eitaa logo
گعده‌ و رواق نویسندگان
251 دنبال‌کننده
48 عکس
4 ویدیو
4 فایل
اینجا و اکنون با "کلمه‌ها" زندگی می‌کنیم و از گذشته برای آینده "روایت" می‌سازیم. ارتباط با ما @Jahaderevayat #پویش_نوشتن #جهاد_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
رفع سوء تفاهم حجت الاسلام مهدی جلیلی، پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه مبارزات سیاسی، فرهنگی و تبلیغاتی امام حسن علیه السلام از زبان مقام معظم رهبری جنس حیات سیاسی، فرهنگ، مدیریتی و نظامی امام حسن مجتبی علیه السلام در طول تاریخ محل سوء تفاهمات زیادی بوده است. چه دوست و دشمن زمان حیات ایشان و چه سده ها و قرون بعدی، شاهد بدفهمی های زیادی در خصوص حیات این امام بزرگوار بوده ایم. اما آنچه مسلم است این است که زمانی که شما با یک فرمانده نظامی صحبت می کنید طبیعی است که او بخواهد همه گره های سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی را با ابزار نظامی باز کند. یک فرمانده متخصص برخورد نظامی است. راهکارهایش هم نظامی هستند. همان طور که در یک شورای عالی نیز، در بحران های پیش آمده متخصص و مسئول هر بخش کشور، نظر متفاوتی برای حل بحران ارائه خواهد کرد اما در مدرن ترین شوراهای حل بحران نیز همچنان نظر یک فرمانده نظامی، استفاده از ابزار نظامی برای حل بحران است. طبیعی است که در صورت عدم پذیرش راهکارهای نظامی، یک فرمانده دیگران را به عدم شجاعت تصمیم نظامی متهم خواهد کرد. این مساله ای است که در خصوص برهه ای از زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام نیز از سوی فرماندهان نظامی یا آنها که راهکاری غیر از برخورد نظامی با مساله را نمی دانستند بیان می شد. مقام معظم رهبری با سابقه بیش از نیم قرن حضور مستقیم در عرصه سیاست، فرهنگ و مدیریت جنگ، نظر متفاوتی در این خصوص دارند. ایشان می فرمایند: امام حسن بعد از حادثه‌ی متارکه‌ جنگ، بنا کرد تشکیلات‌دهی و سازماندهی، آن کاری که آن زمان انجام نشده بود لزومی هم نداشت، امکان هم نداشت، یک سازماندهی عظیم شیعی را به وجود آوردند این همان سازماندهی است که شما در کوفه، در مدینه، در یمن، در خراسان، در مناطق دور دست حتی نشانه‌های او را می‌بینید. زمان امام حسین و بعد از ماجرای شهادت امام حسین همان سازماندهی بود که ماجرای توابین را به وجود آورد، ماجرای مختار را به وجود آورد، ماجراهای فراوانی را در دنیای اسلام ایجاد کرد که تا آخر هم نگذاشت آب خوش از گلوی خلفای بنی‌امیه پایین بیاید. این تشکیلات زمان امام حسین بود که امام حسین وقتی شهید می‌شد می‌دانست که دنبال خودش یک تشکیلاتی را دارد باقی می‌گذارد که اینها پرچم را بالا نگه خواهند داشت و نمی‌گذارند که قضیه لوث بشود و حقیقت مکتوم بماند. (65/3/4) همان طور که جنگ یکی از ابزار رسیدن به موفقیت تاکتیکی و راهبردی یک جامعه است، صلح نیز به همان اندازه و در مواقعی مهم تر و کارآمدتر از جنگ می تواند جامعه را به موفقیت برساند. همان طور که در یک زمان برای نجات یک امت، باید شجاعت تصمیم به جنگ داشت، در زمان دیگر باید شجاعت صلح و نجنگیدن داشت. و این زمانی محقق می شود که رهبر جامعه اسلامی تسلیم تصمیمات تاکتیکی و زودگذر نبوده و تصمیمات آنی را در قالب یک چشم انداز ده ها و بلکه صدها ساله ببیند. با داشتن یک نگاه و چشم انداز طولانی مدت است که صلح، توقف جنگ، اولویت یافتن فعالیت های آموزشی، فرهنگی و معرفتی و در زمان دیگر شهادت و اسارت عیال و فرزندان معنا پیدا می کند. مقام معظم رهبری در این خصوص می فرمایند: جنگ نظامی را امام حسن با آن دشمنی که قبلاً باید افشا بشود و سپس با آن مبارزه بشود متوقف کرد تا جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی، جنگ تبلیغاتی و جنگ اسلامی خود را با او شروع بکند. نتیجه این شد، که بعد از آنی که امام حسن از دنیا رفت و امام حسین علیه‌السلام هم 10 سال دیگر همان راه امام حسن را ادامه داد، وضعیت دنیای اسلام به آن جایی رسید که دیگر می‌توانست فرزند پیغمبر - یعنی فرزندی از فرزندان پیغمبر - آنچنان شهادتی را بپذیرد که تا آخر تاریخ دنیا آن شهادت بماند همچنانی که ماند، و منشأ آثار مقاومت‌آمیز و بزرگ بشود همچنان که شد، و اسلام را زنده نگه بدارد همچنان که زنده نگه داشت. (64/3/17)
شهیدی که پای خروس‌ها را به مبارزه باز کرد علی کردانی «یک روز ایشان را در بازار «سرشور» مشهد دیدم که با یک موتور گازی می‌آمد. موتور را که نگه داشت، دیدم چند خروس در عقب موتور خود دارد. از او درباره خروس‌ها پرسیدم، جواب داد که این خروس‌ها استثنایی‌اند و تخم می‌گذارند!» چهارده‌سال مخفی زندگی کرد؛ اما سالیان سال آشکارا تمجید شد. از نوجوانی خط مبارزه با طاغوت را در پیش گرفت و در همان جوانی مزدش را گرفت. برای مبارزه سرازپا نمی‌شناخت، تا جایی‌که رهبر انقلاب درباره ایشان می‌فرمودند: «شهید شب‌ها دیروقت به منزل ما می‌آمدند و با هم جلسه داشتیم و در مورد مسائل مختلف با هم صحبت می‌کردیم.» و تا پایان عمر از سفرها و خطرها باک‌ی نداشت. تلاش‌های این شهید پرتلاش، تا جایی پیش رفت که امام را حل (ره) درباره‌اش فرمودند: «همان شبی که این روحانی مبارز به شهادت رسید، خبر شهادتش را برای من تلگراف کردند و من به‌شدت از این موضوع ناراحت شدم و غصه خوردم که ما محروم ماندیم از [این] نعمت بزرگ.» مخفی بود؛ اما دامنه مبارزاتش بسیار گسترده‌ بود. ساواک بیش از چهارده‌سال به‌دنبال او می‌گشت، او نیز به‌دنبال راه امام بود. ویژه بود، به همین دلیل در ساواک بخش ویژه‌ای را به‌دستگیری این شهید اختصاص داده‌ بودند. برای خدا مبارزه کرد؛ پس برای خدا شهید شد. برای دستیگری او جایزه‌های سنگینی تعیین کرده‌ بودند و سرانجام سبک‌بال جایزه شهادت را از خدا دریافت کرد. جالب‌تر از قصه شهادت، نحوه افطارش قبل از شهادتش بود. او در ماه رمضان و نزدیکی غروب، مهمان دوستانش بود. در این هنگام و با شناسایی و شنودهای از پیش ساواک، اندرزگو را در همان منطقه محاصره کردند و در حالی‌که راه فرار نمی‌دید، اسنادی را که در جیب داشت خورد، تا به‌ دست ساواک نیفتد. در ماه رمضان به دنیا آمد و در ماه رمضان به شهادت رسید و این‌گونه شد که هم‌راه و هم‌گام مولای متقیان علی علیه‌السلام شد؛ همانند اسمش که علی بود. او هم درس خواند، هم کار کرد و هم مبارزه کرد و پس از آن‌که سال‌های‌ سال دستگاه طاغوت را حیران و سرگردان کرده بود، سرانجام به درجه والای شهادت نائل شد. فرزند شهید اندرزگو، خاطره بازار سرشور را از زبان رهبر انقلاب شنیده‌بود که در ادامه حضرت آقا فرمودند: «زنبیل را که کنار زدم، دیدم زیر پای خروس‌ها پر از نارنجک و اسلحه است.»
🔻 مدرسه اندیشه‌ورز رحا برگزار می‌کند؛ ✍️ رواق اهل قلم(7) 💢 ۲۰ تجربه از دنیای نویسندگی 👤 تجربه‌های میرشمس‌الدین فلاح هاشمی، نویسنده و مدیر نشر صاد 📅 زمان: شنبه 17 شهریور ⏰ ساعت: ۲۱ الی ۲۲ 🔗 در بستر اسکای روم 🔘 نام نویسی: @Jahaderevayat 🌐 رسانه حوزه انقلابی (رحا مدیا) 🆔 @rahamedia
رواق اهل قلم.mp3
25.39M
20 تجربه از دنیای یادداشت نویسی استاد تقی دژاکام جلسه نخست https://eitaa.com/qhadeh
رواق7.mp3
13.24M
رواق اهل قلم 7 تجربه‌های میرشمس‌الدین فلاح هاشمی، نویسنده و مدیر نشر صاد https://eitaa.com/qhadeh
مدرسه اندیشه‌ورز رحا برگزار می‌کند؛ ✍🏻 کارگاه روایت بررسی روایت‌های اربعینی سعید احمدی به میزبانی هادی حمیدی، نویسنده و کنشگر رسانه‌ای ⁩ همراه با پرسش و پاسخ 📆 دوشنبه 19 شهریورماه ⏰ ساعت 21 تا 22 در بستر اسکای روم نام نویسی: @Jahaderevayat 🌐 رسانه حوزه انقلابی (رحا مدیا) 🆔 @rahamedia
✔️آشنایی با متن مهمان برنامه کارگاه روایت روایت‌های اربعینی سعید احمدی را در قلمدار بخوانید👇 https://eitaa.com/ghalamdar امشب ساعت ۲۱ اسکای روم https://www.skyroom.online/ch/bineshno/revayat @qhadeh
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
مدرسه اندیشه‌ورز رحا برگزار می‌کند؛ ✍️رواق اهل قلم(۸)✍️ 💢 ۲۰ تجربه از دنیای نویسندگی 🖊تجربه‌های حجت الاسلام محمدرضا آتشین صدف، مدرس نویسندگی و ویراستاری 👤به میزبانی حجت الاسلام محمدرضا بابایی، فعال فرهنگی_تبلیغی 📅 زمان: شنبه ۲۴ شهریور ⏰ ساعت: ۲۱ الی ۲۲ 🔗 در بستر اسکای روم نام نویسی: @Jahaderevayat @rahamedia @howzavian | نویسندگان حوزوی
بررسی این یادداشت در کارگاه دوشنبه👇👇 شادی در کاشان، جانی در کراچی علی بهاری این روزها مشهور به ایام کشته شدن خلیفه دوم است؛ شهرتی که البته معلوم نیست از نظر تاریخی هم اعتبار داشته باشد. برخی شیعیان در این ایام، کارهایی می‌کنند که نام عید الزهرا یا فرحة الزهرا بر آن گذاشته‌اند! دور هم جمع می‌شوند و شیرینی و شکلات می‌خورند و کل می‌کشند و می‌رقصند و گاه رفتارهای نامتعارف دیگر. به این نیت که دل حضرت زهرا (س) شاد شود. شاید علمای نخست شیعه هرگز گمان نمی‌کردند روزی برسد که پیروان اهل بیت دور هم جمع شوند و قر دهند به این امید که دل اهل بیت را به دست آورند. معمولا هم در مواجهه با نصیحت و خیرخواهی منتقدان، از تعابیری استفاده می‌کنند که مسلمان نشنود، کافر نبیند! گاه برای کارهای‌شان، مبانی فکری هم تدارک می‌بینند و می‌گویند «رُفِعَ القَلم» همین است دیگر! به بیان کوتاه، رُفِعَ القلم یعنی سنت گناه‌نویسی برداشته شده است. گویا خداوند از ترور خلیفه دوم چنان شاد است که اگر در این ایام هر گناهی انجام دهید هیچ چیز پای‌تان نوشته نخواهد شد. «مثقال ذرة خیرا یره و شرا یره» هم احتمالا شوخی است و نباید کام مومنان را با این حرف‌های منبری تلخ کرد! کلیشه است اگر بگویم فیلم این کارها در مناطقی که شیعه در اقلیت است منتشر می‌شود و رنج و درد فراوانی به آنها تحمیل می‌کند. شماری از گروهک‌های تروریستی فعال در ایران که در همین سال‌های اخیر جنایت‌ می‌کردند کارهای خود را واکنشی غیورانه به توهین شیعیان به صحابه می‌دانستند و حتی از فیلم این توهین‌ها برای انگیزه‌بخشی به نیروهای تحت فرمان خود استفاده می‌کردند. شیعیانی که این چنین می‌کنند می‌دانند شریک خون‌های ریخته و جان‌های گرفته ‌شده‌اند؟ ممکن است بگویید آنها که خون نریخته‌اند، چه ربطی به آنها دارد؟ امام باقر (ع) پاسخ این پرسش را داده است: روز قیامت به دست کسی، کاسه‌ای پر از خون می‌دهند و می‌گویند: «این سهم تو از خون فلانی است» شخص با تعجب به خداوند می‌گوید: «خدایا تو می‌دانی که من در طول عمرم هیچ کس را نکشته‌ام» پاسخ می‌آید: «چرا! سخنی را از کسی شنیدی و نقل کردی. نقلت دهان به دهان چرخید تا به دست فلان ظالم رسید و او هم جان آن شخص را گرفت. بنابراین در این قتل به اندازه خودت سهیمی!» این جشن‌ها علاوه بر خون‌ریزی، دردسرهای دیگری هم دارد: ١: در اختلاف بین دو گروه که یکی اقلیت مطلق و دیگری اکثریت مطلق است هیچ‌گاه اقلیت نباید بنزین بر آتش اختلاف بریزد که در نهایت دود این آتش به چشم خودش خواهد رفت. البته که مراد نویسنده از بنزین نریختن بر آتش اختلاف، چشم بستن بر حقیقت و دفاع نکردن از خود نیست که وظیفه تعطیلی‌ناپذیر امامت‌پژوهان شیعه است. اما فاصله‌ای فراوان است میان دفاع مودبانه و حمله هتاکانه. نمونه‌هایی از دفاع مودبانه و مستدل را می‌توان در المراجعات، الغدیر، معالم المدرستین و شب‌های پیشاور دید. ٢: رفتارهای تند، غیر منطقی و بی‌ادبانه‌ در این روزهای ربیع‌الاول باعث می‌شود شیعه به عنوان گروهی فحاش و بی‌اخلاق به جهان معرفی شود و سایر ابعاد تشیع مانند معارف بلند توحیدی، حِکَمی و عرفانی پوشیده بماند. روشن است که این رفتارها، تنها موجب دوری مردم جهان از حقایق تشیع می‌شود و اندک شعله‌ احتمال حقانیت شیعه را در دل‌های طالبان حق، خاموش خواهد کرد. گناه محرومیت آنها از تشیع، تندروی اینهاست. ٣: ما با بسیاری از برادران اهل سنت در کشورهای گوناگون اسلامی عقاید، منافع و اهداف مشترک داریم که ممکن است بر اساس آن، همکاری‌های پرثمر با یکدیگر داشته باشیم، اما این رفتارها موجب دور شدن آنان از ما و نزدیک شدن‌شان به فرقه‌های خشن تکفیری می‌شود. به بیان روشن‌تر، تلاش برای سنی ماندن اهل سنت و نرفتن آنان به سوی وهابیت، از جمله مهم‌ترین کارهایی است که بر دوش ماست. باید مراقب باشیم که جشن‌های خرافی نهم ربیع، این کوشش مهم را ناکام نگذارد؛ البته اگر برادران تندمزاج‌مان بگذارند و شادی‌ زودگذرشان در قم و کاشان به عملیات‌ انتحاری جانیان در کراچی نینجامد! https://eitaa.com/qhadeh
بررسی این یادداشت در کارگاه دوشنبه👇👇 شهیدی که پای خروس‌ها را به مبارزه باز کرد علی کردانی «یک روز ایشان را در بازار «سرشور» مشهد دیدم که با یک موتور گازی می‌آمد. موتور را که نگه داشت، دیدم چند خروس در عقب موتور خود دارد. از او درباره خروس‌ها پرسیدم، جواب داد که این خروس‌ها استثنایی‌اند و تخم می‌گذارند!» چهارده‌سال مخفی زندگی کرد؛ اما سالیان سال آشکارا تمجید شد. از نوجوانی خط مبارزه با طاغوت را در پیش گرفت و در همان جوانی مزدش را گرفت. برای مبارزه سرازپا نمی‌شناخت، تا جایی‌که رهبر انقلاب درباره ایشان می‌فرمودند: «شهید شب‌ها دیروقت به منزل ما می‌آمدند و با هم جلسه داشتیم و در مورد مسائل مختلف با هم صحبت می‌کردیم.» و تا پایان عمر از سفرها و خطرها باک‌ی نداشت. تلاش‌های این شهید پرتلاش، تا جایی پیش رفت که امام را حل (ره) درباره‌اش فرمودند: «همان شبی که این روحانی مبارز به شهادت رسید، خبر شهادتش را برای من تلگراف کردند و من به‌شدت از این موضوع ناراحت شدم و غصه خوردم که ما محروم ماندیم از [این] نعمت بزرگ.» مخفی بود؛ اما دامنه مبارزاتش بسیار گسترده‌ بود. ساواک بیش از چهارده‌سال به‌دنبال او می‌گشت، او نیز به‌دنبال راه امام بود. ویژه بود، به همین دلیل در ساواک بخش ویژه‌ای را به‌دستگیری این شهید اختصاص داده‌ بودند. برای خدا مبارزه کرد؛ پس برای خدا شهید شد. برای دستیگری او جایزه‌های سنگینی تعیین کرده‌ بودند و سرانجام سبک‌بال جایزه شهادت را از خدا دریافت کرد. جالب‌تر از قصه شهادت، نحوه افطارش قبل از شهادتش بود. او در ماه رمضان و نزدیکی غروب، مهمان دوستانش بود. در این هنگام و با شناسایی و شنودهای از پیش ساواک، اندرزگو را در همان منطقه محاصره کردند و در حالی‌که راه فرار نمی‌دید، اسنادی را که در جیب داشت خورد، تا به‌ دست ساواک نیفتد. در ماه رمضان به دنیا آمد و در ماه رمضان به شهادت رسید و این‌گونه شد که هم‌راه و هم‌گام مولای متقیان علی علیه‌السلام شد؛ همانند اسمش که علی بود. او هم درس خواند، هم کار کرد و هم مبارزه کرد و پس از آن‌که سال‌های‌ سال دستگاه طاغوت را حیران و سرگردان کرده بود، سرانجام به درجه والای شهادت نائل شد. فرزند شهید اندرزگو، خاطره بازار سرشور را از زبان رهبر انقلاب شنیده‌بود که در ادامه حضرت آقا فرمودند: «زنبیل را که کنار زدم، دیدم زیر پای خروس‌ها پر از نارنجک و اسلحه است.» https://eitaa.com/qhadeh
✍🏻 کارگاه نگارش رسانه‌ای 🖍بررسی چند یادداشت مطبوعاتی ⁩ ❓همراه با پرسش و پاسخ 📆 دوشنبه 26 شهریورماه ⏰ ساعت 21 تا 22 🔗 در بستر اسکای روم 🆔 @rahamedia 🆔 @howzavian_isfahan
رواق هشتم. جزوه استاد اتشین صدف.docx
20.3K
جلسه 8 رواق اهل قلم. استاد اتشین صدف/ تهیه و تنظیم: سیده ناهید موسوی https://eitaa.com/qhadeh
استعدادی که نداشتم ✍ ملیحه براتی دیشب از میان جمله‌های آقای فیروزجایی وقتی رسیدیم به مبحث استعداد، شاخک‌هایم تیز شد. من قبل از این یک سال و نیمی که دستی در نوشتن پیدا کردم هیچ علاقه‌ای به آن نداشتم. استعداد هم، هر چه برمی‌گردم به دوران دانش‌آموزی که ببینم شاهکاری قابل ارائه داشته ام، می‌بینم نسخه قابل ارائه‌ای‌ نداشتم که هیچ، اما خداییش شاهکار چرا. شاهکارهایی که نویسندگانش کسان دیگری بودند و من تنها بخاطر ارائه دادن درجه یکی که مو لای درزش نمی‌رفت توانستم نمرات خوبی از درس انشا بگیرم. نمراتی که گاهی هزینه بابتش پرداخت می‌کردم، مثل دادن بخشی از پول توجیبی‌ام به خواهرها و برادرها. بگذریم،زمانی‌که قدم گذاشتم در مسیر هنری و نقاشی استعداد که نداشتم، خیلی هم بی‌صبر بودم. یعنی همانطور که دوستان گوشه‌ای از یک درخت را سایه می‌زدند من سه درخت کنار درخت اولی می‌کاشتم. گاهی قلم‌مو دست می‌گرفتم و توی طرح‌های دیگران هم که فکر می‌کردم دارد زیادی طول می‌کشد دست می‌بردم. تلاش و پشتکار فراوان هم اگر از خانواده ما بپرسید با لبخند یک طرفه‌ و نگاه‌شان به محضرتان می‌رسانند که با آن میانه‌ای نداشتم. در مجموع اکثرا دنبال لقمه حاضر و آماده بودم‌. شدیداً به این اصل معتقد بودم، وقتی دیگرانی هستند که کار را بهتر از تو انجام می‌دهند چرا باید تو زحمت بکشی. وقتی شروع کردم توی فضای مجازی به نوشتن. از طومار نویسی‌ها و مبهم نوشتن متن‌هایم که نیاز به توضیح و تفسیر داشت نقد شدم. هیچ‌وقت کتاب‌ها را عمقی نخواندم. تمام دامنه کتابخوانی من هم زندگینامه شهدا بود، کتاب‌های انگیزشی و موفقیت و از دنیای رمان دو تایی خوانده بودم. قصدم از نوشتن اینها این بود که بگویم اگر قلمی دست به دست رسیده به شما و یادداشتی، کپشنی، روایتی نوشتید، بی‌دلیل نبوده، قطعا از بین این همه انسان شما باید اثری روی این کره خاکی گذاشته و بگذارید. چه یک خط، چه یک رمان، یا حتی نوشتن چند جمله توی کانال شخصی. شاید هم قرار است ما راه باز کنیم برای بقیه نویسنده‌ها، مشوق باشیم برای عده‌ای، انگیزه بدهیم به آن‌هایی که امیدی به ماندن ندارند. قدر اساتید نمیدانم، نمی‌فهمم ولی شاید معنای رسالت همین باشد. پانوشت: دیشب نوشتمش و الان جز همان کلمه "دیشب" ابتدایی‌اش چیز دیگری را تغییر ندادم. خواستم حس در لحظه نوشتن را همان طور دست نخورده نگه دارم. https://eitaa.com/qhadeh
استاد فیروزجایی.mp3
12.51M
. استاد مهدی کرد فیروزجایی، رمان نویس، در نهمین رواق اهل قلم https://eitaa.com/qhadeh
✍️ تابستان خود را چگونه نوشته‌اید؟ 📌به همت رسانه رحا مدیا کارگاه روایت و یادداشت طلاب و فضلا برگزار می‌شود. 🖍اشتراک تجربیات و مطالعات فصل تابستان اعضای تحریریه بایکدیگر 🔻بررسی 2 یادداشت ✨با اجرا و کارشناسی هادی حمیدی، فعال و کنشگر فضای مجازی ⭐️مهمان هفته: علی کردانی، طلبه نویسنده و عضو تحریریه نویسندگان حوزوی ⭐️همراه با گفت و گو و بیان تجربه‌های نویسندگی حاضران ☑️ امشب (دوم مهر) ساعت 8 تا 9 شب در بستر اسکای روم نشانی ورود: 👇👇 https://www.skyroom.online/ch/bineshno/revayat ارتباط با ما: @Jahaderevayat https://eitaa.com/qhadeh
بررسی این یادداشت در کارگاه دوشنبه👇👇 🔰مسیریاب انقلاب ✍️ روزی در یکی از خیابان‌های تهران برای رسیدن به مقصد، از نرم‌افزارهای مسیریاب استفاده کردم. متأسفانه مسیر بیست‌دقیقه‌ای، حدود چهل و پنج دقیقه طول کشید تا به مقصد رسیدم. علت تأخیر، نرم‌افزاری بود که نصب کرده بودم. آدرس پیشنهادی، مرا از مسیر اصلی منحرف کرد و با پیشنهاد مسیرهای فرعی، هزینه‌های دوبرابری مانند زمان، بنزین و... را بر من تحمیل کرد. باز هم خدا را شکر که مقصد را غلط نرفتم. انقلاب اسلامی به مثابه یک موجود زنده، در حال حرکت به مقصد تمدن نوین اسلامی است. برای رسیدن به این مقصد والا، نیازمند طراحی نقشه‌های نظری و عملی است. از آنجا که مسیر حرکت، کیفیت و کمیت آن بر روی سرنوشت یک امت در مقیاس تاریخی اثر می‌گذارد، دیدبانی تیزبین، هوشیار و آگاه را می‌طلبد تا پیوسته مسیر انقلاب را رصد کرده و برنامه عملیاتی مناسب را ارائه دهد تا مسائل اصلی و فرعی جابه‌جا نشود. انگیزه‌ها خاموش نگردد. جان‌ودل اصحاب انقلاب، در طول حرکت، خسته نشود. 👈 بیانات رهبر معظم انقلاب در سالروز رحمت امام عظیم‌الشأن، شایسته است با این نگاه تحلیل شود. حکیم عالی‌قدری که مسائل اصلی و فرعی نظام جمهوری اسلامی ایران و دنیای اسلام را به خوبی می‌شناسد و از این منظر برای مردم نقشه راه را معرفی می‌کند. برخی پندارشان از انقلاب اسلامی، یک قیام تمام شده است. تصورشان این است روح امام و مکتب او از میان جامعه رخت بربسته و قدرت امتداد بخشیدن برای شرایط امروز جامعه را ندارد. حضرت روح‌الله را صرفاً یک تابلوی زینتی برای گوشه اتاق یا محل اداره خود می‌بینند. 🔰اولین نکته‌ای که رهبر انقلاب در تاریخ 14 خردادماه 1403 متذکر می‌شوند، زنده‌بودن امام و مکتب ایشان است. بنابراین درس آفرین است. عبرت‌آموز است. با استفاده از آن می‌توان اهداف بلند نظام اسلامی را تعقیب کرده و تا تحقق نهایی آن تلاش و برنامه‌ریزی کرد. مکتب امام در پیشانی گام‌های تحولی، برای سپری‌کردن فرایند پنج‌گانه انقلاب اسلامی قرار دارد. در بحبوحه‌ای که قدرت‌های رسانه می‌کوشند تا اذهان عمومی را نسبت به مسائل فرعی متوجه کنند، راهبر فرزانه انقلاب، مبتنی بر مکتب امام خمینی (ره)، دو مسئله اصلی را مطرح می‌کنند. 1. فلسطین، طوفان الاقصی و عملیات وعده صادق 2. شهادت جانسوز رئیس‌جمهور محترم، حضرت آیت‌الله رئیسی و همراهان گرامی ایشان. ♦️ مسئله اول: تجربه تاریخی ما، نشانگر تلاش‌های پیوسته جبهه استکبار برای ضعیف‌کشی و کم‌رنگ کردن مسئله فلسطین است. درحالی‌که این مسئله روزبه‌روز بیشتر در افکار عمومی رونق می‌گیرد. رسانه‌های دنیا، وحشی‌گری‌های اسرائیل را انعکاس می‌دهد و اذهان بشریت به این مسئله مهم درگیر شده است. امروز نه تنها در جهان اسلام بلکه در تمام دنیا مسئله فلسطین در ردیف اول تحرکات بین‌المللی قرار دارد. در مسئله فلسطین یکی از خطوط غلط، حل‌کردن مسئله فلسطین از طریق مذاکره با آمریکا و صهیونیست است، درحالی‌که نتیجه این اقدام، هضم‌شدن در نقشه غرب است. غرب در یک نقشه پیچیده به دنبال سلطه حداکثری بر جهان اسلام و تثبیت آن است. طوفان الاقصی پاسخی کوبنده برای مواجهه با این طراحی پیچیده بود. جبهه صهیونیست‌ها را دچار عصبانیت، اعوجاج در تصمیم‌گیری و خسارتی جبران‌ناپذیر کرده است. این مهم، مقدمه یک پیروزی بزرگ برای جبهه مقاومت و نظام جمهوری اسلامی ایران است. ♦️مسئله دوم: شهید رئیسی عزیز، مظلومانه وارد دولت شد و با مظلومیت نیز از دنیا رفت. او معنای واژه غریب بود. در کنارمان بود. عاشق‌مان بود. برای خدمت‌رسانی به ما، با پشتکارِ شبانه‌روزی سخن می‌گفت و عمل می‌کرد. اما دل در گرو دوستی او ندادیم. حرف‌هایی زده شد که هیچ سنخیتی با وجود نازنین او نداشت. در حدود سه سال افتخارات بزرگی را برای نظام اسلامی به ارمغان آورد. باز هم پای قدرت‌های رسانه‌ای در میان است. سه سال تمام، کوشیدند تا این شایستگی‌ها دیده نشود. اما پرواز او به سوی خدا، صعود دولت مردمی را تثبیت کرد. او مظلومانه در میان‌مان ماندگار شد. بهروز دلاور
بررسی این یادداشت در کارگاه دوشنبه👇👇 دفاع قرآن کریم از حریم نوح نبی مرضیه رمضان‌قاسم چرا حضرت نوح علیه السلام از خدا تقاضا کردند فقط پسرشان نجات یابد؟ مگر محبت پیامبری اقتضای این را ندارد که علاوه بر فرزند برای سایر افراد قوم نیز طلب نجات کند؟ 1.بی‌شک یکی از اقتضائات نبوت، رسالت و امامت این است که‌ آن حضرات، مهربان‌تر از پدر بوده و دلسوزانه و دغدغه هدایت مردم را دارند؛ بنابراین علاوه بر ارشاد امت از خداوند خواهان نجات و هدایت آنان هستند. 2.طبق آیه ۳۶ سوره‌ مبارکه هود از قبل از طریق وحی به حضرت نوح علیه‌السلام خبر داده شده بود افرادی که گرفتار طوفان می‌شوند همگی کافر هستند و ایمان نخواهند آورد؛ به همین جهت حضرت برای کفار طلب نجات نکردند. 3.اما علت اینکه حضرت نوح علیه‌‌السلام برای پسرشان تقاضای نجات کردند این بود که اولا: طبق آیه ۴۲ سوره مبارکه هود کاملا مشخص است که کفر پسر نوح پنهان بوده و کفر صریح و آشکار نبوده است و حضرت نوح علیه‌السلام این قضیه را نمی‌دانسته‌اند؛ شاهد این ادعا مکالمه‌ ایشان با پسرشان است که فرمودند: فرزندم، با کافران نباش. «وَنَادَىٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ»،«و نوح فرزندش را که در کناری بود، بانگ زد که ای پسرم! همراه ما سوار شو و با کافران مباش.» ثانیا: با توجه به آیه ۴۵ سوره هود به روشنی معلوم است که خداوند به حضرت نوح علیه‌السلام وعده داده بود که خانواده‌اش را نجات می‌دهد وگرنه رضایت‌ خداوند، مورد رضایت معصوم و او تسلیم اوامر و حکمت الهی‌ا‌ست و طلب نجات فرزند قبل از آگاهی آن حضرت، از کفر فرزند بوده است زیرا طبق وعده‌ الهی ایشان منتظر نجات فرزند بوده‌اند و از همین حیث می‌توان گفت: تقاضای نجات، قبل از آگاهی از کفر فرزند و شاید همراه با تعجب و ابهام از خلف وعده بوده است والّا بعد از آگاهی از کفر فرزند، تسلیم حکمت الهی شدند و هیچ اعتراض و درخواست نجاتی نداشتند. «وَنَادَىٰ نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ»«و نوح [پيش از توفان] پروردگارش را ندا داد و گفت: پروردگارا! به راستى كه پسرم از خاندان من است و يقيناً وعده‌ات [به نجات خاندانم] حق است و تو بهترين داورانى(بسیاری از مفسرین مخصوصا علامه طباطبائی این نکته را تذکر داده اند!» ثالثا: بر اساس آیه 46 سوره مبارکه هود خداوند به حضرت نوح علیه‌السلام خبر می‌دهد: پسر تو هم کافر است و تصریح می‌فرماید تو به آن علم نداری: «قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ»«خدا فرمود: اى نوح! به يقين او از خاندان تو نيست، او [داراى] كردارى ناشايسته است، پس چيزى را كه به آن علم ندارى از من مخواه، همانا من تو را اندرز مى‌دهم كه مبادا از ناآگاهان باشى…!» رابعا: پیوندهاى مادى(نسب، خویشاوندى، دوستى) نزد خداوند، همیشه تحت الشعاع پیوندهاى معنوى است؛ به این صورت که سلمان فارسى که نه از خاندان پیامبر و نه از قریش، حتى از اهل مکه و از نژاد عرب نبود، جزء خاندان پیامبر محسوب می‌شود ولى فرزند حضرت نوح بر اثر کفر و عدم انجام عمل صالح، طرد و با نهیب «إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِک» مواجه می‌گردد. 4.حال در پاسخ کسانی که ممکن است بپرسند مگر پیامبران علم غیب ندارند پس چگونه می‌گوئید حضرت نوح علم از کفر پسر نداشتند، باید گفت؛ همانگونه که خداوند در آیات ۲۶ و ۲۷ سوره‌ مبارکه جنّ می‌فرماید: «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَدا إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدا»،«داناى غيب اوست و هیچ‌کس را بر اسرار غيبش آگاه نمی‌سازد مگر رسولانى كه آنان را برگزيده و مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آن‌ها قرار می‌دهد.» بنابراین علم غیب مخصوص خداوند است و آگاهی دیگران نسبت به غیب، متوقف به اذن خداوند است زیرا علم پیامبران و امامان ذاتی و استقلالی نیست. بعلاوه اینکه حضرات‌ معصومین علیهم‌السلام، مکلف نبودند بر اساس علم غیب عمل‌ کنند بلکه مأمور به‌ ظاهر بودند؛ پیامبرخدا می‌فرماید:«إِنَّمَا أَقْضِي بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الْأَيْمَان»،«من بین شما فقط باشاهد و قسم‌هایتان قضاوت‌ می‌کنم»الكافي،ج7 بنابراین داشتن علم به چیزی، مانع تسلیم معصومین در برابر قضا و قدر حتمی الهی نیست و آن حضرات حتی با وجود علم، تسلیم قضا و قدر الهی بودند. https://eitaa.com/qhadeh