📌شهدای شهرستان تنگستان
۱. #شهید_محمد_احمدی_جوان
۲. #شهید_مهدی_دهدار
۳. #شهید_نعمت_الله_تهمتن
۴. #شهید_غلامعلی_دشتی
۵. #شهید_عالی_زنده_بودی
۶. #شهید_محمد_احمدی
۷. #شهید_غلامحسین_شورکی
۸. #شهید_محمد_جمالی
۹. #شهید_علی_آرمین
۱۰. #شهید_اسماعیل_شاهدی
۱۱. #شهید_حسن_عالی_نژاد
۱۲. #شهید_عباس_صفری
۱۳. #شهید_حیدر_افساء
۱۴. #شهید_علی_عمرانی
۱۵. #شهید_ماشاءالله_اهرمیان_پور
۱۶. #شهید_الله_یار_اسماعیلی
۱۷. #شهید_محمد_جمادی
۱۸. #شهید_غلامرضا_باستانی
۱۹. #شهید_غلامحسین_حیدری
۲۰. #شهید_علی_دشت_بوری
۲۱. #شهید_مهدی_پولادی
۲۲. #شهید_ابراهیم_موسایی
۲۳. #شهید_محمدرضا_احمد_پری
۲۴. #شهید_غلامرضا_مرادی
۲۵. #شهید_علی_قاسم_پور
۲۶. #شهید_مصطفی_صادقی
۲۷. #شهید_عبدالرسول_ماحوزی
۲۸. #شهید_مصطفی_صادقی
۲۹. #شهید_خورشید_خلیلی
۳۰. #شهید_عبدالحمید_غلامی
۳۱. #شهید_غلامرضا_احمدی
۳۲. #شهید_عبدالحسین_دشتی_اهرمی
۳۳. #شهید_غلامرضا_سلیمی
۳۴. #شهید_رستم_فرشچی
۳۵. #شهید_رضا_حبشی
۳۶. #شهید_حسین_صبوری
۳۷. #شهید_غلامرضا_قاسمی
۳۸. #شهید_خضر_شورکی
۳۹. #شهید_غلامحسین_محمدی
۴۰. #شهید_احمد_قائدی
۴۱. #شهید_پرویز_پورحمزه
۴۲. #شهید_رئیسعلی_دلواری
۴۳.
ادامه دارد...
مادربزرگ شهيد در حالی به سؤال ما جواب مىداد كه چشمش پر از اشك بود و با حالتی خاص مىگفت:
شهيد عبدالحسين را خيلى خيلى دوست داشتم او به من نماز امام زمان را ياد داد.
او به من نماز شب را ياد داد.
در حال حاضر نيز سعى مىكنم نمازهایی كه شهيد به من ياد داده بخوانم خصوصا نماز شب را.
🔻راوی: مادربزرگ شهید
#شهید_عبدالحسین_دشتی_اهرمی
#اهرم #تنگستان
#مهران
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
وقتی شب از مناطق جنگى برمىگشت ما را بيدار نمىكرد تا وقتى صبح بلند مىشديم متوجه مىشديم او در كنار ما خوابيده و استراحت مىكند.
به برادر كوچكش ابراهيم خيلى علاقه داشت.
وقتى به مرخصی مىآمد به نزد همه قوم و خويشان مىرفت و به همسايه ها سر مىزد.
و ما به او متذكر مىشديم كه فرزندم آنها بايد به ديدار شما بيايند.
مىگفت: مادر چه فرقى مىكند من مىروم و اين را وظيفه خويش مىدانم.
🔻راوی: مادر شهید
#شهید_عبدالحسین_دشتی_اهرمی
#اهرم #تنگستان
#مهران
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
زماني كه برادرم به جبهه مي رفت من چهار ساله بودم ولي محبتهاي وي را فراموش نمي كنم او را خيلي دوست داشتم زيرا وقتي از بيرون مي آمد مرا مورد محبت خودش قرار مي داد هر چند شده با آوردن شيريني و آدامس يا چيزهاي ديگر خوراكي. سرم را شانه ميكرد و لباس هايم را عوض مي كرد به اين خاطر وقتي به مرخصي مي آمد به وي مي گفتم من هم همراه خودت ببر. مي گفت : تو كوچكي و قبول نمي كنند.
🔻راوی: برادرشهید
#شهید_عبدالحسین_دشتی_اهرمی
#اهرم #تنگستان
#مهران
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir