✴️ #آموزههاي_عاشورا
#دينداران_جنايتكار
🛑قسمت اول :
❓💔چگونه ممکن است، کسی #دیندار باشد و دست به #جنایت بزند و فاجعه ای مانند فاجعه کربلا را به وجود بیاورد. ؟؟
❓چون یک نوع جنایتی در #کربلا اتفاق افتاده است که هر چه انسان در تاریخ نگاه می کند، کمتر می تواند نمونه ای را برای آن پیدا کند. جنگیدن در تاریخ زیاد است و یکی از کوچکترین جنگ ها چیزی است که در کربلا اتفاق افتاده است ؛هم از نظر زمان، هم از نظر تعداد نیروها و هم از نظر کشته ها. ولی اینکه بعد از جنگ کشته ها را زیر سم ستوران قرار دهند، بدن ها را مثله کنند، سرها را جدا کنند، خیمه ها را آتش بزنند. یعنی جنایاتی که امر عادی و طبیعی در جنگ نیست. از یک طرف می دانیم که بنام دین این کار را کرده اند و از طرف دیگر جنایات وحشتناکی مرتکب شدند و حال باید توضیح داد، مگر می شود که انسان دیندار و متدین چنین جنایاتی را مرتکب شود.
✅ آیا #دین احساسات انسانی را تلطیف می کند و انسانیت را در انسان، رشد و اعتلاء می دهد یا اینکه انسان را تبدیل به یک حیوان درنده می کند؟ و مگر ممکن است این چنین حالتی را در انسان بوجود آورد؟!
🔸جنگیدن یک موضوع دیگری است و برای این است که دشمن از بین برود و تمام می شود و وقتی دشمن از بین می رود، این دیگر چه #جنایاتی است که صورت گرفته است؟! چه توجیهی با منطق جنگ می تواند داشته باشد؟
اگر این افراد، متدین نبودند و بنام دین این کار را نکرده بودند، ما به عنوان مسلمان حاضر نبودیم، در این زمینه پاسخی بدهیم و به ما چه ربطی داشت که یک مشت انسان شقی و ظالم که دچار قساوت قلب و بی رحمی هستند، #جنایاتی را انجام داده اند!
اما الان می بینیم که یک مشت انسان «بی رحم دیندار» هستند. این ترکیب مشکل زاست. آیا این تناقض نیست؟ و چطور چنین چیزی امکان دارد؟ این تناقض شبیه آن تناقضی است که می گوییم «استبداد دینی»، آن در نهاد اجتماعی و این در شخصیت خود فرد که هم دیندار بودند و هم قسیّ القلب بودند. آن در جامعه چطور با هم تلفیق می شود و این در داخل شخصیت فرد چگونه با هم انطباق و سازگاری پیدا می کند؟
🔸در انسان یک سری از گرایشات عالی انسانی وجود دارد. مثلا در قرآن است که «هل جزاء الاحسان الا الاحسان»(سوره رحمن، آیه60) فطرت انسان می گوید که پاسخ نیکی را باید با نیکی داد. این یک گرایشی است که در انسان است و گرایشات دیگر هم از این نوع، که ما به «زبان دینی» می گوییم «فطرت»:«فالهمها فجورها و تقواها»(سوره شمس، آیه8) هم می فهمد این زشتی و زیبایی را و هم تمایل به زیبایی و تنفر از زشتی دارد. این خلقت انسان است و خداوند انسان را اینطور آفریده است.
🔸بعد از این مرحله که مربوط به خلقت است، انسان وارد دین می شود و آن سرمایه هایی که در خلقت او بود، آنها دو حالت ممکن است که برایشان اتفاق بیفتد:
👈یک حالت اینکه آن سرمایه ها حفظ می شود و رشد پیدا می کند و #دین در راستای همان گرایشات پا به پا پیش می آید و از آن گرایشات حمایت می کند و آن گرایشات زمینه های ظهور و بروز هم پیدا می کند. می بینید که یک انسان متدین، همان انسانیت فطری را دارد و حال که متدین شده است، آن انسانیت ظهور و بروز بیشتری هم دارد یعنی #تعالیم_انسانی دین به تقویت این گرایشات انسانی کمک کرده است.
💫ادامه دارد
💫استاد سروش محلاتي
@quranpuyan
✴ #آموزههاي_عاشورا
#دينداران_جنايتكار
🛑قسمت دوم :
❓💔چگونه ممکن است، کسی #دیندار باشد و دست به #جنایت بزند و فاجعه ای مانند فاجعه کربلا را به وجود بیاورد. ؟؟
🔸در انسان یک سری از گرایشات عالی انسانی وجود دارد. بعد از این مرحله که مربوط به خلقت است، انسان وارد دین می شود.
در اينجا دو حالت ممکن است اتفاق بیفتد:
🔹یک حالت اینکه آن سرمایه ها حفظ می شود و رشد پیدا می کند و دین در راستای همان گرایشات پا به پا پیش می آید .
🔸حالت دوم اینکه دین جایگزین آن گرایشات می شود و به انسان می گوید که تو چه نیازی داری، به آنچه که عقل و فطرت تو درک می کند؟ ما بالاتر از آن را داریم همانچه که در دین آمده است. سرمایه های فطری را کنار گذاشته و می گوید عقل ناقص است و به درد نمی خورد و چه استفاده ای از این عقل ناقص می توانی بکنی و کمکی برای زندگی تو نیست. آن تمایلات هم لغزنده است و اعتمادی به آن گرایشات فطری نیست و آنها را هم دور بینداز و ما یک بسته به تو می دهیم که تمام حقیقت در این بسته در اختیار تو قرار می گیرد و خیالت راحت می شود و همه آنهای که داشتی، کنار بگذار و یک انسان متدین، آن بسته را می گیرد و به مرور زمان آن سرمایه های فطری از بین می رود.
👈اگر بخواهیم به زبان کلامی بیان کنیم؛ یک گرایشی در میان مسلمان ها وجود دارد به نام اشاعره که معتقدند اصلا زشتی و زیبایی در جهان وجود ندارد و ما هم در این زمینه چیزی نمی دانیم. هرچه هست، همان است که خدا بگوید. اگر خدا بگوید خوب است، خوب است و اگر همان کار را خدا بگوید بد است، بد می شود. بدی و خوبی در جهان وجود ندارد و ما هم چیزی را نمی توانیم درک کنیم.
🔹این افراد، اول شخصیت و عقل خودشان را از دست می دهند، فطرت خود را از دست می دهند و خالی می شوند. بعد در این ظرف خالی، دین و گرایشات دینی و ارزش های دینی ریخته می شود. چون ظرف، ظرف خالی است هرچه که بنام دین باشد، از نظر آنها قابل قبول است و غربالگری برای آنها امکان پذیر نیست. چون برای آنها فرض بر این است که خودشان را تخلیه کردند و در اختیار دین قرار داده اند. غربالی وجود ندارد. عقل انسان می تواند غربال باشد که اینها معتقدند عقل توانایی غربالگری نسبت به داده های دینی ندارد و فطرت و گرایشات انسانی را قبول ندارند. در این ظرف هرچه که بنام دین ریخته شود، این شخص قبول می کند. اگر به او گفته شود که آدم کشی کار خوبی است، سفّاکی خوب است. به او بگوییم این ظلم است، می گوید ظلم همان چیزی است که خدا مشخص کند. اگر خدا گفته باشد که دیگر ظلم نیست. می گوییم بی رحمی است، می گوید چه اشکال دارد خدا گفته است. اینها با هیچ معیار برون دینی، آنچه را که به نام دین به آنها عرضه می شود، نمی توانند بسنجند و نقد کنند و هیچگونه رفتاری را کنار بگذارند و همه چیز برای آنها قابل قبول است.
🔸لذا چنین افرادی اگر اولا متدین باشند و ثانیا بعد در دوران تدیّنِ خودشان، فطرت های اصیل و گرایشات اصیل خود را نابود کرده باشند، این ها #سفّاک_ترین انسان ها هستند. جنایتکاران دیگر جنایت می کنند اما ممکن است که یک ریشه ای از انسانیت در آنها وجود داشته باشد که چرا چنین جنایتی را انجام دادی و تنبّهی پیدا کنند و همان ریشه هاست که بازدارنده است و کنترل کننده، اما برای این افراد هیچ کنترلی وجود ندارد.
👈اینجاست که اگر انسان متدیّن، دین را عوضی بفهمد و نتیجه این عوضی فهمیدن، این بشود که انسانیت را کنار بگذارد و نابود کند، این انسان متدین از هر انسان دیگری خطرناک تر و صفّاک تر و خطرناک تر می شود و #جنایاتی که او انجام می دهد، هیچ کسی نمی تواند با او برابری کند با اینکه او #متدیّن است
💫ادامه دارد
💫استاد سروش محلاتی.
@quranpuyan