فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا به خلوت می رود آن کار دیگر می کند...؛
شعرخوانی دکتر عباس احمدی در پنجاه و نهمین محفل طنز قمپز
@qompoz
@adabqom
#محفل_طنز_قمپز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معاشران عزب دلق را حراج کنید...؛
شعرخوانی سیدجواد یثربی در پنجاه و نهمین محفل طنز قمپز
@qompoz
@adabqom
#محفل_طنز_قمپز
36.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوبردرون وقت گشایش شده...؛
شعرخوانی سیدشهاب جدا در پنجاه و نهمین محفل طنز قمپز
@qompoz
@adabqom
#محفل_طنز_قمپز
42.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نام من ثبت است در گینس...؛
شعرخوانی احمدعلوی در پنجاه و نهمین محفل طنز قمپز
@qompoz
@adabqom
#محفل_طنز_قمپز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هست در اطرافمان بسیار کج...؛
شعرخوانی مهدی استاد احمد در پنجاه و نهمین محفل طنز قمپز
@qompoz
@adabqom
#محفل_طنز_قمپز
35.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من از درد عروسی کردن گلزار می میرم به همراه بعع نامه...؛
شعرخوانی احمد رفیعی وردنجانی در پنجاه و نهمین محفل طنز قمپز
@qompoz
@adabqom
#محفل_طنز_قمپز
34.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا کی آخر بنشینم الکی غم بخورم...؛
شعرخوانی حسن معارف وند در پنجاه و نهمین محفل طنز قمپز
@qompoz
@adabqom
#محفل_طنز_قمپز
یه عده ای دم از خدا می زنن
خدا می دونه ! چی چیا می زنن
بعضیا شون دستی به اعجاز دارن
جیبا رو بی سر و صدا می زنن
وقتی جیبا سوراخ داره این هوا
هر چی بیفته رو هوا می زنن
کاری نداره که حلالش کنن
قند و یهو تو چاییا می زنن
چه شیطونایی هستن این جماعت
سنگ الکی به اون بابا می زنن
عادت هر ساله شونه تو سفره..
لقمه به یاد فقرا می زنن
دیدی چطو یه مُشتی کبریت به دست
دارن آتیش به کبریا می زنن
امید ما به آخرالزمون بود
به اون که خیلیا صدا می زنن
نکته ی بامزه و طنزش اینجاس
پا که بده سینه با ما می زنن
اینا رو گفتم و می دونم یه روز
تیپا به شاعر از قفا می زنن
پدرام اکبری
@qompoz😎
🔸عباس احمدی در گفتوگو با «شهر۲۰» خبر داد
🔹فراخوان جشنواره طنز «سوهان روح» به زودی منتشر میشود
🔸دبیر دفتر طنز حوزه هنری قم با تشریح دلایل تأخیر در برگزاری چهارمین جشنواره طنز «سوهان روح»، گفت: به زودی فراخوان این جشنواره در سطح ملی منتشر میشود و استعدادهای جدیدی به عرصه طنز معرفی خواهند شد.👇
https://shahr20.ir/?p=71155
🆔 @shahr20_ir
May 11
هوالنور
سومین دوره کنگره ملی شعر
🌷زیر یک سقف🌷
✅ بخش عمومی:
_سبک زندگی اصیل ایرانی_اسلامی با محوریت خانواده
_سیره خانوادگی اهل بیت علیهم السلام
_عاشقانه های خانوادگی
✅ بخش ویژه:
_شعر طنز موانع ازدواج و فرزندآوری
مهلت ارسال اثر:
۱۰ مرداد ماه ۱۴۰۲
برای کسب اطلاعات بیشتر به کانال ایتا به آدرس زیر مراجعه کنید:
@zire_1_saghf
@qompoz
ما را ز شراب مست و مخمور کنید
سیراب ز خون رگ انگور کنید
این شیشه تقلبی است بازش نکنید
ترسم بکشید یا مرا کور کنید
علیرضا تیموری
#الکل_تقلبی
@qompoz😂
49.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجرای شعر حسن رحمانی نکو در مرحله نیمه نهایی برنامه بگو بخند شبکه نسیم
@qompoz😎
⭕️ رونمایی کتاب «فوت و فان» در قم
🔺عصر یکشنبه 24 تیرماه 1402 با حضور اسماعیل امینی شاعر و پروهشگر طنز و جمعی از طنزپردازان استان قم، کتاب «فوت و فان» نوشته عباس احمدی در سالن آسمان حوزه هنری قم رونمایی شد.
🔺اسماعیل امینی «ناسازگاریهای موقعیتی در زبان و بیان» را به عنوان تعریف خود از طنز مکتوب ارائه کرد. وی در بررسی کتاب «فوت و فان» نیز آن را محصول پرباری از تجربیات نویسنده دانست و نوشتن این کتاب را نوعی انتقال تجربه توصیف کرد که همین باعث شده «فوت و فان» کاربردی و ویژه شود.
🔺عباس احمدی نویسنده اثر در شرحی بر تهیه کتاب «فوت و فان»، محدودیتهایی که ممیزی به آن تحمیل کرده را باعث حذف بخشی از آثار و شعرهای خوب کتاب دانست. وی خاطر نشان کرد که این کتاب به سفارش حوزه هنری استان قم نوشته شد اما مراحل آمادهسازی تا انتشار آن 4 سال به درازا انجامید.
🔺 متن کامل خبر: artqom.ir/fa/pages/News-detail/162198
🔺حوزه هنری قم در فضای مجازی👇
@Artqom_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانی احمد رفیعی وردنجانی در برنامه تلویزیونی بگو بخند شبکه نسیم
@qompoz😎
هدایت شده از ادبیات قم
آفرینشهای ادبی حوزه هنری استان قم برگزار می کند:
بزرگداشت روزِ شعر و ادبیات آیینی
و تجلیل از پدر شعر آیینی استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)
با حضور:
استاد محمدعلی مجاهدی
یوسفعلی میرشکاک
ناصر فیض
محمود حبیبی کسبی
و شعرخوانی شاعران مطرح آیینی قم
زمان: چهارشنبه، ۲۸ تیرماه(روز شعر و ادبیات آیینی)، ساعت ۱۷:۳۰
مکان: قم، بلوار غدیر، کوچه ۸، مجتمع هدایت
#روز_شعر_و_ادبیات_آیینی
#استاد_محمدعلی_مجاهدی
#حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی
#حوزه_هنری_قم
@adabqom
از هیبت و شمشیر تو می ترسیدند
از غرش گیرای تو می لرزیدند
وقتی که شجاعان عرب را کشتی
در معرکه از نام تو می پرسیدند
درمعرکه از نام تو می پرسیدند
گفتی "علی" از کینه به خود پیچیدند
آنقدر تو را زخم زدند ای دریا
تا پیکر قطره قطره ات را دیدند
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#علی_اکبر #شهادت_حضرت_علی_اکبر علیه السلام
@qompoz😢
ای کاش که این شام سحر داشته باشد
ای کاش که این شمس قمر داشته باشد
ای کاش به میدان نرود هیچ جوانی
ای کاش که این مرد پسر داشته باشد
ای کاش جوانی که شده یکه وتنها
تا جان به تنش هست پدر داشته باشد
ای کاش که این تازه جوان رفته به میدان
در دست بجز تیغ سپر داشته باشد
ای کاش عدو تن به تن آید نه که با فوج
ای کاش که این قوم جگر داشته باشد
ای کاش در این لشگر بدتر ز بهائم
با این همه شر جنس بشر داشته باشد
ای کاش به طفلان برسد جرعه ی آبی
این مشک بجز اشک اگر داشته باشد؟
مانده است حسین بی قمر و قاسم و اکبر
این دشت بجز خوف ، خطر داشته باشد
مانده است امامی که سپاهش همه رفته
سرباز به قنداقه مگر داشته باشه
یک مادر و عباس و سه فرزند شهیدش
ای وای از آن دم که خبر داشته باشد
باید برساند به جهان بانگ محرم
این قافله هر سوی گذر داشته باشد
ای کاش به شعر تر من شاه شهیدان
با گوشه ی یک چشم نظر داشته باشد
علیرضا تیموری
@qompoz😢
آب بقا
نذر ساقی کربلا
آمدی تا که بفهمیم وفا یعنی چه
بذل خون در قدمِ خون خدا یعنی چه
همه از پنجه سقای ادب دانستیم
معنی پنج تن آل عبا یعنی چه
رفت و برگشت تو از علقمه آموخت به ما
معنی مَروه چه بوده است و صفا یعنی چه
آمدی و به همه بعدِ علی فهماندی
راز شقّ القمر و فرق دو تا یعنی چه
چشم دادی که نیافتد به حرم، چشم کسی
یاد دادی به دو عالم که حیا یعنی چه
آب بر آب فکندی که بدانند آن قوم
هست دریا چه کسی؟ آب بقا یعنی چه
دم آخر که تو را یافت برادر، بی دست
دید فریاد اخا ادرک اَخا یعنی چه
عباس احمدی
@qompoz😢
@abbasahmadi57
اشک مشک
🔸چقدر لذت بخش است! در این گرمای طاقتفرسا وقتی تنت به آب خنک میخورد، لذتی وصفناپذیر سراسر وجودت را در برمیگیرد.
🔸دیگر گرما داشت کارم را تمام میکرد اما این جریان آرام آب سرد، جانی تازهام بخشید. موجهای کوچک پیدرپی میآیند و خودی نشان میدهند. ارباب اما اعتنایی نمیکند. تمام همّ و غمّش متوجه من است.
🔸احساس غرور میکنم. پرچمدار، سپهسالار و پشتوانه نوه پیامبر همه حواسش را به من داده تا مرا سالم برساند. خوب دو دستش را پر از آب میکند. لبهایش تَرک خوردهاند از بس آب ننوشیده. هُرم گرمای تنش را میتوانم حس کنم. هوای گرم آن بیابان سوزان و خستگی جنگ در میدان و سنگینی سلاح، حسابی تشنهاش کرده. بهترین وقت است گلویی تازه کند و آتش این تشنگی طاقتفرسا را با جرعهای آب گوارای فرات بخواباند.
🔸دو دست پر آبش را نزدیک میآورد. اندکی درنگ میکند. به چه میاندیشد؟ پس چرا نمینوشد؟ خدای من! دستش لرزید. آب را به رود بازگرداند. مرا به دوش گرفت. سوار بر اسب به سرعت تاخت. چه حس خوبی دارم! با ارزشتر از من هم چیزی هست در این عالم؟ قرار است تشنگی فرزندان پیامبر را برطرف کنم. ارباب همچنان میتازد. من را با دست راست گرفته. گل از گلش شکفته. این را به وضوح میشود در چهره ماهپارهاش دید.
🔸میدانم دلیل این همه شور و نشاط را! به رقیه فکر میکند! به خوشقولی خودش! آخر خودم دیدم به او قول بازگشت با آب را داد. او همچنان خوشحال و من هم چنان مفتخر.
🔸ناگهان شیطانی هجوم میآورد. یکی از دو ستون خیمه حسین (ع) را می زند. سردار، دستبردار نیست و به سرعت مرا به دست چپ میاندازد و همچنان میتازد. فریاد برمیآورد: «به خدا قسم اگر دست راستم را بزنید، من از دینم دست برنمی دارم.» این جماعت نمیفهمند سردار چه میگوید! کلاغ ادراک آنها کجا و آسمان بصیرت عباس کجا؟
🔸انگار دردی حس نمیکند! فقط میرود. یگانه محرِّکش، خدمت به حسین است و سقایت فرزندانش. ابلیسی دیگر، ستون دیگر را هم میاندازد و کمر پسر زهرا را میشکند. ارباب، مرا به دندان میگیرد. دهانش خشک است. چون همین بیابان پُربلا. این همه تشنه بود و آب ننوشید؟ این مرد، وفا را معنایی دوباره بخشید و شرف را حیاتی دیگر.
🔸چطور تاب آورد و آب نخورد؟ گمان میکنم پاسخ را فهمیدهام. عشق حسین این چنین ارادهاش را پولادین ساخته و ایمانش را بنیادین. این قوم حرامخوار، دست برنمیدارند.
🔸مسلماننمایی، تیری میاندازد و قلبم را میدرَد. آه آه! آهم از دریدگی قلب و پارگی سینه نیست. آهم از غصه چشمان اشکآلود این مرد نافذالبصیرة است.
🔸دیدم چه آهی کشید و چه حسرتی خورد! دیدم آتش شوق و شعله امیدش چگونه سرد و خاموش شد! اشک، در چشمش حلقه زد. حس شرمندگی دارد. میدانم هیچ مقصر نبوده و خودش نیز، ولی شرف و حیایش، وجدانش را آرام نمیگذارد.
🔸نفسهای آخرش را میکشد و نای سخن گفتن ندارد. با تنی خسته و رنجور تمام تلاشش را میکند و آخرین جملهاش را میگوید: «یا اخا ادرک اخا»
#تاسوعا
#ابالفضل_العباس
#علی_بهاری
@qompoz😢
@tanzac