eitaa logo
از تبار رئیسعلی
606 دنبال‌کننده
437 عکس
109 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
سيد محمود خیلی به نماز اهميت می‌داد. در محله ما مسجد نبود، سيد محمود يك بلندگو و ضبط صوت داشت، هنگام اذان آنها را برمى‌داشت و بالاى پله‌ی آهنی كه در حياطمان بود مى‌رفت. اول نوار قرآن با صداى عبدالباسط و بعد هم اذان را پخش مى‌كرد تا همه صداى آن را بشنوند. 🔻راوی: پدر یا همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
۵ اسفند ۱۴۰۲
هميشه به پدرم مى‌گفت اگر كسی در حق شما بدى كرد، در حقش خوبى كنيد و نگوئيد حالا كه در حق من بدى كرده، من هم بايد در حقش بدى كنم. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
۵ اسفند ۱۴۰۲
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽خاطرات همرزمان شهید مصطفی انجم افروز 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
۶ اسفند ۱۴۰۲
شب حمله به طور اتفاقی، با مبارک جمالی برخورد ‏کردم. یکی دو ساعت کنار هم نشستیم و با هم گپ زدیم. او به من تذکری داد‏ و گفت: «پس از شهادتم، نبینم که هر روز از کنار گلزار شهدای چغادک رد بشی و با خودت بگی برم بر سر مزار شهید جمالی فاتحه بخونم، لازم نیست هر روز این کار رو بکنی»، در‏ همین حین گفت: «من بدشانسم، می‌ترسم از دوستانم که به خط مقدم می‌روند جا بمونم». پس از این حرف از من خداحافظی کرد و رفت... حدوداً ساعت ۸ ‏شب بود. ما در حال برگشتن از مأموریت بودیم. هنوز نمازمون رو نخوانده بودیم. در همین حین گروهی از رزمندگان را دیدم که آب و مقداری تدارکات دارند. به خود گفتم برم هم آبی بنوشم و هم وضویی بگیرم تا نمازم را بخونم. وقتی به سمت بچه‌ها رفتم، دو مرتبه در آن جا جمالی را دیدم. او به من گفت: «شما نمی‌تونید در این شلوغی وضو بگیرید، قمقمه من پر از آب است، با آب این قمقمه وضو بگیرید». من گفتم: «شما در حال آماده باش هستید و این درست نیست که من با آب ذخیره شما وضو بگیرم، شاید آب به شما نرسد». اما او به اصرار زیاد قمقمه را به من داد. ‏نماز مغربم را خواندم و آماده خواندن نماز عشاء شده بودم که فرمان حرکت رسید، آمد و از من حلالیت طلبید و خداحافظی کرد و رفت. جمالی در آن لحظات آخر بسیار خوشحال، شاد و مسرور بود و کمترین اثری از خستگی و یا ناراحتی در او دیده نمی‌شد. تصور می‌کنم که یکی دو ساعت پس از خداحافظی، به شهادت رسید. 🔻راوی: همرزم شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
۶ اسفند ۱۴۰۲
سال ۵۳ سربازی رفته بودند. وقتى اعلام شد كه نياز به نيرو ضرورى است، با عشق و علاقه، در پنجم اسفند ۵۹ عازم تهران شد و از آن جا راهى اهواز گرديد. از دلاوری‌ها و شجاعت بى‌نظيرش در جبهه بسيار گفتند. يكى از دوستانش براى ما تعريف مى‌كرد كه سيد عسكر، نامه‌اى براى من نوشته و در آن اشاره كرده كه: «اكنون كه اين نامه را مى‌نويسم، دست‌هاى ۶۲ نفر از اسرای عراقى را از پشت بسته‌ايم…» 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
۶ اسفند ۱۴۰۲
محمد علی یک لحظه خدا را فراموش نمی‌کرد روز ششم که در عملیات بودیم و جای بدی داشتیم کمبود آب و بدی منطقه طوری بود که امکانات در شرایط پیچیده جنگی به ما نمی‌رسید. هر یک از ما قمقمه آبی داشتیم اما از شدت کار و خستگی و گرما کمتر کسی آب داشت. اما محمد علی گفت: آب را نگه داشته‌ام برای وضو می‌خواهم یک لحظه بدون وضو نباشم اگر خداوند مرا جز شهدا قرار دهد باید با وضو از دنیا بروم. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
۷ اسفند ۱۴۰۲
24.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽اولین یادواره شهدای دهستان کبگان حدوداً سال ۹۱ 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
۷ اسفند ۱۴۰۲
هميشه جوانان را تشويق به نماز خواندن و همچنين كتابخوانی مى‌كرد. فعاليت بسيار زيادى در كتابخانه روستا داشت به نحوى كه خودش كتاب مى‌خريد و به كتابخانه هديه مى‌داد و گاهى هم سرپرستى كتابخانه را به عهده داشت. و كتابهایی كه مطالعه مى‌كرد بيشتر دينى و يا به نحوى مربوط به ائمه اطهار مى‌شدند مثل: جاذبه و دافعه حضرت على، امامت و ولايت فقيه، سيد الشهدا، توحيد و نماز و جبهه و جهاد اكبر، احكام جبهه، جامعه و تاريخ، جهان بينى، حكومت و اقتصاد اسلامى 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
۷ اسفند ۱۴۰۲
از شرکت در مجالسی که احساس می‌کرد در آن احتمال اتلاف وقت و یا ارتکاب گناه بود خودداری می‌کرد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
۷ اسفند ۱۴۰۲
وقتى دخترش كوچك بوده است هنگامى كه وضو گرفته بود و آماده رفتن به مسجد بود مى‌آيد دخترش را بلند مى‌كند و می‌گويد و مى‌خواهم راه رفتن دخترم را ببينم چون ممكن است راه رفتن دخترم را نبينم چون شهيد مى‌شوم. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
۷ اسفند ۱۴۰۲
هرگاه فرصتی پيش می‌آمد و پای صحبت‌هايش می‌نشستيم، با اينكه سنى نداشت، مسائل خاص علمى، مذهبى را با جديت مطرح می‌كرد و از انحرافات دينى و بى‌بند و بارى‌ها و زورگويی‌هاى دولتمردان شديداً انتقاد می‌كرد. در دوران تحصيلی از دانش‌آموزان مستعد بود، با قرآن و كتب غيردرسی نيز انسى خاص داشت و از كتابخانه كوچكی كه در مسجد محل وجود داشت، استفاده‌های لازم را مى‌كرد. 🔻راوى: حسين سلامی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
۷ اسفند ۱۴۰۲
موقع رفتن پدرش مريض بود به مادرش گفت: خجالت می‌كشم با اين حال پدرم از او كسب اجازه كنم و به جبهه بروم. پدرش كه فهميد به او گفت: من رضايت كامل دارم، جبهه و شهادت تو نيز براى من افتخاری است. خوشحال شد و روانه‌ی جبهه شد و اين درحالى بود كه كمتر از يك روز از مراسم عروسی آن‌ها می‌گذشت. ايشان در نامه‌هايش هميشه براى خانواده مى‌نوشت: در فكر من نباشيد و فقط برای امام و رزمندگان دعا كنيد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
۸ اسفند ۱۴۰۲