👈دستور قطب خودخوانده به مبارزه سیاسی دراویش
🌀فرقه ساطانعلیشاهی؛ از سیاستگریزی تا سیاستگرایی
💢موضوع ارتباط #دراویش با سیاست، همواره در فرقه گنابادی سلطانعلیشاهی مطرح بوده و در هر برهه زمانی، شکل تازهای به خود گرفته، با وجود تأکید اقطاب سلف بر اجتناب از مداخله #دراویش درامور سیاسی، لیکن این مهم در عمل، دستخوش فراز و نشیبهای زیادی بوده و نمیتوان بر تحقق کامل آن، صحه گذاشت. بهخصوص در دهههای گذشته، این امر با چالشهای بسیاری همراه بوده که ماهیت و ساختار #فرقه را نیز متأثر ساختهاست. لیکن نکته قابلتأمل، اجتناب ظاهری وتأکید مؤکد #اقطاب و بزرگان بر دوری از سیاست، دستکم تا زمان قطبیت «#نورعلی_تابنده» است که به نظر میرسد با مرگ وی و ورود مدعیان جانشینی به میدان، پوسته ظاهری را شکسته و علناً تمایلات سیاسی را ابراز و در مورد اخیر، «وظیفه فقری» عنوان کردهاند. در این راستا، مروری بر این سیر داریم:
▪️«سلطان حسین تابنده»(رضا علیشاه) در کتاب «رفع شبهات» درباره رابطه #صوفیه و سیاست مینویسد: «سیاست مصطلح امروز که لازمه آن دروغ، تفنین، نقض، ظلم، آزار واذیت باشد، باید از آن دوری کرد.»[1]
▪️در کتاب «پند صالح»، نوشته «محمد حسن صالح علیشاه» از اقطاب #فرقه_گنابادی نیز به این قضیه اشاره شده است. وی در قالب نصیحت و دستور کلی به دراویش، مینویسد: «به کار خود پرداخته و در #سیاست دخالت نکنید که مبادا آلت دست و بهانه اجرای مقاصد دیگران گردید.»[2]
▪️«نور علی تابنده»، #قطب سابق فرقه گنابادی نیزدر این باب ابراز میدارد:« در مورد دخالت در سیاست از من سؤال میکنند و در اعلامیه ای که به تاریخ 7رمضان 1417 نوشته شده و همچنین دربرنامه های بعدی هم گفته شده که #درویش در سیاست دخالت نمیکند و نظر ندارد، ولی درويش بر طبق مقررات شرعی و با خلوص نيت محضاً لله اگر تصميم بگيرد، تصميم وی درست است؛ چرا كه درويش مانند ساير شهروندان مملكت بايد در سرنوشت خود دخالت بكند.» و بعد در ادامه می گوید: «از من راجع به مسائل سیاسی و اجتماعی سوال نکنید؛ چون من راجع به مسائل طریقتی نظر میدهم.»[4]
↩️«#اسمعیل_صلاحی»، متوهم قطبیت فرقه: « درحال حاضرطبق فرموده حضرت مجذوبعلیشاه قدس سره تاق طع دست مخالفین #تصوف از سیاست و حکومت سیاست ورزی وتوجه به امورسیاسی وتلاش برای آزادی جزء وظایف فقری محسوب میگردد به این مهم توجه فرمایید.»
📚پینوشت:
1. تابنده، حسین، رساله رفع شبهات،انتشارات حقیقت، چاپ ششم،1382،ص133.
2. صالح علیشاه، محمد حسن،پند صالح،انتشارات حقیقت،چاپ هفتم،،1376ص32.
3. تابنده، نور علی، کتابچه مکاتیب عرفانی، شماره شانزدهم،ص20.
4.بیانیه ۱۶ابان۱۳۹۹، صفحه اینستاگرام موسوم به صلاحی.
@feraghvaadyan
💢بهرهگیری امارات از صوفیه در جهت سیاستهای جنگ طلبانه
↙️«دکتر اندریاس کریگ»، استاد مطالعات امنیتی دانشکده «کینگز» لندن در مقاله ای وب سایت «میدل ایست آی» انگلیس ابراز داشت: #امارات از دین در خدمت سیاست هایش بهره گرفته و نسخه دیگری از #اسلام_سیاسی را اتخاذ کرده است.
➕وی توضیح داد: آنچه اکنون در غرب مشهور شده مبنی بر اینکه امارات، سیاست سکولاریزم را اختیار کرده، مطابق با واقع نیست. ادعای آن ها در باب تسامح و همزیستی دینی نیز تحریف شده و در خدمت شکل گیری نوع دیگری از اسلام یعنی #صوفیه است که [به ظاهر] به آرامش سیاسی دعوت می کند. امارات با درک ظرفیت #دین و ایدئولوژی در متحد کردن جامعه مدنی و یا متفرق کردن جهان عرب، صوفیه را به عنوان پایگاهی #ایدئولوژیک و دینی انتخاب کرده تا با سیاست خارجی او در منطقه نیز هماهنگ باشد.
🗓وقتی در سال 2011 ، اوضاع موجود ناپایدار شد امارات متحده عربی به تجمیع توان مالی و #نظامی خود پرداخت تا بتواند آینده اجتماعی و سیاسی منطقه و قدرت اول مخالف تغییر و مخالف انقلاب های عربی تبدیل شود؛ قدرتی که نظام های مخالف جامعه مدنی را پشتیبانی می کرد و همراه با نظامیان بود و با جاذبه اسلام سیاسی مقابله می کرد. به همین دلیل نیاز به نسخه ای جدید از اسلام داشت که همه فعالیت های استبدادی را پوشش دهد. لذا حکام امارات، #صوفیه را انتخاب کردند. #ابوظبی در راستای رسیدن به این هدف، مراکز دینی در لیبی، مصر و امارات به راه انداخت.
🔺امارات با استفاده از تسامح در اسلام و همزیستی دینی، نقشی فعال در مشروعیت بخشیدن به اعمال حکام مستبدی چون «#حفتر» و «#سیسی» بازی کرد و نیز همزمان به عدم تسامح با مخالفان اوضاع کنونی، مشروعیت بخشید. در حقیقت این گونه استفاده از دین از طرف امارات، نوعی دوگانگی بین صوفیه و دیگر اشکال اسلام ایجاد کرد که یکی در دست نظام است و دیگری در دستان مخالفانش!
🏢برگرفته از : دبیرخانه کنگره جهانی مقابله با جریان های تکفیری و افراطی
@Feraghvaadyan
💢بهرهگیری امارات از صوفیه در جهت سیاستهای جنگ طلبانه
↙️«دکتر اندریاس کریگ»، استاد مطالعات امنیتی دانشکده «کینگز» لندن در مقاله ای وب سایت «میدل ایست آی» انگلیس ابراز داشت: #امارات از دین در خدمت سیاست هایش بهره گرفته و نسخه دیگری از #اسلام_سیاسی را اتخاذ کرده است.
➕وی توضیح داد: آنچه اکنون در غرب مشهور شده مبنی بر اینکه امارات، سیاست سکولاریزم را اختیار کرده، مطابق با واقع نیست. ادعای آن ها در باب تسامح و همزیستی دینی نیز تحریف شده و در خدمت شکل گیری نوع دیگری از اسلام یعنی #صوفیه است که [به ظاهر] به آرامش سیاسی دعوت می کند. امارات با درک ظرفیت #دین و ایدئولوژی در متحد کردن جامعه مدنی و یا متفرق کردن جهان عرب، صوفیه را به عنوان پایگاهی #ایدئولوژیک و دینی انتخاب کرده تا با سیاست خارجی او در منطقه نیز هماهنگ باشد.
🗓وقتی در سال 2011 ، اوضاع موجود ناپایدار شد امارات متحده عربی به تجمیع توان مالی و #نظامی خود پرداخت تا بتواند آینده اجتماعی و سیاسی منطقه و قدرت اول مخالف تغییر و مخالف انقلاب های عربی تبدیل شود؛ قدرتی که نظام های مخالف جامعه مدنی را پشتیبانی می کرد و همراه با نظامیان بود و با جاذبه اسلام سیاسی مقابله می کرد. به همین دلیل نیاز به نسخه ای جدید از اسلام داشت که همه فعالیت های استبدادی را پوشش دهد. لذا حکام امارات، #صوفیه را انتخاب کردند. #ابوظبی در راستای رسیدن به این هدف، مراکز دینی در لیبی، مصر و امارات به راه انداخت.
🔺امارات با استفاده از تسامح در اسلام و همزیستی دینی، نقشی فعال در مشروعیت بخشیدن به اعمال حکام مستبدی چون «#حفتر» و «#سیسی» بازی کرد و نیز همزمان به عدم تسامح با مخالفان اوضاع کنونی، مشروعیت بخشید. در حقیقت این گونه استفاده از دین از طرف امارات، نوعی دوگانگی بین صوفیه و دیگر اشکال اسلام ایجاد کرد که یکی در دست نظام است و دیگری در دستان مخالفانش!
🏢برگرفته از : دبیرخانه کنگره جهانی مقابله با جریان های تکفیری و افراطی
@Feraghvaadyan