eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
619 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
28 🔅🔅🔅 💢مثَل 1 (إِنَّ اللَّهَ لاَیَسْتَحْیِی اءَن یَضْرِبَ مَثَلاً مَّا(23) بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَاءَمَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ فَیَعْلَمُونَ اءَنَّهُ ا لْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَاءَمَّا الَّذِینَ کَفَرُواْ فَیَقُولُونَ مَاذَ آ اءَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلاًیُضِلُّبِهِی کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِی کَثِیرًا وَمَا یُضِلُّ بِهِی إِلا ا لْفَسِقِینَ) . (24بقره) ((خداوند از این که (به موجودات ظاهراً کوچکی مانند) پشه و حتی کمتر از آن ، مثال بزند ، شرم نمی کند . (در این میان ) آنان که ایمان آورده اند ، می دانند حقیقتی است از طرف پروردگارشان ، و امّا آنها که راه کفر را پیموده اند ، (این موضوع را بهانه کرده ، ) می گویند : منظور خداوند از این مثل چه بوده است ؟ ! (آری ، ) خدا جمع زیادی را با آن گمراه و گروه بسیاری را هدایت می کند ، ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می سازد ! )) . ⏹جمعی از مفسّران از ((ابن عباس )) درباره شاءن نزول آیه فوق چنین نقل کرده اند : هنگامی که خداوند در آیات گذشته پیرامون اوصاف منافقین ، دو مثال (آتش و باران ) را بیان کرد ، منافقین گفتند : خداوند برتر و بالاتر از این است که چنین مثالهایی بزند ، و به این طریق در ((وحی )) بودن قرآن اظهار تردید کردند . در این موقع ، آیه بالا نازل شد و به آنها پاسخ داد . 📚در ابیات ریبایی در باره آیه فوق آمده است زد به لا یَسْتَحْیی آن شاه اجل بر بعوضه اهل دنیا را مثل پس به مافوقش که آن بال بقّ است نیست ممنوع آن مثالی کز حقّ است کافران گویند زان مقصود چیست غیر دنیا و اهل آن مقصود نیست یعنی این دنیا کم از بال بقّ است نزد حقّ وان کس که او اهل حقّ است هست مغبون آن که او بربال بقّ قانع آمد شد حسود اهل حقّ گمرهان را زان فزاید اشتباه یافت زان اهل هدایت انتباه زان یضِلُّ گفت سلطان نصیر بهر قومی هم به یَهْدی کثیر زان نشد گمره کس اِلاّ فاسقون که بود آن قلب دونشان واژگون فاسق از دنیا نگیرد جز وبال هم فزایدشان ز قرآن بر ضلال سرکش از رحمان و با شیطان خوشند وَز دَمِ شیطانی اندر آتشند شد صفات نفسشان غالب به قلب گشتشان نور قبول از قلب سلب بعدشان بر بعد ، از قرآن فزود منظلم تر شد دل ظلمت نمود 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب ادب فنای مقربان حضرت آیت الله جوادی آملی ج6 در تفسیر کبیره (11) https://eitaa.com/joinchat/2064187463Cd20ca8382a @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 ⏪3. نمونه هايي از نمازهاي كامل آن كس كه در نماز انگيزه اي جز اسقاط تكليف، راحت شدن، بار سنگيني را بر زمين نهادن و مانند آن ندارد هرگز نمي تواند حال كسي را دريابد كه خود را در حضور مالك و ملك بي چون و چراي هستي مي بيند، بلكه تصور هم نمي تواند بكند. 📂پيشوايان معصوم (عليهم‌السلام) در نماز حالات خوشي داشتند كه به برخي از آن ها اشاره مي كنيم: ▫️نماز پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم: از عايشه نقل شده است: همواره پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم چنين بود كه هنگام گفت وگوي با ما اگر متوجه داخل شدن وقت نماز مي شد، اشتغال به عظمت خدا و ياد او چنان دگرگونش مي كرد كه گويا ما را نمي شناسد و ما او را نمي شناسيم: كان رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم يحدّثنا و نحدّثه فإذا حضرت الصلاة فكأنّه لم يعرفنا و لم نعرفه اشتغالاً بعظمة الله. [بحار الانوار، ج 81، ص 258.] ▫️نيز آمده است: هنگامي كه به نماز مي ايستاد از خوف خدا رنگش دگرگون مي شد و صدايي چون صداي ديگ در حال جوشش از قلب آن حضرت شنيده مي شد: كان النبي صلي الله عليه و آله و سلم إذا قام إلي الصلاة يربدّ وجهه خوفاً من الله تعالي و كان لصدره أو لجوفه أزيزٌ كأزيز المِرجَل [بحار الانوار، ج 81، ص 248.] ▫️و همانند لباسي افتاده در گوشه اي بي حركت مي شد: إنّ النبي صلي الله عليه و آله و سلم كان إذا قام إلي الصلاةكأنّه ثوبٌ ملقي [فلاح السائل، ص 289؛ بحار الانوار، ج 81، ص 248.]، ▫️چنان كه مشتاقانه انتظار داخل شدن وقت آن را مي كشيد و مراقب آن بود و هنگامي كه وقتش داخل مي شد به بلال مي فرمود: با اذان گفتن خود ما را راحت كن: رُوي أنّ النبي صلي الله عليه و آله و سلم كان ينتظر دخول وقت الصلاة و يقول: أرحنا يا بلال![ مفتاح الفلاح، ص 182. نيز ر. ك: بحار الانوار، ج 80، ص 16.] ☘️☘️☘️ 👈🏾ادامه دارد👈🏾 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی)
📌جامعه عقل محور عدل را تحمل می کند 🔹وجود مبارك امام زمان*ارواحنا فداه* دو كار مي‌كند كه يكي مهم است و ديگري أهم آن كار مهم, كار اجراي عدل و داد است كه =يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلا=،كار مهمي است و آن به عهده مسئولين است، همه ما هم در اين جهت سهيم هستيم و كاري هم أهمّ از عدل و أهمّ از داد می كند كه فرمود به بركت حضرت, ذات اقدس الهي =وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُم‌=،به بركت دست حضرت با ذات اقدس الهي عقل مردم زياد مي‌شود؛ اين به مراتب بالاتر از عدل است! چون جامعه‌اي عدل‌مدار است كه عقل‌محور باشد؛جامعه عقل‌محور است كه عدل را تحمل مي‌كند! نه بيراهه مي‌رود و نه راه كسي را مي‌بندد, نه اختلاس مي‌كند و نه بي‌عرضگي نشان مي‌دهد. 🔹حضرت كار اهمّش اين است كه اول جامعه را عاقل مي‌كند، بعد كار مهمّش اين است كه عدل و داد را در جامعه گسترش مي‌دهد، آن روايات را حتماً ملاحظه بفرماييد كه چگونه وجود مبارك حضرت دست الهي ايشان به سر مردم كشيده مي‌شود که =فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُم=. جامعه عاقل را، مي‌شود به عدل و داد دعوت كرد؛ امّا اگر عاقل نباشند، چطور شما مي‌خواهيد عدل پياده كنيد؟ اين طرف را ببنديد،آن طرف زيرميز؛ اين طرف را ببنديد، آن طرف روي ميز؛ جامعه عاقل را مي‌شود عادل كرد، وگرنه با زور و بگير و ببند اين بسيار مشكل است كه انسان بتواند جامعه‌اي را پُر از عدل و داد كند؛ آن وقت 313 تن هم شاگردي مثل امام دارد، اين البته مي‌تواند جامعه را اداره كند. چه قدرتي را ذات اقدس الهي به اين ذخيره اوّلين و آخرين داد، خدا مي‌داند! اين است كه وجود مبارك امام رضا*سلام الله عليه* وقتي نام مبارك حضرت برده مي‌شود به احترام نام حضرت بلند مي‌شود و دست بر بالاي سر مي‌گذارد براي همين است!امام رضا اين كار را كرد! وقتي نام مبارك حضرت را در حضورش بردند، به احترام وجود مبارك وليّ عصر برخاست و دست بر بالاي سر گذاشت، اين كار عادي نيست! كلّ اين جهان را اول عاقل مي‌كند, بعد عادل مي‌كند: =بأبي أنت و امّي يا حجّة الله=. درس تفسیر سوره شوری جلسه 18 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
25 🔅🔅🔅 @rahighemakhtoom 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.التماس دعا 🌹🌹🌹 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی
🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برداشت از آیه ۲۹ 📌سودمندي الی باید تقوایش را کامل کند تا به نتایج زیر برسد: ۱ – دریچه دلش به سوی و باز شود. ۲ – گناهانش شود. ۳ – خدا هایش را بپوشاند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(85) 🔅🔅🔅 ✅آیه 2 - ذلك الكتب لاريب فيه هدى للمتقین 💢لطايف و اشارات ☑️4- اسم اشاره دور، براى تعظيم قرآن و خداوند 🔹معيار اشاره دور و نزديك، حال متكلم است، نه مخاطب و مستمع، و در قرآن كريم متكلم، خداوند سبحان است كه در همه حال براى خود حاضر است. از اين رو تعبير به اسم اشاره دور (ذلك) براى تعليم و توجه انسانها به تعظيم مقام شامخ كتاب است وگرنه استعمال اسم اشاره دور نسبت به خداوندى كه اشاره مى كند صحيح نخواهد بود. ▫️همان گونه كه قرآن كريم هنگام اشاره به خداى سبحان، براى تعليم و توجه بندگان به تعظيم مقام رفيع و منيع ربوبى، تنها با اسم اشاره دور ياد مى كند: (ذلكم الله ربكم له الملك) (312) و هرگز با اسم اشاره نزديك، مانند هذا ياد نكرده است، با اين كه خداوند همواره حاضر است و در اين باره مى فرمايد: (... و ما كنا غائبين). (313) 📝تذكر: بحث غياب و حضور در استعمال ضمير يا اسم ظاهر غير از بحث نزديك و دور در استعمال اسماى اشاره است. از اين رو در كاربرد ضمير يا اسم ظاهر، تعبير قرآن كريم درباره خداى سبحان گاهى به نحو حضور است، با استفاده از ضمير متكلم ؛ مانند (اننى انا الله لا اله الا انا فاعبدنى) (314) و يا ضمير مخاطب ؛ مانند: (اياك نعبد) (315) و گاهى به نحو غياب است با استفاده از اسم ظاهر؛ مانند (واعبدوا الله) (316) و يا ضمير غايب ؛ مانند: (فاعبدوه هذا صراط مستقيم) (317) و چون خداوند، بسيط و نامتناهى است، همه انحاى تعبير (اشاره يا ضمير) درباره او به نحو دفعى و آنى صحيح است و نيازى به تدريج يا تناوب ندارد؛ چون حقيقت نامحدود، دورى او عين نزديكى، حضور او عين غياب، عُلُوّ او عين دُنُوّ و بيرون بودن او عين درون بودن است ؛ زيرا با هيچ موجودى متحد نمى شوند تا حكم خاص آن را بپذيرد. از اين رو همه تعبيرها به نحو دفعى (نه تدريج و تناوب) صحيح خواهد بود. ============ 312- سوره زمر، آيه 6 313- سوره اعراف ، آيه 7 314- سوره طه ، آيه 14 315- سوره حمد، آيه 5 316- سوره نساء، آيه 36 317- سوره زخرف ، آيه 64 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم التماس دعا🙏 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(30) 🔆🔆🔆 تامین نیازهای مادی و معیشتی، عامل مهم در انجام فعالیت های فرهنگی فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ*الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ (قریش/3و4) پس (بشکرانه اين نعمت بزرگ) بايد پروردگار اين خانه را عبادت کنند، همان کس که آنها را از گرسنگى نجات داد و از ترس و ناامنى ايمن ساخت. ☑ تا مسائل اقتصادى و امنيّتى جامعه حل نشود، نمى‌توان مردم را به عبادت و مسائل اعتقادی و فرهنگی دعوت كرد. فَلْيَعْبُدُوا ... الَّذِي أَطْعَمَهُمْ‌ ... وَ آمَنَهُمْ‌ ☑ تلاش براى ایجاد امنیت، و رفاه اجتماعی پیش از تبلیغ خداپرستى، کارى الهى و از بین برنده بهانه مردم در ترک عبادت است. (فلیعبدوا ... و ءامنهم من خوف) التماس دعا🙏 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🏴 صراحت فاطمی ▪️ در بخش ‌هايي از قرآن کريم درباره عزت مسلمين آمده است که مسلمان‌ ها عزيز هستند مؤمنين عزيز هستند و اين عزّت و اعتلا به پيروزي در سايه است. صديقه کبري (صلوات الله و سلامه عليها) فرمود پدرم در اثر داشتن چنين کتاب قانوني شما را عزيز کرده و جامعه اسلامي را جامعه برين کرده است و پيام «الْإِسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَي عَلَيْه»[1] را همگان از پدرم شنيده ‌ايد و پدرم هم هر چه داشت و دارد از قرآن کريم است و اين قرآن امانتي بود که به دست شما قرار داد، شما با اين قرآن چه کرديد؟! ▪️ بعد از قرآن جريان مطرح است و اگر غدير را شما پاس مي ‌داشتيد و را بر غدير مقدم نمي ‌داشتيد اين‌ گونه از خطرات دامنگير شما نمي‌ شد! جريان شاهد خواستن از «ذو اليد» يکي از سنّت‌ هاي سوء جاهلي بود ﴿أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾،[2] فرمود آنجا که به قرآن عمل نمي ‌شود و به نام قرآن حکم مي‌ شود آن است! اين آيه را صريحاً وجود مبارک صديقه کبري (سلام اله عليها) در مسجد النّبي تلاوت کرد: ﴿أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾، اين ﴿أَحْسَنُ﴾ «أحسن» تعييني است و نه تفضيلي، نه اينکه حکم غير خدا حسن است و حکم خدا أحسن! بلکه نظير ﴿أُولُوا الأرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَي بِبَعْضٍ﴾[3] نظير ﴿النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾[4] اولويت تعييني است، أحسن بودن قرآن أحسن تعييني است! فرمود اگر من «ذو اليد» هستم از «ذو اليد» بيّنه خواستن يک است! در شرق و غرب عالَم اين حکم يک حکم فطري است و بناي عقلا بر اين است و دين هم امضا کرده که يد أماره مالکيت است. در دست من بود و از من شاهد خواستيد و دليل خواستيد، مگر از «ذو اليد» کسي دليل مي ‌خواهد؟! خود يد بيّنه است و أماره است و شما از کسي که دليل در دست اوست و أماره همراه اوست دليل خواستيد اين حکم، است. ▪️ در بخش‌ هاي فرمود بر فرض مسئله «نحله» را نپذيريد مسئله ارث را بايد بپذيريد، در قرآن کريم پيغمبري از پيغمبر ديگر ارث برد ﴿وَ وَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُدَ﴾[5] شما بر اين هستيد که پيامبران ارث نمي‌ گذارند، بعد سرانجام در حال گريه اين حادثه تلخ را تذکر داد؛ گرچه جريان دَر به پهلو زدن و ساير آسيب ‌هاي بدني هم توان ‌فرسا است، اما اين است که صديقه کبري (صلوات الله و سلامه عليها) در آن محفل فرمود اول نحله بودن را شما انکار کرديد، بر فرض در جدال أحسن من از نحله بودن صرف نظر کنم و بخواهم از راه ارث وارد بشوم «أَ تَرِثُ أَبَاكَ وَ لَا أَرِثُ أَبِي‏»، آن ‌گاه ناله کرد و فرمود: «اَمْ هَلْ تَقُولُونَ أَهْلُ‏ مِلَّتَيْنِ‏ لَا يَتَوَارَثَانِ‏»،[6] اين جمله از آن کار در به پهلو زدن «و لست أدری خبر المسمار»[7] و مانند آن سرودن خيلي دردناک‌ تر است. فرمود سرّ اينکه مرا وارث پيغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) نمي ‌دانيد و اجازه نمي‌ دهيد که من از مال پدرم ارث ببرم شايد براي اين باشد که «اَمْ هَلْ تَقُولُونَ أَهْلُ‏ مِلَّتَيْنِ‏ لَا يَتَوَارَثَانِ‏» ـ معاذ الله ـ در اسلام من شک بکنيد و بگوييد که پيغمبر يک دين داشتند و شما دين ديگري داريد و با تعدد دين و تخالف دين هيچ کسي از ديگري ارث نمي ‌برد! چنين فرمايشي را گفت و ناله زد و ساکت شد. ▫️ ما اميدواريم ذات اقدس الهي به برکت صديقه طاهره و عترت معصومين (صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين) جامعه اسلامي را عزيز و سرفراز و سربلند کند و آيات قرآني که فرمود: ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ﴾،[8] ﴿وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾،[9] ﴿وَ كَفَي بِاللَّهِ شَهِيداً﴾[10] را ابدي کند و عملي کند! [1]. من لا يحضره الفقيه، ج4، ص334. [2]. سوره مائده، آيه50. [3]. سوره انفال، آيه75. [4]. سوره احزاب، آيه6. [5]. سوره نمل، آيه16. [6]. بحار الأنوار (ط ـ بيروت)، ج‏29، ص227. [7]. شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج‏3، ص33؛ «و لست أدري خبر المسمار ٭٭٭ سل صدرها خزانة الأسرار». [8]. سوره توبه، آيه33؛ سوره فتح، آيه28؛ سوره صف، آيه9. [9]. سوره توبه، آيه33؛ سوره صف، آيه9. [10]. سوره فتح، آيه28. 📚 پیام به همایش ملی ریحانه النبی تاریخ: 1398/11/27 🆔 @a_javadiamoli_doross
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅🔅🔅 نگاشت14: نکته های تفسیری آیات1تا 3سوره تکویر ✳️ اذَا الشَّمْسُ‌ کُوِّرَتْ ۱ - خورشید در آستانه آخرت، با چرخاندنى شدید در هم پیچانده شده و خاموش خواهد شد. (إذا الشمس کوّرت) «کَوْر» و «تکویر» به معناى پیچاندن است، جز این که «تکویر» بر مبالغه نیز دلالت دارد. مراد آیه شریفه این است که خورشید، به شدت بهم پیچانده خواهد شد. برخى «تکویر شمس» را به معناى نابود ساختن خورشید و گروهى دیگر به معناى از بین بردن نور آن دانسته اند. ۲ - خورشید، جاودان نیست. (إذا الشمس کوّرت) ۳ - امکان تأثیر عوامل دیگر بر خورشید (إذا الشمس کوّرت) فعل «کوّرت» مجهول است و بر تأثیرپذیرى خورشید دلالت دارد. ۴ - ساختمان داخلى خورشید، تشکیل یافته از عناصرى قابل تغییر (إذا الشمس کوّرت) ✳️ و إِذَا النُّجُومُ‌ انْکَدَرَتْ ۱ - در آستانه قیامت، تمام ستارگان تیره و بى فروغ خواهند شد. (و إذا النجوم انکدرت) کدورت هر چیز، به معناى از بین رفتن صافى و شفافیت آن است (مصباح) و نتیجه ایجاد «کدورة» را «انکدار» مى گویند. بنابراین ستارگان تحت تأثیر عواملى کدرکننده، قرار گرفته و صفا و جلاى خود را از دست داده، تاریک خواهند شد. ۲ - درخشندگى ستارگان، قابل زوال و در معرض بروز موانع و تأثیرپذیرى از عواملى تیرگى آفرین (و إذا النجوم انکدرت) ۳ - ستارگان، در آستانه قیامت به سرعت فرود آمده و ساقط خواهند شد. (و إذا النجوم انکدرت) از معانى «انکدار»، سرعت گرفتن و فرودآمدن است. ✳️ و إِذَا الْجِبَالُ‌ سُيِّرَتْ ۱ - در آستانه قیامت، کوه ها از جا کنده و حرکت داده خواهند شد. (و إذا الجبال سیّرت) ۲ - قیامت، رخدادى بزرگ و همراه با به هم پاشیدن تمام زمین، حتى سخت ترین نقطه هاى آن (و إذا الجبال سیّرت) خبر رانش کوه ها، در حقیقت خبر از متلاشى شدن زمین و بیانگر عظمت رخداد قیامت است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📼حجت الاسلام و المسلمین ملکی 💢 دلیل عدم تحریف قرآن 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 تدبری درباره سوره 📼حجت الاسلام و المسلمین ملکی 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✅اصل سوم 📜 قرآن براي كسي كه آن را ياد گرفته، همراه و معلّمي دائمي است و چنين شخصي را به درجات عالي رهنمون مي‌سازد. شرط اين تعليم و ترفيع،‌ تمسّك به مضامين آن است. ▫ قَالَ قُلتُ لِأَبِي عَبدِ الله علیه السلام إِنَّ عَلَيَّ دَيناً كَثِيراً وَ قَد دَخَلَنِي مَا كَانَ القُرآنُ يَتَفَلَّتُ مِنِّي فَقَالَ أَبُو عَبدِ الله علیه السلام القُرآنَ القُرآنَ إِنَّ الآيَةَ مِنَ القُرآنِ وَ السُّورَةَ لَتَجِي‏ءُ يَومَ القِيَامَةِ حَتَّى تَصعَدَ أَلفَ دَرَجَةٍ يَعنِي فِي الجَنَّةِ فَتَقُولُ لَو حَفِظتَنِي لَبَلَغتُ بِكَ هَاهُنَا ▫ يعقوب احمر گويد: به امام صادق علیه السلام گفتم: من بدهكارى بسيارى دارم و تا آنجا اندوه و پريشانى به دلم راه يافته كه قرآن را از دستم ربوده است و فراموشم كرده، امام صادق علیه السلام فرمود: قرآن، قرآن، راستى كه يك آيه از قرآن و يك سوره از آن روز قيامت مى‏آيد تا هزار درجه بالا مى‏رود، يعنى در بهشت و مى‏گويد: اگر تو مرا با خود نگهداشته بودى، تو را به اين مقام مى‏رسانيدم. ⏪ بعد از خواندن این روایت فهمیدم: ☑ 1- هیچ غمی بالاتر از دوری از قرآن نیست. ☑ 2- دوری از قرآن ضرری جبران ناپذیر است. ☑ 3- اگر انیس و مونسم قرآن باشد، هیچ غمی مرا به خود مشغول نمی کند. 👈 شما چه ویژگی هایی از قرآن پس از مطالعه این روایت فهمیدید؟ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
29 🔅🔅🔅 💢مثَل 2 ▫️ بعضی از مفسران گفته اند : هنگامی که در آیات قرآن ، مثالهایی به ((ذباب )) (مگس ) و ((عنکبوت )) نازل گردید ، جمعی از مشرکان این موضوع را بهانه قرار داده ، زبان به اعتراض گشودند و مسخره کردند که این چگونه ((وحی )) آسمانی است که سخن از ((عنکبوت )) و((مگس )) می گوید ؟ آیه فوق نازل شد و با تعبیراتی زنده به آنها جواب داد . ▫️ بعضی از مفسران می گویند ، تعبیر به ((یستحیی )) در آیه ، احتمال دارد در مقابل سخن کافران باشد که می گفتند : ((اءَما یَسْتَحْیی رَبُّ مُحَمَّدٍ اءَن یضربَ مثلاً بِالذُّبابِ وَالْعَنْکَبوُتِ ؛ آیا خدای محمّد شرم نمی کند که در کتاب خود به مگس و عنکبوت مثال بزند)) . ▫️ خداوند در جواب آنان فرمود : (إِنَّ اللَّهَ لاَیَسْتَحْیِی اءَن یَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ) . کافران و بهانه جویان خُردی پشه یا مگس را وسیله استهزای قرآن و اعتراض به آن قرار داده بودند ، در صورتی که : ⏪ اولاً : در مثال مناقشه نیست ، آنهم مثلی که از ناحیه خدا صادر شود . زیرا همه کائنات مخلوق او هستند و برای او کوچک و بزرگ ندارد . ممکن است گاهی مصلحت در این باشد که به یکی از موجودات بسیار کوچک طبیعت ، همانند پشه و یا حتی کوچک تر از آن و یا کمی بزرگتر از آن مانند مگس و عنکبوت مثال بزند ، و گاهی به موجودات بزرگ . ⏪ ثانیاً : هنگامی که گوینده درمقام ((تحقیر)) و بیان ((عجز)) و ناتوانی مدّعیان است ، بلاغت سخن ایجاب می کند که برای نشان دادن ضعف و زبونی آنان به موجودهای ضعیفی مَثَل بزند و آنها را از جهت ضعف به پشه ، مگس ، عنکبوت و امثال آن تشبیه کند . لذا در این گونه موارد ، اگر به جای این مثالهای کوچک ، از مثالهای بزرگی همچون آفرینش کواکب و آسمانهای پهناور استفاده شود ، بسیار نامناسب است و هرگز با اصول فصاحت و بلاغت سازگار نخواهد بود . ▫️ زمخشری می گوید : ((تعجب آور است از اینها که چگونه این مثلها را انکار کردند در حالی که مردم همواره به ((چهار پایان )) ، ((پرندگان )) ، ((مار و افعیهای زمین )) ، ((حشرات )) ، ((کرم )) و ((جانوران کوچک )) مثال می زنند و این گونه مثلها در میان عرب شهرنشین و بیابان گرد معروف است و آنان گاهی به حقیرترین چیزها مثل می زنند و می گویند: اجمع من ذرّة : ((جمع کننده تر از مورچه )) ، و اءجراءُ مِن الذّباب : ((و گستاخ تر از مگس )) ، و اءسمع من قراد : ((و شنونده تر از میمون )) ، و اءصرد من جرادةٍ : ((و ضعیف تر از ملخ (در مقابل سرما ، ) )) و اءضعف من فراشة : ((و ضعیف تر از پروانه )) ، و آکل من السوس : ((و خورنده تر از موریانه )) ، ▫️ و اعراب اگر بخواهند کسی را به پشه تشبیه کنند ، این گونه می گویند : اءضعف من بعوضةٍ : ((ضعیف تر از پشه )) ، وَ اءعزُّ مِنْ مُخّ البَعوض : ((نایابتر از مغز سر پشه )) . 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 وظیفه اولیه ما 🔹 وجود مبارک مریم (سلام الله علیها) برای همه ما محترم است؛ اما مریم کجا و فاطمه کجا! ما تا توانستیم گریه کردیم، این گریه درست است اما یک گوشه کار است! ما اگر آن عُرضه را داشتیم حداقل حضرت را مثل مریم جهانی کنیم، گوشه ‌ای از وظیفه را انجام دادیم. آن خطبه نورانی! باسواد شدن گناه نیست! این هم که در دست و پای خیلی ‌ها ریخته است را سواد نمی‌ گویند. اگر کسی توانست خطبه نورانی حضرت را مدلَّل کند، خطبه نه خطابه! همان چند سطر اوّل را مدلَّل کند، فلسفی است و برهانی کند، این فهم است. ما چنین مریمی داریم! ایام است، این گریه کار اوّل ماست؛ مثلاً کسی دارد نمازش را می ‌خواند، نماز خواندن وظیفه اولیه ماست، نافله‌ هایی هم هست! گفتند «هر که سحر ندارد از خود خبر ندارد».تنها نماز ظهر و عصر که نیست، به هر حال یک سحری هم هست. اینها ماست! این [ایام] و سیاه‌ پوش [شدن] و گریه و مانند اینها کار اوّلی ماست، این جزء وظایف اوّلیه همه ماست! آن مراحل ثانویه که حضرت چه استدلالی کرده است، البته بین خطبه و خطابه ایشان هم خیلی فرق است، خطابه او هم گرچه خیلی علمی است؛ اما آن خطبه خیلی سنگین است، این را حداقل ما باید بگوییم که است! 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🖤بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ🖤 به نام خداوند بخشنده مهربان «1» إِنَّآ أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ «2» فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ «3» إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ همانا ما به تو خیر کثیر عطا کردیم. پس براى پروردگارت نماز بگزار و (شتر) قربانى کن. همانا دشمن تو بى‏ نسل و دم بریده است. 💠تفسیر 👇 🌹کلمه «کوثر» از «کثرت» گرفته شده و به معناى خیر کثیر و فراوان است. و روشن است که این معنا مى‏ تواند مصادیق متعدّدى همچون وحى، نبوّت، ، مقام شفاعت، علم کثیر و اخلاق نیکو داشته باشد، ولى آیه آخر سوره، مى‏ تواند شاهدى بر این باشد که مراد از ، نسل مبا رک پیامبر اکرم ص است. زیرا دشمنِ کینه‏ توز با جسارت به پیامبر، او را ابتر مى‏ نامید و خداوند در دفاع از پیامبرش فرمود: «انّ شانئک هو الابتر» دشمن تو، خود ابتر است. بنابراین اگر مراد از کوثر، نسل نباشد، براى ارتباط آیه اول و سوم سوره، توجیه و معنایى دل‏پسند ن خواهیم داشت. 💠کلمه «ابتر» در اصل به حیوان دم بریده و در اصطلاح به کسانى گفته مى‏ شود که نسلى از آنان به یادگار باقى نمانده باشد. از آنجا که فرزندان پسر پیامبر در کودکى از دنیا رفتند، دشمنان مى‏ گفتند: او دیگر عقبه و نسلى ندارد و ابتر است. زیرا در فرهنگ جاهلیّت لایق آن نبود که نام پدر را زنده نگاه دارد. بنابراین جمله «انّ شانئک هو الابتر» دلیل آن است که مراد از ، نسل کثیر پیامبر است که بدون شک از طریق حضرت السلام مى‏ باشد. این نسل پر برکت از طریق حضرت نصیب پیامبر اکرم‏ صلى الله علیه وآله شد. آرى خدیجه مال کثیر داد و گرفت. ما نیز تا از کثیر نگذریم به کوثر نمى‏ رسیم. 🔴فخررازى در تفسیر کبیر مى‏ گوید: چه نسلى با برکت‏ تر از نسل س که مثل باقر ع و صادق ع و رضا ع از آن برخاسته است و با آنکه تعداد بسیارى از آنان را در طول تاریخ، به خصوص در زمان حکومت بنى‏ امیّه و بنى‏ عبّاس شهید کردند، امّا باز هم امروز فرزندان او در اکثر کشوره اى اسلامى گسترده‏ اند. در زمانى که خبر تولّد سبب اندوه پدر مى‏ شد، به گونه اى که صورتش از غصه سیاه گشته و به فکر فرو مى‏ رفت که از میان مردم فرار کند یا دخترش را زنده به گور کند: «یتوارى من القوم ام یدُسّه فى التّراب» در این زمان قرآن به دختر لقب کوثر مى‏ دهد تا فرهنگ جاهلى را به فرهنگ الهى و انسانى تبدیل کند. 📚 تفسیر نور حجت الاسلام 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیه ۳۳ 📌 الی باید برای روحیاتش برکات وجودی اکرم صلی الله علیه و آله را منظور نماید و همیشه کند تا به عذاب الهی مبتلا نشود. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💢وفاق و صلح، هدف مشترک انبیاء 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom