eitaa logo
رمان های نویسنده:زینب زارعی حبیب آبادی
10.4هزار دنبال‌کننده
303 عکس
913 ویدیو
3 فایل
۱.دختر باران کد ثبت وزارت ارشاد:#137745 ۲.با عشق: ثبت وزارت ارشاد:#178569 ویراستاررمان :L.shojaei ادمین فروش: @saye_khorshid تعرفه تبلیغات: @dokhtaretutfarangi گــــــزارش کــــانال حـــــــرام شـــــــرعی 🔥🔥🔥🔥🔥
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸هـزار سلام 💕به نشانه ی 🌸هـزار دعای سلامتی 💕و هـزار درود 🌸به نشانه ی 💕هـزار آرزوی  زیبا 🌸تقدیم شما باد سـ🌸ــلام صبح پنجشنبه تون بخیر💕 ┅✿❀🍃🌷🍃❀✿┅ https://eitaa.com/joinchat/4140696202C1f4646c5de
🌹دختر باران🌹 ماشینی با سرعت از کنارمون رد شد. _چی شد؟ -داشتن تعقیبمون می کردن،لعنتی ها اسلحه داشتن. برام دیگه مردن مهم نبود الان فقط میخواستم زندگی کنم. بدون هیچ حرفی حرکت کرد تا ستاد نه من صحبت کردم نه محمدجواد. ماشین داخل پارکینگ پارک کرد از ماشین پیاده شدم و به ستون تکیه کردم. محمد جواد کنارم ایستاد،دستم گرفت. -می دونم داری اذیت می شی ولی تحمل کن این هم تموم میشه. آروم دستم از دستش بیرون کشیدم. _این هم تموم بشه باز یه چیز جدید برای ترسیدن پیدا می کنی. کنارش راه افتادم.علی و صبوری داخل سالن ایستاده بودن و با هم صحبت می کردند با دیدن محمدجواد علی احترام نظامی گذاشت. _چه نونی به هم قرض می‌دن محمدجواد من میرم توی اتاقت شما هم برای هم پا بکوبید تو از این طرف پا بکوب اون ها از اونور پا بکوبه یعنی تا این حد حوصله سر بر و حرص درارین. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 لينك كانال زاپاس دختر باران https://eitaa.com/joinchat/2839872205Cf36e7b9fc1 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 هرگونه کپی برداری و گزارش کانال حرام شرعی است.🔥 با عرض پوزش پنجشنبه ها و روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه https://eitaa.com/joinchat/4140696202C1f4646c5de
بهترین روز زندگی ات خواهد بود ؛ روزی که خودت باشی ، خودت را دوست داشته باشی و به خاطر خودت زندگی کنی ... نخواهی کسی باشی که نیستی ، منتظر نباشی دیگران دوستت داشته باشند ، و زندگی ات را روی مدار رضایت و تأییدِ دیگران تنظیم نکنی ! بهترین روز زندگی ات خواهد بود ؛ روزی که تمام جزئیات زیبای اطرافت را دقیقا ببینی و عمیقا ، دوست داشته باشی ... روزی که بلد شده باشی با ساده ترین ها ، به پیچیده ترین حالت ممکن ، شاد باشی . ♡♤ ┅✿❀🍃🌷🍃❀✿┅ https://eitaa.com/joinchat/4140696202C1f4646c5de
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 ارتش ایران اگه جنگ جهانی بشه ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی سلام خدا بر علی بن ابی طالب شیر خیبر شکن ♻️👇🏻 ┅✿❀🍃🌷🍃❀✿┅ https://eitaa.com/joinchat/4140696202C1f4646c5de
دیگه لینک نمی‌دم🥰
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹دختر باران🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 هر سه با تعجب به هم نگاه کردند. علی در حالی که طرف صحبتش محمدجواد بود گفت: خوب چرا وقتی نمی خواد بیاد رد خودت راهش می اندازی؟ محمدجواد آروم گفت شیشه اتاق خواب شکسته الان هم داشتن تعقیبمون می کردند تو خودت جای من چی کار می کردی؟ صبوری خنده ای کرد و در حالی که توی صداش هنوز آثار خنده بود گفت: تو برای اون بدبختی بترس که گیر این بیفته. با شنیدن این حرف ایستادم. _محمدجواد بیا بریم در اتاقت رو باز کن من برم توش زندگی کنم نمی تونم صبر کنم غیبتتون پشت سرم تموم بشه،دلت خواست برام شام بیار. جلوتر از محمدجواد راه افتادم تا رسیدن به اتاق محمدجواد اون هایی که سلام می کردند فقط جواب سلام می دادم محمدجواد در اتاق رو باز کرد داخل رفتم. -راحت باش لباس هات رو در بیار نمی خواد لباس بیرون تنت باشه. _فقط رفتی بیرون در این زندان رو قفل کن من توش راحت باشم علی نیاد حوصله خودمم ندارم. -می خوای برو باشگاه کل سالن خالی هست خودتی و خودت. _نمی خوام 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 لينك كانال زاپاس دختر باران https://eitaa.com/joinchat/2839872205Cf36e7b9fc1 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 هرگونه کپی برداری و گزارش کانال حرام شرعی است.🔥 با عرض پوزش پنجشنبه ها و روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه https://eitaa.com/joinchat/4140696202C1f4646c5de
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـ🌸ـلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 🗓 امروز  شنبه ☀️  ۱۸   فروردین   ۱۴۰۳   ه. ش   🌙 ۲۶   رمضان    ۱۴۴۵  ه.ق 🌲   ۶    آوریل   ۲۰۲۴    ميلادی 🔸اذان صبح       ۴/۱۷ 🔹اذان ظهر        ١٢/۰۷ 🔸اذان مغرب     ١٨/۴۹ ┅✿❀🍃🌷🍃❀✿┅ https://eitaa.com/joinchat/4140696202C1f4646c5de
🌹دختر باران🌹 -نخیر مریم خانم لج کرده هیچ جوره هم کوتاه بیا نیست من برم به کارهام برسم. از دفتر بیرون رفت در رو قفل کرد.داخل اتاق رفتم.لباس های بیرون رو در آوردم،کتاب رو برداشتم با تاپ و شلوارک روی تخت دراز کشیدم شروع به درس خوندن کردم. گرسنه شده بودم روی تخت نشستم به ساعت نگاه کردم با دیدن ساعت که یازده رو نشون می داد چشم هام گرد شد.باورم نمی شد محمدجواد من رو یادش رفته باشه با ناراحتی و عصبانیت گوشی رو برداشتم و بهش زنگ زدم .طرز صحبت و هول شدنش نشون می داد حدسم درست هست. -سلام مریم جان ببخش الان میام... اجازه صحبت دیگه ای بهش ندادم و گوشی رو قطع کردم لباس پوشیدم داخل کشوی میزش کارت آژانس برداشتم و ماشینی گرفتم با صدای باز شدن در کوله پشتی رو برداشتم. محمدجواد با دیدنم اول تعجب کرد می دونست از دستش ناراحتم. کلافه دستی توی موهاش کشید. -ببخش ... _چی و ببخشم؟ این که برای دومین بار من رو یادت رفته؟یا توی این اتاق زندانی شدنم رو؟ کدوم. می خواستم از اتاق بیرون برم دستم گرفت. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹دختر باران🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 -کجا؟ با صدایی که بغض و ناراحتی توش پیدا بود جواب دادم: این سوال برای اونی هست که زنش یادش نمیره ولی از اونجایی که من مثل تو نیستم بهت میگم دارم میرم خونه. محکم اما آروم گفت:تو هیچ جا نمیری. _من زندانی تو نیستم پسر دایی سیامک بگیره تیکه تیکه ام کنه بهتر اینه تو اتاقت زندانیم کنی بعد هم من رو یادت بره،تازه آژانس هم گرفتم. دستم رو گرفت داخل دفترش برد. -با اجازه کی اون وقت؟ دستم توی سینه اش گذاشتم تا کمی ازم فاصله بگیره اما به روی خودش نیاورد. _با اجازه خودم. -از کی تا حالا اجازت دسته خودته؟ با کنایه گفتم:شامتون خوشمزه بود جناب سرهنگ؟ انگار تازه یادش اومده باشه کمی عقب رفت. _نوش جونت ها من نخورده نیستم، ولی امروز رو محمدجواد بعد هزار سال تو گور هم بگذارن یادم نمیره. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 لينك كانال زاپاس دختر باران https://eitaa.com/joinchat/2839872205Cf36e7b9fc1 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 هرگونه کپی برداری و گزارش کانال حرام شرعی است.🔥 با عرض پوزش پنجشنبه ها و روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه https://eitaa.com/joinchat/4140696202C1f4646c5de
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا