برشی از #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(8)
#تفسیر_قرآن
#آیت_الله_جوادی_آملی
#سوره_حمد
🔅🔅🔅
📌 بسم الله الرحمن الرحیم از غُرَر آيات
▪ در برخي روايات از (بسم الله...) به عنوان برترين آيهي قرآن ياد شده است: «وأىّ آية أعظم فى كتاب الله؟ فقال: (بسم الله الرّحمن الرحيم)»[ بحار، ج89، ص238؛ تفسير عياشي، ج1، ص21.]. همچنين محمدبن مسلم از امام صادق (عليه السلام) نقل مي كند كه (بسم الله ...) بهترين آيهي سورهي حمد است: سألت أبا عبدالله (عليه السلام) عن السبع المثانى... هى الفاتحة؟ قال: «نعم». قلت: (بسم الله الرّحمن الرحيم) من السبع المثانى؟قال: «نعم هى أفضلهنّ»[ نور الثقلين، ج1، ص8.]
▪ اگرچه (بسم الله...) از غرر آيات محسوب مي شود، ليكن چون اختصاصي به سورهي حمد ندارد، نمي توان آن را تنها در اين سوره از غرر محسوب داشت. چنين به نظر مي رسد كه از جهت حكمت نظري، مضمون خبري آيهي مباركهي (الحمد لله رب العالمين) و از جهت حكمت عملي، مضمون خبري آيهي كريمه (إياك نعبد وإياك نستعين) از غرر آيات سوره حمد محسوب مي شود.
📌 خطوط كلّي معارف سوره
همان گونه كه در آغاز پيشگفتار بيان شد، سورهي مباركهي حمد مشتمل بر عصارهي معارف قرآن كريم است و از اين رو «أمّ الكتاب» و «ايمّ القرآن» نام گرفته است. معارف اين سوره از ديدگاههاي مختلف تقسيمهايي چند مي پذيرد كه به برخي از آنها اشاره مي شود:
✅ 1 ـ معارف قرآن كريم داراي سه بخش اصيل و محوري است؛ بخشي مربوط به مبدأ و توحيد ذاتي، صفاتي، افعالي و عبادي اوست؛ بخش ديگر مربوط به معاد، و سومين بخش كه تأمين كنندهي نياز بشر بين مبدأ و معاد است، ناظر به هدايت و ضلالت، يعني مبيّنِ وحي، رسالت و دين است. سورهي حمد نيز، چنانكه گذشت، مشتمل بر عصارهي بخشهاي ياد شده است.
✅ 2 ـ محورهاي اصلي معارف سورهي حمد در برخي روايات «تحميد»، «اخلاص» و «دعا» معرّفي شده است كه به ترتيب اشاره به سه بخشِ اين سوره
دارد:«السورة التّى أوّلها تحميد وأوسطها إخلاص وآخرها دعاء:سورة الحمد»[ تفسير عياشي، ج1، ص19.]
✅ 3 ـ مرحوم شيخ بهائي (رحمه الله) «مراتب چهارگانهي حمد» را بدين شرح از اين سوره استفاده كرده است:
▫ الف: حمد محبّانه و عاشقانه كه حمد ذات و ناظر به شايستگي ذات حق براي تحميد است. براي چنين حمدي تعبير (الحمد لله) كافي است.
▫ ب: حمد شاكرانه؛ در اين مرتبه، حامدْ خداي سبحان را در برابر ربوبيّت مطلق و احسانش حمد و شكر مي كند و تعبير (ربّ العالمين) ناظر به آن است.
▫ ج: حمد تاجرانه كه تحميدي از سر رجاء، طمع و شوق ثواب است و (الرّحمن الرّحيم) بدان اشارت دارد.
د: حمد بردگانه كه حمد خدا بر اثر خوف از عذاب اوست و با آيهي كريمهي (مالك يوم الدين) ادا مي شود.[ مفتاح الفلاح، ص762، با تصرّف.]
▪ اين لطيفه مستفاد از برخي احاديث است كه مراتب حمد را بازگو مي كند؛ مانند: «العبادة ثلاثة: قوم عبدوا الله عزّ وجلّ خوفاً، فتلك عبادة العبيد وقوم عبدوا الله تبارك وتعالي طلباً للثواب، فتلك عبادة الاُجراء وقوم عبدوا الله حبّاً له، فتلك عبادة الأحرار وهى أفضل العبادة»[ بحار، ج67، ص236.]، «إنّ قوماً عبدوا الله رغبةً، فتلك عبادة التجّار وإنّ قوماً عبدوا الله رهبةً، فتلك عبادة العبيد وإن قوماً عبدوا الله شكراً، فتلك عبادة الأحرار».[نهج البلاغه، حكمت 237.]
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید
🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید.
لینک زیر را دنبال فرمائید.
👇👇👇
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#چشمه_حکمت
#تفسیر_سوره_فجر
🔅🔅🔅
✳️ نگاشت 11 : نگاهی کلی به تفسیر آیات 6تا14
أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ «6» إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ «7» الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ «8» وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ «9» 🔹 وَ فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتادِ 🔹 «10» الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلادِ «11» فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسادَ «12» فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ «13» إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ «14»
🔹 «فِرْعَوْنَ»: مراد فرعون زمان موسی (ع) بالاخصّ، و فرعونها و فرعونیان بالعموم است.
🔹 «ذِیالأوْتَادِ»: دارای میخها مراد ابنیه و عمارات عظیمی همچون کوه است که نمای آنها به شکل میخهای وارونه جلوهگر بود. اهرام ثلاثه مصر نمونهای از آنها است .
✅۱ - خداوند، فرعون را به سختى کیفر داد. (ألم تر کیف فعل ربّک ... و فرعون)
✅ ۲ - آگاهى دقیق پیامبر(ص)، به فرجام هلاکت بار فرعون (ألم تر کیف ... و فرعون)
✅ ۳ - فرجام فرعون، درس عبرت براى همگان (و فرعون ذى الأوتاد)
✅ ۴ - خداوند، تهدیدکننده کافران عصر بعثت، به گرفتار ساختن آنان در عقوبتى نظیر فرجام قوم فرعون (ألم تر ... و فرعون ذى الأوتاد)
✅ ۵ - فرعون، داراى قدرت و ثبات در عرصه هاى سیاست و حکومت (و فرعون ذى الأوتاد) «أوتاد» (جمع «وتد») به معناى میخ ها است.
🔹 توصیف فرعون به این عبارت (داراى میخ هاى فراوان)، کنایه از استحکام قدرت او است; همان گونه که میخ هاى اطراف خیمه مایه استحکام آن است. این تعبیر ممکن است کنایه از فراوانى سپاه او باشد که براى نصب خیمه هایشان، زمین وسیعى میخ کارى مى شد.
✅ ۶ - میخکوب کردن به زمین هنگام مجازات، شیوه فرعون در سرکوب مخالفان (و فرعون ذى الأوتاد) ممکن است فرعون از آن جهت به «ذى الأوتاد» توصیف شده باشد که مخالفان خود را، به چهار میخ مى کشید و شکنجه مى داد.
✅ ۷ - وجود اهرام مصر در عصر فرعون * (و فرعون ذى الأوتاد) گفته شده است: «اوتاد فرعون»، همان اهرام ثلاثه مصر است.
✅ ۸ - قدرت شگفت فرعون، بى اثر در برابر عذاب الهى (ألم تر ... و فرعون ذى الأوتاد)
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#چشمه_حکمت
#تفسیر_سوره_فجر
🔅🔅🔅
✳ نگاشت 12 : نگاهی کلی به تفسیر آیات 6تا14
أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ «6» إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ «7» الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ «8» وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ «9» وَ فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتادِ : «10» 🔹 الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلادِ «11» فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسادَ 🔹 «12» فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ «13» إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ «14»
۱ - فرعون و قوم عاد و ثمود، در ممالک و سرزمین ها، به طغیان گرى پرداخته، در گناه فرورفتند. (الذین طغوا فى البلد)
🔹 طغیان، از حد گذراندن گناه است و هر چیز که از مقدار خود فراتر رود، طغیان کرده است . حرف «ال» در «البلاد»، براى استغراق عرفى است و مراد تمام سرزمین هایى است که براى اقوام یاد شده، دسترسى به آن امکان پذیر بوده است و مى توان گفت: اصل آن «بلادهم» بوده و حرف «ال»، جانشین ضمیر «هم» است و مراد سرزمین هایى است که در قلمرو آنان بوده است.
۲ - گناه پیشگى و طغیان گرى، عامل گرفتارى به عذاب الهى (ألم تر کیف فعل ربّک ... الذین طغوا فى البلد)
۳ - برخوردارى از امکانات مادى و قدرت، زمینه ساز طغیان و تعرض به حقوق دیگران (الذین طغوا فى البلد)
۴ - طغیان، عامل هلاکت قوم عاد و ثمود و زمینه ساز نابودى فرعون (ألم تر کیف فعل ربّک بعاد ... و ثمود ... وفرعون ... الذین طغوا فى البلد)
🔹 «الْفَسَادَ»: مراد فساد و تباهی همه جانبه، یعنی انواع کفر و شرک و ظلم و زور و فسق و فجور است.
5 - فرعون و قوم عاد و ثمود، در ممالک و مناطق خود، به فساد و ناهنجارى ها دامن زده، و آن را گسترش مى دادند. (فأکثروا فیها الفساد)
6 - تجاوز از حریم خویش و نقض حقوق دیگران، زمینه ساز افزایش فساد در جوامع است.
🔹 (الذین طغوا ... فأکثروا فیها الفساد) حرف «فاء» در «فأکثروا...»، افزایش فساد را بر طغیان (مذکور در آیه قبل) تفریع کرده است.
7 - فراوانى قدرت و امکانات مادى، زمینه افزایش فساد در جوامع انسانى است. (إرم ذات العماد ... ذى الأوتاد ... فأکثروا فیها الفساد)
🔹 «صَبَّ»: فرو ریخت. در اینجا فرو ریختن به جای فرو آوردن استعمال شده است و اشاره به عذابهای شدید و پیاپی دارد. «سَوْطَ»: تازیانه. شلاّق.
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
@rahighemakhtoom
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📌#زیارت از راه دور
▪️ یکی از برجسته ترین وظایف ما شیعیان، زیارت «اربعین» است. ذات اقدس الهی برای اهمیت بخشیدن به بعضی از مسائل، نام مبارک خود را در کنار آن [مسائل] ذکر می کند؛ اگر سخن از احترام به پدر و مادر است، می فرماید: ﴿أَنِ اشْكُرْ لی وَ لِوالِدَیك﴾،[1] زیرا اینها مجرای فیض خالقیت هستند؛ اگر رعایت حقوق ایتام است می فرماید: ﴿وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحام﴾[2] و اگر گرامی داشت مقام و مقدم نبوّت و رسالت است، در بسیاری از آیات، نام مبارک خود را در کنار نام مبارک رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) یاد می کند که ﴿اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُول﴾؛[3] اما برای اینکه روشن شود تنها کسی که حرفِ نافذی در جهان دارد خداست و دیگران پیام او را می رسانند و اساس توحید آسیب نبیند، همیشه ضمیر را مفرد می آورد؛ با اینکه فرمود: ﴿اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُول﴾، نفرمود «اذا دعواکم»، فرمود: ﴿إِذا دَعاكُم﴾. اگر جایی دارد: ﴿مَنْ یطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُول﴾،[4] ضمیر را حتماً مفرد می آورد، تا روشن شود پیام ذات اقدس الهی، به وسیلهٴ رسول ابلاغ می شود، آنها پیامی از خودشان ندارند؛ در جریان زیارت هم این چنین است.
▪️ آن طوری که مرحوم صدوق (رضوان الله علیه) در کتاب شریف توحید از وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) نقل کرد، فرمود: «قَد قَامَتِ الصَّلاةُ» یعنی چه؟ ما «حَی عَلَی الصَّلاة»، «حَی عَلَی الفَلاَح» را می فهمیم، اما «قَد قَامَتِ الصَّلاةُ» یعنی چه؟ فرمود: «حَانَ وَقتُ الزِّیارَة»؛[5] زیارتنامه خدا نماز است. بنده اگر بخواهد به حضور پروردگار بار یابد و خدا را زیارت کند، زیارت خدا نماز است: «حَانَ وَقتُ الزِّیارَة». پس زیارت از «زیارت الله» شروع می شود که انسان با او گفتگو می کند، حرف خودش را می زند، خواسته خودش را در بین می گذارد، هر چه دارد در قنوت و غیر قنوت می تواند با خدا در میان بگذارد، این زیارت خداست.
▪️ زیارت انبیای الهی و ائمه معصومین در تِلو همین زیارت الهی معنا پیدا می کند، انسان به حضور آنها مشرّف می شود. اینکه از نظر معنا زیارت از قُرب و بُعد یکسان است ـ گرچه درجات آن فرق می کند ـ برای همین است. در جریان زمان و زمین، قُرب زمینی معیار است؛ اگر کسی توانست در زیارت «اربعین» به کربلا مشرّف شود، فوز و فیض بیشتری دارد و اگر آن توفیق نصیب او نشد، زیارتِ از دور معقول و ممکن است، زیرا آنها [در] دور و نزدیک حضور دارند. اگر زیارت پیامبر در تِلو زیارت ذات اقدس الهی است و زیارت خدای سبحان قُرب و بُعدی ندارد، زیارت این خاندان هم به برکت توحید، قُرب و بُعدی ندارد، ما از نزدیک می توانیم بگوییم: «السلام علیک»، از دور هم می توانیم بگوییم: «السلام علیک».
🖌📒پانویس:
[1] . سوره لقمان, آیه14.
[2] . سوره نساء, آیه1.
[3] . سوره انفال, آیه24.
[4] . سوره نساء, آیه69.
[5] . التوحید (للصدوق)، ص241.
🌿🌿🌿
🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید.
👇👇👇
@rahighemakhtoom
#بررسی_های_قرآنی
#واژه_ها_مفاهیم
#معارف_قرآن
#فرهنگ_قرآنی
#شُرب
#سَقی
🔅🔅🔅
✔️ آشامیدنی ها در قرآن
📌 آشامیدنیها نشانه قدرت پروردگار
▪ آیات 65 تا 69 سوره نحل/16 فروفرستادن آب از آسمان، آفرینش شیر در پستان چارپایان، وجود آشامیدنیهای نیکو در خرما و انگور و خروج عسل از شکم زنبور را از نشانههای قدرت خدا برای انسانهایی دانسته که شنوایی، تعقّل و اندیشه دارند.
▪ در دسترس بودن آب آشامیدنی و فرونرفتن آن در زمین (سوره ملک/67، 30) و ذخیره شدن آن (سوره مؤمنون/23، 18) و تلخ نبودن آب (سوره واقعه/56، 70) و پدید آمدن آب از زیر پای مریم علیهاالسلام: «...قَد جَعَل ربُّکِ تَحتَکِ سَریّاً × فکُلِی وَاشرَبِی و قَرِّی عَیناً» (سوره مریم/19، 24 و 26) و نیز وجود آب خنک و آشامیدنی برای حضرت ایوب علیه السلام: «ارکُض بِرِجلِک هذا مُغتَسَلٌ بارِدٌ و شَرابٌ» (سوره ص/38، 42) و جوشیدن دوازده چشمه برای آشامیدن قوم موسی (سوره بقره/2، 60؛ سوره اعراف، 7/160) همه از نشانههای قدرت خداوند است؛ چنانکه ابراهیم علیه السلام هم در وصف پروردگار به قومش گفت: «والّذی هُوَ یُطعِمُنِی و یَسقینِ»؛ و [پروردگار من] کسی است که به من خوراک میدهد و سیرابم میگرداند».(سوره شعراء/ 26، 79)
📌 آشامیدنیهای دنیا
✅ آشامیدنیهای مباح
🌏 آب، گوارا و زداینده تشنگی:
▪ آیات فراوانی آب را نعمتی حیات بخش و خالی از هر گونه آلودگی دانسته که از آن سیراب میشویم: «...وَ أنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً × لِنُحیِیَ بِهِ بَلدَةً میتاً وَ نُسقیَه مِمّا خَلَقْنا أنعماً وَ أَناسِیَّ کثِیراً»؛ و از آسمان آبی پاک فرود آوردیم تا با آن سرزمینی مرده را زنده گردانیم و آن را به آنچه از دامها و انسانهای بسیار آفریدیم، بنوشانیم. (سوره فرقان/25، 48 و 49)، «هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَکُم مِنهُ شَرابٌ»؛ خدا است کسی که از آسمان آبی فرود آورد که [آب] آشامیدنی شما از آن است. (سوره نحل/16، 10)
▫ «فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَیْنکمُوهُ»؛ و از آسمان آبی نازل و شما را بدان سیراب کردیم. (سوره حجر/15، 22)، «وَ أَسْقَینکُم ماءً فُراتاً»؛ به شما آبی گوارا نوشاندیم. (سوره مرسلات/77، 27)
▫ بر پایه روایتی از امام علی علیه السلام آب بهترین آشامیدنیها در دنیا و آخرت است[۹] و امام صادق علیه السلام در پاسخ کسی که از طعم آب پرسید، فرمود: طعمآب «طعم حیات» است.[۱۰]
▪ شیر، لذیذ و گوارا:
از چارپایان، «نوشیدنیهای» گوارایی برای انسان بدست میآید: «وَلَهُمْ فِیها مَنفِعُ وَ مَشارِب». (سوره یس/36، 73) از شیر خالص به شما مینوشانیم: «نُسقِیکُمْ مِمّا فِی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْث وَ دَم لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّرِبینَ» (سوره نحل/16، 66) و نیز سوره مؤمنون23/ 21.[۱۱]
▪ عسل، شفابخش:
از درون شکم زنبور عسل، «نوشینی» شفابخش با رنگهای گوناگون خارج میشود: «یَخرُجُ مِن بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ ألونُه فِیه شفاءٌ لِلنّاسِ». (سوره نحل/16، 69)
▪ آب میوه، روزی نیکو:
خرما و انگور غذاهای پربرکتی هستند که خداوند، نصیب انسانها ساخته است: «وَ مِنْ ثَمَرتِ النَّخِیلِ وَالأعنبِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً». (سوره نحل/16، 67)
▫ برخی «وَ مِنْ ثمرت» را در این آیه، عطف بر «مِمّا» در آیه پیش دانستهاند؛ یعنی به شما از نوشیدنیهای خرما و انگور (آب میوه) نیز مینوشانیم. ابنعبّاس «سَکَراً» را به معنای خمر و مقصود از «رزقاً حسناً» را همه خوردنیها و نوشیدنیهای حلال، از دو میوه خرما و انگور دانسته است؛ امّا به نظر بعضی چون خداوند در مقام امتنان بر مردم برای آنان انواع نوشیدنیهای حلال (آب، شیر، عسل) را برشمرده، مقصود از «سَکَرَاً» نمیتواند خمر باشد؛ زیرا خداوند به چیز حرام منّت نمیگذارد.[۱۲]
برخی گفتهاند: آشامیدنی عُزیر علیه السلام که آیه «فَانْظُر إلی طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْیَتسنّه» (سوره بقره/2، 259) از فاسد نشدن آن خبر داده، نوعی آب میوه (آب انگور) بوده است.[۱۳]
👈 ادامه دارد...
📝 پانویس:
9. الکافی، ج6، ص380.
10. همان، ص381.
11. جامعالبیان، مج10، ج18، ص21.
12. جامعالبیان، مج8، ج14، ص182.
13. عیاشی، ج1، ص141؛ التفسیرالکبیر، ج7، ص32.
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب #سروش_هدایت(99)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#اسلام_شناسی
#آموزه_های_اسلامی
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
#نظام_آفرینش
#حق_محوری
#پیام_ها_و_نکته_ها
#همايش_علمي_و_فرهنگي_دانشجويي_مشهد
🔅🔅🔅
✳ اصل هفتم. جريان حق و باطل كه مورد تحليل اين پيام است، غير از جريان ملائم و منافي، نافع و ضارّ و مانند آن است كه از مدار بحث كنوني خارج است؛ هرچند در بسياري از موارد با هم مطرح مي شوند. ساختار آفرينش بر اين است كه برابر اصول علم و حكمت اداره مي شود.
🔹 ممكن است در اين جزر و مدّ، عدّه اي منتفع و بعضي متضرّر گردند. همان طوري كه قوانينِ متقنِ طبّي كه بازگوكننده گوشه اي از اسرار عالمانه طبيعت است، بر اين استوار است كه اگر سمّ مهلكي وارد دستگاه گوارش گردد، اوّل قدرتِ مقاومت و دفاع را از هاضمه سلب مي كند، آنگاه او را از پاي درآورده و هلاك مي نمايد، قواعد مستحكم اخلاق كه طبّ روحاني است، چنين فتوي مي دهند كه اگر اعتقاد سوء و اخلاق زشت از نصابِ قابل تحمّل گذشت، شئون عقل نظري و عملي را تباه مي كند و مايه هلاكت آن مي گردد؛ (ليَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيّنةٍ).[ سوره انفال، آيه 42.]
🔹 در اين حال، شخص معتقدِ به كفر و نفاق، يا مبتلا به خدعه وخيانت، حياتِ معقول خود را از دست مي دهد و از جهت فقدان كمال انساني مي ميرد. چنين رخدادي حق است، نه باطل؛ يعني پيروزي قوي بر ضعيف و هلاكت تن پرور معتاد و ملحد حق است، نه باطل؛ چه اينكه سُلطه ميكروب سمّي بر سلامت انسان بي باك در حفظ صحت و رعايت بهداشت، حق است، نه باطل؛ (...وإن يُهْلِكون اِلّا اَنْفُسَهم)[ سوره انعام، آيه 26.]. حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «ما هَلَك امرُءٌ عَرَفَ قَدْرَه» [نهج الفصاحه، ج2، ص1051.]؛ هر كس كه قدر خود را شناخت، هلاك نشد.
🔹 كينه توزي و بُغْض پروري نسبت به برادر ايماني به مثابه تيغ كردن جوانه نورس بوته دين است و هرگز نمي گذارد كه آن بوته ضعيف رشد كند. سرانجام چنين كاري جز افسردگي و پژمردگي و خشك شدن، آينده ديگري نخواهد داشت؛ «دَبَّ إليكم داءُ الاُمَم قَبْلكم، الحَسَد والبغضاءُ هي الحالِقَة، حالِقَةُ الدِّينِ لاحالِقَةُ الشَعْر» [همان، ص884.]
؛ يعني كينه يك ديگر، به منزله تيغ كردن است، البته نه تيغ كردن مُو، بلكه تيغ كردن بوته دين.
🔹 در اين حال، شخص كينه توز حيات معنوي خود را در اثر سلطه بيماري اخلاقي از دست مي دهد و مي ميرد، و چنين رخدادي حق است، نه باطل؛ يعني مسلّط شدن قوي بر ضعيف و هلاكت تبه كار فرومايه حق است در نظام تكوين.
🔹 ممكن است در نظام تشريع مسئول يا مسئولاني قصور يا تقصيري روا داشته و از نظر حقوقي يا فقهي، متعدّي يا عاصي تلقّي شود و مورد حكم خاص قرار گيرد؛ غرض آن است كه حق و باطل غير از نافع و ضارّ است اوّلاً، و آنچه از اين عنوان در نظام تكوين مطرح است، با آنچه در نظام تشريع طرح مي شود، تفاوت دارد ثانياً، و مسئول بودن برخي مانع نفوذ قوانين تكويني در طبّ بدن و طبّ روح نخواهد شد ثالثاً، و اوّلين مسئول براي حفظ صحتِ بدن و سلامتِ روح، خودِ شخص مكلّف است رابعاً، و جامعه وظيفه خاصي براي نجات نابخردان دارد خامساً؛ رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «خُذوا علي أيدي سفَهائكم» [نهج الفصاحه، ج1، ص267.]؛ دست سفيهان را بگيريد، و فرمود: «اِصرم الأحمق» [نهج الفصاحه، ج1، ص267.]؛ احمق را منقطع كن.
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
@rahighemakhtoom
برشی از #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(9)
#تفسیر_قرآن
#آیت_الله_جوادی_آملی
#سوره_حمد
🔅🔅🔅
📌 معارف کلی سوره حمد
✅ 4 ـ بر اساس حديثي قدسي، سورهي مباركهي حمد، كه در مقام تعليم ادب تحميد و شيوهي اظهار بندگي است، بين خداي سبحان و عبد سالك تقسيم شده است؛ بخش اوّل آن كه پنج آيه دارد و مشتمل بر حمد و ثناي الهي و خشوع و خضوع در برابر اوست، از آنِ خداست و بخش پاياني سوره كه دو آيه دارد و مشتمل بر دعا و طلب است، سهم عبد سالك است: «قسمت فاتحة الكتاب بينى وبين عبدى فنصفها لى ونصفها لعبدى...»[ نورالثقلين، ج1، ص4.]
✅ 5 ـ عصارهي سورهي حمد، سپاسگزاري نسبت به نعمتهاي دريافت شده در زمان گذشته و مَدَدجويي و كمك خواهي نسبت به رحمتهاي آينده در زمان حال و آتي است؛ چنانكه حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) در برخي خطابه هاي خويش «حمد» و «استعانت» را قرين كرده، مي فرمايد: «نحمده» علي ما كان و«نستعينه» من أمرنا علي ما يكون ونسأله المعافاة فى الأديان كما نسأله المعافاة فى الأبدان»»[ نهج البلاغه، خطبه 99، بند 1.] همچنين مي فرمايد: «أحمده» استتماماً لنعمته... و«أستعينه» فاقة إلي كفايته»[ همان، خطبه 2، بند 1.]، «نحمده» علي آلائه كما نحمده علي بلائه و«نستعينه» علي هذه النفوس البِطاء عما أُمرت به السِراع إلي ما نُهيت عنه».[ همان، خطبه 114، بند 1.]
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
@rahighemakhtoom
#قرآن_نشانه_ماندگار
#دانستنی_های_قرآن
#نشانه_های_آفاقی
#بـاد
#چرخش_بادها
🔅🔅🔅
📌 بادها در چرخش هستند
وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ."ایه 5 سوره جاثیه"
« و در چرخش بادها برای افراد انديشمند استدلال وجود دارد».
▫ بادها در اطراف زمين همانطور که آيه مطرح کرده در واقع در يک سيستم جهانی در چرخش میباشند. آنها هوای گرم را از مناطق استوائی به نواحی قطبی و هوای سرد را از نواحی قطبی به مناطق استوائی منتقـل می کنند، که به اين ترتيب به دمای هوا توازن و تعادل می بخشند. در قـطبها هـوای سرد پائين می آيد و بطرف نواحی استوائی حرکت می کند. در مـناطق اسـتـوائی هـوای گرم بالا می رود و در سطوح بالاتر جوی ضمن چرخش در يک منطقه رفته رفته هـوای گرم را رو به قـطبها می برند.
▫ چرخش بادها چه استدلالی را در بر دارد؟ چیزی که ما امروزه می دانیم اینست که چرخش بادها و وزیدن آنها برخلاف همدیگر باعث می شود که ویرانی ببار نیاید. اگر بادها فقط در یک جهت می وزیدند همه چیز ویران میشد.
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
@rahighemakhtoom
👇👇👇
♨️سوال:
🔰چرا قرآن با همه کتاب ها تفاوت دارد و هيچکس نمي تواند مانندش را بياورد در حالی که وقتي به آن نگاه مي کنيم در ظاهر از کلمات عادي در آن استفاده شده و چيز عجيب و غريبي نيست؟
✍️پاسخ:
✅طبق ظاهر قرآن و بدون داشتن اطلاعات پيرامون ادبيات عرب نمي توان قضاوتي در مورد آن داشت و تشخيص اعجاز قرآن براي ما بدون کسب علم مشکل است.
ديگر کتب هاي آسماني تورات و انجيل هستند در حالي که محتوا و معارف قرآن کريم با تورات و انجيل متفاوت است و اصلاً با آن دو قابل مقايسه نيست، براي نمونه به چند مورد اشاره مي کنم:
الف) (ونَزَّلنا عَلَيکَ الکِتـبَ تِبيـنـًا لِکُلِّ شَىء)(1)
آن چه از زمينه هاى گوناگون فکرى، اعتقادى، بينش هاى بنيادى، نظام هاى رفتارى فردى، اجتماعى، مادّى، معنوى، دنيايى، آخرتى و... در تکامل فرد و جامعه نقش داشته، در قرآن بيان شده و معارف آن، با فطرت و سرشت مشترک انسان ها هماهنگ است; بدين جهت از فراگيرى و جامعيت خاصى برخوردار بوده و همگانى، هميشگى و همه جايى است.(2)
ب) اصول معارف و مفاهيم قرآن، بر پايه عقل و منطق مشترک و همگانى انسان استوار است و اساس تعاليم اسلام بر مدار جهل ستيزى و عقل انگيزى،(3) تقليدزدايى و تحقيق پرورى،(4) پندارسوزى و دانش سازى،(5) مى چرخد.(6)
ج) قرآن، با نگرشى واقع بينانه به حقيقت وجود انسان و منطبق بر فطرت او (و بدور از افراط و تفريط) اهداف زندگى او را در يک طبقه بندى منظمِ مقدماتى، متوسط، عالى و نهايى، سامان و انتظام مى بخشد که تمام استعدادهاى ذاتى او پرورش يافته، خاستگاه هاى وجودى او به شيوه اى معتدل و هماهنگ ارضا گردد، بر همين اساس، دنياپرستى و دل سپردگى به آن را مورد نکوهش قرار داده(7) و دنياگريزى و سرکوب تمايلات طبيعى و مادّى را مطرود مى داند.(8)
د) قرآن، از اختلاف و تناقض پيراسته است، در حالى که تورات و انجيل نه تنها، هيچ يک از اين ويژگى ها را ندارند، بلکه محتواى آن دو آميخته با خرافات و نسبت هاى ناروا به پيامبران الهى است.
و مهمتر اينکه قرآن مورد تحريف قرار نمي گيرد .
📚منابع:
1. نحل، آيه 89.
2. ر.ک: محمدباقر سعيدى روشن، علوم قرآن، ص 113 ـ 126.
3. آل عمران، آيه 164; يونس، آيه 100.
4. مائده، آيه 104; نحل، آيه 43.
5. انعام، آيه 116; مجادله، آيه 11.
6. همان.
7. عنکبوت، آيه 64.
8. اعراف، آيه 32; همان.
#قرآن_حدیث
🔳به کانال قرآنی رحیق بپیوندید
@rahighemakhtoom
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📌 ترجمان کتب الهی
▪️ این خطبه ۱۲۵ در جریان حكمیتی است كه بر وجود مبارك حضرت ـ امیر (علیه السلام) ـ تحمیل شده است. اهل بیت (علیهم السلام) مخصوصاً امیر¬المؤمنین (علیه السلام) بر اساس قرآن كریم حركت می كردند [و] قرآن هم سخنش این است: ﴿ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ﴾؛[1] با این اضلاع سه گانه حكمت و جدال أحسن و موعظه حسنه، اینها صلح می كردند، جنگ میكردند و مانند آن. طبق همان برهان قرآنی، جنگ صفین را وجود مبارك حضرت تحمل كرد، در اثنای جنگ كه خواستند پیروز بشوند با دسیسه امویان قرآن ها بالای نی رفت.
▪️ در چنین صحنه ای وجود مبارك
حضرت امیر با حكمت و برهان سخن گفت؛ فرمود اینها كه ما را به قرآن به عنوان حَكَم دعوت كرند دروغ می گویند، اهل خدعه و نیرنگ ¬اند؛ نه به قرآن معتقدند و نه به سنت رسول گرامی (علیه وعلی آله آلافه التهیة والثناء)، حجت بالغه حق امروز منم، حق با من است ـ برهان اقامه كرد ـ و این حِكمت اثر نكرد [و] حَكمیت را بر آن حضرت تحمیل كردند. بعد از اینكه تحمیل كردند، آن حَكمین «بغیر ما أنزل الله» حكم كردند، حضرت این حكم را نپذیرفت و دستور ادامه حمله داد: «اسْتَعِدُّوا لِلْمَسِیرِ إِلَی قَوْمٍ حَیارَی عَنِ الْحَقِّ. . . جُفَاةٍ عَنِ الْكِتَابِ نُكُبٍ عَنِ الطَّرِیقِ»؛ به جنگ كسانی كه نه خدا را می شناسند نه پیغمبر را می شناسند ادامه بدهید.
▪️ اینها اعتراض كردند و گفتند اولاً چرا حكمیت را قبول كردی، ثانیاً چرا به عهدت وفا نكردی، وقتی حكمیت را پذیرفتی چرا نقض عهد میكنی، ثالثاً چرا مدت گذاشتی ـ مدت یك سال ـ این چند اشكال را طرح كردند. این اشكالات در خطبه ۱۲۵ پاسخ داده شد؛ فرمود اولاً ما حَكمیت تحمیلی را پذیرفتیم نه حَكمیت عادله را، ما كه گفتیم اینها دروغ می گویند شما نپذیرفته اید، شما حَكمیت را بر ما تحمیل كردید نه اینكه من پیشنهاد داده باشم یا بر اساس میل خودم قبول كرده باشم؛ اما رأی كه رأی مردم نیست! در مسائل الهی و دینی، رأی خدا و پیغمبر حجّت است. ما كه نیامدیم رأی و اندیشه رجال را معیار قرار بدهیم. ما آمدیم قرآن را حَكم قرار دادیم: إِنَّا لَمْ نُحَكِّمِ الرِّجَالَ وَ إِنَّمَا حَكَّمْنَا الْقُرْآنَ»؛ ما كه نگفته ایم هر چه حَكَم گفت درست است، گفتیم هر چه قرآن گفت درست است؛ منتها «هذَا الْقُرْآنُ إِنَّمَا هُوَ خَطٌّ مَسْتُورٌ بَینَ الدَّفَّتَینِ لَا ینْطِقُ بِلِسَانٍ وَ لَابُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمَانٍ»؛ قرآن كتابیاست، خب این كتاب یك ترجمان می خواهد ـ كسی كه ترجمه می كند به او میگویند ترجمان نه مترجم. « لَابُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمَانٍ» یك ترجمان می خواهد بالأخره ـ و آن ترجمان هم باید مطابق برهان حكم بكند. ما هم مطمئن بودیم، ما هم اصل این مسئله را به عنوان جدال قبول كردیم نه به عنوان حِكمت، اینجا جای مراجعه به قرآن نبود برای اینكه امامت من تثبیت شده بود، به نقل پیغمبر تثبیت شده بود، به امضای مردم تثبیت شده بود، با مشورت اهل حل و عقد تثبیت شده بود، اینها ظلم كردند به ما!
▪️ فرمود اینكه چرا من مهلت دادم برای اینكه این هم مثل قرآن سر روی نیزه كردن نباشد. همینكه قرآن روی نیزه شد یك عده زود باورها و ساده لوح ها پذیرفتند و ما هر چه اصرار كردیم که این فریب است قبول نكردند. من مدت گذاشته ام، تا «لِیتَبَینَ الْجَاهِلُ وَ یتَثَبَّتَ الْعَالِمُ»؛
▪️ فرمود می دانید بهترین مردم پیش خدا كیست. « أَفْضَلَ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ» ـ این همان سفارش به تقواست ـ « مَنْ كَانَ الْعَمَلُ بِالْحَقِّ أَحَبَّ إِلَیهِ وَ إِنْ نَقَصَهُ وَ كَرَثَهُ مِنَ الْبَاطِلِ وَ إِنْ جَرَّ إِلَیهِ فَائِدَةً وَ زَادَهُ»؛ فرمود فاضل ترین مردم پیش خدا كسی است كه عمل به حق پیشش محبوب باشد و حق مدار باشد؛ و¬لو به سود مادی او نباشد، عمل به حق پیشش محبوب تر از باطل باشد، گرچه باطل برای او سود آور است.
▪️ آن گاه فرمود شما هم كه حرف مرا گوش نمی دهید: « لَقَدْ لَقِیتُ مِنْكُمْ بَرْحاً یوْماً أُنَادِیكُمْ وَ یوْماً أُنَاجِیكُمْ»؛ روزی با صدای بلند در جلسات عمومی سخنرانی می كنم، یك روزی آرام و خصوصی با شما حرف می زنم «فَلَا أَحْرَارُ صِدْقٍ عِنْدَ النِّدَاءِ وَ لَا إِخْوَانُ ثِقَةٍ عِنْدَ النَّجَاءِ!»؛ نه در مناجات مورد وثوقید، نه رازدارید و نه رادمرد هستد. خب گروهی كه نه رازدار باشد و نه رادمرد، علی را خانه نشین می كنند! فرمود شما وضعتان این است. این عصاره ای از شرح خطبه ۱۲۵ نهج البلاغه.
[1] - سوره نحل آیه125
📚 خطبه های نماز جمعه
تاریخ: 1379/10/09
🔳به کانال قرآنی #رحیق بپیوندید.
@rahighemakhtoom
برشی از #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(10)
#تفسیر_قرآن
#آیت_الله_جوادی_آملی
#سوره_حمد
🔅🔅🔅
📌 معارف کلی سوره حمد
✅6ـ مرحوم صدرالمتألّهين مي گويد:
◽️سورهي مباركهي حمد با مقدمه اي كه در نماز بدان افزوده مي شود بر روي هم هشت بخش را تشكيل مي دهد كه با درهاي هشتگانه بهشت مرتبط است و نمازگزاري كه سورهي حمد را با آداب ويژهي آن در نماز قرائت كند، از همهي درهاي هشتگانه بهشت بدان راه يافته است. درهاي مزبور عبارت است از:
يكم: درِ «معرفت» كه نمازگزار با گفتن (وجّهت وجهي للذي فطر السماوات والأرض)[ سورهي انعام، آيهي 79.]
از آن وارد بهشت مي شود.
دوم: درِ «ذكر» با تلاوت آيهي (بسم الله الرّحمن الرّحيم).
سوم: درِ «شكر» با آيهي كريمهي (الحمد لله ربّ العالمين).
چهارم: درِ «رجاء» با قرائت آيهي (الرّحمن الرّحيم).
پنجم: درِ «خوف» با ذكر آيهي (مالك يوم الدّين).
ششم: درِ «اخلاص» با گفتن (إيّاك نعبد وإيّاك نستعين).
هفتم: درِ «دعا و تضرّع» با تلاوت آيهي (اهدنا الصّراط المستقيم).
هشتم: درِ «اقتدا به ارواح پاك» با قرائت آيهي (صراط الّذين أنعمت عليهم...([ تفسير القرآن الكريم، ج1، ص178، با تصرّف]
◽️تذكّر: با بررسي خطوط كلّي معارف سورهي حمد و مباحث محوري آن، روشن شد كه هدف اين سوره تعليم و آموزش ادب تحميد و شيوهي اظهار بندگي در برابر خداي سبحان است. تعليم شيوهي استعانت و طلب هدايت از خداوند و آشنايي به كيفيّت پيمون راه نيز هدف ديگر اين سوره است.
ادامه دارد....
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#چشمه_حکمت
#تفسیر_سوره_فجر
🔅🔅🔅
✳️ نگاشت 13 : نگاهی کلی به تفسیر آیات 6تا14
أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ «6» إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ «7» الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ «8» وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ «9» وَ فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتادِ : «10» الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلادِ «11» فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسادَ «12» 🔹 فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ «13» إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ «14»🔹
▫ «صَبَّ»: فرو ریخت. در اینجا فرو ریختن به جای فرو آوردن استعمال شده است و اشاره به عذابهای شدید و پیاپی دارد. «سَوْطَ»: تازیانه. شلاّق.
✅ ۱ - خداوند، با فرود آوردن عذابى سخت بر فرعون و قوم عاد و ثمود، شلاق عقوبت خویش را پیاپى بر آنان نواخت. (فصبّ علیهم ربّک سوط عذاب)
🔹 «صبّ»، به معناى ریختن چیزى و «سوط» به معناى آمیختن چیزى با چیز دیگر است و به شلاق از آن جهت «سوط» گفته مى شود که با پوست مى آمیزد (مقاییس اللغة). «ریختن شلاق عذاب»، کنایه از عذاب پیاپى و شدید است.
✅ ۲ - عذاب دنیا، هر چند شدید باشد، در قیاس با عذاب آخرت ناچیز است. * (سوط عذاب)
🔹 تعبیر «شلاق عذاب»، حاکى از تقلیل است; یعنى، عذاب سخت آسمانى که بر فرعون و اقوام عاد و ثمود فروریخت، در واقع شلاقى بیش نبود. برخى از اهل لغت، کلمه «سوط» را به معناى «نصیب» گرفته اند(مقاییس اللغة). برداشت یاد شده با توجّه به این معنا، وضوح بیشترى مى یابد.
✅ ۳ - عذاب طغیان گرانِ مفسد، جلوه ربوبیت خداوند و در راستاى پیشبرد راه پیامبران است. (ربّک)
✅ ۴ - خداوند، تهدیدکننده مخالفان پیامبر(ص) به عذابى نظیر کیفر امت هاى پیشین (عاد، ثمود و فرعون) (ربّک)
✅ ۵ - تاریخ، دربردارنده نمونه هایى آشکار از سیطره خداوند بر سرنوشت جامعه ها است. (ألم تر کیف ... فصبّ علیهم ربّک سوط عذاب)
«الْمِرْصَادِ»: کمینگاه .در کمین بودن خداوند، کنایه از احاطه شامل و مراقبت کامل خدا است، به گونهای که همگان را میپاید و بر اعمالشان نظارت مینماید و کسی و چیزی از حیطه قدرت و دسترس سلطه او خارج نمیباشد.
🔅🔅🔅
✅ ۱ - خداوند، مراقب کردار انسان و آگاه به آن است. (إنّ ربّک لبالمرصاد)
🔹 «مرصاد»; یعنى، راه و مکانى که در آن مراقب دشمن شده و به انتظار او مى نشینند (قاموس). حرف «باء» در «بالمرصاد» به معناى «فى» و حرف «ال» در آن، براى جنس و فهماندن عموم است; یعنى، در کمین تمامى انسان ها.
✅ ۲ - هیچ کس، قدرت فرار از عذاب هاى الهى را ندارد. (ألم تر کیف فعل ... إنّ ربّک لبالمرصاد)
🔹 کمین زدن خداوند در راه خطاکاران، کنایه از نبود هیچ راه گریزى از تهدیدهاى او است.
✅ ۳ - عذاب هاى الهى، غافلگیرانه است.* (إنّ ربّک لبالمرصاد) در کمین نشستن خداوند، کنایه از مؤاخذه ناگهانى و بى خبر است.
✅ ۴ - زیر نظر داشتن کارهاى بندگان، لازمه ربوبیت خداوند بر آنان است. (إنّ ربّک لبالمرصاد)
✅ ۵ - طغیان کنندگان فسادگر، در معرض افتادن به کمین خداوند و گرفتارى ناگهانى به عذاب هاى الهى (الذین طغوا ... الفساد ... إنّ ربّک لبالمرصاد)
✅ ۶ - خداوند، مراقب کردار مخالفان پیامبر(ص) و در کمین آنان است. (ألم تر ... إنّ ربّک لبالمرصاد)
✅ ۷ - نواختن شلاق عذاب بر عاد، ثمود و فرعون، نمونه اى از کمین گذارى خداوند براى مخالفان پیامبران است. (فصبّ علیهم ربّک ... إنّ ربّک لبالمرصاد)
✅ ۸ - خداوند، براى تأکید مراقبت خویش بر کردار بندگان، به فجر، شب هاى ده گانه، شفع، وتر و گذشت شب، سوگند یاد کرده است. (و الفجر ... إنّ ربّک لبالمرصاد)
🔹 در برداشت یاد شده جمله «إنّ ربّک» مى تواند جواب سوگندهایى باشد که در آغاز سوره آمده بود. بر این اساس بیان سرنوشت عاد، ثمود و فرعون، جمله هایى معترضه و نوعى استدلال بر مقصود است.
✅ ۹ - تهدید مخالفان پیامبر(ص) و سرکوب آنان از سوى خداوند، جلوه ربوبیت او بر پیامبر(ص) و در راستاى تدبیر امور رسالت آن حضرت است. (ربّک)
فعل «رَبَّ»، زمانى به کار مى رود که شخص اداره کارى را به دست گیرد و به تدبیر آن برخیزد (مصباح). بر این اساس کلمه «ربّ»، به معناى مدبّر است و اضافه آن به ضمیرى که خطاب به رسول اکرم(ص) مى باشد، بیانگر تأثیر کار خداوند در شؤون پیامبرى آن حضرت است.
ادامه دارد....
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب #سروش_هدایت(100)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#اسلام_شناسی
#آموزه_های_اسلامی
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
#نظام_آفرینش
#حق_محوری
#پیام_ها_و_نکته_ها
#همايش_علمي_و_فرهنگي_دانشجويي_مشهد
🔅🔅🔅
✳ اصل هشتم. قرآن حكيم كه از حق نازل شد و بر دل حق مدار فرود آمد و هبوط آن نيز حق محورانه بود، به طوري كه نه در مبدأ فاعلي و نه در مبدأ قابلي، و نه در مسير فرود و طريق نزول، آسيب آميختگي به بطلان در آن راه نيافت: (بالحق أنزلناه وبالحق نزل) [سوره اسراء، آيه 105.]، (نزل به الروح الأمين عَلي قلبك لتكون من المنذرين) [سوره شعراء، آيات 193 ـ 194.]، هرچند معارف حق را تبيين مي نمايد، ولي چون تذكيه علمي را با تزكيه عملي همراه مي كند و تَذْهِيِه[الذَّه: ذكاء القلب وشدّة الفطنة]دل را با تضحيه نفس هماهنگ مي سازد، لذا هم در جهت كمال، ضمن تحليل معناي آن به معرّفي كامل ها مي پردازد، و هم در سَمْتِ نقص، ضمن تشريح مفهوم آن به ارائه ناقص ها مبادرت مي نمايد، و در اين راستا، گذشته از برهان عقلي و گزارش شواهد حسّي و تجربي، به تمثيل ادبي عنايت مي نمايد، زيرا مَثَلْ سهم خاص خود را در ادبيّات قرآني دارد.
▫ به عنوان نمونه، برخي از امثال قرآن پيرامون بطلان و باطل گرا ارائه مي شود؛ باطل همانند كف طبيعي پديد آمده از سيل است و نظير كف صنعتي حاصل شده از طلا يا نقره گداخته است: (فَاحْتَمَل السيلُ زبداً رابياً وممّا يُوْقِدُون عليه في النار ابتغاء حليةٍ أو متاعٍ زَبَدٌ مِثْلُه كذلك يضرب الله الحقّ والباطل).[ سوره رعد، آيه 17.]باطل شبيه خانه عنكبوت است كه باطل گرا و بيگانه پرست آن را براي ترقّي خود اتخاذ كرده است؛ (وإنّ اَوْهَن البيوت لَبَيْتُ العَنْكَبوت)[ سوره عنكبوت، آيه 41.]. باطل نظير خانه بنا نهاده بر لبه مكان خاصي است كه زير آن را سيل برد و خالي كرد و ايستادن روي آن همان، و سقوط به تحت آن همان. مضافاً به اينكه زير آن جايگاه فرو ريختي، جهنم سوزان تعبيه شد؛ (...اَمّن اَسَّسَ بنيانه علي شَفا جُرُفٍ هارٍ فَآنهارَ به في نارِ جَهَنَّمَ).[ سوره توبه، آيه 109] خانه بطلان يا مانند بيت عنكبوت است كه صدر و ساقه آن سست است، يا شبيه خانه بي پايه است، هر چند سقف و ديوار آن محكم باشد، بر خلاف خانه حق كه هم تار و پود نسيج آن و ابزار و وسايل ساختماني آن مرصوص است و هم پايه دارد و بر جايگاه مستحكم قرار گرفته است، لذا پايدار خواهد بود؛ (إنّ الله يُحِبّ الذين يُقاتِلونَ في سبيله صفّاً كانّهم بنيانٌ مرصوصٌ).[ سوره صف، آيه 4.] بدانديشان كژراهه رو را از نظرِ ضعفِ فكر، همانند حمار مي داند: (كمثل الحمار يحمل أسفاراً) [سوره جمعه، آيه 5.]و در جهت درندگي و تهاجم به جان و مال و عِرض ديگران، شبيه كلب مي شمارد: (كمَثَل الكلب إن تحمل عليه يلهث أو تتركه يلهث) [سوره اعراف، آيه 176.]؛ بنابراين، از نظر تمثيل، وضع باطل و مبطل به خوبي آشكار شد.
▫ براي تشخيص حق و باطل راه هاي فراوان علمي وجود دارد، ولي براي خود شخص بهترين راه، سالم نگهداري قلب است كه مرجع فتوا در اين موارد است. رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «...البِرُّ ما اطْمأنّ به الصدر والإثم ما تردّد في الصدر وجال في القلب واِنْ اَفتاك الناسُ واَفْتُوك» [وسائل الشيعه، ج27، ص166.]؛ نيكي آن است كه دل به آن آرام گيرد و گناه آن است كه در آن مضطرب باشد؛ پس پيمبر گفت استفتوا القلوب...گرچه مفتيتان برون گويد خُطُوب[مثنوي معنوي، دفتر ششم، بيت 380.]
▫ پيام را با تقدير مجدّد، به نيايش ختم مي كنيم: پروردگارا! نظام اسلامي، مقام معظم رهبري، مراجع تقليد، حوزه و دانشگاه، دولت و ملت و مملكت و جوانان، به ويژه دانشجويان را در ظلّ ولي عصر(عج) حفظ فرما! ارواح مؤمنان، امام راحل و شهدا را با انبيا محشور فرما!
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید
@rahighemakhtoom
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📌 امانت الهی
▪️ سخن در این نیست كه كسی در دنیا چه كاری انجام داده است، سخن در این است كه ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها﴾،[1] نه «من فَعل»! گاهی ممكن است انسان چهارتا كار خوبی را در ایام لیله قدر، ماه مبارك رمضان یا محرم و صفر انجام بدهد، بعد مفاسد فراوانی [به بار] بیاورد و آن [اعمال] را از بین ببرد. «من فعل الحسنة» مشكل را حلّ نمیكند، ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ﴾ در قیامت باید دستش باشد، بگوید من این را آوردم. آن قدر باید خالص باشد، با صفا باشد، با وفا باشد، هیچ غدّه ای از غدّه های بیماری ها و فشار مرگ و مانند اینها آن را از یادش نبرد تا بگوید من اینها را آوردم؛ لذا فرمود اگر كسی در قیامت بتواند بگوید «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»[2] یقیناً اهل بهشت است، برای اینکه دیگر نگفت «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ و أنا و حزبی و جناحی و اولادی و آبائی» این را نگفت.
▪️ یونس بن عبد الرحمن، شاگرد ویژه امام رضا به حضرت عرض می كند که «یا بن رسول الله» ما از آبای گرامی و كرام شما شنیدیم كه خدا «نُورٌ لَا ظُلْمَةَ فِیهِ وَ حَیاةٌ لَا مَوْتَ فِیهِ وَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فِیه»[3] این درست است یا نه؟ «قَالَ كَذَلِكَ هُو».[4] آنكه امام صادق ترسیم كرده است، امام رضا امضا كرد. آن روز امام صادق هشام تربیت می کرد، امروز وجود مبارك امام رضا، یونس بن عبد الرحمن تربیت می كند. به امام رضا عرض كردند ما كه مقدورمان نیست همیشه به حضور شما بار یابیم به چه كسی مراجعه كنیم؟ فرمود «یونس بن عبد الرحمن ثقتی»،[5] این شاگرد من و تربیت شده من است بروید علم را از او یاد بگیرید.
اینكه می بینید مدرسه ها حافظ دین هستند، حالا ممكن است كسی در این لباس باشد و گاهی بیراهه برود؛ ولی كسانی كه دین را می شناسند نه فریب اینها را می خورند نه از خلاف عده ای می رنجند، دین به وسیله قرآن و مسجد و حسینیه «إلی یوم القیامة» محفوظ می ماند. اگر دین را از زید و عمرو گرفتیم ـ خدای ناكرده ـ مشكل پیدا می كنیم؛ اما اگر دین را از امام رضا و امام صادق و سایر ائمه (علیهم الصلاة و علیهم السلام) به وسیله شاگردان ویژه آنها گرفتیم، همیشه محفوظ هستیم. فرمود یونس بن عبد الرحمن درسخوانده است و اگر وجود مبارک امام صادق به خدمتگزارش دستور می دهد که أبان بن تغلب آمده «ألق وسادة»، این را نجاشی نقل می کند. أبان بن تغلب از شاگردان ویژه امام صادق است. وجود مبارک امام صادق به خدمتگزارش می گوید آن تشک را بیاور پهن کن برای أبان بن تغلب: «اَلْقِ الْوَسَادَةَ لاَبَان».[6]
▪️ امروز مگر امام صادق با امام زمان ـ معاذالله ـ فرقی دارد؟! فرمایش امام زمان چیست؟ اگر كسی این لباس را امانت الهی بداند، درست قدر این لباس را بداند، حرمت این لباس را حفظ كند، عاقل باشد، عادل باشد، امین باشد، پاك و دلباخته باشد، چنین طلبه ای، چنین روحانی شایسته این لباس است، دیگر كسی نمی گوید «ای كوته آستینان كمتر درازدستی».[7] فرمود: «اَلْقِ الْوَسَادَةَ لاَبَان»، اگر امام صادق آن روز این حرف را می زند امروز وجود مبارك ولی عصر هم همان حرف را می زند! ما میتوانیم با این لباس این طور باشیم چرا نباشیم؟! ما همّتمان این نباشد كه امام زمان را ببینیم، همّتمان این باشد كه آقا ما را ببیند؛ وقتی دید تمام دنیا و آخرتمان تأمین است، می توانیم این طور باشیم! می توانیم طرزی زندگی كنیم كه مردم وقتی ما را می بینند به یاد دین بیفتند، مردم وقتی ما را ببیند به یاد قرآن و عترت بیفتند، می شود این طور زندگی كرد، چرا ما خومان را هدر بدهیم! چه چیزی از از این بهتر!
📚پانویس:
[1] . سوره انعام، آیه160.
[2] . المحاسن، ج1، ص181؛ «... عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا كَانَ یوْمُ الْقِیامَةِ نَادَى مُنَادٍ مَنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَلْیدْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ قُلْتُ فَعَلَامَ تُخَاصِمُ النَّاسَ إِذَا كَانَ مَنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ دَخَلَ الْجَنَّةَ فَقَالَ إِنَّهُ إِذَا كَانَ یوْمُ الْقِیامَةِ نَسُوهَا».
[3] . التوحید (للصدوق)، ص146.
[4] . التوحید (للصدوق)، ص138.
[5] . ر.ک؛ رجال الكشی ـ إختیار معرفة الرجال، النص، ص483؛ «... فقلت إنی لاألقاک فی کل وقت فعن من آخذ معالم دینی قال خذ من یونس بن عبدالرحمن».
[6]. رجال النجاشی، ص11؛ «دخلت مع أبی إلى أبی عبد الله(علیه السلام)، فلما بصر به أمر بوسادة فألقیت له و صافحه و اعتنقه و ساءله و رحب به».
[7]. دیوان حافظ، غزل شماره 434؛ «صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز ٭٭٭ ای کوته آستینان تا کی درازدستی».
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1396/05/12
🆔@rahighemakhtoom
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📌 شیعَةُ النَّبِی
▪️ یک روایت نورانی از خود حضرت امیر(سلام الله علیه) است که ایشان فرمودند بعد از جریان سقیفه عدهای سؤال کردند که چگونه شد شما بیعت کردید، ایشان مرقومی داشتند؛ فرمود این نامه را در تمام روزهای جمعه برای مردم بخوانید. «امر أن یقرأ علی الناس کل یوم جمعة و ذلک لما سألوه فغضب علیه السلام» عصبانی شد «وَ قَالَ أَوَ قَدْ تَفَرَّغْتُمْ لِلسُّؤَالِ عَمَّا لَا یعْنیكُمْ»؛ حالا این چه سؤالی که شما دارید می کنید؟ این دیگر گذشت، الآن وقت این سؤال ها نیست! الآن در این مصر نماینده ما را کشتند و بیگانه آمده مسلّط شده، همین معاویه و اموی ها مالک اشتر و اینها را کشتند، بر مصر مسلّط شدند! ما باید بر اینها مسلّط می شدیم، اما اینها بر ما مسلّط شدند، حکومت دست ماست! اینها طاغی و یاغی هستند. الآن جای این حرف ها نیست که شما مسئله سقیفه را مطرح کردید. «وَ هذِهِ مِصْرُ قَدِ افْتُتِحَتْ وَ شیعَتی بِهَا قَدْ قُتِلَتْ وَ قَتَلَ مُعَاوِیةُ بْنُ حَدیجٍ»، محمد بن ابی بکر را کشت که مورد علاقه حضرت بود «فَیا لَهَا مِنْ مُصیبَةٍ مَا أَعْظَمَ مُصیبَتی بِمُحَمَّدٍ». بعد فرمود «سبحان الله»! ما فکر نمی کردیم که اوضاع این چنین بشود.
▪️ اما حالا شما که اصرار می کنید وضع سقیفه را هم من برای شما روشن بکنم، «ثم اخرج علیه السلام لهم الکتاب و فیه» مکتوبی بود، مقالهای بود در حقیقت، این مقاله همین چند صفحه است. بعد فرمود هر جمعه اینها را بخوانید در نماز جمعه. «مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلَی أَمیرِ الْمُؤْمِنینَ إِلى شیعَتِهِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُسْلِمین». بعد فرمود این شیعه نامی است که خدا پیغمبر را فرمود شیعه ابراهیم است، ابراهیم را فرمود شیعه حضرت نوح است «﴿وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ﴾[1] وَ أَنْتُمْ شیعَةُ النَّبِی» هستید، شیعه یک نام پربرکتی است، کما اینکه پیغمبر «من شیعه» ابراهیم است. این شیعه را ما در نیاوردیم قرآن بیان کرد! حضرت اوضاع را شرح داد تا به اینجا رسید، فرمود: «وَ لَوْ كَانَ لِی بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ عَمِّی حَمْزَةُ وَ أَخِی جَعْفَرٌ لَمْ أُبَایعْ کرْها»؛[2] من اگر این دو نفر را می داشتم سقیفه را زیر و رو می کردم.
▪️ حمزه مثل قمر بنی هاشم برای حسین بن علی بود. ببینید پرچمدار رسمی بود، به سیدالشهداء گفت که اجازه می دهید من بروم؟ فرمود ما اصلاً آمدیم برای شهادت، ولی می خواهیم عزیزانه شهید بشویم، تو پرچمدار من هستی، تو اگر بروی، «تَفَرَّقَ عَسْكَرِی»؛[3] اینها پراکنده می شوند، ما می خواهیم تا آخرین نفس عزیزانه بجنگیم، همین! ما که اِبایی از رفتن و شهادت نداریم. اصرار قمر بنی هاشم را حضرت فرمود: «إِذَا مَضَیتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِی».
[1]. سوره صافات, آیه83.
[2]. تمام نهج البلاغه، ص868.
[3]. بحارالانوار، ج45، ص41.
📚 درس تفسیر سوره مبارکه #جمعه جلسه 10
تاریخ: 1397/01/28
🆔 @rahighemakhtoom
#بررسی_های_قرآنی
#واژه_ها_مفاهیم
#معارف_قرآن
#فرهنگ_قرآنی
#شُرب
#سَقی
🔅🔅🔅
✔️ آشامیدنی ها در قرآن
📌آشامیدنیهای حرام
◽️خمر
گروهی از اصحاب، حکمشراب و قمار را از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند: خداوند در پاسخ به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «بهآنان بگو: در آن دو، گناه بزرگ و سودهایی برای مردم است؛ ولی گناهشان از سودشان بزرگتر است».(سوره بقره/2، 219)
در جای دیگر «شراب» در کنار قمار، بتپرستی و ازلام (نوعی بختآزمایی)، پلید و شیطانی معرفی و فرمان قاطع به پرهیز از آن صادر شده است: «یأَیُّهَا الَّذینَ ءَامَنوا إِنَّما الخَمرُ وَالمَیسرُ وَالأَنصابُ وَالأزلمُ رِجسٌ مِن عَمَلِ الشّیطن فَاجتَنِبوه لَعلَّکم تُفلِحُون».(سوره مائده/5، 90)
◽️خون:
در چند آیه به حرمت «خون» اشاره شده است: «بگو: در آنچه بر من وحی شده، بر خورندهای که آن را میخورد، هیچ حرامی نمییابم مگر آن که مردار یا خون ریخته یا گوشت خوک باشد که آن پلید است». (سوره انعام/6، 145) «حُرِّمَت عَلَیکُمُ الْمَیتَةُ والدَّمُ... ذلِکُم فِسقٌ»؛ بر شما، مردار و خون حرام شده... و اینها همه نافرمانی خدا است. (سوره مائده/5، 3) آیه 173 سوره بقره/2 نیز بر حرمت آن دلالت دارد.
📌احکام و آداب آشامیدن
◽️پرهیز از اسراف
از چیزهایی که قرآن به شدّت آن را نهی کرده، اسراف در خوردن و «آشامیدن» است: «کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلاتُسرِفُوا إنَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفینَ». (سوره اعراف/7، 31)
مفسران معانی متعددی را برای «اسراف» بیان کردهاند؛ اما معنای مشهور آن، خروج از حدّ اعتدال و مصرف بیش از حدّ نیاز است.[۱۴]
در روایات، خوردن هرچه را که به آن میل باشد[۱۵] و خوردن پس از سیری،[۱۶] از موارد اسراف شمرده شده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله بر اساس روایتی سفارش کرده است که یک سوم معده برای غذا، یک سوم آن برای آشامیدنیها و یک سوم برای تنفس قرار داده شود.[۱۷]
نیز فرمود: قلبهایتان را با زیادهروی در خوردن و آشامیدن نمیرانید؛ چرا که قلب انسان همانند زمین زراعت اگر زیاد سیراب شود، میمیرد.[۱۸]
◽️لزوم شکرگزاری
خداوند، انسان را برای برانگیختن حسّ شکرگزاری به تأمّل در آب آشامیدنی فراخوانده است: «أَفَرَءیْتُم الماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ × ءَأَنتُم أنزَلْتُمُوهُ مِنَ المُزنِ أَمْ نَحْنُ المُنزِلُونَ × لَو نَشاءُ جَعَلْنهُ اُجاجاً فَلَولا تَشکُرُون»؛ آیا آبی را که میآشامید، دیدهاید؟ آیا شما آن را از [دل] ابر فرود آوردهاید یا ما فرود آورندهایم؟ اگر بخواهیم آن را تلخ میگردانیم؛ پس چرا سپاس نمیگزارید؟ (سوره واقعه/56، 6870)
پس از یادآوری نعمت شیر چارپایان نیز به شکرگزاری ترغیب میکند: «لهُم فیها مَنفِعُ و مَشارِبُ أفلا یَشکُرون». (سوره یس/36، 73) خداوند در پایان آیهای که از آفرینش دریاها و آب خوشگوار آن سخن گفته، میفرماید: «...و لَعَلَّکُم تَشکُرون». (سوره فاطر/35، 12)
در روایتی از امام باقر علیه السلام در نحوه شکرگزاری نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگام «آشامیدن آب» میفرمود: الحمدللّه الَّذی سَقانا عَذباً فراتاً بِرَحمَتِهِ وَلَم یَجعَلهُ مِلحاً اُجاجاً بِذُنُوبِنا؛ سپاس خدا را که با آب شیرین و گوارا با رحمت خود ما را سیراب فرمود و به سبب گناهانمان آن را شور و تلخ قرار نداد.[۱۹] بر اساس روایت امام صادق علیه السلام گفتن «بسم اللّه» پیش از آشامیدن آب و «الحمدللّه» پس از آن سفارش شده است.[۲۰]
◽️ممنوعیّت آشامیدن برای روزهدار
«کُلُوا وَاشرَبُوا حَتّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الأَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَْسوَدِ مِنَ الفَجرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إلَی الَّیل...»؛ بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود؛ سپس روزه را تا [فرارسیدن] شب به اتمام رسانید. (سوره بقره/2، 187)
👈 ادامه دارد...
📝 پانویس:
14. جامعالبیان، مج5، ج8، ص214؛ التبیان، ج4، ص386.
15. الدرّالمنثور، ج3، ص444.
16. قرطبی، ج7، ص125.
17. همان، ص123؛ الدرّالمنثور، ج3، ص444.
18. تنبیهالخواطر، ج1، ص54.
19. روح المعانی، مج15، ج27، ص228.
20. الکافی، ج6، ص384.
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
برشی از #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(10)
#تفسیر_قرآن
#آیت_الله_جوادی_آملی
#سوره_حمد
🔅🔅🔅
📌انسجام سوره حمد
◽️مرحوم امين الإسلام طبرسي دربارهي نظم و انسجام سورهي حمد مي گويد:
انسان با مشاهدهي نعمتهاي الهي، كه نقص و نياز آدمي خود شاهد گويايي بر آن است، با نام منعم سخن را گشوده، مي گويد: (بسم الله الرّحمن الرحيم) و پس از اعتراف به وجود منعمِ يگانه، به حمد و شكر او مي پردازد: (الحمد لله) و چون همگاني بودن اِنعام الهي را مي فهمدمي گويد: (ربّ العالمين) و چون دريافت كه خداي سبحان علاوه بر پروراندن همهي موجودات، روزيِ آنها را نيز بر عهده مي گيرد، به رحمت مطلق حقّ اعتراف مي كند: (الرّحمن) و هنگامي كه عصيان تبهكاران و اِمهال و غفران الهي را مشاهده كرد، به ذكر رحمت مخصوص او زبان مي گشايد: (الرّحيم) و چون تجاوز انسانها به حريم يكديگر را مي نگرد، به «روز حساب» كه زمام آن تنها به دست خداست اعتراف مي كند: (مالك يوم الدّين) و پس از پيمودن اين مراتب و مراحل معرفتي و مشاهدهي اسماي حسناي خداي سبحان، تنها او را شايستهي عبادت يافته، خود را در محضر او مي يابد و آنگاه از خبر به خطاب گراييده، مي گويد: (إيّاك نعبد) و چون پيمودن راهِ عبادت را بدون كمك خداي سبحان ناممكن مي يابد، اظهار مي دارد: (وإيّاك نستعين) و چون مي بيند راهها فراوان و پويندگان آنها گوناگونند، بهترين راه را از خداي سبحان مسئلت مي كند: (اهدنا الصّراط المستقيم) و سرانجام، چون پيمودن صراط مستقيم را به تنهايي دشوار مي يابد و نياز به همسفراني راهْ بلد را احساس مي كند مي گويد: (صراط الذين أنعمت عليهم) و براي آن كه در اين راه، بيگانه با او رفاقت نكند مي گويد: (غير المغضوب عليهم ولا الضّالّين) و اين گونه بين تولّي اولياي الهي و تبرّي از دشمنان او جمع مي كند.[ مجمع البيان: ج1، ص110، با تصرّف.]
ادامه دارد....
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#چشمه_حکمت
#تفسیر_سوره_فجر
🔅🔅🔅
✳ نگاشت 13 : نگاهی کلی به تفسیر آیات 15تا20
فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ «15» وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ «16» كَلَّا بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ «17» وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ «18» وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلًا لَمًّا «19» وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا «20»
🔹 «أَكْلًا لَمًّا» يعنى يكجا خوردن، بدون دقت در اين كه حلال است يا حرام و آيا مال ديگران به آن اضافه شده يا نه. «لَمًّا» مصدر «لممت» به معناى جمع و ضميمه كردن است.
🔹 «جَمًّا» به معناى زياد و انباشته است.
▫ رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: من و هر كسى كه يتيمى را تحت تكفّل خود قرار دهد، در بهشت در كنار هم هستيم.
▫ يكى از سنّتها و برنامههاى قطعى خداوند، آزمايش مردم است؛ البتّه نه براى شناختن، بلكه براى ظهور خصلتها و بروز تلاشها تا بر اساس آن اجر و پاداش دهد.
▫ آزمايشهاى الهى گوناگون است، گاهى با رفاه و ثروت انسان را آزمايش مىكند و گاهى با تنگدستى و مشكلات. ولى انسان عجول كه از آزمايش الهى و اهداف آن غافل است، دست به قضاوتها و تحليلها و تفسيرهاى غلط زده و از خداوند گلايه مىكند.
✅ 1- آزمايشهاى الهى، جلوهاى از در كمين بودن پروردگار نسبت به انسان است.
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ ...
✅ 2- آزمايش، وسيله تربيت و رشد انسان است. «الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ»
✅ 3- دريافتهاى انسان بر اساس لطف اوست نه استحقاق ما. پس گرفتار غرور و عجب نشده و از آزمايش غفلت نكنيد. «فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ»
✅ 4- نه فقر نشانه اهانت است و نه دارايى نشانه كرامت؛ بلكه هر دو وسيله آزمايش است. ابْتَلاهُ ... فَأَكْرَمَهُ، ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ
✅ 5- مهمتر از جسم يتيم روح اوست كه بايد گرامى داشته شود. «تُكْرِمُونَ»
✅ 6- كمبودهاى روحى را با احترام و محبت جبران كنيد. (اولين انتظار يتيمان احترام به شخصيّت آنان است) «تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ»
✅ 7- در مورد كارهاى خداوند، قضاوت نابجا نكنيد. دليل تنگى رزق را بىاعتنائى خداوند نپندازيد، بلكه نتيجه عملكرد خودتان بدانيد. «كَلَّا بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ»
✅ 8- احسان به ديگران، در رزق و روزى انسان نقش مهمى دارد. «لا تُكْرِمُونَ- فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ»
✅ 9- بينوايان نبايد گرسنه بمانند. با انفاق خود، با تشويق ديگران بايد به آنان رسيدگى كرد. «تَحَاضُّونَ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ»
✅ 10- در درآمدهاى خود دقّت كنيد؛ هر نانى مصرف كردنى نيست. «أَكْلًا لَمًّا»
✅ 11- علاقه به مال فطرى است، آنچه مذموم است، علاقه شديد است «حُبًّا جَمًّا»
✅ 12- تكريم خداوند از شما، بايد سبب تكريم شما از يتيمان باشد. فَأَكْرَمَهُ ... لا تُكْرِمُونَ
ادامه دارد....
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید
@rahighemakhtoom
برشی از #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(11)
#تفسیر_قرآن
#آیت_الله_جوادی_آملی
#سوره_حمد
🔅🔅🔅
📌 ثواب تلاوت
در برخي از روايات اهل بيت (عليهم السلام) با تأكيدي ويژه، به تلاوت سورهي حمد ترغيب شده است. سرّ تأكيد فراوان روايات بر تلاوت اين سوره، از مباحثي كه تاكنون دربارهي اهميت و اسرار نامگذاري آن بيان شد روشن مي شود. برخي از اين روايات به قرار زير است:
1 ـ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) پس از تبيين فضايل اين سوره و اجر فراوان تلاوت و استماع آن مي فرمايد: «فَلْيَسْتكثر أحدكم من هذا الخير المعرض لكم؛ فإنّه غنيمة. لا يذهبنّ أوانه فيبقي فى قلوبكم الحسرة»[ نورالثقلين، ج1، ص6]
2 ـ نيز آن حضرت مي فرمايد: كسي كه سورهي فاتحة الكتاب را تلاوت كند، خداي سبحان ثواب تلاوت همهي آيات نازلهي از آسمان را بدو خواهد داد: «من قراي فاتحة الكتاب أعطاه الله بعدد كل آية نزل من السماء ثواب تلاوتها».[ همان، ص4.]
3 ـ در برخي احاديث ثواب تلاوت سوره حمد معادل ثواب تلاوت دو سوم قرآن و انفاق به همهي مؤمنان ذكر شده است؛ مانند: «أيّما مسلم قرأ فاتحة الكتاب أعطى من الأجر كأنّما قراي ثُلثى القرآن وأعطى من الأجر كأنّما تصدّق علي كلّ مؤمن ومؤمنة»[ مجمع البيان، ج1، ص88.]
ادامه دارد....
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
اسراء 28.mp3
13.51M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی
#سوره_اسراء
#جلسه28
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی
🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید.
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید
@rahighemakhtoom
اسراء 29.mp3
12.23M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی
#سوره_اسراء
#جلسه29
پایان جلسات تفسیر سوره اسرا
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی
🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید.
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید
@rahighemakhtoom
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📌 ناصح کربلا
▪️ این مسئله «نُصح» که به معنای خیرخواهی و هدایت خیرخواهانه است، برنامه رسمی بسیاری از انبیا بود که این بخش را قرآن کریم این گونه نقل کرد: ﴿نَصَحْتُ لَكُمْ﴾،[1] ﴿لاَتُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ﴾[2] و مانند آن. امّا آن طوری که حسین بن علی (سَلَامُ اللَّهِ عَلَیه) امت را نصیحت کرده است، هیچکسی نصیحت نکرد؛ زیرا که «فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیكَ لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلَالَةِ».[3]
▪️ این همزهٴ باب افعال گاهی برای اِزاله است؛ «أعذر» یعنی «أزال العُذر»، آن قدر نصیحت کرد که عذرها را از بین برد! این مسئلهٴ عذر را از بین بردن هم در لسان قرآن کریم حرف انبیا هم هست که به برخی از انبیا می گفتند چرا این قدر تلاش و کوشش می کنید؟ می گفتند: ﴿مَعْذِرَةً إِلَی رَبِّكُمْ﴾؛[4] برای اینکه کسی عذرخواهی نکند و جلوی عذر افراد را هم بگیریم. این «الف» در «أعذر»، «الف» اِزاله است؛ یعنی «أزال عُذرا» دیگر هیچ کس نمی تواند عذر بیاورد، برای اینکه حضرت مصاحبه کرده، گفتگو کرده، مناظره کرده، نامه نوشته، احتجاج و استدلال کرده، هیچ عذری برای هیچکسی نگذاشت و خالصانه این نصیحت را بخشید! «مَنَحَ» یعنی بخشیدن، همان طوری که انبیا گفتند: ﴿لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً﴾،[5] ایشان هم همان کار را کرد. بخشش غیر از «بیع» است، بخشش غیر از «اجاره» است؛ یعنی رایگان!
▪️ همان طوری که قرآن درباره انبیا گفت که ﴿لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً﴾، همان درباره حسین بن علی هست، برای اینکه تمام تلاش و کوشش او «مَنَحَ» و بخشش بود، رایگان بود و عذری برای هیچکس نگذاشت، «فَأَعْذَرَ»! چطور «أعذر»؛ یعنی «أزال عذرکم»؟ یک؛ چگونه «مَنَحَ النُّصْحَ»، بخشش رایگان را قبول نکردند؟ دو. برای اینکه اینها در جهالت و حیرت ضلالت غرق شدند. اگر کسی غریق جهل علمی و جهالت عملی بود، نه آن نصیحت و نه این خلوص و خیرخواهی معصومانه اثر میگذارد، «لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلَالَةِ».
▪️ امّا اثرهای فراوان نهضت سالار شهیدان تا امروز ظاهر شده است برای اینکه نگذاشت که عدّهای به دام جهل علمی و جهالت عملی بیفتند و نگذاشت کسانی که گرفتار جهل علمی و جهالت عملی شدند بمانند، بلکه آنها را نجات داد و نشانه آن همین اشتیاق «زاید الوصف» میلیونی زائران کربلاست.
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1394/09/12
📝 پانویس:
[1]. سوره اعراف، آیات79 و 93.
[2]. سوره اعراف، آیه79.
[3]. تهذیب الاحکام، ج6، ص113.
[4]. سوره اعراف، آیه164.
[5]. سوره انعام، آیه90.
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید
@rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز لحظاتی قبل از شروع درس تفسیر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی
روضه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام (مورخ ٩٨/٧/٢٢)
#اربعین
#امام_حسين
#اربعین_حسینی
#جوادی_آملی
#آیت_الله_جوادی_آملی
@rahighemakhtoom