#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_41
❇️آيا بنشينيم تا خدا شر #متجاوزان و #فاسدان را بكَنًد؟
💠 فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَـوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَـمِينَ "بقره/251"
🌱 پس [با چنين روحيه و توكلي] به اذن الهي آنان را درهم شكستند و داوود [كه سرباز مؤمن و شجاعي در سپاه طالوت بود] جالوت را به قتل رساند و خدا [به دليل لياقتهايش، بعدها] به او فرمانروايي [=قدرت] و حكمت داد و آنچه ميخواست به او آموخت. و اگر [قانونمندي] دفع الهيِ برخي از مردم [ستمگر] توسط برخي ديگر [از حقطلبان] نبود، زمين را حتماً تباهي [=گسيختگي عمومي] فرا ميگرفت، اما خدا بر جهانيان صاحبِ فضل [=برتريبخشی و برتر آورنده از مشكلات] است.
🔷 دست قدرت خدا از آستين آزادگان ملتها بيرون ميآيد. اين خود مردم هستند که بايد غيرت به خرج دهند و با اتّحاد و همبستگي ملي، ستمگران را از مواضع قدرت برانند.
نسبت دادن امر دفاع به خدا [دَفْعُ اللهِ]، در حالي که او دخالت مستقيم نميکند، دلالت بر ويژگيهايي در روح و روان ملتها ميکند که اگر در معرض ظلم و ستم قرار گيرند، همچون گياهان و حيوانات، به تدريج، سيستم دفاعي آنان، غيرتها و قدرتهاي ذاتيِ خاموش شدهاي را برميانگيزد و به فعليت و تحرک وا ميدارد.
اين همان ياري خدا به کساني است که [بندگان] او را ياري ميکنند.
🔷 وقتي ملتي بيدار شد و به حرکت درآمد، نظاماتي که خدا در جوامع انساني مقدّر کرده، به ياري او ميآيند. آيات 38 تا 40 سورة حج نيز دقيقاً به همين قانونمندي دفع الهي اشاره كرده است.
فساد کلمه جامعي است که شامل هر نوع آشفتگي و نابساماني و فقدان نظم و تعادل ميگردد. بازداشتن بندگان از حقوقي که خالق آنها مقرّر داشته ، هم فسادي است که جامعه را از تعادل دور ميسازد.
🔷 اراده وفضل الهى از راه عوامل طبيعى عملى مىشود.
«دَفْعُ اللَّهِ ... بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ»
اگر در برابر متجاوز و ظالم دفاع صورت نگيرد، فساد و تباهى زمين را فرا خواهد گرفت. «لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ ... لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ»
📚تفاسير نور و بازرگان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
2⃣4⃣ تدبر در سوره #نمل
🔹نکات سوره نمل از تفسیر عبدالعلی بازرگان
نمل : ۴۳
وَصَدَّهَا مَا كَانَت تَّعْبُدُ مِن دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِن قَوْمٍ كَافِرِينَ
ـ [اما] آنچه به جای خدا بندگی ميکرد، او را [از پرستش خدای يکتا] باز داشته بود و هر آينه از قومی ناسپاس بود. ۵۶
۵۶- اصل بيستم: «نقش جامعه در انحراف تودهها». مشکل اصلی ملکه سبا، به رغم آمادگی ذاتی او برای تسليم به حق،
۱- غلبه باورهای شرکآميز تاريخی جامعه در مهرپرستي،
۲- تعلق او به جامعهای بود که در سير کفر و ناسپاسی طی طريق کرده بودند. اين دو عامل نيرومند که اولی بر اعتقادات و فرهنگ منحط [ذهنيات]، و دومی بر عادت در پيروی از رفتار جمعی و تقليد ناخودآگاه از پسند عامه دلالت ميکند، او را از رسيدن به حقيقت باز داشته بود. امام علي(ع) در همان آغاز عهدنامه تاريخی خود موسوم به «منشور حکومتی مالک اشتر» استاندار خود در مصر را از برخورد خشن و محکوم کننده نسبت به مردمی که قبلا تحت سلطه نظامی غير خدائی زندگی کرده و خواسته يا ناخواسته خطاهائی مرتکب شدهاند به شدت پرهيز ميدهد.
نمل : ۴۴
قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَن سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَـمِينَ
به او گفته شد: به کاخ اندر آي، پس همين که آنرا ديد، گمان کرد برکه آبی [زلال] است و ساقپوش خود را [برای جلوگیری از خيس شدن] بالا زد! ۵۷
[سليمان] گفت: [اين آب نيست] قصری است فرش شده از شيشه بلورين. ۵۸
[ملکه سبا با مشاهدة اين برتری علمی و تکنيکی] گفت: پروردگارا، من بر خود ستم کردهام و اينک به همراه سليمان تسليم خدای پروردگار جهانيان شدم. ۵۹
۵۷- اصل بيست و يکم: «مات و مبهوت کردن حريف با علم و تکنيک برتر». در واژة «صرح» همچون صراحت و تصريح و... شفافيت و آشکار بودن نهفته است، ظاهرا صرح به فضای باز و صحن و حياطی گفته ميشود که وسيع و روباز باشد. گويا سليمان با صنعتی پيشرفتهتر از زمان، سقفی شيشهای روی آبی جاری در سرای خود قرار داده بود که تازهواردان ناآشنا گمان ميکردند پای در ميان آب مينهند و به همين خاطر ملکه سبا دامن خويش برای عبور از آن بالا گرفته بود.
۵۸- اهل لغت ممّرد را صاف شده و عاری از خلل و فرج يعنی کاملا صيقل شمردهاند.
۵۹- اصل بيست و دوم: «تسليم به ربّ، هدف نهائی». اين ماجرا با تسليم ملکه سبا به همراهی سليمان به ربّالعالمين پايان ميپذيرد. نام سليمان همانطور که ذکر شد، از سلم و تسليم گرفته شده است و موضوع تسليم که در آيات ۳۱، ۳۸، ۴۲، ۴۴، ۵۹، ۸۱، ۹۱ اين سوره تکرار شده است از محورهای مهم اين داستان محسوب ميشود و سياست حکيمانه سليمان در سوق دادن ملکه سبا به تسليم از آموزههای زيبای اين سوره است.
https://zaya.io/d06sz
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
🌹💢 حضرت #زینب (س) اسوه #مبارزه_با_ظلم و دفاع از #حقیقت
🔹 یکی از خصایص اخلاقی مشترک زن و مرد که لزوماً باید تذکر داده شود خُلق دفاع از حق است، هم به معنی دفاع از حقیقت که قرآن کریم تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر ذکر کرده است:
«المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر...» (توبه/۷۱)،
و هم به معنی دفاع از #حقوق_جتماعی و ترک انظلام [و ظلمپذیری].
🔸 میدانیم در اسلام #انظلام ممنوع است
و #استیفای حقوق در مقابل متجاوز، واجب
: «لایحب الله الجهر بالسوء من القول الّا من ظلم» (نساء/۱۴۸)
این خلق و خوی از مختصات مردان نیست، زیرا:
🔹 اولاً: لسان ادلّه اعم است،
ثانیاً: عقلاً انظلام زشت است و برای دو جنس زشت است،
و ثالثاً: سندهای زنده اسلامی حکایت میکند که زنان قدیسه اسلامی اینچنین بودند.
احقاق صدیقه طاهره، فاطمه کبری علیها السلام و خطابههای آتشین زینب سلامالله علیها دلیل بارزی است بر مطلب.
📒 یادداشتهای استاد مطهری، ج۵، ص۲۷۷
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه
🤲 *إِلَهِی رَبَّیْتَنِی فِی نِعَمِکَ وَ إِحْسَانِکَ صَغِیراً.
وَ نَوَّهْتَ بِاسْمِي كَبِيراً، فَيَا مَنْ رَبَّانِي فِي الدُّنْيَا بِإِحْسَانِهِ وَ تَفَضُّلِهِ وَ نِعَمِهِ*
🤲 *خدايا مرا در كودكى در ميان نعمت ها و احسانت پروريدى، و در بزرگسالى نامم را بلند آوازه ساختى، اى آن كه مرا در دنيا به احسان و فضل نعمت هايش پروريد*
💫فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی
@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانه یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه
📖#سورہ_مبارکه_بقره آیات 253 تا 256
📄#صفحه_42
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_42
❇️سنّت و قانون خداوند، #آزاد گذاشتن انسان است و #رشد واقعی در سايه آزادیست
💠تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنا عِيسَی ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ وَ لكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يُرِيدُ (۲۵۳/بقره)
🌱آن پيامبران، ما بعضی از آنان را بر بعضی برتری داديم. از آنان كسی بود كه خداوند با اوسخن گفته ودرجات بعضی از آنان را بالا برد، وبه عيسیبنمريم نشانههای روشن (و معجزات) داديم و او را با روحالقدس (جبرئيل) تأييد نموديم، و اگر خدا میخواست، كسانی كه بعد از آنان (پيامبران) بودند، پس از آنكه نشانههای روشن برای آنها آمد، با هم جنگ و ستيز نمیكردند. (امّا خداوند مردم را در پيمودن راه سعادت آزاد گذارده است،) ولی با هم اختلاف كردند پس برخی از آنان ايمان آورده و بعضی كافر شدند. (و باز) اگر خدا میخواست (مؤمنان و كافران) با هم پيكار نمیكردند، ولی خداوند آنچه را اراده كند انجام میدهد. (و اراده حكيمانهی او بر آزاد گذاردن مردم است.)
🔹آيه شريفه، در مقام رد و دفع توهمی است كه چه بسا به ذهن برسد، و آن توهم اين است كه رسالت، خصوصا از اين جهت كه همراه با معجزاتی روشن است كه بر حقانيت آن دلالت میكند، بايد بلای جنگهای خانمان برانداز را از بين ببرد، نه اينكه خود رسالت، آتش جنگ را برافروزد.
🔹حال يا از اين جهت بايد از بين ببرد كه غرض خدای سبحان از ارسال رسولان و دادن معجزات به ايشان، اين است كه مردم را به سوی سعادت دنيوی و اخرويشان هدايت كند.
🔹 پس برای بدست آمدن اين غرض، بايد آنان را از قتال باز داشته، ديگر اجازه چنين عملی را ندهد، و همه را در راه هدايت جمع و متحد سازد، و حال آنكه میبينيم بعد از انبيا باز هم جنگها و مشاجرات در ميان امتهای آنان ادامه دارد، و مخصوصا بعد از انتشار دعوت اسلام كه اتحاد و اتفاق از اركان و اصول احكام و قوانين آن است، چرا بايد هنوز اين درگيریها در اين امت پديد آيد؟.
و يا از اين جهت بايد از بين ببرد كه مگر غير از اين است كه فرستادن رسولان و آوردن معجزات روشن، برای دعوت به سوی حق است و برای اين است كه ايمان در دلها پديد آيد؟
🔹ايمان هم از صفات قلب است، و نمیشود آن را با زور در دلها ايجاد كرد، پس فايده قتال چيست؟ و بعد از استقرار نبوت و پا گرفتن دعوت دينی ديگر جنگ چه معنا دارد؟
🔹در آيه مورد بحث، خدای تعالی چنين پاسخ میدهد كه" قتال" معلول اختلافی است كه امتها خودشان پديد میآورند، چون اگر اختلافی نباشد كار اجتماعات به جنگ نمیكشد.
👈پس علت به وجود آمدن جنگها در بين مردم، اختلاف آنان است، و اگر خدا میخواست، يا به كلی نمیگذاشت اختلافی پديد آيد، و در نتيجه، جنگ هم پديد نمیآمد، و يا بعد از پيدا شدن اين علت آن را خنثی میكرد، ليكن خدای سبحان آنچه را كه ما می خواهيم، انجام نمیدهد چون تابع خواست ما نيست، او هر چه بخواهد میكند و يكی از چيزهايی را كه خواسته، اين است كه جلوی علتها را نگيرد و امور عالم طبق سنت العلل و الاسباب جريان يابد، اين اجمال و خلاصه پاسخی است كه از آيه استفاده میشود.
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan