eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
2.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
707 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️☀️☀️☀️☀️ - قرآن مجيد ناسخ و منسوخ دارد معنی نسخ ؟! در ميان آيات احكام كه در قرآن است آياتى هست كه پس از نزول جاى حكم آياتى را كه قبلا نازل شده و مورد عمل بوده‌اند گرفته به زمان اعتبار حكم قبلى خاتمه مى‌دهد، آيات قبلى منسوخ و آيات بعدى كه در حكم خود حكومت بر آنها دارند ناسخ ناميده مى‌شوند. چنانكه در اول بعثت‌ مسلمانان دستور داشتند كه با اهل كتاب با مسالمت بسربرند چنانكه مى‌فرمايد: {«فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ»} سوره بقره آيه 109 (پس عفو و صفح كنيد- ببخشيد و روى گردانيده ناديده بگيريد- تا امر خدا بيايد) و پس از چندى آيه قتال آمد و بحكم مسالمت خاتمه داد چنانكه مى‌فرمايد: {«قاتِلُوا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ»} سوره توبه آيه 29 (ترجمه: جنگ و قتال كنيد با كسانى كه به خدا و روز قيامت ايمان ندارند و آنچه را خدا و پيغمبر حرام مى‌كند حرام نمى‌كنند و دين حق را براى خود دين نمى‌گيرند كه همان اهل كتاب باشند). ☀️☀️☀️☀️☀️ https://eitaa.com/rahighemakhtoom
☀️☀️☀️☀️☀️ 🔸البته حقيقت نسخى كه در ميان ما دائر است اينست كه نظر به مصلحتى حكمى را وضع كرده مورد عمل قرار دهند و پس از چندى بخطا و اشتباه خود پى برده و حكم اولى را الغاء و حكم ديگرى را جايگزين آن سازند و نسخ باين معنى را كه ملازم جهل و خطا است به خداى متعال كه جهل و خطا به ساحت پاكش راه ندارد نمى‌شود نسبت داد و چنين حكمى در قرآن مجيد كه در ميان آياتش هيچ‌گونه اختلافى‌ نيست وجود ندارد. 🔸بلكه نسخ در قرآن مجيد بيان انتهاء زمان اعتبار حكم منسوخ است باين معنى كه مصلحت جعل و وضع حكم اولى مصلحتى محدود و موقت باشد و طبعا اثرش نيز كه حكم است محدود و موقت درمى‌آيد و پس از چندى حكم دويمى پيدا شده و خاتمه يافتن مدت اعتبار حكم اولى را اعلام كند و نظر به اينكه قرآن مجيد در مدت بيست و سه سال تدريجا نازل شده اشتمالش به چنين احكامى كاملا قابل تصور است. ☀️☀️☀️☀️☀️ https://eitaa.com/rahighemakhtoom
ادامه مبحث ناسخ و منسوخ در قرآن👇👇 ☀️☀️☀️☀️☀️ 🔸البته وضع حكم موقت در جائى كه هنوز مقتضى حكم ثابت تام نيست و پس از تماميت مقتضى تبديل نمودن آن بحكم ثابت اشكالى نخواهد داشت، چنانكه از قرآن مجيد نيز در حكمت نسخ همان معنى استفاده مى‌شود. خداى متعال مى‌فرمايد: {«وَ إِذا بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُنَزِّلُ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ»} سوره نحل آيه 102 (ترجمه: و وقتى كه آيه‌اى را بجاى آيه‌اى گذاشته تبديل كرديم در حالى كه خدا به آنچه نازل مى‌كند داناتر است مى‌گويند افترا بسته‌اى بلكه بيشترشان نمى‌فهمند بگو آن را روح القدس بحق از خداى تو نازل كرده است براى اينكه كسانى را كه ايمان آورده‌اند ثابت‌تر بكند و هدايت و بشارت باشد براى آنان كه تسليم امر خدا هستند). ☀️☀️☀️☀️☀️ https://eitaa.com/rahighemakhtoom
✳ درنگ و اندیشه ❇ برای چه قرآن بخوانم!👇👇 نیت مسلمان در وقت تلاوت قرآن این باشدکه بگوید: 1_من قرآن را به خاطر علم و عمل کردن به آن می خوانم . 2_من قرآن رابه قصد هدایت از جانب اللّه متعال می خوانم . 3_من قرآن را به قصد مناجات کردن با اللّه تعالی می خوانم . 4_من قرآن را به قصد شفا یافتن از تمام بیماری های ظاهری و باطنی می خوانم . 5_من قرآن را به قصد این می خوانم که الله تعالی مرا از تاریکی ها به سوی نور خارج بگرداند. 6_من قرآن را به این دلیل می خوانم که قرآن علاجی برای سختی قلب است و در آن آرامش قلب و حیات قلب و آبادی قلب است. 7_من قرآن را به قصد اینکه قرآن پناهگاه خدای تعالی هست ،می خوانم . 8_من قرآن می خوانم تا اینکه جزء غافلین نوشته نشوم بلکه از جمله ذاکرین باشم. 9_من قرآن را به قصد اینکه یقین و ایمانم به اللّه متعال بیشتر گردد، می خوانم. 10_من قرآن را به نيت فرمانبرداری از اللّه تعالی می خوانم برای اینکه اللّه تعالی به ترتیل خواندن قرآن امر کرده است . 11-من قرآن را برای اجر و ثواب آن می خوانم تا اینکه برای خواندن هر حرف از آن ده حسنه برای من نوشته شود و خداوند برای هر کسی که بخواهد این اجر و ثواب را چندین برابر می گرداند. 12_من قرآن را به این دلیل می خوانم که در روز قیامت شفاعت قرآن کریم شامل حالم گردد. 13_من قرآن را به قصد پیروی کردن از وصیت رسول اللّه صلی الله علیه وسلم می خوانم . 14_من قرآن رابرای این می خوانم تا اللّه مقام من را به وسیله قرآن رفیع و بلند بگرداند و هم چنین مقام تمام امت را به وسیله قرآن رفیع بگرداند. 15_من قرآن را به این نیت می خوانم تا در درجات بهشت بالا روم و تاج وقار بپوشم و والدین من زیور آلاتی بپوشند که دنیا برایشان فراهم نکرده بود. 16_من قرآن را به این نیت می خوانم تا اینکه به وسیله کلام اللّه متعال به سوی او تقرب حاصل کنم . 17_من قرآن را به این نیت می خوانم که از اهل اللّه متعال وخواص او باشم . 18_من قرآن را به این نیت می خوانم که قاریِ ماهر در تلاوت قرآن، در روز قیامت به همراه فرشتگان بزرگوار و نیکوکار است. 19_من قرآن رابه قصد نجات از آتش ونجات ازعذاب اللّه تعالی می خوانم . 20_من قرآن را می خوانم تا اینکه در معیت و یاری و نصرت اللّه تعالی باشم . 21_من قرآن را می خوانم تا به خوارترین زمان عمر برده نشوم 22_من قرآن رامی خوانم تا اینکه در روز قیامت گواه و حجتی برایم باشد نه اینکه گواه و حجتی علیه من باشد. 23_من قرآن را بە این نیت می خوانم که نگاه کردن به قرآن عبادت می باشد. 25_من قرآن را به این نیت می خوانم که سکینه و آرامش بر من نازل شود و رحمت اللّه تعالی مرا در برگیرد و اللّه تعالی مرا در بین کسانی که درنزدش هستند یاد کند. 25_من قرآن را به قصد حاصل کردن خیر و فضلی که نزد الله تعالی هست ،می خوانم . 26_ من قرآن را می خوانم تا اینکه بوی من را خوش بگرداند. 27_من قرآن را به این نیت می خوانم که در دنیا گمراه نشوم و در آخرت جزء بدبختان نباشم . 28_من قرآن را می خوانم برای اینکه الله تعالی به سبب آن غم و اندوه را زدوده و برطرف بگرداند و به سبب آن هم و غم را دور بگرداند. 29_من قرآن رابه این دلیل می خوانم که قرآن انیسم درقبر باشد و برپل صراط برایم نوری باشد و در دنیا هدایت کننده ام باشد و سوق دهنده ام به سوی بهشت باشد. 30_من قرآن رامی خوانم تا اینکه اللّه تعالی مرا تربیت و پرورش کند و به من اخلاقی که رسول اللّه صلی الله علیه وسلم به آن مزین شده بودند بیاموزد. 31_من قرآن را میخوانم تا اینکه نفسم را به حق مشغول بگردانم تا اینکه نفسم مرابه باطل مشغول نگرداند. 32_من قرآن را به خاطر مجاهده و مبارزه کردن با نفس و شیطان و هوی و هوس می خوانم. 33_من قرآن را به این دلیل می خوانم که اللّه تعالی ،در روز قیامت بین من و کافرین پرده و حجابی قرار بدهد. 🌴🌴🌴🌴🌴 با ما همراه باشید کانال قرآنی را به معرفت جویان قرآنی معرفی کنید https://eitaa.com/rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 🔷 نکته تکمیلی تفسیر آیه 12 سوره حجرات 🔹 موارد جواز غیبت: در مواردى، غیبت کردن جایز است که به بعضى از آنها اشاره مى کنیم: 1. در مقام مشورت در کارهاى مهم؛ یعنى اگر شخصى دربارهى دیگرى در مورد ازدواج و گزینش و مسئولیت دادن و... مشورت خواست، ما مى توانیم عیبهاى آن فرد را به مشورت کننده بگوییم. 2. براى ردّ سخن و عقیدهى باطلِ اشخاصى که داراى چنین اعتقاداتى هستند، نقل سخن و عیب سخن آنها جایز است، تا مبادا مردم دنباله رو آنها شوند. 3. براى گواهى دادن نزد قاضى، باید حقیقت را گفت گرچه غیبت باشد. 4. براى اظهار مظلومیّت، بیان کردن ظلم ظالم مانعى ندارد. 5. کسى که بدون حیا و آشکارا گناه مى کند، غیبت او مانعى ندارد ندارد. 6. براى ردّ ادعاهاى پوچ، غیبت مانعى ندارد. کسى که مى گوید: من مجتهدم، دکترم، سیّدم، و ما مى دانیم که او اهل این صفات نیست، جایز است به مردم آگاهى دهیم تا فریب نخورند. 🌴🌴🌴🌴🌴 با ما همراه باشید را به معرفت جویان قرآنی معرفی کنید https://eitaa.com/rahighemakhtoom @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 🔷 نکته تکمیلی آیه 12 سوره حجرات 🔹 شنیدن غیبت: ✳ وظیفه شنونده، گوش ندادن به غیبت ودفاع از مؤمن است. در حدیث مى خوانیم: «السّاکتُ شَریکُ القائل» کسى که غیبت را بشنود و سکوت کند، شریکِ جرم گوینده است. ✳ پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: هر کس غیبتى را بشنود و آن را ردّ کند، خداوند هزار باب شرّ را در دنیا و آخرت بر او مى بندد، ولى اگر ساکت بود و گوش داد، گناه گوینده نیز براى او ثبت مى شود. و اگر بتواند غیبت شونده را یارى کند، ولى یارى نکند، در دو دنیا خوار و ذلیل مى شود. ✳ در روایتى، غیبت کردن؛ کفر و شنیدن و راضى بودن به آن، شرک دانسته شده است. ❇❇ در آیه ى 36 سوره اسراء مى خوانیم: «انّ السّمع و البصر والفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسئولا» هر یک از گوش و چشم و دل انسان، در قیامت مورد بازخواست قرار مى گیرند. بنابراین ما حق شنیدن هرحرفى را نداریم. 🌴🌴🌴🌴🌴 با ما همراه باشید را به معرفت جویان قرآنی معرفی کنید https://eitaa.com/rahighemakhtoom @rahighemakhtoom
🔷درنگ و تامل 👇👇👇 اديان_آسماني مرحوم كاشفالغطاءِ اين نكته را يادآور شده‌اند كه بقاي يهوديت و مسيحيت به بركت قرآن كريم است،زيرا با پيشرفت علومِ تجريدي عقلي و حسّي تجربي، تورات و انجيلِ محرّفْ قابل ماندن نبود و كسي به يهوديت و مسيحيت شرك‌آلود گردن نمي‌نهاد، زيرا در كتابهاي محرّفِ اين نحله‌ها اموري به انبيا و اولياي الهي(عليهم السلام) نسبت داده شده كه عقل برهاني، آنها را نمي‌پذيرد. اگر قرآن نبود و كتاب آسماني منحصر در توراتِ تحريف شده و انجيلِ تحليل رفته بود كسي پيامبران و اولياي الهي را به عصمت نمي‌ستود و حضرت مريم و عيسي و موسي(عليهم السلام) و ديگر برگزيدگان خداوند را به طهارت نمي‌شناخت و رفته رفته آن ذوات مقدس به صورت راهبران عادي تلقي مي‌شدند. قرآن كريم تورات و انجيل را اِحيا كرد و دينهاي اصيل و غيرمحرّف را به مردم شناساند؛ انبيا را به عصمت ستود و حضرت مريم را به طهارت و اصطفاي الهي موصوف دانست، بنابراين، اگر قرآن كريم نبود از دين آسماني بر روي زمين خبري نبود. 🍀🍀🍀🍀🍀 . https://eitaa.com/rahighemakhtoom
🔹 درنگ و تامل! 👇👇👇 آدم مطلب علمي را يک بار مي‌گويد اگر خيلي لازم بود بار دوم هم تکرار مي‌کند؛ اما موعظه اين طور نيست. موعظه هر شب، هر روز، هر لحظه! شما اين نهج البلاغه را ملاحظه کنيد هر شب وجود مبارک حضرت امير بعد از نماز عشا مي‌گفت آقايان بارها را ببنديد! چون بين نماز مغرب و عشا فاصله‌اي بود. نماز عشا آخرين نمازي بود که در مسجد مي‌خواندند. همين که نماز عشا تمام شد، فرمود آقايان بارها را ببنديد: «تَجَهَّزُوا رَحِمَكُمُ اللَّه»؛اين جهازها را ببنديد. نه يک شب و دو شب و صد شب! هر شب بعد از نماز عشا به اين نمازگزارها مي‌فرمود آقايان بارها را ببنديد: «تَجَهَّزُوا رَحِمَكُمُ اللَّه» اين در نهج البلاغه هست که سفارش هر شب است، براي اينکه اين نفس که هر لحظه ما را فريب مي‌دهد، علل و عوامل بيرون که هر لحظه ما را فريب مي‌دهد، يک موعظه هر لحظه هم مي‌خواهد. موعظه را نمي‌شود گفت چرا تکرار کردي؟ فرض کنيد پشه زياد است مگس زياد است، چرا بادبزن دستش است و مرتّب باد مي‌زند يا چرا اين پنکه روي او مرتّب مي‌گردد؟ براي اينکه آن عامل مزاحم هم مرتّب هست. نمي‌گفت آقا چرا اين پنکه مدام مي‌گردد مدام مي‌گردد؟! براي اينکه آن هواي مزاحم، آن پشه هم هست. به اين آقا نمي‌گويند چرا مرتّب باد مي‌زني؟ اين بادبزن دستش است براي اينکه مگس دائمي است، آن حشره دائمي است. آن مزاحم دائمي است، موعظه هم بايد دائمي باشد. موعظه کاري به تعليم ندارد. مواظب باش! مواظب باش! مواظب باش! همين است. 🌴🌴🌴🌴🌴 ✳ علامه جوادی آملی-درس تفسیر سوره ملک✳ . https://eitaa.com/rahighemakhtoom
🗯علامه جوادی آملی حفظه الله ♻️عامل تحكيم وحدت 🔰قرآن حكيم جريان زدايي را با تعليم كتاب و حكمت و روبي را با تزكيه و تهذيب نفوس تبيين كرد؛ آن گاه همگان را به اعتصام به حبل متين الهي ترغيب و از تفرقه ترهيب كرد. 🔰 پيدايش چنين بركت، رهين وحدت علمي و عملي است. اگر در جامعه اي عدّه اي عالم و گروهي جاهل، بعضي صالح و برخي طالح باشند، اعتصام ياد شده رو به كاهش و تفرق مزبور رو به افزايش رفته و سبب فرسايش چنين جامعه اي پديد مي آيد. جريان دعوت به خير و و امر به معروف و نهي از منكر به عنوان عزم ملّي، پايه وحدت را تحكيم و مايه اعتصام را تسديد و عامل تفرقه را تضعيف مي كنند.  📚تفسیر تسنیم جلد 15 صفحه 267 @rahighemakhtoom
☀☀☀☀☀ 🔹 جري و انطباق درقرآن مجید-1 نظر باینکه قرآن مجیـدکتابی است همگانی و همیشـگی در غایب ماننـدحاضـرجاري است و به آینـده وگذشـته مانندحال منطبق میشود، مثلاآیاتی که درشـرائط خاصه اي براي مؤمنین زمان نزول تکالیفی بار می کننـدمؤمنینی که پس از عصـر نزول داراي همان شرائط هسـتندبیکم وکاست همان تکالیف را دارند و آیاتی که صاحبان صـفاتی راستایش یاسرزنش می کنندیا مژده می دهندیا میترسانندکسانی راکه با آ ن صفات متصفنددر هر زمان و در هر مکان باشندشامل هستند. @rahighemakhtoom
☀☀☀☀☀ 🔹 جري و انطباق درقرآن مجید-1 بنابر این هرگز مورد نزول آیه اي مخصص آن آیه نخواهدبود. یعنی آیه اي که درباره شخصی یا اشخاص معینی نازل شده در مورد نزول خود منجمدنشده بهر موردي که درصـفات وخصوصـیات با مورد نزول آیه شـریک است سرایت خواهد نمود و این خاصه همان است که در عرف روایات بنام «جري» نامیده میشود. امام پنجم در روایتی می فرمایـد: و اگر اینطور باشـدکه وقتی آیه اي در قومی نازل شـدپس از آن هم ان قوم مردنـدآن آیه نیز بمیرد از قرآن چیزي بـاقی نمی مانـدو لیکـن همـه قرآن تـا آسـمانها و زمیـن هسـت جـاري اسـت و براي هر قـوم آیه ای ست که آنرا میخوانندو از آن بهره نیک یا بددارند. و در بعضی از روایات بطن قرآن یعنی انطباق قرآن را به مواردي که بواسطه تحلیل بوجود آمده از قبیل جري می شمارد. @rahighemakhtoom
13 🔅🔅🔅 🔹 آیه 13 سوره حجرات: یَآ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَآئِلَ لِتَعَارَفُواْ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ اى مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا گرامى ترین شما نزد خدا، با تقوا ترین شماست، همانا خدا داناى خبیر است. @rahighemakhtoom
13 🔹 بررسی واژه ها: 📚 اُنثی:از ریشه اَنَثَ (تکرار 30 بار) انثى به معنى ماده است مقابل نر، خواه انسان باشد یا غیر آن. منظور از ذکر و انثی در آیه آدم و حواست. 📚 شعوبا: از شعب نسل یا نژادی از مردم ،ایل و طایفه بزرگ جمع شُعَب،تیره و ملت ها،جمیع عظیمی از مردم که دارای اصل واحدی بوده وقبیله ها از آن منشعب و جدا گردد. 📚 لتعارفوا:از باب تفاعل (تَعارَفَ)تا تفاوت ها و زمینه ها و استعدادهای گوناگون یکدیگر را بشناسید 📚 اتقاکم: از ریشه وقی(تکرار مشتقات 258 بار) وقایه و وقاء حفظ شىء است از آنچه اذیت و ضرر مى رساند. با ما همراه باشید را به معرفت جویان قرآنی معرفی کنید @rahighemakhtoom
13 🔷 نکات مهم آیه 13 سوره حجرات: ✳ *بعضى مفسّران این آیه را مرتبط با آیات قبل دانسته و گفتهاند: چون مسخره و غیبت کردن، برخاسته از روحیّهى خودبرتربینى و تحقیر دیگران است، این آیه مىفرماید: ملاک برترى و کرامت، تقواست، نه جنس و نژاد. ✳ *قرآن، تمام تبعیضهاى نژادى، حزبى، قومى، قبیلهاى، اقلیمى، اقتصادى، فکرى، فرهنگى، اجتماعى و نظامى را مردود مىشمارد و ملاک فضیلت را تقوا مىداند. «ان اکرمکم عنداللّه أتقاکم» ✳ *در کتاب آغاز و انجام جهان ص 138-140 گفته: در سوره توحید اوصافى براى خداوند متعال ذکر شده است که همه آنها منحصر در ذات مقدّس اوست خدا احد است، صمد است... و زائیده نشده و همتائى براى او نیست با این سوابق و لواحق بدست مى آوریم: تنها خداوند است که نزائیده است و جز او هر چه و هر که است همه زاینده اند و زائیده اند پس لابد همه ماده هستند، ماده اى نکره و ناشناس، زن نیستند ولى زائیده اند. (نقل به اختصار). مراد صاحب کتاب این است که کلمه اناث در معنى حقیقى خود است و احتیاج به تأویل نیست و موجودات عالم جز خدا همه انثى هستند و مىزایند و انثى لازم نیست فقط زن باشد ، تمام موجودات تو در تو هستند و به تدریج از هم زائیده و باز مىشوند. این سخن در نظر نگارنده بسیار عمیق و از همه صحیح تر و درست تر است و اللّه العال م. 🌴🌴🌴🌴🌴 با ما همراه باشید را به معرفت جویان قرآنی معرفی کنید @rahighemakhtoom
🔷 برداشت کلی: 👇👇👇 *دراین آیه به سه اصل مهم اشاره شده است: اصل مساوات در آفرینش زن و مرد، اصل تفاوت در ویژگىهاى بشرى و اصل اینکه تقوا ملاک برترى است. البتّه در آیات دیگر قرآن، ملاکهایى از قبیل علم، سابقه، امانت، توانایى و هجرت نیز به چشم مىخورد. با ما همراه باشید را به معرفت جویان قرآنی معرفی کنید ❇❇❇ پیام های آیه 13 سوره حجرات در پست های بعدی با ما همراه باشید .... @rahighemakhtoom
امام صادق (علیه السلام)افرمود؛مسیح (علیه السلام) می گفت: ان التارک شفاء المجروح من جرحه شریک لجارحه لا محالة... آن که درمان کردن زخم زخمدیده ای را واگذارد، ناگزیر، شریک کسی است که زخم را بر بدن وی نشانده است. الكافي، ج8، ص345.
📚 تفسیرالفاظ قرآن از زمان رسول خداآغاز گردید 🔹🔹 تفسير و بيان الفاظ و عبارات قرآن مجيد از عصر نزول شروع شده و شخص پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله به تعليم قرآن و بيان معانى و مقاصد آيات كريمه آن مى‌پرداخته است؛ چنان كه خداى متعال مى‌فرمايد: وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ» «نحل،آیه44» و نازل كرديم بر تو كتاب را تا براى مردم آنچه را برايشان فرو فرستاده شده بيان نمايى. 🔹 و مى‌فرمايد: هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» «جمعه،آیه4» اوست- خدا است- كه درامى‌ها پيغمبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را برايشان مى‌خواند و ايشان را تزكيه مى‌كند و كتاب و حكمت را به ايشان ياد مى‌دهد و تعليم مى‌كند. 🔹 و در زمان آن حضرت به امر وى جمعى به قرائت و ضبط وحفظ قرآن اشتغال‌ داشتند كه قرّاء ناميده مى‌شدند. و پس از رحلت صحابه آن حضرت و پس از ايشان ساير مسلمانان به تفسير قرآن اشتغال داشتند و دارند. ✳✳✳ پیدایش و سیر تفسیر الفاظ قرآن ☀☀☀☀☀ https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📚 تفسیر قرآن پس از ارتحال پیامبر صلی الله علیه و آله 🔹 (علم تفسیر و طبقات مفسرین) 🔹 پس از رحلت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله جمعى از صحابه مانند ابى‌بن كعب و عبداللَّه بن مسعود و جابر بن عبداللَّه و ابوسعيد خدرى و عبداللَّه بن زبير و عبداللَّه بن عمر و انس و ابوهريره و ابوموسى و از همه معروف‌تر عبداللَّه بن عباس به تفسير اشتغال داشتند. 🔷 روش تفسیری مفسرین اولیه: و روش‌شان در تفسير اين بود كه گاهى آنچه از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله در معانى آيات قرآنى شنيده بودند در شكل روايت مسند نقل مى‌كردند «الاتقان،بخش آخر» اين احاديث از اول تا آخر قرآن جمعاً دويست و چهل و چند حديثند كه سند بسيارى از آنها ضعيف و متن برخى از آنها منكر است و گاهى تفسير آيات را در صورت اظهار نظر بى‌اين كه به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله اسناد دهند القا مى‌كردند. 🔹🔹 متأخرين اهل تفسير از اهل‌سنت اين قسم را نيز جزء روايات نبوى در تفسير مى‌شمارند، زيرا صحابه علم قرآن را از مقام رسالت آموخته‌اند و مستبعد است كه خودشان از خود چيزى گفته باشند. 🔹🔹🔹🔹🔹 ✏ ولى دليلى قاطع بر اين سخن نيست، علاوه به اين كه مقدار زيادى از اين قسم رواياتى است كه در اسباب نزول آيات و قصص تاريخى آنها وارد شده و هم چنين در ميان اين روايات صحابى بسيارى از سخنان علماى يهود كه مسلمان شده بودند مانند كعب‌الاحبار و غيره بدون اسناد يافت مى‌شود. ✏ و هم چنين ابن‌عباس بيشتر اوقات در معناى آيات به شعر تمثل مى‌كرد چنان كه در روايتى كه از ابن‌عباس در سؤالات نافع بن ازرق نقل شده در جواب دويست واندى سؤال به اشعار عرب متمثل مى‌شود، و سيوطى در كتاب‌ الاتقان‌، 190 سؤال از آن جمله را روايت مى‌كند و با اين‌حال رواياتى را كه از مفسرين صحابه رسيده نمى‌توان روايات نبوى شمرد و اعمال نظرى را از صحابه نفى كرد. و مفسرين صحابه را اهل طبقه اول گرفته‌اند. ✳✳✳ پیدایش و سیر تفسیر الفاظ قرآن ☀☀☀☀☀ https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📝 ترجمه مگر کسانی که پس از آن، توبه کنند و اصلاح نمایند؛ (و در مقام جبران گناهان گذشته برآیند، که توبه آنها پذیرفته خواهد شد؛) زیرا خداوند، آمرزنده و بخشنده است. (آل عمران/ 89) . . Except for those who repent after that and correct themselves. For indeed, Allah is Forgiving and Merciful , . . 📝 خلاصه تفسیر در این آیه راه بازگشت را به روی این افراد می‌گشاید و به آنان اجازه توبه می‌دهد چرا که هدف قرآن در همه جا و است، . می‌فرماید: «مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و اصلاح نمایند و در مقام برآیند (که توبه آنان پذیرفته می‌شود) زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است» . از این تعبیر استفاده می‌شود که گناه در ایمان انسان ایجاد می‌کند که بعد از توبه باید کند تا این نقص بر طرف گردد. . .
🔹 تفسیر نگاشت سوره حجرات آیه 14 قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ ۖ وَإِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ 🔹 ترجمه نگاشت: عربهای بادیه‌نشین گفتند: «ایمان آورده‌ایم» بگو: «شما ایمان نیاورده‌اید، ولی بگویید اسلام آورده‌ایم، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید، چیزی از پاداش کارهای شما را فروگذار نمی‌کند، خداوند، آمرزنده مهربان است.» 🌴🌴🌴🌴🌴 با ما همراه باشید را به معرفت جویان قرآنی معرفی کنید @rahighemakhtoom
🔹 واژه نگاشت: 📚 الاعراب: «اعراب» ازکلماتى است که معناى جمعى دارد و مفردى براى آن از نظر لغت عرب نیست; وچنان که ارباب لغت مانند:مؤلف«قاموس»، «صحاح»، «تاج العروس» و دیگران گفته اند; این کلمه تنها به عرب هاى بادیه نشین اطلاق مى شود; و هنگامى که معناى مفرد آن را اراده کنند، همین کلمه را با «یاء نسبت»، به صورت «اعرابى» به کار مى برند. بنابراین، بر خلاف آنچه بسیارى تصور مى کنند «اعراب» جمع «عرب» نیست; بلکه به معناى عرب هاى بادیه نشین است. ولى، در اخبار و روایات اسلامى مفهوم وسیع ترى پیدا کرده و به تعبیر دیگر مفهوم اسلامى آن با منطقه جغرافیایى بستگى ندارد; بلکه با طرز تفکر و منطقه فکرى مربوط است. آنها که دور از آداب و سنن و تعلیم و تربیت اسلامى هستند ـ هر چند شهرنشین باشند ـ اعرابى اند و بادیه نشینان آگاه و آشنا به آداب و سنن اسلامى، اعرابى نیستند و مدنى به شمار مى روند. 📚 آمنا: از مادّه «أمِن» به صورت صیغه «جمع»(۸۷۹ بارمشتقات آن به کار رفته است) 📚 یلتکم: از«لاتَهُ یَلیتُهُ لَیْتاً» یعنى او را منصرف کرد و حقش را ناقص نمود معنى آیه: اگر به خداو رسول اطاعت کنید خدا از ثواب اعمال شما چیزى نکاسته و کم نمى کند. 🌴🌴🌴🌴🌴 با ما همراه باشید را به معرفت جویان قرآنی معرفی کنید @rahighemakhtoom
🔷 پیام ها و نکته ها: ✳ برخی از بادیه نشینان صدر اسلام با وجود عدم باور قلبی به حقیقت دین مدعی ایمان و باور به آن بودند. ✳ برخی از مدعیان به امید برخورداری از امتیاز مومنان در جامعه اسلامی اظهار ایمان می کنند. ✳ شناخت سطحی و صوری برخی از بادیه نشینان از ایمان و دین داری ✳ بادیه نشینی از عوامل کندی نفوذ فرهنگ و معارف عمیق در میان اعراب ✳ پیامبر صلی الله علیه و آله مامور به اعلام رد ایمان بادیه نشینان در عین پذیرش اسلام آنان(قل لا تومنوا) ✳ وجود تفاوت واقعی میان اسلام و ایمان ✳ حقیقت ایمان دارای مرتبه ای برتر از اسلام ✳ ایمان به معنای راهیابی دین در قلب و باور آدمی و اسلام به معنای صرف تسلیم ظاهری و ترک مخاصمه و دشمنی ظاهری با دین است. ✳ لزوم بازگذاشتن راه اصلاح و تعالی در عین نقد اندیشه ها و ادعاها ✳ رد ادعای ایمان اعراب از سوی خداوند،نمودی از علم او به ژرفای قلب آدمیان ✳ تضمین قطعی پاداش اعمال در صورت تسلیم و اطاعت از دستورات خدا و رسول (لا یلتکم من اعمالکم شیئاً) ✳ ضایع نشدن کمترین تلاش مومنان در پرتو اطاعت از خدا و رسول ✳ اطاعت کامل از خدا و رسول،نمود رهیافت ایمان به قلب ✳ تجلی ایمان در اعمال و رفتار انسان( در حالی که بحث از ایمان است می فرماید از اعمال شما نمی کاهد) ✳ قلب انسان جایگاه ایمان ✳ اطاعت از خدا ورسول امری متلازم و تفکیک ناپذیر ✳ خداوند بسیار آمرزنده-غفور- و مهربان-رحیم- ✳ اطاعت از خدا و رسول زمینه بخشش لغزش ها ✳ پاداش کامل اعمال مومنان جلوه رحمت ویژه و خاص خداوند به اهل ایمان ✳ آمرزش و چشم پوشی از لغزش ها جلوه رحمت ویژه الهی به مومنان. 🌴🌴🌴🌴🌴 با ما همراه باشید را به معرفت جویان قرآنی معرفی کنید @rahighemakhtoom
📚تفسیر قرآن پس از ارتحال پیامبر صلی الله علیه و آله: 🔹 (علم تفسیر و طبقات مفسرین) 🔷طبقه دوم جماعت تابعين هستند كه شاگردان مفسرين صحابه مى‌باشند مانند مجاهد و سعيدبن جبير و عكرمه و ضحاك و از اين طبقه است حسن بصرى و عطاءبن‌ابى رباح و عطاءبن ابى‌مسلم و ابوالعاليه و محمدبن كعب قرظى و قتاده و عطيه و زيدبن‌اسلم و طاوس يمانى. 🔷طبقه سوم شاگردان طبقه دوم مى‌باشند مانند ربيع‌ابن انس‌ و عبدالرحمن‌بن‌ زيدبن اسلم و ابوصالح كلبى و نظراء ايشان؛ و طريق تابعين در تفسير اين بود كه تفسير آيات را گاهى در شكل روايت از پيغمبراكرم صلى الله عليه و آله يا صحابه نقل مى‌كردند و گاهى معناى آيه را بى‌اين كه به كسى اسناد دهند، در صورت اظهار نظر ايراد مى‌كردند، و متأخرين مفسرين با اين اقوال نيز معامله روايات نبوى نموده آنها را روايات موقوفه‌ «1» مى‌شمارند و قدماى مفسرين به اين دو طبقه اطلاق مى‌شود. 🔷طبقه چهارم طبقه اولين مؤلفين تفسير است‌ «2»، مانند سفيان‌بن‌عيينه و وكيع‌بن‌جراح و شعبةبن حجاج و عبدبن‌حميد و غير ايشان و از اين طبقه است ابن‌جرير «3» طبرى صاحب تفسير معروف. ✳️روش تفسیری این گروه از مفسرین (روش و )طريقه اين طبقه نيز اين گونه بود كه اقوال صحابه و تابعين را در صورت روايت‌هاى معنعن در تأليفات تفسيرى خود وارد مى‌كردند و از نظر استقلالى خوددارى مى‌نمودند، جز اين كه ابن‌جرير طبرى در تفسير خود گاهى در ترجيح ميان اقوال اظهارنظر مى‌كند و طبقات متأخرين از اين طايفه شروع مى‌شود. 🔷طبقه پنجم كسانى هستند كه روايات را با حذف اسناد در تأليفات خود درج كردند و به مجرد نقل اقوال قناعت نمودند. 🔸🔸بعضى‌ طبقاتى كه ذكر شد طبقات مفسرين اهل سنت و جماعت بود و منشأ آن روش خاصى است كه از روز نخست در تفسير گرفته شده و آن معامله روايت نبوى است با اقوال صحابه و تابعين كه اعمال نظر در برابر آن از قبيل اجتهاد در مقابل نص شمرده مى‌شد، تا اختلال وضع اين روايات و آفتابى شدن تضاد و تناقض و دس و وضع در ميان آنها اجازه اعمال نظر به طبقه ششم مفسرين داد. ✳️✳️✳️ پیدایش و سیر تفسیر الفاظ قرآن ☀️☀️☀️☀️☀️ https://eitaa.com/rahighemakhtoom
🖋پیدایش و سیر تفسیر الفاظ قرآن 📚تفسیر قرآن پس از ارتحال پیامبر صلی الله علیه و آله: 🔹 (علم تفسیر و طبقات مفسرین) 🔷روش مفسرين شيعه و طبقات‌شان‌🔷 ولى روشى كه شيعه در تفسير قرآن اتخاذ نموده است غير اين روش مى‌باشد و در نتيجه اختلاف روش طبقه‌بندى مفسرين نيز سيماى ديگرى به خود مى‌گيرد. شيعه به‌نص قرآن مجيد قول پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله را در تفسير آيات قرآنى حجت‌ مى‌داند و براى اقوال صحابه و تابعين مانند ساير مسلمين هيچ‌گونه حجيتى قائل نيست مگر از راه روايت از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله جز اين كه به نص خبر متواتر ثقلين قول عترت و اهل‌بيت را تالى قول پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و مانند آن حجت مى‌دانند و ازين روى در نقل و اخذ روايات تفسيرى تنها به رواياتى كه از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه اهل‌بيت عليهم السلام نقل شده اكتفا كرده‌اند و طبقات خود را به ترتيب زيرين به وجود آورده‌اند. ✳️✳️✳️ ☀️☀️☀️☀️☀️ https://eitaa.com/rahighemakhtoom
🔹طبقات مفسرین شیعه و روش تفسیری آنان🔹 🔷{طبقه اول‌} كسانى‌كه روايات تفسير را از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه اهل‌بيت عليهم السلام فرا گرفته‌اند و در اصول خود به طور غيرمرتب ثبت كرده به روايت آنها پرداخته‌اند مانند زراره و محمدبن مسلم و معروف و جرير و امثال ايشان. 🔷{طبقه دوم‌} اهل تأليفات اولى تفسير مانند فرات‌ ابن‌ابراهيم و ابوحمزه ثمالى و عياشى‌ و على‌بن‌ابراهيم قمى و نعمانى صاحب تفسير. شيوه اين طبقه مانند طبقه چهارم از مفسرين اهل سنت اين بود كه روايات مأثوره را كه از طبقه اول اخذ كرده بودند با اسناد در تأليفات خودشان درج مى‌كردند و از هرگونه اعمال‌نظر خوددارى مى‌نمودند. و نظر به اين كه زمان دسترسى به ائمه اهل‌بيت عليهم السلام طولانى بود و تقريباً سيصد سال ادامه داشت طبعاً اين دو طبقه ترتب زمانى نداشته متداخل بودند و هم چنين‌ كسانى‌كه روايات را با حذف اسناد درج كنند بسيار كم بودند و درين باب به عنوان نمونه‌{تفسير} عياشى موجود را بايد نام برد كه يكى از شاگردان عياشى از تأليف عياشى اسناد روايات را اختصاراً حذف نموده و نسخه او به جاى نسخه عياشى داير گشته است. 🔷{طبقه سوم‌} طبقه ارباب علوم متفرقه است مانند سيدرضى‌ در تفسير ادبى خود و شيخ طوسى‌ در تفسير كلامى خود كه‌{تفسير تبيان‌} است و صدرالمتألهين‌ شيرازى در تفاسير فلسفى خود و ميبدى گنابادى در تفسير عرفانى خود و شيخ عبدعلى حويزى‌ و سيدهاشم بحرانى و فيض كاشانى در{تفسير نورالثقلين‌} و{برهان‌} و{صافى‌} و كسانى ميان عده از علوم در تفاسيرشان جمع كرده‌اند مانند شيخ طوسى‌ در تفسير{مجمع‌البيان‌} كه از راه‌هاى مختلف لغت و نحو و قرائت و كلام و حديث بحث مى‌كند. ✳️✳️✳️ ☀️☀️☀️☀️☀️ https://eitaa.com/rahighemakhtoom