مروري بر #وصيتنامه_امام_علي ع به امام #حسن ع
🛑قسمت هفتاد:
چه بسا #بصيري كه خطا كند اما #نابينا به مقصد برسد.
🔸لَيْسَ كُلُّ عَوْرَةٍ تَظْهَرُ وَ لَا كُلُّ فُرْصَةٍ تُصَابُ، وَ رُبَّمَا أَخْطَأَ الْبَصِيرُ قَصْدَهُ وَ أَصَابَ الْأَعْمَى رُشْدَهُ.
هر عيبى آشكار نمى گردد و هر فرصتى به چنگ نمى آيد.
چه بسا بينا كه راهش را اشتباه كند، و كور دل به رشد و صواب برسد
✒️ترجمه انصاریان
👈 «چنان نيست که هر عيب پنهانى آشکار شود»
در تفسير اين جمله احتمالاتى است: نخست اينکه اگر افرادى را ظاهراً بى عيب دانستيد زياد به وضع ظاهرى آنها مغرور نشويد، زيرا ممکن است عيوب پنهانى داشته باشند که بر شما ظاهر نگرديده است، بنابراين احتياط را در هر حال از دست ندهيد. اين تفسير را جمعى از شارحان نهج البلاغه پذيرفته اند.
ديگر اينکه انسان اگر ظاهراً خودش را بى عيب ديد نبايد مغرور شود، چرا که بسيارى از عيوب است که جز با تأمل و تفکر آشکار نمى شود همان گونه که در حالات بعضى از بزرگان گفته اند که بعد از مثلا سى سال، ناگهان بر اثر پيشامدى به بعضى از عيوب خود واقف شدند.
احتمال سومى نيز در اينجا وجود دارد و آن اينکه اگر عيوبى داشتى و خود را نسبت به ديگران معيوب تر ديدى، نگران نباش و در اصلاح خويش بکوش، زيرا ديگران هم غالباً #عيوبى دارند که در پنهان داشتن آن مى کوشند.
البتّه اين تفسيرها با هم تضادى ندارند و ممکن است هر سه در مفهوم جمله جمع باشند، هرچند تفسير نخست مناسب تر به نظر مى رسد.
♻«و نه هر فرصتى مورد استفاده قرار مى گيرد»; (وَلاَ کُلُّ فُرْصَة تُصَابُ).
يعنى اگر فرصتى از دست تو رفت زياد غمگين نباش، زيرا گاه فرصت چنان غافلگيرانه است که انسان موفق به بهره گيرى از آن نمى شود، هرچند بايد نهايت کوشش را براى استفاده از فرصت ها به خرج داد و اگر مردم مى توانستند از همه فرصت ها بدون فوت وقت استفاده کنند چهره زندگى بشر بسيار با وضع فعلى متفاوت بود.
اين کلام نورانى درس بزرگى به ما مى دهد، زيرا بسيار ديده ايم افرادى يک عمر براى فرصتى که از دست داده اند غصه مى خورند و مى گويند: اگر فلان روز فلان کار را کرده بوديم چنين و چنان مى شد و اى کاش بيدار بوديم و اين فرصت را از دست نمى داديم. آنها به جاى اينکه به آينده بپردازند دائما اندوه گذشته را مى خورند.
♻ «گاه مى شود که شخص #بينا به خطا مى رود و #نابينا به مقصد مى رسد»; (وَرُبَّمَا أَخْطَأَ الْبَصِيرُ قَصْدَهُ، وَأَصَابَ الاَْعْمَى رُشْدَهُ).
اشاره به اينکه در مورد کارهاى افراد آگاه نيز بينديش و مپندار هميشه آنها بدون ارتکاب خطا راه صواب را مى پويند و نيز درباره کارهاى ناآگاهان بينديش و نپندار که هميشه آنها راه خطا را مى پويند. اى بسا بر اثر عواملى به نتيجه مطلوبى برسند که بينايان نرسيده اند.
📍در روايتى از امام على بن موسى الرضا(عليهما السلام) مى خوانيم که از پدرانش از جدش رسول خدا(صلى الله عليه وآله) چنين نقل کرد: «کَلِمَتَانِ غَرِيبَتَانِ فَاحْتَمِلُوهُمَا کَلِمَةُ حِکْمَة مِنْ سَفِيه فَاقْبَلُوهَا وَکَلِمَةُ سَفَه مِنْ حَکِيم فَاغْفِرُوهَا;
دو سخن شگفت آور است: سخن حکمت آميزى که از سفيهى صادر شود.پس آن را بپذيريد و سخن سفيهانه اى که از حکيمى و دانايى صادر شود پس آن را بر او ببخشيد».
📚 در امالى، ذيل اين حديث چنين آمده است: «فَإِنَّهُ لاَ حَکِيمَ إِلاَّ ذُو عَثْرَة وَلاَ سَفِيهَ إِلاَّ ذُو تَجْرِبَةِ; زيرا هيچ دانايى بدون لغزش و هيچ نادانى بدون تجربه نيست».
✒️شرح آیت الله مکارم شیرازی.
@quranpuyan
#دعاهای_روزانه
🤲 إِلَهِي لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِي لَمْ تَهْدِنِي وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِيحَتِي لَمْ تُعَافِنِي
إِلَهِي مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِي فِي حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي طَلَبِهَا مِنْكَ
معبودم، اگر خواریام را میخواستی، هدایتم نمیکردی و اگر رسواییام را خواسته بودی سلامتیام نمیبخشیدی، معبودم، این گمان را به تو ندارم که مرا در حاجتی که عمرم را در پیگیریاش سپری کردهام، از درگاهت بازگردانی
💫مناجات شعبانیه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_زمر آیات 48 تا 56
📄#صفحه_464
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_464
*❇️* انسان: #خداجو در سختی ها، #ناسپاس در خوشی ها
💠فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَي عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ (49/ زمر)
🌱پس چون سختى و ضررى به انسان رسد ما را مى خواند، سپس همين كه از جانب خود نعمتى به او عطا كنيم گويد: «بر اساس علم و تدبيرم نعمت ها به من داده شده» (چنين نيست) بلكه آن نعمت وسيله ى آزمايش است، ولى بيشتر مردم نمى دانند.
🔹در قرآن بارها از اين مطلب سخن به ميان آمده است كه انسان هنگام خطر به خداوند رو مى كند ولى همين كه از خطر رهايى يافت، خدا را فراموش مى كند و یا رفع سختی ها را معلول عوامل دیگر مانند طبیعت و شانس و ... میداند كه اين نشانه ناسپاسى انسان است.
🔹انسان به قدرى عاجز است كه به مجرّد رسيدن خطر فرياد مى زند. «مَسّ الانسان ضُرّ دَعانا»
🔹تلخى ها، نتيجه ى عملكرد انسان و مايه ى آزمايش است، ولى نعمت ها لطف الهى است. «مسّ الانسان ضُرّ... خوّلناه نعمة منا»
🔹فشارها و حوادث انسان را به ناتوانى خود معترف و فطرت خداجويى را در انسان بيدار و شكوفا مى كنند. «فاذا مسّ الانسان ضُرّ دعانا»
🔹انسان، موجودى ناسپاس است. «خوّلناه نعمة... انّما اوتيته على علمٍ»😔
🔹آنچه مورد انتقاد است ناديده گرفتن لطف خداست، نه آنكه علم و دانش در رشد و توسعه زندگى بى اثر است. «قال انّما اوتيته»
🔹بيشتر مردم نمى دانند كه نعمت ها و تلخى ها وسيله آزمايش هستند تا سپاسگزار و ناسپاس از هم شناخته شوند. «بل هى فتنة ولكن اكثرهم لا يعلمون»
📚 تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_464
❇️از #رحمت خداوند ناامید نشوید!
💠قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (۵۳/زمر)
🌱بگو: «ای بندگان من كه بر نفس خويش اسراف (و ستم) كردهايد! از رحمت خداوند مأيوس نشويد، همانا خداوند همهی گناهان را میبخشد، زيرا كه او بسيار آمرزنده و مهربان است.»
🔷به دنبال تهديدهای مكرری كه در آيات گذشته در مورد مشركان و ظالمان آمده بود در اين آيات راه بازگشت را توأم با اميدواری به روی همه گنهكاران میگشايد زيرا هدف اصلی از همه اين امور تربيت و هدايت است نه انتقامجويی و خشونت، با لحنی آكنده از نهايت لطف و محبت آغوش رحمتش را به روی همگان باز كرده و فرمان عفو آنها را صادر نموده، میفرمايد:" به آنها بگو ای بندگان من كه بر خودتان اسراف و ستم كردهايد از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را میبخشد" كه او بخشنده و مهربان است
🔷دقت در تعبيرات اين آيه نشان میدهد كه از اميدبخشترين آيات قرآن مجيد نسبت به همه گنهكاران است، شمول و گستردگی آن به حدی است كه طبق روايتی امير مؤمنان علی ع فرمود: در تمام قرآن آيهای وسيعتر از اين آيه نيست"
👌و به راستی از كسی كه دريای لطفش بيكران و شعاع فيضش نامحدود است جز اين انتظاری نمیتوان داشت.
از كسی كه" رحمتش بر غضبش پيشی گرفته" و بندگان را برای رحمت آفريده، نه برای خشم و عذاب، غير از اين چشمداشتی نيست.
چه خداوند رحيم و مهربانی و چه پروردگار پر مهر و محبتی!!
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
3⃣4⃣ تدبر در سوره #یوسف
❓در آيه ۴۲، گوينده اذكرني عند ربك كيست؟ ضمير ه در فانساه الشيطان به كه بر ميگردد؟ ايا تقاضاي يوسف از دوست زنداني براي سفارش او در نزد عزيز مصر، با توحيد منافات ندارد؟
وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ {42}
و [يوسف] به آن كس از آن دو كه گمان مى كرد خلاص مىشود گفت مرا نزد آقاى خود به ياد آور و[لى] شيطان يادآورى به آقايش را از ياد او برد در نتيجه چند سالى در زندان ماند {42}
پاسخ ۲ :
و "أُذكرنى عندربّك" پس از جريان تعبير خواب آن دو زندانى بود كه با آن زندانى رهائى يافته آنرا بميان گذاشت كه مرا نزد پادشاه، ياد كن كه چنان جريان درخشانى از زندانى شما يوسف ديده ام و نه يادكن كه مرا از زندان خلاص كند، تا تنها ميانجگيرى باشد، زيرا اصولا ميانجيگرى شخصى زندانى نقشى ندارد، بلكه احياناً تهمت رابيشتر مى كند، چون خودش هم به جرمى زندانى بوده است، وانگهى يوسف پس از مدتها كه در زندان بوده و اكنون تعبير خواب را بعنوانى و حيانى و خارِ العاده بيان نموده، در اين زمينه بر او واجب است كه خود را از اين زندان ـ كه زندان استمرار تهمت است ـ نجات دهد، نه نجات با صرف درخواست آنهم بوسيله يك زندانى، بلكه به دليل آگاهى و حيانى بر تعبير خوابها.
"فَأنساهُ الشيطانُ ذكرَ رِبّه" هم بدين معنى نيست كه شيطان ياد خدا را از خاطر يوسف برد، زيرا اگر چنين بود «فَأنساه» بر «اذكرنى» پيش مى افتاد، بدين معنى كه چون شيطان ياد خدا را از خاطر يوسف بُرد يوسف نيز به رفيق زندانى مشركش متوسل شد تا درخواست او را با پادشاه مشرك در ميان گذارد! ولى درست قضيه به عكس است كه اولا "اذكرنى عند ربك" و سپس "فَأنساه الشيطان ذكر ربه" و در نتيجه "فلبث فى الحين بضع سنين" كه اين سه جريان پيوند و در پى يكديگر بوده است، و نيز يوسف كه در چهار آيه گذشته اين مشركان را به خدا توجه داده چگونه مى شود خود خدا را فراموش كند، وانگهى اصل زندان رفتن يوسف براى فرار از گناه و بخاطر ياد خدا بوده، پس چگونه ممكن است كه حال خداى را فراموش كند.
در پايان نيز "وَادّكر بعد أمّة" در آيه (۴۵) خود دليلى است روشن بر اينكه اين نسيان در «فانساه» نسيان آن زندانى رها يافته بوده كه تذكر يوسف را فراموش كرد، و نه آنكه شيطان در يوسف چنان نسيانى را ايجاد كرده باشد كه بر خلاف كل اين جريانات بوسيله مشركى به مشركى ديگر توسل جويد.
آيه ۵۰ "و قال الملك ائتُونى بِهِ" دليل است بر اينكه خود پادشاه درخواست كرد كه يوسف را بياوريد، ولى يوسف اين تقاضا را نپذيرفت و به فرستاده گفت "ارجع الى ربك" بسوى مربّيت برگرد:، يعنى اولا دست خالى برگرد، و ثانياً درباره جريان آن زنان، از او بپرس، اينها خود دليل ديگرى است كه "اذكرنى عند ربك" توسل به دو مشرك براى بيرون شدن از زندان تن نبوده است، بلكه همانگونه كه ورودش در زندان براى فرار از زندان روح بوده كه مبادا به انحراف جنسى وادار شود، و او را به همين اتهام ظالمانه زندانى كردند،
اكنون كه مدتى از زندانى اش گذشته و دليلى هم بر پاكى خود آورده در صدد است كه آن تهمت كه باعث زندانى شدنش شده بزطرف گردد كه با سربلندى تمام دو جريان نفى و اثبات را طى كند; نخست نفى اتهام و سپس رسيدن به مقام بزرگ در سلطه فرعونى كه در حقيقت بخشى مهم از "لا اله الاالله" را در اينجا پياده كرد، «لا اله» كه نفى كل نسبتهاى ناروا بود و «الاّ الله» شايستگى مقام عزيزى مصر كه همانگونه كه از آيات بعد مى فهميم عزيز مصر بركنار شد و يوسف جاى او را گرفت. و از باب آياتى مانند "وابتغوا اليه الوسيله" وسيله اين نفى و اثبات "اذكرنى عندربك" بود كه در حقيقت يوسف نه تنها كار مرجوح و يا حرامى انجام نداده، بلكه كارش از واجبات رسالتى بوده است، كه اولا اين تهمت بزرگ كه برخلاف عدالت است ـ تا چه رسد به رسالت ـ از او زدوده گردد، پس آنگاه در دستگاه فرعونى اين رسول آسمانى شاغل شغلى بس وحيانى مهم گردد.
در اينجا اين پيام مهم از براى كل شايستگان و مؤمنان تاريخ وجود دارد كه در كل جريانها بايد اين نفى و اثبات را رعايت كنند، نفى ناشايستگى و اثبات شايستگى كه حتى المقدور رهبرى هاى مردم را بدست گيرند، گرچه در ميان مردمى مشرك باشند، چنانكه يوسف و زيراقتصاد در دولت فرعون گرديد تا چه رسد به اينكه رهبرى شايستگان را بدست گيرد كه اگر چنان نكند رهبرى آنان بدست ناكسان خواهد افتاد.
تفسیر فرقان
https://b2n.ir/b35440
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
مروري بر #وصيتنامه_امام_علي ع به امام #حسن ع
🛑قسمت هفتادویک:
♦️در انجام #شر_عجله_نكن چرا كه هروقت بخواهي ميتواني. پس #تامل كن.
♻أَخِّرِ الشَّرَّ فَإِنَّكَ إِذَا شِئْتَ تَعَجَّلْتَهُ،
بدى را به تأخير انداز زيرا كه هر گاه بخواهى مى توان به سوى آن شتافت.
«بدى را به تأخير بيفکن (و در آن عجله نکن) زيرا هر زمان بخواهى مى توانى انجام دهى»; اشاره به اينکه خوبى احتياج به مقدماتى دارد که انسان بايد براى آن #عجله کند در حالى که بدى در هر زمان و در هر شرايط از هر شخصى ساخته است.
👈اين سخن ممکن است به اين معنا باشد که در مجازات ها و توبيخ و سرزنش هاى به حق عجله مکن چرا که در هر زمان ميسّر است شايد بعدا پشيمان شوى و راه بازگشت بر تو بسته شده باشد.
اين احتمال نيز در تفسير جمله بالا به جمله مورد بحث وجود دارد که کنايه از ترک هرگونه شر و بدى به ناحق باشد مثل اينکه گاه بعضى از افراد مى گويند: ما چنان ناراحت شده ايم که مى خواهيم دست به خودکشى بزنيم و ما به آنها مى گوييم خودکشى دير نمى شود و هر زمان ممکن است. بيا تا راه اصلاح مشکلات را جستجو کنيم. به يقين مفهوم اين سخن آن نيست که بعداً اقدام به خودکشى کن، بلکه کنايه از ترک آن است.
♻«بريدن از جاهل معادلِ پيوند با عاقل است»; (وَقَطِيعَةُ الْجَاهِلِ تَعْدِلُ صِلَةَ الْعَاقِلِ).
اشاره به اينکه همان گونه که از ارتباط با عقلا سود مى گيرى از جدايى با جاهلان نيز بهره مند خواهى شد. (مطابق اين معنا جاهل و عاقل مفهوم قطيعه و صله است).
اين احتمال نيز در تفسير اين جمله وجود دارد که اگر #جاهل از تو قطع پيوند کرد هرگز ناراحت مباش، زيرا به منزله اين است که عاقلى با تو رابطه برقرار کند; از زيانش برکنار مى مانى و شر او از تو قطع مى شود. (مطابق اين تفسير، جاهل و عاقل جنبه فاعلى دارد).
✒️شرح: ايت الله مكارم شیرازی
@quranpuyan
.
#آیههاینور
بِسْمِ ٱللهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ
ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ
شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ وَكِيلٌ
این است خدا پروردگار شما، جز او معبودی نیست،
آفریننده همه چیز است ؛ پس تنها او را بپرستید،
و او کارساز هر چیز است.
لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِکُ الْأَبْصارَ
ديدگان او را درنيابد و او ديدگان را دريابد.
🌷سوره مبارکه انعام : آیه ١٠٢ ، ۱۰۳
🆔️ @quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_زمر آیات 57 تا 67
📄#صفحه_465
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_465
❇️#آیات57و58زمر
💠أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (۵۷) أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَی الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ (۵۸/زمر)
🌱يا آن كه (از شدّت اندوه) بگويد: «اگر خداوند هدايتم كرده بود، از پرهيزكاران بودم».
يا هنگامی كه عذاب را ببيند بگويد: «ای كاش برای من بازگشتی بود تا از نيكوكاران میشدم».
🔹مجرم در قيامت، به دنبال تبرئهی خود است. «لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي»
🔹انسان برای نجات و رستگاری به هدايت الهی نياز دارد. «أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»
🔹نشانه پذيرش هدايت الهی، تقوا و پارسايی است. «لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»
🔹در قيامت، ارزش تقوی روشن میشود. «لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»
🔹در قيامت گنهكاران به حال متّقين غبطه میخورند .... لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ
🔹راه پيشگيری از گناه، توجّه دادن به صحنههای خطرناك قيامت است. أَوْ تَقُولَ ... أَوْ تَقُولَ
🔹تقوی و احسان دو وسيله نجات بخش هستند. لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ... فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»
🔹آرزوی گنهكاران در قيامت، بازگشت به دنيا برای احسان (به خود و ديگران) است. «لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»
🔹بازگشت به دنيا محال است. لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً ... (كلمه «لَوْ» در موردی بكار میرود كه انجام آن محال باشد).
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan