eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
619 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅🔅🔅 ♦️♦️ مرگ های مرجوعی ! 🔻شاید شما هم با این سوال مواجه شده باشید که چرا دعا برای نابودی و آرزوی مرگ برای ظالم ( شخص ، یا گروه و یا ملت و یا دولت ) معمولا باجابت نمیرسید و کمتر شاهد مرگ آنان و انتقام الهی هستیم؟ در پاسخ ، چند احتمال مطرح است : ۱ . این دعا هم مثل دعاهای دیگر در موقع مناسب خود باجابت میرسد و مانع خاصی برای این نفرینها وجود ندارد و بدلیل تاخیر نباید ناامید شد. ۲ .نابودی ستمگرانی که برایشان مرگ خواسته ایم تدریجا در حال وقوع است . پس اجابت صورت گرفته است . ۳ . دعا بر علیه ظالم اگر دعا کننده اهل عدل نباشد اجابت شدنی نیست . اینگونه نفرین یا حبس میشود ویا مرجوع شده و به خود نفرین کننده بر میگردد! در باره احتمال اول و دوم حرف های فراوانی شنیده شده ولی در این نوشتار کوتاه به احتمال سوم پرداخته میشود و مبنای ان تبیین میگردد . کوتاه سخن انکه در برخی منابع روائی ، مطلبی از تورات نقل و مورد تایید قرار گرفته است . علامه طباطبایی هم این نقل را در تفسیر المیزان آورده و ضمن قبول ، به تحلیل ان پرداخته است . این بحث نقلی و این تحلیل عقلی از ان سوال رمز گشایی نموه و احتمال سوم را تایید و اثبات میکند : 🔻کلام تورات راوندی در کتاب دعوات که در باره ادعیه و آداب ان است از تورات اورده است : فی التورات یقول الله للعبد انک متی ظُلِمتَ تدعونی علی عبد من عبیدی مِن اجل انه ظَلَمکَ فلک مِن عبیدی مَن یدعو علیک مِن اجل انک ظلمتَه فان شئتُ اجبتُک و اجبته فیک و ان شئتُ اخَّرتکما الی یوم القیامه . (الدعوات ص۲۵) خداوند به بنده خود میگوید : "وقتی به تو ظلم شد ، به کسی که بتو ظلم کرد به دلیل ظلم او نفرین کردی ، ولی فرد دیگری هم که تو به او ظلم کردی بر تو نفرین کرد . اگر بخواهم نفرین تو رادرباره ظالم بر تو اجابت و نفرین ان مظلوم را هم در باره تو اجابت میکنم و از هر دو انتقام میگیرم ! و اگر بخواهم هر دو را به قیامت وامیگذارم ". معنی این جمله ان است که اگر بنای بر اجابت دعا بر علیه ظالم و نابودی او باشد ، ظالم فقط یک شخص نیست و چه بسا همان کس که از یک سو مظلوم است از سوی دیگر ظالم و مستحق عقاب است ! ما معمولا "مظلوم مطلق" نداریم و مظلومها خوشان ظالم اند زیرا انکه از بالاتری تو سری میخورد ، زور خودش را به پایین تری میرساند و به او ظلم میکند . اگر بنای بر انتقام الهی در دنیا باشد هر دو ظالم باید کیفر ببینند و همان که از ظلم ظالمان آه و ناله میکند و به انها نفرین میفرستد باید او هم تاوان ستم کردن به زیر دستان خود را ببیند . 🔻تحلیل علامه طباطبایی علامه به تامل و تحقیق در این موضوع پرداخته و با نگاه عقل گرایانه ان را تایید کرده است . وی میگوید : کسی که ازخدا چیزی برای خود میطلبد، حتما ان را برای "خود" و برای "هر کسی" که عینا در شرایط اوست پسندیده و بدان راضی است ، پس اگر برای کسی که ظلم به او کرده درخواست انتقام الهی دارد این درخواست بعلت ظلم اوست و او در حقیقت به "انتقام از ظالم" رضایت دارد و اگر خودش هم ظالم به دیگران باشد پس نفرینش شامل خودش هم میشود و خواسته اش در باره انتقام دیگران وقتی تحقق مییابد که به کیفر و انتقام از خود راضی باشد ! و چون به انتقام از خود راضی نیست پس حقیقا از او "دعاء" صادر نشده و لذا اجابت برای ناله و نفرین او معنی ندارد ! به تعبیر دیگر کسی که در حق دیگران ظلم میکند و به حقوق انان تعدی مینماید ، با هر دعایی که برای خود ( لنفسه) میکند مثل دعا برای نجات خود و نابودی ظالم ، بر ضرر خود ( علی نفسه) نیز دعا میکند ! و چون این دو دعا در حقیقت یک دعاست و دعا کننده به نابودشدن خود راضی نیست ، لذا قصد جدی دعا تحقق نمی یابد و مرگ هایی که طلب میکند صرفا جنبه صوری دارد و لذا انتظار اجابت از خداوند بیهوده است چون حقیقتا دعایی وجود ندارد و اجابت مشروط به دعای حقیقی است : اجیب دعوه الداع اذا دعان . ( المیزان ج ۲ ص۳۹) و از اینجا روشن میشود که چرا خداوند به عزت و جلال خود قسم خورد که : دعای مظلومی را که در حق دیگران ظلمی مانند ان را مرتکب شده باشد ، اجابت نمیکنم : لا اجیب دعوه مظلوم دعانی فی مظلمه و لاحد من خلقی عنده مظلمه مثلها این شواهد نشان میدهد که اجابت دعا تابع یک "سنت" کلی است و بر اساس این سنت بنا نیست با وجود آه مظلومان مختلف ، برخی ظالمان از صفحه روزگار محو شوند و برخی دیگر در صفحه روزگار جولان دهند .در اینجا قاعده "همه یا هیچ" حاکم است.( البته بعلاوه سنن دیگر الهی) پس کسانی میتوانند از خداوند انتظار هلاکت دشمنان ستمگرشان را داشته باشند که مانند انان رفتار نمیکنند و بر عدل و انصاف حتی بر علیه خودشان مقید هستند : کونوا قوامین بالقسط شهداء لله و لو علی انفسکم ( سوره نساء ایه ۱۳۵ ) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌چرا تورات و انجیل از تحریف مصون نمانده اند! ⏺در اين باره اشاره به چند نكته شايان توجه است: ☑️يكم. چون اديان پيشين براى مقطع و برهه اى از تاريخ، كارآيى داشته و با پيشرفت زمان و تاريخ، بايد در آنها تحولاتى حاصل مى شد؛ حفظ آن كتاب ها براى هميشه ضرورى نبوده است. ☑️دوم. براى حفظ يك متن به صورت اصلى، بايد شرايط طبيعى چنين امرى فراهم باشد. در عصرهاى گذشته تكامل خط و كتابت به آن ميزان نبوده است كه بتواند متنى را در بستر خويش و به صورت كامل حفظ كند. ☑️سوم. الفاظ و جملات تورات و انجيل داراى خصوصيت ويژه و متمايز از ساير كلمات اعم از كلمات بشر و روايات قدسى نداشت - و به عنوان معجزه صادر نگشته بود بلكه پيام هايى بود جهت هدايت انسان ها - معجزه حضرت موسى عليه السلام يد بيضاء و عصا بود و معجزه حضرت عيسى عليه السلام، مرده زنده كردن و مريض شفا دادن بود. برخلاف قرآن كه همين الفاظ و آيات و سوره ها، جايگاه معجزه و خارق العاده اى داشت و دارد. ☑️چهارم. دين حضرت موسى و عيسى عليهماالسلام به عنوان دين آخر مطرح نبودند، در اين صورت طبيعى است كه اگر تحريفى صورت بگيرد راه اصلاح آن توسط شريعت بعدى ممكن است، برخلاف اسلام و قرآن كه به عنوان دين آخر و كامل ترين اديان مطرح است. ☑️پنجم. شايد حكمت و اراده الهى بر اين بود كه تا آخرالزمان يك كتاب معتبر آسمانى بيشتر در دست بشر نباشد تا همه بر گرد يك محور جمع گردند. به همين جهت، ديگر كتاب هاى آسمانى تحريف شد و تنها قرآن مصون از تحريف باقى ماند. 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 🔹گفتنى است، تورات و انجيل هاى چهارگانه، به اتفاق همه محقّقان مسيحى و ارباب كليسا سال ها پس از حضرت مسيح، از سوى عده اى به رشته تحرير درآمده است. ميلر نويسنده كتاب تاريخ كليساى قديم مى گويد: «خداوند ما، عيسى مسيح كلمه پاك خدا بود و در وى تمام خزاين علم و حكمت مخفى بود و لازم نبود كتابى نوشته به يادگار بگذارد». 🔹جان بى ناس نويسنده كتاب تاريخ جامع اديان مى گويد: «اين نكته مسلم است كه عيسى خود تعاليم خود را تحرير نكرد. عموم مورخان متفق اند: بعد از مرگ او (عيسى) بعضى از شاگردان وى آن كلمات و اقوال را به رشته كتابت درآوردند. از ديدگاه آنان مجموع نوشته ها در اثر اعمال مسيحيان صدر اول، رنگ هاى خاصى به خود گرفته و بعضى اقوال بر آن افزوده شده است كه به سهو و غلط آنها را به عيسى منسوب دانسته اند. باز روى هم رفته، همين مجموعه نوشته ها، نخستين منبع و تنها سرچشمه اطلاعاتى است كه نويسندگان انجيل متى و انجيل لوقا از آن اقتباس كرده اند. آنان بعدا از انجيل مرقس ـ كه قبلاً وجود داشته و در حدود سال 65 ميلادى كتابت شده است ـ نيز استفاده كرده اند. انجيل يوحنا از همه متأخر است و در آخر آن قرن نگاشته شده و بيشتر از منابع خصوصى ديگر كسب اطلاع كرده است». 🔹توماس ميشل كشيش كاتوليك مى نويسد: «مسيحيان معتقدند: خداوند كتاب هاى مقدس را به وسيله مؤلفان بشرى نوشته است. هر يك از آنان در عصرى خاص مى زيسته و به رنگ زمان خود در آمده بوده اند. همچنين اين مؤلفان مانند ديگر انسان ها با محدوديت هاى زبان و تنگناهاى علمى دست به گريبان بوده اند. اصولاً مسيحيان نمى گويند كه خدا كتاب هاى مقدس را بر مؤلفان بشرى املا كرده است؛ بلكه معتقدند او به ايشان براى بيان پيام الهى به شيوه خاص خودشان و همراه با نگارش مخصوص و سبك نويسندگى ويژه، توفيق داده است. به عقيده همه مسيحيان، اصل پيام از خدا آمده و در نتيجه حق است؛ اما شكل پيام تنها به خدا مربوط نمى شود؛ بلكه به عامل بشرى نيز ارتباط مى يابد. اين عامل بشرى، نويسنده كتاب است كه مانند همه مردم محدود و در معرض خطا است. گاهى اين نويسنده بشرى نظريات غلط يا اطلاعات اشتباه آميزى دارد كه اثر آن در متن كتاب باقى مى ماند». ⏺گفتنى است: گروهى از دانشمندان مسلمان معتقدند: در كتاب هاى آسمانى گذشته، تحريف لفظى صورت نگرفته؛ بلكه آنچه واقع شده تحريف معنوى و نيز گم شدن آنها و تحريف در ترجمه ها بوده است 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 اما در هر صورت آنچه اكنون در كتاب عهدين وجود دارد در بسيارى از موارد غيرقابل قبول است كه به چند مورد اشاره مى كنيم: 1. اتهامات ناروا به پيامبران؛ علاوه بر رسوخ تحريفات بنيادى و اعتقادى در كتاب مقدس، پاره اى از اتهامات ناروا و غيراخلاقى به برخى از پيامبران نسبت داده شده است كه قلم از بيان آن شرم دارد!20 اين در حالى است كه براهين عقلى لزوم عصمت پيامبران را اثبات مى كند. 2. وجود افسانه ها؛ وجود افسانه هاى بى پايه در كتاب مقدس، يكى ديگر از جنبه هاى تحريف آن است؛ از جمله مى توان به كشتى گرفتن حضرت يعقوب با خدا و غلبه او بر خدا، اشاره كرد! 3. گناه جبلى؛ مسيحيان معتقدند: آدم در بهشت به گناه آلوده و اين گناه به حساب همه فرزندان او نوشته شده است؛ يعنى، انسان ذاتاً با به دوش كشيدن بار گناه، به دنيا مى آيد! هر چند پس از آمدن به دنيا هيچ گناهى مرتكب نشود و هرگونه تلاش و عمل انسان در رهايى از اين خطا، سودى نخواهد بخشيد و تصليب و به دار كشيده شدن حضرت عيسى، كفّاره گناه ذاتى و جبلى انسان است! 4. تقويت ظلم؛ يكى ديگر از آموزه هاى نامعقول كتاب مقدس، توجيه ظلم و ستم و دعوت به سكوت در برابر حاكمان ظالم، به بهانه اين است كه آنان، حاكم و سايه خدا در زمين اند! وجود اين گونه آموزه هاى غيرعقلانى در كنار طرح مسئله تثليث و تجسيم و وجود تناقض هاى متعدد در متن كتاب مقدس، موجب سلب اعتماد هر چه بيشتر مى شود. افزون بر آن، تحقيقات علمى و زبان شناختى، بر عدم وثاقت متون مقدس گواهى داده است. توماس ميشل - استاد الهيات مسيحى - بر آن است كه به اعتقاد بيشتر متفكران كاتوليك، پروتستان و ارتدوكس كتب مقدس املاى الهى نيست و داراى عصمت لفظى نمى باشد و گاهى نويسندگان بشرى آن، نظريات غلط يا اطلاعات اشتباه آميزى را در متن كتاب باقى گذاشته اند. 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 🔰تحريف تورات : تحريف تورات از نظر تاريخى و علمى قطعى است، از جمله در عهد قديم كتاب دوم تواريخ ايام، باب 34 سخن از يافته شدن دوباره تورات است كه معلوم مى شود تورات در نزد بنى اسرائيل نبوده و مفقود شده بود و نيز در باب 36 سفر پيدايش، شرح وفات و دفن حضرت موسى است و معلوم مى شود كه اين مطالب پس از حضرت موسى به تورات اضافه شده است و تورات دستكارى شده است. در صورتى كه قرآن معجزه نبى اكرم است و يكى از وجوه اعجاز آن، فصاحت و بلاغت آن است. معجزه امرى است خارق العاده كه ساير افراد بشر از آوردن نظير آن عاجزند و دليل و شاهد بر صدق ادعاى نبوت است و جاودانگى اين معجزه، مى طلبد كه همچنان از تحريف به دور باشد. 🔹قرآن با بيان بسيار قاطع و صريح، تمام كسانى را كه منكرند يا شك و ترديد دارند؛ نه تنها دعوت به مبارزه كرده بلكه تحريك و تشويق هم كرده است: «بگو اگر تمام جهانيان اجتماع كنند تا كتابى مانند قرآن بياورند، نمى توانند؛ اگر چه نهايت همكارى را به خرج دهند»25. و بالاتر از اين مى گويد: «اگر مى توانيد ده سوره و يا حتى يك سوره و يك آيه مثل قرآن بياوريد»26. اما آن قدر فاصله بين كلام بشر و كلام وحى قرآن و اين معجزه جاويد وجود دارد كه تا به امروز هيچ كس نتوانسته حتى آيه اى نظير قرآن بياورد. همين معجزه بودن قرآن و ناتوانى بشر در آوردن كلامى نظير آن، مانع از تغيير به معناى افزودن چيزى به آن شده است؛ چرا كه تفاوت قرآن با كلام بشرى آن قدر زياد است كه به آسانى آنها را از هم جدا مى كند. 🔹علاوه بر نكات ياد شده، بررسى مضمون و مفاد قرآن كريم، خود شاهدى بر عدم تغيير و بقاى كلام الهى است؛ زيرا از يك سو از نظم و هماهنگى و عدم اختلاف در مطالب و مضامين برخوردار است (در حالى كه اگر دستخوش تحريف و تغيير و اضافه مى گشت، تناقض و ناسازگارى بين مطالب آن پيدا مى شد و يكسان و يك دست نمى بود) و از سوى ديگر مضامين آن، با موازين و براهين عقلى سازگار است كه خود شاهدى بر صحت و عدم تغيير آن است. 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
توصیه به قرائت سوره 📌توصیه های حضرت آیت الله خراسانی به مراقبت بر انس با (قرآن و اهل بیت) 💢توصیه به قرائت سوره ... به دیگران هم سفارش کنید، صبح را که خواندید، یازده بار سوره (قل هو الله احد) را بخوانید، وقت خواب هم یازده بار این سوره را بخوانید، بین روز هم که بیکارید، راه می روید، این سوره را بخوانید، شما جوانها از حالا شروع کنید، بعد روحتان می شود اکسیر احمر، یک روز می بینی شب شده، صد تا (قل هو الله احد) خواندی، آن وقت این صد تا سوره چه می کند؟ اولا: به حکم روایات متعدده هم از طرق عامه، هم از طرق خاصه، یک سوره (قل هو الله احد) ثلث ، ثلث ، ثلث ، ثلث ، حساب می شود، آن وقت سه سوره که خواندی، خدا به واسعه اش اجر تورات و انجیل و زبور و قرآن را به تو می دهد، این سوره را بخوانید، شروع کنید از امروز، همه را هم هدیه به کنید، آن هدیه به امام زمان اثرش این است، که این سوره دیگر رد نمی شود. 📚منبع:سایت حضرت آیت الله وحید خراسانی 📎تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔰 117 ⏪33- مَثَل یاران رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم (مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ اءَشِدَّآءُ عَلَی ا لْکُفَّارِ رُحَمَآءُ بَیْنَهُمْ تَرَلهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَا نًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ اءَثَرِ السُّجُودِ ذَا لِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَلةِ وَمَثَلُهُمْ فِی ا لاْنجِیلِ کَزَرْعٍ اءَخْرَجَ شَطْاهُ فَازَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ ا لْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ مِنْهُمْ مَّغْفِرَةً وَاءَجْرًا عَظِیمَا) .(آیه 29 سوره فتح) ((محمّدصلی اللّه علیه و آله و سلّم فرستاده خداست و کسانی که با او هستند ، در برابر کفّار سر سخت و شدید ، و در میان خود مهربانند ؛ پیوسته آنان را در حال رکوع و سجود می بینی ، در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می طلبند ؛ نشانه آنان در صورتشان از اثر سجده نمایان است ، این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است ، همانند زراعتی که جوانه های خود را خارج ساخته ، سپس به تقویت آن پرداخته ، تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است ، و به قدری نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وامی دارد ! این برای آن است که کافران را به خشم آورد ، (ولی ) خداوند کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند ، وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است )) . 🔰وجه تشبیه خداوند متعال در این آیه که آخرین آیه ((سوره فتح )) است ، اصحاب خاصّ پیامبرصلی اللّه علیه و آله و سلّم را از لسان تورات به ((پنج صفت )) ممتاز توصیف نموده ، سپس به نقل از انجیل آنان را به ((زراعتی )) تشبیه کرده است که جوانه های خود را خارج ساخته ، آنگاه به تقویت آن پرداخته ، تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است ، و به قدری رشد و نموّ کرده و پربرکت شده که زارعان را به شگفتی وا می دارد . وجه تشبیه ((نموّ سریع و نیرومند شدن چشمگیر)) است ؛ یعنی همراهان پیامبرصلی اللّه علیه و آله و سلّم و پیروان راستین خط آن حضرت که در آغاز بعثت بسیار اندک و ضعیف بودند ، طولی نکشید که روز به روز بر تعداد و نیروی آنها اضافه شد ، به گونه ای که شوکت و بزرگی آنان اعجاب آور گردید . 🔘آن پنج صفت که از تورات نقل شده به ترتیب عبارتند از : 1 (اءَشِدَّآءُ عَلَی ا لْکُفَّارِ) ؛ ((آنان در برابر کافران (و دشمنان اسلام ) ، سرسخت و محکم هستند)) . 2 (رُحَمَآءُ بَیْنَهُمْ) ؛ ((در بین خود رحیم و مهربانند)) . ((آری ، آنها کانونی از عواطف و محبّت نسبت به برادران و دوستان و همکیشانند و آتشی سخت و سوزان و سدّی محکم و پولادین در مقابل دشمنان . در حقیقت عواطف آنها در این ((مهر)) و ((قهر)) خلاصه می شود)) . 3 (رُکَّعًا سُجَّدًا) ؛ ((پیوسته آنان را در حال رکوع و سجود می بینی (و به عبادت خدا مشغولند) )) . 4 (یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَا نًا) ؛ ((آنان همواره فضل خدا و رضای او را می طلبند)) ؛ ((یعنی نیّت آنها پاک و خالص برای خداست . نه برای تظاهر و ریا قدم بر می دارند و نه انتظار پاداش از خلق خدا دارند ، بلکه چشمشان تنها به رضا و فضل اودوخته شده و انگیزه حرکت آنها در تمام زندگی همین است و بس )) . 5 (سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ اءَثَرِ السُّجُودِ) ؛ ((نشانه آنان در صورتشان از اثر سجده نمایان است )) . ((سیما)) در اصل به معنای علامت و هیاءت است ، خواه این علامت در صورت باشد یا در جای دیگر بدن ، هر چند در استعمالات روزمرّه فارسی به نشانه های صورت و وضع ظاهری چهره گفته می شود . به تعبیری دیگر ((قیافه )) آنها به خوبی نشان می دهد که آنها انسانهایی خاضع در برابر خداوند و حق و قانون و عدالتند ، نه تنها در صورت آنها که در تمام وجود و زندگی آنان این علامت منعکس است . 🌱🌱🌱 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔰 118 ⏪33- مَثَل یاران رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم (مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ اءَشِدَّآءُ عَلَی ا لْکُفَّارِ رُحَمَآءُ بَیْنَهُمْ تَرَلهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَا نًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ اءَثَرِ السُّجُودِ ذَا لِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَلةِ وَمَثَلُهُمْ فِی ا لاْنجِیلِ کَزَرْعٍ اءَخْرَجَ شَطْاهُ فَازَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ ا لْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ مِنْهُمْ مَّغْفِرَةً وَاءَجْرًا عَظِیمَا) .(آیه 29 سوره فتح) 🌱🌱🌱 👆🏽جالب این که در توصیف دوّم که در انجیل آمده ، نیز پنج وصف عمده برای مؤ منان و یاران محمّدصلی اللّه علیه و آله و سلّم ذکر شده است : ▫️1 ((جوانه زدن )) : (کَزَرْعٍ اءَخْرَجَ شَطَْهُ) ؛ ((مانند زراعتی که جوانه های خود را خارج ساخته )) . ▫️2 ((کمک کردن برای پرورش )) : (فََازَرَهُ) ؛ ((سپس به تقویت آن پرداخته )) . ▫️3 ((محکم شدن )) : (فَاسْتَغْلَظَ) ؛ ((محکم شده )) . ▫️4 ((بر پای خود ایستادن )) : (فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِی ) ؛ ((بر پای خود ایستاده است )) . ▫️5 ((رشد و نمو چشمگیر و اعجاب انگیز داشتن )) : (یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ) ؛ ((به قدری نمو و رشد (سریع ) کرده که حتی زارعان ( و کشاورزانی که پیوسته با این مسائل سروکار دارند) در شگفتی فرو می روند)) . ▪️((در حقیقت اوصافی که در تورات برای آنها ذکر شده ، صفاتی است که ابعاد وجود آنها را از نظر عواطف و اهداف و اعمال و صورت ظاهر بیان می کند و امّا اوصافی که در انجیل آمده ، بیانگر حرکت و نموّ و رشد آنها در جنبه های مختلف است (دقّت کنید) . آری ، آنها انسانهایی هستند با صفات والا ، که آنی از ((حرکت )) باز نمی ایستند ، همواره جوانه می زنند و جوانه ها پرورش می یابد و بارور می شود . همواره اسلام را با گفتار و اعمال خود در جهان نشر می دهند و روز به روز خیل تازه ای بر جامعه اسلامی می افزایند . آری ، آنها هرگز از پای نمی نشینند و دائماً روبه جلو حرکت می کنند . در عین عابد بودن ، مجاهدند و در عین جهاد عابدند ، ظاهری آراسته ، باطنی پیراسته ، عواطفی نیرومند و نیّاتی پاک دارند ، در برابر دشمنان حقّ ، مظهر خشم خدایند و در برابر دوستان حقّ ، نمایانگر لطف و رحمت او)) . ▪️((این نکته نیز قابل توجه است که جمله (وَالَّذینَ مَعَهُ) ؛ ((کسانی که با او هستند)) ، مفهومش همنشین بودن و مصاحبت جسمانی با رسول خداصلی اللّه علیه و آله و سلّم نیست ، چرا که منافقین هم دارای چنین مصاحبتی بودند ، بلکه منظور از (مَعَهُ) به طور قطع همراه بودن از نظر اصول ایمان و تقواست )) . ▪️بنا بر این ، آیه شامل کسانی می شود که در خط رسول اللّه باشند ، هر چند مصاحبتی جسمانی با پیامبرصلی اللّه علیه و آله و سلّم نداشته باشند ، چنانکه امام خمینی قدّس سرّه در سال 1360 به هنگام تنفیذ حکم ریاست جمهوری ، مقام معظّم رهبری ، حضرت آیت اللّه العظمی خامنه ای ، معظم له را خدمتگذار اسلام و ملّت و طرفدار قشر مستضعف و مصداق ( . . . اءَشِدَّآءُ عَلَی ا لْکُفَّارِ رُحَمَآءُ بَیْنَهُمْ . . . ) توصیف کرده اند . 🌱🌱🌱 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔰 128 #عالم 🔅🔅🔅 ⏪37- مَثَل دراز گوش (مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُواْ التَّوْرَلةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ ا لْحِمَارِ یَحْمِلُ اءَسْفَارًا* بِئْسَ مَثَلُ ا لْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِایَتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لاَ یَهْدِی ا لْقَوْمَ الظَّلِمِینَ ) . (سورجمعه آیه 5) ((کسانی که مکلّف به تورات شدند ، ولی حق آن را ادا نکردند ، مانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل می کند ، (آن را بر دوش می کشد اما چیزی از آن نمی فهمد ! ) گروهی که آیات خدا را تکذیب کردند ، مثال بدی دارند ، و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی کند)) . در مثل آنان که بر تورات چند بار کرده گشته اند اندر پسند حمل آن را پس نکردند آن کسان آن چنانکه بود حقِّ حمل آن بر مثال آن حماری کز عتاب می نماید حمل اسفار و کتاب بی خبر از پشت خویش آن بی تمیز کآنچه در بار است می باشد چه چیز بد بود مانا مثال آن گروه که به آیات خداوند از وجوه آن کسان تکذیب کردند از گمان راه ننماید خدا بر ظالمان 🔰وجه تشبیه خداوند متعال در این آیه ، قوم از خود راضی ((یهود)) را که تنها به نام تورات یا تلاوت آن قناعت کردند ، بی آنکه در محتوای آن اندیشه کنند و عمل نمایند ، به ((دراز گوشی تشبیه کرده )) که کتابهایی بر پشت آن حیوان بار کنند ، و او از کتاب چیزی جز سنگینی احساس نمی کند ، و برایش تفاوت ندارد که سنگ و چوب بر پشت دارد یا کتابهایی که دقیق ترین اسرار آفرینش و بهترین برنامه های زندگی در آن است . 🔶وجه شباهت ((حماقت و نادانی )) است که این حیوان در این جهت ضرب المثل خاصّ و عام است. ((این گویا ترین مثالی است که برای ((عالم بی عمل )) می توان بیان کرد که سنگینی مسؤ ولیت علم را بر دوش دارد بی آنکه از برکات آن بهره گیرد . و افرادی که با الفاظ قرآن سر و کار دارند ، ولی از محتوا و برنامه عملی آن بی خبرند ، مشمول همین آیه اند . این احتمال نیز وجود دارد که ((یهود)) با شنیدن آیات نخستین این سوره و مانند آن که از موهبت بعثت پیامبرصلی اللّه علیه و آله و سلّم سخن می گوید ، گفته باشند که ما نیز اهل کتابیم ، و مفتخر به بعثت ((حضرت موسی کلیم )) هستیم ، قرآن در پاسخ آنها می گوید : چه فائده ؟ که دستورهای ((تورات )) را زیر پا نهادید و آن را در زندگی خود هرگز پیاده نکردید . ▪️ولی به هر حال هشداری است به همه مسلمانان که مراقب باشند سرنوشتی همچون یهود پیدا نکنند ، این فضل عظیم الهی که شامل حال آنها شده ، و این ((قرآن مجید)) که بر آنها نازل گردیده ، برای این نیست که تنها در خانه ها خاک بخورد ، یا به عنوان ((تعویذ چشم زخم )) حمایل کنند ، یا برای حفظ از حوادث به هنگام سفر از زیر آن رد شوند ، یا برای میمنت و شگون خانه جدید همراه ((آیینه )) و ((جاروب )) به خانه تازه بفرستند ، و تا این حدّ آن را تنزّل دهند ، و یا آخرین همّت آنها تلاش و کوشش برای تجوید و تلاوت زیبا و ترتیل و حفظ آن باشد ، ولی در زندگی فردی و اجتماعی کمترین انعکاسی نداشته باشد و در عقیده و عمل از آن اثری به چشم نخورد)) . 🌱🌱🌱 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔰 129 #عالم 🔅🔅🔅 ⏪37- مَثَل دراز گوش (مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُواْ التَّوْرَلةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ ا لْحِمَارِ یَحْمِلُ اءَسْفَارًا* بِئْسَ مَثَلُ ا لْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِایَتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لاَ یَهْدِی ا لْقَوْمَ الظَّلِمِینَ ) . (سورجمعه آیه 5) ((کسانی که مکلّف به تورات شدند ، ولی حق آن را ادا نکردند ، مانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل می کند ، (آن را بر دوش می کشد اما چیزی از آن نمی فهمد ! ) گروهی که آیات خدا را تکذیب کردند ، مثال بدی دارند ، و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی کند)) . 🔰عالم بی عمل ((بدون شک تحصیل علم ، مشکلات فراوانی دارد ، ولی این مشکلات هر قدر باشد در برابر برکات حاصل از علم ناچیز است ، بیچارگی انسان روزی خواهد بود که زحمت تحصیل علم را بر خود هموار کند ، امّا چیزی از برکاتش عائد او نشود ، درست بسان چهارپایی است که سنگینی یک بار کتاب را به پشت خود احساس می کند ، بی آنکه از محتوای آن بهره گیرد)) . 🔹در بعضی از تعبیرات ، عالم بی عمل به ((ابر بی باران )) ، و ((درخت بی ثمر)) و ((کمان بی زه )) (یعنی تفنگ بی فشنگ ) تشبیه شده است ، چنانکه گفته اند : ((اَلْعِلْمُ بِلا عَمَلٍ ، کَالسَّحابِ بِلا مَطَرٍ وَکَالشَّجَرِ بِلا ثَمَرٍ وَکَالْقَوْسِ بِلا وَتَرٍ)) و مانند این تشبیهات که هر کدام بیانگر گوشه ای از سر نوشت شوم عالم بی عمل است . 🔹سعدی در این باره می گوید : ((دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند یکی آنکه گردکرد و نخورد و دیگر آنکه علم آموخت و عمل نکرد)) . ((هر که علم خواند و عمل نکرد بدان ماند که گاو راند و تخم نیافشاند)) . اصولاً از بعضی از روایات استفاده می شود که عالم بی عمل ، شایسته نام عالم نیست ، چنانکه رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم می فرماید : ((لا یَکُونُ الْمَرْءُ عالماً حَتّی یکُونَ بِعِلْمِهِ عاملاً ؛ انسان آنگاه عالم است که به علمش عمل کند)) . 🔹امام علی علیه السّلام می فرماید : ((الْعِلْمُ مَقْرُونٌ بِالْعَمَلِ ، فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ ، وَالْعِلْمُ یَهْتِفُ بِالْعَمَلِ فإِنْ اءَجابَهُ وَإِلاّ ارْتَحَلَ عَنْهُ ؛ علم با عمل تواءم است ، پس هر کس چیزی را می داند ، باید به آن عمل کند و علم فریاد می زند و عمل را به سوی خود دعوت می کند ؛ اگر به او پاسخ مثبت داد از آن علم سود برده می شود و الاّ ، از آنجا کوچ می کند)) . از امام سجادعلیه السّلام نیز روایت شده که می فرماید : (( وما العلم باللّه و العمل إ لاّ إ لفان مؤ تلفان ، فمن عرف اللّه خافه ، وحثّه الخوف علی العمل بطاعة اللّه ، وإ نَّ اءرباب العلم و اءتباعهم الّذین عرفوا اللّه فعملوا له و رغبوا الیه )) . ((علم و عمل دو دوست صمیمی یکدیگرند ، بنا بر این هر کس خدا را بشناسد از (مخالفت در برابر دستورات ) او می ترسد ، و همین ترس او را به عمل و اطاعت خدا وا می دارد ، و عالمان حقیقی کسانی هستند که خدا را به خوبی شناخته اند و به مقتضای علمشان عمل می کنند و به سوی او رغبت دارند)) . چنانکه خداوند می فرماید : ( . . . إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ ا لْعُلَمَّؤُاْ . . . )؛ ((همانا از میان بندگان خدا ، تنها دانشمندان از او می ترسند)) . 🔹امام صادق علیه السّلام نیز در مورد کلمه (ا لْعُلَمَّؤُاْ) فرمود : ((یعنی بالعلماء مَن صَدّق قوله فعله و مَن لم یصدق فعله قوله فلیس بعالم )) . ((عالم کسی است که گفتارش با عملش هماهنگ باشد و کسی که کردارش گفتارش را تصدیق نکند ، عالم نیست )) . 🌱🌱🌱 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔰 130 🔅🔅🔅 ⏪37- مَثَل دراز گوش (مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُواْ التَّوْرَلةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ ا لْحِمَارِ یَحْمِلُ اءَسْفَارًا* بِئْسَ مَثَلُ ا لْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِایَتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لاَ یَهْدِی ا لْقَوْمَ الظَّلِمِینَ ) . (سورجمعه آیه 5) ((کسانی که مکلّف به تورات شدند ، ولی حق آن را ادا نکردند ، مانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل می کند ، (آن را بر دوش می کشد اما چیزی از آن نمی فهمد ! ) گروهی که آیات خدا را تکذیب کردند ، مثال بدی دارند ، و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی کند)) . 🌱🌱🌱 🔰عالم بی عمل ⚡️سعدی هم با اقتباس و استفاده از این آیات و روایات می گوید : علم چندانکه بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی نه محققّ بود نه دانشمند چارپایی بر او کتابی چند آن تهی مغز را چه علم و خبر که بر او هیزم است یا دفتر ⚡️امام خمینی قدّس سرّه در این باره می فرمود : ((علمی که تربیت در او نباشد ، تزکیه در او نباشد ، این علم فایده ندارد ، همانطوری که اگر الاغ و حمار ، اگر چنانچه الاغ به بار او کتاب باشد ، هر کتابی باشد ، کتاب توحید باشد ، کتاب فقه باشد ، کتاب انسان شناسی باشد ، هر چه باشد ، در بار او باشد و به دوش او باشد چطور فایده ندارد و آن حمار از او استفاده نمی کند ، آنهایی هم که انبار علم در باطنشان هست و باطنشان تمام علوم را فرض کنید ، تمام صناعات را ، تمام تخصصات را داشته باشند ، لکن تربیت و تزکیه نشده باشند ، آنها هم آن علومشان برای آنها فایده ندارد بلکه بسیاری از اوقات مضر است . . . ▫️چه بسا عالمانی که برای بشر تباهی هدیه می آورند ، آنها از جهال بدتر هستند و چه بسا متخصصانی که برای بشر هلاکت ایجاد می کنند ، تباهی ایجاد می کنند ، آنها از مردم عامی بدتر هستند ضررشان بیشتر است ، همان است که قرآن فرمود که ((کمثل الحمار)) و از آن هم بالاتر اینکه موجب صدمه به دیگران می شود . . . ▫️میزان علم را خدای تبارک و تعالی به وسیله انبیا ذکر فرموده است و واقع مطلب همین است که ((العلم نورٌ)) علم نوری است که خدا در قلوب مردم او را وارد می کند ، اگر نورانیت آورد ، برای انسان این علم است و اگر چنانچه حجاب شد برای انسان ، آن علم نیست ، آن حجاب است ((العلم هو الحجاب الاکبر)) . ◾️البتّه همان گونه که علم بی عمل بی فائده ، بلکه مضرّ است ، عمل بدون علم نیز بی ثمر است . ▪️چنانکه پیامبر گرامی اسلام در این باره می فرمایند : ((مَن عَملَ علی غیرِ عِلمٍ کان ما یفسده اءکثر مّما یصلح ؛ هر کس بدون علم عمل نماید ، فسادش بیشتر از اصلاح است )) . 📙صاحب کتاب ((تفسیر امثال القرآن )) در ذیل تمثیل آیه مورد بحث می نویسد : ((امروزه که اغلب مردم از معنویّات رو بر تافته و بیشتر به مادّیات و عوامل ظاهری روی آورده اند ، مرسوم چنین است : که در منازل یکی از وسائل مبلمان و زینت سالنها و ویترن هائی است زیبا که در آن دوره هایی از کتابهای نفیس از قبیل تفاسیر قرآن مجید ، دائرة المعارف ، کتابهای لغت به زبانهای مختلف با قطعهای برابر و جلدهای رنگارنگ چیده شده ، بدون آنکه صاحبان خانه ها و ساکنان منازل توانایی علمیِ استفاده از آن را داشته باشند و یا آن که مختصر اشتیاقی برای مطالعه آنها نشان دهند . این کتابهای مفید که در حقیقت محبوس شده و دیگران هم که سواد کافی و علاقه برای خواندن آنها را دارند از توفیق مطالعه آنها محرومند و فقط برای خود نمایی و تظاهر تهیه شده است )) . 🌱🌱🌱 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom