eitaa logo
مؤسسهٔ قرآن و عترت علی بن موسی الرضا(ع)
2.8هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.3هزار ویدیو
125 فایل
تهران- خیابان ایران- شهید مهدوی پور- ۱۲۱ ☎️تلفن تماس: ۳۳۵۴۵۸۵۹ -۳۳۵۴۵۸۶۰ ویژه خواهران 📆شنبه تا چهارشنبه ۸ تا ۱۲ ↙️ کلاسهای اموزشی: @N_1311 ↙️ ادمین کانال: @yazahra1442 ↙️ واحد ازدواج: @aleyasin46 ↙️ کتابخانه شهید پورمحمدی: @RAZ110
مشاهده در ایتا
دانلود
🗳️ انتخابات از دیدگاه شهید مطهری تمام فاجعه برای این بود که امام خود را نفروخت.... از قبل از مردن معاویه و همچنین بعد از مردن او، در دوره یزید، چه در وقتی که‏ امام در مدینه بود و چه در مکه و چه در بین راه و چه در کربلا، آنها از امام فقط یک امتیاز می‌خواستند و اگر آن یک امتیاز را امام به آنها می‌داد نه تنها کاری به کارش نداشتند، اِنعامها [و پاداش ها] هم می‌دادند و امام هم همه آن تحمل رنجها را کرد و تن به شهادت خود و کسانش داد که همان یک امتیاز را ندهد. آن یک امتیاز، فروختن رأی و عقیده بود. در آن زمان صندوق و انتخاباتی نبود، بود. بیعت آن روز رأی دادن امروز بود. پس امام اگر یک رأی غیر وجدانی و غیرمشروع می‌داد، شهید نمی‌شد. شهید شد که رأی و عقیده خودش را نفروخته باشد. 📚حماسه حسینی-ج۲ - ص۴۶ @qurantehran
🔻تفسیر سوره مبارکه 🔺 بخش دوازدهم سوره مبارکه «انسان» که بخش مهم آن درباره هست اوصافی را ذکر می‏کند که صلاحیت انطباق بر خیلی از افراد را دارد اما محور اصلی شأن نزول است و مصداق آن منحصر است؛ نظیر ﴿یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ﴾ لفظ در فرد استعمال نشد اما مصداق آن منحصر در حضرت امیر(سلام الله علیه) است. 🔹حضرت امیر(سلام الله علیه) در آن نامه‏ای که برای مالک اشتر مرقوم فرمودند نوشتند مالک! «فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی‏ أَیْدِی‏ الْأَشْرَارِ اولین کاری که بعد از رحلت حضرت کردند دین را به اسارت گرفتند؛ یعنی قرآن و سنت قطعی را به اسارت گرفتند کسی حقِ نقل نداشت مگر به اجازه این اسیرگیرنده‏ها. این از بیانات نورانی حضرت است که در عهدنامه مالک در نهج البلاغه آمده که مالک! ما گرفتار اسیرگیری بودیم «فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ» تنها شخص نبود دین را به اسارت گرفتند، وقتی دین به اسارت گرفته شد به جای نشست! بعد فرمود دست مرا بستند من با دست بسته کردم و اگر عموی من حمزه و برادرم جعفر بود من هرگز سقیفه را امضا نمی‏کردم، منتها عمویِ دیگر من عباس و برادر دیگر من عقیل اینها بودند که از اینها کاری ساخته نبود. حضرت از عموی خود عباس به نیکی یاد نمی‏کند می‏گوید این تا فتح مکه تا آخرین لحظه در ردیف مشرکین مکه بود در زمان فتح مکه که آخر عمر حضرت بود مسلمان شد و برادرم عقیل هم که همه‏اش به دنبال مال می‏گشت که سرانجام از دربار معاویه سر درآورد؛ ولی اگر عموی من حمزه بود و برادرم جعفر بود هرگز سقیفه را امضا نمی‏کردم. 🔹 «فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی‏ أَیْدِی‏ الْأَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَی وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا». این را عرض می‏کنم برای اینکه هم جریان انکار عنودانه برخی از مفسران اهل سنت بازگو بشود، یک؛ و اینکه جریان عظمت اربعین که در آستانه آن هستیم مشخص بشود این دو؛ که حسین بن علی چه کار کرد؟ 🔺اصل دین را اینها به اسارت گرفتند اینکه می‎بینید به این عظمت به لطف الهی دارد باشکوه خودش را نشان می‎دهد، برای اینکه حسین بن علی(سلام الله علیه) یک کار جهانی کرد تنها این نبود که بگوید من این بیعت این تعهد و ولایت‎عهدی را امضا نمی‎کنم من این ظالم را نمی‎پذیرم یک جنگ شخصی نبود اولاً حضرت فرمود: «مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَ یزید بن معاویة» نفرمود «إنی لا ابایع»؛ نفرمود من بیعت نمی‎کنم فرمود هر کس حسینی فکر می‎کند زیر بار ذلت نمی‎رود. «مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَ یزید بن معاویة»؛ بعد آنها را معرفی کرد ... @qurantehran
@Karbala_Moalla60کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۷_۳۱_۲۲_۰۶_۵۱_۴۱۲.mp3
زمان: حجم: 8.5M
🟡 زیارت عاشورا 🎙 👇نکاتی از زیارت عاشورا 🔺در زیارت عاشورا می آموزیم که گفتن یک مرگ بر دشمنان ولایت اهل بیت و یا یک درود بر پیروان ولایت اهل بیت، کافی نیست، بلکه باید صد مرتبه بگوییم تا تمام دوستان خدا و دشمنان خدا بفهمندکه خط و مرام ما چیست؟ پس با قدرت ؛ "موضع" خود را مشخص کنیم. 🔺 می آموزیم فدا شدن در راه خدا کافی نیست، بلکه باید فدا شدن ما بر محور ولیّ معصوم خدا باشد. (حَلَّت_بِفَنَائِک) 🔺در زیارت عاشورا می خوانیم که باید خانواده خود را آل رسول الله کنیم که اگر نکردیم جزء آل امیه وآل مروان و آل زیاد خواهیم شد. 🔺در زیارت عاشورا هیچ سخنی از گروه سومی نیست (یا حق ؛ یا باطل) پس ما هر چه زودتر خط خود را مشخص کنیم (حسینی یا یزیدی) (مهدوی یا دجّالی)؟ 🔺 از زیارت عاشورا می آموزیم که باید سه توانایی خود را ارزیابی کنیم: 1⃣ توانایی در تشخیص دوست و دشمن (جبهه ی حق و باطل) 2⃣ توانایی در یاری کردن دوستان خدا (تولی به جبهه ی حق) 3⃣ توانایی در مبارزه کردن با دشمنان خدا (تبری از جبهه باطل) ✳️ بایدبدانیم زیارت عاشورا  زیارت تنهانیست،  بلکه درس ، آماده باش ،   باشهیدان،  ومیدان باجبهه باطل است) 4⃣ امر به معروف و نهی از منکر 5⃣بدعت‌زدایی در قیام امام حسین https://eitaa.com/qurantehran
23.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 آزادی و آزادگی در مکتب حسینی ▫️ این فرهنگ آزاد و آزادگی، می ‌دهد، آن وقت حسین بن علی فریاد می‌ زند: «أَلَا وَ إِنَّ الدَّعِی ابْنَ الدَّعِی‏»؛ ما نه از صَلَّت هراسناک هستیم و نه به ذلّت تن در می‌ دهیم؛ نه از سیف مسلول هراسناک هستیم و نه به بَردگی رضایت می‌ دهیم. کاری که بنی ‌امیه و اطرافیان آنها کردند، این است که گرفتند، آن وقت شدند سخنگوی مکتب! ▫️جناب ابوریحان در تحقیق ماللهند نقل می ‌کند که بت‌های مُرصّعِ سلاطین بت‌پرست کشورهای فتح شده را، معاویه به عنوان صادرات کشور اسلامی، به کشور هند می ‌فروخت؛ معاویه شده بت ‌فروش! 👈 از نزدیک می ‌بیند که همان جاهلیت است که برگشت. سخن در این نبود که من نمی ‌کنم ولو شهید بشوم، سخن در این است که اسلامِ بَرده‌ شده را من باید آزاد بکنم و کرد. ▫️ اینکه وجود مبارک حضرت فرمود من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم، این ذیل آن است که «أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا یعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا یتَنَاهَی عَنْهُ». مهم‌ترین حق، همان ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾؛ آن «لَا یعْمَلُ بِهِ»! آن است که رخت بربست و در ذیل رخت بر بستن توحید، جریان امر به معروف و نهی از منکر به فراموشی سپرده شده است. ▫️ فرمود وضع این است که الآن جاهلیت دارد بر می ‌گردد؛ خلیفه مسلمین که جای پیغمبر را اشغال کرده است شده ! بعد فرمود این‌جا فقط خون لازم است؛ کسی گفت من اسب می ‌دهم، زره می ‌دهم، سپر می ‌دهم، شمشیر و نیزه می ‌دهم، فرمود اینها به درد ما نمی ‌خورد، ما خون می‌ خواهیم!
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 در سقیفه، ابوبکر سخنرانی کرده و آخر گفت: «من به خلافت عمر یا ابوعبیده راضی‌ام». 🔹 برخی از انصار گفتند: امیری از ما و امیری از شما. هرگاه یکی مُرد، آن دیگری امیر شود و به همین صورت یک امیر از ما و پس از مرگش امیری از شما. 🔹 ابوبکر این سخن را نپذیرفت و گفت: «عمارت از ما و وزارت از شما!» 🔹 حُباب بن منذر، که این سخن را شنید، برخاست و گفت: ای انصار! خلافت را از دست ندهید و به دیگران راضی نشوید؛ چون پایه‌های این حکومت را شما استوار ساختید، و اگر می‌گویید مهاجران با ما مخالفت می‌کنند حداکثر راضی شوید به اینکه امیری از ما و امیری از آنها باشد. 🔹 عمر در جواب وی گفت: «دو شمشیر در یک غلاف جای نمی‌گیرد.» نزاع بالا گرفت و بشیر بن نعمان از اوس، که به سعد بن عباده از خزرج می‌ورزید، از روی حسادت و اینکه مبادا خلافت به سعد بن عباده برسد، طی سخنانی انصار را به بیعت با ابوبکر فراخواند. 🔹 ابوبکر نیز از مردم خواست با عمر یا ابوعبیده بیعت کنند، اما آن دو نپذیرفته، ابوبکر را اولی به این امر دانسته، خواستار بیعت با وی شدند. 🔹در این هنگام بشیر بن سعد بر آنان پیشی گرفت و با ابوبکر کرد. به دنبال این امر، اوسیان حاضر در جلسه نیز، از ترس اینکه مبادا خلافت به خزرجیان برسد با ابوبکر بیعت کردند... 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص۷۹ https://eitaa.com/qurantehran
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 افراد باقیمانده با ابوبکر در مدینه 🔹برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که ابوبکر نیروهای مورد نیاز خود را از لشکر اسامه خارج و در مدینه نگاه داشت. بارزترین این افراد عمر بن خطاب بود. از سوی دیگر، ابوبکر تا می‌توانست مردانی را که توانایی شرکت در درگیری‌های احتمالی شهر مدینه را داشتند به همراه لشکر گسیل داشت. 🔸بر اساس گزارش‌های موجود قالب بزرگان جنگجویان و ناموران مسلمان در این لشکر حضور داشتند. بدین سان او می‌توانست با کنار هم قرار دادنِ طرفداران خویش در مدت نبودن قالب مردم شهر مدینه و اطراف آن به راحتی پایه‌های قدرت خویش را مستحکم سازد. 🔶🔸تطمیع مردان و زنان باقیمانده در مدینه 🔸 درباره زمان دقیق انجام این کار، نمی‌توان اظهار نظر قطعی نمود. اما مسلم آن است که این اقدام در نبود لشکر اسامه صورت گرفته است. ❗️بنا به نقل طبری، با حرکت لشکر اسامه و خالی شدن شهر مدینه و اطراف آن از مردان، اقدام بعدی ابوبکر تقسیم اموالی بین شهر مدینه بود. 🔷 جوهری نقل کرده است؛ پس از بیعت مردم با ابوبکر، او اموالی را بین زنان مهاجر و انصار تقسیم نمود. از جمله سهمی را توسط زید بن ثابت نزد یکی از زنان بنی نجار فرستاد، اما آن زن آن سهم را نپذیرفت و آن را بازگرداند و گفت: آیا به من رشوه می‌دهید که دین مرا از من بگیرید؟! به خدا سوگند، هیچ از آن سهم بر نخواهم داشت! 🔹هرچند بهانه تقسیم این اموال احتمالاً کمک به همسران افراد شرکت کننده در جنگ بوده، اما بی‌شک هدف نهایی جذب طرفدار از درون منازل مهاجران و انصار بوده است؛ زیرا پخش چنین اموالی در میان خانواده‌ها، آن هم در نبود مردان و تنگدستی زنان در تأمین مخارج، می‌توانست تاثیر بسیار هم بر مردان به هنگام بازگشت و اطلاع از چنین اقدامی و هم بر زنان داشته باشد. برای عملی شدن نقشه تطمیع حتی شبانه به سراغ عموی پیامبر آمدند، ابوبکر به او گفت: «مردم مرا به عنوان خلیفه انتخاب کردند و من هم این مقام را قبول کردم. شنیدم که یک نفر می‌خواهد میان مسلمانان اختلاف بیندازد. ای عباس! چقدر خوب است تو هم مانند بقیه مردم با من کنی. اگر تو این کار را بکنی من قول می‌دهم که بعد از خود، تو را به عنوان جانشین معرفی کنم.! ⬅️ عمر گفت: «ای عباس! ما نمی‌خواهیم در میان مسلمانان اختلاف بیفتد. ما نمی‌خواهیم کسی تو را به عنوان شخص تفرقه انگیز بشناسد.» 🔻عباس پاسخ داد: اگر مردم تو را انتخاب کردند آیا ما بنی هاشم از این مردم نبودیم، آیا ما حق رأی دادن نداشتیم؟ ای ابوبکر! مگر این خلافت ارث پدر توست که به هر کس می‌خواهی می‌بخشی؟ ابوبکر و دوستانش بدون خداحافظی از خانه بیرون رفتند. 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص۹۰,۹۱ https://eitaa.com/qurantehran
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 اعتراض تعدادی از طرفداران امیرالمؤمنین و غصب خلافت-۳ 🔹 روز سوم گروهی از مهاجران و انصار هر کدام به همراه عده‌ای با شمشیرهای کشیده، در حالی که عمر بن خطاب پیشاپیش آنان بود، وارد مسجد النبی شدند. 🔹 عمر، خطاب به طرفدارانِ امیرالمؤمنین گفت: به خدا سوگند، اگر سخنان قبل را تکرار کنید، سر از بدن شما جدا خواهم کرد. خالد بن سعید بن عاص و سلمان فارسی سخنانی در تأیید امیرمؤمنان و در ردّ تهدید عمر بیان کردند که موجب عمر به سلمان فارسی شد که با مداخله امیرالمؤمنین(ع) بی‌نتیجه ماند. 🔹 آنگاه حضرت رو به طرفدارانِ خویش کرده از آنان خواست پراکنده شوند. عمر نیز در مدینه به راه افتاد و با فریاد از عمومِ مردم خواست با ابوبکر بیعت نمایند و به صورت گروهی بر سر افرادی می‌ریختند که به بیعت نداشتند و آنان را به اجبار برای بیعت به مسجد می‌آوردند. 🔹 این اقدام موجب خانه نشینی مخالفان شد، به گونه‌ای که پس از آن دیگر هیچ صدای اعتراضی برنخاست. بی شک حوادث مزبور و به ویژه مخالفت بنی اسلم، وحشت بسیاری در دل حاکمان ایجاد کرد! به گونه‌ای که تنها راه موجه جلوه دادن خلافت خویش را، در گرفتن آن هم به هر شکل ممکن از وصی پیامبر خدا به عنوان مهم‌ترین معارض خویش دیدند... 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص۱۰۱ https://eitaa.com/qurantehran
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 وقایع هجوم به بیت فاطمی 🔹 هتک حرمت ▪️ امام کاظم علیه السلام می‌فرماید هنگامی که زمان شهادت پیامبر صلوات الله علیه فرا رسید، انصار را فراخواند و فرمود: ای گروه انصار! زمان جدایی فرا رسید ... تا آنجا که فرمود: « همانا در خانه فاطمه در خانه من است و خانه فاطمه خانه من است؛ پس هر کسی حرمت آن را بشکند، حجاب خدا را هتک حرمت نموده! ▫️عیسی بن مستفاد می‌گوید: امام کاظم به مدت طولانی کرد و ادامه حدیث را قطع کرد و سه بار فرمود: به خدا سوگند، حجاب خدا دریده شد؛ ای ! ای !» ◾️ سلیم نقل می‌کند: فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: «ای عمر! آیا از خدا پروا نداری که اینگونه می‌خواهی وارد خانه من شوی و بر منزلم هجوم آوری؟!» ◽️ دومی به قنفذ گفت: اگر خارج شد که هیچ؛ وگرنه به منزل او هجوم ببر! ◼️ یعقوبی در تاریخ خود می‌نویسد: «به اولی و دومی خبر رسید که عده‌ای از مهاجرین و انصار با علی بن ابیطالب(ع) در خانه فاطمه(س) دختر رسول خدا، اجتماع کردند؛ پس با جماعتی آمدند و به خانه هجوم آوردند. علیه‌السلام با شمشیر آخته بیرون آمد، دومی را بر زمین زد و شمشیر او را شکست. 🔳 به گزارش ابن قتیبه، دومی نزد اولی آمد و به او گفت: «آیا از این کسی که تخلف کرده است بیعت نمی‌گیری؟» ➖ اولی به قنفذ که مولای قنفذ بود گفت: برو و را بخوان! 🔳 مجدداً دومی گفت: به این کسی که از بیعت با تو تخلف کرده است، مهلت نده! ▫️بعد اولی به قنفذ گفت: برگرد به سوی او و به او بگو: خلیفه رسول الله(ص) تو را می‌خواند که با او بیعت کنی! ... سپس دومی برخاست و گروهی با او حرکت کردند تا به در خانه فاطمه(س) رسیدند. را کوبیدند. ◽️ فاطمه چون صدای آنها را شنید، با ندای بسیار بلند فرمود: ای پدر، ای رسول خدا! بعد از تو، از ابن خطاب و ابن ابی قحافه چه‌ها به سر ما آمد! ❗️ جمعی از آن گروه چون صدای و را شنیدند بازگشتند؛ در حالی که اشک می‌ریختند و نزدیک بود که دل‌هایشان از جا کنده شود و جگرهایشان پاره پاره شود. ❌ ولی با جمعی باقی ماند. آنها را از خانه بیرون کشیده او را به سوی اولی بردند و به او گفتند: کن! فرمود: اگر بیعت نکنم چه می‌کنید؟ گفتند قسم به خدایی که جز او خدایی نیست گردنت را خواهیم زد! 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص ۱۶۳ تا ۱۶۷ https://eitaa.com/qurantehran
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 وقایع هجوم به بیت فاطمی 🔹 هتک حرمت ▫️ امام صادق علیه السلام فرمودند: « از اتاق خانه خارج شد و از پشت درب حیاط، آن‌ها را مورد خطاب قرار داد و فرمود: وای بر تو ای عمر! این چه جرئتی است که بر خدا و رسولش پیدا کردی! آیا می‌خواهی نسل او را از این دنیا قطع کنی و او را از بین ببری و نور خدا را خاموش کنی؟! به خدا قسم خدا نورش را تمام می‌کند!... ای دشمن شقی این پیامبر خداست که هنوز آب غسل و کفن او خشک نشده.» 🔹 تهدید به سوزاندن خانه ▪️ سلیم بن قیس نقل می‌کند: اولی به قنفذ گفت: بازگرد به خانه علی، اگر از خانه خارج شد که هیچ؛ وگرنه بر خانه او هجوم برید و اگر از خروج برای امتناع کرد، خانه‌اش را به آتش بکشید....» ◾️ طبری در تاریخ الملوک نقل می‌کند دومی به خانه علی آمد و گفت: «به خدا سوگند خانه را به می‌کشم! مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید!» ... سپس دومی با صدایی بلند گفت: ... «به خدا سوگند، یا خارج شده ... و یا خانه‌ات را آتش می‌زنم!» 🔹 تهدید با آوردن هیزم و آتش؛ ◾️ حضرت زهرا فرمودند: « ... پس زیادی کنار در خانه ما جمع کردند [و آتش آوردند که در را بسوزانند و ما را نیز بسوزانند].» ▫️ بلاذری چنین گزارش می‌کند: اولی به دنبال علیه‌السلام فرستاد تا بیعت کند؛ ولی علی از بیعت ورزید! سپس دومی همراه با فتیله (آتش‌زا) حرکت کرد و با فاطمه سلام الله علیها در مقابل درِ خانه روبرو شد. حضرت فرمود: «ای فرزند خطاب! آیا در صدد سوزاندن خانه من هستی؟!» دومی گفت: «آری! این کار کمک به چیزی است که پدرت برای آن مبعوث شده است.» 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص ۱۷۶ تا ۱۸۰ https://eitaa.com/qurantehran
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 وقایع هجوم به بیت فاطمی 🔹 تهدید با آوردن هیزم و آتش-۲ 🔻زید بن اسلم می‌گوید: من از آن دسته کسانی بودم که در زمان خودداری علیه السلام و یارانش از ، به همراه دومی هیزم به در خانه فاطمه سلام الله بردیم. دومی به (س) گفت: هر کس را که در خانه‌ات حضور دارد، بیرون کن؛ وگرنه خانه را با اهلش می‌سوزانم! ▫️او می‌گوید این در حالی بود که در خانه او علی، حسن و حسین و گروهی از یاران و اصحاب پیامبر اکرم بودند . ▪️فاطمه سلام الله فرمود:« آیا فرزندانم را می‌سوزانی؟!» ➖ دومی پاسخ داد: آری؛ به خدا سوگند چنین کنم! مگر آنکه آیند و کنند.» ◾️ امام صادق علیه السلام فرمود و دومی گفت: یا علی! با آنچه مسلمانان در مورد بیعت اولی بر آن توافق کرده‌اند، باش. پس چرا از آنچه ما بر آن توافق کرده‌ایم عدول می‌کنی؟ و اگر چنین نکنی تو را می‌کشم!» 🔹 تهدید به جنگ با متحصنان 🔻 اندلسی چنین گزارش می‌کند: اولی، دومی را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه(س) بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند و ممانعت کردند با آنها نبرد کن! 🔹 احراق بیت ▫️ حضرت زهرا سلام الله علیها حادثه به آتش کشیدن منزل خود را چنین گزارش می‌کند: « به در خانه ماهیزم آوردند و سپس آتش آورده تا آن را شعله ور سازند و ما را بسوزانند.... آتش زبانه می‌کشید و چهره‌ام را داغ می‌کرد!...» 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص ۱۸۲ تا ۱۸۵ https://eitaa.com/qurantehran
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - 🔷 نفرین فاطمی بین در و دیوار 🔹 فاطمه از خانه خارج شد و فرمود: «به خدا سوگند، اگر از خانه بیرون نروید، موی سر خود را برهنه می‌کنم و با صدای بلند به خداوند شکایت می‌کنم! 🔷 بردن امیرالمؤمنین علیه السلام از خانه به مسجد 🔹 به گزارش هدایت الکبری؛ «امیرالمؤمنین در حالی که چشمانش سرخ و چشم‌هایش در دَوَران بود و عمامه‌ای به سر نداشت، از خانه بیرون رفت و ملحفه‌اش را روی زهرا(س) انداخت و او را در آغوش گرفت و فرمود: «ای دختر رسول خدا! خوب می‌دانی که خداوند پدرِ تو را رحمتی برای عالمیان قرار داد؛ پس تو را به خدا از اینکه دست به معجر ببری بپرهیز؛ که اگر این کار را انجام دهی، هیچ امتی که به رسالت پیامبر و موسی و عیسی و ابراهیم و نوح علیهم‌السلام شهادت می‌دهد، روی زمین باقی نمی‌ماند و هیچ جنبنده‌ای روی زمین باقی نمی‌ماند و هیچ پرنده‌ای در آسمان باقی نمی‌ماند مگر اینکه هلاک شوند.... » ◾️ هنگامی که امیرالمؤمنین را با جامه و پارچه‌ای که به ایشان بسته بودند می‌کشیدند، فاطمه سلام الله علیها پارچه را گرفته، به طرف دیگر می‌کشید... دومی شمشیر خالد بن ولید را گرفت و سه بار با غلافش، بر کتف حضرت زهرا سلام الله زد که کتف ایشان مجروح گردید... تا اینکه آن حضرت از هوش رفت؛ سپس به هوش آمد و دید که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در خانه نیست. 🔹 اثبات الوصیه مسعودی از عدی بن حاتم نقل می‌کند: «به خدا سوگند هیچ وقت دلم برای کسی نسوخت آنگونه که برای علی سوخت، زمانی که او را با لباسش بسته بودند و به سمت ابوبکر می‌کشیدند و می‌گفتند کن. فرمود: اگر این کار را نکنم، چه می‌شود؟ گفتند: سرت که دو چشمت در آن قرار دارد، را جدا می‌کنیم. امیرالمؤمنین به آسمان رو کرد و فرمود: «خدایا! تو را شاهد می‌گیرم که آنها آمده‌اند تا مرا بکشند، در حالی که من عبد خدا و برادر رسول خدا هستم.» به او گفتند: دستت را برای بیعت دراز کن! ولی ایشان امتناع کرد، پس دست او را به زور بیرون آوردند، ولی علی انگشتانش را جمع کرد و همه سعی کردند آن را باز کنند، ولی نتوانستند، پس ابوبکر آن را در حالی که بسته بود، مسح کرد. 📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص ۱۹۴ تا ۲۰۰ https://eitaa.com/qurantehran
استاد عابدینیFath-13.mp3
زمان: حجم: 6.44M
💠 تفسیر سوره فتح - جلسه سیزدهم 🎙استاد 🔻 قرائت سوره فتح 🔹یکی از آثار فتح مبین، وعده الهی تمام شدن نعمت بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است. خدای سبحان پس از سه واقعه مهم وعده اتمام نعمت را داده است؛ 1⃣ جریان تغییر قبله سال دوم هجری، 2⃣ صلح حدیبیه سال ششم هجری، 3⃣ فتح مکه، که در سال هشتم هجری واقع شد. 🔹این سه جریان در عین اهمیت داشتن به عنوان سه جریان مقدماتی برای روز به حساب می‌آید. 🔹حلقه وصل این سه واقعه نسبت به واقعه غدیر با رسول خداست. چون؛ ➖ در جریان تغییر قبله آزمایشی برای مؤمنین نسبت به دشمنان اسلام ایجاد شد که مسلمانان نیازمند تجدید میثاق با رسول خدا بودند. ➖ در جریان صلح حدیبیه نیز به دلیل هجمه‌هایی که برخی منافقان نسبت به نبی اکرم ایجاد کردند، ایشان دستور به بیعت مجدد دادند ➖و پس از فتح مکه مشرکین بیعت عامی با نبی اکرم صلوات الله علیه داشتند. https://eitaa.com/qurantehran