eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
787 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 سلام بر مهدی موجود موعود (سلام الله علیه) 🔹 ما درباره وجود مبارک حضرت امام (سلام الله علیه) در زیارت «آل‌یس» به پیشگاه آن حضرت عرض می ‌کنیم و بر بسیاری از حالات او نام می ‌بریم. عرض می ‌کنیم بر شما آن وقتی که می ‌نشینید، آن وقتی که می ‌ایستید، آن وقتی که رکوع می‌ کنید، آن وقتی که سجود دارید، آن وقتی که قیام دارید، آن وقتی که قرائت دارید, آن وقتی که بیان می ‌کنید. این درود فرستادن ما و این شئون گوناگون وجود مبارک ولی عصر، برای آن است که تمام آثار آن حضرت در راه توحید الهی صرف می‌ شود. 🔹 در قرآن كریم وقتی از انسان کامل نظیر وجود مبارک پیامبر یا حضرت ابراهیم (سلام الله علیهما) سخن به میان می ‌آید قرآن از زبان او نقل می‌ کند: ﴿إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیای وَ مَماتی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ﴾؛[1] یعنی نه تنها مناسک حج من, عبادت ‌های حج و عمره من و نماز من برای خداست، بلکه تمام شئون من برای خداست. پس کسانی‌ هستند که جمیع شئون زندگی و مرگ آنها الهی است. اگر مردان الهی به جایی رسیدند که حیات و ممات آنها, قیام و قعود آنها, رکوع و سجود آنها, سخن گفتن و سکوت آنها برای رضای خداست, جا دارد که ما بر تک ‌تک این شئون عرض کنیم. اگر ﴿إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیای وَ مَماتی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ﴾ ما هم باید عرض ادب کنیم، عرض کنیم به پیشگاه ولی عصر «السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقْعُدُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقُومُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَینُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَرْکعُ وَ تَسْجُدُ‏».[2] ما در نماز آموختیم که بگوییم «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»;[3] یعنی تمام قیام و قعود ما به نام خدا و با حول و قوه الهی است. اگر کسی این‌‌ چنین اندیشید و بود حیات و ممات‌‌ او الهی می‌شود, ما بر تک ‌تک این شئون عرض می ‌کنیم. [1]. سوره انعام، آیه162. [2]. الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی)، ج‏2، ص493. [3]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏3، ص338. «عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیوبَ عَنْ سَیفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی بَكْرٍ الْحَضْرَمِی قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا قُمْتَ مِنَ الرَّكْعَةِ فَاعْتَمِدْ عَلَی كَفَّیكَ وَ قُلْ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ فَإِنَّ عَلِیاً ع كَانَ یفْعَلُ ذَلِك‏». 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/04/31 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚 سخنرانی در همایش اساتید حوزه علمیه قم تاریخ: 1395/02/30 🆔 @a_javadiamoli_doross 💠 بقیة الله 🔸 از القاب برجسته آن ذات قدسی «بقیة الله» است؛ حالا یا چون است، مظهر «هو الباقی» است یا چون ﴿وَ أَمَّا مَا ینفَعُ النَّاسَ فَیمْكُثُ فِی الأرْضِ﴾[1] است، «هو البالقی» است یا چون موجودِ «عند الله»ی است: ﴿مَا عِندَكُمْ ینفَدُ وَ مَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ﴾[2] است؛ به هر تقدیر او است و شاگردانی که در دامنه این قلّه به سر می برند، آنها نه تنها سهمی از «بقیة الله»ی دارند، آنها ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ هستند! 🔸 تعبیر قرآن از جامعه فقها و علما و حکما و محققان این نیست که آنها عالِم هستند، چون خیلی ها عالِم هستند. تعبیر قرآن این نیست که اینها باقی هستند که در نهج البلاغه آمده است: «الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِی الدَّهْر».[3] قرآن به همان دلیل که حرف اول و آخر را می زند، برای عالمان دین مقامی قرار داده است که گرچه به حسب ظاهر خبر است؛ ولی در واقع انشا است؛ یعنی بکوشید: ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ بشوید! ﴿فَلَوْلاَ كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ﴾، ﴿أُولُوا﴾؛ یعنی ﴿أُولُوا﴾، ﴿أُولُوا بَقِیةٍ ینْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الأرْضِ﴾،[4] نه تنها باقی باشید، نمیرید، نه تنها «بقیة الله» باشید، صاحب مُلک و مِلک بقا باشید! ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ باشید که غنی تر و قوی تر از ﴿أُولِی الأبْصَارِ﴾[5] است، قوی تر و غنی تر از ﴿أُوْلِی الألْبَابِ﴾[6] است، بقا مِلک شما باشد! می توانید را تصاحب کنید، این چه مقامی است؟ فرمود، چرا یک عده ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ نشدند؟ یک؛ چرا ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ به وظیفه شان عمل نکردند و جلوی فساد را نگرفتند؟ دو؛ ﴿فَلَوْلاَ كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ﴾، چرا ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ درست نکردند؟ چرا حوزه ای درست نکردند که «اولوا بقیة الله» مظهر «بقیة الله» شود، شاگرد «بقیة الله» شود، ولی «بقیة الله» شود، جزء ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ شود؟ چرا چنین کاری نکردند؟! اگر چنین کاری کردند، چرا امکاناتی به آنها ندادند که جلوی فساد را بگیرند؟ ﴿فَلَوْلاَ كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ أُولُوا بَقِیةٍ﴾ که ﴿ینْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الأرْضِ﴾، نه تنها در یک شهر، در نتیجه شاگردان ولی عصر کسانی هستند که مظهر «هو الباقی» باشند، باشند و نائب «بقیة الله» باشند، در محدوده ولایت، ولی «بقیة الله» باشند، در حوزه شاگردان آن حضرت، جزء ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ باشند که در اختیار آنها باشد، ماندنی باشند! این اصل اول. 🔸 جامعه ای ماندنی است که داشته باشد، فکری که با بنای عقلا و عرف و امثال آن است که اگر از محدوده شریعت بگذریم، به کشور چین و ژاپن برسیم، هم همین حرف هاست! این دیگر «بقیة الله» نیست، این دیگر ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ نیست، فرمود شما چرا جامعه ای نساختید که در آن ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ تربیت شود؟ صاحبان بقا بشوند؟ ﴿أُوْلِی الألْبَابِ﴾؛ یعنی لُب، مِلک اوست، ﴿أُولِی الأبْصَارِ﴾؛ یعنی بصیرت و بصیر بودن، مِلک و مُلک اوست، ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾؛ یعنی بقا مِلک اوست، دیگران را می توانند زنده نگه بدارند، کسی ولی بقاست که جلوی مرگ دیگران را بگیرد. ممکن است خود باقی باشد؛ اما نتواند جامعه ای را زنده کند، جامعه ای را نگه بدارد: ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ هستند که مالک و مَلِک بقا هستند و می توانند جامعه را سر پا نگه بدارند، فرمود شما می توانید این باشید! این هم دو. اولاً فرمود شما تک تک در حوزه های شخصی بخواهید: ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ تربیت کنید، این مقدور نیست: نهنگ آن بِه که با دریا ستیزد ٭٭٭ ز آب خرد ماهی خرد خیزد[7] اگر بخواهید فکر نو؛ یعنی فکر عمیق علمی این را پیدا کنید، ناچار هستید ده ها سال، حرف های دیگران را جمع کنید، ؛ به عرض دیگران برسانید، ؛ تعامل متقابل بین شما و دیگران باشد، ؛ آن عُرضه را از خود داشته باشید که حق را از ناحق تشخیص بدهید، ؛ آن حق را تحقیق کنید به احق برسانید، ؛ تا بشوید باقی، ؛ بعد بشوید: ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾، ؛ تا بتوانید جامعه را زنده کنید. ============= [1]. سوره رعد، آیه7. [2]. سوره نحل، آیه96. [3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، حکمت147. [4]. سوره هود، آیه116. [5]. سوره حشر، آیه2. [6]. سوره بقره، آیه179 و 197. [7]. نظام، خمسه، خسرو و شیرین، بخش48. ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💠 استعاذه 🔹 انسان هم مأمور به و هم مأمور به است. استخاره یعنی طلب خیر، نه تفأّل! باید خیر بخواهد، چون ذاتاً فاقد است؛ باید از خدا بخواهد و لا غیر، چون او است و باید آنچه می ‌ماند و صلاح و فلاح بشر در آن است آن را بخواهد و نه چیز دیگر را. 🔹 در جریان هم این چنین است، إلا و لابد انسان باید استعاذه کند؛ زیرا علل و عوامل بیرونی و علل و عوامل درونی است، حتماً باید استعاذه کند! دوم اینکه فقط باید به خدا پناهنده بشود و از او کمک بخواهد. سوم باید به عنایت خدای سبحان از شرّ خارج و داخل برهد. هم استخاره لازم است با اضلاع سه‌ گانه‌ اش، هم استعاذه لازم است با اضلاع سه ‌گانه‌ اش؛ منتها در سوره مبارکه «فلق» استعاذه چهره کمک‌ خواستن از ذات اقدس الهی و پناهندگی به خدا از بود، علل و عواملی که ذکر شد ﴿مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ﴾[1] بود، ﴿شَرِّ غاسِقٍ﴾[2] بود، ﴿شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ﴾[3] بود که اینها به سِحر و مانند آن از بیرون آسیب برسانند و ﴿شَرِّ حاسِدٍ﴾[4] بود که از راه حسد آسیب به محسود برسد. اما در سوره «ناس» استعاذه از است که مهم ‌تر از دشمن خارجی است. گر شود دشمن درونی نیست ٭٭٭ باکی از دشمن برونی نیست[5] 🔹 دشمن درونی با وسوسه، با ، با ، با و سایر علل و عواملی که برنامه‌ های خود را شیطان مشخص کرده است، درون را می ‌کند و انسان را می ‌کند و انسان را می‌کند و انسان را به در برابر عقل گرفتار می ‌کند؛ لذا هم استعاذه از دشمن بیرونی هم استعاذه از دشمن درونی و مهم‌تر از دشمن بیرونی، دشمن درونی است. 🔹 شرّی که در سوره مبارکه «فلق» بود شرّ بیرونی است اما این شرّ درونی است که وسوسه می ‌کند. انسان با فکر و اراده کار می‌کند اول با می ‌اندیشد بعد با تصمیم و اراده و مانند آن را به عهده می‌ گیرد. اگر کسی بخواهد مسیر انگیزه او و اراده او را دگرگون کند، اول در اندیشه او سوء اثر می ‌گذارد اندیشه او را ویران می‌کند وهمی و خیالی می ‌کند وسوسه می ‌کند او را گمراه می ‌کند، از اندیشهِ گم ‌شده انگیزه پراکنده پدید می ‌آید و مانند آن؛ لذا فرمود: ﴿مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ﴾ که این ﴿الْخَنَّاسِ﴾ است. انسان هر وقت متذکر شد این در گوشه ‌های ذهن می‌ خزد و هر وقت غافل شد خودش را نشان می ‌دهد. درباره مژده به پرهیزکاران که فرمود پرهیزکاران کسانی ‌اند که ﴿إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾[6] اگر ببینند یک خیال باطلی، یک وهم باطلی، یک شورش باطلی در بیرون قلب او راه پیدا کرده است می ‌بیند این به نام شیطان احرام بسته است تا وارد بشود، هم می ‌فهمد او حرامی است، هم می‌ فهمد احرامش است، هم از انگیزه سوء او باخبر است که او منتظر است که درِ کعبه دل چه وقت باز می ‌شود که آنجا وارد بشود «فَبَاضَ وَ فَرَّخ‏» که در خطبه‌ های نورانی امیرالمؤمنین (علیه افضل صلوات المصلین) آمده است،[7] باخبر است. 🔹 که مواظب قلب هستند، این حرامی را می ‌شناسند، احرام بستن حرامی را می ‌شناسند، می‌ شناسد او منتظر باز شدن درِ کعبه است وارد دل بشود ﴿تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾ وقتی متذکر شدند به نام حق شدند او خنّاس است در گوشه ‌ای می ‌خزد: پاسبان حَرَم دل شده‌ ام شب همه شب ٭٭٭ تا در این خانه جز اندیشه او نگذارم[8] [1]. سوره فلق، آیه2. [2]. سوره فلق، آیه3. [3]. سوره فلق، آیه4. [4]. سوره فلق، آیه5. [5]. هفت اورنگ (جامی), سلسلةالذهب, دفتر اوّل. [6]. سوره اعراف، آیه201. [7]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه7. [8]. دیوان حافظ، غزل شماره324. 📚 سوره مبارکه ناس تاریخ: 1398/01/29 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💠 هویّت قرآنی 🔹 اگر گفتند سالی كه نكوست از بهارش پیداست، هم اگر سلوكش و سیرش به صلاح و فلاح می ‌رسد [که] در آن یازده ماه موفق است، از ماه مبارك رمضانش پیداست. این ماه مبارك رمضان باید نه تنها ذخیره خود را تأمین كند ذخیره سالانه سالكان را هم فراهم بكند. این ماه ورودی دارد و خروجی، مدخلی دارد و مخرجی، كه براساس ﴿رَبِّ أَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ﴾[1] سیره و سنتشان سپری می ‌شود، در ورود به ماه مبارك رمضان یك دعای مخصوصی دارند و در پایان ماه مبارك رمضان كه به نام وداع است دعای خاصی. 🔹 ماه مبارك رمضان در مكتب اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان شهر طهور و شهر تمحیص شهر صیام و قیام نامیده شده است. بودن برای آن است كه چون شهر قرآن است و كسی با قرآن در تماس است كه اهل طهارت باشد وقتی انسان پیدا می‌كند كه از طهارت روح طرفی بسته باشد، چون قرآن كتابی است ﴿لا یمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ﴾[2] همان طور كه «لاَ صَلاَةَ إِلاَّ بِطَهُورٍ»[3] «لا هویة قرآنیه الا بالطهور» و همان طور كه طهارت نماز را وضو و امثال وضو تأمین می ‌كنند، را هم ماه مبارك رمضان و صیام و قیامش تأمین می‌ كند كه این ماه، ماه طهارت است تا هویت انسان هویت قرآنی بشود. این طبق بیان امام سجاد (سلام الله علیه) كه شد برای آن است كه قرآن در این ماه نازل شد و حرمت این ماه هم به بركت قرآن كریم است كه قرآن كریم معارف و احكام فقهی و حقوقی و اخلاقی فراوانی دارد كه یكی از آن احكام فقهی مسئله صیام است. وقتی در این ماه انسان طاهر شد، می ‌تواند براساس ﴿لا یمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ﴾ هویت قرآنی پیدا كند این هم یك مطلب و شاید در نوبت های قبل به عرضتان رسید كه همواره متزمّن این زمان را بركت می ‌دهد، چون قرآن باعث حرمت ماه مبارك رمضان شد، اگر یك سالك صالحی هویت قرآنی پیدا كرد، به ماه مبارك رمضان فخر می ‌بخشد. این شهر الله است، ولی شهر الله را ولی الله و خلیفة الله مشرَّف می‌ كند. 🔹 در دعاهایی كه از وجود مبارك امام سجاد (سلام الله علیه) در بخش پایانی ماه مبارك رمضان به عنوان دعا و وداع مطرح است این است كه به خدای سبحان عرض می كند «اللَّهُمَّ اشْحَنْهُ بِعِبَادَتِنَا إِیاک»؛ خدایا آن توفیق را بده كه ماه مبارك رمضان مشحون به عبادت ما بشود، ما چیزی فارق نبینیم، هیچ ذره‌ ای از زمان ماه مبارك رمضان بدون عبادت ما نگذرد! «وَ زَینْ أَوْقَاتَهُ بِطَاعَتِنَا لَک»؛ خدایا این ماه مبارك رمضان را مزین كن، زیور بده . آئین بندی بكن به طاعت ما! یعنی این زمان به اطاعت متزمّن مزین می‌ شود، این است كه ماه مبارك رمضان را شرف می‌ بخشد. انسان با چه شرفی دارد كه می‌ تواند آبروی ماه مبارك رمضان را حفظ بكند! این دعا اگر مستجاب نمی ‌شد، به ما نمی ‌گفتند که بخوانید و بخواهید. 🔹 ما از خدا می‌ خواهیم و خدا را می ‌خوانیم و از او مسئلت می ‌كنیم كه خدایا آبروی ماه مبارك رمضان را با اطاعت ما تأمین بكن كه اگر این «افضل شهور» است كه می ‌گوییم شهری كه «هَذَا شَهرٌ عَظَّمتَهُ وَ كَرَّمتَهُ وَ شَرَّفتَهُ وَ فَضَّلتَهُ عَلَی الشُّهُور»[4] این چهار فعل را برای او یاد می‌ كنیم، اینها به اطاعت ما بشود؛ یعنی ما داشته باشیم، قرآن بخوانیم، قرآن بفهمیم، به قرآن عمل بكنیم و قرآن را منتشر بكنیم، یعنی معارف و حكم قرآن را منتشر بكنیم كه به ماه مبارك رمضان ببخشیم! این به انتظار ماست و این وظیفه ‌ای است كه باید این را انجام بدهیم و انجام بدهیم. [1]. سوره اسراء، آیه80. [2]. سوره و.اقعه، آیه79. [3]. من لا یحضره الفقیه، ج1، ص33. [4]. الاقبال(ط ـ الحدیثه)، ج1، ص80. 📚 پیام تلویزیونی ماه مبارک رمضان ـ در مکتب اهل بیت (علیهم السلام) تاریخ: 1384 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💠 اربعین کلیمی 🔹 حضرت کلیم الهی موسی (سلام الله علیه) که از اول ذی القعده در طور شد و بعد دَه شب هم اضافه شد چهل شب شد، آنها که اهل سیر و سلوک‌ و اربعین ‌گیری هستند از همین خیلی استفاده می‌ کنند؛ گرچه اربعین برای همه مدت‌ سال است؛ اما از اول ذی قعده تا پایان دهه ذی حجّه این چهل شبانه ‌روز فرصت مناسبی است که «مَنْ‏ أَخْلَصَ‏ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یومَاً»،[1] « مَن أَصبَحَ للهِ أَربَعِینَ صباحاً»،[2] آن وقت «فَجَّرَ اللهُ ینَابِیعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِه‏». بسیاری از علما شاگرد همین اربعین بودند! همه درس ‌ها که در کتاب ‌ها نبود، اگر همه درس‌ ها در کتاب ها بود باید محدود می ‌شد؛ اینکه این همه علمای بزرگ مطالب تازه و جدید آوردند، چه در اصول دین چه در فروع دین، چه در اخلاقیات چه در حقوق، بخش وسیعی از اینها شاگرد همین اربعین بودند که از اول ذی قعده شروع می ‌شد تا پایان ذی قعده می ‌شود یکماه، آن دهه ذی حجّه که ضمیمه آن می ‌شد چهل روز که ﴿وَ وَاعَدْنَا مُوسَی ثَلاَثِینَ لَیلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً﴾.[3] 🔹 مستحضرید که خدای سبحان آن جایزه خاص را فقط به مردان الهی می ‌دهد. کسانی ‌اند که محبوبی و مطلوبی غیر از خدا ندارند. نگاه کنید این حدیث شریف درباره «مَنْ‏ أَخْلَصَ‏ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یومَاً»‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تا کجا را بُرد. یک وقت است که کسی آدم خوبی است می ‌خواهد به علوم برسد به معارف برسد، قرآن را بفهمد ولایت را بفهمد این مخلِص نیست برای اینکه او به دنبال عالِم شدن است. اگر غرض کسی این باشد که ولایت را بفهمد، نبوت را بفهمد، قرآن را بفهمد، چهل شبانه‌روز هم با اخلاص باشد گفتند به او چیزی نمی‌ دهند، برای اینکه به دنبال عالِم ‌شدن خودش است! کسی چهل شبانه ‌روز هیچ نخواهد الا ، وگرنه او به دنبال قصد این است که عالِم بشود! این اخلاص نشد. این قدر کار دقیق است! این قدر باریک است! این صراط که باریک است رقیق است دقیق است که به هیچ وجه قابل حساب نیست. 🔹 خیلی از ما خیال می ‌کنیم برای اینکه به بهشت برویم می‌ توانیم اربعین داشته باشیم از جهنم نجات پیدا کنیم، نه! «مَنْ‏ أَخْلَصَ‏ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یومَاً» هیچ چیزی نمی ‌خواهد جز . من از خدا جز خدا چیزی نخواهم! [1]. جامع الأخبارالشعیری)، ص94؛ ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، ج14، ص347. [2]. ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الأخبار، ج14،ص 346. [3]. سوره اعراف، آیه142. 📚 .سوره فجر جلسه 1 تاریخ: 1398/11/23 ☘️☘️☘️ 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💠 کرامت وحدت 🔸 بهترین دستوری كه دین به ما داده است، است؛ هیچ وقت كینه كسی را در دل نداشته باشیم. به ما خدای سبحان فرمود من بهشت را خلق كردم، بهشت خصوصیاتی دارد، شما جامعه ‌تان را می ‌توانید؛ بسازید؛ این را در قرآن مشخص كرد، بهشت جایی است كه دیگر معادل ندارد. فرمود بهشت اوصافی دارد, مردانی دارد, طرز زندگی هست؛ شما می ‌توانید در دنیا آن شهرتان, آن محلّتان را یك بهشت كوچك بسازید. فرمود در بهشت هیچ كسی با هم اختلاف ندارند؛ اگر چنانچه مطلبی هست، آرام حل می ‌كنند، كینه كسی در دل نیست، فرمود: هیچ بهشتی ای با بهشتی دیگر كینه ندارد, اگر یك اختلاف باشد، حل می ‌كنند، آن‌جا اختلافی در كار نیست. 🔸 فرمود، مردان با نماز, ، جامعه خود را مثل بهشت می‌ سازند؛ فرمود اینها می ‌گویند: «ربّنا»، ﴿لا تَجْعَلْ فی‏ قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا﴾،[1] این را در دنیا می ‌گویند! با خدا مناجات می ‌كنند، می‌گویند خدایا كینه هیچ كسی را در دل ما قرار نده! یعنی ما می‌ خواهیم؛ مثل یک بهشت زندگی كنیم, از این بهتر! چرا قرآن كریم بهشت را آن ‌طور معرفی كرد، بعد فرمود، یك عده در دنیا هستند كه همان را می ‌زنند. اگر ما نه بی راهه برویم و نه راه كسی را ببندیم، كسی با ما اختلاف ندارد، ما هم با كسی كینه نداریم، این زندگی می ‌شود راحت! «ربّنا»، ﴿لا تَجْعَلْ فی‏ قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا﴾، این كم كرامتی نیست! [1]. سوره حشر، آیه10. 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅 تفسير و علوم قرآنی @rahighemakhtoom