eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
619 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 منتظران راستین 📚 پیام به کنگره مسلمانان آمریکا ایالت میشیگان تاریخ: 1395/05/10 🔸 ، بخش ‌هاي وسيعي از اوصاف اينها به صورت شرح و تفصيل و بخش ‌هايي از عصاره فضيلت اينها هم به صورت اجمال و متن در قرآن کريم آمده است؛ قرآن کريم از اينها به عنوان مجاهد، مهاجر، مؤمن، اهل نماز، اهل روزه، اهل حج، اهل خمس، اهل زکات و مانند اين ياد کرد که اينها تفصيل آن مُجمل و شرح آن متن است. 🔸 فرمود کساني به مقصد مي ‌رسند و مقصود را در مقصد مشاهده مي ‌کنند که ﴿لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾،[1] ﴿لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾؛[2] فرمود عالِم به مقصد برسد دشوار است، عاقل به مقصد برسد دشوار است، هر عالِمي به مقصد نمي ‌رسد و هر عاقلي به مقصد نمي‌ رسد؛ نفرمود علما به مقصد مي ‌رسند، نفرمود عقلا به مقصد مي‌ رسند؛ فرمود: ﴿لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾! ﴿لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾! ما نژاد و قومي در شرق و غرب عالَم به نام قوم عالِم و قوم عاقل نداريم! اين تازي و فارسي نيست که نژاد باشد و قوم داشته باشد! اين لُر، ترک، بلوچ و مانند آن نيست که جزء اقوام باشد، مثلاً اقوام آريايي باشد يا اقوام کذا و کذا باشد! ما در تمام کره زمين و نداريم، اين قوم به معناي نژاد و شناسنامه و مانند آن نيست. اين ﴿لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾، اين ﴿لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾،[3] اين ﴿لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾[4] و اين ﴿لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾ که در قرآن آمده است، يعني مردان و زنان زنده که باشند، نه عالِم! باشند، نه عالِم! وجود مبارک حضرت که جهان را اصلاح مي ‌کند، چون قائم «بالعقل و العدل» است! پس صِرف عالِم بودن کافي نيست! صِرف عاقل بودن کافي نيست! تا قيام نکند به علم و عقل نکند، نه مشکل خود را حلّ مي ‌کند و نه «غُل جامعه»[5] را از گردن ديگران بر مي ‌دارد. اگر رسول گرامي (عليه و علي آله آلاف التحية و الثناء) ﴿يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الأغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ﴾[6] بود، چون قوم عاقل بود؛ يعني قائم «بالعقل» و «بالعلم» بود. وجود مبارک حضرت حجّت (صلوات الله و سلامه عليه) چون به عقل قيام مي ‌کند، علم قيام مي ‌کند، و قسط قيام مي ‌کند، به توحيد و وحي و نبوّت قيام مي‌ کند، جامعه را از خواب بودن بيدار مي‌ کند، از مُستَلقي[7] بودن مي‌ نشاند، از نشسته به نيم‌ خيز در مي ‌آورد، از نيم ‌خيز اينها را ايستا و قائم مي‌ کند که ﴿لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾[8] مي‌ شوند، جامعه ايستاده و مقاوم جامعه نجات ‌يافته است. او چون قائم به عقل است، نه زير بار کسي مي ‌رود و نه کسي را به زير بار مي ‌آورد، نه بيهوده سخن مي ‌گويد و نه بيهوده را مي‌ شنود! ﴿لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾، گاهي کار به قدري مهم است که عادل بودن هم کافي نيست، قائم به قِسط بودن هم کافي نيست، فرمود: باشيد.[9] آنها که مثل امام راحل (رضوان الله تعالي عليه) جزء ياران حضرت هستند، او قائم به قسط است، يک؛ در مواقع خطر قوّام به قسط است، دو؛ سيصد و اندي اصحاب مانند (رضوان الله تعالي عليه) دارد، اگر يک وليّ ‌اي در جهان ظهور کرد و بيش از سيصد يار مثل امام راحل داشت و جامعه بشري را به قائم کرد، اين جامعه نجات پيدا مي ‌کند. ========== [1] . سوره بقره، آيه164؛ سوره رعد، آيه4؛ سوره نحل، آيات12 و67؛ سوره عنکبوت، آيه35؛ سوره روم، آيات24 و28؛ سوره جاثيه، آيه5. [2] . سوره بقره، آيه230؛ سوره انعام، آيات97 و105؛ سوره اعراف، آيه32؛ سوره توبه، آيه11؛ سوره يونس، آيه5؛ سوره نمل، آيه52؛ سوره فصّلت، آيه3. [3] . سوره يونس، آيه24؛ سوره رعد، آيه3؛ سوره نحل، آيات11 و 69؛ سوره روم، آيه21؛ سوره زمر، آيه42؛ سوره جاثيه13. [4] . سوره انعام، آيه99؛ سوره اعراف، آيات52 و 188 و 203؛ سوره يوسف، آيه111؛ سوره نحل، آيات64 و 79؛ سوره نمل، آيه86؛ سوره قصص، آيه3؛ سوره عنکبوت، آيات24 و 51؛ سوره روم، آيه37؛ سوره زمر، آيه52. [5]. لغت‌نامه دهخدا، غل جامعه: [غ ُ / غ ُل ْ ل ِ/ م ِ ع َ/ ع ِ] (ترکيب وصفي، اِ مرکب) قسمي غل که گردن و دست و دوپاي در بند دارد. غل که گردن و دست و پاي را ببندد. رجوع به غُلّ شود. [6]. سوره اعراف, آيه157. [7]. لغت‌نامه دهخدا، مستلقي: [م ُ ت َ] نعت فاعلي از استلقاء، خفته بر قفا؛ بر قفا خوابنده يعني پشت به بسترکرده دست و پا درازکننده، بر پشت خفته. [8]. سوره حديد, آيه25. [9]. سوره نساء, آيه135؛ ﴿أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ﴾. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💢 منشور منتظران 📚 دیدار مسئولین رادیو جوان با حضرت استاد تاریخ: 1385/05/18 🔸 ظهور وجود مبارك ولی عصر (ارواحنا فداه) به تقدیر الهی است، لكن خدا درباره كارهای انسان با انسان هم همراه است؛ یعنی هر نحوی كه جامعه به آن سمت حركت كند، خدای سبحان هم برنامه ‌ها را به همان سمت رهبری می ‌كند، چون جبری در كار نیست و از این جهت كه جبر نیست و انسان مختار است و آزاد اگر راه خیر را انتخاب كرد خدا مقدماتش را فراهم می ‌كند و اگر خدای ناكرده كجراهه برود خدا آنها را رها می ‌كند، البته بیش از غضب اوست، او بیش از غضب اوست، چندین بار مهلت می‌ دهد و راهنمایی می ‌كند، اگر كسی خدایی ناكرده اعتنا نكرد خدا او را به حال خودش رها می‌ كند این مطلب اول. 🔸 مطلب دوم این است كه وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) خط مشی امامت را مشخص كرد، همان خط مشی هم در جریان ظهور و حضور و غیبت ولی عصر (ارواحنا فداه) هم مطرح است. وجود مبارك حضرت امیر فرمود كه سالیان متمادی مردم ظرفیت حضور مرا نداشتند و تحمل نمی‌ كردند؛ حرف های معقول ما را اینها نمی‌ پذیرفتند و مقبولشان نمی‌ شد تا اینكه بالأخره تجربه نشان داد كه غیر از علی ‌بن ‌ابی ‌طالب كسی نمی ‌تواند رهبری نظام را به عهده بگیرد. تقریباً بیست و پنج سال اینها تلفات دادند و آزمودند اگر كاری هست از غدیر ساخته است، بعد از اینكه مردم فهمیدند و كم ‌كم زمینه فراهم شد من پذیرفتم «لَولا حُضُورُ الحاضِرِ و قِیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ»[1] فرمود چون ظرفیت حاضر شد سطح ادراك مردم بالا آمد تجارب تلخی را پشت سر گذاشتند فهمیدند غیر از چیزی جامعه را اداره نمی ‌كند من پذیرفتم. همین معنا هم درباره وجود مبارك ولی عصر هست، اگر جامعه این دین علما كه از انبیا و اولیا (علیهم الصلوة و علیهم السلام) گرفتند پذیرفتند و خود را اصلاح كرده ‌اند، وجود مبارك حضرت ظهور می ‌كند. این هم یك مطلب پس ظهور آن حضرت با ماست و آن حضرت ظهور می ‌كند این صلاح را تكمیل می ‌كند، وگرنه با كجروی ما هرگز حضرت ظهور نمی ‌كند. 🔸 مطلب بعدی آن است كه راه چیست؟ راه اصلاح جامعه تقریباً بین چهل تا پنجاه عنصر محوری و اصل است كه در دعای نورانی امام زمان آمده است؛ این دعا به منزله است این دعای « اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ‏ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیةِ وَ...»[2] این بین چهل تا پنجاه اصل است. یك وقت است دعا تنها ناظر به این است كه خدا‌یا بیماران ما را شفا بده! گذشتگان ما را بیامرز! روزی ما را زیاد بكن! این یك سلسله دعاها به منزله منشور كشورداری است. دعای نورانی امام زمان (ارواحنا فداه) كه بین چهل الی پنجاه اصل است این است كه اگر این دعا خوب خوانده بشود و خوب عمل بشود شرایط فراهم است، وقتی شرایط حضور و ظهور فراهم شد همان طور كه وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) فرمود چون شرایط حاضر شد من پذیرفتم، این جا هم وجود مبارك حضرت هم ظهور می ‌كند. [1]. نهج البلاغه، خطبه3. [2]. البلد الأمین و الدرع الحصین، ص349. 🆔 @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 جلسه چهارم: اداره جامعه قرآنی 🆔 @rahighemakhtoom
💠 اداره جامعه قرآنی 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/05/07 🔸 قرآن مثل باران نازل نشده، خدای سبحان باران را نازل کرد یعنی این قطرات را به زمین انداخت، قرآن را هم نازل کرد در «لیله قدر»؛ اما نازل کردن قرآن مثل نازل کردن باران نیست که به زمین انداخته باشد، را آویخت، باران را انداخت، نازل کردن قرآن مثل آن است که کسی در بالاست، طنابی را نازل می‌کند، آویزان می‌کند، به ما می‌گوید این طناب را بگیرید و بالا بیایید، پس قرآن را خدا نازل کرد، باران را هم خدا نازل کرد؛ اما باران را انداخت روی زمین، قرآن را آویخت، چون است یک طرفش به دست خداست ما نمی‌توانیم با این کتاب همسان کتاب‌های دیگر رفتار بکنیم، الآن ما هر کتابی را که مطالعه می‌کنیم بر اساس «وَ انْظُرْ إِلَی مَا قَال»[1] مطالعه می‌ کنیم، می ‌گوییم ما با این مطالب کار داریم چه کار داریم گوینده‌اش کیست؟ گوینده ‌اش یا مُرد یا فعلاً در دسترس نیست، ما با مقول و با گفتار او کار داریم، اما قرآن ‌‌چنین نیست، یک قول است که قائل بالای سر اوست، یک کلام است که متکلم بالای سر اوست، یک طناب است که طرف دیگر آن به دست خود خدای سبحانه تعالی است، ما با این کتاب روبه‌رو هستیم، پس نمی ‌توان گفت که حالا کسی دارد قرآن مطالعه می‌کند یا تفسیر قرآن می‌نویسد؛ مثل تفسیر فقه است یا کار فلسفه است یا کار کلام است یا کار طبّ است که یک کتاب را دارد مطالعه می‌کند، از آن قبیل نیست! اگر یک فقیه یا یک محدث یا یک متکلم یا یک طبیب کتابی نوشت دیگر ما هستیم و کتاب او، کاری به او نداریم، او یا زنده است یا مُرد، ولی درباره این‌‌چنین نیست، این یک کتاب نیست که نوشته باشد و ردّ شده باشد، این یک طناب است که آویخت، یک طرفش به دست اوست یک طرفش به دست ما، همین حدیث نورانی «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَینِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»[2] درباره قرآن دارد که «أَحَدُ طَرَفَیهِ بِیدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی»[3] یک طرف این قرآن که طناب است به دست خداست طرف دیگرش با اوست. الآن همین کتاب اسم کلب در آن هست، اسم فرعون در آن هست، اسم جهنم در آن هست، کسی که وضو ندارد نمی ‌تواند اسم این کلب را ببوسد؛ حالا کسی خواست سوره مبارکه «کهف» را باز کرد می‌خواهد قرآن را ببوسد وضو ندارد نمی ‌تواند آیه ﴿وَ کلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیهِ﴾[4] این را ببوسد یک چنین کتابی است! اسم فرعون را که در قرآن است، این کتاب را باز کرد، می‌ خواهد قرآن را ببوسد، فرق نمی ‌کند چه اسم وجود مبارک پیغمبر باشد چه اسم فرعون، چون در قرآن است و خدا گفت بی ‌وضو نمی ‌شود آن را بوسید این یک چنین کتابی است! 🔸 پس ما با کتابی روبه‌رو هستیم که گوینده‌اش بالای سر اوست، ما باید توجه داشته باشیم با کتابی در تماس هستیم که کشور را این می ‌کند مبادا کسی ـ خدای ناکرده ـ خیال بکند یک عده بی ‌راهه می ‌روند به هر حال سرشان به سنگ می ‌خورد! مهمترین پیام قرآن کریم این است که انسان یک است خود را فریب ندهد، انسان آنقدر قدرتمند است که مرگ را می ‌میراند، اینها حرف‌ های قرآن است. اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ باورش این باشد که با مُردن می‌پوسد و از بین می‌رود این فکرش نیست؛ اما مهمترین کار قرآن این است که به انسان می‌گوید انسان یک موجود ابدی است، ما مرگ را می ‌میرانیم، ما تغیر و تحول را زیر پا می ‌گذاریم و می‌ شویم ابدی، اگر ابدی شدیم که با دست خالی نمی‌ شود ابدی شد، یک جا لازم است، یک سفر لازم است، یک ره‌ توشه لازم است؛ لذا نه بی ‌راهه می ‌رویم نه راه کسی را می‌ بندیم، روی رهنمود قرآن خیلی سهل است، وجود مبارک ولی عصر (ارواحنا فداه) که ظهور کرد این معارف عملی می ‌شود[5] الآن اگر این هفت میلیارد بشر روی زمین باشند اداره آن سهل است، بنابراین این جاهلیت را وجود مبارک ولی عصر عاقل می ‌کند، اداره کردن مردم عاقل سخت نیست، مگر حضرت با کشتن جهان را اداره می ‌کند؟ مگر با قتل می‌ شود جهان را اداره کرد؟ این چه قدرتی است که وجود مبارک حضرت به اذن خدا دارد و چه برکتی است که ذات أقدس الهی در زمان حضور آن حضرت نصیب جوامع بشری کرده، فقط خود آن حضرت می ‌داند که عقل مردم بالا می‌آید، وقتی عقل مردم بالا آمد مردم فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، مسلمان هستند و حافظ دینشان‌ هستند حافظ آخرتشان‌ هستند، هیچ ظلمی نمی‌ کنند، زیر بار ظلمی هم نخواهند رفت. ========= [1]. غرر الحكم و درر الكلم، ص361. [2]. الخصال، ج‏1، ص66. [3]. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج‏1، ص414. [4]. سوره کهف، آیه18. [5]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص25. @rahighemakhtoom