eitaa logo
قران پویان
468 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ 💠‏وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلی‌ ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلی‌ أَجَلٍ مُسَمًّی فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِعِبادِهِ بَصِيراً (۴۵/فاطر) 🌱‏و اگر خداوند مردم را به سزای آن چه انجام داده‌اند مؤاخذه نمايد، هيچ جنبنده‌ای روی زمين باقی نمی‌ماند، ولی (سنّت خداوند بر آن است كه) مردم را تا مدّتی معين مهلت دهد (تا خود را اصلاح نمايند)، پس همين كه مدّتشان به سر آمد (آنان را مؤاخذه می‌كند.) و همانا خداوند به (احوال) بندگان خود بيناست (و هر كس را به مقتضای كردارش جزا می‌دهد). ‏🔹گر حكم شود كه مست گيرند در شهر هر آن كه هست گيرند. وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ‌ ... ما تَرَكَ‌ ... مِنْ دَابَّةٍ ‏🔹گناهی كيفر دارد كه با علم و عمد انجام گيرد. يُؤاخِذُ ... بِما كَسَبُوا ‏🔹فلسفه تأخير كيفر مردم از دنيا به قيامت، بقای نسل بشر و تداوم حيات در كره زمين است. مردم اگر با گناه هلاك شوند بشری باقی نخواهد ماند و نسل منقرض خواهد شد «ما تَرَكَ عَلی‌ ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ» ‏🔹خداوند، صبور و اهل عفو و مغفرت و مهلت دادن است و مردم را فوری در دنيا به جرم عملكرد بد آنان مجازات نمی‌كند. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلی‌ أَجَلٍ مُسَمًّی» ‏🔹مرگ و ميرها و فرصت‌ها و مهلت‌ها، با اراده‌ی الهی و دارای نظم و حساب و كتاب است. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلی‌ أَجَلٍ مُسَمًّی» ‏🔹مدّت عمر انسان، از پيش تعيين شده است. «أَجَلٍ مُسَمًّی» ‏🔹مهلت خداوند به بندگان گنه‌كار و تأخير مجازات آنان تا قيامت از سنّت‌ها و برنامه‌های الهی است. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلی‌ أَجَلٍ مُسَمًّی» ‏🔹مهلت دادن خداوند به گنه‌كاران كاری عالمانه است. «بِعِبادِهِ بَصِيراً» ‏(ده‌ها ميليون نفر سال‌ها بعد از گناه توفيق توبه پيدا كرده‌اند و خلافكاری خود را اصلاح نموده‌اند كه اگر خداوند كيفر آنان را فوری می‌داد همه دوزخی می‌شدند.) ‏«و الحمد للّه ربّ العالمين» 📚‏تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️از كار افتادن ! وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ (۹/یس) 🌱‏و پيش روی آنان حائل و سدّی و پشت سرشان نيز حائل و سدّی قرار داديم، و به طور فراگير آنان را پوشانديم، پس هيچ چيز را نمی‌بينند. 🔷انسان برای اينكه بتواند از عالم بيرون وجود خود آگاه شود از وسائل و ابزاری بهره می‌گيرد كه به آن ابزار شناخت گفته می‌شود. ‏قسمتی از آنها" درون ذاتی" هستند، و قسمتی" برون ذاتی" عقل و خرد و و جدان و فطرت از ابزار شناخت درون ذات است، و حواس ظاهری انسان همچون بينايی و شنوايی و مانند آن ابزار شناخت برون ذاتند. 🔷‏اين وسائل خداداد اگر مورد بهره‌برداری صحيح قرار گيرند روز به روز قويتر و نيرومندتر می‌شوند، و بهتر و دقيقتر حقايق را نشان می‌دهند. اما اگر مدتی در مسيرهای انحرافی قرار گيرند، و يا اصلا از آنها استفاده نشود، تدريجا تحليل رفته و يا به كلی دگرگون می‌شوند و حقايق را وارونه نشان می‌دهند، درست همانند آئينه صافی كه گرد و غبار ضخيمی آن را بپوشاند، و يا خراشهای زياد و عميقی بر چهره آن وارد شود كه ديگر نمی‌تواند چيزی را نشان دهد، و اگر نشان دهد هرگز با واقعيت آن تطبيق نمی‌كند. 🔷‏اين اعمال نادرست و موضعگيريهای انحرافی انسان است كه نعمت بزرگ ابزار شناخت را از او می‌گيرد، و به همين دليل مقصر اصلی خود او و گناه آن نيز بر گردن خود او است. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 0⃣2⃣ تدبر در سوره ❓در آیه ۲۴ سوره یوسف منظور از اینکه وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ چیست؟ آیا یوسف ع هم متمایل به رابطه با زلیخا شده بود؟ برهان رب چه بود؟ بخش اول وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ ﴿۲۴﴾ در معنى اين جمله در ميان مفسران گفتگوى بسيار است كه مى‌توان همه را در سه تفسير زير خلاصه كرد: ۱- همسر عزيز تصميم بر كامجويى از يوسف داشت و نهايت كوشش خود را در اين راه به كار برد، يوسف هم به مقتضاى طبع بشرى و اينكه جوانى نوخواسته بود، و هنوز همسرى نداشت، و در برابر هيجان‌انگيزترين صحنه‌هاى جنسى قرار گرفته بود. چنين تصميمى را مى‌گرفت هر گاه برهان پروردگار يعنى روح ايمان و تقوى و تربيت نفس و بالآخره مقام "عصمت" در اين وسط حائل نمى‌شد!. بنا بر اين تفاوتى ميان "هم" (قصد) همسر عزيز و يوسف اين بود، كه از يوسف، مشروط بود به شرطى كه حاصل نشد (يعنى عدم وجود برهان پروردگار) ولى از همسر عزيز مطلق بود و چون داراى چنين مقام تقوا و پرهيزكارى نبود، چنين تصميمى را گرفت و تا آخرين مرحله پاى آن ايستاد تا پيشانيش به سنگ خورد. نظير اين تعبير در ادبيات عرب و فارسى نيز داريم، مثل اينكه مى‌گوئيم: افراد بى‌بند و بار تصميم گرفتند ميوه‌هاى باغ فلان كشاورز را غارت كنند، من هم اگر ساليان دراز در مكتب استاد تربيت نشده بودم، چنين تصميمى را مى‌گرفتم. بنا بر اين تصميم يوسف مشروط به شرطى كه حاصل نشد و اين امر نه تنها با مقام عصمت و تقواى يوسف منافات ندارد بلكه توضيح و بيان اين مقام والا است. طبق اين تفسير از يوسف، هيچ حركتى كه نشانه تصميم بر گناه باشد سر نزده است، بلكه در دل تصميم هم نگرفته است. بنا بر اين بعضى روايات كه مى‌گويد: يوسف آماده كام گيرى از همسر عزيز شد، و حتى لباس را از تن بيرون كرد، و تعبيرات ديگرى كه ما از نقل آن شرم داريم، همه بى‌اساس و مجعول است، و اينها اعمالى است كه در خور افراد آلوده و بى‌بند و بار و ناپاك و نادرست است، چگونه مى‌توان يوسف را با آن قداست روح و مقام تقوا به چنين كارهايى متهم ساخت. جالب اينكه: در حديثى از امام على بن موسى الرضا ع همين تفسير اول در عبارت بسيار فشرده و كوتاهى بيان شده است آنجا كه "مامون" خليفه عباسى از امام مى‌پرسد آيا شما نمى‌گوئيد پيامبران معصومند؟ فرمود آرى، گفت: پس اين آيه قرآن تفسيرش چيست‌؟ وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِهٰا لَوْ لاٰ أَنْ رَأىٰ بُرْهٰانَ رَبِّهِ‌ . امام فرمود: لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ‌ و لو لا أَنْ رَأىٰ بُرْهٰانَ رَبِّهِ‌ لهم بها كما همت به، لكنه كان معصوما و المعصوم لا يهم بذنب و لا ياتيه. .. فقال المامون للّٰه درك يا ابا الحسن!: "همسر عزيز تصميم به كامجويى از يوسف گرفت، و يوسف نيز اگر برهان پروردگارش را نمى‌ديد، همچون همسر عزيز مصر تصميم مى‌گرفت، ولى او معصوم بود و معصوم هرگز قصد گناه نمى‌كند و به سراغ گناه هم نمى‌رود" مامون (از اين پاسخ لذت برد) و گفت: آفرين بر تو اى ابو الحسن! تفسیر نمونه ادامه دارد.... https://b2n.ir/b35440 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
مروري بر ع به امام ع 🛑قسمت شصت و دوم. از است بر دليل گير 🔶اسْتَدِلَّ عَلَى مَا لَمْ يَكُنْ بِمَا قَدْ كَانَ فَإِنَّ الْأُمُورَ أَشْبَاهٌ؛ با آنچه در گذشته ديده يا شنيده اى، براى آنچه كه هنوز نيامده، استدلال كن، زيرا تحوّلات و امور زندگى همانند يكديگرند. 🖋ترجمه ایتی 🔻🌴مى فرمايد: «با آنچه در گذشته واقع شده است نسبت به آنچه واقع نشده استدلال کن، زيرا امور جهان شبيه به يکديگرند»; 👈اشاره به اينکه يک سلسله قوانين کلى بر جهان هستى و بر جوامع انسانى حکومت مى کند که هر زمان مصاديقى از آن روى مى دهد; ولى همه مشمول آن قوانين کلى هستند، بنابراين انسان مى تواند با مطالعه در حالات پيشينيان و جوامع گذشته و يا حتى با مطالعه در سنين پيشين عمر خود مسائل مربوط به امروز و فردا را از طريق مقايسه درک کند تا گرفتار خطا و اشتباه و زيان و خسران نشود. 🌴اين سخن شبيه چيزى است که امام(عليه السلام) در خطبه ديگرى بيان کرده آنجا که مى فرمايد: «عِبَادَ اللهِ إِنَّ الدَّهْرَ يَجْرِي بِالْبَاقِينَ کَجَرْيِهِ بِالْمَاضِين; بندگان خدا! اين جهان نسبت به موجودين همان گونه جريان دارد که نسبت به گذشتگان جريان داشت»(14) و اين سخنى معروف است که در تعبير روزانه ما به عنوان تاريخ تکرار مى شود. 👌آرى! همه اين امور، امروز نيز همچون گذشته در حال تکرار است. به همين دليل افراد باهوش کسانى هستند که هم در زندگى خود و هم در تاريخ پيشينيان بسيار مطالعه کنند و عبرت گيرند. 🖋شرح ایت الله مکارم شیرازی 👈 او را مأمور كرده است تا با مقايسه كردن آنچه از امور و احوال و دگرگونيهاى دنيا كه اتّفاق نيفتاده است با آنچه پيش آمده و اتّفاق افتاده است استدلال كند، توضيح اين كه خويشتن و آنچه را كه از متاع دنيا علاقه دارد با گذشتگان و مورد علاقه شان مقايسه كند، خود را مثل آنها خواهد ديد آن گاه به همسانى خود با آنها يعنى دگرگونى و ناپايدارى حكم خواهد كرد، و اين عبرت، خود باعث بى ميلى نسبت به دنيا و متاع دنيايى خواهد شد. و او را به امكان چنين مقايسه اى به وسيله قياس مضمرى توجّه داده است كه صغراى آن عبارت: زيرا امور همسانند و كبراى آن نيز چنين است: 🔸 و هر چه كه همسان باشد، مقايسه قسمتى با قسمت ديگر امكان پذير است، گويى چنين گفته اند: هرگاه مايلى كه دنياى پس از خود را مشاهده كنى به دنياى پس از ديگران نگاه كن. 🖊شرح ابن میثم بحرانی. @quranpuyan
"یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ" ‌ای که برای هر خیری به او امید دارم بخشی از دعای ماه رجب @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 13 تا 27 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠قالوا طائرکم معکم ائن ذکرتم بل انتم قوم مسرفون19/یس 🌱پیامبران گفتند:فال بد و نحوست شما با خود شماست اگر متذکر و متعظ شوید، بلکه شما مردمی مسرف و تجاوز پیشه اید. 🔷مردم قریه در مقام تهدید پیامبران گفتند: ما شما را شوم و نحس می دانیم و سوگندمی خوریم که اگر دست از دعوت خود برندارید و همچنان به تبلیغ ادامه دهید شما راسنگسار می کنیم و از ما عذابی شدید و دردناک به شما می رسد. 🔷پیامبران در پاسخ گفتند: آن چیزی که جا دارد به آن فال بد بزنید همراه خودتان است ، که عبارتست ازحالت اعراض و تکذیبی که نسبت به حق دارید و نمی توانید آن را بپذیرید و اگر هم به حق تذکر داده شوید و توحید خدا و رجوع بسوی او برای شما بیان شود به جای آنکه ایمان بیاورید آن را انکار می کنید و علت اصلی انکار شما این است که شما مردمی مستمر در معصیت و متجاوز از حد هستید. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ در شرط 💠اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ «21»یس 🌱از كسانى كه پاداشى درخواست نمى‌كنند و خود هدايت يافته‌اند پيروى كنيد. 🔹حمايت از حقّ، بايد با شدّت، سرعت، منطق و عاطفه همراه باشد. «يَسْعى‌- يا قَوْمِ‌- هُمْ مُهْتَدُونَ» 🔹اخلاص در تبليغ، شرط جذب مردم است. «اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً» مناديان حقّ نبايد از مردم مزدى بخواهند. 🔹هاديان بايد خود مهتدى باشند. اتَّبِعُوا ... مُهْتَدُونَ‌. 📚تفسير نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 2⃣2⃣ تدبر در سوره ❓در آیه ۲۴ سوره یوسف منظور از اینکه وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ چیست؟ آیا یوسف ع هم متمایل به رابطه با زلیخا شده بود؟ برهان رب چه بود؟ بخش دوم وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ ﴿۲۴﴾ در معنى اين جمله در ميان مفسران گفتگوى بسيار است كه مى‌توان همه را در سه تفسير زير خلاصه كرد: ۲- تصميم همسر عزيز مصر و يوسف، هيچكدام مربوط به كامجويى جنسى نبود، بلكه تصميم بر حمله و زدن يكديگر بود، همسر عزيز به خاطر اينكه در عشق شكست خورده بود، و روح انتقام‌جويى در وى پديد آمده بود و يوسف به خاطر دفاع از خويشتن و تسليم نشدن در برابر تحميل آن زن. از جمله قرائنى كه براى اين موضوع ذكر كرده‌اند اين است كه همسر عزيز تصميم خود را بر كامجويى خيلى قبل از اين گرفته بود و تمام مقدمات آن را انجام داده بود، بنا بر اين جاى اين نداشت كه قرآن بگويد او تصميم بر اين كار گرفت چرا كه اين لحظه، لحظه تصميم نبود. ديگر اينكه پيدا شدن حالت خشونت و انتقام‌جويى، پس از اين شكست، طبيعى است زيرا او تمام آنچه را در توان داشت از طريق ملايمت با يوسف به خرج داد، و چون نتوانست از اين راه در او نفوذ كند به حربه ديگر متوسل شد كه حربه خشونت بود. سوم اينكه در ذيل اين آيه مى‌خوانيم كَذٰلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ اَلسُّوءَ وَ اَلْفَحْشٰاءَ‌ : "ما هم" بدى "و هم" فحشاء "را از يوسف بر طرف ساختيم" فحشاء، همان آلودگى به بى عفتى است، و سوء نجات از چنگال ضربه همسر عزيز مصر. ولى به هر حال يوسف، چون برهان پروردگار را ديد، از گلاويز شدن به آن زن خوددارى كرد مبادا به او حمله كند و او را مضروب سازد و اين خود دليلى شود كه او قصد تجاوز را داشته، و لذا ترجيح داد كه خود را از آن محل دور سازد و به سوى در فرار كند. تفسیر نمونه ادامه دارد.... https://b2n.ir/b35440 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⭕️ 🌴 رابگویید و بگذارید چنین باشد ... ♦️ما هیچ عذری برای ترک واجباتمان نداریم. آیا فقری سخت‌‏تر از فقر موسی بن جعفر(ع) می‏‌خواهید؟ ♦️ ظلم و ستمی بیش از آنچه بر ایشان رفته است، می‏‌خواهید؟ امام با وجود همۀ این سختی‌‏ها، برای اصلاح و تقویت دین و بالا بردن نام الله تلاش می‏‌کرد و در هر شرایطی حق را می‏‌گفت. ما به محض اینکه احساس کنیم مردم پشت کرده‌‏اند و از دین رو گردانده‌‏اند، می‌‏ترسیم که سخن بگوییم، چراکه شاید فلانی یا فلانی برنجد و دلخور شود! یا فلانی با ما بحث کند یا ما را آزار دهد و متهم کند یا اینکه... بگذارید چنین باشد! اینکه من یا شما را برای اینکه برحق هستیم تحقیر ‏کنند، برای شما مایۀ شرف و افتخار است، 👈 چون شما با خشم مخلوق، خشنودی خداوند را به دست آورده‌‏اید. مخلوق کیست؟ چه کسی است؟ آیا روزی ‏دهندۀ شماست؟ آیا عامل جاودانگی شماست؟ هرگز! به مجرد اینکه ببینیم مردم روگردانده‏‌اند، می‌‏ترسیم و از حرکت می‌‏ایستیم. چرا می‌‏ایستیم؟ چون موج شدید و کوبنده است؟ اگر آن‌ها چیزی بگویند و شما نیز چیزی بگویید، چه می‌‏شود؟ اگر شما سخن حق را بگویید و درست رفتار کنید، چه می‌‏شود؟ می‏‌گویند تو عقب‌‏مانده‌‏ای؟ به تو اتهام می‌‏زنند؟ بگذارید هرچه می‌‏خواهند، بگویند. این برای انسان مایۀ افتخار است. همین که با شماست، کافی است... 📚 برگرفته از سخنرانی امام موسی صدر در ماه رجب 🏴در سالروز شهادت امام کاظم(ع) جلد یازدهم @quranpuyan
🏴🥀امام موسی کاطم می فرماید : 🌴أوشَک دَعوَةً وَ أسرَعُ إجابَةُ دُعاءُ المَرءِ لاِخیهِ بِظَهرِ الغَیبِ 🌱دعایی که بیشتر امید اجابت آن می‌رود و زودتر به اجابت می‌رسد، دعای برادر دینی در پشت سر اوست. 📚اصول کافی، ج. ۱، ص. 52 🚩🏴السلام علیک یا موسی بن جعفر( ع) 🍁السلام علی المعذب فی قعر السجون .... 🚩شهادت مظلومانه امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد. @quranpuyan
💞عَادَتُكَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِيئِينَ وَ سَبِيلُكَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِينَ‏ 🌱و عادتت احسان به بدكاران است و طريقه ‏ات مدارا با سركشان دعای امام صادق علیه السلام درماه  رجب @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 28 تا 40 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ «33 یس» و زمين مرده كه ما آن را زنده كرديم و دانه‌اى از آن خارج ساختيم كه از آن مى‌خورند، براى آنان نشانه‌اى است (بر امكان معاد). 💠وَ جَعَلْنا فِيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِيها مِنَ الْعُيُونِ «34یس» و در آن، باغ‌هايى از درختان خرما و انگور قرار داديم و در آن چشمه‌ها شكافته و روان ساختيم. 💠لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ «35یس» تا از ميوه‌ى آن و آن چه‌دستانشان به عمل آورده است، بخورند، پس چرا سپاسگزارى نمى‌كنند؟ 🔹خداوند درآیه 33 فرموده:زمین مرده را زنده کردیم و از آن دانه ای خارج کردیم که از آن میخورند. 🔹در ایه 34و35 هم ادامه میدهد که در زمین،باغهایی قراردادیم،چشمه هایی در ان جاری ساختیم تا از ثمره اش بخورند. 👌 یعنی ثمر دادن و خروجی داشتن قابل استفاده برای سایر موجودات ،بعنوان ویژگی زمینِ زنده و احیا شده ،بیان شده است. 💫 یـــک نڪـته از ایں معنے گفتیـــم و همیــن باشد 👌 پس ماهم واقعا زنده باشیم،یعنی تولیدات،بروندادهاو خدمات و ثمره هایی داشته باشیم که دیگران ،از آن بهره مند شوند. 🔹نكته قابل تامل ديگر، مشابهت کلمه احیای زمین در ایه فوق ،با شبهای قدر است كه انها را هم احيا ناميده اند. 👈 یعنی اینکه،شبهای قدر هم فرصتی است برای زنده شدن و احیای خود که نتیجه آن در مثمرثمر بودن برای دیگران ، باید متجلی گردد. 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️نظام و در زندگی بشر 💠وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ (۳۷) وَ الشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ (۳۸) 🌱شب، برای آنان، نشانه‌ای (بزرگ) است؛ (بدین‌صورت که روشناییِ) روز را (همچون لباسی) از آن بر می‌کنیم (و شب را می‌گسترانیم)؛ و در نتیجه، ناگاه ایشان در تاریکی فرو می‌روند. (۳۷) خورشید در حال حرکت است تا به قرارگاهی که برایش (در نظر گرفته شده) است، برسد. این برنامه‌ریز‌یِ (خدای) عزیز و بسیار داناست. (۳۸) یس [۳۷-۳۸] 🔷‏در آيات فوق اشاره به دو موضوع كه از مهمترين مسائل زندگی انسانهاست به عنوان دو آيت از آيات الهی شده است: موضوع تاريكی شب، و موضوع خورشيد و نور آفتاب.  🔷پيش از اين گفته‌ايم كه نور لطيفترين و پربركت‌ترين موجودات جهان ماده است، نه تنها روشنايی و زندگی ما كه هر حركت و جنبشی بستگی به نور آفتاب دارد، نزول قطرات باران، نمو گياهان، شكفتن غنچه‌ها، رسيدن ميوه‌ها، زمزمه جويبارها، رنگين شدن سفره انسانها از انواع مواد غذايی، حتی حركت چرخهای عظيم كارخانه‌ها، و توليد برق و انواع محصولات صنعتی بازگشت به اين منبع بزرگ انرژی يعنی نور آفتاب می‌كند. 🔷‏خلاصه اينكه تمام انرژيهای روی كره زمين (جز انرژی ناشی از شكستن هسته اتمها) همه از نور آفتاب مدد می‌گيرد كه اگر او نبود همه جا خاموش و بی‌روح، بی‌نور و بی‌حركت و مرده بود. ‏تاريكی شب با اينكه بوی مرگ و فنا می‌دهد از نظر تعديل نور آفتاب و تاثير عميق آن در آرامش جسم و جان و جلوگيری از خطرات تابش يك نواخت نور خورشيد نيز يك امر حياتی برای انسانها محسوب می‌شود، كه اگر تناوب شب و روز نبود حرارت در كره زمين آن چنان بالا می‌رفت كه همه چيز را آتش می‌زد، چنان كه در كره ماه كه شبها و روزهای طولانی دارد (هر كدام به اندازه پانزده شبانه روز كره زمين است) روزهايش گرمايی كشنده، و شبهايش سرمايی نابود كننده دارد. 🔷‏بنا بر اين هر يك از اين دو (نور و ظلمت) آيتی است عظيم از آيات الهی. ‏از اين گذشته نظم بسيار دقيقی كه بر اين دو حاكم است به وجود آورنده تاريخ منظم زندگی انسانهاست، تاريخی كه اگر نبود روابط اجتماعی به هم می‌ريخت، و زندگی برای انسان بسيار مشكل می‌شد، از اين نظر نيز اين دو از آيات الهی هستند 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 3⃣2⃣ تدبر در سوره ❓در آیه ۲۴ سوره یوسف منظور از اینکه وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ چیست؟ آیا یوسف ع هم متمایل به رابطه با زلیخا شده بود؟ برهان رب چه بود؟ وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ ﴿۲۴﴾ در معنى اين جمله در ميان مفسران گفتگوى بسيار است كه مى‌توان همه را در سه تفسير زير خلاصه كرد: 3⃣ بدون شك، يوسف جوانى بود با تمام احساسات جوانى، هر چند غرائز نيرومند او تحت فرمان عقل و ايمان او بود، ولى طبيعى است كه هر گاه چنين انسانى در برابر صحنه‌هاى فوق العاده هيجان انگيز قرار گيرد، طوفانى در درون او بر پا مى‌شود، و غريزه و عقل به مبارزه با يكديگر بر مى‌خيزند، هر قدر امواج عوامل تحريك كننده نيرومندتر باشد، كفه غرائز، قوت مى‌گيرد، تا آنجا كه ممكن است در يك لحظه زود گذر به آخرين مرحله قدرت برسد، آن چنان كه اگر از اين مرحله، گامى فراتر رود، لغزشگاه هولناكى است، ناگهان نيروى ايمان و عقل به هيجان در مى‌آيد و به اصطلاح بسيج مى‌شود و كودتا مى‌كند، و قدرت غريزه را كه تا لب پرتگاه كشانيده بود به عقب ميراند. قرآن مجيد اين لحظه زود گذر حساس و بحرانى را كه در ميان دو زمان آرامش و قابل اطمينان قرار گرفته بود، در آيه فوق، ترسيم كرده است، بنا بر اين منظور از جمله " هَمَّ بِهٰا لَوْ لاٰ أَنْ رَأىٰ بُرْهٰانَ رَبِّهِ‌ " اين است كه در كشمكش غريزه و عقل، يوسف تا لب پرتگاه كشيده شد، اما ناگهان، بسيج فوق العاده نيروى ايمان و عقل، طوفان غريزه را در هم شكست تا كسى گمان نكند اگر يوسف توانست خود را از اين پرتگاه برهاند، كار ساده‌اى انجام داده چرا كه عوامل گناه و هيجان در وجود او، ضعيف بود، نه هرگز، او نيز براى حفظ پاكى خويش در اين لحظه حساس دست به شديدترين مبارزه و جهاد با نفس زد. *** منظور از برهان پروردگار چيست‌؟ " برهان "در اصل مصدر" بره "به معنى سفيد شدن است، و سپس به هر گونه دليل محكم و نيرومند كه موجب روشنايى مقصود شود، برهان گفته شده است، بنا بر اين برهان پروردگار كه باعث نجات يوسف شد، يك نوع دليل روشن الهى بوده است كه مفسران در باره آن احتمالات زيادى داده‌اند، از جمله: ۱- علم و ايمان و تربيت انسانى و صفات برجسته. ۲- آگاهى او نسبت به حكم تحريم زنا. ۳- مقام نبوت و معصوم بودن از گناه. ۴- يك نوع امداد و كمك الهى كه بخاطر اعمال نيكش در اين لحظه حساس به سراغ او آمد. ۵- از روايتى استفاده مى‌شود كه در آنجا بتى بود، كه معبود همسر عزيز محسوب مى‌شد، ناگهان چشم آن زن به بت افتاد، گويى احساس كرد با چشمانش خيره خيره به او نگاه مى‌كند و حركات خيانت آميزش را با خشم مى‌نگرد، برخاست و لباسى به روى بت افكند، مشاهده اين منظره طوفانى در دل يوسف پديد آورد، تكانى خورد و گفت: تو كه از يك بت بى‌عقل و شعور و فاقد حس و تشخيص، شرم دارى، چگونه ممكن است من از پروردگارم كه همه چيز را مى‌داند و از همه خفايا و خلوتگاهها با خبر است، شرم و حيا نكنم‌؟. اين احساس، توان و نيروى تازه‌اى به يوسف بخشيد و او را در مبارزه شديدى كه در اعماق جانش ميان غريزه و عقل بود كمك كرد، تا بتواند امواج سركش غريزه را عقب براند . در عين حال هيچ مانعى ندارد كه تمام اين معانى يك جا منظور باشد زيرا در مفهوم عام" برهان "همه جمع است، و در آيات قرآن و روايات، كلمه" برهان" به بسيارى از معانى فوق اطلاق شده است. تفسیر نمونه https://b2n.ir/b35440 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛