⭕️احتراز از #بدعت گذاري در سنت
🛑قسمت چهارم
❇مرز بین سنت و بدعت را به درستی بايد شناخت
در هر مسیری ملاحظه می فرمایید كه امكان بدعت هست.
یکی از بهترین سنن الهی در نماز، #نماز_شب است. این نماز شب در سنت رسول گرامی اسلام بود در قرآن هم بر آن تأکید شده بود و انسانهای مؤمن هم به این سنت عمل می کردند و می کنند، اما در زمان خلیفه دوم این نماز شب به صورت #جماعت خوانده شد به عنوان نماز تراویح به جماعت خواندند و این یک بدعتی شد که خود خلیفه دوم آمد و گفت این #بدعت است، اما نعم البدعه و این #بدعت_خوبی است و همین باعث شد که علمای اهل تسنن به سختی و به صعوبت بیافتند و از سنت پیامبر فاصله بگیرند برای توجیه این سخن خلیفه دوم خیلی تلاش کردند و وقتی علی بن ابی طالب علیه السلام هم به حکومت رسید، هرگز با این سنتی که آنها یا بدعتی که آنها پایه گذاری کردند همراه نبود موافق نبود و با آنها این نماز را نمی خواند.
♦بنابراین باید دقت بکنیم هم در اسلام همچنین مسائلی اتفاق افتاده و می افتد و هم در غیر اسلام و جامعه دینی چه جامعه یهودی نصرانی باشد مسلمان باشد اینها باید به شدت تلاش بکنند که مرز بین سنت و بدعت یا غیر سنت را به درستی بشناسند و تمام اهتمام شان براین باشد که اینکار، یعنی سنت باقی باشد و بدعت به راه سنت خدای نکرده کشیده نشود.
⭕از جمله سنتهای حسنه و ارزشمند و متعالی در دین اسلام سنت #عزاداری و #اشک و ماتم برای سالار شهیدان حسین بن علی است و این سنت بسیار شریف است و فضایل فراوانی نقل شده و در آن مقداری که در روایات آمده است نشان دهنده اصل این سنت و همچنین قلمرو آن است، چون یک مسئله این است که سنت چیست دوم این است که محدوده و قلمرو آن تا کجاست که امروز گاهی اوقات تعدی می شود و این قلمرو و محدودیتها جعل می شود و آن محدودیت اصلیش در حقیقت نادیده گرفته می شود، این خودش آثار و تبعات و نتایج بسیار منفی را برای یک جامعه به همراه خواهد آورد.
⭕ خطر افراط در توسعه سنت ها
♦آن عاملی که منشأ این بدعتها از یک سو و توسعه در این بدعتها از سوی دیگر یا حتی توسعه در سنتها از سوی دیگر هست جریانهای افراطی است.
# افراطگرایان معمولاً به چنین مسائلی مبتلا میشوند، شاید نیت خیر داشته باشند یا به تعبیر قرآن «الا ابتغاء رضوانالله» در کارشان باشد ولکن چون آشنای با دین و سنت نیستند و قلمرو سنت را نمیشناسند، بدعت میگذارند از یک سو و گاهی اوقات هم همین سنتها را بلاوجه توسعه میدهند که این هم همان افراط در سنتها است و ناصواب خواهد بود.
♦ناتوانی در #فهم حقیقت دین منجر به #ظاهرگرایی می شود
عرض کنم که یکی از جهاتی که این جریانهای بدعت یا توسعه ناصواب در سنت را ایجاد میکند مسئله ظاهرگرایی است و چون در باطن و حقیقت این گونه از مناسک ورود ندارند، آشنایی ندارند، مبتلا میشوند به اینگونه از مسائلی که ناصواب است.
به جهت عدم دسترسی و ناتوانی در فهم علت، حكمت و اسرار عبادات در حقیقت مجبور میشوند، که #ظاهرگرایی کنند و به همین ظواهر در حقیقت بچسبند و اکتفا کنند.
⭕تبعات ظاهرگرايي و غفلت از #روح_دين
🔶اگر گفته میشود که «الصَّوْمُ جُنَّهٌ مِنَ النّار» واقعا این جنه بودن و سپر بودن برای مردم، علت حکمت و راز و رمز روزه را روشن بکند و👈 چون متأسفانه #مبلغان ما چنین سرمایه ای از معرفت و #آگاهی را ندارند، به همین ظاهر بسنده می کنند و چون تریبونها و قدرت و نظایر آن در دست اینهاست، طبعا جامعه را هم به همین سمت می کشند و کسانی که صاحب حکمتند صاحب شناسایی رمز و راز عبادتند و یا علت عبادت را می دانند، اینها متأسفانه در انزوا هستند و محرومند و تریبونی برای بیان این گونه از حقایق ندارند،
بنابراین آنچه که باعث می شود این #ظاهرگرایی انجام بشود و ظواهر آموزه های دینی مورد توجه بشود، اما #باطن و روح این مناسک در متن جامعه قرار نگیرد تا از این راه هم دینداران هم غیر دینداران به عظمت و جلال و شکوه این احکام دسترسی پیدا بکنند باعث می شود که چنین انحرافاتی حاصل بشود.
🎙استاد مرتضي جوادي املي
ادامه دارد
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
✅ #اصول و #مبانی رویکرد #تربیتی و تکاملی به #دین
🔺برای اینکه #دین بتواند وجهه تربیتی، معنوی و اخلاقی خویش را به دینداران بنماید:
1⃣دین را باید به عنوان راهنمایی در کنار جامعه دانست و باور به مداخله حداکثری آن در همه شئون زندگی انسان نداشت.
2⃣باید توجه کرد که ترساندن دینداران از عذاب و جهنم و نیز برانگیختن حرص نسبت به پاداش و بهشت هرچند کارکردهایی را دارد اما موانع بزرگی در راه تربیت و انسانیت است و حریت انسان را از او میستاند و اجازه نمیدهد انسان راه تکامل را پیش بگیرد. بندگی به شرط مزد و به داعی ترس و سود به تعبیر روایت مشهور:
🔻 بندگی بردگان و تاجران است و نه بندگی احرار و آزادگان.
انسان آزاده می خواهد با #خویشتنشناسی #خداشناسی و #خداخویی را نصیب برد.
3⃣تمام اوامر و نواهی دین #ارشادی است و جهتش بهبود وضعیت معنوی انسان است و خود انسان کارآمدی آن را بهتر از هر کسی در می یابد. دقیقاً مثل شخصی که نزد پزشک میرود و نسخه ای دریافت میکند و درستی و نادرستی نسخه را از طریق کارآمدی آن و بهبود و عدم بهبود خود تحقیق میکند.
همه اوامر و نواهی دین چون به قصد بهبود وضعیت شخص انسانی است و نه هدفی دیگر به اصطلاح "امر و نهی ارشادی" است و نه "امر و نهی #مولوی".
5⃣آموزهها و اوامر و نواهی دینی اگر قرار باشد به تربیت دیندار بیانجامد، باید هدف دیندار تربیت و تکامل معنوی باشد و نه انجام صرف پاره ای اعمال و #مناسک به نحو #تقليدى.
اگر کسی پنجاه سال نماز بگزارد و اندکی بر رحم و گرم وی افزوده نشود و از غش و غلش کاسته نگردد آیا چنین عبادتی در طریق تربیت بوده است؟ کسانی چون معاویه و عمر سعد و شمر و نیز اعمال دینی را به جا میآوردند اما چون عملشان جهت و هدف نداشت و تقلیدی صرف بود هیچ بهرهای برایشان در بر نداشت.
6⃣در اوامر و نواهی دینی باید به روح حاکم بر عمل توجه شود و نه صورت عمل، زیرا پرداختن به صورت موجب میشود که پای #ظاهرگرایی و آنچه اصطلاحاً حیله شرعی شود باز شود. هرگاه تنها به خود عمل توجه شود و هدفی از انجام اعمال در نظر گرفته نشود؛ گرفتار بحثهای بیهوده درباره جزئیات عمل می شویم و در مواقع خطا از گریزگاههایی صوری استفاده میکنیم. این در حالی است که مراد از تدین صرف انجام مجموعهای از اعمال نبوده و اعمال روی در هدف یا اهدافی عالی داشتهاند.
7⃣به جهت اینکه کارکرد اصلی دین #تربیت است باید توجه داشت که روشهای منتهی به تربیت افراد مختلف بسیار با هم فرق میکند و نمیتوان از روشی واحد برای همگان استفاده کرد.
شیوه های تربیتی هرگز نمی تواند حالت یکنواختی داشته باشند حتی نسبت به یک فرد در حالات مختلف تا چه رسد به اشخاص مختلف در احوال مختلف و حتی نمیتواند یکنواخت باشد نسبت به فرد واحد در یک حال نسبت به زمان و ایام مختلف زندگی او و اگر حالت یکنواختی در امور تربیتی اعمال شد خاصیت خود را در مرود زمان از دست خواهد داد که
👈اگر #عبادت، #عادت شود بیاثر هم خواهد شد...
🖊درسگفتارِ نقد مبانی فقه
مرحوم سیدمرتضی جزایری
سال ۱۳۷۳
🌐منبع: کانال اندیشه معاصر
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
✅شجاعت #شهيد_مطهري در شناسايي و تبيين #اسلام_اموي
اگر متفکر و دردمندی مانند استاد مطهری واکاوی نماید که بعضی افرادی که خود را #شیعه میدانند و مدعی هستند که نماد تشیع در آنها وجود دارد، از نظر فکری و اندیشهای به بنیامیه متصل هستند، اگرچه در ظاهر نسبت به بنی امیه برائت داشته باشد و آنها را مورد لعن و نفرین قرار دهد؛ ولی روح و تفکر او همان است که بنی امیه میگفتند و حمایت میکردند، بیان چنین مطالبی آسان نیست.
این مباحث مربوط به گذشته و دیروز نیست، بلکه مربوط به امروز و نوع دینداری امروز است.
سخن شهید مطهری این است:
⬅️"مىگويند اساس سعادت و نيكبختى، ايمان و اعتقاد است. گاهى برخى از اين گروه، افراط كرده و صرف ادعاى ايمان و در حقيقت انتساب محض را ملاك قضاوت قرار مىدهند؛ مثلا مرجئه در زمان بنى اميه همين فكر را تبليغ مىكردند، و خوشبختانه با انقراض بنى اميه منقرض شدند. در آن عصر، فكر شيعى كه از ائمه اهل بيت (عليهم السلام) الهام مىگرفت نقطه مقابل فكر «مرجئه» بود ولى بدبختانه در اعصار اخير فكر مرجئه در لباس ديگر در ميان عوام شيعه نفوذ كرده است؛
گروهى از عوام شيعه صرفا #انتساب_ظاهرى به امير المؤمنين (ع) را براى نجات كافى مىشمارند و اين فكر عامل اساسى #بيچارگى_شيعه در عصر اخير بشمار مىرود. "😔
📚 مجموعه آثار(عدل الهی)، ج1، ص288
🔻شیعۀ امروز، #مرجئه دیروز
در جامعۀ ما #ظاهرگرایی به شدت در حال توسعه و ترویج است، چون پایههای فکری دارد و این پایههای فکری نیز از بنی امیه ریشه گرفته است و متأسفانه امروزه به عنوان شعائر دینی پذیرفته شده است.
🔻استاد مطهری چنین میگوید:
"آنها (مرجئه) مىگفتند اساس كار اين است كه انسان از نظر عقيده و ايمان كه مربوط به قلب است مسلمان باشد؛ اگر #ايمان كه امر قلبى است درست بود، مانعى ندارد كه عمل انسان فاسد باشد؛ ايمان، كفّاره عمل بد است.
رأى و عقيده مرجئه به نفع دستگاه حاكم بود، يعنى موجب مىشد كه مردم اهميّت زيادى براى فسق و فجورهاى آنها قائل نشوند و آنها را با همه تبهكاريها اهل بهشت بدانند. 😳
مرجئه صريحاً مىگفتند: « #پيشوا هر چند گناه كند مقامش باقى است و #اطاعتش واجب است و نماز پشت سر او صحيح است». به همين دليل خلفاى جور از مرجئه حمايت مىكردند. "
📚 مجموعه آثار(كليات علوم اسلامى)، ج3، ص76.
و در همین مباحث میفرماید:
"در آن وقت عقيدۀ شيعه در نقطه مقابل عقيده مرجئه بود، اما امروز شيعه همان را مىگويد كه در قديم مرجئه مىگفتند. "
📚مجموعه آثار(ده گفتار)، ج25، ص336
↩️در دوران معاصر شخصی را مانند شهید مطهری ندیدم که نسبت به این مسئله اینقدر حساس باشد و در مورد آن بحث کرده باشد که #تفکر_اموی روح دین را از بین میبرد ولی ظاهر را حفظ میکند.
"امويها رفتند ولى مع الاسف عناصر فكر اموى و رژيم اموى باقى ماند و با تغيير، جزء اصول زندگى ما شده. امروز هم #اصول_معاويه اى عامل ديانت را استخدام كرده عليه ديانت، و نمىشود يك كلمه عليه اصول اموى سخن گفت. به اندازه اشكى كه در پاى پيراهن عثمان ريختند، باز مىريزند. "
📚مجموعه آثار(حماسه حسینی)، جلد17، صفحه436
👈جمله آخر نشان میدهد که #استاد_مطهری چه دل پر خونی بابت این موضوع دارد 😢که میگوید:«نمىشود يك كلمه عليه اصول اموى سخن گفت. به اندازه اشكى كه در پاى پيراهن عثمان ريختند، باز مىريزند».
این جمله را شخصیتی مانند شهید مطهری میگوید که در کتابهای خود درباره همه موضوعات اسلامی با شجاعت سخن رانده است، اما اینجا اذعان دارد که سخن گفتن سخت و دشوار است.
پس دو مرحله #سختی وجود دارد؛ یکی در مرحله تحقیق و بررسی و دیگر در مقام تبیین و بیان
⭕بقاي تفكر اموي در شیعیاني كه بني اميه را لعن ميكنند
"براى ما تحقيق در امر حادثه حكومت اموى تنها جنبه تعجب آميز ندارد. اين يك امر سطحى نبوده كه فقط مربوط به سيزده قرن پيش باشد كه بگوييم آمد و رفت. اين، خطرى بود براى اسلام از آن روز تا روزى كه خدا مىداند.
حتماً اگر ما بخواهيم به تاريخ روحيه خودمان رسيدگى كنيم، بايد به تاريخ اموى رسيدگى [كنيم.]
فكر اموى در زير پرده و لفّافه، با فكر اسلامى مبارزه مىكرد. عنصر فكر اموى داخل عناصر فكر اسلامى شد. اى بسا كه در فكر همانهايى كه هر صبح و شام بنى اميه را لعنت مىكنند، عنصرى از فكر اموى موجود باشد و خودشان خيال كنند فكر اسلامى است، و قطعاً اينطور است. "
📚مجموعه آثار (حماسه حسينى)، ج17، ص436.
ایشان در ادامه مثالهایی را مطرح میکنند که اساساً #اشرافیگری اموی چگونه در دل تشیع رسوخ کرد و #بیعدالتی و فاصله طبقاتی و تفاوتها و #تبعیضها و فقرها و محرومیتها #توجیه شدند، در حالیکه توجیه این موارد در سیره امیرالمؤمنین(ع) وجود نداشته است
🖊استاد سروش محلاتي
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛