eitaa logo
ربط عاشقی 🇵🇸
3.3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
ربط دل من و تو ربط عاشقی‌ست/اینجا سخن ز کهتر و مهتر نمی‌رود رهبرحکیم انقلاب ۹۲/۲/۲ بانوان ستاد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان اصفهان ارتباط با ادمین: @jebhe97
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️ شما به ویژه برنامه سلاله حسینی دعوت شده اید.منتظر حضور گرمتان هستیم. ✨به همت دختران✨ مجموعه فرهنگی فطرس 🕰 زمان پنجشنبه 🔰مکان امامزاده ستی فاطمه 📌با حضور مهمانان بسیار ویژه و اجرای گروه نمایشی 🔸با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی در فضای باز 🔶اطلاعات بیشتر 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 https://digipostal.ir/cp142fk @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️اصلا رقیه نه، مثلا دختر خودت؛ یک شب میان کوچه بماند، چه میشود؟ ▪️اصلا بدون کفش، توی بیابان، پیاده نه ! در راه خانه تشنه بماند، چه میشود؟ ▪️دزدی از او به سیلی و شلاق و فحش، نه ! تنها به زور گوشواره بگیرد، چه میشود؟ ▪️گیریم خیمه نه، خانه و یا سرپناه، نه ! یک شعله پیرهنش را بگیرد، چه میشود؟ ▪️در بین شهر ،توی شلوغی، همیشه، نه ! یک شب که نیستی، بهانه بگیرد، چه میشود؟ ▪️اصلا پدر، عمو و برادر، نه، جوجه ای، تشنه مقابل چشمش بمیرد ،چه میشود؟ ▪️دست گناهکار مرا روز رستخیز، یک دختر سه ساله بگیرد، چه میشود ؟؟... 🖌هنرمندی بانوی خوشنویس: 🆔 @kosar_sadat_vaziri 🏴 شهادت دردانه اباعبدالله(علیه‌السلام) تسلیت باد. @rabteasheghi
موقع ثبت نام کلاس اولش بود که تلنگر محکمی خوردم! وقتی خودم را به در و دیوار کوبیدم تا زهراسادات را الزاما در کلاس خانم «ب» ثبت نام کنم پس از کلی دوندگی که تازه قبول کرده بودند، دخترم را در این مدرسه که خارج از محدوده‌ی منزلمان است پذیرش کنند، حالا رسیده بودیم به این چالش که ظرفیت کلاس پر شده‌است و دختر من باید به کلاس خانم «آ» برود. بالاخره پیگیری‌هایم جواب داد و دخترم را سر کلاس خانم «ب» نشاندم! کلاس اول کم مهم نبود، که معلمش را سرسری و نشناخته بگذارم انتخاب کنند... به همین نام و نشان دو ماه از شروع سال تحصیلی نگذشته بود که خانم «ب» طی یک تصادف سخت، چندین ماه خانه‌نشین شد و مدرسه هم که معلم ثابت جایگزین نداشت، هر روز متوسل به یکی از دردانه‌های دو دهه پیش می‌شدند که چند سالی بود با نظام اموزشی خدا حافظی کرده بودند... کلاس اول، هر روزش یک شگفتانه شده بود زهراسادات می‌گفت، امروز برویم ببینیم معلممان کیست؟! همان جا بود که فهمیدم بیشتر از حق مادریم دخالت کرده‌ام گویی خدا می‌خواست شیرفهمم کند: تو رب این بچه نیستی! فقط مادرش هستی پس اندازه‌ی مادری‌ات حرف بزن، تصمیم بگیر و دخالت کن نه بیشتر! حالا نه که غرامت دخالت بیجای من را معلم بیچاره داده باشد؛ حتما برای او هم درسی و خیری بوده. دوباره خواستم یک تنه،ضایعه ی نبود معلم را جبران کنم، تمام وقتم را وقف درسش کنم، مدرسه را عوض کنم، معلم خصوصی بگیرم...که دوباره یادم افتاد دارم زیادی تند می‌روم! گویی خدا می‌گفت: آهسته حتما خیری در این پیشآمد بوده همان که اتفاقات را می‌چیند، خودش هم حواسش به این طفل معصوم‌ها هست! زیاده روی ممنوع! فهمیدم تدبیر خوب است اما به اندازه. وقتی زیاد از حد نشستی و به دو دو تا چهارتای زندگی‌ات ور رفتی، به چشم بر هم زدنی تمام محاسباتت کن فیکون می‌شود. موقع بالا و پایین کردن‌ها و چرتکه انداختن هایت جایی هم برای توکل بگذار. توکل زبانی را همه دارند؛ مهم توکل عملی ست! بگذار قسمتی از راه را هم خدا خودش برایت هموار کند؛ بگذار بعضی موانع را خودش بردارد. به قول استاد "تربیت فرزند مثل پرورش گل است، گل را آب می‌دهند و در نور می‌گذارند و همهی زمینه‌ها را برای شکفتن ان فراهم می‌کنند تا خودش باز شود. اگر انسان بخواهد با دست به باز شدن گل کمک کند و به آن شکوفایی مصنوعی بدهد، آن را خراب می‌کند."(۱) تو فقط باغبان خوبی باش... (۱)تربیت دینی کودک از استاد حائری شیرازی 🖊عطیه شریف @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید... 🌟 نمونه ای از هزاران در دفاع مقدس ⁉️ شما برای بچه هاتون گریه نکردید! برای حاج قاسم گریه می کنید؟! 🗓 به مناسبت هفته @rabteasheghi
♨️یک روز توئیتری⁉️ کارسوق نیم‌روزه آموزش و هم‌افزایی توئیتری 🎙اساتید و راهنمایان کارسوق: سیدپویان حسین‌پور و محمد شیروانی 🚨ویژه فعالان مجازی و رسانه‌ای ⏰زمان: پنجشنبه‌ ۱۰ مهرماه از ساعت ۱۳ الی ۱۸ 💳هزینه: ۳۰ هزارتومان 📚همراه با اهدا کتاب "کبوترآبی: راهنمای کاربردی توئیتر" به شرکت کنندگان 📝لینک مستقیم ثبت‌نام در ایوند: https://evnd.co/MGVX9 📌به جهت محدودیت‌های بهداشتی ظرفیت این‌کارسوق محدود است و ثبت نام الزامی است. @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب ، نوشته‌ی ، شامل خاطرات شفاهی حاج‌ حسین یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس است.  کتابی درباره‌ی زندگی، کارها و فعالیت‌های حسین یکتا است. 🔻کتاب «مربع های قرمز»، عنوان سؤال برانگیزی است که جلد کتاب نیز بر اساس آن طراحی شده است. 📝حاج حسین یکتا، در مقدمه خود بر این کتاب می نویسد: پنج سال می شد که قصد کرده بودم خاطراتم را مکتوب کنم. مخصوصا وقتی مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(حفظه الله) مطلبی را مبنی بر ناتمام ماندن جنگ یک رزمنده تا نوشتن خاطراتش، فرمودند، برای نوشتن و نشر خاطراتم مصمم‌تر شدم. هرچه از رشادت همرزمانم و غربت و مظلومیتشان می‌دانستم در روایت‌گری‌هایم گفته بودم. با مکتوب کردن خاطراتم دنبال ناگفته‌ای از بچه‌ها بودم. دنبال سبک بندگی کردنشان، سبک عبادتشان، سبک رفاقتشان، دنبال سبک زندگی کردنشان در جنگ. سبکی که این روزها جایش بین جریان زندگی جوانان به شدت خالی است. امیدوارم این کتاب که تنها گوشه‌ای از جهاد همرزمانم در لبیک به ندای هل من ناصر امام خمینی(ره) نایب امام عصر(عج) است، مورد رضایت حضرتش واقع گردد و در روز حسرت، رفقای شهیدم دستم را بگیرند. این کتاب بارها تجدید چاپ شده و به تازگی از تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب رونمایی شده است. 🖊متن تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب مربع های قرمز بسمه‌تعالی بسیار شیرین و جذاب نوشته شده‌است. ردپای چانه‌گرمی‌های آقای در آن آشکار است. ظرافت‌های برخاسته از ذوق و قریحه‌ی لطیف که در سراسر کتاب گسترده‌است، می‌تواند از نویسنده‌ی خوش قلم و چیره دست کتاب باشد و می‌تواند هم دُرافشانی‌های راوی باشد. نقطه‌ی برجسته‌ی کتاب، یاد و یاد حال و حضور ملکوتی آنان پیش از شهادت است که حقاً بسیار خوب تصویر شده است. ارادت راوی به مرحوم آقای حاج میرزا علی احمدی میانجی هم برای من جالب بود. آن مرحوم را حدود شصت سال به علم و تقوا و ورع می‌شناختم و به من لطف داشت. این کتاب ظاهراً چند روز پیش رونمائی شده است. برای من چندی پیش از این فرستاده بود و تماماً مطالعه شد. @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید... 🎞 نماهنگ مستند «غیر رسمی»؛ روایتی از دیدار صمیمانه جمعی از راویان با رهبر انقلاب 📺جمعه ۴ مهر | ساعت ۱۹:۲۰ |از KHAMENEI.IR و شبکه سوم سیما 📺شنبه ۵ مهر | ساعت ۲۰ | شبکه افق 📺یکشنبه ۶ مهر | ساعت ۲۰ | شبکه مستند @rabteasheghi
🔥 در ماه‌های ابتدایی جنگ، آتش سوزی به شکل منظم (هفتگی) در سه‌راه اهواز خرمشهر به پا شده و مردم را نگران کرده بود.با مراجعه‌ی نیروهای انقلابی، مشخص می‌شود این اقدام توسط بچه‌های سپاه به قصد سوزاندن لباس‌های پاره، خونی، یا مستعمل رزمندگان به پا می‌شود. (حجم لباس‌ها در تصویر) ✂️ با دیدن این وضعیت تعدادی خانم‌های اهوازی به این رفتار اعتراض کرده و خواستار تحویل این لباس‌ها و (اقلام دیگر) می‌شوند تا آن ها را شستشو داده، وصله، رفو و رنگ کرده و بازسازی نمایند. خبر این اقدام به سرعت در شهر پیچیده و مادر شهید حسین علم‌الهدی سرپرستی را بر عهده می‌گیرد. ☕️ کار به سرعت بالا گرفته و مکانی را که عموم مردم آن زمان به نام «چای‌خانه» می‌شناسند (در کنار کارون) برای کار خانم‌ها و تقسیم اقلام بین آن‌ها انتخاب می‌شود. این مکان قبل انقلاب عشرت‌کده بود و در حین کار به احترام حضور مادر حسین علم‌الهدی تغییر اسم می‌دهد. 💬 خودشان می‌گویند در شروع کار سه اسم برای دسته های عملیاتی مان انتخاب کردیم. ۱) نیروی زمینی (تفکیک لباس‌ها و اقلام) ۲) نیروی دریایی (خون‌شویی و شستشو) ۳) نیروی هوایی (پهن کردن روی پشت بام های چای‌خانه) 🧦 می‌خندید که «واحد دندانپزشکی هم داشتیم! خانم‌هایی که دانه دانه دندانه‌های زیپ‌های خراب را ترمیم ‌می‌کردند و برای دوخت مجدد، به خیاط‌خانه می‌فرستادند.» حجم وسایلی که برای بازسازی می‌آمد آن‌قدر زیاد شد که برخی مسئول جوراب شدند و فقط روزی یک وانت جوراب پاره، بازسازی می‌شد! ادامه👇 @rabteasheghi
💫 حالا وقت ٫«برکت حضور » است از سرتاسر ایران... از تبریز تا اصفهان از مشهد تا تهران از زاهدان تا سمنان اندک اندک جمع مستان می‌رسند! 🚩 وقتی حجم لباس‌ها بسیار زیاد بود بعضا آن‌ها را در دیگ‌های بزرگ می‌ریختند و با پا، اول خیس‌شان می‌دادند تا خون خشک شده‌شان باز شود. یک روز پای یکی از خانم‌ها می‌برد و با بیرون ریختن محتویات، با نیمه‌ی کاسه ی سر یکی از شهدا مواجه می‌شوند. 🏴 و بعد هر روز قطعه‌ای از بدن شهدا درون لباس‌ها پیدا می‌شود! خانم ها قطعاتی که استخوان داشت را اب زده و غسل داده و در همان مکان به تدریج شروع به دفن کردن می‌کنند و اینگونه عجیب‌ترین مزار کشور مان در آن مکان ایجاد می‌‌شود. قبرستانی از بدن انسان ها! (۴۰۰ قطعه) ❓کدام روایت را برایت بگویم؟ داستان مادری که هنگام شستشوی لباس‌ها پیراهن گلدوزی شده‌ی فرزند خودش را پیدا می‌کند و می‌فهمد که به شهادت رسیده! یا آن یکی که خبر می‌شود فرزندش شهید شده و می‌گوید «لباس‌ها مانده کار دارم خودتان بروید تشییع‌اش کنید» یا آن یکی را که آب برد! 📍منبع: بخشی از رشته توئیت آقای یاسر عرب؛ مستندساز 🎞 برای مشاهده مستند "ننه قربون" از این مستندساز به عماریار مراجعه کنید: https://ammaryar.ir/product/ننه-قربون-2/ @rabteasheghi
♨️♨️جعبه ابزار کاربردی والدین در آموزش مجازی فرزندان ۲۷ راهکار برای چالش‌های آموزش غیرحضوری ⚜کارگاه اولِ ۱۰۱ تکنیک کاربردی در آموزش مجازی فرزندان 🚨مدرس: دکتر زینب ایزدیان دکترای مدیریت آموزشی، پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت نوین 🕰زمان برگزاری: ۱۵مهرماه ۱۳۹۹ از ساعت ۱۴ الی ۱۸ 💯❗هزینه‌کارگاه ۳۰ هزار تومان. ثبت‌نام کنندگان در هر سه کارگاه از تخفیف ویژه برخوردار می‌شوند. 📌 فرآیندثبت‌نام از طریق https://evnd.co/hm9fi 📣به علت محدودیت‌های بهداشتی ظرفیت کارگاه‌ها محدود بوده و اولویت با کسانی است زودتر ثبت‌نام نمایند. @rabteasheghi
🔰 مهمترین نیاز جامعه ما با وجود این همه ، با وجود این همه و ، با وجود این همه رهبران خوب، با وجود همۀ این امکانات، چرا ما این همه مشکل توی مملکت‌مان داریم؟ ⁉️ آیا دوباره برگردیم آگاهی بیافزاییم، دوباره برگردیم محبّت‌ها را بالا ببریم، دوباره برگردیم ایمان‌ها را تقویت کنیم؟! چقدر ایمان‌ها را تقویت کنیم؟! مشکل کجاست؟ 👈 اشکال ما این است که مؤمنین بلد نیستند. ماها زرنگ هستیم، خیلی زرنگ. می‌آییم اخلاق‌مان را از دور با هم خوب رعایت می‌کنیم بعد با هم کار تشکیلاتی نمی‌کنیم. چرا؟ ⚠️ چون اگر کار تشکیلاتی بکنیم احیاناً رفیق‌مان، ما را ناراحت می‌کند. می‌گوییم عزیزم دوری دوستی، هر کی برود برای خودش کار بکند. تشکیل نمی‌دهیم. 🎙حجت الاسلام پناهیان @rabteasheghi
20پیشنهاد برای اربعین امسال.pdf
396.8K
👆🔰🏴 ۲۰ پیشنهاد فرهنگی برای اربعین امسال 📌 اشاره: بحران کرونا و لزوم جلوگیری از شیوع این ویروس در سطح جامعه موجب شده امسال، توفیق پیاده‌روی و زیارت حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام را در ایام نداشته باشیم. 👈 در این نوشتار سعی کرده‌ایم برخی راهکارها، ابتکارها و ایده‌ها را برای برپایی اربعین حسینی با توجه به لزوم رعایت پروتکل‌های بهداشتی مرور کنیم... @rabteasheghi
🔰 حاج حسین یکتا: 👈 باید امسال فضای کشور را اربعینی کنیم 🎙 مسئول جمعیت مردمی امام رضایی‌ها با اشاره به اینکه باید فضای کشور را اربعینی کنیم، ابراز داشت: تمام تلاش ما بر این است که اگرچه راه و مسیر بسته شده است ولی نباید آتش آن خاموش شود. @rabteasheghi
💠مسابقه بزرگ حماسه‌سازان عاشورا 💠 بخش کودک: از زبان رقیه هدایا: 1️⃣ ۷۲ انگشتر با سنگ حرم مطهر امام حسین علیه‌السلام از طرف قرارگاه فرهنگی جهادی فاطمی با ارسال یا حسین به ادمین کانال رواق کودک 2️⃣ ۷۲ عدد کارت هدیه ۱.۰۰۰.۰۰۰ریالی 3️⃣ ۷۲ عدد پک فرهنگی آموزشی 🗂جهت دانلود رایگان نرم‌افزار اندروید و شرکت در آزمون برخط به لینک زیر مراجعه بفرمایید. http://cafebazaar.ir/app/?id=com.Soshiant.Ruqayyah&ref=share keramat.amfm.ir 🔷🔸💠🔸🔷 کانال کودکان فاطمی، آستان مقدس @haramqom_koodak 💠 جامعه ایمانی مشعر ✅ @www1542org @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید... 👈سال ۵۸، دخترِ مجرد اصفهانی عازم کردستان می‌شود! 💬 می‌گوید: دوست داشتم بروم رسالتی که بر عهده‌ام بود انجام دهم! ⁉️ امروز رسالت ما چیست؟! @rabteasheghi
💠 یک نذری متفاوت به عشق امام حسین علیه‌السلام گروهی از فعالان فرهنگی در موسسه دانش‌بنیان «مهاد» شیراز، چند سالی است ارادتشان به محضر اباعبدالله را یک‌جور متفاوت ابراز می‌کنند: نذری دیجیتال؛ آن‌ها برای محرم و صفر به‌صورت رایگان اپلیکیشن‌هایی تولید می‌کنند تا کودکان را با استفاده از جذابیت‌های بازی موبایلی با مفاهیم عاشورایی آشنا کنند. «از زبان رقیه» و «کودکان اربعین» مهم‌ترین محصولات نذری این تیم هستند. در بازی «از زبان رقیه»، کودکان از زبان سه‌ساله أباعبدالله با شخصیت‌ها و شهدای کربلا آشنا می‌شوند. در این بازی با کمک‌گرفتن از روانشناسان و کارشناسان تربیتی، وقایع کربلا متناسب با سن کودکان روایت می‌شود. بازی «کودکان اربعین» نیز با صداها و تصاویر خاطره‌انگیز پیاده‌روی ، با کاروان همراه می‌شوند؛ کوله‌پشتی خود را می‌بندند، در موکب‌ها به زائرین خدمت‌رسانی می‌کنند و در کربلا و نجف به زیارت می‌روند. 🌐 لینک دانلود این دو بازی رایگان را اینجا دریافت کنید: fna.ir/ezfsp0 @rabteasheghi
کاروان شام را ترک کرده و در عروجی دوباره، مسیر کربلا را از سر گرفته‌است. خاطرات تلخ و گس روزی که پایشان به شام باز شد؛ روح‌های خسته و داغدارشان را می‌آزرد. ملعون‌ابن‌ملعون شوآف راه انداخته بود؛ فرزندان رسول‌الله را در معبرها و کوچه‌های شهر هزار افسون می‌گرداند تا میوه درخت ز قومی را که در روز دهم به دستان شقی‌ترین اولاد آدم کاشت، برداشت کند. شامیان همه آمده بودند. دامن‌هاشان را از سنگ پر کرده. هلهله می‌کردند. بد و بیراه می ‌گفتند. آتش ریزه پرتاب می‌کردند. آب دهان می‌انداختند. شمشیر می‌سایدند و پای‌کوبی می‌کردند. زنان و دختران را سفارش کرده بودید سر بالا نیاورند. مبادا سودای زیارت سرهای برنیزه که پیشاپیش کاروان در حرکت بود طعمه‌ای شود برای چشم‌چرانی از صورت‌های سیلی‌خورده‌ای که روبنده‌هاشان به غارت رفته است. با آنکه خودتان شش دانگ حواستان بود اما به اندک مردان باقیمانده از آن واقعه هولناک سپرده بودید مراقبِ جان امام بعد از حسین باشند. کودکان و خردسالان را نوبه به نوبه می‌شمردید؛ مبادا جا بمانند، از حال بروند، بچه شامی‌ها دوره‌شان کنند و داغ دلشان را تازه. دلتان شور همه را می‌زد... دلتان شور همه را می‌زند. شور حسین را که چشم‌های خیسش به شماست و رو از شما برنمی‌دارد. شور عباس را که قربانش بشوم نکند ماه‌رویی کار دستش بدهد و چشم بخورد. شور علی‌اصغر را که سر نیزه اندازه‌اش نیست و شور علی‌اکبر و قاسم و عبدالله و رباب و رقیه و رقیه و رقیه را... میان این همه، من نگران خودتان هستم بانو من دلم شور شما را می‌زند ماه... غم کوچکی نبود و نیست. هرکس جز شما بود جان داده بود در این راه. کوه بود آب شده بود... اما شما هنوز ایستاده‌اید، خسته و آزرده، اما همچنان سنگین و علی‌گونه... آنان که زن را ضعیف می‌پندارند،کجایند؟ بیایند و ببینند چگونه یک‌ زن دریای عمیق و پرخطر و مطلاطم غم عظیم و مصیبت عظما را در خود جا داده و ظرفش آنقدری جا دارد که خودش را به تلو تلو نیندازد و قدم سست نکند و خم به ابرو نیاورد. جفا به آیه فتبارک الله احسن الخالقین است اگر شما را در پرستاری از حضرت سجاد یا در یادآوری جنایت کوفیان در حق امامشان یا در هدایت و رهبری اسرا و یا در خطابه گویی و دفاع از حق در پیشگاه خلیفه میمون‌باز محدود کنم، که شما همه اینها هستید و همه اینها گوشه‌ای از شماست. با این همه، من باز هم دلم شور شما را می‌زند. شور قلب رنج دیده‌تان را... شور صدای خاک گرفته و خش‌دارتان را. شور بی‌فروغی چشم‌هاتان را.... چه کنم زمینی‌ام.... فهمم نمی‌رسد که روح‌های متعالی جسم ها را می‌آزارد... غم کربلا بهانه است. 🖊لیلا نیکخواه @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب "نان سال‌های جنگ" کم و بیش از زنان روزهای جنگ شنیده‌ایم. از زن‌هایی که پشت جبهه حواسشان به مردهای جنگ بود و هرچه ازدستشان بر می‌آمد انجام می‌داده‌اند.اما کمتر خاطرات وحرف‌هایشان را شنیده‌ایم. خاطراتی که ببردمان به آن روزها و نشانمان بدهد بزرگ زنانی را که آن موقع آتش به اختیار قدمی برای انقلاب و پیروزی کشورشان برداشتند. کتاب شما را همراه زنان ساده یک روستا می‌برد به سال‌های دهه ۶۰. همراه شوید و در خنده ها و گریه‌هایش زیبایی و لذت انقلابی‌گری بانوی مسلمان ایرانی را مزمزه کنید. ♦ موجزگویی، پرهیز از فلسفه‌بافی و شعارگرایی، از زبان شیرین و ساده زنانِ روستایی روایت کردن، از محسنات و امتیازات کتاب است. کتاب، آیینه‌وار، آن روز‌های ناب و آن صفا و مجاهدت‌ها را در گوشه‌ای دور از این آب و خاک روایت کرده است. گوشه‌هایی از خاطرات زنان روستای صَدخَرو سبزوار. تصاویر خوشایند و خواستنی. شرافت، نجابت، بی‌توقعی، سختکوشی، تابلو و نموداری است از عُلو و و انقلابی. کتاب پر است از خنده ها و گریه ها. عبرت‌ها و سرمشق ها. یکی از بهترین کتاب‌هاست برای معرفی مادران این سرزمین. در دنیای عجیب و پیچیده و پُر از قیل و قال امروزی. 📌 ،«نان سال‌های جنگ» را محمد اصغرزاده تحقیق و مصاحبه‌های آن را برعهده داشته و به قلم محمود شم‌آبادی به نگارش درآمده، خاطرات زنان روستای صدخرو در پشتیبانی از جبهه و رزمندگان را در ۱۶ فصل روایت کرده است و بخش پایانی کتاب نیز به تصاویر زنان جهادگر و شهدای این روستا اختصاص دارد. 📖 بخشی از این کتاب خواندنی: هیچ‌وقت به نان‌های جبهه دست نمی‌زدیم، می‌گفتیم اگر برای خودمان برداریم، حلال نیست. دو تا نان هم غنیمت است، بفرستیم جبهه‌ها». «روز نان پختن، همه دستی می‌رساندند. نشد به کسی رو بیندازم و رویم را زمین بزند، حتی آن‌ها که با انقلاب میانه‌ای نداشتند، می‌آمدند پای کار...». «توی حیاط برق داشتیم، اما همه جا را روشن نمی‌کرد. از ماشین شوهرم نور می‌گرفتیم. یکی دو بار که شبانه نان پختیم، آردش از خودمان بود. بیشتر از دستمان نمی‌آمد، و اِلّا دوست داشتیم برای امام از جانمان بگذریم.» @rabteasheghi