eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
779 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 مهربانِ سختگیر ▪️درون کعبهٔ دل، معتکف شدم مولا دعای آمدنت، با نیاز می‌خوانم 🔰امام زمان با مسئولان و کارگزاران دولت خود بسیار سختگیر است تا ذره‌ای ستم از طرف دولت و کارگزارانِ حضرت بر کسی وارد نشود و حق کسی ضایع نشود. زیرا اگر فرمانروا و رئیس جامعه‌ای نسبت به کارهای زشت و بدِ کارگزاران خود، بی‌تفاوت باشد و از خطاهای آن‌ها چشم‌پوشی کند، نتیجهٔ بدِ این عمل، دامنِ افراد جامعه را می‌گیرد و آن‌ها را به سوی فساد و تباهی می‌کشاند. همچنین امنیت مالی و جانی مردم به خطر می‌افتد. برای همین حضرت به گونه‌ای بر کارگزاران خود سخت می‌گیرد که حتی از ذهن کسی نگذرد که بخواهد در انجام وظایفش اندکی کوتاهی کند. در نتیجه هیچ‌گونه لغزش، فساد و انحرافی در نظام اداری حضرت وجود ندارد. 🔅امام صادق می‌فرمایند:«مهدی بخشنده‌ای است که مال خود را به وفور می‌بخشد و بر کارگزاران و مسئولان دولت خویش بسیار سخت‌گیر و بربینوایان بسیار رئوف و مهربان خواهد بود.»*۱ ▫️و قَوِّ نَاصِرِيهِ وَ اخْذُلْ خَاذِلِيهِ و ياورانش را نيرومندساز و واگذارنده‌اش را خوار كن! 📚 ۱- منتخب الاثر،ص ۳۱۱ 🌱🌱🌱 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🍀🌟🍀🌟🍀 ✅پرسش : دلیل اینکه در قرآن آیات مشابه وجود دارد چه چیزی است؟ ✍️پاسخ: این سئوال ،‌مشتمل بر دو پرسش می باشد که در بخش نخست در مورد وجود آیات متشابه در قرآن باید گفت: وجود آیات متشابه در قرآن از جمله موضوعات بسیار با اهمیتى است که شایان هرگونه دقت است، به طور کلى ممکن است جهات ذیل، سرّ وجود آیات متشابه در قرآن باشد: 1️⃣ الفاظ و عباراتى که در گفتگوهاى انسان ها به کار مى‎رود تنها براى نیازمندی هاى روزمره به وجود آمده، و به همین دلیل، به محض اینکه از دائره زندگى محدود مادى بشر خارج شویم و مثلاً سخن دربارل آفریدگار که نامحدود از هر جهت است به میان آید به روشنى مى‎بینیم که الفاظ ما قالب آن معانى نیست و ناچاریم کلماتى را به کار بریم که از جهات مختلفى نارسائى دارد، همین نارسائى هاى کلمات، سرچشمه قسمت قابل توجهى از متشابهات قرآن است، آیات «ید الله فوق ایدیهم» یا «الرحمن على العرش استوى» یا «الى ربها ناظرة» از این نمونه است و نیز تعبیراتى همچون «سمیع» و «بصیر» همه از این قبیل مى باشند که با مراجعه به آیات محکم، تفسیر آنها به خوبى روشن مى شود. 2️⃣ بسیارى از حقایق مربوط به جهان دیگر، یا جهان ماوارى طبیعت است که از افق فکر ما دور است و ما به حکم محدود بودن در زندان زمان و مکان قادر به درک عمق آنها نیستیم، این نارسائى افکار ما و بلند بودن افق آن معانى، سبب دیگرى براى تشابه قسمتى از آیات است، مانند بعضى از آیات مربوط به قیامت و امثال آن. و این درست به این مى ماند که کسى بخواهد براى کودکى که در عالم جنین زندگى مى کند، مسائل این جهان را تشریح کند. اگر سخنى نگوید، کوتاهى کرده و اگر هم بگوید ناچار است مطالب را به صورت سر بسته ادا کند زیرا شنونده در آن شرائط، توانائى و استعداد بیشتر از این را ندارد. 3️⃣ یکى دیگر از اسرار وجود متشابه در قرآن، به کار انداختن افکار و اندیشه ها و به وجود آوردن جنبش و نهضت فکرى در مردم است، و این درست به مسائل فکرى پیچیده اى مى ماند که براى تقویت افکار اندیشمندان، طرح مى شود تا بیشتر به تفکر و اندیشه و دقت و بررسى در مسائل بپردازند. 4️⃣ نکته دیگرى که در ذکر متشابه در قرآن وجود دارد و اخبار اهلبیت (علیهم السلام) آن را تأیید مى کند، این است که وجود این گونه آیات در قرآن، نیاز شدید مردم را به پیشوایان الهى و پیامبر و اوصیاى او روشن مى سازد و سبب مى شود که مردم به حکم نیاز علمى به سراغ آنها بروند و رهبرى آنها را عملاً به رسمیت بشناسند و از علوم دیگر و راهنمائى هاى مختلف آنان نیز استفاده کنند و این درست به آن مى ماند که در پاره اى از کتب درسى، شرح بعضى از مسائل به عهدۀ معلم و استاد گذارده مى شود تا شاگردان، رابطه خود را با استاد قطع نکنند و بر اثر این نیاز، در همه چیز از افکار او الهام بگیرند و در واقع در مورد قرآن به مصداق وصیت معروف پیامبر(ص) که فرمودند:« إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ‏ الثَّقَلَيْنِ‏ كِتَابَ‏ اللَّهِ‏ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنْهِمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ؛ دو چیز گرانمایه را در میان شما به یادگار مى گذارم؛ کتاب خدا و خاندانم و این دو هرگز از هم جدا نمى شوند تا در قیامت در کنار حوض کوثر به من برسند.» (مستدرک حاکم، ج3، ص 148. تفسیر نمونه، ج2، ص322.) 🌱🌱🌱 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیه ۱۶ 📌 در مقابل الی باید وقتی که خدا نزد او یادآوری می شود، خضوع را در مقابل پروردگارش داشته باشد و او را و حمد کند و نکند. در نیمه های از رختخوابش بیرون بیاید و خدا را به خاطر از جزای گناهانش بخواند و به الطافش داشته باشد و از آن چه خدا به او عنایت کرده کند. 🌱🌱🌱 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📙تفسیرتسنیم جلد دوم نگاشت :(207) آیه 16 - اولئك الذين اشتروا الضلاله بالهدى فما ربحت تجارتهم و ما كانوا مهتدين. 🔅🔅🔅 📌لطایف و اشارات ⏪4- صرف مال و جان در جهاد مقدس كسى كه جان خود را به خدا مى فروشد، پس از بيع و بيعت با خدا ديگر مالك آنها نيست و بعد از آن بايد با اذن خداى سبحان در آنها تصرف كند؛ زيرا تصرف در متاعى كه فروخته شد بدون اذن مالك آن تصرفى غاصبانه است و يكى از مهمترين زمينه هاى صرف مال و جان، جبهه هاى جنگ حق با باطل است: (ان الله اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون فى سبيل الله فيقتلون و يقتلون وعدا عليه حقا فى التوريه والانجيل والقرآن...) و لزوم جنگ و دفاع از حريم دين خدا تنها، سخن قرآن كريم نيست، بلكه سخن همه پيامبران و كتابهاى آسمانى آنان است. خداى سبحان به كسانى كه با او چنين داد و ستدى كرده اند، بشارت مى دهد كه متاع زوال ناپذير را داده و متاع ابدى و جاويد را گرفته اند و خداى سبحان قطعا به عهد خويش وفا خواهد كرد؛ زيرا احدى باوفاتر از او نيست: (و من اوفى بعهده من الله فاستبشروا ببيعكم الذى بايعتم به) ☘️☘️☘️ 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
Al-Insan - 04 ss.mp3
6.28M
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 💢 تفسیرصوتی سوره الانسان 📼 آیت الله جوادی آملی- جلسه چهارم ☘️☘️☘️ 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
تفسير سوره انسان جلسه 4.docx
34.2K
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 💢 تفسیرمتنی سوره الانسان 📼 آیت الله جوادی آملی- جلسه چهارم ☘️☘️☘️ 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
تفسير سوره انسان جلسه 4.pdf
1.01M
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 💢 تفسیرمتنی سوره الانسان 📼 آیت الله جوادی آملی- جلسه چهارم ☘️☘️☘️ 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌دریا دلی 🔹اين کتاب شريف تمام نهج البلاغه که حتماً بايد در خانه هر کدام از ما باشد، يک عده خيرين به هر حال بايد اقدام بکنند اين کتاب را چاپ بکنند و ارزان در اختيار طلبه‎ها قرار بدهند، بر همه ما لازم است که اين کتاب را در کنار قرآن در کنار ما باشد. 🔹در آن تمام نهج البلاغه اين جمله‎ها آمده که وجود مبارک حضرت امير مي‎دانيد، او فرمانده کل قوا بود چون ايران و روم و کل کشورهاي خاورميانه آن روزها اسلام آورده بودند و وجود مبارک حضرت امير هم فرمانده آنها بود. ايران هم يک کشور پادشاهي و سلطنتي نبود، ايران کشور شاهنشاهي بود معناي شاهنشاهي اين است که شاه شاهان بود کشورهاي کوچک ديگر که سلطنت داشتند شاه داشتند آنها ماليات مي‎دادند باج مي‎دادند ايران يک کشور شاهي و سلطنتي و اينها نبود شاهنشاهي بود و درست هم مي‎گفتند کشور شاهنشاهي بود براي اينکه تمام اين اقمار ديگر زير نظر ايران بودند. آن روز وجود مبارک حضرت امير حاکم مطلق اينها بود. در جنگ‎هايي که مي‎شد تمام تلاش و کوشش مخالفان اين بود که حضرت امير را از پا در بياورند. 🔹در همين کتاب شريف تمام نهج البلاغه هست که به وجود مبارک حضرت امير عرض کردند که اين اسبي که شما داريد براي ميدان جنگ، اين اسب مسافرکشي و بارکشي است که انسان بخواهد از جايي به جايي برود از اين اسب‎ها استفاده مي‎شود اينکه اسب رزم نيست، پول فراواني هم که داريد کار هم که کار جهادي است و مربوط به شخص شما نيست. يک اسب بُدوي رزمي تهيه کنيد اينکه مناسب نيست ـ خداي ناکرده ـ اگر دشمن حمله کرد با آن اسب تندرويي که دارد چه مي‎کنيد؟ 🔹حضرت چه فرمود؟ فرمود: «أَنَا لَا أَفِرُّ مِمَّنْ كَرَّ عَلَيَّ وَ لَا أَكِرُّ عَلَی مَنْ فَرَّ مِنِّي»[الأمالی (للصدوق)، ص170] فرمود من اسب تندرو مي‎خواهم چه کنم؟ پول بدهم اسب تندرو بگيرم؟ اسب تندرو برای کسي است که بخواهد تند برود، من که در ميدان جنگ فرار نمي‎کنم، کسي هم که فرار کرد من او را تعقيب نمي‎کنم اين چه روحی است اين کيست؟ فرمود او دشمن است کافر است بت‎پرست است آمده مرا بکشد اما ديد نمي‎تواند، فرار کرد، من فراري را تعقيب نمي‎کنم؛ اين دريادلي است. «أَنَا لَا أَفِرُّ مِمَّنْ كَرَّ عَلَيَّ»، اگر يک دشمن کرّاري آمده حمله کرده، من که فرار نمي‎کنم؛ بعد وقتي زورآزمايي کرد ديد کاري از او ساخته نيست دارد فرار مي‎کند «وَ لَا أَكِرُّ عَلَی مَنْ فَرَّ مِنِّي» کسي که فرار کرد و دارد مي‎رود من او را تعقيب نمي‎کنم؛[تمام نهج البلاغة, ص597] اين مي‎شود بَرّ، بيابان‎صفت است کَرَم و بخشش او؛ اين با ابراري سازگار است. 📼فرازی از سوره الانسان جلسه سوم ☘️☘️☘️ 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(124) 📌 ویژگی های فردی کارگزار فرهنگی 🌴🌴🌴 ⏪31- برخورداری از تخصص لازم درحوزه فرهنگ دینی(داشتن علم و دانش) وَ قَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً قَالُواْ أَنىَ‏ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَ نحَْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَئهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فىِ الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتىِ مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(بقره/247) پيغمبرشان به آنها گفت: خدا طالوت را پادشاه شما كرد. گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهى باشد؟ ما سزاوارتر از او به پادشاهى هستيم و او را دارايى چندانى نداده‏اند. گفت: خدا او را بر شما برگزيده است و به دانش و توان او بيفزوده است، و خدا پادشاهيش را به هر كه خواهد دهد كه خدا دربرگيرنده و داناست‏. 🌱🌱🌱 1. اگر مى‏خواهيد به آزادى و نجات برسيد، بايد رهبر الهى را بپذيريد. «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً» 2. دين از سياست جدا نيست. انبيا مستقيماً در مسائل نظامى دخالت و فرمانده نظامى عزل و نصب مى‏كردند. «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ» 3. يكى از امتحانات الهى، نحوه برخورد ما با رهبر الهى است. «قالُوا أَنَّى يَكُونُ» 4. خودبرتربينى، محكوم است. «نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ» 5. نام و مقام و شهرنشينى، نشانه برترى نيست. در اين آيه از كسانى كه ملاك برترى را مال و مقام دانسته‏اند، انتقاد شده است. «لَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ» 6. انتخاب الهى، بر اساس لياقت است، نه گزاف و بيهوده. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» 7. قدرت علمى و توانايى جسمى، دو شرط لازم براى فرماندهى لشكر است. 8. «بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» 9. توانايى علمى، مهم‏تر از توانايى جسمى است. «زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» ابتدا كلمه‏ى «الْعِلْمِ» آمد، سپس «الْجِسْمِ». 10. اعلم بودن، در گزينش يك اصل است. «بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ» 11. رهبر و مدير بايد زير دستان خود را توجيه كند و دليل كار و انتخاب خود را بازگو كرده و ابهامات را برطرف كند و نگويد اين حقّ من است كه هر كارى بخواهم انجام دهم. پيامبر دليل انتخاب طالوت را توانايى علمى و جسمى او بيان كرد. «زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» 🌷🌷🌷 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
☑️ هر كسى وظيفه‌اش اين است كه بايد بشود. انسان قرآنى كسى است كه: لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ، حرف میزند پاك، غذا مى‌خورد پاك، مى‌بيند پاك، خيالش طاهر، ذكرش، عقلش، قَلَمش، امضايش، شهادتش، كسب ‌و ‌كارش، همه قرآنى است. چون انسان آنچه را مى‌شنود، آنچه را مى‌بيند، همه را مسّ مى‌كند و انسان قرآنى كسى است كه "لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُون"َ. 📚 برگرفته از کتاب گفت‌و‌گو با علامه حسن‌زاده آملی ص ۶۵ 🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🌷🌷🌷 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🌷🌷🌷 🔰پلورالیزم و قرآن (4) 📌دیدگاه قرآن کریم درباره نظریه «پلورالیزم » (تکثرگرایی دینی ) چیست ؟ 🔳راز ختم نبوت از مطالب گذشته می‏توان به راز ختم نبوت به دست پیامبراکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پی برد زیرا انسان بعد از طی مراحل مختلف، قابلیت دریافت برنامه کلی هدایت خود را پیدا می‏کند و از این مرحله به بعد انسان با رشد و تکامل عقلانی خود می‏تواند بدون پیامبر و با اتکا به کتاب مقدس او و ائمه هدی طی طریق نماید، همان گونه که شهید مطهری می‏گوید: "بشر در مسیر تکاملی خود مانند قافله‏ای است که در راهی و به سوی مقصد معینی حرکت می‏کند، ولی راه را نمی‏داند. هر چند یک بار به کسی برخورد می‏کند که راه را می‏داند و با نشانه‏هایی که از او می‏گیرد دهها کیلومتر راه را طی می‏کند... تا تدریجا خود قابلیت بیشتری برای فراگیری پیدا می‏کند و می‏رسد به شخصی که نقشه کلی راه را از او می‏گیرد و برای همیشه با در دست داشتن آن نقشه از راهنمایی‏های جدید بی‏نیاز می‏گردد."۱۰ نام احمد نام جمله انبیاست چون که صد آمد نود هم پیش ماست 🔰دلایل انحصار صراط مستقیم به اسلام تا اینجا ما به تحلیل دو اصل مهم "ضرورت دین" و "وحدت دین" پرداختیم. این دو بحث نقش کلیدی در روشن شدن زوایای بحث "پلورالیزم" دارد و بعد از گذر از این دو مرحله انسان برای تعیین دین حق و برتر، از بین ادیان مختلف، نیازمند معیارهایی برای تعیین و شناخت دین حق است. البته ملاک و معیار تشخیص دین حق از باطل را می‏توان از دو نظر متفاوت یعنی درون دینی و بیرون دینی جستجو کرد امّا در این جا به ادله‏ای که شهید متفکر بدان اشاراتی داشته است، بسنده می‏کنیم.۱۱ 🔘۱ـ حکم عقل به انتخاب دین کامل و برتر گفتیم که عقل بعد از احساس ضرورت و وحدت دین الهی به انتخاب دین بدون فحص از حقانیت و برتری آن نسبت به ادیان دیگر، اکتفا نمی‏کند بلکه دنبال معیار می‏گردد. یکی از این ملاکها ارزیابی و سنجش ادیان موجود از نظر جامعیت و مطابقت با نیازهای فطری انسان است که در اینجا به مقایسه دو دین بزرگ جهان که مدعی حقانیت نیز هستند، یعنی اسلام و مسیحیت، می‏پردازیم: ۱ـ جهان‏بینی اسلام بر اصل توحید استوار است و جهان‏بینی مسیحیت بر تثلیث (متی ۲۸:۱۹ ـ یوحنا ۵:۲۰ ـ اول قرنتیان ۸:۶) ۲ـ وحی مُنْزَل بودن قرآن کریم، دست نویس و جبری بودن انجیل. ۳ـ اشتمال قرآن بر تعدادی مضامین عالی و انواع اعجاز؛ و اشتمال کتاب مقدس بر آموزه‏های ناسازگار با عقل مانند تجسم خدا و گناه فطری و مسأله فدیه (یوحنا ۱۶:۷، یوحنا ۴:۲۶، یوحنا ۱۴:۱۶، رومیان ۳:۲۰ و ۲۴، رومیان ۵:۱۲ و کتاب هوشیع نبی ۹:۵ ـ ۱۰) ۴ـ داعیه جهانی بودن اسلام و نسخ ادیان پیشین، اعلام موقتی بودن تورات و انجیل و بشارت به ظهور پیامبر پسین. (یوحنا ۱۶:۷، کتاب هوشیع نبی ۹:۵ ـ ۱۰) ۵ـ عدالت و ظلم‏ستیزی اسلام؛ توصیه به ستم‏پذیری از اشخاص و حکومت در انجیل (متی ۵:۳۸، متی ۲۲:۲۱، متی ۲:۱۷، لوقا ۲۰:۲۵، متی ۲۲:۱۸، مرقس ۱۲:۱۵) ۶ـ و بالاخره وجود قوانین و احکام اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، جزایی در اسلام، منطبق با نیازهای فطری بشری مثل اصل شورا، قداست شغل، حرمت رشوه، ربا و احتکار، توصیه به دفاع از حقوق خصوصی و اجتماعی و جهاد در مقابل متجاوزان، احکام حدود و دیات به منظور اصلاح جامعه و پیشگیری از وقوع جرایم. ادامه دارد... ======== ۱۰. مجموعه آثار، ج ۳، ص ۱۶۱. ۱۱. اقتباس از مقدمه‏ای بر جهان‏بینی اسلامی، ص ۲۰۹ تا ص ۲۳۲، وحی و نبوت. 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔰معرفی کتاب تفسیری پیام قرآن (4) 📌سیری درکتاب « پیام قرآن » اثر ارزشمند حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله) ✅طرق «معرفة الله» در قرآن از جمله مباحث مهم در جلد سوم «پیام قرآن» این است که گرچه راهها به سوى خدا هرگز محدود نيست و به گفته بعضى از دانشمندان، به تعداد خلايق، راه به سوى او وجود دارد، ولى عمدتاً پنج راه عقلى و يك راه فطرى براى اثبات ذات پاك خداوند وجود دارد كه نويسنده در اين جلد، به تبيين و توضيح آنها پرداخته است. اين طرق عبارتند از: برهان نظم، حركت، وجوب و امكان (فقر و غنى)، علت و معلول، صديقين و فطرت. ✅اسماء و صفات و عدل الهى در قرآن در جلد چهارم این مسأله مطرح شده است که صفات خداوند همچون ذاتش بىنهايت است و اسماء او كه بيانگر آن صفات است نيز به شماره نمىآيد؛ زيرا هر اسمى از اسماء او، روشنگر كمالى از كمالات ذات مقدس اوست و يك وجود لايتناهى، كمالاتش نيز لايتناهى است و طبعا صفات كماليه و نامهايى كه از آن حكايت مىكند، بىنهايت است، ولى بااينحال قسمتى از اين اسماء و صفات، جنبه ريشهاى دارد و بقيه، شاخههايى از آن است. در اين جلد، ضمن تبيين و توضيح اين مسئله، به موضوع عدل الهى در قرآن نيز پرداخته شده است. ✅معاد در قرآن مولّف در ابتداى جلد پنجم، به اهميت بحث معاد از ديدگاه قرآن، اشاره كرده است. به عقيده معظم له ، يك نظر اجمالى به آيات قرآن مجيد، نشان مىدهد كه در ميان مسائل عقيدتى، هيچ مسئلهاى در اسلام، بعد از توحيد، به اهميت مسئله معاد و اعتقاد به حيات پس از مرگ و حسابرسى اعمال بندگان و پاداش و كيفر و اجراى عدالت نيست. ⏺از دیدگاه مولف، وجود حدود ١٢٠٠ آيه درباره معاد ، قريب به يك سوم آيات قرآن را تشكيل مىدهد و اينكه تقريبا در تمام صفحات قرآن بدون استثناء، ذكرى از معاد به ميان آمده و اينكه بسيارى از سورههاى اواخر قرآن به طور كامل يا به طور عمده، درباره معاد و مقدمات و علائم و نتايج آن سخن مىگويد، شاهد گوياى اين مدعى است. 🌷🌷🌷 ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
استاد آیت الله محمد هادی 🔅🔅🔅 🔰درس پنجم:كاتبان وحى (ادامه درس) 🔹عدم تظاهر به سواد، سبب آن شد كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به كاتبانى نياز داشته باشد تا در امور مختلف از جمله وحى براى او كتابت كنند؛ لذا چه در مكه و چه در مدينه، زبده‌ترين با سوادان را براى كتابت انتخاب فرمود. اولين كسى كه در مكه عهده‌دار كتابت - مخصوصاً كتابت وحى - شد، على‌بن‌ابى‌طالب عليه السلام بود و تا آخرين روز حيات پيامبر به اين‌كار ادامه داد. پيامبر صلى الله عليه و آله نيز اصرار فراوان داشت تا على عليه السلام ، آنچه را نازل مى‌شود، ثبت نمايد تا چيزى از قرآن و وحى آسمانى از على عليه السلام دور نماند. 🔹سُليم‌بن‌قيس هلالى مى‌گويد: نزد على عليه السلام در مسجد كوفه بودم و مردم گرد او را گرفته‌بودند. فرمود: «پرسش‌هاى خود را تا در ميان شما هستم از من دريغ نداريد. دربارۀ كتاب خدا از من بپرسيد. به خدا قسم آيه‌اى نازل نشد مگر آنكه پيامبر گرامى آن‌را بر من مى‌خواند و تفسير و تأويل آن‌را به من مى‌آموخت». 🔹شخصى سؤال كرد: در مورد آنچه نازل مى‌گرديد و شما حضور نداشتيد، چه مى‌كرديد؟ على عليه السلام فرمود: «هنگامى كه به حضور پيامبر صلى الله عليه و آله مى‌رسيدم، مى‌فرمود: يا على! در غيبت تو آيه‌هايى نازل شد. آنگاه آنها را بر من مى‌خواند و تأويل آنها را به من مى‌آموخت» . 🔹🔹اوّلين كسى كه در مدينه، عهده‌دار كتابت وحى گرديد؛ أُبىّ‌بن‌كعب انصارى بود. او قبلاً در زمان جاهليت نوشتن را مى‌دانست. ابىّ‌بن‌كعب كسى است كه پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله قرآن را به‌طور كامل بر وى عرضه كرد. در دوران يكسان كردن مصاحف در عهد عثمان، سرپرستى گروه به او واگذار شده‌بود و هرگاه در مواردى اختلاف پيش مى‌آمد، با نظر ابىّ‌، مشكل حلّ‌ مى‌گرديد. زيدبن‌ثابت در مدينه و همسايگى پيامبر صلى الله عليه و آله خانه داشت. او نوشتن مى‌دانست. 🔹در ابتداى امر هرگاه پيامبر صلى الله عليه و آله نياز به نوشتن داشت و ابىّ‌بن‌كعب حاضر نبود، به‌دنبال زيد مى‌فرستاد تا براى او كتابت كند. رفته رفته كتابت او هم رسميت يافت و حتى با دستور پيامبر صلى الله عليه و آله زبان و نوشتن عبرانى را نيز فرا گرفت تا نامه‌هاى عبرى را براى پيامبر صلى الله عليه و آله بخواند و پاسخ بنويسد. زيدبن‌ثابت بيش از ديگر اصحاب، ملازم پيامبر صلى الله عليه و آله در امر نوشتن بود و بيشتر نامه‌نگارى مى‌كرد. ١بنابراين عمده‌ترين كاتبان وحى؛ على‌بن‌ابى طالب، ابىّ‌بن‌كعب و زيدبن‌ثابت بودند و ديگر كاتبان وحى، در مرتبه دوم قرار داشتند. 🔹ابن اثير مى‌گويد: «يكى از ملتزمين حضور در امر كتابت، عبداللّه‌بن‌ارقم زهرى بود. او عهده‌دار نامه‌هاى پيامبر صلى الله عليه و آله بود، ولى عهده‌دار معاهده‌ها و صلح‌نامه‌هاى پيامبر صلى الله عليه و آله ، على‌بن‌ابى طالب بود». او مى‌گويد: «از جمله كاتبان كه احياناً براى پيامبر صلى الله عليه و آله كتابت مى‌كردند؛ خلفاى ثلاثه، زيدبن‌عوام، خالد و أبان دو فرزند سعيدبن‌العاص، حنظلۀ اسَيدى، علاءبن‌حضرمى، خالدبن‌وليد، عبدالله‌بن‌رواحه، محمدبن‌مسلمه، عبدالله‌بن‌ابى سلول، مغيرة‌بن‌شعبه، عمروبن‌العاص، معاوية‌بن‌ابى سفيان، جهم يا جهيم‌بن‌صلت، معيقب‌بن‌ابى فاطمه و شرحبيل‌بن‌حسنه بودند». آموزش علوم قرآنی، صفحه 37 ادامه دارد... 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و علوم قرآنی @rahighemakhtoom
🔰 112. ⏪31- مَثَل اصحاب قریه ( وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً اءَصْحَبَ ا لْقَرْیَةِ إِذْ جَآءَهَا الْمُرْسَلُونَ إِذْ اءَرْسَلْنَآ إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوَّاْ إِنَّآ إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ قَالُواْ مَآ اءَنتُمْ إِلا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَآ اءَنزَلَ الرَّحْمَنُ مِن شَیْءٍ إِنْ اءَنتُمْ إِلا تَکْذِبُونَ قَالُواْ رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّآ إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ وَمَا عَلَیْنَآ إِلا ا لْبَلَغُ ا لْمُبِینُ قَالُوَّاْ إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَبِن لَّمْ تَنتَهُواْ لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُم مِّنَّا عَذَابٌ اءَلِیمٌ قَالُواْ طَّبِرُکُم مَّعَکُمْ اءَبِن ذُکِّرْتُم بَلْ اءَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ) . (یس / 13 تا 19.) ((و برای آنها اصحاب قریه (انطاکیه ) را مثال بزن ، هنگامی که فرستادگان خدا به سوی آنان آمدند ؛ آنگاه که دو نفر از رسولان را به سوی آنها فرستادیم ، و آنها آن دو را تکذیب کردند ؛ لذا برای تقویت آن دو ، شخص سوّمی فرستادیم ، آنها همگی گفتند : ما فرستادگان (خدا) به سوی شما هستیم . آنها در جواب گفتند : شما جز بشری همانند ما نیستید ، و خداوند رحمان چیزی نازل نکرده ، شما فقط دروغ می گویید . (رسولان ما) گفتند : پروردگار ما آگاه است که ما قطعا فرستادگان (او) به سوی شما هستیم ، و بر عهده ما چیزی جز ابلاغ آشکار نیست . آنان به (رسولان ) گفتند : ما شما را به فال بد گرفته ایم (و وجود شما را شوم می دانیم ) و اگر (از این سخنان ) دست برندارید ، شما را سنگسار خواهیم کرد و مجازات دردناکی از ما به شما خواهد رسید . (رسولان ) در پاسخ گفتند : شومی و (نحسی ) شما از خود شماست اگر درست بیندیشید ، بلکه شما گروهی اسرافکارید)) 🔅🔅🔅 📝نکته ها ☑️1- فال بد و نحوست حربه ضدّ دیانت ((تَطَیُّر)) از ماده ((طیر)) به معنای پرنده است ، و چون عرب جاهلی گاهی ((بانگ کلاغ )) را شوم می دانست ، و پریدن پرنده را از دست چپ ، نشانه تیره بختی می پنداشت ؛ این کلمه به معنای فال بد زدن آمده است . در قرآن کرارا به این مطلب اشاره شده است . از جمله در آیات مورد بحث از قول بت پرستان شهر ((انطاکیه )) نقل می کند که آنها به پیامبران الهی (و یامبلّغان و فرستادگان حضرت مسیح ) گفتند : (إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ) ؛ ((ما شما را به فال بد گرفته ایم (و وجود شما شوم ، و مایه بدبختی شهر و دیار ماست ) )) . بعضی از مفسّران گفته اند : مقارن آمدن آن ماءمور الهی و مبلّغان دینی ، مدّتی نزول باران قطع شده بود و مشکلاتی بر اثرخشکسالی در زندگی مردم آن دیار ایجاد شده بود . ولی چنان که از دنباله سخن آنان استفاده می شود ، این یک بهانه و سوژه ای بیش نبود و عامل اصلی خوفی بود که آنها از ایمان آوردن بعضی از مردم ، خصوصاً ، نسل جوان در خود احساس کرده بودند ، زیرا در ادامه گفتند : (لَبِن لَّمْ تَنتَهُواْ لَنَرْجُمَنَّکُمْ) ؛ ((اگر (از تبلیغات خود) دست بر ندارید ، شما را سنگسار می کنیم )) . معلوم می شود از تبلیغات مبلغان و بیدار شدن مردم به ویژه جوانان وحشت داشتند . 🔹اصولاً ، فال بد زدن و نحس شمردن ، حربه ای است که دشمنان خط پیامبران در طول تاریخ ، بدان متوسّل شده اند و با این حربه مردم ساده اندیش را نسبت به پیغمبران الهی و مبلّغان و مروّجان دینی ، دلسرد و بدبین می کنند . چنانکه اشاره شد ، قرآن مجید در موارد متعدّد این مطلب را بازگو فرموده است . از جمله در مورد قوم حضرت صالح علیه السّلام که گویا دچار خشکسالی و کمبود مواد غذایی شده بودند ، چنین نقل می نماید : (قَالُواْ اطَّیَّرْنَا بِکَ وَبِمَن مَّعَکَ . . . ) ؛ ((آنها گفتند ما تو را و کسانی که با تو هستند به فال بد گرفته ایم )) ، یعنی این گرفتاریها و کمبودها و مثلاً : گرانیها ، همه از قدم نامیمون تو و یاران توست ، شما مردم شومی هستید برای جامعه ما بدبختی به ارمغان آورده اید . در سوره ((اعراف )) می فرماید : ( . . . وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُواْ بِمُوسَی وَمَن مَّعَهُ . . . ) ؛ ((و هنگامی که بدی (و بلا) به آنها می رسید ، می گفتند : از شومی موسی و کسان اوست )) . 🔹در صدر اسلام نیز هرگاه مسلمانان دچار مشکل و کمبودی می شدند ، منافقان آن را به دین و سوء مدیریت دینی نسبت داده و با کمال گستاخی می گفتند این نارسایی ها همه از ناحیه خود پیغمبر است ، چنانکه قرآن می فرماید : ( . . . وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُواْ هَذِهِی مِنْ عِندِکَ . . . ) ؛ ((و اگر مشکلی دامنگیر آنها شود ، می گویند : این از ناحیه توست )) . ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرّ آفرینش «معرفت» است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: {وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ} همه مفسّرین این (الّا لیعبدون) را (الّا لیعرفون) تفسیر کرده اند. چرا مفسّرین، عبادت را معرفت تفسیر کرده‌اند؟ چون عبادتِ بدون معرفت، عبادت نیست. چیزی که قبل از آن معرفت نباشد، اصلا عبادت نیست. اساس آفرینش «معرفت» است ویدئوی کامل: https://ebrahi.me/h9 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
انسان-جلسه دوم.mp3.mp3
14.04M
⏪ تفسیر سوره انسان استاد دکتر محمد علی انصاری 📼جلسه دوم تفسیر آیات 5 تا 10 📝فهرست درسگفتار ☑️نوشیدنی ابرار در بهشت ☑️ویژگی ها و خصوصیات رفتاری ابرار ☑️معنای واژه وفا ☑️تفاوت تعهد و نذر ☑️تاکید اسلام بر اطعام گرسنگان ☑️آزادی درونی، نتیجه انفاق از اموال مورد علاقه انسان ☑️نتایج اطعام گرسنگان ☑️منطق قرآن در خدمت به خلق ☑️اهمیت اخلاص در اعمال انسان ☑️امام علی (ع) و حضرت زهرا (س)، مصداق بارز ابرار 🌱🌱🌱 ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت ابا الحسن امام علی بن موسی الرضا علیه السلام .التماس دعا 🌴🌴🌴 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
رعد.04.mp3
19.97M
💢جلسه چهارم (هر هفته یک جلسه تفسیر از استاد شیرین سخن جناب حجت الاسلام محمد رضا رنجبر) 🌱🌱🌱 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.التماس دعا 🌴🌴🌴 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
نگاشت (4) 🔅🔅🔅 🔰تفسیر سوره الانسان /آیه 2 إِنَّا خَلَقْنَا الإنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا ﴿٢﴾ ما انسان را از نطفه مختلطى آفریدیم، و او را مى‏آزماییم; (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم! (۲) 🌱🌱🌱 به هر حال بعد از اين مرحله نوبت آفرينش انسان، و موجود قابل ذكر شدن است، می‌فرمايد. ‏" ما انسان را از نطفه مختلطی آفريديم، و او را می‌آزمائيم، و لذا او را شنوا و بينا قرار داديم" (إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصِيراً). ▫️‏" امشاج" جمع" مشج" (بر وزن نسج يا بر وزن سبب) يا جمع" مشيج" (بر وزن مريض) به معنی شی‌ء مخلوط است. ▫️‏آفرينش انسان از" نطفه مخلوط" ممكن است اشاره به اختلاط نطفه مرد و زن و تركيب" اسپر" و" اوول" بوده باشد همانگونه كه در روايات اهل بيت ع اجمالا به آن اشاره شده است. يا اشاره به استعدادهای مختلفی كه در درون نطفه از نظر عامل وراثت از طريق ژنها و مانند آن وجود دارد، و يا اشاره به اختلاط مواد مختلف تركيبی نطفه است، چرا كه از دهها ماده مختلف تشكيل يافته، و يا اختلاط همه اينها با يكديگر، معنی اخير از همه جامعتر و مناسبتر است. ▫️‏اين احتمال نيز داده شده كه امشاج اشاره به تطورات نطفه در دوران جنينی است. ▫️‏جمله" نبتليه" اشاره به رسيدن انسان به مقام" تكليف و تعهد و مسئوليت و آزمايش و امتحان" است، و اين يكی از بزرگترين مواهب خدا است كه به انسان كرامت فرموده و او را شايسته" تكليف و مسئوليت" قرار داده است. ▫️‏و از آنجا كه" آزمايش و تكليف" بدون" آگاهی" ممكن نيست، در آخر آيه اشاره به ابزار شناخت و چشم و گوش می‌كند كه در اختيار انسانها قرار داده است. بعضی نيز گفته‌اند منظور از ابتلاء و آزمايش در اينجا تطورات و تحولاتی است كه به جنين از مرحله نطفه تا رسيدن به يك انسان كامل دست می‌دهد. ولی با توجه به تعبير" نبتليه" و همچنين تعبير به" انسان" تفسير اول مناسبتر است. ▫️‏ضمنا از اين تعبير استفاده می‌شود كه ريشه همه ادراكات انسان از ادراكات حسی او است: و به تعبير ديگر ادراكات حسی" مادر" همه" معقولات" است، و اين نظريه بسياری از فلاسفه اسلامی است، و در ميان فلاسفه يونان" ارسطو" نيز طرفدار همين نظر بوده است. ادامه دارد.... 🌷🌷🌷 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
نگاشت (5) 🔅🔅🔅 🔰تفسیر سوره الانسان /آیه سوم و چهارم إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا ﴿٣﴾ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَلاسِلا وَأَغْلالا وَسَعِیرًا ﴿٤﴾ ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاكر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس! (۳) ما براى كافران، زنجیرها و غلها و شعله‏هاى سوزان آتش آماده كرده‏ایم! (۴) 🌱🌱🌱 ▫️و از آنجا كه تكليف و آزمايش انسان علاوه بر مساله آگاهی و ابزار شناخت نياز به دو عامل ديگر يعنی به مساله" هدايت" و" اختيار" دارد آيه بعد به آن اشاره كرده، می‌فرمايد:" ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر و پذيرا باشد، يا كفران كننده و ناپذيرا" (إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً)۱۷. ▫️‏" هدايت" در اينجا معنی وسيع و گسترده‌ای دارد كه هم هدايت" تكوينی" را شامل می‌شود و هم هدايت" فطری" و هم" تشريعی" را هر چند سوق آيه بيشتر روی هدايت تشريعی است. ▫️‏" توضيح" اينكه از آنجا كه خداوند انسان را برای هدف" ابتلاء و امتحان" و تكامل آفريده است مقدمات وصول به اين هدف را در وجود او آفريده، و نيروهای لازم را به او بخشيده اين همان هدايت" تكوينی" است. ▫️‏سپس در اعماق فطرتش عشق به پيمودن اين راه را قرار داده، و از طريق الهامات فطری مسير را به او نشان داده، و از اين نظر هدايت" فطری" نموده و از سوی ديگر، رهبران آسمانی و انبيای بزرگ را به تعليمات و قوانين روشن برای" ارائه طريق" مبعوث كرده، و به وسيله آنها هدايت" تشريعی" فرموده است، و البته تمام اين شعب سه گانه هدايت، جنبه عمومی دارد، و همه انسانها را شامل می‌شود. ▫️‏رويهمرفته اين آيه به سه مساله مهم و سرنوشت‌ساز در زندگی انسان اشاره می‌كند: ▫️‏مساله" تكليف"، مساله" هدايت" و مساله" آزادی اراده و اختيار" كه لازم و ملزوم يكديگر و مكمل يكديگرند. ▫️‏در ضمن جمله" إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً" خط بطلان بر مكتب جبر می‌كشد. ▫️‏تعبير به" شاكرا" و" كفورا" مناسبترين تعبيری است كه در اينجا امكان دارد، چرا كه در مقابل نعمت بزرگ هدايت الهی آنها كه پذيرا و تسليم شوند، و راه هدايت پيش گيرند، شكر اين نعمت را بجا آورده، و آنها كه مخالفت كنند كفران كرده‌اند. ‏▫️و از آنجا كه از دست و زبان هيچكس بر نمی‌آيد، كه از عهده شكرش بدر آيد، در مورد" شكر" تعبير به اسم فاعل كرده، در حالی كه در مورد" كفران" تعبير به" كفور" (صيغه مبالغه) آمده، زيرا آنها كه اين نعمت بزرگ را ناديده بگيرند بالاترين كفران را كرده‌اند، چرا كه خداوند انواع وسائل هدايت را در اختيار آنها گذارده، و اين نهايت كفران است كه همه را ناديده بگيرد و راه خطا برود. ضمنا بايد توجه داشت" كفور" واژه‌ای است كه هم در مورد" كفران نعمت" به كار می‌رود و هم در مورد" كفر اعتقادی" (همانگونه كه راغب در مفردات آورده است). 🌱🌱🌱 🔹در آخرين آيه مورد بحث اشاره كوتاه و پرمعنايی به سرنوشت كسانی كه راه كفر و كفران را می‌پويند كرده، می‌فرمايد:" ما برای كافران زنجيرها و غلها و شعله‌های سوزان آتش آماده كرده‌ايم" (إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَلاسِلَ وَ أَغْلالًا وَ سَعِيراً). ▫️‏تعبير به" اعتدنا" (آماده كرده‌ايم) تاكيدی است بر مساله حتمی بودن مجازات اين گروه، درست است كه آماده كردن از قبل، كار كسانی است كه توانايی محدودی دارند و احتمال می‌دهند به هنگام نياز توانايی پيدا نكنند، و اين معنی در باره خداوند موردی ندارد چرا كه هر چه را اراده كند با فرمان" كن" فورا موجود می‌شود، در عين حال برای بيان قطعی بودن مجازات كافران اعلام می‌كند كه وسائل مجازات آنها از هم اكنون آماده است!" سلاسل" جمع" سلسله" به معنی" زنجير" و" اغلال" جمع" غل" به معنی حلقه‌ای است كه بر گردن يا دستها قرار می‌دهند، سپس آن را با زنجير می‌بندند. ▫️‏به هر حال ذكر غل و زنجير، و سپس شعله‌های سوزان آتش بيانگر مجازات عظيم اين گروه است كه در آيات ديگر قرآن نيز به آن اشاره شده، و" عذاب" و" اسارت" در آن جمع است. ▫️‏آزادی آنها در شهوات در اينجا سبب اسارت آنها در آنجا می‌شود، آتشهايی كه در اين دنيا بر پا كرده‌اند در آنجا تجسم می‌يابد و دامانشان را می‌گيرد. ادامه دارد.... 🌷🌷🌷 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۳ – ۱ # الی باید تقوی را کاملاً رعایت کند و کفّار و را اطاعت نکند، بلکه پیرو الهی باشد و بر خدا کند. 🌷🌷🌷 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🌷🌷🌷 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌هبوط ادم ----- 🔹آری اگر پدر و مادر بشر، به زمين نمی‌آمدند، كی ميتوانستند متوجه فقر، و ذلت، و مسكنت، و حاجت، و قصور، خود شوند؟ و چگونه بدون برخورد با تعب و زحمت و رنج زندگی، به روح و راحت در حظيرة القدس، و جوار ربّ العالمين می‌رسيدند؟ و برای جلوه كردن اسماء حسنای خدا، از عفو، و مغفرت، و رأفت، و توبه، و ستر، و فضل، و رأفت، و رحمت، موردی يافت نمي شد چون مورد اين اسماء حسنای خدا، گنه‌كارانند، و خدا را در ايام دهر نسيم‌های رحمتی است، كه از آن بهره‌مند نميشوند، مگر گنه‌كارانی كه متعرض آن شوند، و خود را در معرض آن قرار دهند. پ.ن :حَظیرةُ القُدْس مکان ممنوعه‌ای است که تا کسی به مقام قدس و طهارت نرسد نمی‌تواند داخل آن شود. 📚بخشی از کتاب تفسیر المیزان علامه طباطبایی رضوان الله علیه 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🌷🌷🌷 🔰پلورالیزم و قرآن (5) 📌دیدگاه قرآن کریم درباره نظریه «پلورالیزم » (تکثرگرایی دینی ) چیست ؟ ⏪۲ـ خود سوز بودن پلورالیزم به نظر می‏رسد نظریه پلورالیزم و پذیرش حقانیت ادیان، وقتی پایش به قلمرو دین اسلام برسد یعنی مطابق مبنای خود بخواهد حقانیت اسلام را نیز بپذیرد، دست به انتحار زده است. توضیح این‏که پذیرفتن حقانیت دین یهود یا مسیح هیچ منافاتی با پذیرش حقانیت ادیان دیگر ندارد بلکه چه بسا مطابق اصول یهود و مسیح نیز باشد چرا که در آن‏ها وعده و بشارت ظهور دین بر حق پسین داده شده است و شخص معتقد به پلورالیزم می‏تواند بعد از پذیرش حقانیت یهود و مسیح سراغ ادیان دیگر برود؛ امّا وقتی آیین اسلام را نیز یکی از ادیان بر حق معرفی می‏کند معنای آن این است که اسلام و اصول مسلم آن نیز برخاسته از حقیقت است. در اینجاست که با یکی از اصول مسلم اسلام یعنی اصل "نسخ" ـ که بر انقضاء حقانیت ادیان پیشین دلالت می‏کند ـ مواجه می‏شود. در این صورت، اگر آن را نیز بپذیرد، لازمه‏اش دست کشیدن از ادعای تعدد ادیان است. شهید مطهری در این زمینه گفته است: "لازمه ایمان به همه پیامبران این است که در هر زمانی تسلیم شریعت همان پیامبری باشیم که دوره اوست، و قهرا لازم است در دوره ختمیه آخرین دستورهایی که از جانب خدا به وسیله آخرین پیامبر رسیده است عمل کنیم و این لازمه اسلام یعنی تسلیم شدن به خدا و پذیرفتن رسالتهای فرستادگان اوست."۱۲ ⏪۳ـ حکم عقل به پیروی از پیام آخر بعد از پذیرفتن حقانیت ادیان در عرض هم، عقل دلیلی دیگر برای انتخاب اسلام می‏یابد و آن این‏که عقل حکم می‏کند که مکلّف، پیام و تکلیف آخر مولی را برای خود مبنای عمل و حجت قرار دهد. از این رو می‏باید اسلام را برگزید. "لازمه تسلیم خدا شدن پذیرفتن دستورهای اوست و روشن است که همواره به آخرین دستور خدا باید عمل کرد و آخرین دستور خدا همان چیزی است که آخرین رسول او آورده است."۱۳ ادامه دارد... ======== ۱۲. عدل الهی، ص ۲۶۸. ۱۳. عدل الهی، ص ۲۷۱. 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom