برداشت از آیه ۱۳#سوره_مائده
📌#عهد و پیمان
#سالک الی #اللّه باید همیشه متوجّه #عهد و پیمانی که با #خدا بسته باشد والاّ خدای تعالی او را از #رحمت خود دور می کند، او را #لعنت می نماید و دل او را آنچنان مبتلا به #قساوت می کند که کلام خدا را به نفع خود #تحریف می کند و از آن لذتی که باید مؤمنان از کلام خدا ببرند او را بی نصیب می فرماید و آنها آنچنان #خیانتکار می گردند که آبرویشان می رود. امّا آنهایی که رعایت #عهد و #پیمان خدا را می کنند، مورد #عفو و گذشت الهی واقع می شوند که قطعاً خدا #محسنین و نیکوکاران را دوست می دارد.
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#پرسش
#تحریف
#قرآن_شناسی
💢به تازگى قرآن به صورت تحريف شده در اينترنت آمده است! اين اتفاق چگونه با آيه «إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ» سازگار است؟
▫️تحريف در لغت از ريشه «حرف» به معناى كناره، جانب و اطراف يك چيز گرفته شده و تحريف چيزى، كنار زدن و كج كردن آن از جايگاه اصلى خود و به سوى ديگر بردن است.
▫️تحريف در اصطلاح قرآن شناسى داراى اقسامى است از جمله:
1. تحريف با تعويض كلمات؛ يعنى، برداشتن كلمه اى و جايگزين كردن آن با كلمه اى ديگر.
2. تحريف به زياده؛ يعنى، افزودن كلمه يا جمله اى به آيات قرآن.
3. تحريف به نقيصه؛ يعنى، ساقط كردن كلماتى از قرآن و يا اعتقاد به اينكه كلمه، آيه يا سوره اى از قرآن كريم ساقط شده است.
⏹ديگر اقسام آن عبارت است از:
1. تحريف معنوى،
2. تحريف موضعى،
3. تحريف در قرائت،
4. تحريف در لهجه و گويش.
هيچ يك از اين اقسام، به ساحت قرآن كريم راه ندارد. اساساً تحريف كتاب آسمانى، بدين معنا است كه اين تغييرات به گونه اى انجام پذيرد كه ديگر كلام الهى، به درستى شناخته نشود و از دسترس بشر خارج گردد و يا چيزى به عنوان كلام خدا شناخته شود كه سخن او نيست.
▫️ مصونيت قرآن از تحريف، به معناى «ماندگارى» متن اصلى قرآن و آشنايى با آن در ميان مردم است؛ به گونه اى كه هيچ گاه مسلمانان و ديگر جوامع بشرى، از شناخت و دسترسى به متن اصلى آن محروم نشده و كلام خدا را از غير آن با وضوح و آشنايى كامل تميز خواهند داد.
▫️اين به معناى آن نيست كه بدخواهان از تغيير و تصرف در الفاظ قرآن، به هر شكلى ناتوان اند؛ بلكه منظور اين است كه، خيانت بدخواهان به نتيجه نمى رسد و براى مسلمانان توطئه ها شناخته شده و خنثى مى شود.
▫️تحريف قرآن در اينترنت نيز از اين قاعده مستثنا نيست و خيانت آنان، براى عموم آشكار مى شود و هيچ گاه نمى توانند با اين گونه ترفندها، متن اصلى قرآن را تغيير دهند.
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#پرسش
#تحریف
#قرآن_شناسی
🔅🔅🔅
🔰چگونه می توان تحريف نشدن قرآن را اثبات نمود!؟
به طور كلى در رابطه با تحريف ناپذيرى قرآن، دلايل متعددى اقامه شده است كه از جمله آنها «گواهى تاريخ» است. پژوهش هاى تاريخى و مقايسه بين قرآن هاى موجود و قرآن هاى صدر اسلام، نشان مى دهد كه حتى يك كلمه از اين كتاب الهى، كم يا زياد نشده است.
✳️اينجا به بيان بخشى از آنها به طور اختصار اكتفا مى كنيم:
☑️1. برهان حكمت
خداوند آخرين كتاب آسمانى خود را به نام قرآن، براى هدايت بشر فرستاده است. خداوند ديگر نه كتابى مى فرستد و نه پيامبرى؛ بنابراين قرآن اولين و آخرين منبع هدايت بشر تلقى مى شود. تحريف چنين كتابى، مساوى با گمراهى و يا حداقل سرگردانى بشر است و اين با حميد و حكيم بودن خداوند سازگار نيست. بنابراين خداوند خود به مقتضاى حكيم بودنش اين كتاب را حفظ مى كند.
☑️2. برهان اعجاز
اين دليل به تعبير علامه طباطبايى بهترين و استوارترين دليل براى صيانت قرآن در زمان كنونى به شمار مى رود. تمام وجوه اعجازى كه براى قرآن، زمان رسول اللّه وجود داشت مثل تحدى، فصاحت و بلاغت و زيبايى الفاظ آن، هدايت انسان به سوى حق، صدق مطلق مطالب آن و... بر همين قرآن كنونى منطبق و يافت مى شود. بى ترديد در صورتى كه بين اين فاصله زمانى، كمترين نقصان و يا اضافه اى در آن به وقوع مى پيوست، به طور يقين ديگر از آن اوصاف اعجازى، خبرى نمى ماند و حال آنكه همه آنها در قرآن كنونى باز هم يافت مى شود.
☑️3. برهان خاتميت
قرآن از طرفى، در چندين جا تصريح مى كند كه كلام خدا و سند نبوت است و كتاب اسلام به شمار مى آيد و از طرف ديگر، دين اسلام را دين خاتم معرفى مى كند . روشن است كه معناى خاتميت، مصونيت از تحريف است. اما سخن در اين است كه چه چيزى از دين بايد مصون از تحريف باشد؟ يقينا آنچه به نام دين و مجموعه هدايت الهى براى يك پيامبر نازل گشته است؛ يعنى، كتاب او بايد مصون از تحريف باشد و اين شرط لازم مصونيت دين از تحريف است.
👈🏾ادامه دارد.....
🍀🍀🍀
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
🔅 صفحه قرآنی رحیق🔅
#پرسش #تحریف #قرآن_شناسی 🔅🔅🔅 🔰چگونه می توان تحريف نشدن قرآن را اثبات نمود!؟ به طور كلى در رابطه ب
#پرسش
#تحریف
#قرآن_شناسی
🔅🔅🔅
🔰چگونه می توان تحريف نشدن قرآن را اثبات نمود!؟
به طور كلى در رابطه با تحريف ناپذيرى قرآن، دلايل متعددى اقامه شده است كه از جمله آنها «گواهى تاريخ» است. پژوهش هاى تاريخى و مقايسه بين قرآن هاى موجود و قرآن هاى صدر اسلام، نشان مى دهد كه حتى يك كلمه از اين كتاب الهى، كم يا زياد نشده است.
✳️اينجا به بيان بخشى از آنها به طور اختصار اكتفا مى كنيم:
☑️4. برهان تحدى دائمى
قرآن در همه زمان ها و مكان ها و حتى در زمان حاضر، توان و قدرت فكرى و ذهنى بشر را براى همانندسازى به مبارزه فرا مى خواند. اما بشر حاضر، مثل انسان هاى گذشته، عاجزانه در مقابل آن شكست را پذيرا مى شود. از اين ناتوانى موجود، به راحتى مى توان پى برد كه حتى قرآن كنونى به تحريف دچار نشده است.
☑️5. برهان جامعيت
قرآن در راستاى هدايت و راهنمايى بشر، از بيان چيزى كه لازمه بشر در امر سعادت باشد، فروگذارى نكرده است. قرآن حاضر همانندقرآن موجود در گذشته ها داراى اين صفت است. حال اگرقرآن در زمان حاضر، داراى صفتى است، چگونه مى توان احتمال نقصان يا زيادت را در آن داد؟ بنابراين قرآن كنونى از هرگونه تغييرى مصون است.
☑️6. برهان تواتر
تمام آيات و سوره هاى كنونى قرآن مجيد، همانند قرآن گذشته، دست به دست و سينه به سينه به طور همگانى، توسط مسلمانان نقل گرديده است. اين تواتر منطقى، دلالت مى كند هيچ كلمه و آيه يا سوره اى، نه از قرآن كاسته و نه بر آن افزوده شده است. بنابراين قرآن كنونى با توجه به واجد بودن صفت تواتر، از هرگونه تحريفى سالم است.
☑️7. شيوه وحيانى قرآن
اين برهان مبتنى بر نوع نگرش مسلمانان بر مسئله وحى و تمايز مسيحيان از آن است. مسلمانان معتقدند وحى در واقع، تكلم و گفتار لفظى خداوند است كه به وسيله جبرئيل به پيامبر صلى الله عليه و آله مى رسيد و پيامبر صلى الله عليه و آله موظف بود عين همان الفاظ را به مردم برساند. اما مسيحيان بر اين باورند كه وحى در حقيقت انكشاف خدا و تجربه انسان است كه در بشر تجلى مى كند و اين عامل انسانى است كه آن را در مقام بازگو، تعبير مى كند و لذا ممكن است در تعبير آن، مرتكب اشتباه هم بشود. روشن است كه طبق نگرش اول به يقين الفاظ قرآن نمى تواند از نقش عامل انسانى متأثر شود. از اين رو، چاره اى جز پذيرفتن تحريف ناپذيرى قرآن بر اساس ديدگاه مسلمانان در بين نمى ماند.
☑️8. شيوه بيانى قرآن
قرآن در جهت تعارض با منافع زورمندان و سلطه جويان، بيش از آنكه به نام اشخاص بپردازد به بيان شاخص ها توجه كرده است و به استثناى تصريح نام برخى افراد، به موارد جزئى نپرداخته است. و اين يكى از تمهيدات الهى در مصونيت قرآن است كه به نوبه خود باعث گرديده، براى كسى انگيزه كتمان يا تحريف آيات پيش نيايد و بهانه اى براى دسيسه حاكمان به طور آشكار نباشد.
👈🏾ادامه دارد.....
🍀🍀🍀
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
🔅 صفحه قرآنی رحیق🔅
#پرسش #تحریف #قرآن_شناسی 🔅🔅🔅 🔰چگونه می توان تحريف نشدن قرآن را اثبات نمود!؟ به طور كلى در رابطه ب
#پرسش
#تحریف
#قرآن_شناسی
🔅🔅🔅
🔰چگونه می توان تحريف نشدن قرآن را اثبات نمود!؟
به طور كلى در رابطه با تحريف ناپذيرى قرآن، دلايل متعددى اقامه شده است كه از جمله آنها «گواهى تاريخ» است. پژوهش هاى تاريخى و مقايسه بين قرآن هاى موجود و قرآن هاى صدر اسلام، نشان مى دهد كه حتى يك كلمه از اين كتاب الهى، كم يا زياد نشده است.
✳️اينجا به بيان بخشى از آنها به طور اختصار اكتفا مى كنيم:
☑️9. شيوه نزول قرآن
يكى از تمهيدات الهى براى مصون ماندن قرآن، نزول تدريجى آن، آن هم با سبك و برنامه اى ويژه است. در مدت تقريبا 23 سال، آيات قرآن به دو شكل نازل شده است. آياتى كه در آغاز بعثت در مكه نازل گرديده، آياتش كوتاه و موزون است؛ مانند:
«وَ الضُّحى وَ اللَّيْلِ إِذا سَجى ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ ما قَلى...».
«الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَيانَ...».
اين مقاطع كوتاه و موزون، در حفظ آيات، تأثير بى شائبه اى داشته است، آن هم در ميان مردم روزگارى كه امى بوده اند. اما در سال هاى بعد، آيات و سوره هاى بزرگ ترى در مدينه نازل شده است؛ زيرا در مدينه، هم آرامش بيشترى براى مسلمانان بوده و هم امكانات نوشتن و ثبت آيات وجود داشته است. بالاخره، نزول تدريجى قرآن، اين نتيجه را داشت كه وقتى حتى چند آيه نازل مى شد، پيامبر آن را براى مسلمان ها مى خواند (و آنان نيز حفظ مى كردند) و بعد آيه اى ديگر نازل مى گشت.
☑️10. شيوه تعليم قرآن
در تاريخ قرآن مهم است بدانيم كه پيامبر صلى الله عليه و آله چگونه آيات را بر مردم مى خوانده و آنها را تعليم مى داد؟ راوى مى گويد: پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه هر بار ده آيه به ما مى آموخت. ما ده آيه را ياد مى گرفتيم، سپس ده آيه ديگر و... براى مثال، يكى از صحابه در مسجد دمشق 1600 شاگرد را تعليم قرآن مى داده است. به اين شكل كه آنها را به گروه هاى ده نفرى تقسيم كرده بود و هر ده نفر يك ناظر داشته اند كه مجموع اين ناظران و سرگروه ها 160 نفر مى شدند. افزون بر آن7 به شهادت تاريخ، در صدر اسلام عده زيادى از مسلمانان ـ كه تعداد آنان را تا 43 نفر نوشته اند ـ به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله هر آيه و يا سوره اى كه نازل مى شد، بلافاصله مى نوشتند؛ از جمله معروف ترين اصحاب پيامبر كه به نوشتن قرآن اهتمام خاصى مى ورزيدند، حضرت على عليه السلام و زيد بن ثابت بودند.
👈🏾ادامه دارد.....
🍀🍀🍀
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
🔅 صفحه قرآنی رحیق🔅
#پرسش #تحریف #قرآن_شناسی 🔅🔅🔅 🔰چگونه می توان تحريف نشدن قرآن را اثبات نمود!؟ به طور كلى در رابطه ب
#پرسش
#تحریف
#قرآن_شناسی
🔅🔅🔅
🔰چگونه می توان تحريف نشدن قرآن را اثبات نمود!؟
11. اهتمام مسلمانان
بى شك از اهتمام پيامبر صلى الله عليه و آله بر قرائت قرآن و تحفيظ آن، مسلمانان جامعه آن روز، فضيلت بزرگى براى حفظ قرآن قائل بودند. مؤمن و منافق در اين جهت بر يكديگر سبقت مى گرفتند. معاشرت و انس با قرآن، جزو آداب و رسوم مردم در آمده بود و در مسائل و مشكلات خود به آن مراجعه مى كردند. تقدّس و فضيلت يافتن قرآن نزد مسلمانان، اين نتيجه را به دنبال داشت كه كسى نمى توانست ايده تغيير قرآن را در سر بپروراند.
اهتمام به نگه دارى و حفظ قرآن كريم در ميان مسلمانان به اندازه اى بود كه پس از نبى اكرم و در زمان خلافت ابوبكر، وقتى در جنگ يمامه تعدادى از حافظان قرآن كشته شدند، مسلمانان تصميم گرفتند توجه بيشترى در حفظ قرآن به خرج دهند و به اين منظور همه نسخه هاى قرآن را در يك جا جمع آورى كرده و از اينكه نقصانى در آنها واقع شود، جلوگيرى نمودند. حفظ اين نسخه ها به شدت مورد توجه قرار گرفت و همين طور نسل بعد، قرآن را سينه به سينه حفظ مى كردند و به نسل بعد انتقال مى دادند9.
👈🏾ادامه دارد.....
🍀🍀🍀
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#پرسش
#تحریف
#قرآن_شناسی
🔅🔅🔅
🔰چگونه می توان تحريف نشدن قرآن را اثبات نمود!؟
☑️12. تكامل خط و كتابت
🔹براى حفظ يك متن به صورت اصلى، بايد شرايط طبيعى چنين امرى فراهم باشد. در عصرهاى گذشته تكامل خط و پيشرفت كتابت به آن ميزان نبوده است كه بتواند متنى را در بستر خويش و به صورت كامل حفظ كند. البته با رشد تمدن بشرى، زمينه هاى لازم براى چنين امرى پديدار مى شد؛ چنان كه به نظر برخى10 در زمان رسول اللّه شرايط و موقعيت حصول چنين كارى مهيا شد و زمينه را براى حفظ و صيانت قرآن فراهم آورد.
🔹در پايان گفتنى است: اكثريت اهل سنت و شيعيان بر مصونيت قرآن موجود اتفاق نظر دارند اما برخى از اهل سنت و اندكى از شيعه گمان كرده اند كه آيات فراوان ديگرى در قرآن وجود داشته كه حذف شده است.
🔹چنان كه سيوطى از خليفه دوم عمربن خطاب نقل كرده است: «آيات سوره احزاب به اندازه سوره بقره بوده و آيه رجم در آن بوده است!!» اما واقعيت اين است كه اين گروه در اشتباهند و بنا بر تحقيق، آيات قرآن بدون كاستى و فزونى همين است كه الان موجود است.
🍀🍀🍀
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#پرسش
#تحریف
#قرآن_شناسی
🔅🔅🔅
🔰آیا می توان روایات تحریف را نادیده گرفت؟
🔹عده اى از محدثان شيعه و حشويه و جماعتى از محدثان اهل سنت درباره تحريف قرآن به اخبارى كه در كتاب هاى معتبر شيعه و در صحاح اهل سنت نقل شده، استدلال كرده اند؛ اما به موجب دلايل و براهين متقن، هيچ كدام از آن اخبار بر تحريف قرآن دلالت نمى كند؛ زيرا:
☑️1. بعضى از روايات كه آيه اى از قرآن را همراه با عبارتى افزون بر اصل آن آيه آورده است، در صدد تفسير و شرح آن آيه است و دلالتى بر الحاق آن عبارت به آيه قرآنى ندارد. براى مثال امام صادق عليه السلام در تفسير آيه «وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا»12 فرموده است: «وَ إِنْ تَلْوُوا (الامر) أَوْ تُعْرِضُوا (عما امرتهم به)» كه جملات بين پرانتز آن، تفسير آيه است، نه جزء آيه.
🔹و همين طور است عبارت «فى على» در آخر آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ (فى على)»13؛ در اين روايت نمى خواهد بگويد: آن كلمه جزء قرآن است؛ بلكه مى خواهد بگويد: آيه در حق آن حضرت نازل شده است. آنچه موجب اشتباه شده، اين است كه گاهى اين پرانتزها مشخص نشده است.
☑️2. در رواياتى كه در مقام تفسير آيه اى است، ذكر و يا دعايى به آن اضافه مى شده تا مردم هنگام تلاوت، ادب آن آيه را رعايت بكنند؛ مانند روايتى كه در آن عبارت «كذلك اللّه ربى» در آخر سوره ى توحيد از زبان مبارك امام رضا عليه السلام نقل شده است.
☑️3. اختلافاتى كه در باب نوع الفاظ آيات در روايات مشاهده مى شود، قرينه بر اين است كه مراد تفسير آيه به معنا است؛ مثل روايات مربوط به آيه «وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ»14 كه در بعضى «انتم ضعفاء» آمده و در برخى «انتم قليل» ذكر شده است.
☑️4. گاهى در ميان برخى از روايات، تعارض و تنافى مشاهده مى شود كه براساس قاعده كلى «تساقط»، بايد آنها را به كنار نهاد؛ مانند روايات وارده از خاصه و عامه در مورد اينكه آيه اى در قرآن براى حكم سنگسار بوده و بعد حذف شده است.
🔹در يك روايت، آيه ادعايى اين گونه آمده است: «اذا زنى الشيخ و الشيخه فارجموهما البتة فانهما قضيا الشهوة» و در ديگرى: «الشيخ و الشيخه اذا زنيا فارجموهما البتة...» و در بعضى: «و بما قضيا من اللذة» و در برخى: «نَكالاً مِنَ اللّهِ وَ اللّهُ عَليِمٌ حَكِيمٌ». و در بعضى هم آخر آيه آمده است: «نَكالاً مِنَ اللّهِ وَ اللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ».
🔹اين اختلافات به طور حتم، اين گونه روايات را از اعتبار ساقط مى كند.
افزون بر آنچه گذشت، اين روايات با حديث شريف «ثقلين» ـ كه استحكام سندى و دلالى آن بر مصون ماندن قرآن، بر كسى پوشيده نيست ـ تنافى دارند و از طرفى با مفاد رواياتى كه امر به عرضه آنها بر قرآن نموده و محوريت را قرآن معرفى مى كنند، سازگارى ندارند. در نتيجه به طور يقين اين روايات در دلالت بر تحريف عاجز و ناتوانند.
🍀🍀🍀
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#پرسش
#تحریف
#قرآن_شناسی
#انجیل #تورات
🔅🔅🔅
📌چرا تورات و انجیل از تحریف مصون نمانده اند!
⏺در اين باره اشاره به چند نكته شايان توجه است:
☑️يكم. چون اديان پيشين براى مقطع و برهه اى از تاريخ، كارآيى داشته و با پيشرفت زمان و تاريخ، بايد در آنها تحولاتى حاصل مى شد؛ حفظ آن كتاب ها براى هميشه ضرورى نبوده است.
☑️دوم. براى حفظ يك متن به صورت اصلى، بايد شرايط طبيعى چنين امرى فراهم باشد. در عصرهاى گذشته تكامل خط و كتابت به آن ميزان نبوده است كه بتواند متنى را در بستر خويش و به صورت كامل حفظ كند.
☑️سوم. الفاظ و جملات تورات و انجيل داراى خصوصيت ويژه و متمايز از ساير كلمات اعم از كلمات بشر و روايات قدسى نداشت - و به عنوان معجزه صادر نگشته بود بلكه پيام هايى بود جهت هدايت انسان ها - معجزه حضرت موسى عليه السلام يد بيضاء و عصا بود و معجزه حضرت عيسى عليه السلام، مرده زنده كردن و مريض شفا دادن بود. برخلاف قرآن كه همين الفاظ و آيات و سوره ها، جايگاه معجزه و خارق العاده اى داشت و دارد.
☑️چهارم. دين حضرت موسى و عيسى عليهماالسلام به عنوان دين آخر مطرح نبودند، در اين صورت طبيعى است كه اگر تحريفى صورت بگيرد راه اصلاح آن توسط شريعت بعدى ممكن است، برخلاف اسلام و قرآن كه به عنوان دين آخر و كامل ترين اديان مطرح است.
☑️پنجم. شايد حكمت و اراده الهى بر اين بود كه تا آخرالزمان يك كتاب معتبر آسمانى بيشتر در دست بشر نباشد تا همه بر گرد يك محور جمع گردند. به همين جهت، ديگر كتاب هاى آسمانى تحريف شد و تنها قرآن مصون از تحريف باقى ماند.
🍀🍀🍀
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#پرسش
#تحریف
#قرآن_شناسی
#انجیل #تورات
🔅🔅🔅
🔹گفتنى است، تورات و انجيل هاى چهارگانه، به اتفاق همه محقّقان مسيحى و ارباب كليسا سال ها پس از حضرت مسيح، از سوى عده اى به رشته تحرير درآمده است.
ميلر نويسنده كتاب تاريخ كليساى قديم مى گويد: «خداوند ما، عيسى مسيح كلمه پاك خدا بود و در وى تمام خزاين علم و حكمت مخفى بود و لازم نبود كتابى نوشته به يادگار بگذارد».
🔹جان بى ناس نويسنده كتاب تاريخ جامع اديان مى گويد: «اين نكته مسلم است كه عيسى خود تعاليم خود را تحرير نكرد. عموم مورخان متفق اند: بعد از مرگ او (عيسى) بعضى از شاگردان وى آن كلمات و اقوال را به رشته كتابت درآوردند. از ديدگاه آنان مجموع نوشته ها در اثر اعمال مسيحيان صدر اول، رنگ هاى خاصى به خود گرفته و بعضى اقوال بر آن افزوده شده است كه به سهو و غلط آنها را به عيسى منسوب دانسته اند. باز روى هم رفته، همين مجموعه نوشته ها، نخستين منبع و تنها سرچشمه اطلاعاتى است كه نويسندگان انجيل متى و انجيل لوقا از آن اقتباس كرده اند. آنان بعدا از انجيل مرقس ـ كه قبلاً وجود داشته و در حدود سال 65 ميلادى كتابت شده است ـ نيز استفاده كرده اند. انجيل يوحنا از همه متأخر است و در آخر آن قرن نگاشته شده و بيشتر از منابع خصوصى ديگر كسب اطلاع كرده است».
🔹توماس ميشل كشيش كاتوليك مى نويسد: «مسيحيان معتقدند: خداوند كتاب هاى مقدس را به وسيله مؤلفان بشرى نوشته است. هر يك از آنان در عصرى خاص مى زيسته و به رنگ زمان خود در آمده بوده اند. همچنين اين مؤلفان مانند ديگر انسان ها با محدوديت هاى زبان و تنگناهاى علمى دست به گريبان بوده اند. اصولاً مسيحيان نمى گويند كه خدا كتاب هاى مقدس را بر مؤلفان بشرى املا كرده است؛ بلكه معتقدند او به ايشان براى بيان پيام الهى به شيوه خاص خودشان و همراه با نگارش مخصوص و سبك نويسندگى ويژه، توفيق داده است. به عقيده همه مسيحيان، اصل پيام از خدا آمده و در نتيجه حق است؛ اما شكل پيام تنها به خدا مربوط نمى شود؛ بلكه به عامل بشرى نيز ارتباط مى يابد. اين عامل بشرى، نويسنده كتاب است كه مانند همه مردم محدود و در معرض خطا است. گاهى اين نويسنده بشرى نظريات غلط يا اطلاعات اشتباه آميزى دارد كه اثر آن در متن كتاب باقى مى ماند».
⏺گفتنى است: گروهى از دانشمندان مسلمان معتقدند: در كتاب هاى آسمانى گذشته، تحريف لفظى صورت نگرفته؛ بلكه آنچه واقع شده تحريف معنوى و نيز گم شدن آنها و تحريف در ترجمه ها بوده است
🍀🍀🍀
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#پرسش
#تحریف
#قرآن_شناسی
#انجیل #تورات
🔅🔅🔅
اما در هر صورت آنچه اكنون در كتاب عهدين وجود دارد در بسيارى از موارد غيرقابل قبول است كه به چند مورد اشاره مى كنيم:
1. اتهامات ناروا به پيامبران؛
علاوه بر رسوخ تحريفات بنيادى و اعتقادى در كتاب مقدس، پاره اى از اتهامات ناروا و غيراخلاقى به برخى از پيامبران نسبت داده شده است كه قلم از بيان آن شرم دارد!20 اين در حالى است كه براهين عقلى لزوم عصمت پيامبران را اثبات مى كند.
2. وجود افسانه ها؛
وجود افسانه هاى بى پايه در كتاب مقدس، يكى ديگر از جنبه هاى تحريف آن است؛ از جمله مى توان به كشتى گرفتن حضرت يعقوب با خدا و غلبه او بر خدا، اشاره كرد!
3. گناه جبلى؛
مسيحيان معتقدند: آدم در بهشت به گناه آلوده و اين گناه به حساب همه فرزندان او نوشته شده است؛ يعنى، انسان ذاتاً با به دوش كشيدن بار گناه، به دنيا مى آيد! هر چند پس از آمدن به دنيا هيچ گناهى مرتكب نشود و هرگونه تلاش و عمل انسان در رهايى از اين خطا، سودى نخواهد بخشيد و تصليب و به دار كشيده شدن حضرت عيسى، كفّاره گناه ذاتى و جبلى انسان است!
4. تقويت ظلم؛
يكى ديگر از آموزه هاى نامعقول كتاب مقدس، توجيه ظلم و ستم و دعوت به سكوت در برابر حاكمان ظالم، به بهانه اين است كه آنان، حاكم و سايه خدا در زمين اند!
وجود اين گونه آموزه هاى غيرعقلانى در كنار طرح مسئله تثليث و تجسيم و وجود تناقض هاى متعدد در متن كتاب مقدس، موجب سلب اعتماد هر چه بيشتر مى شود.
افزون بر آن، تحقيقات علمى و زبان شناختى، بر عدم وثاقت متون مقدس گواهى داده است. توماس ميشل - استاد الهيات مسيحى - بر آن است كه به اعتقاد بيشتر متفكران كاتوليك، پروتستان و ارتدوكس كتب مقدس املاى الهى نيست و داراى عصمت لفظى نمى باشد و گاهى نويسندگان بشرى آن، نظريات غلط يا اطلاعات اشتباه آميزى را در متن كتاب باقى گذاشته اند.
🍀🍀🍀
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#پرسش
#تحریف
#قرآن_شناسی
#انجیل #تورات
🔅🔅🔅
🔰تحريف تورات :
تحريف تورات از نظر تاريخى و علمى قطعى است، از جمله در عهد قديم كتاب دوم تواريخ ايام، باب 34 سخن از يافته شدن دوباره تورات است كه معلوم مى شود تورات در نزد بنى اسرائيل نبوده و مفقود شده بود و نيز در باب 36 سفر پيدايش، شرح وفات و دفن حضرت موسى است و معلوم مى شود كه اين مطالب پس از حضرت موسى به تورات اضافه شده است و تورات دستكارى شده است. در صورتى كه قرآن معجزه نبى اكرم است و يكى از وجوه اعجاز آن، فصاحت و بلاغت آن است. معجزه امرى است خارق العاده كه ساير افراد بشر از آوردن نظير آن عاجزند و دليل و شاهد بر صدق ادعاى نبوت است و جاودانگى اين معجزه، مى طلبد كه همچنان از تحريف به دور باشد.
🔹قرآن با بيان بسيار قاطع و صريح، تمام كسانى را كه منكرند يا شك و ترديد دارند؛ نه تنها دعوت به مبارزه كرده بلكه تحريك و تشويق هم كرده است: «بگو اگر تمام جهانيان اجتماع كنند تا كتابى مانند قرآن بياورند، نمى توانند؛ اگر چه نهايت همكارى را به خرج دهند»25. و بالاتر از اين مى گويد: «اگر مى توانيد ده سوره و يا حتى يك سوره و يك آيه مثل قرآن بياوريد»26. اما آن قدر فاصله بين كلام بشر و كلام وحى قرآن و اين معجزه جاويد وجود دارد كه تا به امروز هيچ كس نتوانسته حتى آيه اى نظير قرآن بياورد. همين معجزه بودن قرآن و ناتوانى بشر در آوردن كلامى نظير آن، مانع از تغيير به معناى افزودن چيزى به آن شده است؛ چرا كه تفاوت قرآن با كلام بشرى آن قدر زياد است كه به آسانى آنها را از هم جدا مى كند.
🔹علاوه بر نكات ياد شده، بررسى مضمون و مفاد قرآن كريم، خود شاهدى بر عدم تغيير و بقاى كلام الهى است؛ زيرا از يك سو از نظم و هماهنگى و عدم اختلاف در مطالب و مضامين برخوردار است (در حالى كه اگر دستخوش تحريف و تغيير و اضافه مى گشت، تناقض و ناسازگارى بين مطالب آن پيدا مى شد و يكسان و يك دست نمى بود) و از سوى ديگر مضامين آن، با موازين و براهين عقلى سازگار است كه خود شاهدى بر صحت و عدم تغيير آن است.
🍀🍀🍀
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom