"گاهی بیپروا شعر بگو"
گاهی اوقات باید نسبت به سرزنش برخی افراد بیتوجه، و دور از جانت قورباغهی کر باشی.
اگر کسی اعتقاداتت را به تمسخر گرفت و اعتقادات خودش را برتر از همه دانست و احساس کردی ﺷﺮﺍﯾﻂ بر وفق مرادت نیست، با خونسردی با آن فرد مواجه شو.
مثلا من شخصی را میشناسم که اگر کسی حرفی بزند که با مبانی فکری و اعتقادیاش سازگار نباشد مقابل جمع او را میکوبد و میگوید: شعر نگو و این تکیه کلام نامیمون را از استادش به یادگار اخذ کردهاست، جالب است بدانید خودش نیز گاهی شعرسرایی میکند و همان صحبتهای خلاف مبانی را نظریهی جدید علمی تعبیر میکند.
آری از شعر گفتن البته در چارچوب مبانی صحیح نترسیم، شاید همین شعرها روزی ما را صاحبنظر و تئوریسین کرد.😄
ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿم در مقابل سرزنش دیگران آزرده نشویم بلکه برعکس احساسات و هیجاناتمان را خیلی خوب مدیریت کنیم ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ جالبی برایمان رقم خواهد خورد.
نویسنده: مرضیه رمضانقاسم
#شعر_بگو
#نرنج
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
هدایت شده از مجله افکار بانوان حوزوی
🔅چه شباهتی
انتظار پسر، مادر را سالها پیرتر از سنش نشان میداد، غم فراقِ جگرگوشهاش را در بقچهای پیچیده و روی گردهاش نهاده بود.
اشک که میریخت تا مغز استخوان هر بینندهای را میسوزاند.
صدایش در نمیآمد گویی یک نفر چنگ انداخته در گلویش از بس یک عمر بغض گلویش را، قورت داده بود.
پسر آمد، اما از مادر پوست و استخوان و از پسر استخوانی بیش باقی نمانده بود.
✍️ مرضیه رمضان قاسم
#مادر_شهید
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
سلام الحمدلله که من و تو جزء اموال و داراییهای امیرالمومنینیم
یا امیرالمؤمنین یا ذالنعم
یا امام المتقین یا ذالکرم
اننا جئناک فی حاجاتنا
لاتخیبنا و قل فیها نعم
#در_حسرت_نجف
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 اینو ببینو بخواب
🛋 دعوتی به یک جرعه حس خوب
#خونهی_مادر_بزرگه
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
حاج قاسمِ عزیز، اگر گمنام نمردم و صاحب قبری شدم، حتما نامت بر سنگ مزارم حک خواهد شد، همانگونه که نامت بر قلب و شناسنامهام حک شده است.
🖊مرضیه رمضان قاسم
#جان_فدا
#قاسم
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
🔘کوچکهای بزرگ
زن و شوهر رفتند پیش مشاور
😡آقا حسابی از دست خانم گله مند بود و گفت خانم من اصلا به غذا ور نمیره، همیشه که سر میز غذا میخوریم اما گاهی که سفره رو باز میکنم نون کپک زدهها باهام سلام و احوالپرسی میکنند😐
غذا را تو ظروف بیخودی میاره، نمیدونم بشقابهای رنگارنگ و زیبا رو برا کی و کِی گذاشته؟!😑
🧕خانم جیک نمیکشید.
صحبتهای آقا که تمام شد خانم با طمانینه گفت اجازه میدین منم یه نکته بگم؟
🧔مشاور گفت: بله بفرماین
🧕خانم گفت: این که میبینید من الآن به این روز و حال افتادم نتیجهی عملکرد همسرمه.
اوایل ازدواجمون با ذوق و شوق از صبح تا ظهر خیسیده بودم تو آشپزخونه به عشق همسرم خودمو هلاک میکردم تا همسرم انگشت به دهن بمونه.
خورشت ماست، برنج چلو کش، دو مدل خورشت، دوغ، سالاد، ژله
اما این آقا عین خیالشم نبود و اینقدر عادی برخورد میکرد و یه دستت درد نکنهی خشک و خالی هم بهم نمیگفت تا اینکه یه روز دیگه حسابی زد تو ذوقم
😢خانم در حالی که اشک تو چشمش حلقه زده بود رو کرد به همسرش و گفت: یادته اولین سالگرد ازدواجمون همون روز که سالاد رو به صورت مزرعه در آورده بودم؟
آخه قبل از ازدواجم کلاس سفره آرایی رفته بودم 🥬کاهو را خورد کردم، عین چمن ریختم کف ظرف سالاد.
🥕دو تا هویج برداشتم شبیه قو تراش دادم خیلی قشنگ آن وسط گذاشتم یعنی من و عشقم هستیم
🍅با گوجه، خیار کدو، چغندر و ... گل، بوته، درختچه، اینها را درست کردم شد یه مزرعه.
🎂کیک سه طبقه درست کردم.
⌚️ نزدیک آومدن آقا شده بود از خستهگی داشتم وا میرفتم رفتم یه دستی به سر و ورم کشیدم و سعی کردم خودم رو با نشاط نشون بدم هولهولکی دویدم و
🍽 ظرف قشنگارو رو چیدم سر میز شام چندتا شمع روشن کردم.
سر راه آقا گلبرگهای پرپر شدهی گل رز پاشیدم.
همین که به میز شام نگاه کردم خستگی از تنم رفت بیرون گفتم الآن اگه همسرم بیاید و این میز رو ببینه یه عالمه ذوق میکنه و کلی با هم عکس میگیریم📸
🎁یه کادوی شیک هم براش خریدم
🚹بالاخره آقا از راه رسیدند و عین این خانها اومدند سر میز یه دفعه پا شد از سر میز، با خودم گفتم یا رفته گوشیشو بیاره تا عکس بگیره از میز و یا رفته کادو سالگرد ازدواجمونو بیاره یه دفعه در کمال ناباوری دیدم حضرت آقا رفتن کنترل تلویزیون رو آوردن و یک دور کانالها دور زد و فوکوس کرد رو کانال مورد علاقهش.
یه نگاهی به میز انداخت، گفتم الان ازم تشکر میکنه، یه دفعه چنگال رو برداشت زد تو سر یکی از قوها همون قوی من، کلهی قو رو خورد.😮
هاج و واج موندم😱
دیگه طاقتم طاق شده بود.
بهش گفتم شما اصلا قوی زندگیتو دیدی اون هویجی که خوردین رو کلی وقت تراشش دادم قو بود به مناسبت سالگرد ازدواجمون؟
این مرد بیاحساس بهم یه نگاه عاقل اندر سفیهی کرد و گفت: زن مگه بیکاری، تو کار و زندگی نداری؟
نمیدونی اینها آخرش کجا سر درمییارن؟😶🤯🤮🤢
سرم سوت کشید😬🤕
حالا به نظرتون من برای این آقا با این طرز تفکر به چه دل و امیدی سفرهی رنگین بچینم😩
🔰نتیجهاینکه:
آقایون توجه به دستپخت، چینش و سفرهآرایی خانم داشته باشن و زیباییهای سفره و... رو اظهار کنند.
⚠️خیلی باید مراقب باشید که تو ذوق همسرتون نخوره و نسبت به احساساتش بیتوجهی نشه چون خط قرمز خانمها احساساتشونِ، پس با احساساتش بازی نکنید. چون دودش تو چشم خودتون میرهها.
#سواد_زندگی
#کوچکهای_بزرگ
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم
یادت آسمان چشمانم را پرستاره میکند،
در حقم پدری کنید، دستان آبرومندتان را برای حوائج دخترتان به سمت آسمان بلند کنید.
دعا کنید دخترتان مثل شما حاجی شود و شهید هم...
امشب قناری جان از قفس تن پریده از دنیا و مافیها دل بریده، پر زده و نشسته بر بام مسجد شجره
حال که قناری دل مَحرم شده، میخواهد تلبیه بگوید، مُحرم به احرام حج تمتع شود و از سویدای دل زمزمه میکند: « لَبَّیكَ الّلهُمَّ لَبَّیكَ، لَبَّیكَ لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ، إنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلكَ، لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ»
اکنون قناری عاشق به آسمان مسجدالحرام رسیده و آماده است برای طواف🕋
☺️✍حاجیه مرضیه رمضانقاسم
بگیم تا بشه👌
#حاجی_شهید
#جان_فدا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امروزتو با این دعای زیبای سردار آغاز کن
اینجا نزدیکترین چیز به ما دوری شماست.
🖊مرضیه رمضانقاسم
#جان_فدا
#حاج_قاسم
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
دیشب گمان میکردم فردا (یعنی امروز) جمعه است.
امروز جانم به لب رسید.
چرا امروز کشور تعطیل نشد.
آخر امروز سالروز یتیم شدن ماست.
خواستند تو را از ما بگیرند اما دستگیرتر شدی.
🖊مرضیه رمضان قاسم
#جان_فدا
#حاج_قاسم
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
مرضیه رمضانقاسم
دیشب گمان میکردم فردا (یعنی امروز) جمعه است. امروز جانم به لب رسید. چرا امروز کشور تعطیل نشد. آ
سلام در پاسخ شما عمو یا عمهای که نمیدانم چه کسی هستید و برایم نوشتهاید:
دست از این حجم غلو و ماورایی کردن حاج قاسم بردارم،
باید عرض کنم معلوم هست دمبال چی میگردی عمو، عمه !؟!؟؟؟!
ظاهراً شما داغ عزیز ندیدهاید، آدم وقتی داغ عزیز میبیند حالش خوب نیست اما در مراسم، فاتحه، هفته، چهلم، سال و سالروز فقدان عزیزش حالش بدتر از قبل میشود، گویی بر آتش داغی که تمام سعیاش را کرده تا بخاطر ادامهی حیات خود و اطرافیانش زیر خاکستر پنهانش کند باد سهمگینی وزیده و آن داغ را هویدا کرده است.
امروز حال مساعدی ندارم، ماتم زده، بهت زده وحیرانم، گویی پتکی بر سرم کوبیده باشند.
من سنگ نیستم که به راحتیِ آب خوردن، عزیزان سفر کرده را فراموش کنم.
برای من داغ، داغ است و هیچگاه سرد نمیشود.
غالی نیستم، فقط در فقدان جانفداها
زغالهای سرد شدهی وجودم سرخ و جانسوزتر میشود.
مـــن هـنوز به نبودن جانفداها عادت نکردهام
خدا افزون کند در هجرشان صبرِ کمِ من را
سردار مـــن هـنوز به نبودنت عادت نکردهام
مگر میشود فراموشت کرد.
خدا نکند آدم به جایی برسد که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته باشد؛ خدا را شکر اگر بابا قاسممان را از ما گرفتند، سایهی رهبرمان، پدر ملتمان بر سرمان هست. یک عزیزجان، از ما گرفتند چه خوب که هنوز یک عزیزتر از جان داریم.
سایهتان بر سرمان مستدام رهبر عزیزم
انشاءلله خداوند رهبرمان را حفظ کند و
باقی ماندهی ظهور را بر ما ببخشد.
🖊نویسنده: مرضیه رمضانقاسم
#پاسخی_به_مکتوبات_شما
#دمبال_چی_میگردی_عمو_و_یا_عمه
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
مرضیه رمضانقاسم
سلام در پاسخ شما عمو یا عمهای که نمیدانم چه کسی هستید و برایم نوشتهاید: دست از این حجم غلو و ماور
سلام مجدد
از اینکه مخاطبین فهیم و نکته سنجی دارم خدا را شاکرم
از تک و تعریفها و نقد و قندهاتونم ممنونم
دوستی برام نوشتن👇
سلام. سپاس از متنهای مثل همیشه زیباتون،
ببخشید "دنبال" را "دمبال" نوشتید قصدی داشتید؟
از اظهار لطفتون متشکرم.
بله قصد داشتم، چون شخصی که، نوشتهام برای سردار را نقد کردهاند دنبال را نوشته بود دمبال خواستم با ایشون همدردی کرده باشم😄
🖋همه چیز بسته به امضایت
هوای شهر آلوده شده، نفسام به شماره افتاده هوا میخواهم، هوای پاک، هوای پاک کربلا
تسنیم من نوشیدن چای عراقیست
فقط مانده است مهر تایید امامرضا بر گذرنامهی کربلا...
نویسنده: مرضیه رمضانقاسم
#صل_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#و_صلیاللهعلیکیاعلیبنموسی
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
"طعم گس"
میگفت: هشت ساله بودم که در یک میهمانی شبانه برای اولین بار با پدیده ای سرخ رنگ به نام "خرمالو" آشنا شدم...
نامبرده را شکافته و چشیدم...
شوربختانه خرمالوی مذکور به غایت گس بود و تا چند ساعت احساس می کردم گونه هایم در حال تجزیه شدن هستند..
در نهایت ؛
تجربه تلخ اولین کام از خرمالو،باعث شد که من سی سال این گردالی سرخ رنگ را به صورت یک طرفه تحریم کنم.
با اصرار فراوان همسرم،دیوار تحریم خرمالو ترک برداشت و من هم در سی و هشت سالگی به خرمالو یک فرصت تازه دادم...
خرمالو هم از این فرصت به نحو احسن استفاده کرد و چنان مزه ای را تجربه کردم که مجبور شدم خرمالو را از لیست سیاه بیرون آورده و ایشان را پس از لیمو ترش و توت فرنگی در "صدر مصطبه" بنشانم...
یک تجربه ی تلخ در هشت سالگی،باعث شد که سی سال از همه خرمالو ها متنفر باشم...
اولین تجربه های کودکی،شالوده ی ما را می سازند...
چه بسیارند باورها،هنجارها و اعتقاداتی که به خاطر ؛
تجربه طعم"گس" آن ها در کودکی،هنوز منفور ما هستند.
🌡مواظب تجربههای گس فرزندان باشیم و آگاهشون کنیم.
#سواد_زندگی
#ارسالی_شما
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
نماهنگ من دلم تنگ شده برات_۲۰۲۲_۱۲_۰۸_۲۰_۱۳_۵۶_۸۷۸.mp3
4.9M
👆🏻دلتنگ اربابی؟
پس دانلودش کن نه
خب دلم تنگ شده برات، خودت بگو چیکار کنم؟
#پیشنهاد_دانلود
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
هدایت شده از مرضیه رمضانقاسم
🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩
🚩
🏴
⁉️پرسش
چرا حضرت امالبنین مادرِ حضرتِ اباالفضل -سلامالله علیهما- در کربلا غایب بودند؟
🖊پاسخِ استاد جواد حیدری "زیدعزه"
همراهی با امام حسین علیهالسلام در سفر کربلا، بستگی به
🔻چند امر دارد
1⃣ توان جسمی و روحی:
بدیهی است که سفرهای طولانی به خصوص در آن عصر، نیاز به توانایی ویژه داشته است. ما نمیدانیم که حضرت امالبنین در آن عصر از نظر توانایی در چه وضعی بودهاند.
2⃣ رضایت و تمایل خودِ فرد برای همراهی:
روشن است که اگر مصلحت بود، ایشان قطعا همراه امام به کربلا میآمدند.
3⃣ موافقتِ امام حسین:
چون حضور زنان و مردان همراه حضرت نیاز به رضایت و صلاحدید امام داشته است، ممکن است حضرت صلاح ندانسته باشند که ایشان در آن سفر همراهشان باشند و یا از نظر جسمی توانی نداشتهاند.
اما حضور زینب (سلاماللهعلیها) قطعا با صلاحدید امام بوده، رسالت ایشان پیامرسانی خون شهیدان و آگاهی بخشی به مردم کوفه و شام بودهاست. اگر حضرت زینب در کربلا حضور نداشتند قیام امام حسین (علیهالسّلام) کامل نمیشد.
حضرت رباب چون همسر امام بودند و حضرت مصلحت دانستهبودند که با ایشان را به همراه کاروان ببرند و حتی فرزند شش ماهه را به این جهت بردهاند چون رباب مادرش همراه امام حسین (علیهالسلام)بوده و البته شاید حکمتهای دیگری نیز داشته باشد.
♻️نتیجه اینکه:
همراهی زنان با امام واجب نبوده است و کسانی که رفتهاند، یا جزء همسران شهدای کربلا بودهاند و یا مانند حضرت زینب به دلائل خاصی رفتهاند.
#عقائد
#شبهات_محرم
@javadheidari110
🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩
@ramezan_ghasem110