eitaa logo
هیئت هفتگی راه فاطمه (س)
462 دنبال‌کننده
410 عکس
16 ویدیو
1 فایل
هیات راه فاطمه (س) قم جمعه شب‌ها / ساعت ۱۹:۳۰ میدان روح الله / حسینیه هنر می‌توانید کمک ها و نذورات خود را به کارت ذیل واریز کنید: 6037997750009921 راه فاطمه س هیئت مذهبی - بانک ملی ارتباط با ادمین کانال: @abdolahi_h
مشاهده در ایتا
دانلود
هیئت هفتگی راه فاطمه (س)
📖 #سلسله_بحث‌های_نهج_البلاغه 🛑 عهدنامه مالک‌اشتر(شرح نامه ۵۳) جلسه سوم ۱۴۰۱/۰۳/۲۰ 💥 هیئت راه فاطمه(
📖 جلسه سوم شرح نامه ۵۳ / ۱۴۰۱/۰۳/۲۰ جشن ولادت امام رضا(ع) 💥هیات راه فاطمه(س) قم ✔️فراز دوم نامه (ثم اعلم یا مالک...فیما احبت او کرهت)/ افکار عمومی! ▫️ موقعیت این فراز بین فرازهای قبل و بعد: این فراز بعد از فراز اول (که مربوط به سیاست نفس بود) و قبل از فراز سوم (که اخلاق رهبری) است قرار دارد و مشحون به جملاتی در سیاست نفس (مثل: فاَملک هواک...) هم هست. • ترجمه فراز: "آگاه باش ای مالک که تو را به شهرهایی فرستادم که پیش از تو حاکمانی در آن به عدالت و ستم فرمانروایی کردند، و مردم در کارهایت می نگرند(وَ اَنَّ الناسَ یَنظُرونَ من اُمورک)همان گونه که تو خود در کارهای حاکمانِ پیش از خود می نگریسته ای، و آنچه تو در حق آنان می گفتی درباره تو خواهند گفت. صالحان را فقط از آنچه خداوند درباره ایشان بر زبان مردم جاری می کند می توان شناخت (اِنَّما یُستَدَلُّ عَلی الصَالِحینَ بِمَا یُجرِیَ اللهُ لَهُم عَلی اَلسُنِ عبادِه) پس باید دوست داشتنی ترین اندوخته ها در نزد تو عمل صالح باشد. بنابراین زمام هوا و هوست را به دست بگیر و بر نفس خود در آنچه برای تو حلال نیست، بخل بورز، که بخل ورزیدن بر خود همان انصاف دادن از خود است در آنچه دوست دارد یا نمی پسندد". ❓بین فرازهای سیاست نفس و اخلاق رهبری، یکبار سخن از نظارت مردم و زبان الهی بودن آنها در قضاوتشان درباره حکمران چه موقعیتی دارد؟! ❗️موقعیت اثباتی و اکتشافی! آن سجایا در سیاست نفس و خُلق حاکم "یک چیدمان و یک ثبوت" است، قضاوت همگانی درباره عادل یا جائر بودن حاکم، "یک کاشفیت از آن خصائص" و "یک طریق اثباتی برای آن ثبوت" هست؛ که حکیم مطلق(امیرالمومنین) در جای مناسب از این تعبیه کرده است. ▫️ ۴نکته مهم حکمرانی در این فراز: 1⃣ مردم دلالت گر بر عدل و جور حکومت اند. • اصل و ریشه ی فروعات حکمرانی دست آخر به عدل یا جور می رسد. به تعبیر دیگر قضیه بدیهی در مسائل عقل عملی، "حُسن عدالت و قُبح ظلم" است. لذا حضرت امیر(ع) دولت های سابق را به وصف عدل و جور توصیف کرد نه کارآمد و غیر کارآمد، مردم دار یا خشن و... چون بازگشت اینها هم به عدل و جور است (مثلا کارآمدی برای امور مردم یا دستگاه سلطنت؟ اولی عدالت و دومی جور است) • این عدالت و جور، فطری بشر است. از "آراء محموده"، "تطابق علیه آراء العقلاء" است. از اینرو مردم خوب آنرا می شناسند؛ مجموع سیاستها و احکام و اجرای دولتی به عدالت انجامید یا جور و تبعیض؟ چیز پنهانی بر مردم نیست. • در غرر الحکم فرمود: "دلهای رعیت خزینه های حاکمان است پس هرچه از عدالت و جور در آن ودیعه بگذارند را خواهند یافت"(شرح ابن ابی الحدید ج۱۱ص۹۴) ⬅️ پس مردم دلالت گران بر حاکمان در عدالت و جور اند. 2⃣ تنها دلالت گر مردمند! با وجودی که می دانیم راه دیگری مثل وحی و بیان معصوم هم برای قضاوتِ عدالت و جور حاکم هست اما حضرت امیر(ع) با حصر(اِنَّما) تنها استدلال گر و دلالت گر بر صالحان را مردم می شمارد. چون این راه عمومی و همیشه در دسترس است (و اصلا بیانات دیگر هم ارشادی است به همین حکم وجدانی مردم) ⚠️ ممکن است برخی از ملزومات و فروعات عدالت، نظری و اختلافی باشد. همه بدیهی نیست(مثلا برای عادلانه بودن ارث و دیه در زن و مرد باید استدلال کرد) لذا عامه مردم نمی توانند نظر تعیینی دهند؛ برخی سیاستها و قوانین حکومت اینگونه اند! ❗️این نکته درستی است اما فروعات و تصمیمات منسجم است و سرجمع آثاری بار می آورد، قضاوت مردم در آنجا اشتباه نیست. 🔅 بیان آیت الله خامنه ای درباره این فراز: ایشان این فراز(انما یستدل علی الصالحین...) را با قید یاد شده معنا می کنند: "مردم در قضاوت های جمع بندی شده خودشان، یک قضاوتی درباره کسی یا کسانی دارند. این قضاوت افکار عمومیِ مردم نشان دهنده واقعیت است. نه اینکه مردم در همه جا اشتباه نمی کنند، چرا، اشتباهاتی هم ممکن است پیش بیاید اما آنچه در مجموع به صورت جمع بندی باقی می ماند، قضاوت درستی است بیان امیر المومنین این است. چون بالاخره ماچند روزی هستیم، سرو صدایی می کنیم، کاری می کنیم، چیزی می گوییم، می رویم. در همان لحظه ممکن است امکان قضاوت کافی نباشد اما بعد که مردم درباره ما فکر کردند، رفتند کارهای مارا دیدند، اثر کارهای ما را دیدند، نتایجش را ملاحظه کردند آنوقت به قضاوتی می رسند آن قضاوت، قضاوت درستی است فرمایش امیرالمومنین این است"(۹۴/۴/۲۳). - گاهی سیاستها نمونه مشابه دارد که وضع قبلی روشن شده، مردم در این سیاست قضاوت روشن و درست دارند! 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
📖 جلسه سوم شرح نامه ۵۳ / ۱۴۰۱/۰۳/۲۰ جشن ولادت امام رضا(ع) 💥هیات راه فاطمه(س) قم ❓آیا این قاعده فقط برای قضاوت های تاریخ گذشته و تاریخی است؟ یا نمونه های جاری هم طبق این قاعده قابل ارزش گذاری به عدل و جور است؟! ❗️ امام خمینی از این قاعده برای حکم به جائر بودن حکومت مستقرِ پهلوی استفاده کرد در پاسخ به خبرنگار تلویزیون فرانسه در ۳بهمن۵۷ فرمود: "برای تغییر رژیم، فشار افکار عمومی به معنی قانون است؛ ما به استناد همین قانون قدرت را دست می گیریم و حکومت را مستقر می کنیم/ فشار افکار عمومی، قانون است در آن وقت که در ایران رژیم سلطنتی بود، به خیال آنها سلطنت با نظر مردم به وجود آمده بود در حالیکه از اول چنین نبود. اکنون آرای عمومی، شاه را خلع کرده است. ما به استناد همان فشار افکار عمومی که قانون واقعا همان است باید قدرت را به دست بگیریم و حکومت را مستقر کنیم"(صحیفه امام ج۵ص۵۲۳) [کامل رااینجا بخوانید: https://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh-imam-khomeini/vol/5/page/523 ] 3⃣ این نظر عمومی، زبان الهی است! نکته لطیف تر آنکه حضرت درک همگانی عدل و ظلم و دلالتگری بر صلاحیت دارها را "زبان الهی" معرفی می کند(بِما یَجریَ اللهُ لهم علی اَلسُنِ عباده). با آنچه در نکته اول گذشت معلوم می شود این مکانیزم فطری، سخنگوی خداوند است نه اینکه الزاما وحی و الهامی جداگانه به مردم در کار باشد. 4⃣ ذخیره عمل صالح نه کار نمایشی! نکته لطیف دیگر اینکه بلافاصله بعد از قاعده(انما یُستدل...) می فرماید: "پس باید دوست داشتنی اندوخته ها در نزد تو عمل صالح باشد". - فاء تفریع در "فلیَکُن" مفید این است که وقتی افکار عمومی، قضاوت جمع بندی شده اش درباره حاکم، واقعیت است؛ پس باید چیزی در قلوب رعیت ذخیره کنی! (چنانچه در غرر الحکم فرمود). ❓ این ذخیره چه باشد؟! ❗️میفرماید: عمل صالح (فَلیَکُن احبُّ الذخائِرِ الیک ذخیرهَ العملِ الصالح)! - چرا نفرمود: رضایت رعیت، پسند آنها، خوشایند آنها؟! فرمود عمل صالح! • عمل صالح دو رکن دارد: ۱. حُسن فعلی: یعنی پیکره عمل نیکو باشد. که اعمال نیکو دست آخر ذیل "حُسن عدالت" جمع می شوند. ۲. حسن فاعلی: یعنی نیت فاعل هم زیبا باشد. که با قصد قربت و جلب رضای الهی چنین می شود. - لطیفه این فقره این است که با عمل صالح (عادلانه به قصد رضایت خداوند) بهترین ذخیره را برای خود درست می کنی. هم نزد خداوند هم در قلب رعیت. یعنی ریاکاری و لازم نیست. با عمل صالح، مردم هم درباره ات قضاوت خوب خواهند داشت. • این معیار(معیار عمل صالح برای ذخیره) هم جامع افراد است و هم مانع اغیار: - مثلا زهد حاکم، فضیلتش به اختفاء و پنهان بودن است. لازم نیست رسانه ای کند. همان زهد مخفی عمل صالح ذخیره شده است و قضاوت مردم را هم نیکو می کند. - توبیخ یک کارگزار متعدی(مثل منذر بن ابی جارود یا عثمان بن حنیف و...) باید علنی باشد. علنی بودنش عمل صالح حاکم است، لازم نیست مخفی کند و... ▫️ برای جلسه آتی! ❓ یک سئوال: آیا این قاعده (صحت قضاوت جمع بندی شده افکار عمومی) فقط پسینی است یعنی بعد از گذشتن دوره ای از حاکم بودن و کارگزاری است؟! یا قاعده می تواند پیشینی هم باشد؟! یعنی برای انتخاب یک کارگزار هم تشخیص مردم بهترین طریق کشف صلاحیت است؟! ❗️ یک اشکال: در روایات مذمت شهرها و مردم آن دیار هم کم نیست(نکوهش اهل بصره، شام، کوفه، مدینه، مکه و...) آیا اینها نقض این قاعده نیست؟! یعنی طبق این قاعده العیاذ بالله می شود قضاوت مردم شام در چند دهه درباره امیرالمومنین را واقعیت دانست؟!! 🧐 پاسخ را در جلسه بعد پیگیری کنید! 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
🏳️ گزارش تصویری توسل هفتگی 🔰 سلسله بحث های نهج‌البلاغه 🔶 به مناسبت ولادت امام رضا(علیه السلام) جمعه ۲۰ خردادماه ۱۴۰۱ قم، میدان روح الله، حسینیه هنر هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها) @rah_fatemeh 🔻🔻🔻
🔸قال المهدی عجل الله تعالی فرجه: وفي ابنة رسول الله صلى الله عليه وآله لي أسوةٌ حسنةٌ 🔹مراسم هفتگی هیئت راه فاطمه (سلام الله علیها) با محوریت شرح و توضیح (نامه ۵۳ نهج البلاغه) 🎙 باسـخـنـرانـی 💠 حجت‌ الاسلام محسن قنبریان 🎤 بـانـوای 💠 کربلایی حسین آل حبیب 📅 جمعه ۲۷ خردادماه ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۱۵ 🕌 قم، میدان روح الله، جنب دبیرستان ماندگار امام صادق(ع)، حسینیه هنر ✅ برادران - خواهران 💥 ان شاءالله پذیرایی مهمان اهل بیت علیهم السلام هستیم. به کانال (سلام‌ الله علیها) بپیوندید: 👇👇👇 🆔 @rah_fatemeh
نهج البلاغه استاد قنبریان ج 30.mp3
30.41M
📖 🛑 عهدنامه مالک‌اشتر(شرح نامه ۵۳) جلسه چهارم ۱۴۰۱/۰۳/۲۷ 💥 هیئت راه فاطمه(س) قم 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
هیئت هفتگی راه فاطمه (س)
📖 #سلسله_بحث‌های_نهج_البلاغه 🛑 عهدنامه مالک‌اشتر(شرح نامه ۵۳) جلسه چهارم ۱۴۰۱/۰۳/۲۷ 💥 هیئت راه فاطم
📖 جلسه چهارم شرح نامه ۵۳ / ۱۴۰۱/۰۳/۲۷ 💥هیات راه فاطمه(س) قم ✔️فراز دوم نامه (ثم اعلم یا مالک...فیما احبت او کرهت)/ آراء عمومی! ▫️یادآوری جلسه قبل! • در آیین حکمرانی به یک قاعده پسینی برای عدل و جور حکومتها و دولتها رسیدیم: "قضاوت جمع بندی شده افکار عمومی مردم نشان دهنده واقعیت است"! • امام خمینی همین افکار عمومی را "قانون" برای نامشروع بودن پهلوی و قانونی بودن اقدام خود گرفت(ر.ک: صحیفه امام ج۵ص۵۲۳) • پیرامون این قاعده(انما یستدل علی الصالحین بما یجری الله لهم علی السن عباده) یک اشکال و یک سؤال باقی ماند! ▫️ اشکال! ⚠️ آیا قضاوت افکار عمومی شامیان و توابعشان در چند دهه درباره امیرالمومنین(ع) هم العیاذبالله واقعیت است؟! یا قاعده نقض شده و در واقع بیانی برای شهر و مورد خاص است نه قاعده همه گیر؟! • بطور کلی تر در روایات شیعی از مذمت شهرها و اهل آنها متعدد داریم(مثل موثقه ابابصیر درباره اهل مکه و اهل مدینه/ موثقه ابوبکر حضرمی درباره اهل شام و...) بر این اساس باید نقض مکرر قاعده را داشته باشیم! که دیگر قاعده نخواهد بود! ▫️جواب اشکال! 1⃣ وقتی می گوییم مردم سخنگوی خداوند در عدل و جور حاکمان هستند، بدین معنا نیست که همه شهرها و جوامع در همه زمانها مثل هم اند! • جهان اجتماعی هر مردمی، برآیند "ادراکات عمومی" و "امیال عمومی" آنهاست. سویِ ادراکات مردمی و به اشتراک گذاشتن دریافت هایشان می تواند متفاوت از جامعه دیگری باشد؛ منفی بینی یا مثبت بینی یک جامعه میتواند ضریب متفاوت داشته باشد. در گام بعد، "آستانه تحریک و میل عمومی" جوامع هم مثل هم نیست. جامعه ای ممکن است درباره مساله ای زود واکنش نشان دهد و جامعه ای نه! - مثلا ملتی می تواند ذلت پذیرتر و ملتی عزیز تر باشد. ملتی که آمریکا، حاکم مستبدش را بردارد با ملتی که خودش چنین کند متفاوت است. - ملتها در اینباره رشد و نقصان می یابند و معلمان و مصلحان اثر می کنند. الان اعتراض به تبعیض در ایران از سالهای انقلاب بیشتر است؛ چون در تعالیم امام خمینی رشد کرده است. - تحقیقات توماس موریاریتی برای تعیین "میزان مقاومت جرات مندانه" در جامعه آمریکا مثالی دیگر از تفاوت جوامع است. او نتیجه گرفت: "ما ملتی از قربانیان مشتاقیم"! • در روایات هم به این حقیقت تصریح هست. اهل سنت در صحاح خود از ابوهریره و شیعیان از امام صادق(ع) این حدیث رسول الله را آورده اند که: "الناس معادنُ کمعادنِ الذهب و الفضه..."(الکافی ج۸ص۱۷۷) مردم، معادنی هستند مثل معادن طلا و نقره! یعنی استعداد ها و خصائص و هم خوی های اکتسابی متفاوتی دارند. این موجب میشود نظام های ارزشی متفاوتی بپذیرند و درجه بندی ارزش شوند، بعضی مذموم و بعضی ممدوح شوند. مذمت اهل مکه و مدینه از این قبیل است. ⬅️ اما این تفاضل ها موجب نمی شود قضاوت نهایی شان درباره عدل و جور حاکمانشان غلط باشد. در این درک فطری (عدالت و ظلم) همه مشترکند. - اگر غیر از این باشد احتجاج با جوامع و اهالی دیگر ممتنع میشود!(دقت کنید) 2⃣ این قضاوت مردم باید "مشافهتاً" و به گونه "تطابق آراء عقلاء" باشد، تا موضوع این قاعده شود. • ۲-۱- فرمود: "اَنَّ الناسَ یَنظُرونَ مِن اُمورک" ~ "یقولون فیک"؛ یعنی نظاره مردم ،قضاوت نزدیک و مباشرشان درباره حاکم خودشان،(نه الزاما درباره دشمنشان یا آنکس که دشمن پنداشته اند) مطابق با واقع است. ⬅️ قضاوت شامیان درباره امیرالمومنین(ع) چنین نبود! • ۲.۲- عرض شد "حسن عدل" و "قبح ظلم" از آراء محموده است و "تطابق آراء عقلا" (از حیث عقلاء نه بخاطر ایمان و کفرشان) دارد. جمع بندی نظر مردم و رعایا نه باید با واسطه کانون شایعه و توطئه ای باشد. هریک در مواجهه خود به عدل یا ظلم حاکم حکم کرده باشد. - از باب تشبیه چیزی مثل آنچه در تواتر مطرح است اینجا هم هست. تبانی بر کذب و همه تحت تاثیر یک توطئه یا کانون شایعه نباشند. ⬅️ هزاران صفحه تاریخ موجود است که ذهنیت عمومی را امویان با جعل حدیث، زر و زور، تحریف و توطئه، علیه امیرالمومنین تغییر دادند. علیِ نادیده را برای شامیان، بی نماز هم کردند! ⬅️ پس در اینگونه موارد که مثال نقض قاعده شمرده شده، اصلا موضوع قاعده موجود نشده است. قضاوت، نزدیک مردم درباره حاکم خودشان آنهم بدون تبانی و توطئه نبوده است. یا در تفاوت و تفاضل نظام ارزشی اهالی شهرها مختلف است که ذیل اصل الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه است نه نقض قضاوت جمع بندی شان از بدیهیات نظام ارزشی(حُسن عدل و قبح ظلم)! 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
📖 جلسه چهارم شرح نامه ۵۳ / ۱۴۰۱/۰۳/۲۷ 💥هیات راه فاطمه(س) قم ▫️ سؤال! ❓تا اینجا از قاعده، خوانشی پسینی شد: حکومتی که مستقر است یا تمام شده، قضاوت مردمش در عدل و جورش درست است. حالا سئوال این است: این قاعده به شکل پیشینی هم درست است؟! یعنی برای تشکیل دولت و انتخاب حاکمان و کارگزاران هم به کار می آید؟! اگر پاسخ مثبت شود، "میزان رای ملت است" تبیین خاصی می یابد! ▫️ پاسخ به سؤال! آری، قاعده پیشینی هم هست. به دو دلیل: 1⃣ جمله" انما یُستدل..."، نسبت به زمانها و احوال، اطلاق دارد. مختص دولت مستقر و گذشته نیست! • جمله قبل آن: "ان الناس ینظرون من امورک...و یقولون فیک" - نه "قید" است و نه "مخصص". چون مثبتات قید و مخصص واقع نمی شوند. - چیزی هم برای "انصراف" در جمله نیست. - بلکه به لحاظ بلاغتی ذکر عام یا مطلق بعد از خاص و مقید است. چنین عطفی مفید تعمیم و اطلاق است. ⬅️ پس جمله دلالت بر اطلاق دارد و مختص دولت مستقر نیست برای تشکیل دولت و حکومت پیشرو هم هست. 2⃣ از این روشن تر اینکه: در خود این نامه برای انتصاب و انتخاب کارگزار از همین قاعده پیروی شده است! در انتصابات حاکم دو دستور روشن وجود دارد: • ۲.۱- برای انتصاب کارگزاران حتما باید اختبار و امتحان، سنجش و گزینش باشد؛ و آن اختبار هم بیرون از سپهر شخصی حاکم باشد! - می فرماید به کارگیری کارگزارانت از سر اختبار باشد و از تمایل شخصی یا خود رایی ات نباشد ( ثم انظر فی امور عُمالک فاستعملهم اختباراً و لا تُولِّهم محاباهً و اثرهً) - نه فقط براساس میل شخصی و خود رایی نباشد بلکه براساس صفات پسندیده حاکم مثل فراست و تیزبینی اش هم نباشد! (لایکن اختیارک ایاهم علی فراستک...) یعنی اختبار و سنجش بیرونی و قابل ارزیابی خارجی غیر از خود حاکم باشد! • ۲.۲- حالا این اختبار بیرونی، کجا و توسط چه کسی باشد؟! حسن نظر مردم! - می فرماید: "لکن اختبرهم بما وُلُّوا للصالحین قبلک" : آنها را از طریق حکمرانی شان برای حاکمان صالح قبلی بیازمای! ⬅️ واضح است این برای کارگزارانی است که سابقه مدیریتی داشته اند و علی القاعده مشمول آن قاعده انما یستدل علی الصالحین..‌. میشوند. یعنی قضاوت مردم درباره شان را لحاظ کن. - درباره آنهایی که سابقه مدیریتی ندارند؛ ادامه همین فراز می فرماید "فاعمد لاَحسنهم کان فی العامه اثراً اعرفهم بالامانه وجهاً": پس برکسانی اعتماد کن که در میان عموم مردم بهترین آثار نیک را گذارده و در امانت داری معروف اند! ⬅️ باز پای اثرگذاری در عموم مردم و معروف به امانت داری پیش آنان مطرح است. • وقتی در انتصابات چنین است در جایی که حوزه انتخاب مردم است به طریق اولویت ثابت است. • این ذوق در ابواب متعدد فقه ما ردپا دارد: - اختلاف درباره دو امام جماعت، مرجح اش پذیرش اکثریت مامومین است(ر.ک: مدارک الاحکام ج۴ص۳۵۸) - محقق نائینی از مقبوله عمربن حنظله برای مشروعیت اکثریت استفاده می کند. - امام خمینی در همین باره دارند: "برنامه ما این است که رجوع کنیم به آراء عمومی ، به آرای مردم... قهراً مردم وقتی آزاد هستند، یک نفر صالح را انتخاب می کنند و آرای عمومی نمی شود خطا بکنند. یکوقت یکی می خواهد یک کاری بکند، اشتباه می کند. یکوقت یک مملکت ۳۰ میلیونی؛ نمیشود اشتباه بکند... قهراً اشتباه در ۳۰ میلیون جمعیت نخواهد شد".(صحیفه امام ج۵ص۳۲۲-۳۲۳) ⬅️ نتیجه اینکه صندوق رای یک طریق و مصداق امروزین برای لحاظ این قاعده شریف حکمرانی است. قبلا امکان رجوع اینچنین به رای مردم نبود، جور دیگر نظر مردم را مثل مالک اشترها باید کشف می کردند؛ الان تکامل در مصداق شده، برای همان ارتکاز که در بیان حضرت امیر(ع) آمده است(اصطلاحاً تکامل مصداق است نه توسعه ارتکاز)؛ لذا رهبر انقلاب درباره امام خمینی و انتخابات فرمود: "اگر انتخابات و مردمسالاری و تکیه به آراء مردم، جزو دین نمی بود و از شریعت اسلامی استفاده نمیشد، امام هیچ تقیدی به آن نداشت، آن آدم صریح و قاطع، مطلب را بیان می کرد. این جزو دین است" (۹۳/۳/۱۴در۲۵امین سالگرد رحلت امام) 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
🏳️ گزارش تصویری توسل هفتگی 🔰 سلسله بحث های نهج‌البلاغه جمعه ۲۷ خردادماه ۱۴۰۱ قم، میدان روح الله، حسینیه هنر هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها) @rah_fatemeh 🔻🔻🔻
🔸قال المهدی عجل الله تعالی فرجه: وفي ابنة رسول الله صلى الله عليه وآله لي أسوةٌ حسنةٌ 🔹مراسم هفتگی هیئت راه فاطمه (سلام الله علیها) با محوریت شرح و توضیح (نامه ۵۳ نهج البلاغه) 🎙 باسـخـنـرانـی 💠 حجت‌ الاسلام محسن قنبریان 🎤 بـانـوای 💠 کربلایی حسین آل حبیب 📅 جمعه ۳ تیرماه ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۱۵ 🕌 قم، میدان روح الله، نبش کوچه معلم ۱۲، حسینیه هنر ✅ برادران - خواهران 💥 ان شاءالله پذیرایی مهمان اهل بیت علیهم السلام هستیم. به کانال (سلام‌ الله علیها) بپیوندید: 👇👇👇 🆔 @rah_fatemeh
نهج البلاغه استاد قنبریان ج 31.mp3
19.21M
📖 🛑 عهدنامه مالک‌اشتر(شرح نامه ۵۳) جلسه پنجم ۱۴۰۱/۰۴/۰۳ 💥 هیئت راه فاطمه(س) قم 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
هیئت هفتگی راه فاطمه (س)
📖 #سلسله_بحث‌های_نهج_البلاغه 🛑 عهدنامه مالک‌اشتر(شرح نامه ۵۳) جلسه پنجم ۱۴۰۱/۰۴/۰۳ 💥 هیئت راه فاطمه
📖 جلسه پنجم شرح نامه ۵۳ / ۱۴۰۱/۰۴/۰۳ 💥هیات راه فاطمه(س) قم ⭕️ فراز اخلاق رهبری (وَ اَشعِر قلبَک الرحمه للرعیه...و ابتلاکَ بِهم) ✔️ مقدمه • اسلام برای کلمه سرپرست سیاسی اجتماعی و زمامدار، بیشتر مفهوم "ولایت" را برگزیده است... • مفهوم ولایت(ولی-یلی)، چسبیدگی و پیوستگی دو چیز به هم است طوری که فاصله در بین نباشد. در اصطلاحش هم این معنای لغوی لحاظ شده است ولو در ادبیات فقهی ما کمتر بروز کرده است! • چسبیده به چه؟ و بدون فاصله با چی❓ ۱- با خدا: یعنی خواستش، خواست خدا باشد. فیلتر هوای نفس، منافع شخصی و خانوادگی و گروهی در اوامر الهی لحاظ نشود(مخالفاً لهواه مطیعاً لامر مولاه/ و...) ۲- با مولی علیهم(مردمش): از جنس آنها و در زندگی هم سطح آنها باشد، هم درد بلکه اصلا نرون عصبی و مغز دردیاب آنها باشد و...(من انفسهم/ عزیز علیه ما عنتم/ و...) - هردو در این فرمایش امام باقر(ع) از پیامبر(ص) جمع است: "امامت و زمامداری سزاوار نیست الا برای مردی که سه خصوصیت داشته باشد: ورعی(شدت تقوائی) که از محرمات بازش دارد [همان شماره۱] ، بردباری ای که از غضب بازش دارد [ذکر خاص قبل از عام است] و خوب ولایت کردن بر کسی که بر او ولایت داده شده، مثل یک پدر مهربان (حُسنُ الولایهِ علی مَن وُلِّیَ حتی یکونَ له کالوالدِ الرحیم)"(الکافی ج۱ص۴۰۷) - امام رضا(ع) هم درباره شماره۲ فرمود: "الامامُ الانیسُ الرفیقُ و الوالدُ الشفیقُ و الاَخُ الشقیقُ و الاُمُ البَرَّهُ بالولدِ الصغیر" امام، مونس مدارا کننده، پدر دلسوز، برادر دوقلو، مادر نیکوکار به طفل صغیر است.(الکافی ج۱ص۲۰۰) • ولایت سیاسی اجتماعی، جعل اعتباری است. عقلاء برای زندگی اجتماعی حاکمی، اعتبار می کنند، خداوند رئیس عقلاء خود چنین جعلی را اعتبار می کند. - ولایت تکوینی و باطنی، یک حقیقت است، محتاج جعل و اعتبار نیست. سعه وجودی ای است که مجرای علم و قدرت خداوند میشود. لذا نه غدیر برای نصبش می خواهد و نه سقیفه برای غصبش موثر است. بخلاف ولایت سیاسی که اعتباری است، جعل و اعلان می خواهد و غصب میشود... • فرق "اعتبار" با "دروغ" چیست❓ - اعتبار، دادن حد و تعریف چیزی به چیز دیگر است. وقتی به "آدم شجاع"، می گویی "شیر"! تعریف شیر را به شجاع داده ای. اما "بخاطر حقیقتی" بنام شجاعت است. اگر متکی به این حقیقت نباشد، دیگر اعتبار نیست، "دروغ" است. شیر گفتن به ترسو، دروغ است. ⬅️ ولایتِ جعلی و اعتباریِ اجتماعی سیاسی هم برای کسی درست است که ویژگی های حقیقی در او باشد(همان دو رکن گذشته). - پوسته فقهی-حقوقی روی این حقیقت می نشیند. اینکه مثلا چگونه کشف یا انتخاب شود؟ و... همه پوسته فقهی آن حقیقت و آن ذات ولایت است. مثل ملکیت، که "علاقه و نسبت خاصی باید با مال باشد" تا جعل و اعتبار ملکیت درباره فرد درست باشد؛ بعد پای قواعد حقوقی وسط می آید که انتقال صحیح ملک کدام است؟ و... - متاسفانه پرداختن به این گوهر و ذاتی که ملاک اصلی جعل ولایت است کمتر در فقه ما بروز یافته و به تفسیر و کلام و اخلاق منتقل شده، لذا آن پوسته حقوقی، تنها طرح شده و به ادبیات سلطنت و سلطه و حق تصرف و.‌.. تنزل کرده است. برخی متفکران انقلاب اسلامی به این مهم خوب توجه کرده اند.۱ 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
📖 جلسه پنجم شرح نامه ۵۳ / ۱۴۰۱/۰۴/۰۳ 💥هیات راه فاطمه(س) قم ⭕️ فراز اخلاق رهبری (وَ اَشعِر قلبَک الرحمه للرعیه...و ابتلاکَ بِهم) ✔️ نکات فراز مورد بحث: در فراز مورد بحث حضرت امیر(ع) به آن ذات و گوهری که موجب جعل ولایت یا تولیت میشود پرداخته است و بروزات و ظهورات آنرا می شمارد: 1⃣ "اَشعِر قَلبَک" "شِعار" در اصل، لباس زیر و چسبیده به بدن است. اینجا می فرماید خصلتهای بعدی را به قلبت بچسبان! یعنی صرفاً در اعمالت نباشد، تصنعی و نمایشی نباشد. 2⃣ "الرحمهِ للرَّعیهِ و المَحبَّهَ لهم و اللُّطفَ بهم" • "رعیت" هم خانواده "رعایت" است. رعایت کردن مردم با همه داشته هایشان به سمت مقاصد متعالی، نام آنها را رعیت می کند نه رابطه ارباب-رعیتی! "رعیت یعنی آن کسانی که رعایت آنان و مراقبت آنان و حفاظت و حراست آنان بر دوش ولی امر است... یعنی انسان را با همه ابعاد شخصیتش با آزادی خواهی اش، با افزایش طلبی معنوی اش، با امکان تعالی و اوج روحی اش، با آرمانها و اهداف والا و شریفش، اینها را بعنوان یک مجموعه در نظر بگیرید این باید با همه این مجموعه مورد رعایت قرار بگیرد".۲ • رحمت/ محبت/ لطف مترادف هم نیستند، سه کار باید درباره مردم بکند: - رحمت، انفعال و تاثر خاصی است که در وقت دیدن محتاج عارض قلب میشود و شخص را به رفع احتیاج و کاستی طرف وادار می کند. - ببینید همان ذات و گوهر ولایت است. طبیعی است که وقتی رحمت بر ولی امر درباره رعیت واجب است، مقدمه آن هم واجب میشود. اطلاع پیدا کردن از احتیاجات و مشکلات رعیت، مقدمه آن است.** - محبت، ابتدائی هم میشود، لازم نیست از سرترحم و رفع احتیاجی باشد. - لطف، آن نرمی و ظرافتِ در کار است. ⬅️ این سه به هم مربوط است. ولو فی نفسه اینها مستحب است اما با امر حضرت به والی، برای او واجب میشود. 3⃣ "و لا تکونَنَّ علیهم سَبُعاً ضاریاً تَغتَنِمُ اکلَهُم" • "ضاریاً" از ریشه (ضَرو) است یعنی حمله شدید. می فرماید حیوان وحشیِ حمله وری که خوردن رعیت را غنیمت شماری، نباش! • لطافت سخن این است که چند خط پایین تر می فرماید: "لاتَقُولَنَّ اِنِّی مُوَمَّر فَاُطاعَ: فریاد مزن من امیر شمایم فرمان می دهم باید اطاعت شوم" ⬅️ یعنی نه تنها رعیت را گرگ صفت ندر! بلکه حتی با زبان اقتدار هم سخن نگو! می بینید چگونه چهره سلطه و غلبه بر مردم را از ولایت دور می کند! 4⃣ "فانَّهم صنفانِ: اِمَّا اخ لک فی الدّینِ اَو نظیر لک فی الخَلق" • آن "رحمت"، "محبت" و "لطف" را شامل همه رعیت کن! چه هم کیشان چه غیر هم کیشان. او که هم کیش تو نیست، شبیه تو در خلق هست.۳ • این فرمایش در سیره خود حضرت تحقق داشته است در خطبه۲۷ که ماجرای یورش سفیان بن عوف از طرف معاویه به شهر انبار و کشتن فرماندار (حسان بن حسان بکری) است؛ زن مسلمان و زن ذمیِ (غیر هم کیش) را جمع می بندد: "مردانی از آنها بر زن مسلمان و زنِ در عهد مسلمانان (و الاخری المعاهده) حمله کرده و خلخال و دستبد و گردنبد و گوشواره آنها را غارت برده اند،آنها جز استرجاع (انا لله... گفتن/ برای زن مسلمان) و استرحام (طلب رحم کردن/ برای زن ذمی) وسیله ای برای دفاع نداشته اند. آنگاه مهاجمان با غنیمت فراوان بازگشتند بی آنکه یکی زخمی شده یا از آنها خونی ریخته شود. اگر پس از این رویداد مسلمانی از غم بمیرد نکوهشی بر او نباشد بلکه نزد من جای آن هست که از غصه جان دهد" ⬅️ رحمت و محبت و لطف را شمال هردو می کند هم مسلمان هم ذمی - ماجرای پیرمرد نصرانی که به گدایی افتاده بود و حضرت اطرافیان را در عدم کمک نکوهش کرد و برای او سهمی از بیت المال قرارداد، نمونه دیگر است. 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh