eitaa logo
رهنامه پژوهش
1.2هزار دنبال‌کننده
237 عکس
5 ویدیو
33 فایل
🔻 معاونت پژوهش حوزه های علمیه 🔻 مدیریت ترویج پژوهش ☘️رهنامه پژوهش، فصلنامه ای برای ترویج فرهنگ پژوهش، ارتقای مهارتهای پژوهشی و افزایش سواد پژوهش در میان طلاب جوان: www.rahnamehmag.ir ▫️ارتباط با سردبیر ✅ @sadramah ارسال پیامک 5000400030096
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پاورقی
📝محمد صدرا مازنی 💠پیشنهاد عنوان پژوهشی: پیامدهای اخلاقی مجرم‌گردانی 🔻روزهای اخیر ویدئویی در شبکه های پیام رسانی فضای مجازی منتشر شده است که در آن تعدادی مجرم در خیابان‌های شهر گردانده می‌شوند. ماموران آنها را کتک می‌زنند و با عباراتی مانند غلط کردم، ...خوردم و امثال اینها تحقیر می‌شوند. در مواردی نیز با گردن‌بندی از آفتابه و یا پوششی از لباس زنانه خفیف می‌شوند. 🔻اینکه جرم این افراد چه بوده است، مهم است. اما اینکه قاضی با چه استنادی چنین حکمی صادر کرده است و همچنین آیا در صدور احکام حقوقی در این مورد و نظایر آن به آثار و پیامدهای آن توجه می‌شود یا خیر، بحث قابل توجه دیگری است. مخصوصاً که این‌چنین موضوعاتی ابعاد چندوجهی داشته و مسأله‌ای میان‌رشته‌ای است و علاوه بر تسلط فقهی و حقوقی نیاز به اشراف روانشناختی، جامعه‌شناختی و اخلاقی قاضی دارد و نمی‌توان بدون بررسی ابعاد دقیق و پیامدهای آن حکم صادر کرد. 🔻طلاب و دانشجویانی که در حوزه مباحث فلسفه اخلاق مطالعه می کنند می‌توانند از نگاه اخلاقی آن را تحلیل نمایند. این موضوع قابلیت بررسی فقهی نیز دارد. ضمن اینکه این بحث را می توان از بعد روانشناختی و جامعه شناختی و فرهنگی بررسی کرد. 🔻برخی از مباحث پیشنهادی تحقیق یادشده: 1. مفاهیمی چون اتهام اخلاقی، جرم اخلاقی، اراذل و اوباش روشن شود. 2. نوع جرم و حکم آن تبیین گردد. 3. دیدگاه‌های موافق و مخالف تحلیل و ارزیابی شود. 4. آیات و روایات مرتبط با کرامت انسانی و نسبت آن با موضوع بحث بررسی شود. 5. مبانی حقوقی، فقهی و اخلاقی مجرم‌گردانی تبیین شود. 6. با توجه به ممنوعیت شکنجه در شرع اسلام نسبت آن با شکنجه بررسی شود. 7. شرایط زمانی مجرم‌گردانی(وضعیت کرونا و تجمع غیرمنتظرۀ مردم که خود باعث شیوع بیماری می‌شود.) تحلیل شود. 8. با توجه به عدم امکان جلوگیری از تصویر برداری و انتشار عمومی آن صدور چنین احکامی چه توجیهی دارد؟ توضیح اینکه: با فرض اینکه اصل مجرم گردانی توجیه حقوقی داشته باشد، آیا تحقیر آن در حد مردم یک یا چند کوچه و خیابان و شهر مد نظر است یا اینکه خفیف کردنشان در بین عموم مردم نیز بی اشکال است؟ البته این بررسی باید با توجه به انتشار جرم این دسته از افراد در بین عموم جامعه انجام شود. (از قرار اطلاع این مجرمین با قمه و شمشیر و عربده کشی اقدام به رعب و وحشت بین مردم کرده و موجب سلب آرامش عموم شده بودند). 9. به پیامدهای بین‌المللی احتمالی مخدوش کردن اعتبار حکومت اسلامی توجه شود. پ.ن: گفتنی است عنوان پیشنهادی به پیامدهای موضوع مجرم گردانی می پردازد و برسی آثار مثبت آن بحث دیگری است که در ضمن موضوع مستقل و یا به صورت تلفیقی با عنوان: 《آثار و پیامدهای اخلاقی مجرم گردانی》 بحث شود @masaelepazuheshi
❇️❇️ اشتیاق نسبت به مساله، شرط لازم برای استاد در ✳️ مهمترین رکن در آموزش پژوهش‌محور استاد است، نه متن درسی. چرا که غایت قصوای این نظام آموزشی تربیت و خلاق است نه تعلیم. ✳️ هدف نظام آموزشی حافظه‌محور، تعلیم و انتقال دانش است و لذا استاد به معنی واقعی کلمه «» است. در مقابل استاد در نظام آموزشی پژوهش‌محور به دنبال تربیت علمی و تقویت قوه تفکر و نقد و نوآوری دانش‌پژوه است و لذا باید استاد این نظام آموزشی را «» خواند. تعلیم در نظام آموزشی پژوهش‌محور مقدمه برای تربیت علمی است و لذا معلمی یکی از شئون فرعی استادمربی است لازمه رشد علمی محصلان این نظام آموزشی، مشارکت فعال در کلاس و فکر و ارائه نقطه نظرات پیرامون مساله مورد بحث است. مسلم است که شاگردی کردن بهترین استادمربی‌ها بدون تلاش علمی دانش‌پژوه به سرانجام نمی رسد. ✳️ بر فرض مشارکت فعال دانش‌پژوه، طرف دیگر این گونه کلاس‌ها، استادمربی است. برای رسیدن به آرمان این‌گونه کلاس‌ها استادمربی باید همراه با دانش‌پژوه فکر کند و با سوال و نقد و نشان‌دادن نقاط ضعف و قوت یافته‌های دانش‌پژوه، او را رشد دهد. ✳️ لازمه چنین امری که طبیعتا با مشقت فراوانی برای استادمربی همراه است، اشتیاق و هیجان‌زدگی او نسبت به مساله مورد بحث در کلاس است. اگر استادمربی نسبت به مساله‌ای که در کلاس مطرح می‌کند مشتاق نباشد به طور طبیعی تشنه نکات جدید هم نیست. زمانی استادمربی «اُذُن خیر» خواهد بود که خود مشتاق یادگرفتن باشد. هیجان ناشی از حل یک مساله علمی انرژی لازم برای بحث و شنیدن نکات جدید به او می‌دهد. ✳️ اگر مساله ای که استاد در کلاس مطرح می‌کند، بعد از کلاس هم ساعت‌ها ذهن او را مشغول کند، نقد و نقطه‌نظر دانش‌پژوهان را مغتنم می‌شمارد و اگر نقدی جدی‌ مطرح شود با آغوش باز از آن استقبال می‌کند. چنین استادی با استادی که بعد از کلاس، مساله مورد بحث را فراموش کرده و به سراغ مساله دیگری می‌رود و اساسا مساله بیرون از کلاسش غیر از مساله درون کلاسش است، متفاوت است. استاد دوم ولو از نظر علمی قوی‌تر باشد در جنبه تربیت علمی موفق‌تر نخواهد بود. برخورد چنین استادی با نقد یا نکته جدیدی که پیش از این به ذهنش نرسیده و در کلاس مطرح می‌شود چه خواهد بود؟ ❌ واضح است که مراد از این مطلب این نیست که استادمربی باید درسی را تدریس کند که خودش مطالعات کافی در مورد آن را ندارد. مراد از این بیان این است که مساله مورد بحث در کلاس باید برای استاد تازه باشد و ذهن استاد بدان مشغول باشد. ✳️ بنابراین استاد باید بر مساله مورد بحث در خارج از کلاس هم تمرکز داشته باشد، نه اینکه صرفا کارها و پژوهش‌های پیشین خود را تورقی کند و وارد کلاس شود. عموما چنین استادی حوصله و توان اداره چنین کلاسی را نخواهد داشت. با این حساب یک استادمربی در روز چند درس می‌تواند تدریس کند⁉️ . 🖌 حجت الاسلام و المسلمین مجتبی قربانی همدانی، مدرس حوزه و دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی 👉@rahnameh
؛ افراط، تفریط 📌ممکن است در عرف حوزه، به تعبیر من دو نگاه افراطی و تفریطی وجود داشته باشد. گروهی معتقد است که تفسیر، حدیث، فلسفه و... تخصص نیست و تخصص فقط در فقه و اصول خلاصه می شود. این نگاه به تعبیر بنده اشتباه است. اگر ما همه ظرفیت های حوزه را بر فقه و اصول متمرکز کنیم و به سمت گرایش های دیگر نرویم، قطعا جواب گوی نیازهای جامعه نخواهیم بود. این نگاه در نهایت منجر به کم فروغی و کم نشاطی همین حوزه فقه خواهد شد؛ یعنی پرداختن به فقه به عنوان تنها رشته تخصصی، در یک چرخه نه چندان طولانی، به بی محتوایی و بی نشاطی رشته فقهی ما هم خواهد انجامید. 📌برخی دیگر هم معتقدند که تخصص گرایی در حوزه، توسعه رشته های علمی بریده از هزار سال تجربه علمی شیعه است. اینها می گویند سایر رشته های تخصصی مثل تفسیر، علوم حدیث، کلام و... را باید مستقل از فقه و حوزه هزار ساله شیعه دید. به نظر من این نگاه هم یک نگاه افراطی است و در نهایت، ضربات غیر قابل جبرانی بر دانش های حوزه وارد خواهد کرد. این نگاه¬ها باید اصلاح شود. ما باید رشته های تخصصی را بر بستر تجربه های گذشته و منطقِ تفکر فقهی توسعه دهیم. 🖌حجت الاسلام و المسلمین بهجت پور؛ معاون آموزش سابق حوزه های علمیه؛ 🖌خشت اول، شماره7، صفحه18. 👉@rahnameh
🛑 لزوم ⭕️ با توجه به این گستردگی علوم و تاکید بر اتقان، دیگر یک نفر نمی تواند در پنج یا شش رشته متخصص شود. ⭕️جمله معروف شیخ بهایی را شنیده اید که فرموده بود: (من با هر متخصصی در یک موضوع بحث کردم، کم آوردم؛ ولی با هر ذوفنونی بحث کردم موفق شدم.) بنا بر این دیگر رسیدن به جامعیت معقول و منقول ممکن نیست. ⭕️دوره القاب علامه ذوفنون، فقیه الفلاسفه، فیلسوف الفقها، ادیب المفسرین و مفسر الفقها گذشته است. ⭕️هر چند در طول تاریخ نوابغی وجود داشتند که جامع علوم بودند، ولی همین نوابغ اگر در عصر حاضر بودند، هرگز به جامعیت نمی رسیدند. غیر از معصوم که حساب دیگری دارد، ما معتقدیم که کسی نمی تواند به جامعیت برسد. مثلا مرحوم صدر (ره) هم که نه تنها مستعد، بلکه نابغه بود؛ عملا نشان داد که این امر امکان پذیر نیست. حجت الاسلام والمسلمین استاد ابوالقاسم علیدوست؛ خشت اول، شماره8، صفحه 10. 👉@rahnameh
هدایت شده از پاورقی
📝محمد صدرا مازنی 💠در باب اهمیت تکرار 🔻1. سالهای آغازین ورودم به حوزه، درسی داشتیم با عنوان سیره‌ی علما. روز های سه شنبه. زمانش دوساعت به غروب بود به گمانم. گاهی با چشمهای پف کرده وارد کلاس می شدیم. جذابیت درس کلاس را لذت بخش می کرد. استاد ما دانشمند فاضلی به نام حاج آقای افضلی بود. مشی و سلوک عرفانی داشت. الان هم دارد. مدیر مدرسه هم بود. می‌گفت من خودم را مربی می‌دانم نه مدیر. شوخ طبعی‌اش هم برای ما جالب بود. یک روز برای کاری به دفترش رفته بودم. تازه کیوی به بازار آمده بود. سیب‌زمینی آب پز را به من نشان می داد و می‌گفت بفرما کیوی! خب برای ما جالب بود. 🔻یادم می‌آید که استاد دکتر احمد عابدی در کلاس درس به طلبه‌ای که زیادی اشکال می‌کرد گفته بود: در گذشته کتک خوردن از استاد برای خودش یک اجر و قرب محسوب می‌شد. می‌گفت گاهی استاد از منبر پایین می‌شد و با عصا از خجالت اشکال و سوال بی ربط مستشکل در می آمد! و محصل نه تنها ناراحت نمی‌شد، بلکه پیش دیگران پز می‌داد که استاد به من توجه دارد! 🔻شوخی استاد ما هم حتی اگر برای خواننده بی‌مزه بنماید، برای من جالب بود. آقای افضلی اصرار داشت بر این تعارفش، و تکرار می‌کرد: بفرما کیوی. به گمانم سالهای نخستی بود که کشت نهالش در منطقه باغهای گرگان توسعه پیدا کرده بود. آن زمان برای خودش اجر و قربی در ظرف میوه داشت. من که از همان اول تشخیص داده بودم سیب زمینی داخل ظرفه، خندیدم و گفتم در سفره‌ی طلبگی ما از این کیوی‌ها فروان پیدا می‌شه‌. 🔻با اینکه روحیه لطیف و پوست‌پیازی داشت و نمازهای صبحش با حال گریه همراه بود؛ اما هیبت و هیمنه‌ای داشت نزد ما. بچه‌ها از ایشان حساب می‌بردند. گاهی صدایش را از آن سوی مدرسه می‌شنیدیم. در فاصله‌ی تقریبی پنجاه شصت متر دورتر از ما که در حال تذکر به طلبه‌‌ای بود. مکرر از اهل بیت(ع) می‌گفت. اشعار مولوی را هم می‌خواند. اصلاً مولوی پژوه بود. کتاب سروش آسمانی‌اش را بعدها که به دیدنش رفتم به من هدیه داد. البته مشروط که بخوانمش. خواندم؛ اما نه همه‌اش را. تقریباً کلامش را با بیت دوم این شعر سعدی تمام می‌کرد: گفتم که الف، گفت؛ دگر، گفتم هیچ در خانه اگر کس است، یک حرف بس است. همیشه گویی این شعر توسط حاج آقای ما از جنس تکرار بود! 🔻2. در سال‌های اخیر با همکاران‌مان در مدیریت ترویج پژوهش سیر فعالیت‌های پژوهشی طلبه را طراحی کردیم. اگر بودجه و اعتباری داشتیم می توانستیم به صورت موشن گرافیک منتشر کنیم. چه کنیم. نداریم! در این سیر یک صفحه‌ای تمام برنامه‌هایی که اجرای آن موجب پرورش پژوهشی طلبه می‌شود، درج شده است. اولین گام این سیر مرحله ی توجیه و انگیزه بخشی علمی و پژوهشی است. می‌بایست طلبه را با ضرورت و اهمیت امر پژوهش آشنا کنیم. 🔻اما مسأله این بود که مگر ایجاد روحیه تحقیق و پژوهش با یک بار و دوبار و چند بار شکل می‌گیرد. جنس کار روانشناختی است. باید این مسأله که پژوهش چه دردی را دوا می‌کند و چرا باید پژوهش کرد درونی شود. اگر بگوییم نظیر توصیه‌های اخلاقی است پرت نگفتیم. اگر یک بار موعظه کافی بود، چرا کلاس‌های درس اخلاق و وعظ و خطابه با برگزاری یک جلسه برای هر نفر متوقف نمی‌شود؟ چرا باید مکرر تذکر بشنویم؟ سیره ی اخلاقی علما را چرا به طلبه های جوان آموزش می دادند؟ و چرا باید مستمرا بشنویم؟ چرا باید سیره و منش اخلاقی مدیریتی امام و بزرگان دائما باید به مدیران گفته شود؟چرا به یکی دو جلسه بسنده نمی شد و نمی شود؟ چرا این‌همه تکرار در آیات قران دیده می‌شود؟ و... ضرورت پژوهش، اهمیتش، چرایی نیاز امروز ما به پژوهش، حجم انتظارات از جامعۀ اسلامی، نقش پژوهشگر در اصلاح امور، سیره‌ی علما و دانشمندان در پژوهش و نظایر اینها چیزی نیست که با یک بار و دو بار سخنرانی و کلاس و کارگاه آموزش پژوهش احساس بی نیازی کنیم... اساساً ساختار ذهنی انسان به نحوی است که برای اینکه به طور کامل مفاهیم و گزاره‌ها را دریافت کنیم، نیازمند چند مرتبه برخورد و درگیری هستیم. پژوهش نیز اینگونه است. تکرار توجیه و انگیزه بخشی یک رکن مستمر در این عرصه است. @masaelepazuheshi
🛑 لزوم به نظر بنده، امروزه تخصص و حتی تمرکز، یک امر ضروری است. یعنی یک نفر مطالعات خود را در یک مبحث متمرکز کرده و این مطالعات را جمع بندی کند. یه این معنا است که یک فرد، مطالعات خود را در گرایشی از یک رشته خاص متمرکز کرده و با اطلاع کامل از منابع، اسناد، مبانی و نظریات مختلف در آن گرایش خاص، توانایی پاسخ گویی به مسائل جدید را داشته باشد. مثلا فردی بعد از گذراندن مقدمات کلی فقه و رسیدن به قدرت استنباط، مطالعات خود را در یکی از ابواب فقه مثل عبادات، نکاح، قصاص یا دیات متمرکز کرده و به مرحله تخصص برسد؛ یعنی توانایی حل مسائل جدید را بدست آورد. 🖌حجت الاسلام والمسلمین استاد ابوالقاسم علیدوست؛ 🖌خشت اول، شماره8، صفحه 10. 👉@rahnameh
🛑 لزوم 💠 با توجه به گستردگی مباحث فقه و اصول و نیازشان به بحث و مطالعه دقیق، نه تنها ، بلکه مطالعات در ابواب علوم نیز امری ضروری است. 💠 برای تخصص در علوم دیگر حوزه، مانند تفسیر و کلام، فرد باید علاوه بر ، از نیز آگاهی داشته باشد؛ چرا که اصول فقه، اصول فهم و اندیشه است و این دو علم، مقدمات علوم دیگر هستند. 🖌حجت الاسلام والمسلمین استاد ابوالقاسم علیدوست؛ 🖌خشت اول، شماره۸، صفحه۱۱. 👉@rahnameh
🛑 لزوم 💠 تکنولوژی با خود صدها سوال آورده است که در قدیم اصلا وجود نداشتند... 💠 با اینکه برای فقه زحمات زیادی کشیده شده، ولی از نظر علمی در فقه ما ده درصد کار شده است و این امر وظیفه ما را برای جبران این کمبود با استفاده از مطالعات متمرکز و تخصص های مختلف دو چندان می کند. 🖌حجت الاسلام والمسلمین استاد ابوالقاسم علیدوست؛ 🖌خشت اول، شماره۸، صفحه۱۲. 👉@rahnameh
🛑 تخصص گرایی 💠 بحث در حوزه، دیرینه ای بسیار روشن و تابناک دارد. از زمانی که هویت شیعی ما شکل گرفت، دانشمندان بزرگ و استوانه های علمی حوزه از جمله شیخ مفید (ره) و شیخ طوسی (ره) و علمای بعد، تاکید فراوانی بر ساخت یک در برابر دیگر مذاهب فقهی داشته اند. 💠 البته این تاکید به این معنا نبوده که وارد حوزه های دیگر مثل تفسیر نشوند؛ اما آن علومی که در آن زمان، هویت اسلامی و مذهبی ما را شکل می داد، غالبا در حوزه فقه و کلام متمرکز شده بود. 💠 فقهای گذشته با تمام وجود تلاش کردند و توانستند این هویت مستقله را با یک نگاه عمیق و ناظر به مکاتب فکری موجود سامان دهند. 💠 البته شروع و پایه گذاری این حرکت فکری و علمی از فقها نیست، بلکه از دوره امامان معصوم (ع) به ویژه امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بوده است. 💠 پس حوزه از همان ابتدا بر فهم عمیق و تاکید داشته و گرایش فقهی، گرایش غالب درحوزه ها بوده است. 🖌حجت الاسلام و المسلمین بهجت پور؛ معاون آموزش سابق حوزه های علمیه؛ 🗓 خشت اول، شماره7، صفحه18. 👇👇 @rahnameh
ما باید تمام ابعاد دانش های دینی را با در نظر گرفتن اولویت های زمانی و مکانی، استعدادها و ظرفیت ها مورد توجه قرار دهیم. زمانی لازم بود تا خود را ثابت کنیم، اما امروز هویت کلامی، مسئله است؛ امروز بازنگری در مباحث قرآن و استخراج از آن نیاز است؛ منطق فهم حدیث لازم است، امروز باید متخصص نهج البلاغه شناس وجود داشته باشد. ما باید به قدر کافی داشته باشیم تا بتوانیم از همه ابعاد دین دفاع کنیم. اما نکته دیگری که باید به آن پرداخت، این است که ما برای گسترش این رشته های تخصصی، باید بر سر سفره ای بنشینیم که به عنوان تخصص تثبیت شده ی حوزه است. این سفره، سفره است. در طول قرن های گذشته، ظرفیت های حوزه در محدوده فقه شکل گرفته است. هر رشته جدید باید ارتباط منطقی خودش را با حوزه فقه و مخصوصا با برقرار سازد و با مدل گیری از آنها گسترش یابد. رشته های مختلف علوم هم همینطور رشد کرده اند. 🖌حجت الاسلام و المسلمین بهجت پور؛ معاون آموزش سابق حوزه های علمیه؛ 🗓 خشت اول، شماره7، صفحه18. 👇👇 @rahnameh
⭕️ جایگاه فقه در علوم حوزوی1: 💠فقه دو سطح کلی دارد: یکی یا تخصص در فقه است و دیگری فقه عمومی است که از دو نگاه قابل بحث است. 💠نگاه اول، فقه عمومی به عنوان پیش نیازی برای فقه تخصصی است؛ و نگاه دوم، فقه عمومی به عنوان پیش نیازی برای تخصص در سایر رشته ها است. 💠 برای تخصص در فقه، لازم است یک دوره فقه عمومی خوانده شود که حاصل آن رسیدن به ملکه و استنباط است. 💠 این فقه عمومی، همین است که الان در حوزه خوانده می شود؛ منتها چون راه درستی برای آموزش طی نمی شود، این دوره طولانی شده است. 💠 ابتدا باید یک شیوه آموزشی جدید برای فقه تحصیل شود تا طلبه ها بتوانند در کمترین مدت، این دوره را پشت سر بگذارند و به ملکه اجتهاد دست یابند. به نظر من الان بیش از آنکه بر شناخت روش استنباط تکیه شود، بر بیان مسائل پرحجم و قیل و قال ها تکیه می شود؛ لذا بعد از 30 سال ملکه اجتهاد به دست می آید. 🖌حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی؛ 🗓 خشت اول، شماره8، صفحه13. 👇👇 @rahnameh
هدایت شده از رهنامه پژوهش
♦️🌿♦️استقبال کانال رهنامه از 🔹به اطلاع همراهان فرهیخته کانال می رساند، کانال رهنامۀ پژوهش آمادگی دارد مطالب و نقطه نظرات مخاطبان خود، پیرامون فرهنگ و سواد پژوهش یا مهارتهای پژوهشی را ـ پس از تایید ادمین کانال ـ با نام نویسنده، منتشر سازد. 🔹سعی ما بر آن است با هم فکری شما، پژوهش را در حوزه های علمیه در جایگاه بایسته اش بنشانیم، مهارتهای پژوهشی طلاب جوان را ارتقا دهیم و پژوهش را به گفتمانی پایدار مبدل سازیم. 🔹منتظر دیدگاه ها، پیشنهادات و مطالب شما هستیم. ✅با احترام، کانال رهنامه پژوهش 👉@rahnameh
⭕️ جایگاه فقه در علوم حوزوی2: 💠 ... به نظر می رسد که برای ورود به های ، گذراندن دوره عمومی فقه، لازم نیست؛ چرا که ورود در سایر رشته ها، مستلزم دستیابی به ملکه استنباط نیست. 💠 تخصص در یا تفسیر و مانند آن توقفی بر ملکه ندارد و تخصص در این رشته ها، یک دوره فقه عمومی دیگری را می طلبد که با مورد نیاز برای فقه تخصصی، متفاوت است. مثلا دانستن کلیاتی از علم اصول که پیش شرط ورود در سایر دانش ها است، کافی به نظر می رسد و بیش از آن ضرورتی ندارد... 💠 برای مسائل اخلاقی، کلامی و مانند آن گرفتار مباحث و قواعد اصولی شدن، هیچ نتیجه ای در بر ندارد. در مباحث کلامی باید از اصول عقلی دقیق و یا از اصول کلامی بهره برد؛ هر چند که آشنایی کلی با علم اصول لازم است. 💠 از جمله (ره) معتقد بودند که گاهی به کار بردن دانش برای استنباط مباحث کلامی، منجر به کفر و الحاد می شود و نباید از آنها بهره گرفت. حتی دیدگاه ایشان این بود که بهره گیری از قواعد اصولی در استنباط مباحث اخلاقی نیز انسان را به بیراهه می کشاند. 💠 اینکه بعضی می گویند: «اگر یک مفسر یا متکلم، مجتهد نباشد، در کار تفسیر یا کلام دچار اعوجاج و انحراف خواهد شد»، درست نیست... های حجت الاسلام والمسلمین استاد احمد مبلغی؛ خشت اول، شماره8، صفحه 15. @rahnameh
🔴تخصص گرایی ⭕️ جایگاه فقه در علوم حوزوی۳: 💠 تخصص در عرصه را می توان به چند معنا تبیین کرد. از آنجا که هر گزاره فقهی، یک موضوع و یک حکم دارد، ما می توانیم موضوع گزاره های فقهی را مبنا و ملاکی برای قرار دهیم. 💠 در این زمینه می توان دو نگاه داشت: نگاه قدیم و نگاه جدید. 🛑 1. در نگاه قدیم، بر اساس ابوابی که وجود داشته، تخصص ها شکل می گرفته است؛ مثلا صلات، طهارت، حج، خمس، زکات. 🛑 2. در نگاه جدید، گزاره های فقهی، بر اساس دانش های جدید و امروزی دسته بندی می شوند؛ مثل فقه اقتصادی، فقه سیاسی، فقه جامعه شناختی. 💠 به نظر من، نگاه دوم صحیح تر است؛ چرا که تقسیم اول بر طرف کننده نیاز جامعه امروز نیست. 💠 موضوعات جدید از طریق دانش های روز تعیین می شوند؛ البته حکم آنها باید از منابع شرعی گرفته شود و دانش های امروزی را نباید در آن دخالت داد... حجت الاسلام والمسلمین استاد احمد مبلغی؛ خشت اول، شماره۸، صفحه ۱۶. @rahnameh
🔴تخصص گرایی ⭕️ جایگاه فقه در علوم حوزوی۴: 💠 تخصص در را به شکل دیگری هم می توان مطرح کرد. بدین صورت که دانش های ناظر بر فقه را به عنوان در نظر بگیریم؛ یعنی اصول فقه، فلسفه فقه و تاریخ فقه. 💠 البته تخصصی کردن هر کدام نیز امکان پذیر است. مثلا فلسفه فقه را می توان به چند تخصص روش شناسی فقه، قلمرو شناسی فقه، هدف شناسی فقه و منبع شناسی فقه تبدیل کرد؛ اما به دلیل اینکه فلسفه فقه، الان در ابتدای شکل گیری است و حجم کمی دارد، در حال حاضر، این تفکیک وجود ندارد. 💠 پس به طور کلی تخصص در فقه، یا درون فقهی است و پیرامون موضوعات فقهی قدیم و جدید شکل می گیرد و یا برون فقهی است یعنی اصول فقه، تاریخ فقه و فلسفه فقه... 💠 حوزه، همین فقه، تفسیر و کلام است؛ (البته بنده در مقام استقرا نیستم؛ مثلا فلسفه اسلامی و تربیت اسلامی را هم باید اضافه کرد.) اما علومی مثل روان شناسی، جزء تخصص های حوزوی تعریف نمی شوند. این علوم در ارتباط با تخصص های فقه یا تفسیر، جایگاه پیدا می کنند. به عنوان مثال، تفسیر جامعه شناختی می تواند به عنوان یک رشته تخصصی مطرح شود؛ به این صورت که تمام اصول و قواعد جامعه شناسی در آیات قرآن پیگیری شود و یک دیدگاه تازه ای عرضه شود. این همان تفسیر تخصصی است که در حوزه ی جامعه شناسی شکل گرفته است. حجت الاسلام والمسلمین استاد احمد مبلغی؛ خشت اول، شماره۸، صفحه ۱۶. @rahnameh
🖌🖌 بسوی تخصص ⭕️ به نظر بنده کسی که در عرصه علوم دینی وارد می شود و دروس حوزه را شروع می کند 💠 1. قبل از هر چیز لازم است یک مشاوره خوب انجام دهد و آینده علمی خود را تحلیل و هدفش را شناسایی کند. 💠 2. دوره عمومی متناسب با آن هدف را بگذراند... 💠 3. بعد از آن باید یک سنجش صورت بگیرد. (اگر در نظام آموزشی حوزه، معیارهای سنجش مشخص شود، طلبه می تواند به راحتی مسیر علمی آینده خود را انتخاب کند وگرنه با مشکل روبرو خواهد شد.) 💠 4. سپس وارد تخصص شود... 💠 5. علاوه بر آموزش باید از پژوهش هم بهره بگیرد. آموزش بدون پژوهش، طلبه را به جایی نمی رساند و یا دیر می رساند... 📋 برداشتی از مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین استاد احمد مبلغی؛ خشت اول، شماره۸، صفحه ۱۶. @rahnameh
🛑 ضرورت تخصص گرایی(۱) 💠 بعضی مخالف هستند و دل نگرانی دارند. دلیل مخالفتشان این است که بین تخصص گرایی و آن خلط کرده اند و به خاطر آسیب های احتمالی معتقدند که تخصص گرایی وضعیت موجود را از بین می برد و ما را به وضعیت مطلوب هم نمی رساند! 💠 اما اگر از همین آقایان هم بپرسیم که آیا قبول دارید که در عصر ائمه (علیهم السلام) شاگردان آنها بر اساس استعدادهای خود و نیازهای جامعه، در جهتی خاص ممحّض می شدند یا نه؟ 💠 اکثرشان قبول دارند؛ چرا که بعضی از شاگرادان معصومین (ع) حافظه قوی داشتند و ضابط و ثقه بودند و تشویق می شدند که تلقی حدیث کنند. 💠 برخی که استعداد فقهی داشتند، رد فروع بر اصول می کردند و در مساجد به افتا می پرداختند. 💠 برخی در مجامع مختلف حضور یافته و با طرح مباحث کلامی از عقاید اسلامی دفاع می کردند... 💠 این افراد گرچه به نکته فوق اذعان دارند اما کمترین آسیب تخصصی شدن را بی سوادی و کم سوادی و فرار از مشکلات و ریاضت های علمی می دانند... (ادامه دارد) برگرفته از مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین محمود منتظری مقدم؛ استاد حوزه و دانشگاه. خشت اول، شماره 8، صفحه 21. 💡 رهنامه پژوهش👇👇 @rahnameh
⭕️ ضرورت تخصص گرایی(۲) 💠... مخالفان تخصصی شدن می گویند کمترین آسیبی که تخصصی شدن به ما وارد می کند، بی سوادی و کم سوادی و فرار از مشکلات و ریاضت های علمی است. 💠 چرا که هر کس ببیند رسیدن به دقایق کتاب های درسی موجود برای او سخت است، راهش را جدا می کند و می گوید من می خواهم تخصصی کار کنم! 💠 مثلا می گوید می خواهم در اخلاق یا تفسیر متخصص شوم و لذا دقت های عجیب و غریب «کفایه» به من چه ربطی دارد؟ 💠 این معضلی که می گویند، وقتی پیش می آید که راه کارها به درستی تعیین نشده باشند. 💠 چون وقتی بحث تخصصی شدن دروس مطرح می شود عده ای فکر می کنند که قرار است علومی که اندام های یک پیکر واحد هستند، کاملا از هم جدا شوند؛ اما در واقع منظور از این نیست. 💠 پس به طور کلی مخالفت این آقایان، به دو جهت است؛ 🔹 یک: آسیب ها؛ 🔹 دو: راه کارها؛ 💠 به همین دلیل اگر راه کارهای اصولی به درستی مشخص شود و تمهیدات لازم برای برخورد با آسیب ها نیز اندیشیده شود، به نظر می رسد که کسی با تخصص گرایی مخالف نیست. حجت الاسلام و المسلمین محمود منتظری مقدم؛ استاد حوزه و دانشگاه. خشت اول، شماره 8، صفحه 21. 💡 رهنامه پژوهش👇👇 @rahnameh
🔴 تخصص گرایی ⭕️ وظایف طلاب 🔶 اولین وظیفه طلاب در راستای این است که سعی کنند با 🔸 مطالعه و مذاکره نسبت به تک نگاره های در بخش تالیف و 🔸 انس با شخصیت های برجسته حوزه، استعداد و علاقه خود را کشف کنند. 💠 البته پس از آن، باید نیاز جامعه و مخاطبان خاص را هم به دست بیاوردند و در تصمیم گیری خود لحاظ کنند. 🔶 این از وظایف ثبوتی. ⬆️ 🔶 اما طلاب، وظایف اثباتی هم دارند. ⬇️ 💠 طلاب اگر حاضر می شوند در مقطع گذار از شکل سنتی به تخصصی شرکت کنند، باید صبر متانت داشته باشند و خطاهای اجتناب ناپذیر چنین آموزشی را قبول کنند. 💠 در دوره گذار کدام نظام آموزشی، هیچ آزمون و خطایی صورت نگرفته است؟ 💠 طلبه ای که می خواهد افتخار رسالت خط شکنی و شرکت در دوره های نخست دروس حوزه را داشته باشد، باید هزینه اش را هم بپردازد. 💠 به نظر من این مهم ترین رسالتی است که بر دوش طلاب است. 🔶 دومین وظیفه طلاب، جدی گرفتن دروس است. 💠 وقتی طلبه به بهانه زیاد بودن حجم درس ها، رشته تخصصی اش را جدی نمی گیرد، مدیران یک مرکز تخصصی چگونه می توانند مطمئن باشند که نیروی مناسب برای آن تخصص را تربیت کرده اند؟ 🔸 جدی گرفتن رشته تخصصی، وظیفه مهمی است که اثباتا بر عهده طلبه ها است. حجت لاسلام و المسلمین محمود منتظری مقدم؛ استاد حوزه و دانشگاه. خشت اول، شماره 8، صفحه 24. 💡 رهنامه پژوهش👇👇 @rahnameh
🔴 تخصص گرایی 💠 بنده در وضعیت موجود و با توجه به موانعی که ثبوتا و اثباتا وجود دارد، برای دوستان روحانی که می خواهند کار کنند، حضور در مجامع آموزشی را صلاح نمی بینم؛ چرا که به نظرم فرایند و برایند آنها با هم تناسب ندارد و ممکن است آسیب های جنبی دیگری هم به دنبال داشته باشد. 💠 این دوستان بهتر است در یکی از مراکز تخصصی حوزوی درس بخوانند یا با استاد خصوصی کار کنند. 💠 اما اگر بخواهند بدون استاد خصوصی و بدون ورود در مراکز تخصصی، به طور شخصی کار کنند ممکن است راه خود را دور کنند و به نتیجه مطلوب هم نرسند. 💠 آفت انگیزه تحصیلی و تحقیقی، آسیب بزرگی است که علل مختلفی داشته است؛ از جمله اینکه افراد بدون شناسایی درست استعداد و علاقه خود و نیاز مخاطبان، به سمت یک رشته رفته و بدون داشتن استادان و متون آموزشی لازم و بدون نظم منطقی دروس، تلاش هایی کرده اند که به نتیجه نرسیده است و سبب ایجاد یاس و نامیدی و افت انگیزه تحصیلی و تحقیقی شده است. حجت الاسلام و المسلمین محمود منتظری مقدم؛ استاد حوزه و دانشگاه. خشت اول، شماره 8، صفحه 24. 💡 رهنامه پژوهش👇👇 @rahnameh
🔴تخصص گرایی ⭕️آسیب های تخصص گرایی 💠 یکی از آسیب ها، شتاب زدگی است. 🔹 شتاب زدگی در تخصص گرایی، ممکن است ما را از برخی جهات فنی کار، غافل کند و امکان کارشناسی لازم و کافی را از ما بگیرد و ضریب آزمون و خطا بالا برود و مقداری از حوصله و متانت یادگیرندگان را هم پایین بیاورد. 💠 آسیب دیگر، نگاه غیرجامع است. 🔹 در تعریف رشته تخصصی و تعیین متون آموزشی تخصصی و ارتباط منطقی هر رشته با سایر علوم، باید همه زوایا را بررسی کنیم و نگاه جامع داشته باشیم؛ وگرنه دوباره کاری و تداخل رشته های تخصصی پیش می آید . 💠 آخرین نکته در بحث آسیب شناسی، توجه به این است که شدن در سازمان روحانیت مطرح شده، نه در دروس دانشگاهی یا یک مجمع علمی خنثی؛ یعنی اینجا یک وفاداری قبلی نسبت به آموزه های وحیانی وجود دارد که حالا به سراغ یک تخصص آمده تا در موضع انفعال قرار نگیرد. 🔹 به این ترتیب، جهت گیری باید به سویی باشد که بتواند از موضع وحی در آموزه های تخصصی دخالت کند، نه اینکه خنثی و خدای نکرده نگاه دین گریز پیدا کند. حجت الاسلام و المسلمین محمود منتظری مقدم؛ مدرس حوزه و دانشگاه. خشت اول، شماره 8، صفحه 24. 💡 رهنامه پژوهش👇👇 @rahnameh
🔴 تخصص گرایی ⭕️ضرورت تخصصی شدن 💠 اولین نکته قابل تامل این است که بحث شدن آموزش و یا پژوهش در حوزه را نمی توان از رسالت کلی حوزه تفکیک کرد. 💠 اصل شدن و یا نحوه سازماندهی آن، تابع ضرورت های حوزه و تکامل حوزه است. 💠 متناسب با تکامل حوزه، طبیعتا باید رسالت حوزه را در موضوع پژوهش، آموزش و تبلیغ پی جویی کرد. 💠 قسمت عمده از ضرورت های حوزه به مساله نیاز بشر به دین و جایگاه دین در زندگی بشر باز می گردد. 💠 اگر دین و ماموریت آن را حداقلی تعریف کنیم، حوزه های علیمه نیز ماموریت حداقلی خواهند داشت و طبیعتا دانش ها هم در همان حوزه حداقلی خواهند ماند. 💠 آموزش و پژوهش و سازماندهی آنها هم با همین مبنا انجام می شوند. 💠 اما اگر نقش دین به صورت حداکثری گرفته شد، متناسب با آن، رسالت های حوزه هم تغییر می کند. 💠 بنابراین نگاه های متفاوتی وجود دارد و ساز و کارهای ارائه شده هم متناسب با همان نگاه ها است. آیت الله محمد مهدی میرباقری خشت اول، شماره 8، صفحه 26. 💡 رهنامه پژوهش👇👇 @rahnameh
🔴 تخصص گرایی 💠...بنابراین اگر علوم دینی را منحصر به علوم کنونی کنیم، تخصصی شدن یک معنا پیدا می کند؛ ولی اگر پذیرفتیم که علوم دینی موجود برای ایجاد یک ، به خصوص در دنیای مدرن کفایت نمی کند و نمی تواند پاسخ گوی نیازهای تمدن اسلامی باشد و باید دامنه اش توسعه پیدا کند، معنای دیگری پیدا می کند. 💠 در این حالت، شما باید نسبت بین دین و عقلانیت بشر –اعم از عقلانیت تجربی و نظری- را تبیین کنید و مشخص کنید که اینها چه نسبتی با دین برقرار می کنند. 💠 اگر شما نسبت بین دین و عقلانیت بشر را تعریف کردید و دین را در موضع مدیریت این عقلانیت قرار دادید، قاعدتا دین باید بر همه حوزه ها نظارت داشته باشد و آنها را هدایت کند. 💠 به تعبیر دیگر، دامنه تفقه دینی به همه حوزه های عقلانیت بشر، تسری پیدا میکند. 💠 در این نگاه که رسالت حوزه، سرپرستی –البته سرپرستی عقلی و منطقی، نه سرپرستی اداری و اجرایی- علوم و دانش های بشری، اعم از دانش های نظری و کاربردی است، یک ضرورت قطعی و کاملا واضح است. آیت الله محمد مهدی میرباقری خشت اول، شماره 8، صفحه 26. 💡 رهنامه پژوهش👇👇 @rahnameh
🔴 تخصص گرایی 💠 در صورت اثبات ضرورت ، باید برای آن سازمان و برنامه متناسب با یک رویکرد دورنگر تولید بشود، نه اینکه برنامه ریزی فقط متناسب با امور روزمره باشد. 💠 باید به دنبال برنامه ریزی برای تکامل رسالت حوزه باشیم و در مسیر این برنامه ریزی، باید شدن انجام بگیرد و سازماندهی شود. 💠 بنابراین نگاه روزمره ای که به افق های آینده حوزه توجهی ندارد، نباید در کارهای ما حاکم باشد؛ بلکه برنامه ریزی باید ناظر به ایجاد یک سازماندهی جامع و متناسب با پژوهش های حوزه با نگاه به افق های فرارو باشد. 💠 همچنین سازماندهی باید متناسب با محتوا باشد؛ به عنوان مثال سازماندهی تخصص در حوزه پژوهش های دانشگاهی، برای حوزه پژوهش های دینی پاسخگو نیست. 💠 بنابراین محتوا، سازمان و برنامه سه مولفه اصلی در این موضوع هستند. 💠 بنابراین منظور ما این است که 🔹 اولا دامنه رسالت حوزه، سرپرستی فرهنگِ مذهبِ جامعه، اعم از فرهنگ بنیادین، تخصصی و عمومی است و تخصصی شدن در این دامنه وسیع، موضوع نظر است. 🔹 ثانیا اگر تخصصی شدن بخواهد به شکل مطلوب اتفاق بیفتد، نیاز به سازماندهی پژوهش و آموزش دارد؛ یعنی ایجاد سازمانی که بتواند مجموعه تحقیقات را به صورت یک نظام، مورد مطالعه و دقت قرار دهد و بین آنها نسبت برقرار کند. ایجاد این نوع سازمان، منجر به بهینه سازی نظام تخصص خواهد شد. آیت الله محمد مهدی میرباقری خشت اول، شماره 8، صفحه 26. 💡 رهنامه پژوهش👇👇 @rahnameh
🔴تخصص گرایی 💠 اگر شما دامنه تفقّه دینی را توسعه ندهید و آن را با همین وضعیت موجود، تخصصی کنید؛ در این صورت، فقط برای افزایش کمی تفقّه است و تخصصتان هم در حد تخصص های گروهی می‌ماند و نخواهید توانست در حوزه علوم، وحدت رویه ایجاد کنید. 💠 ولی اگر پذیرفتید که دامنه تفقّه دینی باید گسترش پیدا کند و در حوزه احکام تکلیفی، احکام توصیفی، احکام ارزشی، اخلاق و عرفان، حکمت، فلسفه و کلام و فقه، باید وارد عرصه اداره جامعه بشود، در این صورت تخصصی شدن به معنای افزایش کمی و کیفی تفقّه است. 💠 تخصص‌های کنونی حوزوی عمدتاً فرد محور هستند و برای سرپرستی جامعه و ایجاد تکامل اجتماعی طراحی نشده‌اند. 💠 البته نه به این معنا که دین فاقد ضرورت‌های اداره است؛ بلکه به این معنا که نظام معرفتی حوزه باید تکامل پیدا کند. آیت الله محمد مهدی میرباقری خشت اول، شماره ۸، صفحه ۲۷. 💡 رهنامه پژوهش👇👇 @rahnameh
تخصص گرایی 💠 ما در جریان تخصص باید مراقب باشیم که سازماندهی به گونه ای باشد که بر تکامل تفقه دینی، تعبد حاکم شود، نه عقلانیت تجربی. 💠 متاسفانه گاهی جهت گیری های تخصصی حوزه فاقد این نکته است و این جزء آفت های مهم تخصصی شدن است. 💠 اگر شما بخواهید تخصصی کردن را آسیب شناسی کنید، یکی از مهم ترین آسیب ها این است که طبقه بندی تخصص های موجود و اطلاعات موجود بشری به جای تفقه، مبنا قرار بگیرد؛ که در این صورت، جریان تاویل بر اساس دانش بشری اتفاق خواهد افتاد. 💠 به عنوان مثال در توسعه فقه، نگاه های مختلفی وجود دارد. 🔹 یک نگاه، نگاهی است که در تکامل فقه، در پی ایجاد هماهنگی بین فقه و زندگی روزمره بشر است و می خواهد سازوکارهای فقهی را با جریان توسعه هماهنگ کند. طبیعی است نتیجه این نوع از تفقه، عرفی شدن فقه و تغییر فقه به نفع روابط عرفی و دنیوی بشر خواهد بود. 🔹 نگاه دیگر که کاملا عکس نگاه اول است، این است که در توسعه فقه، روابط فقهی را بر روابط عرفی حاکم می کند؛ و می خواهد عرف را فقهی کند. 🔹 نگاه سوم، نگاهی است که مستقل از این دو رویکرد است و آن، تفقه بر محور حجیت است که به نظر بنده در هر یک از این سه حالت، سه محصول متفاوت هم به دست خواهد آمد. آیت الله محمد مهدی میرباقری خشت اول، شماره 8، صفحه 28. 💡 رهنامه پژوهش👇👇 @rahnameh
◀️ حوزه تخصص گرا 💠 ما در این قرن های اخیر، عملا با یک روبرو بوده ایم و اکر بحث های تخصص گرایی در حوزه مطرح است، بحث تکثّر تخصص است. یعنی حداقل در این چند قرن اخیر، حوزه های دینی عمدتا بر حوزه فقاهت تمرکز داشته اند. 💠 شاید بتوان سه دوره تاریخی را برای حوزه ها تصور کرد: 🔸 دوره اول: ؛ 🔸 دوره دوم: با نگاه تاکید بر حوزه فقاهت؛ 🔸 دوره سوم که بحث تنوع و تکثر در آن مطرح است. 💠 با توجه به این مقدمه، بحث تخصص گرایی یا جامع گرایی در فضای آموزشی، یک حیطه بحث است؛ یعنی اینکه ما تا چه حد به فضای آموزش، نگاه جامع گرایانه و تا چه حد نگاه تخصص گرایانه داشته باشیم. سیدعباس صالحی امیری؛ خشت اول، شماره7، صفحه23. @rahnameh
🔴تخصص گرایی ⭕️آسیب های تخصص گرایی 💠برخی به اشکال می‌گیرند و با عنوان آسیب یاد می‌کنند که جریان تخصص گرایی ممکن است به مباحث میان رشته ای بی توجه یا کم توجه باشد؛ در نتیجه، مشکل ارتباط دانشی خواهیم داشت. 💠 این آسیب، کم و بیش در دانش های غربی به وجود آمد و راه حلی که خود آنها طی کردند، تاسیس دانش های میان رشته ای بود تا مشکل حلقه های ارتباطی دانش را حل کنند یا حداقل کاهش دهند. 💠 الآن گرایش هایی که به مباحث میان رشته ای غرب می‌پردازند به نوعی به حوزه های ارتباطی دانش ها توجه دارند. 💠 بنابراین برای جلوگیری از این آسیب، باید دانش های میان رشته ای مناسب به خوبی تعریف شوند. سیدعباس صالحی امیری؛ خشت اول، شماره۷، صفحه۲۷. @rahnameh
🔴تخصص گرایی ⭕️آسیب های تخصص گرایی 💠 آسیب دومی که برای کل جریان مطرح می‌شود، همان آسیب شکل‌گیری شخصیت ها های تک بعدی است. 💠 حتی پُست مدرن ها در حوزه تمدن جدید و غرب، به تخصص گرایی با همین اشکال حمله می‌کنند. 💠 راه حلی که برای این بحث در تمدن جدید دنبال می‌شود، طرح ایام فراغت است که در آن سرک کشیدن به حوزه‌های دیگر دانش ها مطرح می‌شود. 💠 هر چند تاکید می شود که کسی نمی تواند بر همه دانش ها در حد تسلط، آشنایی کامل داشته باشد، اما بالاخره با سرک کشیدن در ایام فراغت، از این فضای تک ‌بعدی تا حدودی فاصله می‌گیرد. 💠 به نظر می آید که اگر ایام فراغت به خوبی تعریف شود، مشکل شخصیت های تک بعدی و تک نگر تا حدودی کاهش پیدا می‌کند. 💠 ما می‌توانیم ایام فراغت را در سیستم آموزشی و اجرایی خودمان طوری تعریف کنیم که قبل از گرفتار شدن به آن عارضه، درباره آن فکر کرده باشیم. سیدعباس صالحی امیری؛ خشت اول، شماره۷، صفحه۲۷. @rahnameh
🔴تخصص گرایی ⭕️آسیب های تخصص گرایی 💠 آسیب سومی که کم و بیش مطرح می‌شود، بحث هراس از چندپارگی حوزه در تکثر علوم و نقشه ها است. 💠 وقتی همه حوزه، فقه می خوانند و نقششان شبیه به هم بود، فضاهای ارتباطی و محورهای همگرایی شان خیلی روان و راحت بود. 💠 از دل این حوزه که یک مجموعه واحد بود، می توانست یک حرکت جمعی اتفاق بیفتد که انقلاب اسلامی، نمونه اش بود. 💠 اما حوزه‌ای که بخواهد نقشه های متنوع و دانش های متفاوت داشته باشد، طبعاً همگرایی اش به حداقل می‌رسد. 💠 این یکی از اشکالات اساسی و قابل توجه است که باید باید به آن فکر کرد. سیدعباس صالحی امیری؛ خشت اول، شماره۷، صفحه۲۷. @rahnameh