eitaa logo
شبڪه انتشار محتوای بصیرت افزایی فرهنگےسیاسی اجتماعی راه امین
204 دنبال‌کننده
22هزار عکس
10.3هزار ویدیو
1.1هزار فایل
فَاعْتَبِرُوايَاأُولِي الْأَبْصَار «مسیری برای وحدت و به هم رسیدن اندیشه ها» تبیین منویات امامین انقلاب اسلامی باحضور همیشه سبز سربازان مقابله باجنگ نرم در فضای مجازی 🗨️ما رو در ویراستی دنبال کنید https://virasty.com/raheamin https://splus.ir/raheamin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠خانقاه محفلی برای صوفیان فراری از مسجد 🔸در زمانی که مسلمانان مسجد را بعنوان مرکز فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی خود برمی‌گزیدند، صوفیان از این امر سر باز زده و خانقاه را به جای مسجد انتخاب کرده و فعالیت‌های عبادی و اجتماعی خود را در آن محل انجام می‌دادند. 🔹جایگاه خانقاه در صوفیه آنقدر مهم جلوه داده شد که این مکان بعنوان محفلی برادرانه برای صوفیان به شمار آمد. از این رو درباره خانقاه گفته شده: «وجود خانقاه‌ها و ارتباط آنها با مشایخ، نوعی خویشاوندی و برادری بین صوفیان پدید می‌آورد؛ چنانکه حدود و ثغور در قلمرو حیات صوفی از بین می‌رفت و از سمرقند تا فارس و از سند تا اسکندریه، هر جا صوفی می‌رفت خانقاه را سرای خویش می‌یافت.»[1] 🔰صوفیه با تغییر محل عبادت خود از مسجد به خانقاه، در حقیقت راه خود را از دین و شریعت محمدی (صلی الله علیه و آله) که با محوریت مسجد به حیات خود ادامه می‌دهد، جدا کرده و کم‌کم همانند تافته‌ای جدا بافته از آموزه‌های اسلامی دور شدند و همین امر موجب شد تا به مرور زمان بر انحراف صوفیان مسلمان افزوده شود. 📚پی‌نوشت: 1.زرین‌کوب عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، تهران، 1362، ص 79. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠دستبرد قشیری به موقوفات خانقاه! 🔸همانطور که اهل شریعت به خاطر اهمیت مسجد برای آن موقوفاتی در نظر می‌گرفتند، صوفیان نیز برای خانقاه موقوفاتی در نظر داشتند تا با صَرف آنها امورات خانقاه را بگذرانند. 🔹با افزایش درآمد موقوفات خانقاه، سودجویی و بهره برداری شیخ، خادمان و پیرامونیانِ ایشان از درآمد خانقاه افزایش یافت و درگیری میان آنها بالا گرفت. 🔻نمونه از دستبرد بزرگان صوفیه به درآمد خانقاه‌ها پیغام شیخ ابوسعید ابوالخیر به ابوالقاسم قشیری پیرامون دستبرد او به اوقاف خانقاهش است.»[1] 🔻این سروده حافظ اشاره به فساد درآمد اوقاف خانقاه است: فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد که می حرام ولی به ز مال اوقاف است. [2] 🔰بنابراین تاسیس خانقاه نه تنها زمینه انحرافات عقیدتی صوفیه را فراهم کرد، بلکه زمینه انحراف عملی ایشان را نیز رقم زد. این در حالی است که انحرافات صوفیه از سطح عوام به خواص کشیده شد و بزرگان صوفیه دچار انحرافات ذکر شده گردیدند. 📚پی‌نوشت: 1.کسروی احمد، صوفیگری، به کوشش امینی محمد، شرکت کتاب، تهران، 1393، ص 29 به نقل از: محمد بن منور، اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، به کوشش شفیعی کدکنی، آگاه، تهران، 1376، ج 1، ص 280. 2.دیوان حافظ، غزل شماره 44. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠دستبرد قشیری به موقوفات خانقاه! 🔸همانطور که اهل شریعت به خاطر اهمیت مسجد برای آن موقوفاتی در نظر می‌گرفتند، صوفیان نیز برای خانقاه موقوفاتی در نظر داشتند تا با صَرف آنها امورات خانقاه را بگذرانند. 🔹با افزایش درآمد موقوفات خانقاه، سودجویی و بهره برداری شیخ، خادمان و پیرامونیانِ ایشان از درآمد خانقاه افزایش یافت و درگیری میان آنها بالا گرفت. 🔻نمونه از دستبرد بزرگان صوفیه به درآمد خانقاه‌ها پیغام شیخ ابوسعید ابوالخیر به ابوالقاسم قشیری پیرامون دستبرد او به اوقاف خانقاهش است.»[1] 🔻این سروده حافظ اشاره به فساد درآمد اوقاف خانقاه است: فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد که می حرام ولی به ز مال اوقاف است. [2] 🔰بنابراین تاسیس خانقاه نه تنها زمینه انحرافات عقیدتی صوفیه را فراهم کرد، بلکه زمینه انحراف عملی ایشان را نیز رقم زد. این در حالی است که انحرافات صوفیه از سطح عوام به خواص کشیده شد و بزرگان صوفیه دچار انحرافات ذکر شده گردیدند. 📚پی‌نوشت: 1.کسروی احمد، صوفیگری، به کوشش امینی محمد، شرکت کتاب، تهران، 1393، ص 29 به نقل از: محمد بن منور، اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، به کوشش شفیعی کدکنی، آگاه، تهران، 1376، ج 1، ص 280. 2.دیوان حافظ، غزل شماره 44. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠غزالی: بر اساس مکاشفه شیعه باطل است! 🔸از مواردی که صوفیه در حقانیت خود بدان استناد می‌کنند، کشف و شهود است. برخی از ایشان کشف و شهود را مبنای پاره‌ای از عقاید و باورهای خود قرار داده و مطابق آن احکام دیگر را صادر می‌کردند. 🔹نکته جالب آن است که هر يک از صاحبان مسلک‌های صوفیه، مدعی بطلان مسالک‌ مخالف خود بر اساس كشف و شهود هستند. 🔻از میان این افراد غزالی گفته: «با ده سال رياضت‌كشی و خلوت‌گزينی و متاركه درس، بطلان مذهب شيعه و مراتب فراوان برتری ابوبكر بر علی(ع) برايش كشف شده است، هم چنين شيعيان صوفی مسلک و هر گروهی حتی كفار هند و ديگران نيز، چنين ادعايی كرده‌اند.»[1] 🔰با توجه به اینکه منشأ کشف و شهود گاهی شیطانی و گاه الهی است، نمی‌توان به آن استناد کرد و کشف و شهود را مبنایی اصیل برای تمییز حق از باطل قرار داد. ♻️از این‌رو می‌توان نتیجه گرفت برخی از كشف‌ و شهودهای صوفیه، پندار و خيالی بيش نبوده و از حقيقتی برخوردار نیست و يا صرفا ادعايی بی‌پايه و اساس است و بر فرض آنکه همه مواردی که در اصالت کشف و شعود معتبر است، قطعی و ثابت شده باشند، در این صورت کشف و شهود فقط برای صاحب آن بعنوان حجت و ملاک قرار می‌گیرد نه برای همه. 🌟درنتیجه قرار دادن کشف و شهود بعنوان معیاری برای صدور حکم کلی برای همه افراد جامعه، امری غیر شرعی و موهوم است. 📚پی‌نوشت: 1.شیخ حر عاملی، نقدی جامع بر تصوف، انصاریان، قم، 1386، ص 173. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠شبلی برملا کننده دروغ بزرگ صوفیان 🔸شبلی از بزرگان صوفیه ازجمله کسانی است که با ابراز عقیده مذهب و اعتقاد فرقه‌ای خود، سال‌ها پنهان‌کاری سران تصوف را آشکار ساخت و آن‌ها را رسوا کرد. 🔹از جمله اینکه عقاید و اسرار صوفیانه که سال‌ها بود بزرگان صوفیه آن را از ترس مذمت مسلمین پنهان کرده بودند، آشکار کرد. 🔻جنید بغدادی در این رابطه می‌گوید: «ما این علم را در سرداب‌ها و خانه‌ها بیان می‌کردیم. شبلی آمد و آن را آشکار ساخت.» [1] 🔻دیگر اینکه صوفیه با جعل تاریخ، بزرگان خود را از شاگردان و مصاحبان ائمه اطهار (علیهم السلام) به شمار آورده‌اند، ولی شبلی با ابراز عقیده خود در مورد ائمه(علیهم السلام) و رافضی خواندن شیعیان و اهانت به آن‌ها، از دروغ صوفیان، در ارادت داشتن و شاگردی کردن در مکتب ایشان پرده برداشت. 🔻همچنان که نقل شده است شبلی گفت: 👈«ازجمله فرق عالم که خلاف کرده‌اند هیچ‌کس دنی‌تر (پست‌تر) از روافض و خوارج نیاید، زیرا دیگران که خلاف کرده‌اند درحق کردند و سخن از او گفتند و آن دو گروه، روزگار در خلق به باد دادند. از این کلام فهمیده می‌شود که: شبلی شیعه را از جمیع کفار پست‌تر می‌دانسته! زیرا که ایشان اوقات خود را صرف اثبات و تعیین امام نموده‌اند.» [2] 🔰در اینجا شبلی نه‌تنها شیعیان را رافضی معرفی کرده، بلکه اثبات ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) را کاری بیهوده می‌داند. 📚پی‌نوشت: 1.طاهر قمی، مولی محمد، تحفه الاخیار، محقق داود الهامی، نشر مدرسه امام امیرالمؤمنین (ع)، قم، 1369، ص 154. 2. همان عضویت👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠گلایه قشیری از اباحه گری صوفیه 🔸عبدالکریم بن هوازن قشیری (حدود 376-465 هجری) از بزرگان و نویسندگان مشهور صوفیه است. 🔹قشیری به سبب شریعت محور بودن، گاه با صوفیان شریعت‌گریز درگیری داشت. قشیری از افرادی است که از اباحی‌گری و سهل‌انگاری برخی از صوفیان انتقاد کرده است و درباره آنان می‌گوید: 👈«به‌راستی که طریقت فرسوده گشته...پارسایی نابودشده و بساطش برچیده گشته. آز نیرو گرفته و ریسمانش استوارشده، پاس شریعت از دل‌ها رخت بربسته، سهل‌انگاری در امر دین را بهترین دست‌آویز می‌شمارند و فرق حلال و حرام نمی‌گذارند، حشمت فروگذاشته و از حرمت دست بازداشته‌اند، عبادت‌ها خوار انگارند و روزه و نماز نگزارند. در میدان غفلت می‌تازند و در پیروی شهوات و لاقیدی و ارتکاب منهیات و حرام‌خوارگی پای می‌فشارند و به این همه بدکارگی بس نکرده سخن از حال و مقامات و کشف و کرامات می‌گویند و مدعی هستند که قائم به حقند و محکوم به احکام آن، و محو در حقند و هر چه را بپسندند خدا ایشان را عتاب و سرزنش نکند چرا که اسرار احدیت برایشان جلوه‌گر شده و ایشان را از خود ربوده و سراپایشان را دربرگرفته و احکام بشریت از ایشان برخاسته است.»[1] 🔰اعتراض قشیری به رفتار و احوال صوفیان عصر خود بیانگر فاصله گرفتن آنان از شریعت و سهل‌انگاری در دین توسط آنان است تا حدی که نماز نمی‌خواندند و نسبت به امور شرعی بی‌قید بودند. 📚پی‌نوشت: 1. قشیری عبدالکریم بن هوازن، رساله قشیریه، زوار، ۱۳۸۹، صص ۲ و ۳. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠روایتی از نخستین کسی که فقها را علمای ظاهر خواند! 🔸علمای دین که به مخالفت با صوفیه پرداختند، مورد غضب صوفیه قرار گرفته‌اند، به همین جهت است که صوفیه فقها را علمای ظاهر خوانده و نظریات‌ اجتماعی‌ و فقهی‌ ایشان را منجمد، خشک و خشن‌ معرفی‌ می‌کنند. 🔹با دقت در سیر تاریخ صوفیه و پدید آمدن این تفکر -علمای ظاهر خواندن فقها- درمی‌یابیم 🔻«نخستین‌ کسی‌ که‌ فقها را در ایران با این‌ لقب مورد خطاب قرار داد "سر جان‌ مَلکُم" جاسوس انگلیس بود. 🔻شاهد تاریخی‌ بر این مطلب که‌ سر جان ملکم فقها را علمای ظاهر خواند، وقایع‌ مربوط‌ به‌ مرحوم‌ ملا‌ محمدباقر مجلسی‌ است. 🔻به دنبال مخالفت‌های علامه مجلسی با جریان صوفیه انحرافی، سر جان ملکم، عملکرد اجتماعی‌ و سیاسی‌ مرحوم‌ مجلسی‌ را نشانه‌ اندیشه‌ فقهی و جریان‌ مقابل‌ را جریان‌ عرفانی‌ می‌خواند. 🔻روشن‌فکرانی که‌ در صدر مشروطه‌ به‌ فعالیت‌ سیاسی‌ می‌پرداختند و نیز در لژهای‌ فراماسونری‌ سازمان‌ می‌یافتند با پذیرش‌ این‌ نظر، اد‌عای‌ همدلی‌ با دیدگاه‌ عرفانی‌ داشتند.»[1] 🔰بعد از اتهام‌زنی و توهین جاسوسی انگلیسی به فقهای شیعه، صوفیه و روشنفکران که به خاطر مخالفت فقها با صوفیه، رابطه خوبی با فقها نداشتند، ادامه دهنده راه سرجان ملکم شدند. ♻️از آن زمان به بعد این واژه دست‌آویز فرقه‌های صوفیه شده و از آن در رد علمای دین سوء استفاده‌ها کرده‌اند. 📚پی‌نوشت: 1.پارسانیا حمید، عرفان، علیه تساهل و اباحه گری، کتاب نقد، شماره 14 و 15، ص 367. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠عالم فداکاری که صوفی خطاب شد! 🔸ازجمله کسانی که متصوفه او را به خود منسوب می‌کنند، مرحوم شیخ بهایی است. 🔹سلطان حسین تابنده قطب فرقه‌ی گنابادی، از او به‌عنوان یک صوفی یاد کرده است. [1] 🔻اما شیخ بهایی نه تنها اعتقادی به صوفیگری نداشته است بلکه به اذعان خودش، وانمود می‌کرده است که فریب صوفیه را خورده است و در واقع درپی هدایت آنها بوده است. 🔻نهاوندی می‌گوید: «روزی شیخ بهایی به یکی از شاگران خود گفت: امشب به منزل ما بیا، من هم امتثال امر کردم و رفتم، کم‌کم ارکان دولت صفویه آمدند و همه صوفی بودند. پس شیخ بهایی فرمود: تو را آوردم که ببینی من بیچاره در این زمان مبتلا شده‌ام که شاه و درباریان همه اهل تصوف هستند، ناچار شدم از این راه وارد شوم شاید کم‌کم آن‌ها را هدایت کنم. پس مرحوم آیت‌الله میرزا حسین تهرانی نجفی در میان جمع فرمودند: کسی ظن به شیخ نبرد، زیرا او مبتلا شده بود و از روی مصلحت انجام می‌داد.» [2] 🔰درواقع نه‌تنها شیخ بهایی قصد هدایت عامه صوفیه را داشتند بلکه در پی فرصتی بودند تا کشور را از دست صوفیان درباری نجات دهند و از آن طریق جامعه را از به انحراف کشیده شدن توسط صوفیه برهاند که تا حدود زیادی هم موفق به این کار شدند. 📚پی‌نوشت: [1]. تابنده، سلطان حسین، رساله رفع شبهات، حقیقت، 1382، ص 822. [2]. نهاوندی، علی‌اکبر، جنتان مدهامتان، مجمع ذخایر اسلامی، تهران، 1354، جنت 1، ص 29. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠قطب صوفیه، تناقض در گفتار و واقعیت! 🔸روایاتی از طرف ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام) درباره‌ تعداد امامان وارد شده که تعداد آنان دوازده نفرند و در هر عصری فقط یک نفر می‌تواند امام مردم باشد، که انتخاب و نصب امام، تنها از طرف خداوند متعال صورت می‌گیرد. 🔹در هر عصر و زمان، زمین از حجت خدا خالی نخواهد بود که در زمان غیبت، حضرت حجت بن الحسن العسکری(علیه‌السلام) امامت مردم را بر عهده دارند هر چند در پرده غیبت باشند. 👈در روایتی راوی به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: « آیا زمینی بدون امام بوده است؟ فرمود: نه. گفتم آیا دو امام بوده‌اند؟ فرمود: نه، مگر اینکه یکی از آن دو صامت باشد.» [1] 🔻بنابراین، حضرت حجت (علیه‌السلام) تا زمان ظهورشان، امام و کسی جز ایشان حق ولایت و امامت بر مردم را ندارد. 🔰امانسفی می‌نویسد: «تعداد اولیاء به عقیده صوفیه در هر عصر سیصد و پنجاه و شش کس است که چون از ایشان یکی از دنیا برود، دیگری به جای او می آید. اما این اولیاء مراتب و طبقات دارند؛ سیصد تنان، چهل تنان، هفت تنان، پنج تنان، سه تنان، یک تنان، این یکی قطب است که به عقیده صوفیه عالم به وجود او می گردد و او قطب عالم است.»[2] ♻️این ادعا از این جهت باطل و خلاف واقع است که سردمداران صوفیه در زمان حاضر هر کدام ادعای قطبیت دارند! 📚پی‌نوشت: 1. کافی، ج 1، ص 177، ح 1. 2. نسفی، عزالدین، انسان کامل، به‌تصحیح ماژیران سوله، بی‌جا، چاپ قسمت ایران‌شناسی انستیتو ایران و فرانسه، چاپ اول، 1941م، ص317. علیه‌السلام عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠ندیدن کرامت از قبر ملاسلطان 🔸از مواردی که باعث جذب عوام مردم به تصوف می‌شود، شنیده‌هایی از صاحب کرامت بودن بزرگان صوفیه است. 🔹مردمی که تشنه معنویت هستند، به دنبال آن گشته و در دام مدعیان کذاب معنویت قرار می‌گیرند و به انحراف کشیده می‌شوند. 🔻یکی از نمونه‌هایی که خالی بودن صوفیه از معنویت و کرامت را نشان می‌دهد روایتی از وابستگان خاندان بیدخت به نام "فخر الشریعه" است. 🔻فخرالشریعه در بیدخت با خواهر آقای محمد صدرالعلما (پدر همسر صالح علیشاه) وصلت نموده بود و بدین طریق عضو خاندان بیدخت شده بود. 🔻آیت الله محمد مدنی که سال‌ها درحال مقابله با خانقاه بیدخت است، درباره آن می‌گوید: 👈«علی‌مراد فرزند عباسعلی مراد رجب برای من نقل کرد: من کشاورز آقای فخرالشریعه بودم. یک روز به او گفتم: شما که هر شب بر سر مزار بیدخت کشیک می‌دهید و تا صبح بیدار هستید، آیا تاکنون معجزه یا کرامتی از قبر ملاسلطان محمد دیده‌اید؟ جواب داد: شما چه آدم ساده‌ای هستی، مگر در خانقاه بیدخت خبری از دین و ایمان است؟ گفتم پس شما چرا دنبال آنان می‌روید؟ گفت: من آنقدر مال وقفی خورده‌ام که دلم سیاه شده و راه برگشت ندارم و چون با آنان خویشاوندی دارم، نمی‌توانم از آنان جدا شوم. البته می‌دانم جهنمی هستم، اما تو هوس صوفی‌گری نکن و به راه خودت ادامه بده.»[1] 📚پی‌نوشت: 1. مدنی محمد، در خانقاه بیدخت چه می‌گذرد؟، راه نیکان، تهران، چاپ پنجم، 1391، صص 96 و 97. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠سلطان پرستی، پیشه دراویش 🔸از منتقدان تصوف، سعدی شیرازی است. شاعر شیرین سخن شیراز، مصلح الدین سعدی از شعرای قرن هفتم، در خلال تصانیف خود، بویژه در بوستان و گلستان، نقد صوفی را محک زده و بر صوفیان ناسره و منحرف خرده‌ها گرفته است. 🔹او از ابدال روزگار قدیم یاد می‌کند که به کرامت، سنگ در دست آنان به سیم بدل می‌شده است و اگر در روزگار او اینگونه کرامت به ظهور نمی‌رسد، نه به دلیل غیر معقول بودن چنان کرامت‌هایی است، بلکه از این روست که دراویش یزدان پرست، سلطان پرستی پیشه کرده‌اند.[1] 🔻بنابراین در اعصار گذشته کسانی که ادعای خاصی نداشتند صاحب کرامت بوده و به خلق خدمت می‌کردند، اما بعدها صوفیان مدعی علاوه بر ادعای معنویت، به گزاف خود را صاحب کرامت می‌خواندند. 🔰در صورتی که به جای عبادت و خودسازی، روی به دنیا آورده و دنیاپرستی را پیشه خود ساخته و از اصول بنیادین تصوف فاصله گرفته بودند. به همین جهات بود که به انحراف کشیده شده بودند. 📚پی‌نوشت: 1. مدی ارژنگ، عشق در ادب فارسی، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، 1371، ص 76؛ محمد غزالی، کیمیای سعادت، علمی فرهنگی، تهران، 1361، صص 581 و 582. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠جامی: هر ناتراشیده‌ای می‌گوید من صوفی‌ام! 🔸به دنبال مخالفت سران تصوف با جریان صوفی‌گری، این بار شیخ ژنده پیل احمد جامی، از مُرقع پوشان ناصوفی شکوه کرده که: 👈«این راه درویشان را قومی ناجوانمرد خراب کردند. به هر کجا که از این کاهلی، بی دیانتی، ناجوانمردی، زندیقی، اباحی‌گری، موافقت طبعی بود در این راه درآمدند و هر کسی مرقعی در بر افکند و خود را بر این قوم بستند که این عالم درویشان عالمی بلند است و ولایت فراخ و دولت بی‌نهایت. هر کسی و هر ناپیراسته‌ای و ناتراشیده‌ای، روی به آستانه دولت ایشان نهادند و خود را به میان این قوم افکندند که از ایشانیم.[1] 🔻شیخ جامی که از بزرگان صوفیه است، به این مساله اعتراض می‌کند که افراد نالایق، مسند‌های صوفیه را اشغال کرده و خود را صوفی خوانده‌اند. 🔻او که در قرن ششم می‌زیسته این سخن را گفته است، ما که چندین قرن بعد از او زندگی می‌کنیم، باید چه بگوییم؟ حال که فرقه‌های صوفیه زیادی وجود دارد، کدام فرقه صوفی واقعا بر حق است و کدامین قطب همان قطبی است که شایستگی قطبیت را دارد؟ 🔰اگر صوفیان به گفته شیخ ژنده پیل توجه کنند، می‌بینند که امروز هم قطبی که شایستگی قطبیت و رهبری صوفیان را داشته باشد، وجود ندارد. 📚پی‌نوشت: 1.جامی احمد، مفتاح النجاه، مصحح دهقان عبدالقادر، نشر شیخ احمد جام، مشهد، 1388، ص 194. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠صوفیان، فریب دهندگان خدا و مومنان 🔸چرخیدن و بر زمین افتادن و آشفتگی صوفیان از اعمالی است که دین مبین اسلام از انجام آن نهی کرده چه رسد به اینکه بعنوان عبادت انجام شود! 🔹شیخ مفید (ره) به استناد خود از امام رضا (علیه السلام) روایت کرده که در آن از صوفیان و گوش فرا دادن آنان به ساز و آواز و عربده کشیدن و مدهوش شدنشان از آن حضرت سوال شد، 👈امام فرمود: «کلهم من المرائین و الخداعین و لا یشتغلون بهذه الاعمال الا لغرور الناس فانها من الشیطان و انهم یتبعونه[1] 🔻آنان همه ریاکار و فریبکارند. تنها برای فریب مردم دست به این کارها می‌زنند. این امور شیطانی است و آنها از شیطان پیروی می‌کنند.» به حضرت عرض شد ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آنان می‌گویند: در برخی از این حالات از خود بی خود می‌شویم، امام (علیه السلام) این آیه شریفه را تلاوت فرمود: 🌟«يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ [بقره/ 9] [به گمان باطلشان] می‌خواهند خدا و اهل ایمان را فریب دهند، درحالی که جز خودشان را فریب نمی‌دهند، ولی درک نمی‌کنند.» 🔰بنابر اینکه صوفیان می‌دانند افعالشان مخالف شرع مقدس اسلام است، ولی بر انجام آنها اصرار دارند، مطابق گفتار امام رضا (علیه السلام) ایشان فریب دهندگان خدا و مومنان هستند. 📚پی‌نوشت: 1.شیخ حر عاملی، ترجمه اثنی عشریه فی رد الصوفیه، مترجم جلالی عباس، انصاریان، قم، 1386، ص 237. علیه‌السلام عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠اعتراف صوفیه به ناخالص بودن تصوف! 🔸یکی از ادعاهای فرقه‌های صوفیه مدعی تشیع، درباره منشأ تصوف است که می‌گویند، تصوف از قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) اقتباس شده است و از هرگونه ناخالصی به دور است. 🔻در حالی برخی بزرگان این فرقه مدعی این مطلبند که با توجه به گسترش تحقیق درباره تصوف و در دسترس بودن اطلاعات محققان اسلامی و غیر اسلامی، برخی از بزرگان صوفیه و از جمله محققین آن‌ها لب به اعتراف گشوده و از ناخالصی و اقتباس صوفیه از فرقه‌ها و مذاهب غیر اسلامی سخن به میان آورده‌اند. 🔹سلطان حسین تابنده (رضاعلیشاه) درباره منشأ صوفیه در رساله رفع شبهات می‌نویسد: 👈«تصوف در اسلام از افعال و احوال پیغمبر خدا و آیات و اخبار معصومین (علیهم السلام) ظهور یافته و بزرگان تصوف هیچ ادعایی از خود ندارند، آنچه دارند از مصباح نبوت و مشکاة ولایت از معادن علم و حکمت با آداب صوری از بعض مذاهب دینی یا فلسفی دیگر اقتباس شده است. [1] 🔻یا محقق صوفی دکتر غنی می‌گوید: «شباهت بین عرفان هندی و عرفان اسلامی(تصوف) محل تردید نیست.» [2] با این تفاصیل تصوف را نباید فرقه‌ای اصیل و خالص از دین اسلام دانست، زیرا اعتراف سلطان حسین تابنده و مطلب دکتر غنی درباره وجود آداب مذاهب دیگر در تصوف، بیان کننده وجود بدعت و ناخالصی در این مسلک است. 📚پی‌نوشت: 1.تابنده، سلطان حسین (رضا علیشاه)، رساله رفع شبهات، چاپ سوم، 1359، انتشارات دیبا، ص 10. 2.زرین‌کوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، امیرکبیر، تهران، 1390، ص 18. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠انتقاد محکم سنایی از صوفیه 🔸از منتقدان سرسخت تصوف، ابو المجد بن آدم سنایی غزنوی یا حکیم سنایی است، که سروده‌های تندش، او را در جرگه‌ی مخالفان سرسخت تصوف حساب کرده‌است. 🔹او اشعار مختلفی در رد صوفیه و انتقاد‌های شدیدی نسبت به این طایفه دارد. 🔻در میان اقول صوفیه، به سختی می‌توان کلامی به سنگینی و صلابت قصاید مستحکم سنایی در رد و انکار صوفیه یافت. 🔻گزیده یکی از اشعار تند سنایی در نقد صوفیه و بزرگان و اعمال ایشان بعنوان نمونه نقل می‌شود. 🔹ای مسلمانان! خلایق، حال دیگر کرده‌اند از سر بی حرمتی معروف، منکر کرده‌اند 🔹در سماع و پند، اندر آیات حق چشم عبرت کور و گوش و زیرکی کر کرده‌اند 🔹کار و جاه سروران شرع در پای اوفتاد زانکه اهل فسق از هر گوشه سر بر کرده‌اند 🔹خرقه‌پوشان مزور سیرتِ سالوس و زرق خویشتن را سخره قیماز و قیصر کرده‌اند . . . 🔹مصحف یزدان درین ایام کس می‌ننگرد چنگ و بربط را بها اکنون فزون‌تر کرده‌اند 🔹کودکان خرد را در پیش مستان می‌دهند مر مخنث را امین خوان و دختر کرده‌اند 🔹ای مسلمانان دگر گشته‌ست حال روزگار زانکه اهل روزگار احوال دیگر کرده‌اند. [1] 💢با وجودی که سنایی مشهور به صوفی‌گری است، اما او در نقد جریان صوفی‌گری و بزرگان ایشان و اعمال و رفتار این طایفه اشعار تند و تیزی دارد. 📚پی‌نوشت: 1.دیوان اشعار سنایی، قصاید، شماره 49. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠حضرت عیسی هم شارب بلند داشتن 🔸اکثر صوفیه برای شارب احترام خاصی قائل هستند و قدمتی بلند برای آن قائل هستند و علت بلند گذاشتن آن را اقتدا به امام علی (ع) می‎دانند. 👈گویند: «وقتی امیرالمومنین (ع)، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را غسل می‌داد، آب سر ناف ایشان را آشامید! و دیگر شارب خود را نگرفت!» [2] 🔻اما مرتضی محجوبی با لقب طریقتی رشیدعلی از بزرگان سلسله گنابادیه جدیدترین اظهارنظر را در رابطه با سبیل داشته و قدمت شارب بلند را به زمان حضرت عیسی مسیح می‌رساند و می‌گوید: حضرت عیسی گیسوان بلند داشتند، محاسن بلند داشتند، شارب بلند داشتند، چون کسانی که به آمریکا و اروپا رفتند در کلیساها تمثالی از پیامبران سابق هست که شارب و محاسن بلند و گیسوان تمیز دارند. حضرت عیسی هم همین‌طور بوده است. [2] 🔰اما این چنین اظهارنظری به دور از شأن مشایخ فرقه گنابادیه است که برای توجیه شارب بلند خود، آن را منسوب به ائمه و انبیاء الهی کنند، آن‌هم با استدلالی بی‌اساس، از نقاشی‌هایی که هیچ منبع موثقی در تأیید آن‌ها نیست. اگر هم بپذیریم که این تصاویر واقعی بوده و شارب بلند گذاشتن جزء شریعت آن پیامبر الهی بوده است، حال باید پرسید که آیا دراویش، باید به شریعت عیسی مسیح عمل کنند؟ یا اگر خود را مسلمان می‌دانند به شریعت آخرین پیامبر الهی، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) تمسک جویند؟ 📚پی‌نوشت: 1. ذبیح‌الله محلاتی، کشف الاشتباه، ص 432 2. 27/ 9/ 1396 کانال صدای سخن عشق عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠بوسه در تصوف، مقدمه رسیدن به خدا 🔸شاهدبازی و نظربازی از انحرافات صوفیه است که برخی از صوفیه آن را راهی برای رسیدن به خداوند قلمداد می‌کنند. 🔹غزالی نظر کردن بر زیبارو را به دو قسمت تقسیم می‌کند: «یکی از روی شهوت و دیگری از روی عبرت. او نظر کردن بر خوب‌رویان را از روی شهوت گناه دانسته‌ و همین نظر اگر از روی عبرت باشد را عبادت می‌داند.» [1] 🔻این در حالی است که یک حکایت مشهور نشان می‌دهد که احمد غزالی فقط به مشاهده شاهد اکتفا نمی‌کرده، بلکه در این راه آنچنان مشتاق بوده که حتی از بوسیدن روی شاهد نیز ابا نداشته است. 👈درباره او آمده است: «ملکشاه به احمد غزالی ارادت می‌ورزید. روزی سنجر -پسرملکشاه- که شخصی زیبا بود، به دیدن شیخ رفت و شیخ گونه او را بوسید. این معنی بر حضار گران آمد و به سلطان رساندند. ملکشاه به سنجر گفت: شنیده‌ام که احمد غزالی بر گونه تو بوسه داده است. گفت: آری. گفت: تو را بشارت باد که بر یک نیمه از جهان فرمانروا گشتی و اگر شیخ از گونه دیگر تو نیز بوسه می‌گرفت بر تمام جهان مسلط می‌آمدی.» [2] 🔻اینکه صوفیه ادعا می‌کنند شاهدبازی ایشان بدون شهوت است، امری مضحک است زیرا بزرگان صوفیه در برخی موارد به شهوت‌آلود بودن شاهد بازی اذعان دارند. 📚پی‌نوشت: 1.یوسف‌پور محمدکاظم، نقد صوفی، روزنه، تهران، ص 198 2.پورجوادی نصرالله، سلطان طریقت، آگاه، تهران، 1358، صص ۵۴-۵۵. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠رد اسقاط تکلیف با تمسک به سیره معصومین (ع) 🔸آنچه از حالات پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه معصوم (علیهم السلام) معلوم و مشخص است آن بزرگواران در مدت عمر شریف خود حتی در بیماری‌ای که به شهادتشان می‌انجامید، بر انجام عبادت و طاعات خویش مراقبت داشتند. 🔹بنا بر ادعای صوفیه در مورد اسقاط تکلیف برای اشخاصی که به مقامات خاصی رسیده‌اند، لازم است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) به مقام کشفی که صوفیان مدعی آنند، نرسیده باشند! وگرنه به عقیده اینان انجام عبادات بر آنان واجب نبود. 🔻امیر مومنان علی (علیه السلام) فرمود:«لَو كُشِفَ الغِطاءُ مَا ازدَدتُ يَقينَاً [بحار الانوار، اسلامیه، ج 46، ص 134] اگر پرده‌ها کنار رود، چیزی بر یقینم افزوده نخواهد شد.» بنابراین مساله اسقاط تکلیف که به جهت شریعت‌گریزی توسط صوفیان مطرح شده، منتفی خواهد بود. 📚پی‌نوشت: 1.مجلسی محمدباقر، بحار الانوار، اسلامیه، تهران، ج 46، ص 134. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠رد اسقاط تکلیف صوفیه با تمسک به روایات 🔸روایات فراوان و متواتری از معصومین (علیهم السلام) رسیده که بر وجوب تمسک به دین و استمرار آن تا لحظه مرگ دلالت دارد و حلال حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را تا قیامت حلال و حرام او تا روز قیامت حرام اعلام است. 👈«عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ فَقَالَ حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا يَكُونُ غَيْرُهُ وَ لَا يَجِي‏ءُ غَيْرُهُ وَ قَالَ قَالَ عَلِيٌّ مَا أَحَدٌ ابْتَدَعَ بِدْعَةً إِلَّا تَرَكَ بِهَا سُنَّة.[1] 🔻زرارة می‌گويد از امام صادق (علیه السلام) راجع به حلال و حرام پرسيدم. ایشان فرمودند: حلال محمد هميشه تا روز قيامت حلال‌ست و حرامش هميشه تا روز قيامت حرام، غير حكم او حكمى نيست و جز او پيغمبرى نيايد و على (علیه السلام) فرمود هيچ كس بدعتى ننهاد جز آنكه به سبب آن سنتى را ترك كرد.» 🔰روایات و احادیث یاد شده با وجود فراوانی، عموماً و خصوصاً بر این معنا تصریح دارند و اهل دقت هیچ‌گونه تردیدی در آنها نمی‌یابند. ♻️بنابراین سستی ادعای صوفیه مبنی بر اسقاط تکلیف شرعی از مکلفین بی‌اساس است. 📚پی‌نوشت: 1.کلینی، اصول كافی، ترجمه مصطفوى، اسلامیه، تهران، ج ‏1، ص 75. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠رد اسقاط تکلیف با تمسک به آیات قرآن 🔸برخی از صوفیه معتقد هستند در صورت دست‌یابی به کشف مورد ادعای خود، تکالیف شرعی از ایشان ساقط می‌شود. 🔹از این رو یکی از بزرگان صوفیه درباره اسقاط تکلیف می‌گوید: «پس از یقین، عبودیت نیست، ربوبیت است و تکلیف نیست!»[1] 🔰ما با تمسک به آیات قرآن این ادعای صوفیه را رد می‌کنیم. خداوند متعال در کتاب خود قرآن کریم می‌فرماید: 👈«مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ [ذاریات/ 56] من جن و انس را نيافريدم جز براي عبادت کردن! (و از اين طريق تكامل يابند و به من نزديك شوند.)» 🔻مضمون این آیه با ادعای صوفیه مبنی بر اسقاط تکلیف متعارض است. زیرا آیه شریفه به صراحت اعلام می‌دارد هدف از خلقت اجنه و انسان‌‌ها عبادت خداوند است و اگر قرار باشد عبادت از انسان‌ها برداشته شود، آیه ذکر شده معنی نخواهد داشت. 🔰درنتیجه بطلان ادعای صوفیه مبنی بر اسقاط تکلیف روشن می‌شود. 📚پی‌نوشت: 1. گنابادی ملا علی، صالحیه، حقیقت، تهران، ص 411. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠 صوفیان جانشینان شیاطین و نابودکنندگان ستون دین ♻️صوفیان در کلام امام هادی علیه‌السلام ✅1⃣ 🔸شیخ مفید(ره) به اسناد خود از محمد بن حسین بن أبی‌الخطاب از امام هادی(علیه السلام) روایت می‌کند که با حضرتشان در مسجد النبی(صلی الله علیه و آله) بودم؛ 🔻که گروهی از یاران حضرت از جمله أبو هاشم جعفری که فردی بلیغ و مورد اعتماد امام بود، وارد مسجد شدند. 🔻بعد از آنها نیز گروهی از صوفیه وارد مسجد شده و در کنار حضرت، دایره‌وار نشسته و شروع به گفتن ذکر لا اله الا الله کردند! 👈امام(علیه السلام) فرمود: «به این گروه نیرنگ‌باز توجهی نکنید؛ زیرا آنان جانشینان شیطان‌ها و خراب کنندگان ستون‌های دینند. 🔹برای دور کردن بیماری از بدنشان، زهد ورزیده و برای شکار مردم به شب‌زنده‌داری رو می‌آورند. عمری را به گرسنگی می‌گذرانند تا برای پالان‌هایشان خرانی را بیابند. [۱] 📚پی نوشت ۱.حدیقة الشیعة ج ‏2، ص 799 – 800، قم، انصاریان‏، چاپ سوم‏، 1383ش. علیه‌السلام عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠دیدار و یاری صوفیان؛ مانند دیدار شیطان و یاری یزید ♻️صوفیان در کلام امام هادی علیه‌السلام ✅2⃣ 🔸(صوفیان) جز برای فریب مردم، ذکر "لا إله إلا الله" نمی‌گویند و کم‌غذا خوردنشان تنها برای پرکردن انبان‌های بزرگ و ربودن دل افراد نادان است. 🔹در سخنانشان از عشق می‌گویند، اما مریدانشان را به تدریج در چاه می‌اندازند، دعا و وردشان رقصیدن و کف‌زدن بوده و ذکرشان، طرب‌انگیزی و آوازه‌خوانی می‌باشد. 🔻تنها افراد سفیه از آنان پیروی کرده و تنها افراد احمق به آنان اعتقاد پیدا می‌کنند. 🔰هرکه به دیدار یکی از زندگان یا مردگانشان برود، گویا به دیدار شیطان و بت پرستان رفته است و هرکه به یکی از آنان یاری برساند، گویا به یزید و معاویه و ابوسفیان کمک کرده است.[۱] 📚پی نوشت ۱.حدیقة الشیعة ج ‏2، ص 799 – 800، قم، انصاریان‏، چاپ سوم‏، 1383ش علیه‌السلام عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠صوفیان؛ مجوس و نصاری امت ♻️صوفیان در کلام امام هادی علیه‌السلام ✅3⃣ 🔸بعد از سخنان امام هادی علیه‌السلام در مذمت صوفیان، یکی از یارانشان پرسید: حتی اگر به جایگاه شما معترف باشند؟! امام دهم با غضب به او نگریست و فرمود: «این پرسش را کنار بگذار! کسی که به جایگاه ما معترف است، در مسیر ناراحتی ما گام نمی‌نهد، آیا نمی‌دانی که پست‌ترین طایفه‌ها صوفیانند، تمامی آنان از مخالفان ما هستند، راه آنان با راه ما همگونی ندارد، آنان بسان نصاری و مجوس این امت‌اند، تلاش آنان این است که نور خدا را خاموش کنند و خداوند نورش را تمامی خواهد بخشید، گرچه خوشایند کافران نباشد».[۱] 📚پی نوشت ۱.حدیقة الشیعة ج ‏2، ص 799 – 800، قم، انصاریان‏، چاپ سوم‏، 1383ش علیه‌السلام عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
💠نسبت ناروای صوفیه به علمای ربانی 🔸واژه قشری و علمای ظاهر از مفاهیمی است که صوفیه به علما و فقهای شیعه‌ی مخالف خود نسبت می‌دهند و این مطلب از آن جهت است که ایشان تصوف را مغز دین می‌دانند و بزرگان خود را هدایت کنندگان به آن، درنتیجه ایشان علمای باطن و چونکه شریعت را همچون پوسته‌ای برای مغز دین فرض کرده‌اند، فقها را علمای ظاهر یا قشری نام گذارده‌اند[1] 🔹زیرا ایشان (علما) از نظر صوفیه، فقط هدایت کنندگان مردم به پوسته دین هستند. در حالی که نکته حقیقی آن است که صوفیان به خاطر آنکه از روشنگری علمای ربانی شیعه، هراسان هستند، بدین نحو مریدان خود را از استماع موعظه‌های روحانیت منع می‌کنند تا همواره مریدان ساده‌لو از ارتباط با علمای دین دور باشند. 🔰«علامه امینی صاحب کتاب گرانقدر الغدیر می‌فرمود: عده‌ای از زائران تهرانی روزها به منزل ما می‌آمدند و یک نفر صوفی نیز همراه آنان بود. پس از دو جلسه آن شخص صوفی دیگر نیامد، سراغ او را گرفتم، گفتند هر چه اصرار کردیم او حاضر به آمدن به منزل شما نشد و گفت: می‌ترسم این آقا در من اثر بگذارد و ارادتم به آقای صالح علیشاه کم شود.»[2] ♻️بنابراین نسبتی که صوفیه به علما و فقهای ربانی می‌دهند از روی عناد و خدعه و به جهت دور نگاه داشتن مریدان فریب خورده صوفیه از علما است. پی‌نوشت: ۱.لاهیجی محمد، مفاتیح الاعجاز، نشر علم، تهران، 1381، ص 731 ۲.مدنی محمد، درخانقاه بیدخت چه می‌گذرد؟، راه نیکان، تهران، 1391، چاپ پنجم، ص 158. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰