eitaa logo
🔅 صفحه قرآنی رحیق🔅
2.7هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
826 فایل
«رحیق» یعنی نوشیدنی گوارا و ناب ویژه بهشتیان. ۲۵مطففین . مقصد و مقصود ما درک و دریافت عمیق تر کتاب خداست. از محتوای لقمه ای و عموم پسند و صرفا انگیزشی استقبال نمی کنیم.همراهان ما اندکند لیکن ژرف نگرند. @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
📌چرا خداوند در قرآن از ضمیر مذکر برای خودش استفاده کرده است؟ و چرا مذکر بر مونث تعمیم داده شده است؟ 📄زبان قرآن عربى است و زبان عربى برخلاف برخی از زبان ها، از دو نوع ضمایر مذکّر و مؤنت برخوردار است طبیعى است که هر کتابى بخواهد با این زبان نوشته شود، اگر چه کتاب الاهى باشد، باید از قواعد آن زبان پیروى کرده و بر آن ساختار باشد. 📄 زبان عربی به علّت نداشتن ضمیر خنثی، بعضی از چیزهایی که فارغ از جنسیت باشند را با ضمیر مذکّر می آورد. البته نظیر این، در زبان های دیگری؛ مثل زبان فرانسه نیز وجود دارد. با اتکا به این نکته می توان نتیجه گرفت که آوردن ضمیر مذکّر، ربطی به صفات مردانه ندارد. در واقع می توان گفت که قرآن مغلوب نگاه مرد سالارانه متداول در فرهنگ زمانه خویش نشده است، بلکه یک ویژگی زبانی است، که گوینده را پایبند به رعایت آن می کند. بنابر این، قرآن به مقتضاى این که به زبان عربى نازل شده است، با همین گفتمان سخن مى‌گوید و هماهنگ با قواعد عربى از ضمایر و واژگان مذکر برای خداوند بهره مى‌گیرد. 📄به بیان دیگر: از طرفی؛ در زبان عربی، اسم ها و فعل ها (به جز فعل های متکلم وحده و متکلم مع الغیر) دو نوع می باشند: مذکر و مؤنث، و مذکر و مؤنث نیز به حقیقی و مجازی تقسیم می شوند. 📄موجوداتی که دستگاه ها و آلات ذکورت و انوثت (مردانگی و زنانگی) داشته باشند، مذکر و مؤنث حقیقی اند و گرنه مجازی خواهند بود. مذکر حقیقی مانند «رجل» (مرد) و «جمل» (شتر نر ) و مؤنث حقیقی مانند «امرأة» (زن) و «ناقة» (شتر ماده)؛ و مذکر مجازی مانند: «قلم» و «جدار» (دیوار)، مؤنث مجازی مانند: «دار» (خانه) و «غرفه» (اطاق). و کار برد مؤنث مجازی در مواردی؛ مانند، اسامی شهرها و اعضاء زوج بدن، قیاسی و بر طبق قاعده است و در بقیه موارد قاعده خاصی ندارد و سماعی است؛ یعنی ملاک فقط شنیدن از عرب زبان ها است و باید دید عرب زبان ها در چه مواردی به کار می برند و اگر چیزی مؤنث حقیقی و مجازی و نیز مذکر حقیقی نباشد، مذکر مجازی خواهد بود. صرف ساده،ص ۱۴۵و۲۸. 📄و از طرف دیگر چون خداوند نه زاینده و نه زائیده شده و نه چیزی مثل اوست لم یلد و لم یولد. (توحید/۳). لیس کمثله شیء(شوری/۱۱)و از موارد کار برد قیاسی و سماعی مؤنث مجازی هم نیست پس براساس قواعد زبان عربی برای ذات متعالی خداوند باید از ضمایر، اسامی و صفات به صورت مذکر (مجازی) استفاده نمود. 📄به این نکته هم باید توجه داشت که نشانه های لفظی مؤنث و مذکر، بار ارزشی ندارند و نشانه و دلیل بر کرامت و منزلت نیست، لذا اگر نشانه های لفظی مذکر، به خاطر کرامت و منزلت خاص، دارای ارزش بود، برای غیر انسان و برخی از موجودات پلیدی مثل شیطان و ابلیس ... نباید از افعال یا اسامی یا ضمایر و ... دارای نشانه های لفظی مذکر استفاده می شد. 📄و همین طور اگر نشانه های لفظی مؤنث ، دلیل و نشانه ی نقص و بی ارزشی بود، برای موجودات با ارزشی مانند:خورشید، (شمس)، زمین (ارض)، مردان (الرجال)، آب ( ماء) و ...، و برای بهترین اعمال و بهترین جایگاه ها مثل؛ نماز (صلوة) ، زکات (زکاة)، جنت، نشانه های لفظی مؤنث نمی آوردند:[3] نک: زن در آینه جلال و جمال، جوادی آملی، ص78.' پی نوشت: منبع:islamquest.net 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🌱🌱🌱 📌چرا بیشتر صفاتی که در قرآن کریم، یا در احادیث و دعاها، از خداوند یاد می شود مذکر است؟ 📋پاسخ این پرسش را ضمن چند نکته می آوریم: 1️⃣ خداوند تبارک و تعالی از جنس ماده و مادیات نیست، و مثل ما جسم نیست، که مذکر و مونث داشته باشد، خداوند مجرد است و در آن مرحله، مسئله ی مذکر و مونث مطرح نیست. بنابراین اگر الفاظ مذکر یا مونث، به کار برده می شود فقط جنبه ی ادبیاتی دارد نه جنبه ی واقع نمایی، یعنی مثل آن نیست که ما برای خانم ها الفاظ مونث به کار می بریم و برای آقایان الفاظ مذکر- بویژه در ادبیات عرب، که این قاعده خیلی رایج است- بلکه فقط اینجا جنبه ی ادبیاتی دارد. 2️⃣نکته دوم اینکه بالاخره ما می خواهیم خدا را یاد کنیم و یا خداوند خودش را معرفی کند و برای این کار یا باید صیغه مذکر به کار رود یا مونث؛ لذا اگر صیغه ی مونث هم به کار می رفت همین سوال مطرح بود که چرا مونث بکار رفته است؛ در حقیقت این عرفِ ادبیات عرب است که اینطور شکل گرفته است. و دلیل خاص عقلی یا نقلی ندارد. 3️⃣نکته سوم اینکه با توجه به مطالب بالا صحیح نیست که اگر صفات خدا مذکر به کار رفته، بگوییم: پس خدا از جنس مردان است و مردان احساس برتری کنند، یا بالعکس. زیرا این روش به کار بردن الفاظ باصطلاح یک عادت و عُرف است یعنی یک قاعده ی ادبی است نه یک قاعده ی واقع نما که نشانگر واقعیت های خارجی باشد. و به عبارت دیگر کاربرد این الفاظ به معنای ارزشی نیست بلکه کاربرد این الفاظ صرف کاربرد ادبی و عرفی است. 📚پرسش و پاسخ های قرآنی ویژه جوانان، ج 1، ص: 154 🌱🌱🌱 🔅مدرسه مجازی تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom