eitaa logo
قران پویان
441 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
656 ویدیو
602 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️آثار شوم 💠كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ (۵/غافر) 🌱‏پيش از اين (كفّار مكّه) نيز قوم نوح و احزابی كه بعدشان آمدند (پيامبرانشان را) تكذيب كردند و هر امّتی تصميم گرفت تا پيامبرش را به عقوبت بگيرد و به وسيله‌ی باطل مجادله كردند تا حقّ را نابود نمايند، پس آنان را (به قهر خود) گرفتم، پس (بنگر كه) كيفر من چگونه بوده است. 🔷درست است كه بحث و گفتگو كليد حل مشكلات می‌باشد، اما اين در صورتی است كه دو طرف بحث طالب حق و در جستجوی راه باشند، و يا حد اقل اگر يك طرف از طريق لجاجت وارد می‌شود طرف مقابل در فكر احقاق حق و رسيدن به واقع باشد، اما هر گاه گفتگو در ميان كسانی روی دهد كه هر كدام برای خودخواهی و اظهار تفوق بر ديگری، و به كرسی نشاندن حرف خويش به ستيزه و جنجال برخيزد نتيجه‌ای جز دور شدن از حق، تاريكی دل، ريشه‌دار شدن خصومتها و كينه‌ها نخواهد داشت. 👈‏و به همين دليل در روايات اسلامی از مراء و مجادله به باطل نهی شده است، و اشارات پر معنايی به ضررهای اين نوع مجادلات در اين روايات وارد شده. 🔷‏در حديثی از امير مؤمنان علی ع می‌خوانيم: از مجادله‌ و ستيز در گفتگو بپرهيزيد، زيرا اين دو دلهای برادران دينی را نسبت به يكديگر بيمار و مكدر می‌كند، و بذر نفاق را پرورش می‌دهد"۶. ‏چرا كه اينگونه پرخاشگريها كه غالبا عاری از اصول صحيح بحث و استدلال است روح لجاجت و تعصب را در افراد تقويت می‌كند تا آنجا كه هر كدام می‌خواهد برای غلبه بر ديگری از هر وسيله حتی دروغ و تهمت و بی‌حرمتی استفاده كند، و اين كار نتيجه‌ای جز كينه‌توزی و پرورش بذرهای نفاق در دلها نخواهد داشت. 🔷‏يكی ديگر از مفاسد بزرگ" جدال به باطل" اين است كه طرفين در انحراف و اشتباه خود سخت‌تر و راسختر می‌شوند، زيرا هر كدام تلاش می‌كند برای اثبات مقصود خود به هر دليل باطل متشبث شود و تا آنجا كه می‌تواند سخنان حق طرف را ناديده بگيرد، و يا با ديده عدم رضا و قبول بنگرد و اين خود موجب تقويت اشتباه و كجروی است. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ 🌱کسانی ‌که عرش را حمل می‌کنند و آنان که پیرامون آن هستند، در حالی که پروردگارشان را می‌ستایند، (از هر عیب و نقصی) منزّه‌اش می‌شمرند و به او ایمان دارند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند (و می‌گویند:) «پروردگارا، رحمت و دانشِ (بی‌پایان) تو، همه چیز را فرا گرفته است. پس کسانی را که (به درگاهت) توبه کرده، از راهت پیروی کردند، بیامرز و آنان را از عذاب دوزخ حفظ فرما؛ غافر - ۷ ‏🔹اسلام، فكر انسان را از خوراك و پوشاك و مسكن، به عرش و فرشته و تسبيح و تحميد بالا می‌برد. «يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ‌- يُسَبِّحُونَ» ‏ 🔹بی نهايت، تنها خداست، حتّی عرش الهی محدوديّت دارد. «حَوْلَهُ» ‏ 🔹حمد و تسبيح، بارها در قرآن در كنار هم ذكر شده است و در ذكر ركوع و سجود قرين يكديگرند. «يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ» ‏ 🔹آداب دعا اين است: ابتدا تسبيح و تحميد، «يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ» سپس تجليل و توصيف، «وَسِعْتَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً» آن گاه دعا. «فَاغْفِرْ» ‏ 🔹سنگينی مسئوليّت، شما را از تسبيح و تحميد خدا و ياد نيازمندان باز ندارد. ‏فرشتگان حامل عرش، هم به ياد خدا هستند، «يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ» و هم محتاجان را دعا می‌كنند. «يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» ‏ 🔹در دعا سنخيّت لازم است. فرشتگانِ اهل ايمان برای مؤمنان دعا می‌كنند. ‏يُؤْمِنُونَ‌ ... يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا ‏ 🔹ايمان، رشته اتصال و ارتباط ميان عالم ملك با عالم ملكوت است. «يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» ‏ 🔹استغفار كسانی در حقّ ديگران مؤثّر است كه خود اهل ايمان باشند. «يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» ‏ 🔹ميان فرشتگان و انسان رابطه است. (امام سجّاد عليه السلام در صحيفه‌ی سجّاديه به گروه‌هايی از فرشتگان دعا و درود می‌فرستد و) فرشتگان حامل عرش در اين آيه به انسان‌ها درود می‌فرستند. «يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» ‏ 🔹دعا به ديگران، يك ارزش پسنديده و شناخته شده‌ی قرآنی است. «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» ‏ 🔹كسانی مشمول دعای فرشتگانند كه اهل ايمان و عمل باشند. آمَنُوا ... اتَّبَعُوا ‏ 🔹توبه به تنهايی كافی نيست، پيروی عملی لازم است. «تابُوا وَ اتَّبَعُوا» ‏ 🔹راه نجات، در پيروی از راه خداست. «وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 6⃣4⃣ تدبر در سوره و الله المستعان على ما تصفون :اوج توكل و صبر يعقوب يعقوب بعد از آنكه فرمود: ((فصبر جميل )) دنبالش گفت : ((و الله المستعان على ما تصفون )) و كلمه صبر را با كلمه توكل تمام كرد، نظير آنكه در آيات بعدى همين معنا را رعايت نموده چنين گفت : ((فصبر جميل عسى الله ان ياتينى بهم جميعا انه هو العليم الحكيم ...)) پس جمله (( و الله المستعان على ما تصفون)) - كه راستى كلام عجيبى است - توكل يعقوب را بر خداى تعالى بيان نموده ، مى فرمايد: من مى دانم كه شما در اين قضيه مكر و حيله اى به كار برده ايد، و مى دانم كه يوسف را گرگ نخورده ، و ليكن در كشف دروغ شما و دست يابى بر يوسف به اسباب ظاهرى كه بدون اذن خدا هيچ اثرى ندارند دست نمى زنم و در ميان اين اسباب دست و پا نمى زنم بلكه با صبر، ضبط نفس ‍ نموده ، و با توكل به خدا حقيقت مطلب را از خدا مى خواهم . پس معلوم شد كه جمله ((و الله المستعان على ما تصفون )) دعايى بود كه يعقوب (عليه السّلام ) در مقام توكل كرده ، و معنايش اين است : ((پروردگارا! من در اين گرفتاريم بر تو توكل كردم تو در آنچه كه اين فرزندانم مى گويند ياريم كن )). و اين جمله توحيد در فعل را مى رساند. يعقوب خواست بگويد تنها و يگانه مستعان خداست ، و مرا جز او مستعانى نيست . آرى ، او معتقد بود كه هيچ حكم حقى نيست مگر حكم خدا، و در آياتى كه به زودى مى آيد به همين معنا تصريح كرده و گفته است : ((ان الحكم الا لله عليه توكلت )). و براى اينكه توحيد در فعل را تكميل نموده و به بالاتر از اين برساند اسمى از خود نبرد، و نگفت : ((بزودى صبر خواهم كرد)) و نيز نگفت : ((و من در آنچه شما مى گوييد به خدا استعانت مى جويم )) بلكه خود را به كلى كنار گذاشت و فقط از خدا دم زد، تا برساند همه امور منوط به حكم خداست كه تنها حكم او حق است ، و اين كمال توحيد او را مى رساند و مى فهماند كه با آنكه درباره يوسفش غرق اندوه و تاسف است ، در عين حال يوسف را نمى خواهد و به وى عشق نمى ورزد، و از فقدانش دچار شديدترين و جانكاه ترين اندوه نمى گردد مگر به خاطر خدا و در راه خدا. تفسیر المیزان https://b2n.ir/b35440 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
مروري بر ع به امام ع 🛑قسمت هفتادوپنجم: ، است نه قهرمان. از بيهوده نسبت باو حذر كن 🔶وَ لَا تُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا، فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ؛ امورى كه در خور توان زنان نيست به دستشان مسپار، زيرا زن گلى است ظريف نه خادم و كار پرداز. ترجمه انصاريان حضرت ميفرمايد : «و به زن بيش از کارهاى خودش را وامگذار، زيرا او همچون شاخه گل است نه قهرمان و مسلط بر امور»; اشاره به اينکه زنان به علت داشتن جنبه هاى عاطفى و لطافت روحى نمى توانند عهده دار امور خشن شوند و مديريت هاى سخت را بر عهده گيرند، بنابراين آنها در محدوده امور مربوط به خويش بايد فعاليت کنند نه امور مربوط به ديگران مخصوصاً پست هاى حساس و سنگين. علتى را که امام(عليه السلام) براى اين دستور و دستورات مشابه آن بيان فرموده، علت بسيار حساب شده اى است که با ساختمان روح و جسم زنان سازگار است. 🌸مى دانيم که گل و ريحان در حد ذات خود مزاياى فراوانى دارد; هم مايه آرامش خاطر است و هم زينت و هم فوايد فراوان ديگر; ولى در عين حال موجودى است لطيف که اگر از آن مراقبت کافى نشود پژمرده خواهد شد. در واقع اين جمله اشاره به آن است که در آنها جنبه احساس و عواطف برترى دارد در حالى که در مردان خرد بر عواطف ترجيح دارد و البتّه هنگامى که اين دو با اين دو ويژگى با هم بياميزند نظام خانواده تأمين مى شود. کوتاه سخن اينکه رعايت عدالت در ميان زنان و مردان و رفع تبعيض ناروا گرچه يک واقعيّت است; اما نمى توان قوانين را طورى تنظيم کرد که با واقعيّت هاى عامل تکوين در تضاد باشد و شعارهايى که اين تضاد را پرورش مى دهد شعارهايى است رياکارانه و دروغين که هرگز به واقعيّت نمى رسد. ♦️وَ إِيَّاكَ وَ التَّغَايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ غَيْرَةٍ، فَإِنَّ ذَلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ إِلَى السَّقَمِ وَ الْبَرِيئَةَ إِلَى الرِّيَبِ. آنجا كه جاى غيرت نيست از غيرت بپرهيز، چرا كه اين روش افراطى سالم را به بيمارى، و پاكدامن را به آلودگى دچار مى كند. ✒️ترجمه انصاریان در آخرين توصيه اين بخش مى فرمايد: «برحذر باش از اينکه در جايى که نبايد غيرت به خرج دهى اظهار غيرت کنى (و کار به سوء ظن ناروا بينجامد) زيرا اين و سوء ظن نادرست، زن پاک دامن را به ناپاکى و بى گناه را به آلودگى ها سوق مى دهد»; 👈شک نيست که هر کسى به ويژه زنان براى حفظ آبروى خود دست به کارهاى خلاف نمى زنند; ولى اگر نزديکان و همسران آنان با غيرت هاى بى مورد و سوء ظن هاى ناروا آنها را متهم کنند اين پرده دريده مى شود و مى گويند: حال که ما را بى جهت رسوا کرده اند چه ضرورتى دارد که ديگر در پاکى خود بکوشيم. از اين پس هر آنچه بادا باد. اين سخن تنها درباره صادق نيست، بلکه درباره فرزندان، همکاران، خدمتکاران و دوستان نيز جارى است که هميشه سوء ظن هاى ناروا سبب تشويق به آلودگى ها مى شود و راه را براى فساد مى گشايد. همه چيز در حد اعتدال خوب است حتى غيرت و تعصب براى حفظ ارزش ها. ✒️شرح آیت الله مکارم شیرازی @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللَّهُمَّ افْتَحْ مَسَامِعَ قَلْبِي لِذِكْرِكَ خداوندا! گوش های قلبم  را برای یادت باز کن کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تعقل در شريعت @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 8 تا 16 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠ان الذین کفروا ینادون لمقت الله اکبر من مقتکم انفسکم اذ تدعون الی الایمان فتکفرون 🌱به درستی آنها که کافر شدند از نقطه ای دور ندا داده می شوند:خشم خدا از خشم شما بسیار بزرگتر و سختتر است ، بیاد دارید که هر چه به سوی ایمان دعوت می شدید کفر می ورزیدید؟ 🔷(مقت ) یعنی شدیدترین مرحله خشم . کفار وقتی که در قیامت در آتش دوزخ افکنده می شوند و عذاب کفر خود رامی چشند می فهمند که کفر آنها در دنیا، در واقع خشم گرفتن بر خودشان بوده ، چون آن روزی که توسط انبیاء به سوی ایمان دعوت می شدند، و آن را مسخره کرده و کفرمی ورزیدند به دست خود این آتش را برای خود افروختند و خویشتن را به هلاکت دائمی دچارکردند. 🔷در آن زمان از جانب خدای سبحان این ندا را می شنوند: سوگندمی خورم که شدت خشم خدا بر شما بسیار بزرگتر و بیشتر از شدت خشمی است که خودتان بر خود گرفتید و آن زمانی که شما را به سوی ایمان دعوت می کردند، کفرمی ورزیدید و خود را در معرض هلاکت قرار می دادید. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠‏هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آياتِهِ وَ يُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ رِزْقاً وَ ما يَتَذَكَّرُ إِلاَّ مَنْ يُنِيبُ (۱۳) فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ (۱۴/غافر) 🌱‏اوست آن كه آيات خود را به شما نشان می‌دهد و از آسمان برای شما روزی نازل می‌كند، ولی جز آن كه به درگاه خدا انابه دارد، متذكّر نمی‌شود. ‏پس خدا را بخوانيد در حالی كه دين خود را برای او پيراسته كرده‌ايد، هر چند كافران را ناخوش آيد. 🔹هستی، پر از نشانه‌های توحيد است، چرا به سراغ ديگران برويم. وَ إِنْ يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا ... هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آياتِهِ‌ 🔹خداوند پيوسته از طريق نشان دادن آيات خود و نزول باران، مردم را به قدرت و حكمت و علم خود متوجّه می‌سازد و اتمام حجّت می‌كند. يُرِيكُمْ آياتِهِ‌ ... يُنَزِّلُ‌ 🔹سرچشمه‌ی رزق، آسمان است. خورشيد و ابر و جوّ، تأمين كننده نور و گرما و باران و اكسيژنِ مورد نياز برای حيات هستند. «مِنَ السَّماءِ رِزْقاً» 🔹اول زمينه را آماده و سپس دعوت كنيد. يُرِيكُمْ آياتِهِ‌ ... فَادْعُوا اللَّهَ‌ 🔹اول شناخت، سپس عمل. يُرِيكُمْ آياتِهِ‌ ... فَادْعُوا ... 🔹دعا و اظهار نياز خالصانه‌ی شما، سبب رشد شماست، نه بزرگی خدا. الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ‌ ... فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ‌ 🔹وسايل مهم نيست، تصميم و اراده مهم است. (آيات الهی وسيله‌ی معرفت هستند، امّا اگر انسانِ كوردل نخواهد، نمی‌فهمد. آری حالت انابه زمينه ساز درك آيات الهی و تأثير پذيری است.) «وَ ما يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ» ‏🔹هيچ گونه نظريه و قانون و سليقه و تمايل و عادات و رسوم و رفتار نياكان و ديگران و هيچ گونه تهديد و تبليغ و تطميع، نبايد در آيين توحيدی شما اثر كند. «مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ» 🔹تنها خداوند شايسته دعا و نيايش است. «فَادْعُوا اللَّهَ» ‏🔹اخلاص، شرط قبول شدن دعا است. «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ» ‏🔹به فكر راضی كردن كفّار و دگرانديشان نباشيم. «وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ» 📚‏تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 7⃣4⃣ تدبر در سوره معناى : ((والله غالب على امره )) و در جمله ((و اللّه غالب على امره و لكن اكثر الناس لا يعلمون )) ظاهر اين است كه منظور از ((امر)) شأن باشد، و شاءن خدا همان رفتارى است كه در خلق خود دارد كه از مجموع آن نظام تدبير به دست مى آيد، همچنان كه خودش فرموده : ((يدبر الامر)) و اگر امر را به خدا اضافه كرده و گفته ((امره )) براى اين است كه خدا مالك همه امور است ، همچنان كه خودش فرموده : ((الا له الخلق و الامر)). و معناى آيه اين است كه هر شاءنى از شئون عالم صنع و ايجاد از امر خداى تعالى است و خداى تعالى غالب و آن امور مغلوب و مقهور او هستند و او را در هر چه كه بخواهد مطيع و منقاد مى باشند و نمى توانند از خواسته او استكبار و تمرد كنند، و از تخت سلطنت او خارج گردند، همچنان كه نمى توانند از او سبقت بگيرند، و چيزى از قلم تدبير او نمى افتد، همچنان كه فرموده : ((ان اللّه بالغ امره )). و كوتاه سخن ، خداى سبحان بر همه اين اسباب فعاله عالم غالب است ، به اذن او فعاليت مى كنند، و او هر چه را بخواهد بدانها تحميل مى كند، و آنها جز سمع و طاعت چاره اى ندارند، اما (چه بايد كرد كه ) بيشتر مردم نمى دانند، چون گمان مى كنند كه اسباب ظاهرى جهان خود در تاثيرشان مستقلند، و به همين جهت مى پندارند كه وقتى سببى و يا اسبابى دست به دست هم داد تا كسى را مثلا ذليل كند خدا نمى تواند آن اسباب را از صورتى كه دارند بگرداند، ولى آنها اشتباه مى كنند. منظور از بلغ اشده چيست؟ لَمَّا بَلَغَ أَشدَّهُ ءَاتَيْنَهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذَلِك نجْزِى الْمُحْسِنِينَ ((بلوغ اشد)) به معناى سنينى از عمر انسان است كه در آن سنين قواى بدنى رفته رفته بيشتر مى شود و به تدريج آثار كودكى زايل مى گردد، و اين از سال هيجدهم تا سن كهولت و پيرى است كه در آن موقع ديگر عقل آدمى پخته وكامل است . و ظاهرا منظور از آن رسيدن به ابتداى سن جوانى است ، نه اواسط و يا اواخر آن كه از حدود چهل سالگى به بعد است ، به دليل آيه اى كه درباره موسى (عليه السّلام ) فرموده : ((و لما بلغ اشده و استوى آتيناه حكما و علما)) زيرا در اين آيه كلمه ((استوى )) را آورد تا برساند موسى به حد وسط اشد رسيده بود كه ما مبعوثش كرديم . و در آيه ((حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنه قال رب اوزعنى ان اشكر نعمتك )) چون مى خواسته برساند در اواخر بلوغ اشد خود چنين و چنان گفت كلمه ((چهل سالگى )) را هم اضافه كرده ، و اگر بلوغ اشد به معناى چهل سالگى باشد ديگر حاجت به ذكر ((بلغ )) و تكرار آن نبود بلكه مى فرمود: ((حتى اذا بلغ اشده اربعين سنه )). ترجمه تفسير الميزان https://b2n.ir/b35440 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا