eitaa logo
قران پویان
465 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
. مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
.. .ـ🌸💮 برنامه اى براى ها 💮🔶أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ 🔸آنها کسانى هستند که زندگى دنیا را با (از دست دادن) آخرت خریده اند. از این رو از عذاب آنها کاسته نمى شود. و (به هیچ صورت) یارى نخواهند شد. (بقره/86) 🌱🔶این آیات، اگر چه درباره بنى اسرائیل نازل شده، ولى یک سلسله قوانین کلى براى همه ملل دنیا در بر دارد، عوامل زنده ماندن، بقاء و سرفرازى ملت ها و رمز شکست آنان را یادآور مى شود: 🌱الف ـ از دیدگاه قرآن، برقرارى و سربلندى ملت ها در صورتى است که خود را به بزرگ ترین نیروها و قدرت ها متکى سازند، و در همه حال از او مدد بگیرند، به قدرتى تکیه کنند که فنا و زوال در او راه ندارد، و تنها در برابر او سر تعظیم فرود آورند، که اگر چنین کنند از هیچ کس ترس و وحشتى نخواهند داشت و پیدا است چنین مبدئى جز آفریدگار بزرگ نمى تواند باشد، آرى این تکیه گاه خداوند است (لاتَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّه). 🌱ب ـ و از طرف دیگر، براى بقاء و جاویدان ماندن ملت ها همبستگى خاصى بین افراد آنها لازم است، این عمل در صورتى امکان دارد که هر کس نسبت به پدر و مادر خود که شعاع بستگى آنها نسبت به وى نزدیک تر است، و در مرحله بعد نسبت به خویشاوندان، و بعد از آنها نسبت به تمام افراد اجتماع نیکى به خرج دهد تا همه بال و پر یکدیگر باشند مخصوصاً افراد ضعیف را تحت حمایت قرار دهند تا در دامان دشمن نیفتند (وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى... وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً). 🌱ج ـ تقویت بنیه مالى هر ملت، و از بین بردن فاصله طبقاتى نیز در زنده نگاه داشتن روح آن ملت، سهم فراوانى دارد که یک رکن آن پرداختن است (وَ آتُوا الزَّکاةَ) 🔴 : الف ـ قرآن رمز شکست و فناى ملت ها را در به هم خوردن این همبستگى و پدید آمدن کشمکش ها و جنگ هاى داخلى مى داند، ملتى که در برابر هم صف آرائى کنند و سنگ تفرقه در میانشان انداخته شود، و به جاى کمک به یکدیگر به جان هم بیفتند و در پى تصرف اموال و سرزمین هاى هم بر آیند، و براى ریختن خون یکدیگر آستین ها را بالا زنند و هر دسته براى آواره ساختن دیگرى قد برافرازند، دیر یا زود نابود ،و کشورشان ویران مى گردد. (لاتَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لاتُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ...). 🔻ب ـ یکى دیگر از عوامل سقوط ملت ها همان تبعیض در اجراى قوانین است، که هر قانونى حافظ منافع شخصى شان باشد اجراء کنند و آنچه به سود جامعه است فراموش نمایند (أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْض). 💢👈و این است علل رشد و شکست ملت ها از دیدگاه . 💫تفسیر نمونه 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 1⃣1⃣ تدبر در سوره 🔹پیام های سوره کوثر از تفسیر نور ۱- خداوند به وعده های خود عمل می کند.در سوره ضحی،خداوند وعده ی عطا به پیامبر داده بود: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی[41]پروردگارت در آینده عطائی خواهد کرد که تو راضی شوی.در این سوره می فرماید:ما به آن وعده عمل کردیم. «إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» ۲- فرزند و نسل عطیّه الهی است. «إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» ۳- نعمت ها حتّی برای پیامبر اسلام مسئولیّت آور است. «أَعْطَیْناکَ ... فَصَلِّ» ۴- در قرآن به نماز یا سجده شکر سفارش شده است. «فَصَلِّ» ۵- تشکّر باید فوری باشد. «فَصَلِّ» (حرف فاء برای تسریع است) ۶- در نعمت ها و شادی ها خداوند را فراموش نکنیم. «أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ» ۷- آنچه می تواند به عنوان تشکّر از کوثر قرار گیرد،نماز است. «فَصَلِّ» (نماز جامع ترین و کامل ترین نوع عبادت است که در آن هم قلب باید حضور داشته باشد با قصد قربت و هم زبان با تلاوت حمد و سوره و هم بدن با رکوع و سجود.مسح سر و پا نیز شاید اشاره به آن باشد که انسان از سر تا پا بنده اوست.در نماز بلندترین نقطه بدن که پیشانی است،روزی سی و چهار بار بر زمین ساییده می شود تا در انسان تکبّری باقی نماند.حضرت زهرا علیها السلام در خطبه معروف خود فرمود:فلسفه و دلیل نماز پاک شدن روح از تکبر است. «تنزیهاً لکم من الکبر») ۸- دستورات دینی،مطابق عقل و فطرت است.عقل تشکّر از نعمت را لازم می داند،دین هم به همان فرمان می دهد. «فَصَلِّ لِرَبِّکَ» ۹- چون عطا از اوست: «إِنّا أَعْطَیْناکَ» تشکّر هم باید برای او باشد. «فَصَلِّ لِرَبِّکَ» ۱۰- قربانی کردن،یکی از راههای تشکّر از نعمت های الهی است.(زیرا محرومان به نوایی می رسند.) «وَ انْحَرْ» ۱۱- هر که بامش بیش برفش بیشتر.کسی که کوثر دارد،ذبح گوسفند کافی نیست باید شتر نحر کند و بزرگ ترین حیوان اهلی را فدا کند. «وَ انْحَرْ» ۱۲- رابطه با خداوند بر رابطه با خلق مقدّم است. فَصَلِّ ... وَ انْحَرْ ۱۳- انفاقی ارزش دارد که در کنار ایمان و عبادت باشد. «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ» ۱۴- شکرِ عطا گرفتن از خدا،عطا کردن به مردم است. أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ ... وَ انْحَرْ ۱۵- نمازی ارزش دارد که خالصانه باشد، «لِرَبِّکَ» و انفاقی ارزش دارد که سخاوت مندانه باشد. «وَ انْحَرْ» ۱۶- دشمنان پیامبر و مکتب او ناکام هستند.(کلمه شانِئ اسم فاعل است و شامل هر دشمنی در گذشته و حال و آینده می شود.اگر می گفت: «من شانک هو الابتر» تنها کسانی را که در گذشته دشمنی کرده اند شامل می شد و اگر می گفت: «من یشونک هو الابتر» تنها دشمنان آینده را در برمی گرفت. «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» .) ۱۷- توهین به مقدّسات،توبیخ و تهدید سخت دارد. «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» ۱۸- زود قضاوت نکنیم و تنها به آمار و محاسبات تکیه نکنیم که همه چیز به اراده خداوند است.(مخالفان،با مرگ پسر پیامبر و داشتن پسران متعدّد برای خود،قضاوت کردند که پیامبر ابتر است،ولی همه چیز برعکس شد.) إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ ... إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
قران پویان
✴️مروری بر مسئولیت مردم و در برابر حکومت ظالم در ( ع) در منا 🔖شرح فراز هشتم 🔴خطبه‌ی اباعبدالله الحسین(ع) با سه محور درباره‌ی ، و به‌پایان‌ رسید. امام حسین(ع) این خطبه را در جهت تبیین وضع جامعه‌ی اسلامی و تحلیل علل و عوامل انحطاط جامعه بیان فرمودند. در پایان این خطبه، حضرت در چند جمله‌ی کوتاه به موضوع دیگری می‌پردازند و آن مسأله‌ی امامت و اختلافی است که بین حضرت و دستگاه حاکمه وجود دارد و اهدافی که امام(ع) در مبارزات اجتماعی و سیاسی خود دنبال می‌کنند ✅ حاکم و قاضی خداست! مطلب اولی که اباعبدالله (ع) در این‌جا مطرح فرمودند، این است که اختلافی بین ما و دستگاه حاکمه در موضوع امامت وجود دارد. رسیدگی به این اختلاف و نزاع، در عالم آخرت اتفاق می‌افتد و خداوند دراین‌باره حکم خواهد فرمود: «فَاللَّهُ الْحَاکِمُ فِیمَا فِیهِ تَنَازَعْنَا وَ الْقَاضِی بِحُکْمِهِ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَنَا» حضرت در مسأله‌ی ظلم و تعدی به حقوق مردم به‌صراحت به میدان می‌آیند و اعتراض دارند و به علماء سوء هم نسبت به سکوت آنها در برابر این ظلم اعتراض می‌کنند و در این جایی که پای حقوق مردم است، حضرت صریح هستند و مخالفت آشکار دارند اما آن‌جایی که پای حق شخص خود و امامت حضرت در میان است، حضرت به‌صورت صریح و آشکار آن را مطرح نمی‌کنند و به یک اشاره اکتفا می‌کنند و به‌صورت ضمنی اشاره می‌کنند که ما هم حقی داریم و این حق تضییع شده است (ولی به فردای قیامت محول می‌شود). حضرت با این اشاره می‌فهمانند که من در این اعتراض و انتقاد به دستگاه حکومت، از زاویه‌ی حق خودم سخن نمی‌گویم و درصدد احقاق حق خودم نیستم بلکه از زاویه‌ی حق مردم و دفاع از مردم مظلوم سخن گفتم و آن‌چه مربوط به خودم هست را مسکوت می‌گذارم و محول به عالم آخرت می‌کنم. ✅ دفع یک اشکال!آیا همه اختلافات را به خدا واگذار کنیم؟ البته این به‌معنای آن نیست که ما بی‌تفاوت باشیم باتوجه به فرمایش امام حسین(ع) که: «فَاللَّهُ الْحَاکِمُ فِیمَا فِیهِ تَنَازَعْنَا وَ الْقَاضِی بِحُکْمِهِ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَنَا»، صحبت از این‌ است که چه اختلافاتی به عالم آخرت محول می‌شود تا به‌عکس معلوم شود چه اختلافاتی باید در عالم دنیا تکلیفش معلوم شود چون همه‌ی اختلافات مربوط به عالم آخرت نیست و یک‌سری اختلافات هست که در عالم دنیا باید حکم آن مشخص شود. ✅ جرایم پنهان قسم دوم از اختلافاتی که باز محول به عالم آخرت می‌شود، آن جرائمی است که در پنهانی اتفاق افتاده است. برخی از جرائم، جرائم آشکار است. جرم مشهود در محکمه به‌اثبات می‌رسد و بعد مجازاتی که برای آن مقرر شده اعمال می‌شود ولی برخی از جرائم مشهود نیست. آیا حکومت موظف است از جرائم مخفی و غیرمشهودی که اتفاق می‌افتد تحقیق و تجسس کند، مخصوصاً وقتی‌که مربوط به تضییع حقوق مردم نباشد؟ اگر کسی شرب خمر کرد (که یک جرم است ولی تضییع حق دیگری نشده است) یا اگر کسی روزه‌خواری کرد، آیا حکومت باید مأمور بگذارد و تجسس کند تا اگر اثبات شد مجرم را مجازات کند؟ نه! امیرالمؤمنین علی(ع) به مالک می‌فرمایند: مالک آن‌چه که علنی و آشکارست، باید رسیدگی کنی و حکومت موظف به ان است و آن‌چه که مخفی اتفاق می‌افتد، مربوط به خداست. خدا خواست مجازات می‌کند، نخواست مجازات نمی‌کند و به‌هرحال مربوط به شما نمی‌شود. جمله‌ی حضرت در عهدنامه مالک اشتر این ا‌ست؛ «فَلاَتَکْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْک مِنْهَا» جناب مالک درصدد کشف آن گناه و معاصی که از تو پنهان است، برنیا، مأمور نگذار، شنود نگذار، دوربین مخفی نگذار و بعد که در اثر تجسس و شنود، این اطلاعات را کشف کردی، این‌ها را برملا نکن و در تلویزیون و رادیو نشان نده. هرچه که در پنهان اتفاق افتاده است، باید پرده‌ی حجب و حیاء بر آن باشد. اما مسئولیت حکومت این است؛ «فَإِنَّمَا عَلَیک تَطْهِیرُ مَا ظَهَرَ لَک» آن فساد و گناهی‌ که علنی و آشکار است را پاک کند. نگو من می‌خواهم مردم را به بهشت ببرم و لازمه‌ی به بهشت بردن، این است که در خفاء هم مرتکب گناه نشوند. یکی از پیامدها و تالی‌فاسدهای به بهشت بردن مردم، این ا‌ست که چون بهشت صرفاً مربوط به اعمال ظاهری انسان نمی‌شود، اگر کسی می‌خواهد به بهشت ببرد، هم باید ظاهر را درست کند و هم باطن را. ولی حضرت می‌فرمایند: نه، این‌ها ربطی به تو ندارد و تو فقط و فقط نسبت به ظاهر، مسئولیت داری. اصلاً سؤال و پرسش این‌که تو در خلوت خودت چه ارتباطی داشته‌ای و چه کار کردی، این سؤال هم حرام است و مشمول «و لاتجسّسوا»(سوره حجرات، آیه۱۲) قرار می‌گیرد. خداوند است که به این امور مخفی زندگی بشر خودش حکم می‌کند: «وَ اللهُ یحْکمُ عَلَی مَا غَابَ عَنْک» و حکم در این زمینه‌ را به حاکمان در عالم دنیا واگذار نکرده است. 🎙استاد سروش محلاتي . ادامه در 👇👇 @quranpuyan
قران پویان
✴️مروری بر مسئولیت مردم و #علما در برابر حکومت ظالم در #خطبه_امام‌حسین ( ع) در منا 🔖شرح فراز هشتم
💫👈ادامه شرح فراز هشتم حسين در منا ✅ برخی اختلافات دینی، سیاسی و اجتماعی برخی از اختلافات دنیوی، سیاسی و اجتماعی‌ است که زمان آن گذشته و طرح این اختلافات، برای جامعه اثر مفیدی ندارد و باید اغماض کرد و به آینده واگذار کرد. اختلاف دنیایی است، تضییع حقی هم صورت گرفته است و قاعدتاً باید در دنیا این مسأله پیگیری شود ولی پیگیری این اختلافات، مفاسدی در جامعه دارد و از اتفاقی که افتاده است باید غمض عین کرد تا این‌که حقیقت در عالم آخرت مشخص شود و کسی‌که ظلم و تعدی کرده است، آن‌جا مشخص و محکوم شود. این هم یک قاعده است که کسی که ذی‌حق است و برای دفاع از خود و احقاق و پیگیری حق خود حق دارد، درعین‌حال باید مواظب باشد این احقاق حق چه آثاری در جامعه به‌جا می‌گذارد. ✅مساله زنده امام حسین(ع)، و ، نه حق خویش 👈مسأله‌ی زنده برای امام حسین(ع) هم این حاکمان زنده‌اند و حضرت صریح با آن‌ها صحبت می‌کنند. مسأله‌ی زنده برای امام حسین(ع) این عالمان بی‌عمل و ناشایسته و این وعاظ السلاطین هستند که در حواشی حاکمان جور قرار گرفتند و آن‌ها را با سکوت خودشان تقویت می‌کنند. دردها و محرومیت‌های مردم برای امام حسین(ع) مهم است و آن را هم مطرح کردند. این‌ها را باید مطرح کرد و حضرت هم مطرح کردند و به‌صراحت نظر دادند که آن‌چه مربوط به دستگاه خلافت و فساد و ظلم آن‌هاست، بگویید، آن‌چه را که مربوط به عالمان سوء است، بگویید، آن‌چه که مربوط به مظلومیت و محرومیت مردم است، بگویید اما یک مسائلی هم ما به‌عنوان شخص داریم، حضرت این‌ها را با اشاره عبور کردند: «فَاللَّهُ الْحَاکِمُ فِیمَا فِیهِ تَنَازَعْنَا وَ الْقَاضِی بِحُکْمِهِ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَنَا». 🔺👈 متأسفانه عده‌ای از این مسیر منحرف می‌شوند. مثلاً دنبال این می‌گردند که امیرالمؤمنین(ع) در دوران حکومت خودشان (به‌خصوص) و همین‌طور قبل از آن، چندبار به حادثه‌ی یا آیه ولایت یا آیه مباهله استناد فرمودند؟❓ مشکل‌شان این‌ است! دنبال این‌ هستند که شخصیت علی بن ابی‌طالب(ع) را از این راه بشناسند که اگر حضرت به حادثه‌ی غدیر زیاد استناد کرده باشند معلوم می‌شود که خیلی مهم است. نه عزیز من! واقعه‌ی غدیر در جای خود درست است و حرفی در آن نیست. اما اهمیت و عظمت امیرالمؤمنین(ع) به این نیست که به واقعه‌ی غدیر استناد کرده است یا نه، ↩️بنده می‌خواهم عرض کنم که عظمت و امتیاز امیرالمؤمنین(ع) این است که براساس این مبنا (که بدست آوریم)، فراتر از این مسائل فکر می‌کند و عمل می‌کند. افق فکر او و مطالبات او، افق بالاتری‌ است. این‌که افراد، اختلافات‌ و تضییع‌ حقوق‌شان را در سینه‌های خود‌شان نگه می‌دارند و هرگاه سخن می‌گویند، آثار آن کینه‌ها و اختلافات درونی دائماً در مسائل مختلف ظهور و بروز می‌کند، نشان‌دهنده‌ی ضعف نفس آنهاست. اگر کسی هم این مسائل را مطرح می‌کرد، حضرت علی(ع) دنبال نمی‌کردند و کم‌تر به این مسائل می‌پرداختند و در حد این‌که اصل حقیقت فی الجمله باقی بماند و کسانی‌که می‌خواهند با حقایق آشنا شوند حضرت گاهی می‌فرمودند. اما نه اینکه آن را به‌صورت مسأله در جامعه درآورد و ذهن مردم را درگیر کرد و طبقات مختلف، جناح‌ها، گروه‌ها، اقشار مختلف را با هم‌دیگر به اختلاف انداخت، بگو مگو در جامعه به‌وجود آورد. 🎙استاد سروش محلاتي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
الْحَمْدُ لِلّٰهِ عَلَىٰ كُلِّ نِعْمَةٍ كانَتْ أَوْ هِيَ كائِنَةٌ. خدا را ستایش بر هر نعمتی که بوده یا خواهد بود. @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات89 تا 93 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
. مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
.. .89 ♦️خود بوده، خود شدند! ‌ 💮🔶وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ ۚ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ 🔹و هنگامى که از طرف خداوند، کتابى براى آنها آمد که هماهنگ با نشانه هایى بود که با خود داشتند، و پیش از این، به خود نوید (آمدن این کتاب و) پیروزى بر کافران را مى دادند، با این همه، هنگامى که این (کتاب، و پیامبرى) را که شناخته بودند نزد آنها آمد، به او کافر شدند. پس لعنت خدا برکافران باد! (بقره/89) 🔸باز در این آیات، سخن از یهود و ماجراهاى زندگى آنها است، آنها ـ همان گونه که در شأن نزول آمده است ـ با عشق و علاقه مخصوصى براى ایمان به رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در سرزمین مدینه سکنى گزیده بودند، و نشانه هاى پیامبر(صلى الله علیه وآله)را در کتاب آسمانى خود تورات مى خواندند، و با بى صبرى در انتظار ظهورش بودند ولى هنگامى که از طرف خداوند کتابى (قرآن) براى آنها آمد، که موافق نشانه هائى بود که با خود داشتند و پیش از این به خود نوید پیروزى بر کافران را مى دادند، با این همه، هنگامى که این (کتاب و پیامبرى) را که (از قبل) شناخته بودند، نزدشان آمد، نسبت به او کافر شدند (وَ لَمّا جاءَهُمْ کِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذینَ کَفَرُوا فَلَمّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ). لعنت خداوند بر کافران باد ! (فَلَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْکافِرینَ). 👈آرى، گاه انسان عاشقانه، به دنبال حقیقتى مى دود، ولى هنگامى که به آن رسید و آن را مخالف منافع شخصى خود دید، بر اثر هوا پرستى به آن پشت پا مى زند و آن را وداع مى گوید، بلکه گاه به مخالفتش بر مى خیزد. 📚تفسیر نمونه 🆔@quranpuyan
.. .90 .🔶 بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلى‌ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلى‌ غَضَبٍ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ‌«بقره:90» - [يهوديان متعصّب و متكبّر] خود را به بد بهايي [از غرور و حسادت] فروختند 190 كه به آنچه خداوند [بر پيامبر اسلام] نازل كرده منكر مي‌شوند. [آنها انتظار دارند نبوّت در انحصار نژاد خودشان باشد و] برتري‌طلبي باطل مي‌كنند 191 از اين كه خداوند [آيات و حقايقي] از فضل خويش را بر هر كه از بندگانش كه بخواهد [=شايسته بداند] نازل مي‌كند [نه الزاماً بني‌اسرائيل]. پس [به خاطر چنين خصلتي] به خشمي فراز خشمي [فزاينده] گرفتار شدند 192 و براي كافران [=انكار كنندگان حق از هر ملت و آييني] عذابي خواركننده است.193 __ 🔹190- سرماية هر كسي در بازار زندگي عمر محدودي است كه تجديد و تكرار نمي‌گردد، به تعبير امام علي(ع)، بهاي عمر بهشت و رضوان الهي است، به كمتر از آن نفروشيد. تا خريدار چه كالاهايي باشيم؟ كساني خريدار آنچه رنگ خدا داشته و به كار خدمت به خلق و رشد و كمال خود آيد هستند و تعداد بيشتري با تنگ‌نظري و تعصّب خريدار كالاي كفر در انواع حرص و حسد، دشمني و فتنه‌جويي، جنگ افروزي و جبّاريت‌اند. 🔸191- «بَغْيًا» طلب کردن چيزي با تجاوز به حقوق ديگران است. فرعون قوم بني‌اسرائيل را پس از فرار شبانة آنها با لشكريانش تعقيب كرد تا تنبيه و شكنجه كند. قرآن اين عمل را «بغي» ناميده است [يونس 90 (10:90)- ...فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا...]. فعل بَغْيًا [به صورت نكره] 6 بار در قرآن آمده كه 5 بار آن دربارة بني‌اسرائيل است. اختلافات دروني 12 تيرة آنها نيز از همين خوي برتري‌طلبي متجاوزانه و رقابت بر سر قدرت و ثروت بوده است. در قرآن 4 بار تكرار شده كه اختلافات آنها نه از سر ناآگاهي، بلكه پس از آگاهي و به دليل خوي تجاوز و دشمني بوده است [آل‌عمران 19 (3:19) و 213 (3:213) ، بقره 213 (2:213) ، شوري 14 (42:14) ]. 🔹192- به سخن شيرين حافظ: درخت دوستي بنشان كه كام دل به بار آرد نهال دشمني بركن كه رنج بي‌شمار آرد. تاريخ و تجربيات حدود چهار هزار سالة بني‌اسرائيل، با اختلافات و جنگ‌هاي ريشه‌دار دروني ميان 12 تيرة اصلي و درگيري و دشمني با همسايگان، سرنوشت اين قوم را به آوارگي و درماندگي رقم زده است، مگر در مقاطعي كه يا استعمارگران از مظلوميت آنان پلي براي رسيدن به اهداف خود ساخته و اسكان و اقتدارشان بخشيده‌اند، يا خود، به رغم اقليتشان، با هوشمندي و حميّت كنترل منابع قدرت، ثروت و اطلاعات و تبليغات را در چنگ گرفته و ديگران را به جان هم انداخته‌اند و [به شهادت تاريخ] هر دم به خشمي ناشي يا افزون بر خشمي گرفتار شده‌اند. صرف نظر از اقليتي خداجوي و خدمتگزار، اكثريت دنياپرست اين قوم، به تعبير قرآن، هركجا كمين كرده‌اند به ذلّت گرفتار شده‌اند، مگر با [چنگ زدن] به ريسمان خدا يا ريسمان مردم [ملت‌هاي ديگر] و... آل‌عمران 112 (3:112) . 🔸193- اين قاعده‌اي كلي است كه هر ملتي حقايق و نظامات جهان را ناديده بگيرد و غافل گردد، به خواري و زبوني و زير دستي ملت‌هاي مجاور گرفتار مي‌شود. 💫تفسیر بازرگان 🆔@quranpuyan
.. .91 . 🔴- . 💮🔶وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ يَكْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‌«91بقره» 🔹و هنگامى كه به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل كرده ايمان آوريد، گويند: ما تنها به چيزى ايمان مى‌آوريم كه بر (پيامبر) خودمان نازل شده باشد و به غير آن كافر مى‌شوند، در حالى كه آن (قرآن) حقّ است و آنچه را (از تورات) با ايشان است، تصديق مى‌كند. بگو: اگر (به آياتى كه بر خودتان نازل شده) مؤمن بوديد پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين به قتل مى‌رسانديد؟! (آیه 91)- نژادی یهود! در تفسیر آیات گذشته خواندیم که یهود به خاطر این که این پیامبر از بنی اسرائیل نیست، و منافع شخصی آنها را به خطر می‌اندازد از اطاعت و ایمان به او سر باز زدند. ♦️🔻در تعقیب آن در این آیه به جنبه تعصّبات نژادی یهود که در تمام دنیا به آن معروفند اشاره کرده، چنین می‌گوید: «هنگامی که به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل فرموده ایمان بیاورید، می‌گویند: ما به چیزی ایمان می‌آوریم که بر خود ما نازل شده باشد (نه بر اقوام دیگر) و به غیر آن کافر می‌شوند» (وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَراءَهُ). 👈آنها نه به انجیل ایمان آوردند و نه به قرآن، بلکه تنها جنبه‌های نژادی و منافع خویش را در نظر می‌گرفتند «در حالی که این قرآن حق است و منطبق بر نشانه‌های و علامتهایی است که در کتاب خویش خوانده بودند» (وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ). ↩️پس از آن پرده از روی دروغ آنان برداشته و می‌گوید: اگر بهانه عدم ایمان شما این است که محمد صلّی اللّه علیه و اله از شما نیست پس چرا به پیامبران خودتان در گذشته ایمان نیاوردید؟ «بگو: پس چرا آنها را کشتید اگر راست می‌گویید و ایمان دارید»؟! (قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ). 📚تفسیر نمونه 🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 2⃣1⃣ تدبر در سوره 🔹نکات سوره کوثر از تفسیر عبدالعلی بازرگان إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ به راستي كه ما(۲) به تو كوثر(۳ ) [=سرچشمة جوشان / خير بسيار و فزاينده] داده‌ايم. __ ۱ - (پیشگفتار این سوره) ۲ - ضمير متكلم جمعي «نا» [در: إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ، به جاي‌ اِنّي اَعطَيتُكَ] دلالت بر نقش عوامل متعددي [از جمله فرشتة وحي و گيرندة آن] در اعطاي كوثر به مشيّت الهي مي‌كند، يك طرف «فاعليت» مطلق است و طرف ديگر «قابليت» كه در ظرفيت گسترش يافتة خود به مدد واسطه‌هاي غيبي، كوثر را جاري مي‌سازد. ۳ - اگر سورة «تكاثر» كه پيش از سورة كوثر در اوايل سال اول بعثت [چهارمين گروه تنزيل پس از سوره‌هاي علق، مدثر و عصر] نازل شده، كثرت‌گرايي مادّي را، كه در باب تفاعل [تكاثر] دلالت بر رقابت با ديگران مي‌كند، مذمّت كرده، در اين سوره از «كوثر، كه ذاتي و زيادشدني و خودجوش و خدا داد است ياد مي‌كند. كوثر صفت مبالغه است كه مصاديق بي‌شمار دارد و مفسرين تا ۲۶ مورد را ذكر كرده‌اند. مثل: نهري در بهشت، كثرت اولاد رسول، كثرت پيروان، فضايل بي‌شمار قرآن، ترفيع ياد و مقام پيامبر و... گرچه همة اين موارد مي‌توانند زيرمجموعه‌اي از كوثر باشند، اما به نظر مي‌رسد معرفه ذكر شدن «الكوثر» نشانة معيّن و مشخص بودن آن براي پيامبر بوده است. درست است كه آن كوثر [خير فزاينده و بي‌انتها] مصداقي همانند قرآن و شريعت اسلام ندارد، ولي چه كسي مي‌تواند انكار نمايد كه پس از رحلت پيامبر، بخصوص در دوران بني‌اميه، بني‌مروان و بني‌عباس كه دشمنان ديروز يا دنياطلبان رياكاري به نام اسلام و به ادّعاي جانشيني [خليفه] رسول‌الله به قدرت رسيده بودند، اين امانت عمدتاً بر دوش اهل‌بيت پيامبر به نسل‌هاي بعد منتقل گرديد. نكتة بسيار مهم اين كه برخلاف رسومات و فرهنگ قبيله‌اي اعراب كه بقاي نام و ثروت شخص را در نسل مذكر او مي‌پنداشتند، نسل پيامبر اسلام(ص) از دختر او فاطمه زهرا[س] تداوم يافته است. آخرين آية اين سوره و سياق آن به طور طبيعي به مَحمِل و مَركَب انتقال اين پيام، و بريده و بي‌اثر ماندن دشمنان پيامبر اشاره دارد. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
قران پویان
⭕️مروری بر مسئولیت مردم و در برابر در ( ع) در منا 🔖🖊شرح : بخش آخر ✅ اهداف (ع) اباعبدالله(ع) بعد از این‌که مسائل مختلف جامعه‌ی اسلامی را با نگاه عمیق خود مورد بررسی قرار دادند، کلام خود را با یک خطاب نسبت به حق‌تعالی به‌پایان رساندند .حضرت در جنبه‌ی سلبی فرمودند که من قدرت‌طلب و ریاست‌طلب و به دنبال ثروت و مال دنیا نیستم اما از جنبه‌ی ایجابی، چرا حضرت در صحنه‌ی سیاست و مقابله‌ی با دستگاه حکومت وارد شدند؟ حضرت به دنبال قدرت نیستند اما عمل حضرت، چه اهدافی را دنبال می‌کرد؟ حضرت چهار نکته را بیان فرمودند. ✅ • بازگشت به سرچشمه‌های اصیل اسلامی؛ 🔶«لَکِنْ لِنُرِیَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ» علائم و نشانه‌های دین در جامعه باید دیده شود. من می‌خواهم امور جامعه تغییر پیدا کند تا این‌که در جامعه، دین به حاکمیت برسد. از زمانی‌که پیغمبر اکرم(ص) از دنیا رفتند تا زمان ایراد این خطبه امام حسین(ع) ، حدود نیم‌قرن گذشته است و مسیر جامعه‌ی اسلامی از ریلی که این قطار در آن حرکت کرده و از آن اهداف دینی که پیغمبر اکرم(ص) در عصر خودش برای مردم توضیح داد، فاصله گرفته است. این جمله‌ی حضرت، اشاره‌ی به این است که خدایا! ما می‌خواهیم مسیر جامعه را به آن اسلام واقعی و حقیقی برگردانیم. این‌که برخی از بزرگان ما (مثل علامه مجلسی(ره)) این جملات را اشاره به بدعت‌ها می‌دانند، مطلب درستی ا‌ست. اگر ما توجه داشته باشیم که بعد از پیغمبر(ص) تغییر گسترده‌ای در احکام به‌وجود آمد که امیرالمؤمنین علی(ع) تعبیرات عجیبی در مورد آن‌ دارند و می‌فرمایند: اگر دین را به‌مثابه‌ی ظرف در نظر بگیرید، این ظرف را وارونه کردند و همه‌ی محتوای آن بیرون ریخت و مانند پوستین وارونه آن را پوشیدند (قبلا هم اشاره شد که علامه شرف‌الدین(ره) در “النص و الاجتهاد” صد مورد از این تغییراتی که در دین اتفاق افتاد را شماره کرده است). ✅ • 👈جمله‌ی دوم: «وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ» خدایا! من می‌خواهم اصلاح را در شهرهایت آشکار کنم. در همان زمانی هم که فساد حاکم است، ممکن است در گوشه و کنار جامعه، علائمی از صلاح دیده شود و انسان‌های صالح و شایسته‌ای وجود داشته باشند و در هر شرایطی هم شایسته عمل کنند ولی آن‌چه را که امیرالمؤمنین(ع) و امام حسین(ع) می‌فرمایند این‌ است که «نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ» هدف این‌ است که اصلاح در میان مردم و در شهرها آشکار باشد. یعنی کسی‌که وارد این جامعه می‌شود، بدون این‌که نیاز به توجیه و توضیح باشد، صلاح را در این جامعه ببیند و صلاح به‌عنوان یک واقعیت در معرض ظهور برای همه باشد، نه این‌که جامعه را بزک کرده باشند. معلوم می‌شود این جامعه، جامعه‌ای بوده که در آن آشکار بوده و اباعبدالله الحسین(ع) می‌فرمایند من می‌خواهم را آشکار کنم. 🎙استاد سروش محلاتی ادامه دارد👇👇 @quranpuyan