eitaa logo
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
3.4هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
4.1هزار ویدیو
93 فایل
وابسته به انجمن شهید ادواردو انیلی مدیر انجمن: @rahyaftegan ارتباط ایتا: @Solmaz_n 🌸🌺🌸🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 📍 یکى از اشراف زادگان بود که شبانه روز به عیاشى و فسق و فجور اشتغال داشت . خانه اش مرکز عیش و نوش و فساد بود که صداى آن از بیرون شنیده مى شد. روزى از روزها که در خانه اش و مجلس گناه برپا بود، کنیزش با ظرف خاکروبه ، درب منزل آمد تا آن را خالى کند که در این هنگام حضرت (ع ) از درب آن خانه عبور کرد و صداى ساز و رقص به گوشش رسید. 📍از کنیز پرسید: صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ جواب داد:البته که آزاد و آقا است . امام (ع ) فرمود: راست گفتى ؛ زیرا اگر بود از مولاى خود مى ترسید و این چنین در معصیت گستاخ نمى شد. کنیز به داخل منزل برگشت . 📍بشر که بر سفره نشسته بود از کنیز پرسید: چرا دیر آمدى ؟ کنیز داستان سؤ ال مرد ناشناس و جواب خودش را نقل کرد. بشر پرسید: آن مرد در نهایت چه گفت ؟ کنیز جواب داد: آخرین سخن آن مرد این بود: راست گفتى ، اگر خانه آزاد نبود (و خودش را بنده خدا مى دانست ) از مولاى خود مى ترسید و در معصیت این چنین نبود. 📍سخن کوتاه (ع ) همانند تیر بر دل او نشست و مانند جرقه آتشى را نورانى و دگرگون ساخت . سفره شراب را ترک کرد و با پاى برهنه بیرون دوید تا خود را به مرد ناشناس برساند. دوان دوان خودش ‍ را به موسى بن جعفر(ع ) رسانید و عرض کرد: آقاى من ! از و از شما معذرت مى خواهم . آرى من بنده خدا بوده و هستم ، لیکن بندگى خودم را فراموش کرده بودم . بدین جهت ، چنین گستاخانه مى کردم . ولى اکنون به بندگى خود پى بردم و از اعمال گذشته ام توبه مى کنم . آیا توبه ام قبول است ؟ 📍حضرت فرمود: آرى خدا ات را قبول مى کند. از گناهان خود خارج شو و معصیت رابراى همیشه ترک کن . بشر حافى توبه کرد و در سلک و زاهدان و اولیاى خدا در آمد و به شکرانه این نعمت ، تا آخر عمر با پاى برهنه راه مى رفت . 🌐 @rahyafte_com