eitaa logo
ققنوس
1.6هزار دنبال‌کننده
322 عکس
119 ویدیو
5 فایل
گاه‌نوشته‌های رحیم حسین‌آبفروش... نقدها و‌ نظرات‌تان به‌روی چشم: @qqoqnoos
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شعر انقلاب
مهمان در مجلس انس شهدایی امشب در حلقۀ اصحاب وفایی امشب ای خادم آستان قدس رضوی! مهمان غریب‌الغربایی امشب ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
1.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مردم یادشان هست او گرم خدمت بود، مردم یادشان هست بر خود مسلّط بود، مردم یادشان هست وقتی که آمد، کشت‌زاران و مزارع، درگیر آفت بود، مردم یادشان هست هرگز ندیدم بشکند در اوج طوفان با استقامت بود، مردم یادشان هست نفروخت عزّت را به عشق کدخدایان سرشار غیرت بود، مردم یادشان هست کوهی که سر خم کرد امّا پیش مردم چون با صلابت بود، مردم یادشان هست او با صلابت... با صراحت... با صداقت... او اهل خدمت بود، مردم یادشان هست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«برخیز! که می‌خواهم سوادم را از دبستان تو آغاز کنم!» شش‌دانگه‌های چهل ساله شش‌کلاسه می‌خواندند تو را!… بی‌سواد بودی، آن‌قدر که نمی‌دانستی رئیس جمهور به روستاها نمی‌رود قبایش را با سیلی سیل‌ها گل‌آلود نمی‌کند دست به کلنگ نمی‌شود رئیس جمهور قبای فاستونی اصل می‌پوشد ادکلن شب‌های پاریس می‌زند و هرازگاهی برای دیدن دستاوردهای دولتش به بالای شهر سری! بی‌سوادیِ تو شبیه پیامبری بود که به جزیره یاد می‌داد غرق‌نشدن را وقتی در اعماق شعب حرفی از تحریم نمی‌زد! به تنفس فکر می‌کردی به تنفس فکر می‌کردی به تنفس فکر می‌کردی چیزی که هیچ‌کسی جلویش را نمی‌تواند بگیرد ادامه پیدا کند، فتح می‌کند مکه را بیت‌المقدس را زمین را... ابراهیم بودی مدام می‌شکستی بت‌ها را از بت‌های خردشده سد می‌ساختی گاهی روی رودها گاهی جلوی بیت‌المال و عاقبت یکی از همین سدها به صد رسانید تو را پرواز کردی از آتشی که این‌بار ارسباران شده بود و کسی نفهمید در لحظه‌های آخر صعود چه کسی را صدا می‌زدی از طرز رفتنت پیداست بیشتر به نقاره‌خانه فکر می‌کردی به صحن‌ها رواق‌ها که حالا بی‌تو غبار گرفته‌اند برخیز خادم جمهور! برخیز که می‌خواهم سوادم را از دبستان تو آغاز کنم با همان سادگی‌ات با همان حرف‌های نیمه‌تمام برخیز... ✍🏻 🏷 | ▫️@Shere_Enghelab ▫️@qoqnoos2
«رئیسیِ عزیز» هرچه دشمنانِ آشنا دوستانِ بی‌وفا سنگ کینه و جفا به سوی او بی‌مضایقه زدند هرچه این و آن به طبل تفرقه زدند چشم‌های آن -خداش رحمتش کند- دودستگی نمی‌شناخت خواستم بگویم... آه خسته بود از این جهان خسته بود از کنایه‌های این و آن خسته‌ از دروغ‌های بی‌امان نه... به خاطرم رسید: آن «رئیسیِ عزیز خستگی نمی‌شناخت» ✍🏻 🏷 | ▫️@Shere_Enghelab ▫️@qoqnoos2