#امامت_و_رهبری
قسمت سی و هشتم
روایتی از امام صادق علیه السلام
💁♂ روایتی است مربوط به انبیاء و رسل که یک مرد زندیق [۱] از امام صادق علیه السلام سؤال کرد: مِنْ اینَ اثْبَتَّ الْانْبِیاءَ وَ الرُّسُلَ؟ تو انبیاء و رسل را به چه دلیل اثبات میکنی؟ امام در پاسخ خود بر مسئله توحید تکیه کرد، فرمود:
☀️ اِنّا لَمّا اثْبَتْنا انَّ لَنا خالِقاً صانِعاً مُتَعالِیاً عَنّا وَ عَنْ جَمیعِ ما خَلَقَ وَ کانَ ذلِک الصّانِعُ حَکیماً مُتَعالِیاً لَمْ یجُزْ انْ یشاهِدَهُ خَلْقُهُ وَ لایلامِسوهُ فَیباشِرَهُمْ وَ یباشِروهُ وَ یحاجَّهُمْ وَ یحاجّوهُ ثَبَتَ انَّ لَهُ سُفَراءَ فی خَلْقِهِ یعَبِّرونَ عَنْهُ الی خَلْقِهِ وَ عِبادِهِ وَ یدُلّونَهُمْ عَلی مَصالِحِهِمْ وَ مَنافِعِهِمْ وَ ما بِهِ بَقاؤُهُمْ وَ فی تَرْکهِ فَناؤُهُمْ فَثَبَتَ الْامِرونَ وَ النّاهونَ عَنِ الْحَکیمِ الْعَلیمِ فی خَلْقِهِ...
🌱خلاصه اینکه ریشه اثبات انبیاء و رسل، خودِ اثبات خداست با صفات و شئونش. وقتی شناختیم که ما خالق و صانعی داریم حکیم و متعالی از ما، یعنی ما نمیتوانیم با حواس و مدارکی که داریم با او در تماس مستقیم باشیم و او را شهود یا لمس کنیم یا با او مُحاجّه و سؤال و جواب کنیم، با توجه به اینکه ما نیازمندیم که او ما را [راهنمایی کند] زیرا فقط او که حکیم است، به مصالح و منافع واقعی ما آگاه است،
2⃣ بنابراین باید یک موجودی که دارای دو جنبه است: از طرفی با خدا در تماس است یعنی میتواند از او وحی تلقی کند، و از طرف دیگر ما میتوانیم با او تماس بگیریم وجود داشته باشد و وجود چنین کسانی لازم و واجب میشود.
🍃 آنگاه درباره این افراد میفرماید: حُکماءَ مُؤَدَّبینَ بِالْحِکمَة خود اینها باید حکیمانی باشند و به حکمت تأدیب شده باشند. مَبْعوثینَ بِها به حکمت مبعوث شده باشند یعنی دعوتشان دعوت حکمت باشد.
🍂 غَیرَ مُشارِکینَ لِلنّاسِ عَلی مُشارَکتِهِمْ لَهُمْ فِی الْخَلْقِ در عین اینکه در خلقت با مردم شریکند، در یک جهاتی باید با مردم شریک نباشند، یک جنبه علاوهای، روح علاوه ای باید در آنها وجود داشته باشد.
🍁مُؤَیدینَ مِنْ عِنْدِ الْحَکیمِ الْعَلیمِ بِالْحِکمَةِ و مؤید از ناحیه او باشند. ثُمَّ ثَبَتَ ذلِک فی کلِّ دَهْرٍ وَ زَمانٍ در تمام ازمنه چنین وسائطی لازم است لِکیلا تَخْلُو الْارْضُ مِنْ حُجَّةٍ یکونُ مَعَهُ عَلَمٌ یدُلُّ عَلی صِدْقِ مَقالَتِهِ وَ جَوازِ عَدالَتِهِ [۲].
زید بن علی و مسئله امامت
👳♂زید بن علی بن الحسین برادر امام باقر مرد صالح و بزرگواری است. ائمه ما او و قیامش را تقدیس کردهاند. در این جهت اختلاف است که آیا زید خودش واقعاً مدعی خلافت برای خودش بود یا اینکه امر به معروف و نهی از منکر میکرد و خودش مدعی خلافت نبود بلکه خلافت را برای امام باقر میخواست. قدر مسلّم این است که ائمه ما او را تقدیس کرده و شهید خواندهاند. در همین کافی هست که: مَضی وَ اللهِ شَهیداً او شهید از دنیا رفت. منتها صحبت این است که آیا خودش مشتبه بود یا نه؟ روایتی که اکنون میخوانیم دلالت میکند بر اینکه خود او مشتبه بود. حالا چطور میشود که چنین آدمی مشتبه باشد، مطلب دیگری است.
👤 مردی است از اصحاب امام باقر علیه السلام که به او ابوجعفر احْوَل میگویند. میگوید زید بن علی در وقتی که مخفی بود دنبال من فرستاد.
👳♂به من گفت آیا اگر یکی از ما خروج و قیام کند تو حاضری همکاری کنی؟
👤 گفتم اگر پدر و برادرت قبول کنند بله، در غیر این صورت نه.
👳♂ گفت من خودم قصد دارم، به برادرم کاری ندارم، آیا حاضری از من حمایت کنی یا نه؟
👤 گفتم نه.
👳♂ گفت چطور؟ آیا تو مضایقه از جانت داری درباره من؟
👤 گفتم: «انَّما هِی نَفْسٌ واحِدَةٌ فَانْ کانَ لِلَّهِ فِی الْارْضِ حُجَّةٌ فَالْمُتَخَلِّفُ عَنْک ناجٍ وَ الْخارِجُ مَعَک هالِک وَ انْ لاتَکنْ لِلَّهِ حُجّةٌ فِی الْارْضِ فَالْمُتَخَلِّفُ عَنْک وَ الْخارِجُ مَعَک سَواءٌ»
من یک جان بیشتر ندارم. تو هم که مدعی نیستی که حجت خدا باشی. اگر حجت خدا غیر از تو باشد، کسی که با تو خارج بشود خودش را هدر داده بلکه هلاک شده است و اگر حجتی در روی زمین نباشد، من چه با تو قیام کنم و چه قیام نکنم هر دو علی السویه است.
ادامه در صفحهی دوم 👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆
او میدانست که منظور زید چیست. مطابق این حدیث میخواهد بگوید امروز در روی زمین حجتی هست و آن حجت برادر توست و تو نیستی.
👳♂خلاصه سخن زید این است که چطور تو این مطلب را فهمیدی و من که پسر پدرم هستم نفهمیدم و پدرم به من نگفت؟ آیا پدرم مرا دوست نداشت؟ والله پدرم این قدر مرا دوست داشت که من را در کودکی کنار خودش بر سر سفره مینشاند و اگر لقمهای داغ بود برای اینکه دهانم نسوزد آن را سرد میکرد و بعد به دهان من میگذاشت.
پدری که این مقدار به من علاقه داشت که از اینکه بدنم با یک لقمه داغ بسوزد مضایقه داشت، آیا از اینکه مطلبی را که تو فهمیدی به من بگوید تا من بر آتش جهنم نسوزم مضایقه کرد؟
👤 [ابوجعفر احْوَل] جواب داد به خاطر همین که تو در آتش جهنم نسوزی به تو نگفت، چون تو را خیلی دوست داشت به تو نگفت زیرا میدانست اگر بگوید تو امتناع میکنی و آن وقت جهنمی میشوی.
نخواست به تو بگوید برای اینکه سرکشی روح تو را میشناخت، خواست تو در حال جهالت بمانی که لااقل حالت عناد نداشته باشی. اما این مطلب را به من گفت برای اینکه اگر قبول کردم نجات پیدا کنم و اگرنه، نه، و گفت و من هم قبول کردم.
👤 بعد میگوید گفتم: «انْتُمْ افْضَلُ امِ الْانْبِیاءُ» شما بالاترید یا انبیاء؟
👳♂ جواب داد: انبیاء.
👤 قُلْتُ یقولُ یعْقوبُ لِیوسُفَ: یا بُنَی لا تَقْصُصْ رُؤْیاک عَلی إِخْوَتِک فَیکیدُوا لَک کیداً گفتم یعقوب که پیغمبر است به یوسف که پیغمبر است و جانشین او میگوید خوابت را به برادرانت نگو. آیا این برای دشمنی با برادران بود یا برای دوستی آنها و نیز دوستی یوسف، چون او برادران را میشناخت که اگر بفهمند یوسف به چنین مقامی میرسد از حالا کمر دشمنیاش را میبندند. داستان پدر و برادرت با تو داستان یعقوب است با یوسف و برادرانش.
🔹 به اینجا که رسید، زید دیگر نتوانست جواب بدهد. راه را بر زید بکلی بست.
👳♂ آنگاه زید به او گفت: «اما وَ اللهِ لَئِنْ قُلْتَ ذلِک» حالا که تو این حرف را میزنی، پس من هم این حرف را به تو بگویم: «لَقَدْ حَدَّثَنی صاحِبُک بِالْمَدینَةِ» صاحب تو (صاحب یعنی همراه. در اینجا مقصود امام است: امام تو، یعنی برادرم امام باقر علیه السلام) در مدینه به من گفت: «انّی اقْتَلُ وَ اصْلَبُ بِالْکناسَةِ» که تو کشته میشوی و در کناسه کوفه به دار کشیده خواهی شد. «وَ انَّ عِنْدَهُ لَصَحیفَةً فیها قَتْلی وَ صَلْبی» [۳] و او گفت که در یک کتابی که نزد اوست کشته شدن و به دار کشیده شدن من هست.
🔸در اینجا زید کأنه صفحه دیگری را بر ابوجعفر میخواند زیرا یکمرتبه منطق عوض میشود و نظر دوم را تأیید میکند. پس اول که آن حرفها را به ابوجعفر میگفت، خودش را به آن در میزد، بعد که دید ابوجعفر این قدر در امامت رسوخ دارد با خود گفت پس به او بگویم که من هم از این مطلب غافل نیستم، اشتباه نکن من هم میدانم و اعتراف دارم، و آخر جمله برمیگردد به این مطلب که من با علم و عمد میروم و با دستور برادرم میروم.
👤تا آنجا که [ابوجعفر] میگوید یک سالی به مکه رفتم و در آنجا این داستان را برای حضرت صادق نقل کردم و حضرت هم نظریات مرا تأیید کرد.
ادامه دارد . . .
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
۱.کلمه «زندیق» عنوان فحش ندارد مثل امروز که ما به هرکس بخواهیم فحش بدهیم میگوییم «زندیق». در آن زمان عدهای به این نام معروف بودند و از نظر خودشان این نام فحش نبوده. مثل کلمه «ماتریالیست» در عصر ما. البته کسی که موحد است از این کلمه برای خودش خوشش نمیآید ولی آن کسی که ماتریالیست است، به این کلمه افتخار هم میکند. راجع به اینکه ریشه کلمه «زندیق» چیست خیلی حرفها زدهاند و بیشتر نظرشان این است که زنادقه مانوی بودند و در اوایل قرن دوم ظهور کردند که قرن امام صادق است. بسیاری از اروپاییها و غیر آنان برای کشف ریشه زنادقه در اسلام بحثها کردهاند و بیشتر نظرشان این است که اینها همان مانویها بودهاند. البته کیش مانی کیش ضد خدایی نیست بلکه مانی خودش ادعای پیغمبری داشت، البته توحیدی نبود، ثنوی بود. مانی از زردشت ثنویتر بوده است و بسیاری احتمال میدهند که زردشت خودش موحد بوده، لااقل توحید ذاتی را قائل بوده است گو اینکه توحید در خالقیت را در کلمات او نمیشود اثبات کرد. ولی به هرحال او یک مبدأ ازلی برای کل عالم قائل بوده است. اما مانی قطعاً ثنوی بوده و خود را از طرف خدای خیر پیغمبر میدانست. ولی مانویهایی که بعد ظهور کردند به طبیعیگری و مادیگری گرایش پیدا کردند و اساساً به هیچ چیز اعتقاد نداشتند.
۲.کافی،ج۱/ص۲۳۶و۲۳۷(کتاب الحجّه)
۳.همان،ص۲۴۴و۲۴۵
📚شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✴️رهبر انقلاب؛ هماکنون در خطبههای نماز جمعه: در انجام وظیفه نه تعلل میکنیم و نه شتاب زده میشویم.
🔹 کار نیروهای مسلح ما یک اقدام کاملا مشروع و قانونی بود
🔹جمهوری اسلامی هر وظیفهای در این زمینه داشته باشد با قدرت و صلابت انجام خواهد داد
🔹آنچه که منطقی است بنا به تصمیمگیری مسؤولان امنیتی و سیاسی در زمان خود انجام خواهد شد.
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
🗓 روز نیروی انتظامی را بر همه زحمتکشان عرصه نظم و امنیت تبریک عرض مینماییم.
خدا قوت🙋♂
سایه با برکت و آرامبخشتان مستدام باد🙏
🌷🌱💐🌱🌷
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#امامت_و_رهبری
قسمت سی و نهم
دو حدیث دیگر از امام صادق علیه السلام
💁♂ حدیث دیگر اینکه امام صادق فرمود: انَّ الْارْضَ لاتَخْلو الّا وَ فیها امامٌ [۱] زمین هیچگاه خالی از امام باقی نمیماند. [و نیز از آن حضرت است که:] لَوْ بَقِی اثْنانِ لَکانَ احَدُهُمَا الْحُجَّةَ عَلی صاحِبِهِ [۲] اگر دو نفر در روی زمین باقی بمانند یکی از اینها باید حجت در روی زمین باشد، غیر از این نیست.
روایتی از حضرت رضا علیه السلام
🫂 در این زمینه ما احادیث زیادی داریم. روایت مفصلی است مربوط به حضرت رضا علیه السلام که مردی به نام عبدالعزیز بن مسلم میگوید: «کنّا مَعَ الرِّضا عَلَیهِ السَّلامُ بِمَرْوٍ فَاجْتَمَعْنا فِی الْجامِعِ یوْمَ الْجُمُعَةِ فی بَدْءِ مَقْدَمِنا» ما با امام رضا علیه السلام در مرو بودیم در سفری که حضرت در جریان ولایتعهدی به خراسان میرفتند.
🗓 در یک روز جمعه در مسجد جامع بودیم و امام حضور نداشت.
مردم جمع بودند و مسئله امامت مطرح بود و صحبت میکردند. بعد من رفتم خدمت حضرت رضا و صحبتها را نقل کردم. امام تبسمی مسخرهآمیز کرد که اینها اصلًا چه میفهمند؟! اصلًا نمیفهمند موضوع چیست.
🌱بعد فرمود: جَهِلَ الْقَوْمُ وَ خُدِعوا عَنْ آرائِهِمْ اینها جاهلند و در آراء و عقایدشان فریب خوردهاند. خداوند پیغمبر خود را نبرد مگر آنکه دین خودش را تکمیل کرد و قرآن را نازل کرد که در آن بیان هر چیزی هست از حلال و حرام و حدود و احکام و جمیع آنچه که مردم در
راه دین به آن احتیاج دارند، و بعد فرمود: ما فَرَّطْنا فِی الْکتابِ مِنْ شَیءٍ [۳] ما در این کتاب هیچ چیزی را کوتاهی نکردیم یعنی همه را گفتیم (لااقل مقصود دستورات حرام و حلال و تکالیف مردم است.
🏝در حجّةالوداع هم پیغمبر در آخر عمرش این آیه را خواند: الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً). بعد حضرت رضا علیه السلام فرمود: وَ امْرُ الْامامَةِ مِنْ تَمامِ الدّینِ امر امامت جزء متمّمات دین است وَ لَمْ یمْضِ حَتّی بَیَّنَ لِامَّتِهِ مَعالِمَ دینِهِمْ و پیغمبر نرفت مگر اینکه نشانه های دین را برای مردم بیان کرد و راهشان را روشن نمود وَ اقامَ لَهُمْ عَلِیاً عَلَماً.
💁♂ خلاصه اینکه قرآن در کمال صراحت میگوید ما چیزی را فروگذار نکردیم. حال آیا جزئیات را هم فروگذار نکرده؛ یا نه، فقط کلیات و اصول و آنچه را که مردم بدان احتیاج دارند گفته است؟
1⃣ یکی از آنها این است که قرآن انسانی را [برای بعد از پیغمبر] معرفی کرد که آنچه در تفسیر قرآن و توضیح معانی قرآن و تشریح کلیات قرآن هست نه از روی اجتهاد و رأی که بعضی از آنها درست باشد و برخی خطا، [بلکه به وسیله علم الهی میداند و] آن حقیقت اسلام نزد او هست. پس اینکه میگوید ما همه چیز را بیان کردیم یعنی دیگر چیزی باقی نماند؛ کلیات را گفتیم، جزئیات را هم بیان کردیم و گذاشتیم نزد کسی که بداند. همیشه کسی که اسلام را میداند در میان مردم هست. مَنْ زَعَمَ انَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یکمِلْ دینَهُ فَقَدْ رَدَّ کتابَ اللهِ اگر کسی بگوید خدا دینش را کامل نکرده بر ضد قرآن سخن گفته و کسی هم که کتاب خدا را رد کند کافر است.
❓وَ هَلْ یعْرِفونَ قَدْرَ الْامامَةِ وَ مَحَلَّها مِنَ الْامَّةِ فَیجوزَ فیهَا اخْتِیارُهُمْ کسانی که میگویند امامت انتخابی است، آیا اصلًا میدانند امام یعنی چه؟ اینها خیال کردهاند که انتخاب امام مثل انتخاب فرمانده است برای یک سپاه؛ در حالی که امام یعنی آن کسی که قرآن میگوید [با انتصاب او] من دین را تکمیل کردم و نیز میدانیم که جزئیات مسائل در قرآن نیست و حقیقت اسلام نزد اوست. مگر مردم میتوانند بفهمند که چنین شخصی کیست تا خودشان انتخاب کنند؟
ادامه در صفحهی دوم 👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆
💐مثل این است که بگویند پیغمبر را خودمان انتخاب میکنیم! انَّ الْامامَةَ اجَلُّ قَدْراً وَ اعْظَمُ شَأْناً وَ اعْلی مَکاناً وَ امْنَعُ جانِباً وَ ابْعَدُ غَوْراً مِنْ انْ یبْلُغَهَا النّاسُ بِعُقولِهِمْ اوْ ینالوها بِارائِهِمْ امامت از حد فکر مردم بالاتر است تا انتخابی باشد.
🔹 مسئلهای را باید گفت «انتخابی» که واقعاً تشخیصش با مردم است. دین هیچ گاه در مسائلی که مردم میتوانند تشخیص بدهند دخالت مستقیم نمیکند و اساساً دخالت مستقیم کردن دین در این گونه مسائل غلط است زیرا در این صورت فکر و عقل مردم برای کجاست؟ تا آنجا که منطقه، منطقه عقل و فکر بشر است خود بشر برود انتخاب کند اما وقتی که مطلبی از منطقه عقل بشر خارج و بالاتر است، اینجا دیگر جای انتخاب نیست.
🏝[امامت]اجَلُّ قَدْراً، اعْظَمُ شَأْناً، اعْلی مَکاناً، امْنَعُ جانِباً وَ ابْعَدُ غَوْراً است از اینکه مردم به عقل خودشان امام را درک کنند و در رأی خویش به او برسند و چنین شخصی را به اختیار خودشان انتخاب کنند.
🌻انَّ الْامامَةَ خَصَّ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِها ابْراهیمَ الْخَلیلَ بَعْدَ النُّبُوَّةِ وَ الْخُلَّةِ اگر میخواهید معنی واقعی امامت را بفهمید [بدانید که امامت] غیر از این مسائلی است که مردم ما در این زمان میگویند که یک خلیفه ای برای پیغمبر انتخاب کنیم ولی جانشین پیغمبر فقط کارهای مردم را اداره کند. امامت آن مقامی است که ابراهیم علیه السلام بعد از نبوت به آن میرسد و در آن حال خوشحال میشود و میگوید: وَ مِنْ ذُرِّیتِی و برخی از ذرّیه مرا هم خدایا به این مقام برسان، در حالی که میداند که چنین چیزی در مورد همه ذرّیه نمیتواند باشد. به او جواب میدهند: لا ینالُ عَهْدِی
الظَّالِمِینَ این چیزی است که به ستمگر نمیرسد (که عرض کردیم در اینجا میگویند مقصود چیست؟ آیا یعنی ستمگر در حال ستمگری اعم از اینکه قبلًا هم ستمگر بوده یا قبلًا خوب بوده؟
🫂میگویند این محال است که ابراهیم بگوید خدایا! [امامت] را به ستمگرانِ از ذرّیه من بده. پس لابد نظرش به خوبان ذرّیهاش بوده است. پاسخ دادند به خوبانی از آنها داده میشود که سابقه ظلم ندارند). فَابْطَلَتْ هذِهِ الْایةُ امامَةَ کلِّ ظالِمٍ الی یوْمِ الْقِیامَةِ وَ صارَتْ فِی الصَّفْوَةِ این امر در میان آن منتخَبهاست، در میان صفوه ذرّیه ابراهیم است. (صفوه به چیزی گویند مانند کرهای که از دوغ میگیرند آنگاه که آن را جدا میکنند؛ همان معنی زبده را دارد.) ثُمَّ اکرَمَهُ اللهُ تَعالی بِانْ جَعَلَها فی ذُرِّیتِهِ اهْلَ الصَّفْوَةِ وَ الطَّهارَةِ [سپس خداوند تعالی او را بزرگ داشت به اینکه امامت را] در صفوه و اهل طهارت یعنی اهل عصمت ذرّیه او قرار داد. بعد امام به آیاتی از قرآن اشاره و استدلال میکند:
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یعْقُوبَ نافِلَةً وَ کلًّا جَعَلْنا صالِحِینَ. وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَینا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیراتِ [۴].
☀️ در قرآن راجع به اینکه ذرّیه ابراهیم حامل مسئله امامت هستند تکیه زیادی شده و انصافاً آقای محمدتقی شریعتی در این جهت در کتاب خلافت و ولایت راجع به ذرّیه و اینکه چرا قرآن که در مسئله تبعیضات نژادی هیچ معتقد نیست که میتوان برای یک نژاد بر نژاد دیگر امتیازی قانونی قائل شد [چنین سخنی گفته است]، خوب بحث کردهاند که اینکه ذرّیهای از نظر نژادی و طبیعی به اصطلاح خلاصه میشوند و لیاقت دیگری پیدا میکنند مسئله دیگری است و همان معنی حمل امامت است و...
🌳سپس میگوید: فَمِنْ اینَ یخْتارُ هؤُلاءِ الْجُهّال چنین مقامی را که ابراهیم علیه السلام بعد از نبوت به آن نائل میشود این نادانان چگونه میخواهند انتخاب کنند؟! اصلًا این مقام میتواند انتخابی باشد؟!
🪴 انَّ الْامامَةَ هِی مَنْزِلَةُ الْانْبِیاءِ وَ ارْثُ الْاوْصِیاءِ امامت از منازل انبیاء و ارث اوصیاست یعنی یک امر وراثتی است به این معنی که استعداد آن از هر نسل به نسل بعد منتقل شده است، نه وراثت قانونی.
انَّ الْامامَةَ خِلافَةُ اللهِ امامت خلافةالله است، همانی که آدمِ اول داشت وَ خِلافَةُ الرَّسولِ و خلافت پیغمبر. بعد میفرماید: انَّ الْامامَةَ زِمامُ الدّینِ... امامت زمام دین، نظام مسلمین، صلاح دنیا، عزت مؤمنین، اسّ و ریشه اسلام و شاخه بلند اسلام است. بِالْامامِ تَمامُ الصَّلوةِ وَ الزَّکوةِ وَ الصِّیامِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهادِ [۵] الی آخر.
ادامه دارد . . .
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
۱.همان،ص۲۵۱
۲.همان،ص۲۵۳
۳.انعام،۳۸
۴.انبیاء،۷۲و۷۳
۵.کافی،ج۱/ص۲۸۳_۲۸۶(کتاب الحجّه)
📚شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#خاطره
🔹 وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، در کانال خود خاطره ای از ملاقات #سعد_حریری و حضرت آیت الله #خامنه ای_رهبر انقلاب اسلامی نوشت.
العالم - ایران
به گزارش عصر ایران، #عطاء_الله_مهاجرانی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران در کانال خود نوشت:
✍ همراه سعد حریری به تهران سفر کردیم. قرار ملاقات با آیه الله خامنه ای بود.
🗓 این دیدار در آذرماه ۱۳۸۹ انجام شده است- قبل از دیدار قرار شد، جلسه ای با سعد حریری به عنوان نخست وزیر داشته باشیم.
6⃣ شش وزیر هم همراه بودیم. جلسه در محل اقامت حریری در کاخ سعد آباد برگزار شد.
🔸سعد حریری گفت: «باید مساله سلاح حزب الله را به عنوان مساله اصلی لبنان مطرح کنیم».
🤷♂من سخنی نگفتم، اما همه همراهان لبنانی اش تایید کردند.
🪴وقتی وارد دفتر رهبر انقلاب شدیم، ایشان بسیارگرم و صمیمانه سعد حریری را در آغوش گرفت.
✅ جوانی و هوشمندی اش را تحسین کرد. از مرحوم رفیق حریری ذکر خیری به میان آورد. از لبنان بسیار تعریف کردند.
❓ نا گاه از سعد حریری پرسیدند، آقای نخست وزیر شما رمان گوژ پشت نتردام را خوانده اید!؟
🤷♂ خب پیداست که نخوانده بود! سری تکان داد که معلوم نبود خوانده یا نه.
☀️رهبر انقلاب ادامه داد: در این رمان یک زن بسیار زیبایی تصویر شده است. او زیباترین زن پاریس بود و طبیعی است که قدرتمندان در صدد دستیابی به این زن بودند. لات های پاریس، قداره کشان، با نفوذ ها. اما همه می دانند که آن زن زیبا، اسمش چی بود!؟
🧔♀طارق (وزیر فرهنگ وقت لبنان) گفت، من گفتم ازمیریلدا!
☀️ آیه الله خامنه ای با تمام چشمانش خندید و گفت: احسنت! شما وزیر فرهنگ بودید!
☀️ ایشان در ادامه فرمود: همه می دانستند که ازمیریلدا یک دشنه ظریف دسته صدف سپید بسیار تیز و کارا به همراه دارد. هر کس به او سوء نظری داشته باشد، ازمیریلدا از استفاده از آن دشنه تردید نمی کند.
🌱 آقای نخست وزیر! لبنان مثل همان زن زیباست. لبنان عروس خاورمیانه است. خیلی ها به کشور شما نظر دارند. اسرايیل خطری است که شما را تهدید می کند.
❓مگر تا خیایان های بیروت نیامدند؟ مگر مردم را نکشتند؟
ویران نکردند؟
🔪🪓سلاح مقاومت مثل همان دشنه ازمیریلداست. دشمن را نومید می کند و امکان عمل را از او می گیرد.
🫂 گفتگو ها ادامه پیدا کرد. اما سعد حریری کلمه ای در باره سلاح حزب الله سخنی نگفت.
💁♂بعد از جلسه پرسیدم: نگفتی؟
🔸گفت: «دیدی جلسه را چگونه اداره کرد و بحث را پیش برد. می شد مطرح کرد»؟!
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#امامت_و_رهبری
قسمت چهلم(قسمت آخر)
نتیجه
💁♂از مجموع اینها ما به منطقی میرسیم که اگر آن را قبول کنیم یک اساس دارد و اگر فرضاً کسی آن را رد کند سخن دیگری است. این منطق غیر از این مسائل خیلی سطحی و پیش پا افتادهای است که مانند اغلب متکلمین بگوییم بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله ابوبکر خلیفه شد و علی علیه السلام خلیفه چهارم شد.
آیا علی باید خلیفه اول باشد یا مثلًا چهارم؟ آیا شرایط امامت در ابوبکر جمع بود یا جمع نبود؟ و بعد برویم سراغ شرایط امامت به معنی شرایط زمامداری مسلمین.
🔹 البته این مطلب یک مطلب اساسی است و شیعه از نظر شرایط زمامداری نیز ایرادهایی گرفتهاند و ایرادهای بجایی هم گرفتهاند ولی اصولًا مسئله امامت را تحت این عنوان طرح کردن که آیا شرایط امامت در ابوبکر جمع بود یا جمع نبود، صحیح نیست. اصلًا خود سنی هم به چنین مقامی اقرار ندارد.
🔸خلاصه مطلب به عقیده اهل تسنن این است که آنچه خدا درباره جنبههای ماوراءالطبیعی انسان گفته از آدم و ابراهیم و... تا حضرت رسول، بعد از ایشان دیگر پایان یافت. از دوره حضرت رسول به این طرف، دیگر بشرها همه بشر عادی هستند، فقط علمایی هستند که از راه تحصیل عالم شدهاند و گاهی اشتباه میکنند و گاهی اشتباه نمیکنند، و زمامدارانی هستند که بعضی از آنها عادلند و برخی فاسق. مسئله در این حدود قرار میگیرد. دیگر آن بابی که ما داریم به نام باب حجتهای الهی، کسانی که پیوند با دنیای ماوراءالطبیعه دارند، [آنها ندارند و معتقدند که] با رفتن پیغمبر اصلًا این بساط برچیده و تمام شد.
🔺 شیعه جواب میدهد که [بعد از حضرت رسول] مسئله رسالت و اینکه بشر دیگری بیاید و قانون و دین دیگری برای مردم بیاورد تمام شد. یک دین بیشتر نیست و آن اسلام است و با پیغمبر اسلام رسالت و نبوت ختم شد اما مسئله حجت و انسان کامل که اولین انسان روی زمین چنین بود و باید آخرین انسان هم چنین باشد، هرگز در میان افراد بشر تمام نشده است. در میان اهل تسنن تنها طبقهای از متصوفه آنها هستند که این مسئله را قبول دارند منتها به نامهای دیگری.
🔻این است که ما میبینیم متصوفه اهل تسنن با اینکه متصوف هستند، مسئله امامت را در بعضی از بیانهاشان طوری قبول کردهاند که یک شیعه قبول میکند.
▪️محیی الدین عربی، اندلسی است و اندلس جزء سرزمینهایی است که اهالی آن نه تنها سنی بودند بلکه نسبت به شیعه عناد داشتند و بویی از ناصبیگری در آنها بود. علتش این است که اندلس را ابتدا امویها فتح کردند و بعد هم خلافت اموی تا سالهای زیادی در آنجا حکومت میکرد. امویها هم که دشمن اهل بیت بودند و لهذا در میان علمای اهل تسنن، علمای ناصبی، اندلسی هستند و شاید در اندلس شیعه نداشته باشیم و اگر داشته باشیم خیلی کم است.
▫️محیی الدین، اندلسی است ولی روی آن ذوق عرفانیای که دارد و معتقد است زمین هیچ گاه نمیتواند خالی از ولی و حجت باشد، نظر شیعه را قبول کرده و اسم ائمه علیهم السلام را ذکر میکند تا میرسد به حضرت حجت و مدعی میشود که من در سال ششصد و چند محمّد بن حسن عسکری را در فلان جا ملاقات کردم. البته بعضی از حرفهایی که زده ضد این حرف است و اصلًا سنی متعصبی است ولی در عین حال چون ذوق عرفانی همیشه ایجاب میکند که زمین خالی از یک ولی به قول آنها (و به قول ائمه ما حجت) نباشد، این مسئله را قبول کرده و حتی مدعی مشاهده هم هست و میگوید من به حضور محمّد بن حسن عسکری که اکنون از عمرش سیصد و چند سال میگذرد و مخفی است رسیده و به زیارتش نائل شدهام.
❓سؤال: مسئلهای که مورد اختلاف شیعه و سنی است همان موضوع ولایت و خلافت است که فرمودید و این متأسفانه بین اکثر شیعههایی که اطلاعی از مقام امامت ندارند هست و این ایراد را میگیرند که چطور کلمه ولایت ذکر شده و کلمه خلافت در قرآن نیست و خلافت غیر از ولایت است. این بود که بنده در جستجو بودم که ببینم «مولا» را خلیفه هم ترجمه کردهاند یا خیر. در المنجد دیدم که یکی از معانی مولا را خلیف نوشته است. در این صورت، این اشکالی که میکنند به نظر بنده رفع میشود منتها چون «خلیف» ذکر میکند، خواستم ببینم که خلیفه صحیح است یا خلیف؟ البته در قرآن «خلیفه» آمده است.
ادامه در صفحهی دوم 👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆
جواب: این طور نیست. البته ما در قرآن کلمه خلیفه به این تعبیر نداریم ولی در احادیثی که شیعه روایت کردهاند کلمه خلیفه زیاد آمده. کلمه خیلی مهمی نیست که ما بخواهیم سر کلمه خلیفه [بحث کنیم.]
- خلیفةالله...
🙋♂ استاد: خلیفةالله یک مسئله است و خلیفه پیغمبر مسئله دیگر. خلیفه یعنی جانشین. ما نباید اصرار داشته باشیم که آیا این لفظ در قرآن یا سنت راجع به پیغمبر آمده یا نیامده، صحبت از معنی این مطلب است. معنیاش آمده، خواه لفظش آمده باشد و خواه نیامده باشد.
اما اینکه شما فرمودید معنی کلمه مولا «خلیف» باشد، معنایش این نیست. من خیال میکنم شما اشتباه فرمودهاید؛ در آنجا خلیف نیست و «حلیف» است.
🤝حلیف یعنی همقسم، چون یکی از معانی مولا، ناصر و یاور است و عربها گاهی با همدیگر همقسم میشدند؛ قبایل همقسم میشدند که به آنها میگفتند حُلَفاء، یا دو نفر همقسم میشدند که هریک از آن دو را «حلیف» میخواندند.
وقتی که همقسم میشدند یار و یاور یکدیگر بودند. بنابراین کلمه مولا اگر به معنی حلیف آمده، باز معنای یاور را میدهد.
[وَ آخِر دعوانا اَن الحمدُ لِلهِ ربِّ العالمینَ]
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و ارادت خدمت همه اعضای محترم کانال و تشکر بابت همراهی و مطالعه مطالب ارائه شده
خداوند قادر متعال را شاکریم که توفیق داد تا یکی دیگر از #مباحث_اعتقادی یعنی بحث#امامت_و_رهبری را در چهل قسمت تقدیم حضورتان نماییم.
جهت دسترسی آسان به هر کدام از قسمتهای قبلی ،لینک ۴۰ قسمت را خدمتتان تقدیم مینماییم.
برای رفتن به هر قسمت روی لینک(قسمت آبی سمت راست)هر عنوان کلیک نمایید:
قسمت اوّل 👈 پیشگفتار۱
قسمت دوم 👈 پیشگفتار۲
قسمت سوم 👈 معانی و مراتب امامت
قسمت چهارم 👈 امامت به معنای رهبری اجتماع
قسمت پنجم 👈 امامت به معنای ولایت
قسمت ششم 👈 حدیثی در باب امامت
قسمت هفتم 👈 امامت در قرآن
قسمت هشتم 👈 امامت و بیان دین بعد از پیغمبر ص
قسمت نهم 👈 حکومت یکی از شاخههای امامت است
قسمت دهم 👈 حدیث ثقلین و مسأله عصمت ائمه ع
قسمت یازدهم 👈 منع کتابت حدیث
قسمت دوازدهم 👈 قیاس از نظر شیعه
قسمت سیزدهم 👈 اهمیت حدیث ثقلین
قسمت چهاردهم 👈 بررسی کلامی مسأله امامت
قسمت پانزدهم 👈 تعریف امامت
قسمت شانزدهم 👈 مسأله عصمت
قسمت هفدهم 👈 بررسی نصوصی از رسول اکرم ص که ناظر بر امامت علی ع است
قسمت هیجدهم 👈 داستان ملاقات رئيس قبیله با پیغمبر اکرم ص
قسمت نوزدهم 👈 حدیث منزلت
قسمت بیستم 👈 آیه الیوم یئس . . . و مسأله امامت
قسمت بیست و یکم 👈 فرق اکمال و اتمام
قسمت بیست و دوم 👈 مقصود از"الیوم"کدام روز است؟
قسمت بیست و سوم 👈 روز قرائت سورهی برائت
قسمت بیست و چهارم 👈 بیان شیعه
قسمت بیست و پنجم 👈 محکمات و متشابهات
قسمت بیست و ششم 👈 آیه الیوم یئس الّذین کفروا ۱
قسمت بیست و هفتم 👈 آیه الیوم یئس الّذین کفروا ۲
قسمت بیست و هشتم 👈 آیه یئس الّذین کفروا ۳
قسمت بیست و نهم 👈 امامت در قرآن
قسمت سیام 👈 رمز این مسأله
قسمت سی و یکم 👈 شواهد تاریخی
قسمت سی و دوم 👈 امامت در شیعه مفهومی است نظیر امامت
قسمت سی و سوم 👈 امامت عهد خداست
قسمت سی و چهارم 👈 سؤال
قسمت سی و پنجم 👈 پاسخ سؤالی که در قسمت قبل مطرح شد
قسمت سی و ششم 👈 امامت از دیدگاه ائمه اطهار ع
قسمت سی و هفتم 👈 اوّلین انسان در قرآن
قسمت سی و هشتم 👈 روایتی از امام صادق ع
قسمت سی و نهم 👈دو حدیث دیگر از امام صادق ع
قسمت چهلم(قسمت آخر) 👈 نتیجه
🔺به امید خدا در اولین فرصت این مباحث(#امامت) را در قالب#فایل_های_صوتی(وُیس) هم خدمتتان تقدیم خواهیم کرد
🔹ارتباط با مدیر کانال👈 @rahmatnia_j
🔸لینک دعوت 👇
https://eitaa.com/raherastgari
والسّلام عَلَی مَن اتَّبَعَ الهُدَی🙋♂