eitaa logo
قران پویان
465 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 1 تا 7 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
💠بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ (۱) الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (۲/حمد) 🌱به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان (۱) سپاس و ستایش از آنِ خداست که مالک و صاحب اختیار جهانیان است؛ (۲) فاتحه [۱-۲] ❇️منظور از رب،عالمين،رحمان و رحيم چيست؟ 🔹كلمه عالمين اين كلمه جمع عالم بفتحه لام است ، و معنايش آنچه ممكن است كه با آن علم يافت است ، كه وزن آن وزن قالب ، و خاتم ، و طابع ، است ، يعنى آنچه با آن قالب مى زنند، و مهر و موم مى زنند، و امضاء مى كنند، و معلوم است كه معناى اين كلمه شامل تمامى موجودات مى شود، هم تك تك موجودات را مى توان عالم خواند، و هم نوع نوع آنها را، مانند عالم جماد، و عالم نبات ، و عالم حيوان ، و عالم انسان ، و هم صنف صنف هر نوعى را، مانند عالم عرب ، و عالم عجم . و اين معناى دوم كه كلمه عالم بمعناى صنف صنف انسانها باشد، با مقام آيات كه مقام شمردن اسماء حسناى خدا است ، تا مى رسد به ((مالك يوم الدين )) مناسب تر است ، چون مراد از يوم الدين روز قيامت است ، چون دين بمعناى جزاء است ، و جزاء در روز قيامت مخصوص به انسان و جن است ، پس معلوم مى شود مراد از عالمين هم عوالم انس و جن ، و جماعتهاى آنان است . 🔹كلمه (رب ) معناى اين كلمه مالكى است كه امر مملوك خود را تدبير كند، پس معناى مالك در كلمه (رب ) خوابيده 🔹الحمد لله كلمه حمد بطوريكه گفته اند به معناى ثنا و ستايش در برابر عمل جميلى است كه ثنا شونده باختيار خود انجام داده ، بخلاف كلمه (مدح ) كه هم اين ثنا را شامل ميشود، و هم ثناى بر عمل غير اختيارى را، مثلا گفته مى شود (من فلانى را در برابر كرامتى كه دارد حمد و مدح كردم ) ولى در مورد تلالوء يك مرواريد، و يا بوى خوش يك گل نمى گوئيم آن را حمد كردم بلكه تنها مى توانيم بگوئيم (آن را مدح كردم ). 🔹كلمه (رحمان ) صيغه مبالغه است كه بر كثرت و بسيارى رحمت دلالت مى كند، و كلمه (رحيم ) بر وزن فعيل صفت مشبهه است ، كه ثبات و بقاء و دوام را ميرساند، پس خداى رحمان معنايش خداى كثير الرحمه ، و معناى رحيم خداى دائم الرحمه است ، و بهمين جهت مناسب با كلمه رحمت اين است كه دلالت كند بر رحمت كثيرى كه شامل حال عموم موجودات و انسانها از مؤ منين و كافر مى شود، و به همين معنا در بسيارى از موارد در قرآن استعمال شده ، از آن جمله فرموده : ((الرحمن على العرش استوى ))، (مصدر رحمت عامه خدا عرش است كه مهيمن بر همه موجودات است ) و نيز فرموده : ((قل من كان فى الضلاله فليمدد له الرحمن مدا))، (بگو آن كس كه در ضلالت است بايد خدا او را در ضلالتش مدد برساند) و از اين قبيل موارد ديگر. 🔹و نيز بهمين جهت مناسب تر آنست كه كلمه (رحيم ) بر نعمت دائمى ، و رحمت ثابت و باقى او دلالت كند، رحمتى كه تنها بمؤ منين افاضه مى كند، و در عالمى افاضه مى كند كه فنا ناپذير است ، و آن عالم آخرت است ، همچنانكه خدايتعالى فرمود: ((و كان بالمؤ منين رحيما))، (خداوند همواره ، به خصوص مؤ منين رحيم بوده است )، و نيز فرموده : ((انه بهم رؤ ف رحيم ))، (بدرستى كه او به ايشان رئوف و رحيم است )، و آياتى ديگر، و به همين جهت بعضى گفته اند: رحمان عام است ، و شامل مؤ من و كافر مى شود، و رحيم خاص مؤ منين است . 📚برگرفته از ترجمه تفسير الميزان http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm19794findunread_drs-swrh-Hmd-SrT-mstqym-dr-nHSr-bdt-w-stnt-z-llh-st.aspx#post19794 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️مراد از چيست؟ فرق صراط با چيست؟ 💠اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ 🌱ما را به راه راست هدایت فرما. فاتحه - ۶ 🔹مثل صراط مستقيم نسبت به سبيل هاى خدا مثل روح است نسبت به بدن چون هم عبادت را صراط مستقيم خوانده ، و هم دين را، با اينكه اين دو عنوان بين همه سبيل ها مشترك هستند، پس ميتوان گفت مثل صراط مستقيم نسبت به سبيل هاى خدا، مثل روح است نسبت به بدن ، همانطور كه بدن يك انسان در زندگيش اطوار مختلفى دارد،همچنين سبيل بسوى خدا بهمان صراط مستقيم است ، جز اينكه هر يك از سبيل ها مثلا سبيل مؤ منين ، و سبيل منيبين ، و سبيل پيروى كنندگان رسولخدا (ص )، و هر سبيل ديگر، گاه ميشود كه يا از داخل و يا خارج دچار آفتى مى گردد، ولى صراط مستقيم همانطور كه گفتيم هرگز دچار اين دو آفت نميشود، 🔹موارد استعمال صراط و سبيل در قرآن و فرق آن دو خدايتعالى در كلام مجيدش مكرر نام صراط و سبيل را برده ، و آنها را صراط و سبيل هاى خود خوانده ، با اين تفاوت كه بجز يك صراط مستقيم بخود نسبت نداده ، ولى سبيل هاى چندى را بخود نسبت داده ، پس معلوم مى شود: ميان خدا و بندگان چند سبيل و يك صراط مستقيم بر قرار است ، مثلا درباره سبيل فرموده : ((و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا))، و كسانى كه در راه ما جهاد كنند، ما بسوى سبيل هاى خود هدايتشان مى كنيم )، ولى هر جا صحبت از صراط مستقيم به ميان آمده ، آنرا يكى دانسته است ، از طرف ديگر جز در آيه مورد بحث كه صراط مستقيم را به بعضى از بندگان نسبت داده ، در هيچ مورد صراط مستقيم را بكسى از خلايق نسبت نداده ، بخلاف سبيل ، كه آنرا در چند جا بچند طائفه از خلقش نسبت داده ، يكجا آنرا برسولخدا (ص ) نسبت داده ، و فرموده : (قل هذه سبيلى ، ادعوا الى اللّه على بصيره ، بگو اين سبيل من است ، كه مردم را با بصيرت بسوى خدا دعوت كنم )، جاى ديگر آنرا به توبه كاران نسبت داده ، و فرموده : (سبيل من اناب الى ، راه آنكس كه بدرگاه من رجوع كند)، و در سوره نساء آيه (115) آنرا به مؤ منين نسبت داده ، و فرموده : (سبيل المؤ منين ). 🔹از اينجا معلوم ميشود كه سبيل غير از صراط مستقيم است ، چون سبيل متعدد است ، و باختلاف احوال رهروان راه عبادت مختلف ميشود، بخلاف صراط مستقيم ، كه يكى است ، كه در مثل بزرگراهى است كه همه راههاى فرعى بدان منتهى ميشود، همچنانكه آيه : ((قد جاء كم من اللّه نور و كتاب مبين ، يهدى به اللّه من اتبع رضوانه ، سبل السلام ، و يخرجهم من الظلمات الى النور باذنه ، و يهديهم الى صراط مستقيم ،)) (از ناحيه خدا بسوى شما نورى و كتابى روشن آمد، كه خدا بوسيله آن هر كس كه در پى خوشنودى او باشد به سبيل هاى سلامت راه نمائى نموده و باذن خود از ظلمت ها بسوى نور بيرون مى كند، و بسوى صراط مستقيمشان هدايت مى فرمايد) بآن اشاره دارد، چون سبيل را متعدد و بسيار قلمداد نموده ، صراط را واحد دانسته است ، حال يا اين است كه صراط مستقيم همه آن سبيل ها است ، و يا اين استكه آن سبيل ها همانطور كه گفتيم راه هاى فرعى است ، كه بعد از اتصالشان بيكديگر بصورت صراط مستقيم و شاه راه در مى آيند. 🔹صراط مستقيم عبارت ميشود از صراطى كه در هدايت مردم و رساندنشان بسوى غايت و مقصدشان ، تخلف نكند، و صد در صد اين اثر خود را به بخشد 📚از تفسير الميزان 🔹صراط مستقیم : ما امروزه مفهوم «اتوبان» و «جاده اصلی» را میتوانیم بجای «صراط» استفاده کنیم که بهترین راه، مطمئن¬ترین راه، و هدایت کننده¬ترین راه به مقصد می¬باشد. 🔹البته اینکه «صراط» چیست، باید گفت که این سوره جزء اولین سوره¬های نازله قرآنی است و فعلاً مطالب را بصورت بسیط و مجمل فرموده و بعداً کم¬کم با ارسال آیات جدید، آنها را برای مردم باز و بیان خواهد کرد. فعلاً به مخاطب همین مقدار فهمانده که باید هدایت بخواهد و از بین هدایتها بهترین و مطمئن-ترین را بخواهد، که آنرا صراط مستقیم نامیده، و در انتها هم دو مشخصه کلی برای آن بیان نموده که از لحاظ «ایجابی»، «راه آنهایی که نعمتشان دادی»، و از لحاظ «سلبی»، «نه راه غضب شدگان و نه راه گمراهان» می¬باشد 📚از تفسير اقاي گنجه اي 👈جهت مطالعه تحقيق انجام شده در خصوص صراط مستقيم به لينك زير مراجعه نماييد [http://quranpuyan.com/ya...--rh-rst-hdyt-shwym.aspx](http://quranpuyan.com/yaf_postst27_SrT-mstqym-chyst-chgwnh-bh--rh-rst-hdyt-shwym.aspx) ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مڪارم اخلاق 🔻 حضرت امام جعفر صلوات الله و سلامه علیه به جراح مداینی فرمودند آیا به تو بگویم که چیست ؟ [عرض کرد بله فدایت شوم] فرمودند : 🔸گذشت کردن از مردم 🔸سهیم کردن برادر دینی در مال خود 🔸و بسیار به یاد خدا بودن 📚 غررالحکم جلد ۲ ص ۴۵۱ ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @quranpuyan
4_5771877979248398838.mp3
12.63M
🔷پیامبر نگاهبان دینِ مردم نیست فما ارسلناک علیهم حفیظا بیان گروههای ایاتی که اجبار توسط پیامبر را نفی میکند وقتی پیامبر مسول به اجبار نیست، تکلیف امامان و حاکم اسلامی روشن است ابا ایات نفی اجبار، مکی است و نسخ شده؟ ایا نفی اجبار و تحمیل، فقط در مرحله ایمان اوردن است و شامل عمل به احکام نمیشود؟! خیر استاد سروش محلاتی @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؛ 🟢قسمت دوم: 👈در این گفتار برآنیم که عظمت پیامبر را با پاره ‏ای کارهای قهرمانانه ‏اش برای آزاد ساختن بشر از بند‌ها و بت‌ها به سوی جهانِ بهتر برشمریم. ↩️دوم: پیامبرْ مردم را از یک الوهیتِ خیالی رهاند. برای نخستین بار در تاریخْ اندیشه را به نیکو‌ترین شکل آزاد و از ویرانۀ بت‌ها راهی به علم گشود. مسلمین را به فراگیری علم خواند تا آن را برای خیر آدمی به کار گیرند. آنان را به گشودن قفل‌های طبیعت به یاری تأمل و تجربه فراخواند. دستور داد تا «علم بیاموزند حتی اگر در چین باشد.» دستور داد تا «از گهواره تا گور در کسب دانش پایداری ورزند و تلاش کنند.» پیامبر راه را بر شیادی و خرافه‏سازی بست و اجازه نداد تا ساده ‏اندیشان عقایدِ مبهم را در پوششی از تقدس و ترس بپذیرند، چنان‌که در اروپا وضع چنین بود. در قرون وسطا طعم شدید‌ترین تنبیهات را به دانشمندان و آزادی‏خواهان چشاندند. حکایت گالیله و کوپرنیک و دکارت و صد‌ها نفر دیگر هنوز از ذهن‌ها پاک نشده است. سوم: پیامبرْ برای برپاییِ جهان واحد و اجتماع بر‌تر همۀ قید‌ها را در یک وسعتِ بی‏ سابقه و بی‏ همتا درهم شکست. 👈👈 او نخست اعلام کرد: اثر مستقیمِ رفتار و سلوکِ آدمی است. اگر انسان نظام برتری بخواهد، چنین چیزی به دست خواهد آمد. گفت: «إنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حتّی یُغَیِّروا ما بِأنفُسِهِم.» همچنین، گفت: «ظَهَرَ الفَسادُ فِی البَرِّ و البَحرِ بِما کَسَبَت أیدِی النّاسِ لِیُذیقَهُم بَعضَ الَّذی عَمِلوا لَعَلَّهُم یَرجِعونَ.» 🛑🛑نیز تصریح کرد هرجا که استشمام می‏شود، باید بر ضد آن انقلاب کرد و مردم را به با طاغوتیان و فراخواند. و فرمود: «وَ لا تَرکَنُوا إلَی الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النّارُ وَ ما لَکُم مِن دونِ اللَّهِ مِن أَولیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرونَ.» 👈همچنین، و واجبات را وضع کرد. پس میان آدمیانْ اختلاف طبقاتی و فرقی نیست مگر در علم و عمل و تقوا. در سلسله مراتب آدمیان‌نژاد و ثروت جایگاه و اعتباری ندارد. پادشاهان و رهبران، همچون دیگران، در برابر خدا بر چیزی توانا نیستند: «قُلِ اللّهُمَّ ملِکَ المُلکِ تُؤتِی المُلکَ مَن تَشاءُ وَ تَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَن تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَن تَشاءُ.» 🔻نیکوست اشاره ‏ای کنیم به تأکید بر ثروتمندان برای شکستن ، چرا که شیفتگان بندگیِ ثروت آرزو داشتند که وحی بر قارونِ عرب، ولیدبن‌مغیره، یا دوستش عمرة‌بن‌مسعود ثقفی نازل شود. قرآن می‏گوید: «وَ قالُوا لَو لا نُزِّلَ هذَا القُرآنُ عَلی رَجُلٍ مِنَ القَریَتَینِ عَظیمٍ أهُم یَقسِمونَ رَحمَتَ رَبِّکَ نَحنُ قَسَمنا بَینَهُم مَعیشَتَهُم.» 🖌امام موسی صدر ، مقاله محمد،پيامبر بت شكن ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَ أَنْ لَیْسَ لِْلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی و نیست از برای انسان مگر کوشش و تلاشی که انجام داده است. النّجم/٣٩ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 1 تا 5 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️توانِ بر هدايت پرهيزكاران، خود بهترين دليل بر اتقان و حقّانيت آن است 💠ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدیً لِلْمُتَّقِينَ (۲/بقره) 🌱‏آن كتاب (با عظمت كه) در (حقّانيت) آن هيچ ترديدی راه ندارد، راهنمای پرهيزگاران است. 🔹(ذلک الکتاب ):مقصود ازآن کتاب قرآن است ،کتابی که شامل تمام معارف موجود احکام الهی ،ادله عقلی و مواعظ اخلاقی برای هدایت مردم به راه سعادت ایشان به سوی نظام الهی است که تمام شئون انسانی را ارتقاءمی دهد. 🔹(لاریب فیه ):یعنی هرگزباطل درآن راه ندارد(لایأتیه الباطل من بین یدیه ولامن خلفه )(18)،و علوم آن برهانی وعقلی است و هرگزبرآن تغییر وتحریف عارض نمی شود و مقدمات علوم آن همگی ازیقینیات می باشدکه هیچ توهم وشائبه ای درآنها نیست ،(هدی للمتقین ): تقوی صفتی است که جامع همه مراتب ایمان است و تقوی ملتزم بودن است به حدود اوامر و نواهی شرعی . 🔹 وصفات متقین پنج چیز است :-1 ایمان به غیب .-2 برپاداشتن نماز(به عنوان مظهر عبودیت ).-3 انفاق ازآنچه خدا روزی نموده است (زکات به عنوان مظهروظایف اجتماعی ).-4 ایمان به آنچه خداوند برانبیاء خود فرو فرستاده .-5 ایمان و یقین نسبت به عالم آخرت .پس متقین به تحقیق به لباس هدایت پروردگارشان ملبس شده اند به سبب متصف شدن به صفاتی که برشمردیم . 🔹لذا متقین دارای دو هدایتند، یک هدایت اولی ) که بخاطر آن متقی شدندو یک هدایت ، ثانوی ) که خداوندبه پاس تقوایشان به ایشان کرامت فرمود،پس هدایت اول هدایت فطری است و هدایت ثانوی متقین بوسیله قرآن صورت می گیرد، و هردوی آنها درمقابل گمراهی وضلالت است ،یعنی گمراهی هم دو مرتبه دارد،گمرامی اول ) آنچه که موجب صفات خبیثه درگمراهان شده است ، و گمراهی دوم ) ضلالت و کوری که گمراهی اولشان راتشدیدنموده که اولی منسوب به خود آنان و دومی منسوب به خدای تعالی است (فی قلوبهم مرض ،فزادهم الله مرضا)(19)،(درقلبهای ایشان بیماری است و خدابرآن بیماری می افزاید)،(ومایضل به الا الفاسقین )(20)،(وگمراه نمی شودبوسیله قرآن مگر فاسقان ). 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️اگر باور كنيم آنچه داريم از خداست، با كردن مغرور نمی‌شويم. بهتر می‌توانيم قسمتی از آن را انفاق كنيم 💠الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (۳/بقره) 🌱‏(متّقين) كسانی هستند كه به غيب ايمان دارند و نماز را به پای می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ايم، انفاق می‌كنند. 🔹وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ: ساختمان مرموز و پیچ در پیچ قواى انسانى مانند دستگاههاى گیرنده و مولّد نیرو است، ایمان به غیب و صلاة اتصال و ارتباط با مخازن قوا را برقرار میسازد: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ، لَهُ مَقالِیدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» این ارتباط، قواى عقلى و نفسانى را بحرکت مى‌‏آورد و کلیدهاى سرمایه‏‌هاى طبیعت را بدست میدهد. 🔹یا انسان مانند هسته بذرى است که چون ریشه‏اش بر منابع زمین اتصال یافت قد میکشد و برگ میدهد و در معرض نور و هوا قرار میگیرد و به میزان بالا رفتن قدرت تغذیه و بهره‏‌گیرى بهره و میوه میدهد: من (اگر تبعیضیّه باشد) اشاره باقتصاد در مصرف است، رزق هر نوع بهره معنوى و مادى حلال است بخصوص که نسبت بخدا و عوامل خدا داده شده: «رَزَقْناهُمْ»، و آن یا مالى است که محصول عمل و فکر است یا اعضاء عمل و اخلاق و علم است که منشأ عمل مى‌‏باشد: انفاق رساندن و راه مصرف باز کردن است- عموم افعالى که حرف اول نون و دوم فاء است بهمین معنا آمده مانند نفع، نفخ، نفث-. با انفاق و مصرف مقتصدانه سطح تولید و عمل بالا مى‏رود. 👈 پس از جمله «مِمَّا رَزَقْناهُمْ ...» سه مطلب اساسى دانسته میشود: 1- رزق، و ما، دلالت بر عموم دارد. 2- بدلالت رزق و نا، و آیات گذشته مقصود روزى حلال است. 3- مصرف باید باندازه معین باشد که از من استفاده میشود. اما مورد و چگونگى مصرف بسته به تشخیص است. 📚تفسیر پرتوی از قرآن ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 4⃣ تدبر در سوره 🔹 پیام های آیات ۶-۱ سوره نمل از تفسیر نور ۱- ارشاد و تبلیغ،باید با محتوای روشن و شیوه ای صریح و قاطع همراه باشد. «تِلْکَ - مُبِینٍ» ۲- هدایت،درجات و مراحلی دارد:هدایت ابتدایی: «هُدیً لِلنّاسِ» هدایت تکمیلی: هُدیً ... لِلْمُؤْمِنِینَ ۳- از امتیازات قرآن،مکتوب بودن: «کِتابٍ» روشن و روشنگر بودن: «مُبِینٍ» هدایت کردن: «هُدیً» و بشارت دادن است. «بُشْری» ۴- رسالت اصلی قرآن،هدایت و بشارت است و توجّه قرآن به علوم و مسائل دیگر جنبی است. «هُدیً وَ بُشْری» ۵- در هدایت شدن،قابلیّت شرط اصلی است. «لِلْمُؤْمِنِینَ» ۶- برای ترویج خوبی ها،از خوبان تجلیل کنیم. اَلَّذِینَ ... ۷- در تجلیل،محور کردار مردم است،نه نام وعنوان آنها. یُقِیمُونَ ... یُؤْتُونَ ... ۸- حتّی مؤمنان اهل نماز و زکات برای تداوم کار خود به هدایت الهی نیاز دارند. هُدیً ... لِلْمُؤْمِنِینَ اَلَّذِینَ ...در قیامت نیز انسان به مرحله ای از هدایت محتاج است. «یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمانِهِمْ» ۹- تداوم عمل،به عمل ارزش می دهد. «یُقِیمُونَ - یُؤْتُونَ» (فعل مضارع نشانه ی استمرار و تدوام است) ۱۰- یکی از امتیازات اسلام این است که مسایل الهی و مردمی،معنوی و مادّی، این جهانی و آن جهانی را در کنار هم قرار داده است. «الصَّلاهَ - اَلزَّکاهَ» ۱۱- در تبلیغ،اوّل کارهایی را مطرح کنید که برای مردم خرج ندارد.(اوّل نماز، بعد زکات) «الصَّلاهَ - اَلزَّکاهَ» ۱۲- مؤمن در برابر مسایل اجتماعی و نیاز محرومان و گرسنگان،احساس مسئولیّت می کند. «یُؤْتُونَ الزَّکاهَ» ۱۳- هرکجا حسّاسیّت لازم است،کلام را تکرار کنید.(نماز وزکات با یک کلمه «الَّذِینَ» آمده،ولی یقین به معاد با دو بار کلمه ی «هُمْ» بکار رفته است.) ۱۴- نماز و زکاتی ارزش دارد که با ایمان به معاد همراه باشد. «وَ هُمْ بِالْآخِرَهِ» ۱۵- مؤمنین برنده هستند؛با نماز خودسازی می کنند و با زکات مشکلات جامعه را حل و با یقین به معاد،آینده ی خود را تأمین می کنند. یُقِیمُونَ الصَّلاهَ ... اَلزَّکاهَ ... یُوقِنُونَ ۱۶- گمان و دانستن کافی نیست،باور قلبی و یقین لازم است. «یُوقِنُونَ» ۱۷- کج فهمی و سردرگمی افراد بی ایمان،بزرگ ترین کیفر وسیلی خداوند است. لا یُؤْمِنُونَ ... فَهُمْ یَعْمَهُونَ ۱۸- اگر قیامت را باور کنیم،از کارهای بسیاری که به نظر ما زیباست توبه خواهیم کرد. «لا یُؤْمِنُونَ - زَیَّنّا» ۱۹- کسی که قیامت را آینده ی روشن خود نمی داند،دنیای متغیر،هر لحظه او را دگرگون و سردرگم می کند. «لا یُؤْمِنُونَ - یَعْمَهُونَ» ۲۰- کفر به قیامت،عامل بزرگ ترین خسارت هاست. اَلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ ... هُمُ الْأَخْسَرُونَ ۲۱- دریافت کننده ی وحی،رسول خدا صلی الله علیه و آله است. «وَ إِنَّکَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ» ۲۲- در نزول ودریافت قرآن،هیچ واسطه ی غیر امینی وجود ندارد. «لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ» https://zaya.io/d06sz کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
؛ 🟢قسمت سوم : در این گفتار برآنیم که عظمت پیامبر را با پاره ‏ای کارهای قهرمانانه ‏اش برای آزاد ساختن بشر از بند‌ها و بت‌ها به سوی جهانِ بهتر برشمریم. ↩️چهارم: پیامبر مصرانه با خدایان شرک، چه از سنگ و چه بشری، تحدی می‏کند، هستی و بی‏پایگی آنان را می‏نمایاند و در انداختن آن‌ها از ارزش و اعتبار پیروز می‏شود: «یا أیُّهَا النّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْمِعُوا لَهُ إنَّ الَّذینَ تَدعونَ مِن دونِ اللَّهِ لَن یَخلُقوا ذُبابا و لَوِ اجتَمَعُوا لَهُ و إن یَسلِبهُمُ الذُّبابُ شَیئا لا یَستَنقِذوهُ مِنهُ ضَعُفَ الطّالِبُ و المَطلوبُ.» چه‌بسا قصه عربی بادیه‌نشین پرمعنا‌ترین چیزی باشد که از پیامبر برای زدودن ترسِ مردمان و درهم شکستنِ هیبتِ غیرِ حق از اذهانشان روایت شده است. بادیه‏نشینی متحیرانه و از روی ترس به عظمت پیامبر اقرار کرد، همچون بندگان در برابر پادشاهان. پیامبر مهربانانه به او گفت: «همانا من فرزند زنی از قریشم که خرده گوشت می‏خورد.» ↩️پنجم: شدت موضع در برابر تَطَیُّر و تفأل و تنجیم کمتر از ستیز او در برابر دیگر اوهام و خرافات نبود. در برخی جنگ‌ها پیامبر را به گمان طالع نحس از رفتن به نبرد نهی می‌کردند. اما پیامبر روانه جنگ می‌شد و طالع نحس را به طالع سعد بدل می‌کرد و می‌گفت: «نه نحسی‌ای هست و نه دشمنی‌ای». می‌گفت: «با روز‌ها دشمنی نورزید و الا با شما دشمنی می‌ورزند». همچنین، می‌گفت: هرکس به سنگی ایمان بیاورد، خداوند با او محشورش می‌کند. ↩️ششم: پیامبر در برابر عادات و سنّت‌ها‌‌ همان موضع پیشین را داشت. پیامبر سنتِ گذشتگان را تحت تأثیر تحولات زمانه معرفی کرد. پس نباید سنت‌ها را به بت و خدای برساخته تبدیل کنیم و به آن‌ها تقدس بخشیم. خود پیامبر، در حادثۀ زید، فرزندخوانده‏اش، و زینب دختر جحش، دختر عمه‏اش، با یک تشریعِ اسلامیِ آسان، یکی از مخاطره‏آمیز‌ترین و دشوار‌ترین رسم‌ها را نفی کرد. نیکوست که در این باره به تفسیر امام شیخ محمد عبده و دیگران رجوع کنیم تا مفصلاً از حکمت تشریع در این حادثه بر ضد بتِ عادت آگاهی یابیم. ↩️هفتم: تنها بتِ بزرگ‏‌تر که‌‌ همان است باقی ماند. معروف است که رهایی از آن را جهاد اکبر خواند. در قرآن شریف آمده است: «أفَرَأیتَ مَنِ اتَّخَذَ إلهَهُ هَواهُ .» 🌱🌹سلام و رحمت و درود خدا بر تو‌ای ابالقاسم، تو راه را به سوی بهشت موعود هموار کردی. تو با قدرت و توان رهبری چیره‌دست، موانع و آفت‌های حرکت و رسیدن انسان به هدف را از میان برداشتی. 🖌امام موسی صدر ، مقاله محمد،پيامبر بت شكن کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━