eitaa logo
قران پویان
438 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
667 ویدیو
605 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. . ☸ ❓در ایه 87 سوره حجر،منظور از چیست؟ ایا سوره حمد است؟ 🔶وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ ﴿۸۷﴾ قمشه‌ای: (ای محمد) همانا هفت آیت با ثنا (و دعا که قسمت بین خدا و عبد شده و در هر نماز دو بار خوانده می‌شود، یعنی سوره حمد) و این قرآن با عظمت را بر تو فرستادیم. 🔸● معناى ((مثانى )) و اشاره به معناهائى كه ديگران براى آن گفته اند 🛑قسمت اول: 🔸و ظاهرا ((مثانى )) جمع ((مثنيه )) - به فتح ميم - يعنى اسم مفعول از ماده ((ثنى )) باشد كه به معناى عطف و برگرداندن باشد، همچنان كه در جاى ديگر قرآن آمده : ((يثنون صدورهم )) و 🔶 آيات قرآنى را از اين رو مثانى ناميده كه بعضى مفسر بعضى ديگر است و وضع آن ديگرى را روشن مى كند، و هر يك به بقيه نظر و انعطاف دارد، همچنان كه جمله ((كتابا متشابها مثانى )) اشاره به اين معنا دارد براى اينكه هم آن را متشابه خوانده كه معنايش شباهت بعضى آيات آن با بعضى ديگر است ، و هم مثانى ناميده . و در كلام رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نيز آمده كه در صفت قرآن فرموده : ((بعضى از آن بعضى ديگر را تصديق مى كند)). 🔸ممكن هم است كلمه مذكور را جمع ((مثنى )) به معنى مكرر بگيريم ، كه باز كنايه از اين مى شود كه بعضى از آياتش بعضى ديگر را بيان مى كند. بعضى گفته اند: از ((تثنيه )) و يا از ((ثنى )) گرفته شده ، كه به معناى تكرار و اعاده است ، و از اين رو آيات قرآنى مثانى ناميده مى شود كه مطالب در آن تكرار شده است . 👈علل احتمالی نامیدن به 🔹بعضى ديگر گفته اند: اگر ، ناميده شده بدين جهت است كه در هر نماز دو بار بايد خوانده شود، و يا براى اين است كه در هر ركعتى با خواندن سوره اى ديگر دو تا مى شود، و يا بدين جهت است كه بيشتر كلماتش ‍ مانند ((رحمان )) و ((رحيم )) و ((اياك )) و ((صراط)) در آن تكرار شده است ، 👈و يا براى اين است كه دو نوبت نازل شده يكبار در مكه ، بار ديگر در مدينه ، 🔹 و يا بدين جهت است كه خداى تعالى در آن ثنا شده است ، و يا به اين خاطر است كه خدا آنرا استثناء كرده ، يعنى همانطور كه در روايت هم آمده آنرا ذخيره نموده است براى اين امت ، و بر امتهاى ديگر نازل ننموده و همچنين وجوه ديگرى كه در تفاسير ذكر شده است . 🔸و در اينكه فرمود: ((سبعا من المثانى و القرآن العظيم )) تعظيمى از سوره و همه قرآن كرده كه بر كسى مخفى نيست ، اما تعظيم قرآن است ، براى اينكه از ناحيه ساحت عظمت و كبرياى خداى عز و جل به وصف عظيم توصيف شده ، و اما تعظيم فاتحه است براى اينكه نكره آوردن كلمه ((سبع )) و بدون وصف آوردن آن خود دليل عظمت قدر و جلالت شان است ، و اين معنا بر اهل ادب پوشيده نيست ، علاوه بر اين ، يك سوره در قبال قرآن قرار گرفته و حال آنكه خودش سوره اى از قرآن است . 🔸👌آيه مورد بحث همانطور كه روشن گرديد در مقام منت نهادن است ، و در عين حال از آنجائى كه در سياق دعوت به صفح و اعراض قرار گرفته اين معنا را هم مى رساند كه موهبت عظماى قرآن كه متضمن معارف الهى است و به اذن خدا به سوى هر كمال و سعادتى هدايت مى كند كافى است كه تو را (اى رسول خدا) بر صفح جميل و اشتغال به ياد پروردگارت و سرگرمى به اطاعت او وادار سازد 💫ترجمه تفسير الميزان جلد 12 صفحه 283 💫ادامه موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه بفرمائید http://quranpuyan.com/yaf_postst5158_dr-yh-87-swrh-Hjr-mnZwr-z-sb-mn-lmthny-chyst--y-swrh-Hmd-st.aspx @quranpuyan
خداوند فرموده است: هرکس صبح کند، درحالى که بر دنیا غمگین شود، برمن خشمگین شده است. پس صبحمان را باشادی و امید آغاز کنیم سلام امیدوارم صبح و روزی شاد و سرشار از آرامش داشته باشید 🌺🍃 @quranpuyan
📖 ؟ ✅يك سنت الهي: اگر شما برگرديد،ما هم بر ميگرديم. به نام خدا در ابتداي سوره اسراء،خداوند وعده ۲ بار و را به بني اسراييل و قوم يهود ميدهد. ميفرمايد پس از مغلوب شدن نخست،شما را غلبه ميدهيم سپس مغلوب ميشويد.اگر خوش رفتار باشيد خدا شما را مورد خود قرار ميدهد.اما اگر دوباره به گناه وظلم برگرديد،خدا هم نظر لطف خود را بر ميگرداند. سپس شما را بر آنها چيره مي‏كنيم و اموال و فرزندانتان را افزون خواهيم كرد و نفرات شما را بيشتر (از دشمن) قرار مي‏دهيم. آيه ۶ 👌اگر نيكي كنيد بخودتان نيكي مي‏كنيد، و اگر بدي كنيد باز هم به خود مي‏كنيد، و هنگامي كه وعده دوم فرا رسد (آنچنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت كه) آثار غم و اندوه در صورت هايتان ظاهر مي‏شود و داخل مسجد (اقصي) مي‏شوند، همانگونه كه در دفعه اول وارد شدند، و آنچه را زير سلطه خود مي‏گيرند درهم مي‏كوبند! آيه ۷ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا ﴿۸﴾ فولادوند: اميد است كه پروردگارتان شما را رحمت كند و[لى] اگر [به گناه] بازگرديد [ما نيز به كيفر شما] بازمى ‏گرديم و دوزخ را براى كافران زندان قرار داديم https://goo.gl/LxY4ES کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 6⃣1⃣ تدبر در سوره 🔹 پیام های آیات ۲۳-۲۰ از تفسیر نور ۱- نشانه های قدرت و حکمت الهی در زمین،همراه با پیشرفت علم و کشف اسرار طبیعت،روز به روز آشکارتر می شود. وَ فِی الْأَرْضِ آیاتٌ ... ۲- آیات و نشانه های الهی در زمین،بسیار زیاد و قابل توجّه است. «وَ فِی الْأَرْضِ آیاتٌ» (کلمه «آیاتٌ» جمع و نکره آمده که بیانگر تعدّد و عظمت است.) ۳- خداشناسی،باید بر اساس یقین و بصیرت باشد. «وَ فِی الْأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنِینَ» ۴- مطالعه طبیعت،راه تقویت ایمان و باور توحیدی است. «آیاتٌ لِلْمُوقِنِینَ» ۵- خودشناسی،راه خداشناسی است. آیاتٌ لِلْمُوقِنِینَ ... فِی أَنْفُسِکُمْ ۶- مشکل اساسی کفّار و بی دینان،سطحی نگری آنان است و خداوند آنان را از این جهت مورد توبیخ قرار می دهد. «أَ فَلا تُبْصِرُونَ» (بصیرت،به معنای نگاه عمیق و دقیق است) ۷- سرچشمه ی رزق،در آسمان است.(باران،نور،باد،ابر و هوا و...) «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ» ۸- هرگونه خیر و برکت یا قهر و عذاب الهی،به عنوان پاداش یا کیفر از آسمان نازل می گردد. فِی السَّماءِ ... ما تُوعَدُونَ ۹- تأمین و تقدیر روزی زمینیان در آسمان ها،نمودی از ربوبیّت گسترده خداوند در آسمان و زمین است. «فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» ۱۰- قدرت نطق و سخن گفتن،از مواهب ویژه پروردگار به انسان است که خداوند برای حقیقی بودن سخن و وعده ی خود،به سخن گفتن بشر مثل می زند. «إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ» کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. . ☸ ❓در ایه 87 سوره حجر،منظور از چیست؟ ایا سوره حمد است؟ 🛑قسمت دوم ☸ مقاله ای جالب در بیان انواع روایات وارده در خصوص 🔹تعامل وحدیث در تعیین نویسنده: ربین، اری ترجمه: کریمی نیا، مرتضی 🔶آيه هشتاد و هفتم سوره حجر چنين است: وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ. ما به تو هفت مثاني و قرآن عظيم را عطا كرده ‏ايم. در تفسير طبري نزديك به 83 روايت در تفسير اين آيه نقل شده است.1 🔸طبري روايات «سبعا من المثاني» را چند دسته مي‏كند: 1⃣) رواياتي كه مي‏گويند مراد از سبعا من المثاني طولاني‏ترين هفت سوره قرآن است. 2⃣) رواياتي كه سبعا من المثاني را هفت آيه سوره فاتحه مي‏دانند. 3⃣) رواياتي (در واقع، تنها يك روايت) داير بر اين كه مراد از سبعا من المثاني هفت بخش قرآن است. 4⃣) رواياتي كه مي‏گويند كلّ قرآن مثاني است. 🔸طبري سپس نظر خود را چنين بيان مي‏كند كه دسته دوم (روايات سوره فاتحه) موثَّق‏ترين و معتمَدترين رواياتند، زيرا برخي از اين روايات اِسنادِ متصل به پيامبر دارند. 👈وي در بيان رأي خود درباره اين آيه، تفسيري ارائه مي‏كند كه در واقع معجوني از چند روايت اساسا متفاوت است. در نظر او، اصطلاح براي مجموع قرآن به كار رفته است. مفردِ آن، مثناة است و قرآن كريم را به دليل تواليِ آيات يا تكرار مضامينش مثاني خوانده‏اند. وي چنين مي‏انديشد كه سبعا من المثاني به معناي هفت آيه از مثاني ــ يعني هفت آيه از كل قرآن ــ است. در آخر، طبري روايات ديگري را ذكر مي‏كند مبني بر اين كه عبارتِ «والقرآن العظيم» به بقيه قرآن اشاره دارد كه (علاوه بر فاتحه) به پيامبر اعطا شده است. 🔸عبارت سبعا من المثاني والقرآن العظيم از نظر نحوي متمم يا مفعول دومِ فعلِ آتيناك است. مشكل اصلي در تفسير آيه اين است كه اين مفعول دوم داراي دو جزء است: 👈1ـ سبعا من المثاني، 👈2ـ القرآن العظيم. اساس بحث تفسيري در اين آيه چگونگي ارتباط اين دو جزء است. روايات مورد نقل طبري كلاً بر دو دسته ‏اند: الف ـ رواياتي كه اين دو جزء را اسامي دو اَمر اعطا شده به پيامبر مي‏دانند؛ ب ـ رواياتي كه اين هر دو جزء را اسامي مختلفِ يك چيز مي‏دانند. دسته الف بيانگر «رهيافت دو مفعول»اند و دسته ب «رهيافت يك مفعول» را نشان مي‏دهند. 🔶تمامي تفاسيري كه اصطلاح را نامي براي _هفت_سوره يا مي‏دانند، بر اين ديدگاه مبتني هستند كه «مِنْ» در «سَبْعا مِنَ الْمَثَانِي» من بياني است؛ يعني مثاني معادل و بياني از سبعا است. اين بدان معناست كه سبعا من المثاني معادل با السبع المثاني است. 🔹با نگاهي به قديم‏ترين روايات مربوط به تفسير ، مي‏توان در قدم اول برخي را بدون درنگ كنار گذاشت، مانند: تفسيرِ مثاني به هفت سوره بلند قرآن و يا تفسير آن به سوَر حواميم. چنين تفاسيري از مثاني كه مثاني هفتگانه را هفت سوره خاص از قرآن مي‏شمارند، مبتني بر وجود ترتيب ثابتي از تمام سوره‏هاي قرآنند؛ حال آن كه صورت و پيدايش كامل اين امر تنها پس از جمع و تدوين تمام آيات قرآنيِ نازل شده ممكن است. 👈 تفسير مثاني به آيات را نيز مي‏توان بي‏هيچ مشكلي كنار گذاشت، چرا كه تقسيم سوره به هفت آيه، بيشتر مصنوعي (تصنعي) است ؛ بگذريم از اين كه عموما شماره گذاري دقيق آيات قرآني نسبت به خود متن قرآن تبعي و ثانوي است. 💫ادامه موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه بفرمائید http://quranpuyan.com/yaf_postst5158_dr-yh-87-swrh-Hjr-mnZwr-z-sb-mn-lmthny-chyst--y-swrh-Hmd-st.aspx @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا تو همانی که در کنج خلوتِ تنهایم می درخشی و ماه را مهمانم میکنی… و اوقاتم را به یمنِ همراهی و صمیمیتت به پروانگی می رسانی… وقتی تو باشی .. حضورت حکایتِ هزار و یک شبی ست برای شهرزادِ قصه ها…. @quranpuyan
📖‍ ؟ "وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللهِ و رُسُلِهِ و لَم یُفَرِّقُوا بَینَ اَحَدِِ مِنهُم اُولئکَ سَوفَ یُؤتِیهِم اُجُورَهُم" (آنان که به خدا و همه ی رسولانش ایمان دارند و بین هیچکدامشان فرقی نمی گذارند، بزودی پاداششان را دریافت کنند) ☆ ایمان داشتن به همه پیامبران خدا، سخن قرآن است و از شرایط مؤمن بودن همین است. و این هشداری است که نه در یکجا که در چندین جای قرآن به صراحت تکرار شده است. چنین ایمانی یک ایمان تام و تمام است. خودخواهانه و انحصاری نیست، جهانشمول است و همه ی قلمروهای وجودت را در بر می گیرد. ای دوست، تمام پیامبران بزرگی که در قرآن یاد شده اند، وجهی از روحِ الهی خود تواَند. غریبه نیستند. آشنایند. همگی در وجود تو نمایندگی دارند. هر یک از آن بزرگان، لایه ای از حیات و آگاهی را در وجودِ لایه لایه ات، تحت حمایت خویش دارد. بی توجهی به آنها، بی توجهی به خود است. نامهربانی با آنها، نامهربانی به خود است. گفته ها و ماجراهای آنان، اتفاقات باطنی و ظاهری خود توست. روح ذو وجوه الهی ات را دریاب و پیامبران وجودت را محترم بدار. آنها همگی در وحدت اند، با هم اند، هماهنگ اند، پس سزاوار است تو نیز راه وحدت در پیش گیری، اگر اهل ایمانی و خواهان نجات! بدان که تفرقه و تفارق و منم زدن، کار ذهن تاریک اندیش است و کار سینه ی جهان شمول نیست. 🖌بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی مسعود ریاعی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 7⃣1⃣ تدبر در سوره 🔹فراز آیات ۳۰-۲۴ سوره ذاریات هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ {24} آیا خبر مهمانان ارجمند ابراهیم به تو رسید؟ {24} إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ {25} چون بر او درآمدند پس سلام گفتند. گفت: «سلام ، مردمی ناشناسید.» {25} فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاء بِعِجْلٍ سَمِينٍ {26} پس آهسته به سوی زنش رفت و گوساله ای فربه [ و بریان ] آورد. {26} فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ {27} آن را به نزدیکشان برد [ و ] گفت: «مگر نمی خورید؟» {27} فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ {28} و [ در دلش ] از آنان احساس ترسی کرد. گفتند: «مترس.» و او را به پسری دانا مژده دادند. {28} فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ {29} و زنش با فریادی [ از شگفتی ] سر رسید و بر چهره خود زد و گفت: «زنی پیر نازا [ چگونه بزاید ] ؟» {29} قَالُوا كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ {30} گفتند: «پروردگارت چنین فرموده است. او خود حکیم داناست.» {30} ♻️عصاره فراز آیات 24-30 : عطای فرزند به ابراهیم و همسر پیر عقیمش، نمونه اي از پاداش هاي خاص خدا به محسنين است. 🖌 آقای سید کاظم فرهنگ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گویند که عمر سفر کوته است و من دیدم که عمر من ز سفر زودتر گذشت 🌹 اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَات 🕊شب جمعه است فاتحه ای بفرستیم برای تمام آنهایی که دربین ما نیستند ولی دعاهایشان هنوز کارگشاست و یادشان همیشه با ماست روحشان شاد... @quranpuyan
. . ☸ ❓مهوم و کتابا چیست؟ 🛑قسمت سوم: 🔹 و مشتقاتش که با قرآن هم همراه باشد در سه جا آمده: 👈حجر 87، و زمر23، و آل عمران 7، 🔸در اولی، قرآن را به رخ پیامبر کشیده که ثروت مادی را در دست کافران می بینی، این نعمت عظیم که در دست خودت هست را نیز فراموش مکن! در دومی، در مقایسه کافر و مومن در آخرت را از سه جهت (در «اَ فمن» ها در آیات 19 تا 26) در سومی در قالب آیات و الطاف الهی، قرآن را به عنوان یک آیت و یک لطف بزرگ مطرح کرده 🔸یعنی: 1⃣ - در رابطه با پیامبر(ص) و توجه دادن به او که موقعیت شناسی اش را اصلاح کند به قرآن به عنوان یک نعمت بزرگ تاکید نموده است. 2⃣ – در رابطه با تخویف مردم نسبت به قرارگرفتن در زمره خاسران در قیامت، در قالب سه سوال «اَ فمن»ی، بی بهره بودن از درک مقام والای قرآن را موجب خسران دانسته است. 3⃣ – در رابطه با ذات مقدس الهی، و بزرگ دانستن شئون او، نزول قرآن را یاد آوری کرده است. 🔸یعنی: 🔸در این سه دست آیات: 1⃣ - قرآن به عنوان نعمت عظیمی که پیامبر (ص) نباید از عظمتش غفلت کند، 🔟 – قرآن به عنوان دستاویز عظیمی که مردم نباید از عظمتش در نجات خویش غفلت کنند، 3⃣– انزال قرآن به عنوان افتخاری بزرگ (در حد آفرینش انسان و . . .) برای خداوند ذکر شده است. 🔸یعنی: 👈در آیات مذکور، قرآن اصل است و چیزهایی مانند «سبعا مثانی» و «متشابها مثانی» و «منه آیات محکمات-هن ام الکتاب-و اخر » صفت قرآن است. بنا بر این انطباق قرآن بر اجزاء آن (چه فرق میکند، سوره حمد یا سور طوال یا . . . ) موجه نیست. 🔹اما اینکه فرموده «متشابها مثانی» (و نفرموده «متشابها» و «مثانی») یعنی اینکه هر دو صفت را با هم دارد یعنی در عین حالی که هست، هم هست و البته متشابه بودن آن از لحاظ معانی و مفاهیم است. 👈اما اینکه فرموده بعضی قسمتها به بعضی قسمتهای دیگرمنعطف اند، این را هم در همین روش تحلیلی تاکنون ملاحظه فرموده¬اید. یعنی اینکه در این روش تحلیلی دیده¬اید که پاراگراف های مختلف سوره ها به یکدیگر منعطف¬اند و «درس» هر سوره مانند نخ تسبیح که دانه های تسبیح را در ارتباط با یکدیگر نگه می¬دارد، ارتباط پاراگراف های سوره را نشان می دهد. 🔶لذا تفسیر آیه87سوره حجر اینطور خواهد شد که ای پیامبر ما به تو کتابی داده ایم که قسمتهای زیادی از آن «مثانی» است یعنی قسمت های زیادی از آن طوری است که بخشهائی منعطف است به بخشهائی¬ دیگر و اینکه القران¬العظیم را با «واو» (و) از آن جدا کرده به این معنی است که تمام قسمتهای آن « » نیست. (یعنی بعضی قسمتهای آن «منحصر» است (مثلاً آیات احکام) اما اینکه در این آیه به «انحصار» مذکور اشاره¬ای نکرده به این معناست که «حالت غالب» (و حالت حداکثری) ‌ اینطور است که مطالب آن « » است و آیات انحصاری آن (مانند احکام) بسیار کم است بطوریکه در تعیین صفات آن نقش زیادی ندارد. 💫تفسیر مهندس جمال گنجه ای . 💫ادامه موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه بفرمائید http://quranpuyan.com/yaf_postst5158_dr-yh-87-swrh-Hjr-mnZwr-z-sb-mn-lmthny-chyst--y-swrh-Hmd-st.aspx @quranpuyan
💫رَبَّنا وَ اکْفِنا َشرَّ مصائدِ الشیطان. پروردگارا؛ ما را از از شر و آسیب دام‌های شیطان، محفوظ دار. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت https://telegram.me/quranpuyan
🔘فساد سیستماتیک 🔹دولت صدر اسلام به نوعی یک دولت رانتی است، رانت مبتنی بر غنیمت به این معنی که پول زیادی دست دولت است و بنابراین همه چیز سرنوشت جامعه وارد کف باکفایت یا بی کفایت دولتمردان می شود و به همین دلیل در چنین جامعه ای ما شاهد یکه تازی دولت هستیم، دولت ها در چنین جامعه ای تمامیت خواه می شوند و سرنوشت کلیت جامعه را در دست می گیرند، نه تنها قدرت اقتصادی دستشان است، یعنی به جای اینکه سیاست منطق اقتصاد پیدا کند، اقتصاد منطق سیاست پیدا می کند و دولت با پولی که دستش هست، دین، فرهنگ و نظام آموزش و پرورش، افکار عمومی و رسانه ها را کنترل می کند و در چنین شرایطی یکی اختناق برای آزادی خواهان و فرصت طلبی برای فرصت طلبان رخ می دهد و لذا جامعه را به دو بخش معترضان و بهره مندان از وضعیت موجود تقسیم می کند. 🔹با نگاهی به جامعه عرب قبل از اسلام، مشاهده می کنیم که هنوز دولت به معنای علمی امروز آن شکل نگرفته است و آنچه وجود دارد دولت- شهر، ادامه سنت یونانی – رومی است که از طریق شام به مکه سرازیر شده و در حال ورود به مدینه هم هست. از درون این سنت تاریخی ما با دو الگوی کوچک حکمرانی مکه با سنت اشرافی و الگوی مدینه با سنت شورایی روبرو هستیم؛ وقتی پیامبر اسلام وارد مدینه می شود، سنت مدنی را انتخاب می کند و حکومت را به سمت سلسله قراردادها کشانده و یک رگه شورایی به حکومت می دهد اما از بعد از پیامبر کم کم شاهد ادغام سنت مدینه با مکه و به تدریج غلبه سنت مکه بر تمدن اسلامی هستیم. 🔹ابن خلدون در مقدمه خود می گوید: «اگر مناقشه بین بنی هاشم و بنی امیه شکل بگیرد چون پتانسیل قدرت بنی امیه بالاست، سرانجام، بنی امیه، قدرت را خواهد برد». یعنی خلافت، ظاهر مبتنی بر بیعت پیدا می کند اما باطنی در درون اشرافیت در حال ساخت است و به تدریج ابن خلدون توضیح می دهد که چنین خلافتی در سه مرحله قابل انتقال به سلطنت است. ابتدا کمی دموکراتیک است، سپس ظاهر دموکراتیک پیدا می کند و سرانجام بعد از ۴۰ سال به شدت و سرعت به سلطنت می غلتد و عناصر خود را نشان می دهد. 🔹سال ۱۵ هجرت برای تاریخ ایران و شام سال مهمی است چون در این دوره، قادسیه در حال شکل گیری است و به پایانش می رسد و امپراطوری ثروتمند ایران و بلافاصله روم در هم می شکند و تمام ثروت آن وارد مدینه می شود و به این ترتیب سیستمی با توجه به ورود این ثروت به خزانه دولت، پدیده ای به نام رانت وارد مدینه می شود. تا سال ۱۳ هجرت، اگر غنیمتی هم بود به صورت مساوی تقسیم می شد، نویسنده ای به نام الکان دهلوی در کتاب حیات الصحابه توضیح دقیقی از این دگردیسی و تحولات داده است و می گوید وقتی خلیفه اول می خواست بیت المال را تقسیم کند می گفت برای من مجاهد و غیر مجاهد تفاوتی ندارد، فضل و امتیاز و ثواب آنها نزد خداوند است، این پول برای شکم آنهاست، فرقی ندارد مجاهد باشد یا قائد. 🔹خلیفه دوم در سال ۱۵ هجرت فرمولی را برای توزیع غنائم تعریف کرد که این فرمول تا آخر بنی امیه باقی بود و آغاز فساد دولت اسلامی بود، فرمول از این قرار بود که سهم هر شهروند یا مسلمان مساوی با میزان نزدیکی نسبی به پیامبر، ضرب در سبقت در اسلام می شود. عمر خلیفه دوم مساله را فهمیده بود و بنابراین گفت حق تبدیل ثروت به سرمایه را ندارید اما می توانید از ثروت استفاده کنید جالب این که فرزندان اینها به فساد افتادند. در مقابل، خلیفه سوم، خصوصی سازی را آغاز کرد و سکه را تبدیل به زمین های زراعی کرد و تمام انفال کم کم به صحابه فروخته شد. 🔹در این شرایط گسست ساختاری بین دولت و جامعه به وجود می آید و دولت به شدت امنیتی می شود و تلاش می کند خود را حفظ کند و برای حفظ خود ازهیچ اقدام خشنی پرهیز نمی کند. در این شرایط از لحاظ روانشناسی اجتماعی، در مدینه و مکه و جاهای دیگر، یک دوگانگی شکل گرفت، یعنی مردم مدینه و مکه و شام غرق ثروت هستند و جاهای دیگر دارد تبدیل به جوامع فرسوده می شود و در آن ها نوعی احساس پوچی شکل می گیرد. 🔹جامعه ای که دچار ظلم ساختاری و فساد سیستماتیک شد و مصلحان در آن جامعه، صدایشان، خفه شد، آن جامعه به صورت اتوماتیک در چرخه ویرانی افتاده و در حرکت است و هیچ کسی، ترمزی برای آن نمی تواند داشته باشد. امام حسین می بیند که جامعه در این شیب قرار گرفته است و لذا تلاش هایی را مأیوسانه آغاز می کند. 🔸سخنرانی در دارالزهراء، تهران، 26 شهریور97، شب هشتم محرم @Feirahi