💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_نحل آیات 111 تا 118
📄#صفحـہ_280
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_280
❇️#آیه114نحل
💠فکلوا مما رزقکم الله حلالا طیبا واشکروا نعمت الله ان کنتم ایاه تعبدون 114/نحل
🌱پس از آنچه خدا روزیتان کرده ، حلال و پاکیزه بخورید و اگر فقط او رامی پرستید، شکر نعمت خدا را بجای آورید.
🔷✨ این جمله فرع دو آیه قبل است ،یعنی حال که کفران نعمت ، عذاب الهی در پی دارد، پس شما از آنچه خداروزیتان نموده حلال و طیب بهره ببرید و اینها از شما منع نشده ، اما اگر خدا رامی پرستید، شکر او را بجا آورید. از آیه چند نکته استفاده می شود:
🔹اولا): آیه شریفه در مقام آنست که بگوید که هر رزق پاکیزه و طیبی حلال است .
🔹ثانیا): مراد از حلال بودن و طیب بودن این است که آن رزق به گونه ای باشدکه طبع آدمی از آن لذت ببرد و از آن متنفر نباشد و ملاک حلیت شرعی هم همین است ، یعنی حلیت شرعی تابع حلیت فطریست .
🔹ثالثا): امر(کلوا) امریست که در حکم مقدمه برای (واشکروا نعمت الله )می باشد،چون نعمت بودن هر چیزی سبب لزوم شکر آنست .
🔹رابعا): جمله آخر(ان کنتم ایاه تعبدون )خطاب به مؤمنان است ، چون فقطمؤمنین هستند که غیر خدا را نمی پرستند و فقط او را عبادت می کنند.
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_280
❇️#آیات116و117نحل
💠وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَی اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ (۱۱۶) مَتاعٌ قَلِيلٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (۱۱۷/نحل)
🌱وبا هر دروغی كه به زبانتان میآيد نگوييد: اين حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشيد. زيرا كسانی كه بر خداوند دروغ میبندند رستگار نمیشوند.
(سرچشمهی همه افتراها رسيدن به دنيايی است كه) بهرهای اندك است، در حالی كه برای آنان (در آخرت) عذابی دردناك است.
👈اين دو آيه هرگونه تحليل يا تحريمی را كه بر مبنای قانون الهی نباشد، محكوم نموده و آنرا دروغ بستن به خدا، برای رسيدن به متاع بیارزش دنيوی میشمرد.
🔹در مورد حلال وحرامها، اظهار نظرهای بیجا و بیدليل نكنيم. (بايد يا خود مجتهد باشيم يا از دانشمندان دينی تقليد كنيم.) لا تَقُولُوا* ... هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ
🔹بدعت در دين و احكام آن، ممنوع است. وَ لا تَقُولُوا ... هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ
🔹دروغگو، رستگار نمیشود. إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ ... لا يُفْلِحُونَ
🔹انگيزه بسياری از بدعتها در دين، رسيدن به دنياست. «مَتاعٌ قَلِيلٌ»
🔹شكستن مرزهای حلال و حرام، هم شقاوت دنيا را بدنبال دارد و هم عذاب آخرت را. لا يُفْلِحُونَ ... لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
4⃣3⃣ تدبر در سوره #فرقان
🔹نکات مهم سوره فرقان از تفسیر المیزان
4⃣ پيامبر،وكيل و ضامن هدايت مردم نيست
جمله ((افانت تكون عليه وكيلا)){فرقان/۴۳}
استفهامى است انكارى و معنايش اين است كه تو وكيل و سرپرست او و قائم به امور او نيستى تا به دلخواه خود به سوى راه رشد هدايتش كنى ، پس تو چنين قدرتى ندارى كه با اينكه خدا گمراهش كرده و اسباب هدايتش را از او قطع نموده ، تو هدايتش كنى ، و در همين معنا فرموده : ((انك لا تهدى من احببت )) و نيز فرموده : ((و ما انت بمسمع من فى القبور)) و اين آيه به منزله اجمالى است براى تفصيلى كه در آيه ((افرايت من اتخذ الهه هويه و اضله اللّه على علم و ختم على سمعه و قلبه و جعل على بصره غشاوة فمن يهديه من بعد اللّه )) آمده است .
ترجمه تفسير الميزان جلد 15 صفحه : 309
https://b2n.ir/j95286
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
✅وقایع روز #ششممحرم سال ۶۱ هجری
🍃🍂👈در روز #ششم_محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
💮👈در اين روز بود كه ابن زياد بر كوفه ديدباني گماشت تا مبادا كسي از شهر به كمك امام برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا بهتدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
در روز ششم ماه محرم، فراس بن جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي ترسيد حضرت به او اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه بازگشت. در اين روز عمرو بن قرظهي انصاري به كاروان كربلا پيوست او از شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
امام در گفتگوهايش با عمر سعد او را براي مكالمه ميفرستاد و او جواب ميآورد تا آنكه شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع شد.
زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.
👈امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا تقواي خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟ آيا با من ميجنگي، درحالیکه ميداني پسر چه كسي هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
🍁عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
🍃👈همچنين در اين روز حبيب بن مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
🍃👈در اين هنگام مردي از بنی اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من اولين كسي هستم كه اين دعوت را اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد عمر بن سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با چهارصد سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
🛣🛣💢طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد،
🌴💔 حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: #امام_ حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
🚩🌐همراه با #كاروان_عاشورا
🛑قسمت چهارم :
پیوستن حر به سپاه امام و گفتگوی او با لشکر عمرسعد که چرا پیشنهادات امام حسین را نپذیرفتید!؟
🌱"حر گفت: به خدا سوگند خود را ميان بهشت و درزخ مخير مي بينم و حتماً بهشت را انتخاب خواهم كرد [ صفحه 86] گرچه قطعه قطعه شده و يا به آتش بسوزم. سس به اسب خويش زد و به #حسين (ع) پيوست و گفت: فدايت شوم اي پسر رسول خدا؛ من كسي هستم كه مانع بازگشت تو شده و تو را در اين مكان فرود آوردم. سوگند به خدايي كه جز او خدايي نيست هرگز گمان نمي كردم كه اين قوم پيشنهادهاي تو را رد كرده و كار به اينجا بكشد. با خود گفتم: اشكالي ندارد برخي از دستورات آنان را اطاعت كرده كه نپندارند عليه آنها طغيان كرده ام و آنها پيشنهادهاي حسين را خواهند پذيرفت. به خدا قسم اگر مي دانستم پيشنهادهاي تو را قبول نمي كنند هرگز پا در ركاب نمي گذاشتم و اكنون براي توبه به سوي تو آمده ام و با جان خويش تو را ياري مي كنم تا در مقابلت بميرم، آيا اين توبه قبول است؟ حسين گفت: بله خدا توبه ي ترا مي پذيرد و تو را مي بخشد، نامت چيست؟ گفت من حر بن يزيد هستم. #حسين گفت: تو حري (آزاده اي) آنچنان كه مادرت تو را ناميد. انشاءاللَّه در دنيا و آخرت آزاده خواهي بود. از اسب پايين بيا. حر گفت: اگر من جزء سواركارانت باشم بهتر از اين است كه جزء پيادگانت باشم. بر اسبم مدتي با ايشان مي جنگم و سرانجام كارم پايين آمدن خواهد بود. حسين گفت: خدايت
"رحمت كند هر چه در نظر داري انجام بده.حر مقابل يارانش رفت و گفت: اي قوم، آيا يكي از پيشنهادهاي حسين را قبول نمي كنيد تا خداوند شما را از جنگ و گشتن او معاف بدارد؟ گفتند: اين سخنان را به امير عمر بن سعد بگو. حر با او همان سخنان را تكرار كرد. عمر گفت:
👈مايل بودم، و اگر راهي داشتم و مي توانستم انجام مي دادم. حر گفت: اي مردم كوفه، مادران شما عزادار و گريان شوند، زيرا حسين را دعوت كرده و وقتي به سوي شما آمد تسليمش نموديد. گمان مي كرديد خود را فداي او مي كنيد اما دشمنش شده و قصد كشتن او را داريد. محبوسش كرده و راه بر او بسته ايد. و از هر طرف محاصره اش نموده و نمي گذاريد خود و خانواده اش به جاي امني از سرزمين بزرگ خدا برود و مانند اسيري شده كه سود و زيان خود را مالك نيست.
💔خود، زنان، بچه ها و يارانش را از آب فرات كه يهود، مجوس و مسيحي از آن نوشيده و خوكها و سگها در آن شنا مي كنند، منع كرده ايد و اكنون تشنگي بر آنان غالب شده است. (بدانيد كه) با فرزندان محمد (ص) رفتار بدي نموديد! اگر توبه نكنيد و از كاري كه در اين زمان بر آن مصمم هستيد دست بر نداريد خدا در تشنگي قيامت سيرابتان نكند. در اين لحظه پيادگان سپاه دشمن حمله كرده و او را تير باران نمودند.
📚 از کتاب قيام جاويد ؛ ص138
ترجمه مقتل الحسين" ابي مخنف/ ترجمه و تصحيح حجت الله جودكي
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه
خدایا گرفتاری بزرگ شد و پوشیده بر ملأ گشت و پرده کنار رفت و امید بریده گشت و زمین تنگ شد و خیرات آسمان دریغ شد و پشتیبان تویی و شکایت تنها به جانب تو است، در سختی و آسانی تنها بر تو اعتماد است،
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست آن صاحبان فرمانی که اطاعتشان را بر ما فرض نمودی و به این سبب مقامشان را به ما شناساندی، پس به حق ایشان به ما گشایش ده،
گشایشی زود و نزدیک همچون چشم بر هم نهادن یا زودتر،
ای محمّد و ای علی، ای علی و ای محمّد، مرا کفایت کنید که تنها شما کفایتکنندگان منید و یاریام دهید که تنها شما یاریکنندگان منید،
ای مولای ما ای صاحب زمان، فریادرس، فریادرس، فریادرس، مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب، اکنون، اکنون، اکنون، با شتاب، با شتاب، با شتاب، ای مهربانترین مهربانان به حق محمّد و خاندان پاک او.
@quranpuyan
༻🍃🌸🍃༺
💝باسلام بہ همراهان عزیز در تلاوت روزانہ یڪ صفحہ از قرآن📖
🔷✨از آنجا ڪه هدف از این برنامہ، تلاوت آیات همراہ با ترجمہ و آگاهی از تفسیر ساده آن صفحہ است،
👈 روزهاے جمعہ ، صفحہ جدیدے ارسال نمیشود تا دوستانیڪہ در طول هفتہ موفق بہ مطالعہ برخی پستها یا صفحات نشدند، فرصت ڪنند خود را باسایر عزیزان، همراه نمایند.
التماس دعا🙏
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
تحلیل رفتار امام حسین در شب عاشورا
نفی #دشمن_ستیزی_اجباری
◾️استاد مطهری درباره این پرسش که چرا حسین در شب عاشورا اصحابش را مرخص کرد ؟ جواب می دهد: چون می خواست کوچکترین اجباری در کار نباشد ولو اجبار یک بیعت یا رودربایستی. می خواست مردم راه خود را در کمال بصیرت و آگاهی و آزادی انتخاب کنند.
◾️مردم گله نیستند که برای آنها جاده بسازیم و به سمت و سویی کشیده شوند و احدی حق تخلف از راهی که ما تعیین می کنیم را نداشته باشد.
◾️ارزش عاشورا به همین هاست، همین بخش هایی که در جای جای عاشورا دیده می شود:
◾️آنکه می خواهد هزینه بدهد، باید آماده باشد. هیچ کس نمی تواند هزینه مبارزه را بر دیگران تحمیل کند. مبارزه هزینه دارد. هزینه ها گاهی ایثار و فداکاری میدان جنگ و زخم بدن است اما گاهی هزینه های متنوع اجتماعی و سیاسی و اقتصادی است. آیا توده های مردم که می خواهند این هزینه ها را بپزدازند و روزبه روز جیبشان کوچکتر می شود، امادگی دارند؟
🔸 سخنرانی استاد سروش محلاتی در انجمن اندیشه و قلم و
خانه اندیشمندان علوم انسانی
@quranpuyan
✅ وقايع روز #هفتممحرم سال 61هجری
🍁 🍂7محرم - نامه عبيدالله بن زياد به عمر بن سعد مبني بر سختگيري بر امام حسين(ع) - سال 61 هجري قمري
🍁⭕️👈 پس از آن كه عمر بن سعد وارد كربلا گرديد، پيكي به نزد #امام_حسين(ع) فرستاد و از آن حضرت پرسش كرد، كه به چه منظوري به اين ديار روي آورده است و امام حسين(ع) در پاسخش فرمود: آمدن من به اين سرزمين به خاطر دعوت همشهري هاي شما بوده است، كه با ارسال هزاران نامه، مرا به سوي خود خواندند. هم اينك اگر از ادامه حركت من ناخرسنديد، من اصراري بر آن ندارم و حاضرم برگردم.👉
عمر بن سعد، پس از دريافت پاسخ امام حسين(ع)، دلگرم و به ايجاد #صلح و سازش اميدوار گرديد.
از آن پس ميان امام حسين(ع) و عمر بن سعد، پيام هاي ديگري نيز مبادله و موجب فروكش كردن حساسيت هاي ابتدايي و كاستن خصومت طرفين شد.
امّا عبيدالله بن زياد، عامل #يزيد بن معاويه در كوفه، كه بر جريان كربلا و نحوه رفتار عمر بن سعد با امام حسين(ع) إشراف و نظارت داشت، حاضر به مصالحه و پايان ماجرا بدون خون ريزي نبود و تلاش مي كرد كه اين أمر را سخت تر و حادتر نمايد.
🍁👈بدين جهت، در هفتم محرم نامه اي براي عمر بن سعد نوشت و به وي دستور داد كه بر امام حسين(ع) سخت گيرد و ميان وي و آب #فرات حايل گردد و نگذارد كه آن حضرت و يارانش از رود فرات استفاده كنند، تا در فشار قرار گرفته و تسليم گردند.
عمر بن سعد كه به خاطر دلبستگي به حكومت "ري" ، حاضر به انجام هر كاري شده بود، فرمان عبيدالله را بي درنگ به اجرا در آورد و عمرو بن حجّاج زبيدي را با پانصد سواره نظام، موكل آب فرات نمود، تا از دسترسي ياران امام حسين(ع)، به شريعه فرات جلوگيري نمايد.
☄🍂سپاهيان عمر بن سعد از روز هفتم محرم، با شدت تمام از آب فرات مراقبت كرده و مانع دستيابي ياران امام حسين(ع) به آن شدند.
🌴💔وليكن علي رغم سخت گيري و تلاش پي گير آنان، ياران امام حسين(ع) تا شب عاشورا از تاريكي شب استفاده كرده و خود را به رود فرات رسانيده و آب خيمه ها را تامين مي كردند. حضرت عباس بن علي(ع)، كه در دليري، غيرت و وفاداري، ضرب المثل دوستان و دشمنان بود، در آب رساني خيمه ها پيش گام و بسيار كوشا بود.(۱)
نك: الارشاد (شيخ مفيد)، ص ۴۳۴؛ بحار الانوار (علامه مجلسي)، ج ۴۴، ص ۳۱۵ و ص ۳۸۹؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج۲، ص ۲۲۶ و منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج۱، ص ۳۳۵
💫کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
💢🌴تصویری از سیمای رفتاری #امام_حسین در دوره معاویه
🗞. حمایت از صلح برادرش با معاویه : الأخبار الطوال: على بن محمّد بن بشير هَمْدانى میگوید: [پس از ماجراى صلح] من و سفيان بن ليلا، به مدينه نزد حسن(ع) رفتيم. هنگامى وارد خانهاش شديم كه مُسيَّب بن نَجَبه، عبد اللّه بن وَدّاك تميمى و سرّاج بن مالك خَثعَمى نيز نزد او بودند. من گفتم: سلام بر تو، اى خواركننده مؤمنان!💔
فرمود: «سلام بر تو! بنشين. من خواركننده مؤمنان نيستم؛ بلكه عزّتدهنده آنان هستم. من با صلح با معاويه، جز اين نخواستم كه كشتار را از شما دور كنم، زيرا ديدم كه يارانم در جنگ كردن، سستاند و از جهاد، شانه خالى مىكنند. به خدا سوگند، [با اين وضعيت] اگر با كوهها و درختان هم به سوى معاويه مىرفتيم، جز واگذارى خلافت به او، چارهاى نبود. سپس، از نزد حسن(ع) بيرون آمديم و نزد حسين(ع) رفتيم و پاسخ حسن(ع) را به او بازگفتيم. فرمود: «[برادرم] حسن، درست مىگويد. بايد همه شما تا زمانى كه اين انسان (معاويه) زنده است، در خانهتان بمانيد».
🗂(دانشنامه امام حسین(ع)، ج ۲، ص ۴۲۷، ح ۷۲۱)
🗞📌 بیعت با معاویه و پایبندی به آن : رجال الكشّي: امام صادق(ع) فرمود: معاويه به حسن(ع) نوشت: تو و حسين و ياران على، نزد ما بياييد. قيس بن سعد بن عباده انصارى هم با آنان روانه شد و به شام رسيدند. معاويه به ايشان اجازه ورود داد و سخنرانانى هم براى [مقابله با] آنان، آماده كرد. معاويه گفت: اى حسن! برخيز و بيعت كن. پس برخاست و بيعت كرد. سپس به حسين(ع) گفت: بر خيز و بيعت كن. پس برخاست و بيعت كرد. سپس به قيس گفت: اى قيس! برخيز و بيعت كن. قيس به حسين(ع) نگريست و منتظرِ فرمان او شد. حسين(ع) فرمود: «اى قيس! او (حسن(ع))، امامِ من است».
🗂(دانشنامه امام حسین(ع)، ج ۲، ص ۴۳۵، ح ۷۲۸)
📚الأخبار الطوال: حُجر بن عَدى و عُبَيدة بن عَمرو ، نزد حسين(ع) آمدند و گفتند: اى اباعبد اللّه! با عزّت، ذلّت را خريديد، كم را پذيرفتيد و فراوان را وانهاديد. امروز به سخن ما گوش كن و بقيّه روزگار، سخن ما را گوش مكن. حسن و انديشه صلحطلبىاش را كنار بگذار و پيروانت را از كوفه و ديگر جاها، گرد خود بياور. من (حجر) و همراهم (عُبيده) را بر اين طلايه سپاه بگمار كه پيش از آنكه پسر هند بفهمد، ما او را با شمشير مىكوبيم. #حسين(ع) فرمود: «ما [با معاويه] بيعت كردهايم و پيمان بستهايم. هيچ راهى براى پيمانشكنى ما نيست».
🗂 (دانشنامه امام حسین(ع)، ج ۲، ص ۴۲۹، ح ۷۲۴)
🖋علی باقری فر، بشرا انلاین
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
.
#آیههاینور
بسم الله الرحمن الرحیم
لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ
وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ
وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ
ديدگان او را درنيابند
و او ديدگان را دريابد،
و او لطیف و آگاه است.
🌷 سوره انعام ، آیه ۱۰۳
کانال قرآن پویان :
🆔️ @quranpuyan