📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه بیست و پنجم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۰۶/۳۱
💥هیات راه فاطمه(س) قم
▫️ فراز مربوط به احکام خراج
✔️ گزارشی کوتاه از خراج در تاریخ
• خراج نوعی مال الاجاره ای است که در قبال زمین گرفته می شد. در فقه شیعه زمین هایی که با جنگ و غلبه فتح می شد، ملک عموم مسلمین بود و همان اهالی یا دیگران سپرده در قبالش خراج گرفته می شد که یکی از منابع بیت المال بود.
• حاکم در اینجا نقش #تولیت داشت نه ولایت؛ یعنی به جای عموم مردم در قرارداد و اخذ خراج و هزینه عمل می کرد.
اولین بار در خیبر (سال۷ق) بنابر پیشنهاد یهودیان، زمین در اختیار آنها ماند و در عوض متعهد شدند نیم درآمد حاصل را سالانه به پیامبر(ص) دهند.
• طرق خراج: مقاسمه/ مساحی / ضمان و قباله شد!
سیره پیامبر(ص)" مقاسمه"(تقسیم محصول) بود بعدا به "مساحی" (به حسب مساحت) منحرف و بعدتر به شکل "قباله و ضمان" در آمد!
در قباله و ضمان عملا سرزمینی به کسی در قبال خراج سالانه ای بخشیده می شد و او مثل پیمانکار بیشتر از آن را از کشاورزان منطقه می گرفت!
امیرالمومنین به سیره پیامبر(ص) عمل می کرد هم مساحی و هم قباله را رد می کرد
به حسب نقل مردی نزد ابن عباس(کارگزار امام در بصره) آمد و در خواست کرد شهر اُبُلّه (حوالی بصره) را به ۱۰۰هزار درهم به او واگذارد که ابن عباس او را ۱۰۰ تازیانه زد...
در دوره امویان و عباسیان، قباله و ضمان باب شد.
• یعقوبی خراج عراق در عهد معاویه را ۶۵۵میلیون درهم می شمارد(ج۲ص۱۶۹)
• مصرف این منبع از بیت المال برای: تامین مخارج دولت، خرج خدمات عمومی(امنیت، بهداشت، آموزش و...) و سرانه مساوی به مسلمانان بود.
نکته حائز اهمیت اینجاست که وقتی از #حق بودن بهداشت عمومی، امنیت و آموزش سخن گفته میشود باید برای نفقه واجب متصدیان آن #ارتزاق معلوم کرد تا با #اجرت ، بازاری نشود و آن #خدمت تبدیل به #کالا نشود؛ منبع تامین این ارتزاق در دنیای گذشته اینجا بود همچنین شعب حکمرانی و ولایات که باز لزوم ارتزاق نه قراردادهای بازاری دارد از اینجا تامین می شد.
✔️ نکات مهم فراز
1⃣ تلازم صلاح دیگران بر صلاح خراج دهندگان.
امر به گونه ای تدبیر شود که صلاح خراج دهندگان لحاظ شود.
2⃣ تلازم خراج با آبادانی زمین.
بیش و پیش از خراج باید به فکر آبادانی زمین بود والا شهرها ویران و خراج غیر ممکن می شود.
3⃣ شنیدن سخن و شکایت خراج دهندگان از سنگینی آن.
کاهش آن موجب افزایش امید اجتماعی می شود و...
4⃣ تلازم کاهش خراج(کاستی درآمد دولت) با مزیت سیاسی.
مزیت سیاسی مثل آراسته شدن حکومت/ جلب ستایش مردم/ گسترش عدالت/ جلب اطمینان آنان و ذخیره آن
5⃣ نسبت مستقیم عمران و آبادانی با تحمل مردم:
انَّ العُمران مُحتُمل ما حَمَّلتَه...: بر مملکت آباد آنچه بار کنی می تواند از عهده اش برآید
در مقابل، ویرانی سرزمین، عامل تنگدستی مردم است و این (در اینجا) بخاطر مال طلبی حاکمان است که اصالت را به گرفتن خراج نه آباد کردن مملکت می داند.
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
🏳️ گزارش تصویری توسل هفتگی
🔰 سلسله بحث های نهجالبلاغه
💢 به مناسبت ایام شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
جمعه ۳۱ شهریورماه ۱۴۰۲
قم، میدان روح الله، حسینیه هنر
هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها)
@rah_fatemeh
🔻🔻🔻
#جلسه_هفتگی
#سلسله_بحث_های_نهج_البلاغه
🔸قال المهدی عجل الله تعالی فرجه: وفي ابنة رسول الله صلى الله عليه وآله لي أسوةٌ حسنةٌ
🔹مراسم هفتگی هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها)
🎙 باسـخـنـرانـی
💠 حجتالاسلام محسن قنبریان
🎤 بـانوای
💠 حاج مهدی تدینی
📅 جمعه ۱۴ مهرماه ۱۴۰۲، سـاعـت ۱۹:۳۰
🕌 قم، میدان روح الله، نبش کوچه ۱۲ معلم، حسینیه هنر
✅ برادران - خواهران
به کانال #هیئت_راه_فاطمه (سلام الله علیها) بپیوندید:
👇👇👇
🆔 @rah_fatemeh
نهج البلاغه استاد قنبریان ج 54.mp3
21.37M
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه
🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳)
جلسه بیست و ششم
۱۴۰۲/۰۷/۱۴
💥 هیئت راه فاطمه(س) قم
#حجت_الاسلام_قنبریان
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه بیست و ششم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۰۷/۱۴
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_اول
▫️فراز مربوط به دبیران (ثم انظر فی حال کتابک...)
✔️ بحثی مهم در نظام دیوانی و علیه دیوان سالاری!
▪︎در این فراز با دو بحث مواجهه ایم:
- ویژگی های دبیران (ثبوتاً)
- راه کشف و شناخت آن (اثباتاً)
⬅️ با ضمّ خصائص عمّال و کارگزاران، برای کلیت دیوان دولت استفاده می کنیم.
▪︎چند نکته مهم برای فهم بهتر قسمت اول:
۱. حکومت، هم "حاکم و حکمران صالح" می خواهد و هم "سازمان صالح".
شهید مطهری در ده گفتار سازمان صالح را خوب بیان کرده است.
۲. از ویژگی های دولت مدرن این است که به "سازمان" بیشتر از "خصائص حاکم و حکمران" می پردازد. این شعار را در بین دوستان انقلابی هم می شنوید که: "سازمان باید طوری باشد که آدم فاسق و فاجر هم کارایی خوب داشته باشد"!
۳. یکی از مبادی "دیوان سالاری" و #اصالت_دیوان همین جاست. اگر در دوگانه دیوان_دبیر اصالت را به دیوان و سازمان داده شود، دیوانسالاری شکل می گیرد.
⬅️ تبعاً برای صالح شدن سازمان در این اصالت بخشی، مثلا "تجزیه کار" صورت می گیرد؛ که تمرکز کار و اختیارات، فساد نیاورد ⬅️ این هم موجب می شود دیوان گسترده تر و الزاماً خروجی اتفاق نیافتد!
⚠️ از کف میدان اگر خبر بگیرید می بینید بسیاری از عدم کارائی ها و خروجی نداشتن ها، به علت تعدد دستگاه های تصمیم گیر در امور و نبودن تمام کننده است. مدیر هم ترجیح می دهد املاء ننویسد تا غلط از او نگیرند! دیوانسالاری و کاغذ بازی و گزارش میشود هفت دست، شام و نهار خبری نیست!
۴. یکی از راههای جلوگیری از دیوانسالاری، "نقطه تعادل یابی" در آن دوگانه است. یعنی: لحاظ شرائط در دبیران و عمّال + اختیار لازم برای اقدام و خروجی کار.
• در قسمت اول این فراز شرایط دبیران را می شمارد:
- تولیت بخشی در امور (که مفید نوعی اختیار و جانشینی است برای تمام کردن کار) به بهترین ها
- آنجا که اسرار یا رانت اطلاعات در بین است، این شرائط مهمتر است
- "خوبی های اخلاق را در خود جمع کرده باشد" از کسانی باشد که "کرامتِ(عطا شده) او را سرمست نکند"
ممّن لا تَبطُرُهُ الکرامه، مفید همان نکته است که اختیاری دست اوست که می تواند کار را تمام و اهداف حکومت (احقاق حق و برقراری عدل) را محقق کند؛ چون می دانیم خود پست و مقام، در فرهنگ علوی، کرامتی ندارد.
▪︎ در بخش دوم راه کشف این شرائط بیان می شود
قبلا در بحث حکومت علوی و تبار گزینی به روش درست شایسته سالاری پرداختیم.
• از جمع بین فراز دبیران و عمّال فمهیده می شود:
1⃣ روش گزینش، درونی و متکی به خود حاکم نباشد!
• نه متکی به صفات بد حاکم باشد. در بخش عمّال فرمود:
ولاتُوَلِّهِم مُحاباهً و اَثَرهً: آنها را از سر تمایلات شخصی و خود رأیی (بدون مشورت)، تولیت نده!
• نه حتی متکی به صفات خوب درونی حاکم باشد! در این فراز می فرماید:
وَلایَکُن اختیارُکَ ایّاهُم علی فراسَتک و استنامتک و حُسن الظن منک: گزینش آنها را از سر فراست (و تیزبینی) ات و اعتماد داشتن و حسن ظن ات به آنها نباشد!
❓چرا حتی با صفات خوب درونی ات هم گزینش نکن؟!
می فرماید چون: "مردان با ظاهر آرایی و خوش خدمتی نظر حاکمان را به خود جلب می کنند اما در پس این ظاهر نیکو و خوش خدمتی خبری از خیر خواهی و امانتداری نیست"!
یعنی دست بالای دست بسیار است و مقابل هوش سفید تو، هوش سیاه هم هست و فراستت را دور می زند.
2⃣ روش گزینش بیرونی و به حسب خروجی نهایی کارهایش باشد.
• در فراز عمّال فرمود: "فاستعملهم اختباراً: با امتحان و اختبار آنها را به کار بگیر (نه تمایل و تشخیص شخصی)
• در این فراز می فرماید: "اختَبِرهُم بما وُلُّوا للصالحین قَبلک فَاعمِد لاَحسَنِهِم کان فی العامَّهِ اثراً و اعرفَهُم بالامانهِ وجهاً: اختبار و امتحان با بررسی تولیت های قبلی برای حاکمان صالح باشد. از بین اینان بر کسی تکیه کن که در مردم اثر نیکو تری نهاده (خروجی واقعی) و بیشتر به امانت داری شناخته شده است."
⬅️ یعنی صرف روزومه کافی نیست، باید اثر و کارکرد واقعی مدیران دوره های قبل بررسی شود. دیده شود آن دوره، منطقه او در چه وضعیت و مشکلاتی بوده و او برایشان چه کرده است؛ نه صرف اینکه چندین سال سابقه مدیریت داشته و هیچ گزارش سوء و سوء پیشینه ندارد! چون مدیران محافظه کار هم چنین اند کاری نمی کنند و خطایی هم رخ نمی دهد! (دقت کنید!)
⬅️ می فرماید اگر چنین گزینش دقیق و درستی کردی "نشانه خیر خواهی تو برای خدا و برای مردمی است که ولایت آنها را بر عهده گرفته ای"!
ادامه در بخش دوم
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه بیست و ششم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۰۷/۱۴
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_دوم
▪︎ تشکیلات آری؛ دیوان سالاری نه!
"اولوا الامر" یعنی ولیّ (الامر یعنی حکومت). حکومت امور متعددی دارد که باید خوب از هم بازشناخته شود. نه یک امر تجزیه شود که دیوان گسترده و دیوان سالاری شکل بگیرد، و نه امور تداخل کند و...
لذا در تتمه می فرماید: "و اجعل لرَاسِ کُلِّ امر من امورک راساً منهم: بالای هریک از امور حکومت یکی از همان شایستگان را قرار بده"
"کسی که بزرگی کار ناتوانش نسازد و بسیاری کارها پریشانش نکند"!
⬅️ مسئولیت کلان دست آخر با خود حاکم است!
می فرماید "اگر در دبیرانت ایرادی باشد و تو از آن غافل باشی تو مسئول آن خواهی بود".
اینجور یک تشکیلات از صدر تا ساقه، مسئول می شود و پاسخگو نه امر در دیوان دور بزند و به نتیجه نرسد و کسی هم پاسخگویش نباشد و دیوان سالاری امور گردن هم انداختن داده باشد!
* فراز مربوطه را اینجا بخوانید!
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
#جلسه_هفتگی
#سلسله_بحث_های_نهج_البلاغه
🔸قال المهدی عجل الله تعالی فرجه: وفي ابنة رسول الله صلى الله عليه وآله لي أسوةٌ حسنةٌ
🔹مراسم هفتگی هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها)
🎙 باسـخـنـرانـی
💠 حجتالاسلام محسن قنبریان
🎤 بـانوای
💠 کربلایی حسین آل حبیب
📅 جمعه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۲، سـاعـت ۱۹:۳۰
🕌 قم، میدان روح الله، نبش کوچه ۱۲ معلم، حسینیه هنر
✅ برادران - خواهران
به کانال #هیئت_راه_فاطمه (سلام الله علیها) بپیوندید:
👇👇👇
🆔 @rah_fatemeh
نهج البلاغه استاد قنبریان ج 55.mp3
20.68M
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه
🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳)
جلسه بیست و هفتم
۱۴۰۲/۰۷/۲۸
💥 هیئت راه فاطمه(س) قم
#حجت_الاسلام_قنبریان
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
صوت مداحی کامل.mp3
8.27M
🎤 صوت کامل مداحی
💢 کربلایی رضا نیک اندیش
📆 جمعه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۲ | ۴ ربیع الثانی ۱۴۴۵
🖇 قرار هفتگی هیئت
🔰 هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها)
🌐 @rah_fatemeh
صوت سینه زنی کامل.mp3
2.68M
🎤 صوت کامل سینه زنی
💢 کربلایی رضا نیک اندیش
📆 جمعه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۲ | ۴ ربیع الثانی ۱۴۴۵
🖇 قرار هفتگی هیئت
🔰 هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها)
🌐 @rah_fatemeh
🏳️ گزارش تصویری توسل هفتگی
🔰 سلسله بحث های نهجالبلاغه
جمعه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۲
قم، میدان روح الله، حسینیه هنر
هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها)
@rah_fatemeh
🔻🔻🔻
#جلسه_هفتگی
#سلسله_بحث_های_نهج_البلاغه
🔸قال المهدی عجل الله تعالی فرجه: وفي ابنة رسول الله صلى الله عليه وآله لي أسوةٌ حسنةٌ
🔹مراسم هفتگی هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها)
◾️ عرض توسل به ساحت امام حسین(ع) و دعا جهت نصرت و پیروزی مظلومین فلسطین
🎙 باسـخـنـرانـی
💠 حجتالاسلام محسن قنبریان
🎤 بـانوای
💠 کربلایی حسین آل حبیب
📅 جمعه ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۲، سـاعـت ۱۹:۳۰
🕌 قم، میدان روح الله، نبش کوچه ۱۲ معلم، حسینیه هنر
✅ برادران - خواهران
به کانال #هیئت_راه_فاطمه (سلام الله علیها) بپیوندید:
👇👇👇
🆔 @rah_fatemeh
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه بیست و هفتم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۰۷/۲۸
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_اول
▫️ فراز مربوط به تجار و صنعتگران ۱
این بخش مهمی در اقتصاد عهدنامه و حکمرانی اقتصادی است.
▫️ نکات مهم:
1⃣ تجّار و صنعتگران را کنار هم قرار داده برایشان یک رهنمود داده:
ثم استوص بالتجار و ذوی الصناعات!
استوص، از ماده وصیت و بمعنای پذیرش وصیت؛ خویش را سفارش کردن یا سفارش دیگری را پذیرفتن است.
• در دنیای جدید، تجارت و بازرگانی بر صنعت حاکم شده است (چنانچه بر کشاورزی و دامپروری)...
2⃣ فراز درباره صنعت گران و تجار است اما در ادامه تقسیم را سه گانه می کند و یک "المرتفق ببدنه" هم اضافه می شود:
و اَوصِ بهم خیراً: المقیم منهم/ المُضطربِ بماله/ المُتَرَفِّقِ بِبَدنه
درباره آنها سفارش و وصیت خیر داشته باش:
- المقیم منهم: آنها که یک جا مقیم اند. خارجاً و مصداقاً همان "ذوی الصناعات" اند
- المضطرب بماله: کسی که مال خود را حرکت می دهد؛ که همان "تاجر" است. از ریشه "ضرب فی الارض" است که در لغت سیر در زمین و در اصطلاح همان "مضاربه" است.
- المترفّق ببدنه: از ماده رفق = مدارا و همراهی ⬅️ کسی که با نیروی بدنی خود همراهی می کند!
❓ این "المترفق ببدنه"، کجای آن دو صنف است؟!
ترجمه آن به "کارگر" غلط شایعی بین شارحان است! کارگر در عرف دنیای جدید کسی است که نیروی کار را می فروشد و خود را اجیرِ صاحب کار می کند!
تعبیر "المُتَرَفِّق ببدنه" چنین معنایی ندارد! فراز مربوط به تاجر و صنعتگر است بعد این قسم اضافه می شود؛ معلوم است او ملحق به آن دوست.
مترفق یعنی همراه، ببدنه یعنی با نیروی بدنی با آندو همراهی می کند. خارجاً یعنی کمک کار صعنتگر یا کمک کار تاجر؛ ایندو کارگر به اصطلاح امروز نبوده اند.
کمک کار تاجر(المضطرب بماله) در عقد مضاربه، می شد "عامل" نه کارگر. کارگر اجیر است و مزد می گیرد؛ عامل، شریک است و از سود نهایی سهم می برد.
کمک کار صنعت گر هم در روایات لفظی دارد با عنوان "القاریجار" ؛ ملاذ الاخیار(ج۱ ص۴۲۷) در شرح آن، گفته معرب کارگر است اما "أی ذی الصنعه" یعنی او دارای مهارت و صنعت بوده است.
• در روایات سه تعبیر داریم: "العُمّالات" (همان عامل در در عقود بازرگانی و کشاورزی: مضاربه و مزارعه و مساقات)/ "القاریجار"(اسم دیگر صنعتگر) / "الاجیر"(کارگر بمعنای امروز)
• تعبیر #اجیر در دو کتاب فقهی استعمال شده:
- در کتاب جعاله (وسائل ج۱۶ ص۱۱۲) که در قبال کاری، پولی به کسی داده شود. ابواب اینها را شمرده است: کسی که گمشده ای را پیدا یا برده فراری را بیابد، در قبال کار حجامت کننده و نوحه گر و آرایشگر و آوازه خوان و...، در قبال کارِ دلال و سمسار و...
⬅️ نوعاً در مواردی مطرح است که سرمایه و ابزار خاصی ندارد (پیدا کردن چیزی یا فروختن چیزی و...)؛ یا هنر و توانای خاصی است (مثل نوحه خوان و آرایشگر و آواز خوان).
در تفریح و سرگرمی هم استعمال داشت؛ در مسابقه اسب دوانی و تیراندازی(سبق و رمایه) مجاز و در مواکله(که عده ای باهم خوراکی را بخورند) حرام بود.
ادامه در بخش دوم⬇️⬇️⬇️
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه بیست و هفتم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۰۷/۲۸
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_دوم
• تعبیر #اجاره هم بیشتر درباره اجاره اشیاء (خانه و ابزار کار) به کار رفته تا "اجاره شخص".
- به لحاظ تقنینی: روایات حاکی از کراهتِ اجاره شخص -کارگری- است(ر.ک: الکافی ج۵ص۹۰). روایات از ممنوع شدن رزق در این صورت می گوید چون رزق [سود] به صاحب کار می رسد.
واضح است کراهت در این حالت اضطرار نیمی از خانواده های ایرانی نیست. در مقابل نظام اقتصادی نباید مبتنی بر یک کراهت بنیان گذاشته شود. (دقت کنید)
- به لحاظ روابط طبیعی اقتصادی هم روایات (و هم تاریخ) حاکی از این است که اجاره شخص، بیش از عاملیت در تجارت و کشاورزی نبوده است. در روایت عمار ساباطی از امام صادق(ع) پرسش می شود مردی تجارت می کند [احتمالا بعنوان عامل در مضاربه] ولی اگر خود را اجاره دهد، بیش از تجارت نصیبش می شود!... (ر.ک: روضه المتقین ج۶ص۴۸۲) باز امام از کارگر شدن به همان دلیل گذشته نهی می کند!
⬅️ معلوم است #بازار_کار نبوده یا اقلی بوده و مثل حالا نبوده که عرضه کارگر بیش از تقاضای کارگر باشد! طوری بوده که او از کارگری سود بیشتر از تجارت می برده است!
آن دنیا بخلاف دنیای مدرن است که ابزار تولیدِ پیشرفته، دست صاحبان سرمایه و مثلا بیش از نیم خانوارها کارگرند و صف بیکاران هم پشت درند؛ لذا عرضه بیش از تقاضاست و مزد کارگر رو به کاهش است!
- در روایت دیگری به شرطی اجیر شدن اجازه داده می شود که: "اذا نصح قدر طاقته" یعنی کارگر به اندازه توان برای صاحب کار خیر خواهی کند! بعد به اجیر شدن حضرت موسی(ع) برای شعیب(ع) در قبال مهریه دخترش استناد می کند که بین ۸یا ۱۰ سال، ۱۰ را انجام داد! (ر.ک: روضة المتقین ج۶ص۴۸۱)
⬅️ قید جانب مستاجر و صاحب کار را گرفته که صاحب کار زیان نبیند. بخلاف "عمّال" در مضاربه و مزارعه و مساقات که خود در سود شریک است و عملا کم کاری اش ضربه مالی به خود هم هست، کارگری، چون مزد می گرفت چنین تعهدی را اضافه می خواست.
در زمانه ما بعکس است و چون با #طبقه_کارگر مواجهه ایم ضرر و زیان به جانب کارگر است و معمولا در حق او جفا می شود.
✔️ جمع بندی
در نظم اقتصادی اسلام، کسی که کار بدنی دارد یا ملحق به تاجر می شود (عامل مضاربه/ و هم عامل در کشاورزی: مساقات و مزارعه) ، یا ملحق به صعنت گر است (قاریجار).
در قانون اساسی جمهوری اسلامی به این مهم توجه شده است در بند۲ اصل۴۳ چیزی تعبیه شده که مانع پیدایش طبقه بزرگ کارگر (که فقط کار خود را بفرشد و ارزش افزوده مال صاحب کار باشد) شده است...
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
نهج البلاغه استاد قنبریان ج 56.mp3
15.59M
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه
🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳)
جلسه بیست و هشتم
۱۴۰۲/۰۸/۱۲
💥 هیئت راه فاطمه(س) قم
#حجت_الاسلام_قنبریان
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
صوت مداحی 12 آبان ماه 1402.mp3
6.42M
🎤 صوت کامل مداحی
💢 کربلایی حسین آل حبیب
📆 جمعه ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۲ | ۱۸ ربیع الثانی ۱۴۴۵
🖇 قرار هفتگی هیئت
🔰 هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها)
🌐 @rah_fatemeh
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه بیست و هشتم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۰۸/۱۲
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_اول
▫️ فراز مربوط به تجار و صنعتگران۲
در ادامه بحث قبل حضرت دو دسته اخلاق خوب و بد این صنف را می شمرد و بعد درباره آنها دستورات نافعی به حاکم می دهد
✔️ اخلاق خوب و منافع اینها
۱. مایه و چشمه منافع اند.
۲. اسباب آسایش اند.
۳.سودها را از سرزمین های دور دست به سوی مملکت تو جلب می کنند.
۴. مردمی آرام اند و از فتنه گری شان بیم نیست.
۵.اهل آشتی اند و ترسی از آسیب رسانی شان نیست.
⚠️ توجه: یک صنف در ادوار مختلف تطور و تحول دارد؛ صفات خوب یا بد چگونه برایش می ماند؟!
باید توجه کنیم که تجارت و بازرگانی ادواری طی کرده است از تجارت با قبایل و شتر و طی مسیرها تا بازارهای مالی کنونی.
اینکه منافع را از جاهای دیگر می آورند خصوصیت تجار واقعی است بالتبع صلح و آرامش برای تجارت بهتر و اینها طبعا طرفدار صلح و آشتی باشند.
اما برخی بورس بازی ها چنین خصوصیتی ندارد و از قضا بعضا شوک های بازار از خود آنهاست.
⬅️ حضرت امیر(ع) بعد می فرماید: "امور آنها را بررسی کن؛ چه کسانی که در حضور تو هستند و چه آنان که در گوشه و کنار شهرهایند".
✔️ اخلاق بد این صنف
حضرت می فرماید با وجود آن خصائص خوب خصلت های دیگری هم دارند:
۱. انَّ کثیراً منهم ضیقاً فاحشاً
ضیق = سختی معامله ؛ یعنی اینها سخت معامله می کنند !
این مقابل تعبیر "بیع سمح" است که بعدا می آید طبیعی است. تاجر دنبال معامله است این "ضیق فاحش" یعنی بیع آسانی که ، سود به طرف مقابلش برسد نمی کند.
۲. و شُحَّاً قبیحاً
شُحّ ، چنبره زدن بر منافع خود است. ادامه فراز قبل است یعنی در معاملات دنبال منافع و سود خود اند. همان طمع و بخلی که سرمایه داری هم می خواهد منشاء معاملات و خاستگاه بازار باشد.
۳. احتکاراً للمنافع
منافع (نه فقط کالا و آنهم چند کالای خوردنی که در روایات منع احتکار است) را احتکار می کنند.
احتکار منافع، شامل: خدمات، مجوزهای کسب و... هم می شود.
۴. و تَحَکُّماً فی البیاعات
تحکم، زور گفتن و تحمیل نظر خود است. بیاعات جمع "بیاعه" به معنای متاع است. تحکم در بیاعات یعنی تعیین نرخ خود خواسته بر کالاها
⬅️ حضرت می فرماید: "این کار به عموم مردم زیان می رساند و عیب و عار برای والیان است"
❗️توجه مهمی است که اگر بازار بر همین خاستگاه برپا شود بر منافع عمومی ضربه می خورد. لذا والی و نهاد حکومت باید دخالتی داشته باشد. اما چگونه دخالتی؟!
ادامه در بخش دوم
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه بیست و هشتم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۰۸/۱۲
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_دوم
✔️ دستورات به حاکم درباره بازار
1⃣ منع احتکار
می فرماید : از احتکار منع کن که رسول الله از آن منع کرد"
در این اطلاق و با این سیاق و تعبیر قبل(احتکارا للمنافع) ظاهرش منع از احتکار منافع است نه صرفاً احتکار چند طعام از کالاها.
2⃣ سازوکار بیع سمح
"وَلْيَکُنِ الْبَيْعُ بَيْعاً سَمْحاً بِمَوَازِينِ عَدْل وَأَسْعَار، لاَ تُجْحِفُ بِالْفَرِيقَيْنِ مِنَ الْبَائِعِ وَالْمُبْتَاعِ"
• "خرید و فروش باید آسان باشد"
توجه اینکه اینجا بعکس فراز قبل مستقیم به حاکم دستور نمی دهد. آنجا فرمود: (بعنوان حاکم) از احتکار منع کن؛ اما اینجا می فرماید بیع باید سمح و آسان باشد.
یعنی نمی خواهد حاکم در معاملات دخالت و عملا نهاد بازار منتفی و ایوانی از دولت شود لکن سازوکار معاملات باید به گونه ای چیده شود که بیع سمح نتیجه دهد.(این تفاوت بازار اسلامی با کمونیستی)
- نکته حائز اهمیت دیگر در تفاوت بازار اسلامی با سرمایه داری همین جاست که مبتنی بر "انسان سرمایه داری" نیست. سرمایه داری، بازار را بر همان "ضیق فاحش" و "شُح قبیح" بنا می کند.
(توماس هابز طبیعت انسانی را و رفتار او را: خود خواهانه، عقلایی، تن پرورانه معرفی می کند؛ این انسان، انسان سرمایه داری و خاستگاه بازار و معاملات شد)
حضرت علیرغمی که صفت "ضیق فاحش" (معامله سخت و تنگ به نفع خود) و "شح قبیح" را برای بعض بازرگانان می شمارد لکن به حاکم می فرماید: بیع باید سمح و روان و آسان باشد.
"سمح"= آسان گرفتن، سخاوت نمودن؛ یعنی بیع باید دقیقا مقابل ضیق فاحش و شح قبیح آن بازاری، آسان و سود رسان به مردم شکل بگیرد.
• در ادامه: "(این بیع سمح) براساس موازین عادلانه و نرخ گذاری ای باشد که به فروشنده و خریدار جفا نشود"
بیع سمح در فرمایش حضرت دو چیز می خواهد: موازین عدل/ موازین اسعار (نرخ)
یعنی بیع سمح با آزاد گذاشتن آن بازاری (با ضیق و شح اش) نیست بلکه باید موازین و ساختاری باشد که بیع سمح نتیجه شود.
- روایاتی منع از قیمت گذاری _اقلا در شرایط عادی_ می کند. پس این "موازین اسعار" ظهور در قیمت گذاری دستوری حکومتی در همه موارد ندارد.
- اما از آنطرف آن روایات بخاطر مضمون(قیمت دست خداست) نمی شود نتیجه گرفت که این همان نظر آدام اسمیت در دست غیبی بازار است! متاسفانه هم برخی لیبرالهای اقتصادی و هم برخی کم اطلاع های حوزی چنین نسبت اشتباهی می دهند !
در یکی از همین روایات تصریح میشود: "ان الله جلّ و عزّ وَکَّل بالسِّعر مَلکاً فلن یغلو من قله و لایَرخُصَ من کثره: خداوند برای نرخ فرشته ای گماشته پس هرگز قیمت در کمی جنس بالا نمی رود و در زیادی پایین نمی آید!"
قسمت آخر روایت دقیقا برعکس حرف اسمیت و بازار سرمایه داری است؛ چون آنجا دقیقا عرضه و تقاضا ، قیمت معلوم می کند با کمی عرضه، قیمت بالا و با افزایش عرضه، قیمت پایین می آید!
در نظام حِکمی، همانطور که باران، مَلکی دارد لکن علل طبیعی ای از ابر و باروری و... هم دارد ؛ آن فرشته بازار هم با اسباب بشری و مکانیزم ها، "رابطه طولی" دارد.
⬅️ براین اساس #مکانیزم_قیمت_گذاری ، چنانچه کمونیستی نیست، کاپیتالیستی هم نیست و صرف عرضه و تقاضا هم معلومش نمی کند. بزرگانی چون شهیدان #صدر و #بهشتی برای این مکانیزم نظریه پرداخته و عواملی غیر از عرضه و تقاضا را در مکانیزم قیمت لحاظ می کنند! (شاید جلسه ای مستقل بدان پرداختم)
- این بیع سمح باید یک نتیجه ملموس داشته باشد: به فروشنده و مشتری اجحاف نشود!
اجحاف به مصرف کننده با تحکم در کالاها رخ ندهد و زحمت و کار تاجر هم بی ارزش نشود.
- متاسفانه حوزه ما آنجور که روی یک جمله "لاتنقض الیقین بالشک" آن اجتهادهای فاخر را کرده بر سر این جمله کلیدی و مهم آن کاوش ها را نکرده و بعضا حرفهای سطحی و تاویل به مکاتب دیگران دیده می شود.
3⃣ مجازات محتکرین
در آخر حضرت می فرماید: "اگر کسی مرتکب احتکار شد عقوبتش کن ولی در مجازات او زیاده روی نکن"
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh