔰 بررسی کلی و ایرادات اصلی کتاب به نظرم چند ا
💎 بررسی محتوای یک کتاب -۳ 💎
✅ کتاب #پمبا_ماریانا -۲
🔰 برخی ایرادات و تناقضهای داستان
بخش قبل را به بررسی و نقد کلی کتاب اختصاص دادم و در این پست به ایرادات جزئی خواهم پرداخت؛ انشاءالله
☑️ در فصل پری یک جادوگر پیر یهودی برای افسران #موساد و علیه #جبهه_مقاومت و شیعیان جنگیری میکند. ابتدا گفتگوی پیرمرد با سردسته جنها را بخوانید و بعد نکات مرا ببینید.
▫️جن: ما را به ذهن انسان راهی نیست مگر آنکه به ما بپیوندد و از ما شیاطین شود.
▪️جادوگر: خفه شو ابله! تو به من درس میدی؟ هزار و صد سال عمر کردی و بدیهیات رو نمیدونی! ده برابر من سن داری و از من بزرگتری، اما خداوند به ما انسانها عقل داده و زیرکی و ما رو بر شما برتری میده، همانطور که بر شما سجده نکردیم! پیش از شما گروهی به افکار و اعتقادات اهداف ما نفوذ میکنن و اونها رو تحت ولایت حضرت شیطان قرار میدن. بین پیشانی هر کدوم از اونها را ببینید! اگر نور خدا داشت که روی برگردانید که هنوز کار دارند؛ ولی اگر تیره بود و سیاهی حضرت ابلیس را دیدید، بیمعطلی کارتان را آغاز کنید.
😲 خداوند؟! حضرت شیطان؟ حضرت ابلیس؟ طرف جادوگر است یا خداپرست یا شیطانپرست؟! راستی بحث سجده ما بر جن دیگر چیست؟ مگر داستان سجده فرشتگان بر حضرت آدم ابوالبشر نبود؟!
🤪 از اینها بگذریم؛ این مکالمه یا باید با زبان محاورهای نوشته شود یا کتابی. نمیشود در یک محاوره هم کلمات «نمیدونی»، «رو»، «میده»، «اونها» و امثالهم باشد و هم «ببینید»، «همانطور»، «روی برگردانید»، «کارتان را آغاز کنید» باشد.
☑️ چطور میشود که روح مهران با نگاه کردن به ماشینها مقدار دقیق بنزین موجود در آنها را تشخیص میدهد، ولی باید با دقت به جلد کتاب نگاه کند تا متوجه شود قرآن است؟!
🧐 مگر او که از قضا حافظ بخش زیادی از قرآن است، نمیتواند نور قرآن را تشخیص دهد؟!
🧐 آخر داستان هم با ثبت تصویر توده دود متراکم توسط دوربینهای مراقبتی محل کار مهران همه چیز ختم به خیر شد! مگر دوربینهای جدید میتوانند تصویر این طایفه نادیدنی را ثبت کنند؟!
❗️پانویس: کتاب «از پمبا تا ماریانا» نوشته محمد قنبری است و توسط انتشارات شهید کاظمی به بازار کتاب ارائه شده است.
#کتاب
ادامه دارد ...
لاأدري و الله هو الهادي
@Qalam_gah
💎 گفتمگفت 💎
✅ خدای مردم
◼️ گفتم: ای #خدا؟! چرا نمیذاری غذایی رو که گرم کردم، بخورم؟ حتما باید سرد بشه، یخ کنه، بعد بخورم؟! این کی بود سر غذا فرستادی سراغم؟!
◻️ گفت: چرا امروز نمازتو اول وقت نخوندی؟ حتما باید یک ساعت بگذره بعد بخونی؟ موقع اذان صبح بیدارت کردم، صبر کردی تا یک ساعت گذشت بعدش #نماز خوندی! سر ظهر هم نه تنها خودت اول وقت نخوندی، بلکه با حرف زدنت دو نفر دیگه رو هم معطل کردی و نمازشونو عقب انداختی.
◼️ گفتم: شرمندهام، سعی میکنم تکرار نشه. ولی تو که با من اینقدر دقیق حساب نمیکردی! بالاخره بخشش از بزرگانه و شما هم که منبع لطف و کرامتی. چی شده که دقیق و یک به یک و بلافاصله داری مقابله به مثل میکنی؟!
◻️ گفت: من رو همه بندههام حساسم؛ کسی باهاشون بدرفتاری کنه، بهش سخت میگیرم. تو هم تازگی شروع کردی با رفقا و اطرافیانت یک به یک حساب میکنی، هر حرکت و هر حرفشونو براشون فاکتور میکنی، و مقابله به مثل میکنی. تاجر شدی و ریز به ریز داری به حساب اطرافیانت میرسی. منم با تو مثل خودت رفتار میکنم.
#گفتمگفت
لا أدري والله هو الهادي
@Qalam_gah
سال نو
قرن نو
برنامک نو
دنیا و معادلات نو
«توئینو» را از بازار اندروید دریافت کنید:
http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.tooino.network&ref=share
پ.ن؛ برنامک را معادل اپلیکیشن استفاده کردم.
#توئینو
#۱۴۰۱
💎 بررسی محتوای یک کتاب- ۴ 💎
کتاب «گفتگو؛ ابزار یا گفتمان»
🔥 طلا نمای مسفروش 🔥
یک مجموعه فرهنگی به یک مجموعه جهادی بیش از صد جلد کتاب نو هدیه داده. چه کار پسندیدهای؛ من که از دیدن آن همه کتاب نو با موضوعات متنوع خیلی هیجانزده شده بودم.
کتاب «گفتگو؛ ابزار یا گفتمان» با نام دکتر #عماد_افروغ را به دلیل علاقهام به شعار #گفتگو_کنیم امانت گرفتم تا بخوانم.
بعد از خواندن کتاب، صرف نظر از همراهی یا عدم همراهی با آراء دکتر افروغ، دیدم که چاپ این #کتاب اگرچه در ظاهر کار خوبی بوده، ولی از نظر من کار نادرستی بوده است؛ همینطور هدیه دادن آن ظاهر نیکویی دارد ولی از دید من از سر باز کردن کتابی بوده که نباید چاپ میشد و الان کارایی ندارد و مزاحم است!
🔸 چرا؟ توضیح میدهم.
افروغ در دوران #دولت_اصلاحات، مطالبی در رابطه با مسائل روز به صورت مصاحبه و مقاله منتشر کرده بود، و این کتاب، مجموعهی کوتاهی از آنهاست (۸۰ صفحه) که در سال ۸۷، یعنی سه سال پس از تغییر جدی فضای سیاسی و رسانهای کشور چاپ شده؛ به همین دلیل قبل از چاپ تاریخ مصرف محتوای کتاب گذشته، پس چاپ این کتاب ظاهر خوب و باطن بیفایدهای (یا کمفایده) داشت.
️حالا در نظر بگیرید که کسی این کتاب بیفایده را به دیگری هدیه بدهد. او هم کار ظاهرا خوب و باطنا بینتیجهای را انجام داده! مخصوصا که محتوای کتاب ربطی به #جهاد هم ندارد!
❗️پانویس ۱: موضوع و محتوای کتاب ناظر به #گفتگوی_تمدنها و همچنین اهانت به پیامبر اسلام و کلا مربوط به آن مقطع تاریخی است.
❗️پانویس ۲: فرهنگهای #معین و #دهخدا درباره کلمه #مزخرف میگویند «آراسته شده با چیزهای فریبنده»، «زراندود»، «در تداول فارسی کلام باطل آراسته» و «دروغی که مانند راست آراسته کرده باشند».
❗️پانویس ۳: برای آن هدیهدهندهها دعای خیر میکنم؛ با همین هدیهشان باعث پایهگذاری یک کتابخانه در آن مجموعه جهادی شدند. 😍
لا أدري والله هو الهادي
@Qalam_gah
💎 جهان اربعین 💎
✅ خطوراتی درباره پیادهروی و زیارت اربعین -۱
🔰 اربعین و قیامت
در #پیادهروی_اربعین همانند روز قیامت همه با هم برابرند و هیچ کسی هیچ تمایزی ندارد.
پولدار و بیپول، عراقی و غیر عراقی، زن و مرد، بزرگ و کوچک، سالم و معلول
... همه پیاده
... همه خاکی
... همه خسته
... همه تشنه 😭
... همه نیازمند یاری 😢
... همه در یک مسیر و به سوی یک مقصد
#اربعین
#مشایه
لا أدري والله هوالهادي
@Qalam_gah
💎 جهان اربعین 💎
✅ خطوراتی درباره پیادهروی و زیارت اربعین -۲
🔰 اربعین و قیامت
در #پیادهروی_اربعین مثل روز قیامت، هر کسی باری بر دوش دارد، و هیچ کس نمیتواند بار دیگری را بردارد.
قصه دوستان باتقوا و اهل ولایت جداست که درباره روز قیامت هم فرمود «الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ»؛ سوره زخرف، آیه ۶۷؛ دوستان در آن روز برخی دشمن برخی هستند، مگر پرهیزکاران.
#اربعین
#مشایه
لا أدري والله هوالهادي
@Qalam_gah
💎 جهان اربعین 💎
✅ خطوراتی درباره پیادهروی و زیارت اربعین -۳
🔰 اربعین و بهشت
در مسیر #پیادهروی_اربعین هم مانند آنچه درباره بهشت شنیدهایم، هر آن چه اراده کنی از نعمات الهی فراهم است. ابتدای مسیر و در آغاز روزها چه میخواهی تا بدنت گرم و آماده حرکت شود؟ ظهر و وقت گرما، چه نیازی داری؟ غروب و در انتهای مسیر چه نیازمندیای داری؟ شبانگاه و موقع بهانهگیری بچهها چه میخواهی؟
🔸 توی تاریکی شب، وسط اون شلوغی، نمیدونم چطوری منو دیده بود و لنگی چرخ ویلچر رو تشخیص داده بود. اومد گفت، آقا چرخ ویلچرت داره مشکل پیدا میکنه! (هنوز مشکلش جدی نشده بود) بیا توی موکب برات درستش کنم. با دست خالی و بدون ابزارش (که توی راه بود و هنوز به دستش نرسیده بود) چرخ ویلچر را اصلاح کرد و خدا میدونه چقدر سرعتم را زیاد و خستگیام را کم کرد.
🔸 چندتا عمود جلوتر، یک نفر دیگه هم باز توی تاریکی و شلوغی شب، روغن به دست اومد دنبالم تا چرخهای ویلچر را روغنکاری کنه.
رحم الله والدیهم
❗️پانویس ۱: برای رفع ابهام برخی اذهان پرسشگر و ... عرض میکنم که بنابر روایات «خلقت حورالعین از نور امام حسین است»
#اربعین
#مشایه
لا أدري والله هوالهادي
@Qalam_gah