eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
619 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
61 🔅🔅🔅 ⏪ مثَل سگ هار 4 ⏪ توضیح چند مطلب ☑️ 1 ((اِنْسَلَخَ)) از مادّه ((انسلاخ )) به معنای از پوست بیرون آمدن است ، همان گونه که مار از پوست خود بیرون می آید . به قصاب از این جهت سلاّخ می گویند که پوست گوسفندان را از بدنشان بیرون می آورد . این تعبیر نشان می دهد که آیات و علوم الهی در آغاز چنان بر ((بلعم باعورا)) احاطه داشت که همچون پوست تن او شده بود ، امّا او باگرایش به هوا پرستی از این پوست بیرون آمد و با یک چرخش تند ، مسیر خود را به کلّی تغییر داد ! (148) ☑️ 2 از تعبیر (فَاءَتْبَعَهُ الشَّیْطانُ) چنین استفاده می شود که در آغاز شیطان تقریباً از ((بلعم باعورا)) قطع امید کرده بود ، چراکه او کاملاً در مسیر حق قرار داشت ، امّا همین که دید تمایل به هواپرستی پیدا کرده و از راه حقّ منحرف شده است ، به سرعت او را تعقیب کرد و به او رسید و بر سر راهش نشست و به وسوسه گری پرداخت و سرانجام او را در صف گمراهان قرار داد(149) ؛ یعنی سگ درون که همان هوا پرستی و جاه طلبی است ، با سگ برون دست به دست هم دادند و ((بلعم باعورا)) را به خاک مذلّت نشاندند ؛ به عبارت دیگر دشمن داخلی ، یعنی خواهش های نفسانی و دشمن خارجی ، یعنی شیطان او را به سیه روزی کشاندند. از شرّ این دو دشمن خطرناک باید به خدا پناه برد چنان که در دعا آمده است :((واغَوْثاهُ بِکَ یا اَللّهُ مِنْ هَویً قَد غَلَبَنی وَمِنْ عَدُوٍّ قَدِ اسْتَکْلَبَ عَلَیَّ ؛ خدایا ! فریاد از (هوای نفس ) که بر من مسلّط شده و پناه بر تو از دشمنی که همچون سگ بر من حمله ور شده و مرا دنبال می نماید)) . (150) ☑️ 3 جمله (وَلَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ) به معنای این است که : ((اگر می خواستیم ، می توانستیم او را در همان مسیر حق به اجبار نگاه داریم و به وسیله آن آیات و علوم ، وی را مقام والا دهیم )) . ولی مسلّم است که نگهداری اجباری افراد در مسیر حق با سنّت پروردگار که سنّت اختیار و آزادی اراده است ، سازگار نیست و نشانه شخصیّت و عظمت کسی نخواهد بود ، لذا بلافاصله اضافه می کند : ما او را گذاشتیم و او به جای اینکه با استفاده از علوم و دانش خویش هر روز مقام بالاتری را بپیماید ، ((به پستی گرایید و بر اثر پیروی از هوا و هوس نفس سقوط کرد)) ؛ (وَلکِنَّهُ اخْلَدَ إِلَی الاَرْضِ وَاتَّبَعَ هَواهُ) . ((اخلد)) از مادّه ((اخلاد)) به معنای سکونت دائمی در یک جا اختیار کردن است ، بنا بر این (اَخْلَدَ إِلَی الاَرْض ) یعنی برای همیشه به زمین چسبید که در اینجا کنایه از جهان ماده و زرق و برق و لذّات نامشروع زندگی مادی است )) . (151) در پایان درباره این گونه افراد هوا پرست می گوید : (وَاءَنْفُسَهُمْ کانُوا یَظْلِمُونَ) ؛ ((اینها بر خویشتن ستم روا داشته اند)) . چه ستمی از این بالاتر که سرمایه های معنوی علوم و دانشهای خویش را که می تواند باعث سربلندی خود آنها و جامعه هایشان گردد ، در اختیار صاحبان ((زر)) و ((زور)) می گذارند و به بهای ناچیز می فروشند و سرانجام خود و جامعه ای را به سقوط می کشانند . (152) ================ 148-اقتباس از تفسیر نمونه ، ج 7، ص 12. 149-همان . 150-حاشیه مفاتیح الجنان ، کتاب باقیات الصالحات ، دعای حزین . 151-تفسیر نمونه ، ج 7، ص 13. 152-همان ، ص 17. 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
22 🔅🔅🔅 ⏺تفسير قرآن به قرآن و بررسي اعتبار سنّت در تفسير بسم اللّه الرحمن الرحيم وإياه نستعين 🔹به منظور روشن شدن جايگاه تفسير قرآن به قرآن در قبال ساير روشهاي تفسيري و مقدار دخالت سنّت در آن و كيفيت جمع بين مناهج تفسير درايي و روايي و لزوم رعايت ترتيب آنها و حلّ برخي از تعارضهاي احتمالي، مطالبي ارائه مي شود: ☑ سوم. تفسير قرآن گرچه شرايط و آداب متعددي دارد؛ ليكن مهم ترين شرط محوري آن لزوم روشن بودن قرآن از يك سو تا قابل ديدن و فهميدن مراجعه كننده باشد و بصير و بينا بودن مُفَسِّرين از سوي ديگر تا لايق ديدن و فهميدن مطالب آن باشند؛ زيرا گرچه مثلاً خورشيدِ تابان روشن است؛ ليكن اَعْمي، اَعْوَر، اَحْول، اَكْمَه يا اصلاً او را نمي بيند و يا او را آنچنان كه هست مشاهده نمي كند. 🔷 قرآن كريم گرچه نور است: (يا أيها الناس قد جائكم برهان من ربّكم و أنزلنا إليكم نوراً مبيناً)؛[ سوره‌ي نساء، آيه‌ي 174.](فامنوا باللّه و رسوله و النور الذي أنزلنا و اللّه بما تعملون خبير)؛[ سوره‌ي تغابن، آيه‌ي 8.](...و اتّبعوا النور الذي أنزل معه...)؛[ سوره‌ي اعراف، آيه‌ي 157.](...قد جائكم من اللّه نور و كتاب مبين)[ سوره‌ي مائده، آيه‌ي 15.]، ليكن نوري است ثقيل و وزين؛ نه خفيف و سخيف: (إنّا سنلقي عليك قولاً ثقيلاً)[ سوره‌ي مزمل، آيه‌ي 5.]؛ لذا براي ديدن چنين نور وزيني چاره اي جز تحصيل بَصَر حديد و بينش عميق علمي نخواهد بود. 🔷 بلكه درباره‌ي قرآن كريم گفته اند: «القُرآن غريمٌ لا يُقْضي دَيْنُه و غريب لا يُؤدّي حقّه»؛ يعني قرآن طلبكاري است كه هرگز وام او پرداخت نمي شود و غريبي است كه هيچ گاه حق او اداء نخواهد شد؛ زيرا اوج معارف او و عمق مطالب او فقط ممسوس دست انديشه‌ي تابناك معصومين(عليهم السلام) مي باشد؛ (إنّه لقران كريم في كتاب مكنون لا يمسّه إلاّ المطهّرون).[ سوره‌ي واقعه، آيات 77 ـ 79.]از اين جهت، در تعريف مفهوم تفسير قرآن، قيد «به قدر طاقت بشري» اخذ شده است. بنابراين، ضمن لزوم بصير و بينا بودن مُفَسِّر، لازم است براي بهروري بيشتر از معارف قرآن كريم به «مطهّرون» كه همان اهل بيت عصمت و طهارت اند(عليهم السلام) رجوع نمود؛ البته قلمرو رجوع به سنّت معصومين(عليهم السلام) روشن خواهد شد. 👈🏾ادامه دارد..... 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فصل رهایی _ خیر الامور برای صراط مستقیم ما یک داریم، یک . آن کسی که خودش راه است، به او نمی گویند (خیرُ الامور اُوسطها)! ما ها که نیستیم، راهی صراط مستقیم هستیم؛ به ما می گویند: (متوسط). اما آن کسی که خودش صراط مستقیم است؛ چند بار یعنی چند بار وجود مبارک حضرت تمام مالش را داد! ما اگر تمام را بدهیم، همه می گویند کار بدی کردی؛ حتی دین! چرا؟ چون ما که راه نیستیم! اما آن کسی که (راه) است، معلوم می شود گاهی این کار را می توان کرد. در فضائل حضرت هست که دو یا سه وقت، تمام مالش را داد؛ چند بار هم از مالش بین تقسیم کرده است. خودش صراط مستقیم است. به صراط مستقیم نمی گویند آقا! یک قدری یواش تر!! ✅ درس خارج فقه _ قم ؛ ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
برداشت از آیه ۱۱۲ شکر نعمت سالک الی اللّه باید نعمت های الهی را شاکر باشد والاّ خدای تعالی او را به گرسنگی، ترس تخیلی و یا واقعی مبتلا می کند. 🔰تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌نگاهی به مفهوم تدبر در آیات قرآن 📃قرآن كتابى است كه شكوفايى پيام ها و معارف آن، در پناه انديشيدن است. «تفكر» عبارت است از: به كار بردن فكر براى كشف مجهولات و پاسخ به سؤالات است. قرآن در اين زمينه مى فرمايد: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»123؛ «وحى آسمانى را بر تو فرود آورديم، تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى و شايد آنان تفكر كنند». ◽️پس انتظار آن است كه انسان، آيات قرآن را در كنار بيانات پيامبر صلى الله عليه و آله و سنت قرار داده، در آنها بينديشد و مجهولات خود را مرتفع سازد؛ زيرا تنها در سايه تفكر در آيات است كه بسيارى از سؤالات اساسى انسان، پاسخ داده مى شود. قرآن به پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللّهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي»124؛ «بگو اين راه من است كه با بصيرت تمام، من و پيروانم را به سوى خدا، دعوت مى كنم». 📃آيات قرآن، از معارف و دستورهايى سخن مى گويد؛ از مسئوليت هاى انسان و نظام پاداش و جزا مى گويد و عواقب مثبت و منفى رفتارش را متذكر مى شود. اما تدبر در آيات قرآن؛ يعنى، توجه به عواقب و لوازم آيات و آثار مترتب بر عمل كردن يا نكردن بر مقتضاى آن، با اين تدبر است كه دل و قلب انسان، از بشارت هاى قرآن بهره مى گيرد و تهديدهايش در او مؤثر مى افتد. قرآن در اين زمينه مى فرمايد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها»125؛ «آيا در آيات الهى تدبر نمى كنند يا آنكه بر دل آنها قفل زده شده (و راه نمى افتد)». 🔹در روايات نيز ثواب تدبّر در آيات قرآن، از قرائت آن بيشتر معرفى شده است: «لا خير فى قرائة ليس فيها تدبر»126؛ [آگاه باشيد كه ]خيرى در تلاوت قرآن بدون تدبّر آن وجود ندارد». 🗓در اين باره توجه به چند نكته، بايسته است: ☑️1. الهى بودن قرآن بدون «تدبر در آن» معلوم نخواهد شد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً»127. ☑️2. بدون تدبر در قرآن، نمى توان از ذخاير بى كران و پر خير و بركت كلام خدا بهره اى جست. ☑️3. تدبّركننده در قرآن با تمام وجود، در جاى جاى قرآن، حضور خدا را حس مى كند و دل و جانش را از نور خدا سرشار مى نمايد ☘️☘️☘️ 🔰تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
11 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.التماس دعا 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
15 🔳 سپر بلا 2 قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : عَلَيْكُمْ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ بِكَثْرَةِ اَلاِسْتِغْفَارِ وَ اَلدُّعَاءِ فَأَمَّا اَلدُّعَاءُ فَيَدْفَعُ عَنْكُمُ اَلْبَلاَءَ وَ أَمَّا اَلاِسْتِغْفَارُ فَيُمْحَى بِهِ ذُنُوبُكُمْ.(ص ۳۷ امالی صدوق) 🔘 واژه استغفار به معنای درخواست مغفرت از ریشه «غ‌ـ‌ف‌ـ‌ر» در لغت به معنای پوشش است، چنان که گفته می‌شود: «اصبغ ثوبک بالسواد فهوأغفر لوسخه = لباست را رنگ سیاه کن تا در برابر چرک پوشاننده‌تر باشد».به کلاه‌خود نیز از آن جهت که سر را از آسیبها می‌پوشاند، مِغفَر می‌گویندو پارچه‌ای را که به‌صورت آستر، یک سوی لباس را پوشش می‌دهد، غَفَر می‌نامند. 🔘 استغفار در اصطلاح، به معنای درخواست زبانی یا عملی آمرزش و پوشش گناه از پیشگاه خداوند، و هدف از آن درخواست مصونیت از آثار بد گناه و عذاب الهی است. 🔘 برخی، واژه استغفار در آیاتی از قرآن را به ایمان، اسلام یا گزاردن نمازتفسیر کرده‌اند که به مصادیق استغفار در مقام عمل اشاره دارند. استغفار یا قولی است مانند گفتن «استغفر اللّه» و یا فعلی مانند انجام دادن عملی که موجب آمرزش انسان می‌گردد. 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(133) 🔅🔅🔅 ✳️ آیه 5 - اولئك علی هدى من ربهم واولئك هم المفلحون ☑️بحث روايى ◽️معناى فلاح - عن الصادق (عليه السلام) فى قوله تعالى: (اولئك هم المفلحون): اى الناجون مما منه يوجلون الفائزون بما ياملون (500) 👈🏾اشاره: محور اصلى فلاح، همان تزكيه نفس است: (قد افلح من زكيها). (501) تزكيه نفس با اعمال ويژه اى همراه است كه برخى از آنها در سوره مومنون (502) و بعضى از آنها در ديگر سور بازگو شده است ؛ چنانكه تزكيه روح با تروك مخصوصى همراه است كه از آنها به عنوان موانع فلاح ياد مى شود؛ مانند: ظلم، افترا، كذب، تكذيب آيات الهى و... ▫️رواياتى كه به طور مبسوط در تحليل معناى فلاح و علل و عوامل و همچنين دلايل و علايم آن ياد شده، مستنبط از اصول قرآنى الست كه به عناصر محورى آنها اشاره شد. ▫️بارزترين مصداق فلاح كه همراه با وقايه نفس از شح و تقواى از بخل است در كلام اميرمومنان (عليه السلام) آمده است: من اهتم برزق غد لم يفلح ابدا. (503) لازم است توجه شو كه بين همت گماردن براى كسب حلال و تحصيل رزق و بين مهموم بودن براى روزى آينده فراق وافر است كه يكى را محمود و ديگرى را مذموم كرده است. 📃تذكر: چون عنوان متقين صفت مشبهه است نه اسم فاعل ، داراى معناى ثبوتى است. از اين رو اوصاف پنج گانه اى كه براى آنان ياد شد به صورت فعل مضارع است كه همراه با استمرار است و نتيجه آن نيز به عنوان صفت ملكه ، نه حال، در خاتمه چنين بيان شده است: (اولئك على هدى من...) و اين مطلب با آنچه در پايان سوره به صورت فعل ماضى ياد شده منافاتى ندارد؛ زيرا گرچه در پايان سوره چنين آمده است: (امن الرسول... كل امن...)، ليكن از آن هم ملكه استنباط مى شود، نه حال ؛ چنانكه در همان آيه با فعل مضارع چنين آمده است: (لا نفرق بين احد من رسله...). ================= 500- بحار، ج 64، ص 18 501- سوره شمس ، آيه 9. 502- آيات 1 - 11 503- غرر الحكم ، ج 5، ص 447 🌿👈 ادامه دارد.... ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom