eitaa logo
راهـ بهشــت 🇵🇸
511 دنبال‌کننده
553 عکس
366 ویدیو
8 فایل
🔸صراط مستقیم همان "دین قیم الهی" است برای هدایت بشر🔸 دستور العمل اولیاءالله ✔کانالهای دیگر ما @maghale_nevisi @Golbarghayebehesht @Rouman_mazhabi آدرس ما در ویراستی https://virasty.com/zahra_shams نظرات و تبادلات @Za_shams وبلاگ https://rihane.kowsa
مشاهده در ایتا
دانلود
   دانشجویی میگفت: یک روز استاد دانشگاه، به هر کدام از دانشجویان کلاس، یک بادکنک باد شده و یک سوزن داد و گفت: یک دقیقه فرصت دارید بادکنکهای یکدیگر را بترکانید، هرکس بعد از یک دقیقه بادکنکش را سالم تحویل داد، برنده است. مسابقه شروع و بعد از یک دقیقه، من و چهار نفر دیگر با بادکنک سالم، برنده شدیم. سپس استاد رو به دانشجویان کرد و گفت: من همین مسابقه را در کلاس دیگری برپا کردم و همه کلاس برنده شدند، زیرا هیچکس بادکنک دیگری را نترکاند، چرا که قرار بود بعد از یک دقیقه هرکس بادکنکش سالم ماند، برنده باشد، که اینچنین هم شد. ما انسانها در این جامعه رقیب یکدیگر نیستیم، و قرار نیست ما برنده باشیم، و دیگران بازنده! قرار نیست خوشبختی خود را با تخریب دیگران تضمین کنیم! میتوانیم با هم بخوریم، با هم رانندگی کنیم، با هم شاد باشیم و با هم... پس چرا بادکنک دیگری را بترکانیم...؟ 🌷 @rahebehesht313 🌷
یک پسر و دختر کوچک مشغول بازی با یکدیگر بودند، پسر کوچولو یه سری تیله و دختر چنتایی شیرینی داشت. پسر گفت: من همه تیله هامو بهت میدم و تو هم همه شیرینی هاتو به من بده، دختر قبول کرد... پسر بزرگترین و زیباترین تیله رو یواشکی برداشت و بقیه را به دختر داد، اما دختر کوچولو همانطور که قول داده بود تمام شیرینی ها رو به پسرک داد. اون شب دختر کوچولو خوابید و تمام شب خواب بازی با تیله های رنگارنگ رو دید... اما پسر کوچولو تمام شب نتونست بخوابه به این فکر میکرد که حتما دخترک هم یه خورده از شیرینی هاشو قایم کرده و همه رو بهش نداده...! 🔸 عذاب مال کسی است که صادق نیست... و آرامش از آن کسانی است که صادقند... 🔸 لذت دنیا مال کسی نیست که با افراد صادق زندگی میکند، از آن کسانی است که با وجدان صادق زندگی میکنند... ┄┄┅┅✿ 🍃 ❀💜❀ 🍃 ✿┅┅┄┄ @rahebehesht313
🔴نقل است که شیخی را همسایه ای گبر بود و کودکی شیرخواره داشت و همه شب از تاریکی می گریست، که چراغ نداشت. شیخ هر شب چراغ برداشتی و به خانه ایشان بردی، تا کودک خاموش گشتی. چون گبر از سفر باز آمد، مادر طفل حکایت شیخ باز گفت. گبر گفت: "چون روشنایی شیخ آمد، دریغ بُوَد که به سر تاریکی خود باز رویم".  حالی بیامد و مسلمان شد! ♦️تذکرة الاولیاء @rahebehesht313
💠💠💠💠 💠💠💠 💠💠 💠 مردي نزد ابوذر آمد و چهار سؤال کرد و جواب آن را خواست، او پرسيد: 1- چرا ما مرگ را دوست نداريم، و از آن وحشت داريم؟ جواب ابوذر: زيرا شما دنيا را آباد کرده ايد و آخرت را ويران نموده ايد، از اين رو دوست نداريد از خانه ي آباد به خانه ي ويران برويد. 2- به نظر شما بعد از مرگ چگونه به آن دنيا و در نزد خدا مي رويم؟ جواب ابوذر: ورود نيکوکاران مانند ورود مسافر به خانه ي خود مي باشد، ورود بدکاران مانند غلام فراري است که او را نزد آقايش برگردانند. 3- مقام ما را در پيشگاه خدا چگونه است؟ جواب ابوذر: اعمال خود را در برابر قرآن بسنجيد«نيکوکاران در نعمتهاي الهي هستند، و بدکاران در دوزخند.»13 و 14 سوره ي انفطار 4- آيا ما مشمول رحمت الهي مي شويم؟ خدا در قرآن آيه ي 56 سوره ي اعراف مي فرمايد: «همانا رحمت خداوند به نيکوکاران، نزديک است.» @rahebehesht313 ‎‌‌‌‎‌
روزی پسری از خانواده میانی و نسبتا مرفه، متوجه شد مادرش از همسایه فقیر خود نمک خواست متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسه ایی بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می کنی؟ مادر گفت: پسرم، همسایه فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب میکند، و دوست داشتم از آنها چیز ساده ایی بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد، و شرمنده نشوند... *"فرهنگی که باید با آب طلا نوشت"* *"همسایگان خود را دریابید"* @rahebehesht313
اخلاقی معرفتی کشاورزى ساعت گرانبهایش را در انبار علوفه گم کرد . هر چه جستجو کرد ، آن را نيافت . از چند کودک کمک خواست و گفت هرکس آنرا پيدا کند جايزه می‌گيرد . کودکان گشتند اما ساعت پيدا نشد . تا اینکه پسرکى به تنهايى درون انبار رفت و بعد از مدتى به همراه ساعت از انبار خارج شد . کشاورز متحير از او پرسيد چگونه موفق شدى ؟ کودک گفت: من کار زيادى نکردم ، فقط آرام روى زمين نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صداى تيک تاک ساعت را شنيدم . به سمتش حرکت کردم و آنرا يافتم . حل مشکلات ، نیازمند یک ذهن آرام است... @rahebehesht313