🍃🍃🍃🍃🌸🍃
این نوع چای به لاغر شدن کمک می کند!
🩷چای زنجبیل به دلیل تأثیر آن بر هضم و متابولیسم ممکن است به کاهش وزن شما کمک کند. زنجبیل با ترکیبات قوی خود مانند جینجرول به عنوان یک عامل ضد التهابی و آنتی اکسیدانی قوی عمل می کند.
🔴این خواص می تواند به افزایش سرعت متابولیسم بدن کمک کند، که به نوبه خود می تواند منجر به افزایش کالری سوزی شود.
💙 ➥
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#چالش_سوالی_که_متنفرید ❤️
✅سلام عزیزم خیلی از من دلیل لاغریم رو میپرسن! منم در جواب یا میگم الان همه خودشونو میکشن باربی بشن و من رو مد راه میرم😝 یا اینکه علف به دهن بزی شیرین اومده (شوهرم همینجوری میخواد)😜 ولی خیلیا بازم از رو نمیرن و سری بعد باز با یه حالت دلسوزانه تر میگن نوچ نوچ لاغرتر شدی، یکم به خودت برس😐! و همشم میخوان این تصور رو ایجاد کنن که من تو زندگیم سختی میکشم و شوهرم خوب نیس😕 (در صورتیکه قضیه کاملا برعکسه😍😎)
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
خـــدایـا
امشب آرامـشی از جنس
فرشته‌هایت نصیب دلها
و شبــی آرام و بی نـظـیــر
قسـمـت عزیزانم بـگـردان
الهی آمین 🙏
#شب_بخیر
┅┄ ❥❥@Chakavak110🕊
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
۱🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 بخاطر دخترام جنگیدم ولی طعم خوشبختی هیچ وقت نچشیدم😔 🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
قسمت اول ( ازدواج)
سلام ۲۰ سالم بود که همسرم به خواستگاریم اومد. هم محله ای بودیم اما از دوتا خانواده با فرهنگ و آداب و رسوم مختلف.
خانواده من ارتشی بودن و وضع مالی خوب من بچه دوم بودم تو یک خانواده هشت نفری.
پدر همسرم فوت کرده بود . خودش بود و مادر و سه تا خواهر.
هنوز برام سواله که چرا بدون تحقیق و فکر بهش بله گفتم.
فقط چون تنها خواستگارم بود که با کار کردنم مخالفتی نداشت.
بقیه شون زن خانه دار میخواستن . که ای کاش انقدر کار کردن برام مهم نبود .
زمان ما که مثل حالا این همه برنامه آموزشی نبود. که بدونم فرهنگ چیه معیار ازدواج وجود نداشت. جز این که همسرم شغلش دولتی بود.
پدرم خیلی خیلی مخالف بود. اما من چون دوس داشتم مستقل باشم و به قول معروف دستم تو جیب خودم باشه به همسرم بله گفتم با ۱۴ سکه مهریه و فاصله خواستگاری تا عروسی شد یکماه.
و من وارد خونه همسرم شدم که کلا ۷۰ متر بود. و با خواهرشوهرام و مادرشوهرم باید زندگی می کردم. کل جهیزیه رو تو ی اتاق ۱۲ متری جا دادم.
بماند که کل حقوقم رو هم باید دو دستی تقدیم همسرم می کردم. دلم خوش بود که سر کار میرم. 🤦♀🤦♀
اما هرچقدر مقاومت کردم که حقوقم رو ندم بی فایده بود. فقط کتک خوردم
یک سال بعد دختر اولم به دنیا اومد🤱🤱. زیر دوکیلو ونیم وزنش بود. از بس که تو دوره بارداری بهم سخت گذشت .
خواهرای شوهرم باهاش نمی ساختن مدام دعوا داشتن. اون هم سر من خالی می کرد. دست بزن داشت. 😔😔
بچه ام که شد سه ماهه شیر منم خشک شد. 😩 شوهرم کتکم می زد که تو چرا شیر نداری . به خودم و خانوادم فحش می داد.
اما دلخوشیم شد دخترم و این که سر کار میرم. که لااقل ساعاتی از روز خونه نیستم و شاهد دعوا.
دختر دومم سه سال بعد به دنیا اومد. پسر میخواستن. تا یکهفته باهام حرف نمیزدن. میگفتن دختر زایی و حتما باید بچه پسر بیاری. 🤦♀
دختر بزرگم ۱۰ سالش بود که میخواستم با کمک پزشک بچه دار بشم بلکه پسر بشه و اخلاق های تند شوهرم کم بشه.
که دخترم نذاشت. می فهمید باباش کتک میزنه.
خسیس بود. سه سال تموم میگذشت تا عیدها برام ی تی شرت بخره.
هروقت میرفتم عروسی باید از کسی قرض می کردم یا بارها عروسی نرفتیم چون خودم و بچه هام لباس مناسب نداشتیم .
لابد میگید مگه سر کار نمیرفتم. میرفتم اما اگه ی کم پول از حقوقم برمی داشتم و بقیه رو بهش میدادم( که البته فکر می کرد کل حقوقم رو میدم) خرج خوراکی و وسایل مدرسه بچه ها می شد .
دخترم گریه می کرد و می گفت شلوارم پاره اس خجالت می کشم برم باهاش بیرون. می گفت الان مهم نیست . جمع می کنم پس انداز می کنم بزرگ شدی با شلوار پاره دانشگاه نری.
چشمش دنبال زن های مردم بود. با این که خداشاهده از زیبایی کم نداشتم.
تا این که دختر بزرگم شد ۱۵ سالش و همسرم الکلی شد .🍾🍺🍻
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 قسمت اول ( ازدواج) سلام ۲۰ سالم بود که همسرم به خواستگاریم اومد. هم محله ای بودیم اما
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
قسمت دوم (حسرت)
دخترم شد ۱۵ سالش که همسرم الکلی شد. شبها تو بغلش بودم و از زن همسایه حرف می زد.
دیگه نتونستم تحمل کنم. بدون دخترها رفتم خونه پدرم . نیمه اسفند و تقاضای طلاق دادم.
پدرم پشتم بود. حمایتم می کرد. می گفت فقط برگرد خودم نوکرتم. ۳۵ سالم بود. اما واقعا خسته شده بودم.
از گیر دادن هاش از اذیت هاش از خساستش.
خواهرشوهرام تک تک ازدواج کرده و رفته بودن.
۶ نفر تو ی خونه بودیم اما همه باید ی مدل شامپو استفاده می کردیم وگرنه دعوا می کرد. نرم کننده و... خریدن که دیگه وامصیبت ها. می گفت پول رو اسراف می کنید.
کارمند بودم اما ی حلقه تو دستم نبود.
تمام طلاهامو گرفته بود واسه پس انداز کردن.
زندگی من چی بود که حتی دختر کوچیکم که ۱۲ سالش بود بهم می گفت مامان برنگرد مامان برو خونه بابا بزرگ طلاق بگیر. 😭😭
چقدر فرسوده بودم. ۱۶ سال با مردی زندگی کردم که هیچ وقت نگفت دوستت دارم. یکبار بخاطر خودم نیومد سمتم.
هدیه نگرفت حتی به دخترا محبت نمی کرد . همیشه استرس داشتم الان میاد خونه سرچی دعوام می کنه. از خونه ویرونم به کار پناه می بردم.
برادرم از ایران رفت خواستم برم فرودگاه بدرقه اش با آجر دماغم رو شکست . و اجازه نداد
شیشه شیشه پشت هم الکل می خورد
رفتم دادگاه . شوهرم گفت من الکلی نیستم . زنم تمکین نمی کنه. 🙊😩😫🤦♀
دادگاه گفت دخترهات رو بیار که شهادت بدن. دختر ها رو آوردم که شهادت بدن شوهرم الکل میخوره که شهادت بدن تمکین می کنم. فرستادنش تست اعتیاد و الکل.
جواب مثبت شد.
خیلی درده ی دختر ۱۲ ساله بره جلو نامحرم بگه من صداهای مامان بابامو شبها می شنوم . بابام داره دروغ میگه.😭😭😭
آخه دخترها شبها پیش خودمون می خوابیدن. ۴ نفری تو ی اتاق بودیم.
دختر بزرگم اما مخالف طلاق بود .
می گفت مامان من بابا رو ترک میدم دیگه الکل نخوره برگرد.
آخ دختر گل من میوه دل من فکر می کرد بخاطر الکل میخوام طلاق بگیرم.
نمیدونست وقتی تو شکمم بود چقدر از باباش لگد خوردم . نمیدونست چقدر وقتی باردار بودم جلو شوهرای خواهرشوهرم دولا و راست می شدم چون شهرستانی بودن سفره مینداختم و جمع می کردم حسرت ی لباسشویی به دلم مونده بود که دیگه لباس های ۴ نفر رو با دست نشورم.
سر لباسشویی خریدن چه جنگ اعصابی داشتیم تو خونه آخرم راضی نشد بخره.
خودم سرکار میرفتم اما حسرت خیلی خریدهای کوچیک به دلم موند.
سر قرون به قرون پول هایی که ازش میگرفتم باید جواب پس میدادم و اگه اضافه خرید می کردم کتک می خوردم.
دخترم از قاضی دوهفته مهلت گرفت تا باباش رو ترک بده . دختر ۱۵ ساله کوچولوی من.
دادگاه هم قبول کرد ادامه رسیدگی به پرونده موند برای بعد از عید سال نو.
این داستان ادامه دارد ....
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #بازی_سرنوشت رنگ جمیله پریده بود با تته پ گفت من چیزی که دیدم گفتم .... یهو صدای چرخش کل
🍃🍃🍃🌸🍃
#بازی_سرنوشت
لرز بدی نشسته تو تنم با چشای اشکی به دور ور نگاه کردم ماشین محمد دیدم پارک کرده نقطه دورتر....اون لحظه فکر کردم اشتباه میکنم روسریمو کشیدم رو سرم هق هق کردم بخدا من بخاطر خودم قلبم نشکسته بود بخاطر بهار که باید این وقت شب تو پارک بود شونه هام میلرزید کسی زد رو شونه ام نزدیک صبح بود دیگه روسریمو کشیدم عقب به مرد غریبه نگاه کردم ....
چرا اینجای خانوم با یه بچه .....
نمیدونم چی شد ولی بغضم با صدای بلندتری شکست انگار تیکه ای از وجودمو جدا کردن همونقدر دردناک گریه کردم اون اقاییی با تاسف نگاهی بهم کرد گفت خانوم اینجا سرده برو نمازخونه با دستش نشونم داد تشکری کردم بلند شدم رفتم نماز خونه حالم خیلی بد بود دو سه تا چادر کشیدم رو بهار
وضو گرفتم نماز خوندم شاید هرکس جای من بود یه دل سیر نفرین میکرد دعا میکرد ولی من خیلی در مونده بودم سلام دادم گفتم خدا هر چی تو قسمت کنی رفتم کنار بهار دراز کشیدم به سقف خیره شدم هربار که بصورت مثل ماه بهار نگاه میکردم بغض میکردم اشک میریختم چقدر گذشت یه ساعت دو ساعت چند ساعت یهو در با تقی باز شد آرزو تو چهارچوب در نمایان شد نگاهش کردم بدون هیچ حرف مثل کودکی که مامانشو بعد مدت ها ببینه اشک ریختم اونم مثل من اومد بغلم کرد گفت چی شده سهیلا چرا نیومدی خونه من دورت بگردم بهش گفتم آرزو من هیچکار اشتباهی نکردم بهم تهمت زدن آرزو غمگین گفت میدونم مگه من نمیشناسمت صورت بهار کشیدم گفتم آرزو ببین عین ماه میمونه چرا کسی دوسش نداره چرا این همه از پدرش ضربه میخوره .....
آرزو بغلم کرد گفت عزیزدلم پاشو بریم اینجا نمون با آرزو راهی شدم آرزو رفت در ماشین محمد باز کرد پس دیشب اشتباه ندیدم با بغض گفتم محمد من مهدی رو از وقتی که طلاق گرفتم ازش جدا شدم ندیدمش اون شب نمیدونم چجوری چرا اومد
محمد هم نارحت بودگفت پس بچه تو شکمت چی....
سرمو انداختم پایین با شرم و نارحتی از تو کیف دستیم.....
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#چالش_سوالی_که_متنفرید ❤️
✅سلام فاطمه عزیز
من الان دوسال عروسی کردم البته ۳ سال نامزدم بود هرکی ب من میرسید میگفت کی عروسی میگیرید چرا نمیگیزین اختلاف میشه وفلان وبسار.حالا یا از رو دلسوزی یا کنجکاوی
عروسی هم گرفتیم حالا ب بچه دار شدن گیر میدن ومیپرسن کی میاری یه نی نی بیار تنبل میشی خرج داره اینحرفا.خب ماهم همه اینچیزا میدونیم واطلاعات داریم ولی خب شرایط نیس یا داریم درمان میکنیم ولی همش بی سوالی میپرسن اخه ب شما چی میرسه گاهی با این حرفا انقد دلم میشکنه پریود میشم افسرده میشم وگریه میکنم هرچقد میخوام ب حرف اهمیت ندم دلم میگیزه خلاصه نگید توروخدا کی بچه میارید هفته ۵ بار یا بیشتر دارم میشنوم اینحرف.کلا نمیشه ب کسی سلام علیک کرد حالشون پرسید سریع این سوالات میپرسن .خواهشا نپرسید همه میدونن صلاح زندگیشون ونیاز ب گفتن هیچکس نیس ماشالله این زمونه همه عاقل وفضا مجازی باعث شد همه اطلاعات دارند
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹کسانی که زندگی‌خود را تباه کرده‌بودند!
✍ نکته دیگری که آنجا شاهد بودم، انبوه کسانی بود که زندگی دنیایی خود را تباه کرده بودند، آن هم فقط به خاطر دوری از انجام دستورات خداوند!
جوان (مأمور الهی در برزخ) گفت: آنچه حضرت حق از طریق معصومین برای شما فرستاده است، در درجه اول، زندگی دنیایی شما را آباد می کند و بعد آخرت را می سازد.
مثلا به من گفتند: اگر آن رابطه پیامکی با نامحرم را ادامه میدادی، گناه بزرگی در نامه عملت ثبت میشد و زندگی دنیایی تو را تحت الشعاع قرار میداد.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #سرنوشت🌱 حسین چاییشو داغ داغ هورت کشان خورد زهرا که پیشش نشسته بود خندید و گفت
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#سرنوشت🌱
حسین هم مثل مادرش رفت و گفت
خواستین بهزیستی برین بهم بگید میرم کمی بخوابم
مامان خانوم از بس غذای چرب و چیلی بهمون میده بعد از غذا انگار بهم دیازپام زدن
همش ولو میشم اینور و اونور
صدای خروپف بابا رو می‌شنوین
یه جوری خوابیده انگار دیشب کشیک بوده
همه خندیدند
کیمیا هم رو تختش دراز کشید و زهرا با گوشی مشغول بازی شد
یک ساعت بعد کیمیا میخواست آماده بشه که زهرا با ذوق گفت
_منم میاما
تو کجا
کیمیا حوصلم سر رفته
همش تو خونه هستم
قرار بود به من کمک کنید کار پیدا کنم
ولی انگار همتون یادتون رفته
من واقعاً تو خونه حوصلم سر میره
تو که همش با سبحانی مامان هم صبح تا شب یا خونه خاله سوسن یا تلفنی با خاله سوسن
کیمیا خندید و گفت
باشه آماده شو با هم بریم
حسین زهرا و کیمیا بالاخره راه افتادند
زهرا گفت
یه فروشگاه خیلی بزرگ نزدیک چهارراه بعدی افتتاح کردن که به همین مناسبت رو اجناسش ۱۰ درصد تخفیف داره
بریم از اونجا واسه بچه‌های بهزیستی خوراکی بخریم
چی بخریم به نظرت
خوراکی دیگه کیک و آبمیوه و اینجور چیزها
حسین ماشین رو نگه داشت و گفت
پس پیاده شین بریم بخریم
تو همین حال گوشی کیمیا و حسین همزمان زنگ خورد
سبحان پشت خط بود
کیمیا گفت
شماها برین من با گوشی جواب بدم میام
زهرا با شوق رفت
حسین پیاده شد و در حالی که با گوشی صحبت میکرد
و مشخص بود گلی پشت خطه
تو همون محوطه جلوی فروشگاه قدم زد
و داخل نرفت
هر دوتا خواهر و برادر مشغول صحبت بودند
و زهرا به تنهایی به فروشگاه رفته بود
سبدی برداشت و با ذوق خوراکی‌های دلخواه خودش رو بر می‌داشت
سبد تقریباً پر شد
_ دست مردانه ای سبد رو از زهرا گرفت
و صدای مردانه‌اش با خنده اومد که گفت
چه خبرته مثل بچه‌ها با خوشحالی فقط خوراکی جمع می‌کنی
زهرا ترسیده هینی کشید
چشمش به صورت خندان ایلیا افتاد
بلند خندید و گفت
پسر دایی توییی
ترسیدم بابا فکر کردم کیه
ایلیا با خنده گفت
این همه خوراکی می‌خوای چیکار
و زهرا مثل خودش خندید و گفت
فرصت دستم اومده فقط خوراکی بخرم
دیگه از این فرصت‌ها پیش نمیاد
حالت چطوره عمه خوبه
به سلامتی کیمیا هم آزاد شد
ممنون همه خوبن
تو چطوری دایی و بچه‌ها خوبن
شکر خدا همه خوبن
زن دایی نذاشت بیایم خونتون وگرنه می‌خواستیم خدمت برسیم
ناراحت نشو پسر دایی تقصیر مامان نیست
بیچاره کیمیا تو این مدت خیلی عذاب کشید
روانشناس گفته بود که اگه رعایت حالشو نکنیم دچار افسردگی میشه
همون بهتر کسی نیومد
بهتره همه چیز عادی باشه تا کیمیا هم فراموش کنه
دیروز دیدمش با همون پسر معروف که اسمش تو فامیل پیچیده
به نظر میومد که خوشحاله
خنده از رو لباش نمی‌رفت
کجا دیدی
تو کتابخونه
اون منو ندید ولی من اونها رو دیدم
زهرا یه چیزی ازت بپرسم
زهرا با مهربانی گفت
خواهش میکنم
این پسره کیه که کیمیا بیرون نیومده قااپشو دزدیده
اینجور نگو ایلیا تو که از هیچی خبر نداری
اون پسره که میگی اسمش سبحان
پسر خیلی مهربون و با معرفتیه
همون ترم‌های اول دانشگاه عاشق کیمیا بوده
ولی خوب قسمت نشد
بعد ازدواج کیمیا به خارج از کشور رفته بود
ولی بعد اون ماجرا برگشت و سفت و سخت دنبال کارهای کیمیا بود
ایلیا به فکر رفت و گفت
پس که اینطور...
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
📃 طالع روزانه:
🌕جمعه ۸ تیر ۱۴۰۳
🌾طالع امروز متولدین #فروردین:
تفریح داشتن جزو یکی از واجبات زندگی به حساب می‌آید، اما شما الان به خاطر مسائل خانوادگی دچار اضطراب شده اید. لزومی ندارد روز خود را به خاطر مشکلات خصوصی خراب کنید، چراکه شما قادرید به نحو موثری احساسات خود را مدیریت کنید. از آنجایی که شما اغلب اوقات نمی‌توانید خواسته‌های دل و عقلتان را از هم مجزا کنید، آگاه بودن از احساساتتان کمکتان می‌کند بدون اینکه بگذارید دیگران بفهمند چه اتفاقی افتاده است، با این مسائل کنار بیایید.
🌾طالع امروز متولدین #اردیبهشت:
بخت با شما یار است و روزی همراه با شادی و نشاط انتظار شما را می‌کشد، این شرایط را مغتنم بدانید و با تفریح و خنده، نگران‌های‌تان را فراموش کنید. با کمک روحیه‌ای شوخ و خوش‌مشربی که دارید، به اطرافیان روحیه بدهید. یکی از دوستان نزدیک شما باعث دلخوری شما میشود، اما پس از گذشت مدتی از شما عذرخواهی خواهد کرد. ورزش و تفریح را به برنامه روزانه خود اضافه کنید و با ورزش سلامت ذهن و جسم خود را تضمین نمایید.
🌾طالع امروز متولدین #خرداد:
امروز شما سرحال و پرانرژی هستید. این انرژی خود را با آنهایی که به اندازه شما از زندگی راضی نیستند و احساس شادی نمی کنند شریک شوید. شما می توانید با نگرش مثبت خود روی دوستان و خانواده تأثیر بسیار عمیقی داشته باشید. حتی غریبه ها و همسایه هایتان نیز بی آنکه خودتان متوجه باشید از این انرژی مثبت شما بهره مند خواهند شد. اگر می بینید کسی ناراحت یا عصبانی است حتی اگر رفتارش با شما زیاد با میلتان نیست هم سعی کنید حالش را خوب کنید. اگر چیزی را گم کرده اید و دارید به دنبال آن می گردید بهتر است در غیرمنطقی ترین و دور از انتظارترین جاهای ممکن به دنبالش باشید.
🍀طالع امروز متولدین #تیر:
اگر سبک زندگیتان با دیگران خیلی متفاوت است، به خاطر آن خجالت زده نباشید. به یاد داشته باشید که شما دلیل خاصی برای انتخاب اینکه چگونه زندگی می کنید دارید. حتی اگر بخواهید روند زندگیتان را تغییر دهید، نباید به خاطر آنچه امروز هستید احساس خجالت و شرمندگی کنید. هر کسی می تواند انتخاب کند که چگونه باید زندگی کند و دیگران باید به این انتخاب احترام بگذارند. اگر سبک زندگیتان مطابق با عرف جامعه باشد، اشکالی ندارد، اگر هم سبک زندگیتان مغایر با عرف جامعه باشد، باز هم مشکلی ایجاد نمی شود. همیشه به یاد داشته باشید که این شما هستید که انتخاب کننده هستید. به اینکه دیگران درباره شما چه نظری دارند فکر نکنید.
🍀طالع امروز متولدین #مرداد:
ممکن است بعضی اوقات درباره زمان بندی که برای روز خود دارید مراقب و هوشیار باشید اما بهر حال ممکن است بخواهید این شلوغی و آشفتگی را به پایان برسانید. اگر زمانی احساس کردید که نیاز دارید کمی‌خلوت کنید و تنها باشید کار دلخواه خود را انجام دهید. مراقبت از روح و روان خود بسیار مهمتر از انجام وظایف اجتماعی است. اگر از خودتان مراقبت نکنید دیگر چیزی ندارید که به دیگری پیشکش کنید. پس مراقب خودتان باشید!
🍀طالع امروز متولدین #شهریور:
فراموش نکنید که سلامتی سلطنت ناپیدا است و بیشتر مواظب سلامتی‌تان باشید. زحمت زیادی در زندگی کشیده‌اید و شبانه‌روز کار کرده‌اید، امروز بخت با شما یار است و مزد زحمت‌های شبانه‌روزی خود را دریافت خواهید کرد. از این شرایط درس بگیرید و هرگز از تلاش و کوشش دست برندارید. اعضای خانواده امروز شما را ناراحت و دلخور خواهند کرد. امروز بیشتر از همیشه دل‌تان هوای همسر یا عشق‌زندگی‌تان را خواهد کرد. تغییری در زندگی شما صورت می‌گیرد، به نفع شما است که از این تغییر استقبال کنید و مطمئن باشید که از این تغییر سودی به شما می‌رسد. وقت گران‌بهای خود را به بطالت هدر ندهید و به فکر فراگیری مهارت‌های جدید باشید.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 روایت واقعی #سرنوشت 🍃🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#سرنوشت 🌱
و بعد با لبخند گفت
خودت چطوری عماد که دیگه نیومد اذیتت کنه
و زهرا کمی با حالت معذب گفت
نه شکر خدا همه چیز تموم شد
الان تنهای اینجا
زهرا خنده دلربایی کرد و گفت
نه بابا اولاً با کیمیا و حسین اومدیم مثلا
برای بچه‌های بهزیستی خوراکی بخریم
ببریم
ولی این دوتا گوشیشون زنگ خورده نمدونم کی پشت خطه که این همه صحبت میکنه
و بعد چشمکی به ایلیا زد و گفت
البته چه بهتر خودم تنهایی همه خوراکیای مورد علاقمو برمی‌دارم
کیسه توی دستش رو نشون داد و گفت
این کیسه واسه من و کوثر هستش
و دوباره خندید
ایلیا هم خندید و گفت
ببینم چیا برداشتی
نگاهی به کیسه کرد و گفت
لواشک بر نداشتی پف پفی هم نمی‌بینم
زهرا با هیجان خندید و گفت
نگو که تو هم پف پفی دوست داری
ایلیا دستشو رو چشماش گذاشت و با خنده گفت
زهرا به کسی نگیا من عاشق پف پوفی‌ام
هر روز خونه رفتنی میام اینجا دو بسته می‌خرم میزارم تو ماشین
البته قایم می‌کنما خونه نمی‌برم
و بعد از این حرفش خندید
زهرا با خنده و ذوق به ایلیا که اینجور صحبت میکرد نگاه کرد و گفت
ایلیاتو پفکم دوست داری
و ایلیا با خنده گفت
آره که دوست دارم
بیا بریم قفسه لواشک‌ها و پف پفی اونجاست
فعلاً اونا رو برداریم
زهرا و ایلیا صحبت کنان قفسه‌ها رو می‌گشتند و از هر خوراکی چندتایی جدا تو کیسه می‌ذاشتند می‌خندیدند
و از خاطرات بچگیشان تعریف می‌کردند
که زهرا گفت
من بچه بودم از اینجور خوراکیا نمی‌خوردم
همش دوست داشتم ادای بزرگترها رو در بیارم
ایلیا خنده مردانه‌ای کرد و گفت
زهرا جوری میگی بچه بودم که انگار الان چند سالته
دختر تو هنوز ۲۰ سالت نشده
هنوزم بچه‌ای
زهرا اخم ریزی کرد و گفت
بچه نیستم یه بار دیگه هم به من بگی بچه از این خوراکیا هیچی بهت نمیدم
خودت که دیدی پف پفی فقط شیش بسته مونده بود که همه رو من برداشتم
کاری نکن امروز بدون پف پفی بمونیا
کیمیا و حسین که صحبتشون تموم شده بود به داخل فروشگاه رفتند
ولی هرچه دنبال زهرا گشتند
پیداش نمی‌کردند
کیمیا با تعجب گفت
پس کو کجا رفته یعنی
حسین گفت
بزار از این خانمه بپرسم
رفت پرسید و بعد برگشت گفت
خوراکی‌ها رو جمع کرده گذاشته اینجا
خانومه میگه خودشم با یه آقایی رفتن سمت قسمت لوازم خانگی
کیمیا با تعجب گفت
با یه آقایی
یعنی چی
و حسین اخم کرده به سمت قسمت لوازم خانگی رفتند
زهرا و ایلیا روی پله‌ها نشسته بودند و با خنده داشتند پف پفی (مارشمالو))می‌خوردند
کیمیا و حسین هر دو با تعجب به همدیگه نگاه کردند و همزمان گفتند
__ ایلیاس؟؟!!!
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
📃 طالع روزانه:
🌕جمعه ۸ تیر ۱۴۰۳
🍁طالع امروز متولدین #مهر:
امروز تعداد افرادی که برای مشورت کردن و یا درد دل کردن به سراغتان خواهند آمد خیلی بیشتر از حد انتظارتان خواهد بود. شما یکی از بهترین گزینه های ممکن برای آنها هستید و می توانید حمایت و توجهی که نیاز دارند را در اختیارشان قرار دهید. فقط یادتان بشد آنقدر خودتان را درگیر دیگران و مسائل و مشکلاتشان نکنید که خودتان و کار و زندگیتان را فراموش کنید. در یک رابطه ی دوستی واقعی مشکلات باید به اشتراک گذاشته شوند، اما قرار نیست دیگران همه ی بار مشکلاتشان را سر شما خالی کنند و شما مسائل و مشکلاتتان را برای خودتان نگه دارید. اگر بخواهید به همین صورت پیش بروید به زودی دیگر نخواهید توانست به هیچ کس کمک کنید.
🍁طالع امروز متولدین #آبان:
دیگران را فقط به خاطر اینکه یک زندگی متفاوت با آنچه شما یک زندگی عادی می پندارید دارند، قضاوت نکنید. شاید شما رفتاری مطابق با عرف جامعه داشته باشید، اما توجه داشته باشید که همه لزوما نباید مانند شما رفتار کنند. سبک زندگی،شغل و ارتباطات اجتماعی شما با دیگران ممکن است متفاوت باشد. شاید درک این موضوع برای شما دشوار باشد، اما سعی کنید نسبت به دیگران سخت گیر نباشید و مدام از طرز زندگی آنها انتقاد نکنید. بهتر است به جای تلف کردن وقت و انرژیتان برای دخالت در زندگی دیگران، بر روی زندگی خود تمرکز کنید و سعی کنید برای داشتن یک زندگی بهتر تلاش کنید. بدانید که با قضاوت بی مورد در مورد دیگران فقط آنها را از خود می رنجانید
🍁طالع امروز متولدین #آذر:
امروز ممکن است دیگران از شما انتظارات غیر واقعی داشته باشند، همین رفتارها موجب ناراحتی و خشم شما خواهد شد. نمی توانید همه ی آن چیزهایی را که دیگران می خواهند در طول یک روز به آن ها بدهید، از این رو بیشتر تمایل دارید که به خواسته های خودتان برسید. یادتان باشد که لذت های زودگذر اهمیتی ندارند، برای چیزهای با ارزش همیشه باید صبر کنید. این که با دیگران مصالحه کنید در طولانی مدت به نفع همه خواهد بود.
❄️طالع امروز متولدین #دی:
از احترام به دیگران غافل نشوید و با اطرافیان مهربان باشید. کار پسنیده‌ای که در گذشته انجام داده‌اید امروز پیش اطرافیان جلوه می‌کند و تعریف و تمجید آشنایان را به دنبال دارد. اگر شش‌دانگ حواس‌تان را جمع نکنید، امروز حسابی ضرر میکنید. از اعضای خانواده حمایت کنید و مواظب کوچک‌تر‌ها باشید. انزوا و دوری از اجتماع را کنار بگذارید و با حضور در میان دوستان و آشنایان روحیه پیدا کنید.
❄️طالع امروز متولدین #بهمن:
وقتی به زمان طولانی فکر می کنید که باید صرف کنید تا به نقشه های بزرگی که برای آینده دارید برسید کمی دلسرد می شوید. شما در تلاش های خود برای رسیدن به اهدافتان پشتکار دارید، ولی اکنون باید بیش از هر زمان دیگری برای رسیدن به آنها اراده خود را تقویت کنید. البته کمی وقت برای استراحت را هم در برنامه امروزتان قرار دهید. شما خیلی خوب از اهمیت زیادی که استراحت کردن برایتان دارد آگاه هستید. استراحت کافی باعث می شود ذهنتان خیلی بهتر کار کند. از آخر هفته خود لذت ببرید و نگذارید حتی یک لحظه از وقتتان بیهوده بگذرد.
❄️طالع امروز متولدین #اسفند:
امروز می‌توانید از شر غم و غصه‌ای که شما را مشغول به خود کرده بود، خلاص شوید، مخصوصا اگر بتوانید رنجش و یا ناراحتی که در زیر خاکستر خود را پنهان کرده است را برطرف کنید.اما هنوز شما ممکن است درباره احساسات خود نگران باشید، به خاطر اینکه نمی‌توانید همه آنها در گفتگوی خود با اطرافیان تان بازگو کنید. به جای اینکه نگران این باشید که کدام نیازهایتان را باید بازگو کنید، قبول کنید که هر چیزی که شما باید ابراز کنید زمانی نتیجه خواهد داد که فرصت آن پیش بیاید. شما بیش از آن که فکرش را بکنید وقت دارید.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🔆دوستى صبر و ظفر
بانوئى به محضر امام صادق (علیه السلام ) آمد و عرض كرد: پسرم به مسافرت رفته ، ولى سفر او خيلى طول كشيده و برنگشته و در اين مورد سخت نگران هستم .
امام (علیه السلام ) فرمود: صبر كن و با اراده محكم استقامت داشته باش .
آن زن به خانه اش برگشت و روزها گذشت ولى پسرش از سفر نيامد، و كاسه صبرش لبريز شد و بار ديگر به محضر امام صادق (ع ) رسيد و عرض كرد: پسرم هنوز نيامده است .
امام (ع ) فرمود: صبر و استقامت كن ، او عرض كرد: صبرم تمام شده ديگر نمى توانم صبر كنم امام (ع ) فرمود: برگرد به منزلت ، پسرت از مسافرت برگشته است .
آن زن به خانه برگشت و ديد پسرش از سفر برگشته ، بسيار خوشحال شد، بعدا به حضور امام صادق (ع ) آمد و پرسيد: آيا بعد از پيامبر اسلام (صل الله علیه وآله و سلم )، وحى نازل مى شود؟.
امام (ع ) فرمود: نه .
او عرض كرد: پس شما از چه راهى اطلاع يافتيد كه پسرم از سفر برگشته و به من مژده داديد؟
امام (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) فرموده است :
عند فناء الصبر ياءتى الفرج : هنگامى كه صبر انسان پايان يافت ، گشايش خواهد آمد.
وقتى كه تو گفتى : صبرم تمام شده ، براساس گفتار پيامبر (ص ) دريافتم كه خداوند با بازگشت پسرت از سفر، گشايشى در كار تو به وجود آورده است .
صبر و ظفر، هر دو دوستان قديم اند
براثر صبر، نوبت ظفر آيد
و از گفتار حضرت على (ع ) است :
عند تناهى الشدة تكون الفرجة و عند تضايق حلق البلاء يكون الرخاء:
چون سختيها به آخرين حد شدت برسد، گشايش نزديك است و آن هنگام كه حلقه هاى بلا تنگ شود، نوبت راحتى و آسايش فرا مى رسد.
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 قسمت دوم (حسرت) دخترم شد ۱۵ سالش که همسرم الکلی شد. شبها تو بغلش بودم و از زن همسای
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
قسمت سوم ( تصمیم من)
دادگاه رسیدگی به پرونده ام رو به بعد از تعطیلات عید موکول کرد و نتیجه دادگاه منوط شد به منفی شدن جواب آزمایش.
شب عید بود دلم برا دخترام پر می کشید. رفتم آرایشگاه موهام رو رنگ کردم برای اولین بار.
وای چقدر خوشگل تر شده بودم. خودم رو نشناختم
آخه شوهرم نمیذاشت برم آرایشگاه می گفت پول حروم نکن.
عیدی و حقوقم رو برای اولین بار گرفتم. داشتم پرواز می کردم . 💃💃
رفتم طلا خریدم. و گوشی موبایل.
لباس و لوازم آرایش 🛍🛍💄💅👠💍👒👡خریدم. سر دونه به دونه لباس ها و کفش هام ذوق کردم. انگار آزاد شده باشم. مثل کبوتری که از قفس رها بشه.
عقده ای نبودم اما تا قرون آخر حقوق و عیدیم رو خرج خودم کردم. از بس عقده ای شده بودم.
عید شد. بعد از سال تحویل دخترا اومدن پیشم. منو نشناختن. از بس که جوون تر و خوشگل تر شده بودم. چقدر تو بغل هم گریه کردیم. چقدر دختر بزرگم لاغر شده بود. ی بچه ۳۰ کیلویی جلوم دیدم.
۱۰ کیلو کم کرده بود از غصه
می گفت مامان مارو ول کردی که بری فقط موهات رو رنگ کنی؟؟ می گفت مامان به خدا بابا رو درستش می کنم.
التماسم می کرد برگردم. 😭😭😭
اما کوچیکه فقط می گفت مامان زندگیتو بکن مامان برو خارج پیش داداشت.
فقط می گفت بر نگرد زندگیمون خراب تر میشه .... که شد.
چقدر با خودم کلنجار رفتم تا تصمیم بگیرم. همه اش نگران آینده دخترام بودم. من خودم مسبب بدبختی اونها بودم. با انتخاب غلطم. با تصمیم عجولانه ام . با چسبیدن به کارم . حالا میخواستم خودم رو رها کنم خوش بگذرونم ؟؟ پس اونها چی؟؟ زندگی اونها چی می شد؟؟ براشون خواستگار میومد نمی گفتن مادرش مطلقه اس دخترا هم به درد نمیخورن؟؟
دختر بزرگم شروع کرده بود به کمک به باباش. تمام شیشه های الکل رو از خونه جمع کرده بود ریخته بود بیرون.
می گفت بابا نصف شبها حالش بد می شده از درد پتو رو گاز می گرفت . می گفت غلط کردم .
۶ صبح دخترم می بردش ورزش و پیاده روی تا ۸ صبح . تا بالاخره تونست ترک کنه.
رفتیم دادگاه و جواب تست منفی شد . ومن بخاطر بچه هام فقط بخاطر دخترام برگشتم خونه . البته زندون برام بود نه خونه
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
چه وقت "انسان بزرگی" می‌شویم؟!
هرگاه از خوشبختی کسانی که دوستمان ندارند، خوشحال شدیم..
هرگاه برای تحقیر نشدن دیگران از حق خود گذشتیم..
هرگاه شادی را به کسانی که آن را از ما گرفته‌اند هدیه دادیم..
هرگاه خوبی ما به علت نشان دادن بدی دیگران نبود..
هرگاه کمتر رنجیدیم و بیشتر بخشیدیم.
هرگاه به بهانه‌ی عشق از دوست داشتن دیگران غافل نشدیم..
هرگاه اولین اندیشه ما برای رویارویی با دشمن انتقام نبود..
هرگاه دانستیم عزیز خدا نخواهیم شد، مگر زمانی که وجودمان آرام بخش دیگران باشد..
هرگاه بالاترین لذت ما شاد کردن دیگران بود...🌱
لحظه هاتون پراز نغمه های خوش🌸🌱
عصرتون بخیر
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥داستانی زیبا از توکل در زندگی
💥ازدواج به شرط چک سفید امضاء!‼️
💥با این داستان معنای #توکل روشن میشود
💥برشی ازسخنرانی#حجت_الاسلام_راجی ، به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی علیه‌السلام و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها
.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#نکته ✅✅✅
❇️چرا دیگران از من فراری هستند؟
یکی از مشکلاتی که گاها مخاطبین ما عنوان میکنن مربوط به این مشکل هست که احساس میکنیم دیگران از ما فراری هستن . مثلا میگه با یکی که آشنا میشم زود ترکم میکنه .یا اطرافیان بیش از اینکه تمایل به هم صحبتی و همنشینی با من داشته باشن احساس میکنم میخوان ازم دور بشن . یا رفتار دیگران باهام اصلا خوب نیس .و از اینجور مسائل .
قطعا آدم های معمولی نمیتونن این مشکل واقعا داغون کننده رو درک کنن ولی کسانیکه دچار این قضیه میشن ، باهمه وجود می فهمن و کاملا غیر طبیعی بودن اونو متوجه میشن.
این موضوع مثل اکثر مشکلات میتونه جنبه طبیعی داشته باشه و هم میتونه مربوط به عوامل ماورایی باشه .مخصوصا کسانیکه قبلا اینطوری نبودن و از یه جایی به بعد متوجه این موضوع شدند .
ما در این مطلب هر دو علت رو بررسی میکنیم.
علت #طبیعی و علت #ماورایی
علل طبیعی که مشخصه. بعضیاش مثلا:
ظاهر نامناسب ، رفتار و اخلاق بد و غیر اصولی داشتن ، بد دهن بودن ، زیاد و بیش از حد حرف زدن، توقعی و زود رنج بودن ، همیشه اهل غر زدن و ناله کردن ، بد بودن وجهه اجتماعی (مثلا اهل خلاف یا منکر علنی بودن)، همیشه از این و اون کمک و درخواست داشتن . و غیره....
این موارد باعث میشه اطرافیان از شما تمایل به فاصله گرفتن پیدا کنن.
مثلا یه بار یه جایی با چند نفر نشسته بودیم یهو یه نفر که نمیشناختمش اومد.همینطور که داشت میومد یکی از دوستان گفت آخ آخ دیگه این اومد هی حرف بزنه و مخمون رو گاز بزنه.بعد یه بهانه آورد و سریع خداحافظی کرد و رفت .اون شخص اومد کنارمون نشست و شروع کرد به حرف زدن و گلایه از زمین و زمان و اینا که واقعا کلافه شدیم.خب طبیعتا چون آدم ها ازش حس خوبی نمیگیرن ازش فراری هم میشن.
یا بعضیا هستن مدام در حال آه و ناله کردن و درد دل و عنوان کردن مشکلاتشون هستن که اطرافیان از اینها حس مثبتی نمیگیرن و همین اخلاق و ویژگی باعث میشه دیگران از اینها فراری باشن .ببینید عزیزان هر کسی برای خودش مشکلاتی داره و اگه بخواین بیش از اندازه از مشکلات و گرفتاری و اینا حرف بزنید انرژی منفی منتقل میکنید و این انرژی منفی باعث عدم احساس آرامش اونها میشه و به مرور تمایل به دوری از شما پیدا میکنن.
البته منظور من در مثال های بالا مربوط به کسانی هست که بیش از اندازه و خارج از حد اعتدال اون ویژگی هارو دارن. وگرنه همه ما با اطرافیان حرف میزنیم گاها درد و دل میکنیم و حتی مشکلاتمون رو میگیم . مشکل جایی است که بیش از اندازه یک کار انجام بشه.
این مشکلات در رابطه با زوجین هم وجود داره. مثلا همسری که زیاد اهل غُر زدن هست ( یا هر کدوم از ویژگی های منفی که در بالا نوشتیم رو داره ) طبیعتا زوجش کلافه میشه و به مرور ازش فاصله میگیره .
👈در کل و جمع بندی شده باید رفتار و گفتارتون در همه ابعاد طوری باشه که دیگران در کنار شما احساس و انرژی مثبت بگیرن . این همان #مهره_مار داشتنه .
#ادامه_دارد
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #نکته ✅✅✅ ❇️چرا دیگران از من فراری هستند؟ یکی از مشکلاتی که گاها مخاطبین ما عنوان میکن
🍃🍃🍃🌸🍃
#نکته✅✅
ادامه مطلب 🌻
..... ادامه
حالا گذشته از مسائل طبیعی ، همین موضوع میتونه ریشه در مسائل #ماورایی هم داشته باشه. که مهمترینش سحر و جادوی سیاهی و همچنین مساله دخالت همزاد شیطانی هست .
شخصی رو که براش سحر و جادوی سیاهی میزنن ، باعث میشه از چشم دیگران بیوفته . هر جا میره احساس میکنه دیگران باهاش بد رفتاری میکنن . اگه برای همسر زده باشن ، بطرز عجیبی در طول مدت کوتاهی می بینه همسرش بشدت نسبت بهش سرد شده و همش میخواد از خونه فرار کنه . حتی مواردی هست که بیرون از خونه حتی دلتنگ همسرش میشه ولی وقتی میاد خونه ، احساس بدی پیدا میکنه حتی دعواشون میشه . همین موارد رو همزاد شیطانی هم میتونه بوجود بیاره . یا حتی جن عاشق ( جن عاشق موجود خاصی نیس بلکه اصطلاحا به جنی که به انسان تمایل پیدا کرده و حس مالکیت بهش داره نام جن عاشق میذاریم )
این نکته فراموش نشه که بسیاری از عوارض مشکلات ماورایی باهم مشترکه چون همان سحر و جادو و طلسم هم توسط موکلین شیطانی آن سحر و جادو که همگی از جنس جن هستن انجام میشه .
مثلا کسی که دچار مزاحمت از همزاد شیطانی هست از جمله کارکردهایی که داره اینه که باعث میشه دیگران وقتی در کنار شخص هستن حس بسیار بدی پیدا کنن چون همزاد حتی در ذهن دیگران اثر میذاره. یا مثلا در رابطه با دختر های دم بخت باعث میشه خواستگار که میاد اولش خیلی مشتاق و خواهان هستن ولی همین دیدار اول که شکل میگیره میرن و پشت سرشونم نگاه نمیکنن. ( سحر بخت بستگی ام همین اثر رو داره)
از جمله کارهایی که این موجودات مخصوصا از نوع قویشون میتونن بکنن اینکه حتی شکل و قیافه شخص در نظر طرف مقابل زشت و زننده بنظر می رسه. موارد زیادی داریم که آقا یا خانم میگه همسرم رو شبیه به هیولا و .... میبینم . و جالبه بدونید حتی برخی از این موجودات میتونن در حس بویایی طرف مقابل اثر گذاشته و باعث بشن دیگران از شخص بوی بدی رو احساس کنن.
همه اینکارارو موجودات ماورایی با تاثیری که میتونن روی مغز بذارن انجام میدن. که با توجه به میزان قدرت آن موجود کارهایی ام که میتونن انجام بدند متفاوته. همینطور که انسان ها از نظر قدرت یا استعداد و توانایی باهم متفاوتن، جن ها هم همینطورن. مثلا یک انسان شاید بتونه مثل یک ماشین حساب اعداد رو باهم جمع و تفریق کنه یا کسی بتونه ۳۰۰ کیلو وزنه بلند کنه یا بعضیا ذاتا صدای خوبی دارن یا بعضیا دونده ی خوبی ان و امثالهم... .
جن ها هم توانایی هاشون باهم فرق داره. مثلا بعضیا دچار مشکل همزاد هستن ولی همزادشون ضعیفه و قدرت خاصی نداره و بعضیام دچار همزاد بسیار قوی هستن که طبیعتا دچار مشکلات بشدت زیادتری میشن.
به هر حال اگه در رابطه با مسائل ارتباطی و اجتماعی دچار مشکل هستین ، هر دو مورد طبیعی و ماورایی رو در نظر بگیرید و باتوجه به نوع مشکل در صدد حل اون هم بربیایین. اگه طبیعی بود که دست خودتون رو میبوسه باید روی خودتون کار کنید، و اگه ماورایی باشه که مراجعه کنید به شخص کاربلد در این زمینه
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 قسمت سوم ( تصمیم من) دادگاه رسیدگی به پرونده ام رو به بعد از تعطیلات عید موکول کرد و
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
قسمت چهارم ( بازگشت به خانه)
خیلی هاتون شاید بگید تصمیم درست گرفتم . خیلی ها هم بگن تصمیمت غلط بوده. هرکس خودش داستان زندگیش رو رقم میزنه. و قسمت .
اما از قسمت که زندگی دخترم هم تا حدی عین خودم شد.
اما به هر حال من برگشتم. بازم پدرم مخالف بود.
می گفت برات خونه میگیرم. دخترهاتو میارم پیشت. برات وکیل می گیرم.
اما برگشتم. میخوام بدونید که پدرم پشتم بود. این واسه ی دختر از هرچیزی مهم تره. محبت و پشتیبانی ای که دخترای خودم ازش محروم بودن.
دخترام گدای محبت بودن.
بعد از برگشتنم رفتم پیش مشاور. دیگه اون سال ها مشاور جا افتاد. که ای کاش زمان ازدواجم میرفتم.
این رو می نویسم تا دخترای گروه و کانال که میخونن بدونن مشاور برن.
تا با ی مرد زیر ی سقف زندگی نکنی نمیشناسیش( حتی اگه پسر عموت باشه) اما مشاورای الان کمک می کنن که زودتر بشناسی. قبل از عروسی.
ازبالا منبر بیام پایین 😜😜
رفتم مشاور تنهایی. گفت باید همسرت رو بیاری. یادم نیست یک جلسه اومد یا نه. کلا قبولشون نداشت. خودش رو عقل کل میدونست.
گوشی مو ازم گرفت. و دوباره حقوقم. قول دادتو دادگاه درست میشه اما نشد که نشد.
شاید بگید چرا دم از حقوقت میزنی چون برای ی زن کارمند هویتشه حقوقش. میگه ۸ ساعت میرم سر کار زحمت می کشم تا نتیجه اش رو ببینم.
اما اگه از اول میدونستم سرکار رفتنم اینجوری میشه نمیرفتم .
و شرط ازدواج دختر بزرگم هم این بودکه سر کار نره.
چون می دید خانم های خانه دار منزلت و ارج بیشتری دارن. (این هارو واسه دخترای مجرد گروه میگم)
البته الان که زندگی ها با ی حقوق نمیچرخن.
دخترام دیگه به سن دانشگاه رسیدن.
کوچیکه رو بخاطر آرایشش با کمر بند می زد. مدام استرس داشتم میرن بیرون باباشون نفهمه. حتی اجازه نمیداد ی جشن تولد ساده برن.
میخواست حسرت هرچی به دل من مونده به دل دخترا هم بمونه.
منم پشت دخترا بودم. مجبورمون می کرد بهش دروغ بگیم. راست می گفتیم کتک کاری می شد.
دختر کوچیکه کلا ازش فراری بود. با ما شام نمی خورد. پارتی میرفت مجبور بودم بگم میره کلاس کنکور.
تا حرفی هم بهش میزدم می گفت من که بهت میگفتم برنگرد این آدم بشونیست. بدبخت ترمون کردی.
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#چالش_سوالی_که_متنفرید ❤️
برای #چالش #سوالی که اذیتتون میکنه
✅سلام به فاطمه جون و همه ی خانمهای گل کانال🌹🌹❤️❤️
من یکـ پسر معلول دارم و چند وقته که دیگه اصلا بیرون نمی برمش یعنی خودشم دیگه از آدمها
متنفر شده.
به این خاطر که تو پارک یا هرجایی که می ریم فورا مردم #سوال می کنن این طفلکی چرا اینجوری شده یا چرا دکتر نبردیش😢😢😢
چرا این مدل انسان ها فکر می کنن من که مادر این بچه هستم و حدود15سال دارم با این فرشته زندکی میکنم دکتر نبردمش😭
دلم می خواد به همه بگم خواهشا با معلولان هم به چشم یک نفر که متوجه حرکات و رفتار ما میشن برخورد کنیم این دنیا مال همه هست توانخواهان هم حق استفاده دارن اما ما با رفتارهامون کاری می کنیم که این عزیزان خودشون رو از همه چیز محروم کنن!
بیاین به خودمون قول بدیم دیگه از یک معلول یا همراهش نپرسیم چرا اینجوری شدی یا چرا دکتر نمی ری😳
دوستتون دارم عزیزان
شفای عاجل همه بیماران آرزومندم 😍😘😍
سلام عزیز دوست داشتنی❤️
من وقتی بعضی از خانوما راجب زناشویی میپرسن خیلی خیلی بدم میاد،واقعا خجالت اوره
این اخلاق بد رو تو فامیل ما دخترخالم داره و از همه میپرسه😔
یا مثلاگوشیم زنگ میخوره بعضی از فضول های جمع میگه کیه😳
واینکه بپرسن خونتون اجارست یا مال خودتونه،به شدت از این سوالم کفرم در میااااد اخه به تو چهههههه😂
#نپرس
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 قسمت چهارم ( بازگشت به خانه) خیلی هاتون شاید بگید تصمیم درست گرفتم . خیلی ها هم بگن
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
داستان شب
قسمت پنجم( زندگی من)
۲۰ سال از زندگیم گذشت تا از مادرشوهرمم جدا شدیم .
دخترام واقعا کمبود محبت داشتن. میفهمیدم دوست پسر دارن. حالا دیگه ی بابای پولدار داشتن . که فقط تو فامیل و همسایه پز پولش رو میداد . نه از مهر و محبت خبری بود نه از پول خرج کردن.
دختر بزرگم ۱۸ سالگی دانشگاه قبول شد رشته روانشناسی. و همزمان شروع کرد کار کردن. ۲۵ سالگی شوهر کرد.
دختر کوچیکم اما شد خانم مهندس و از ایران رفت.
الان من و همسرم بازنشسته شدیم استرس هام بدتر شدن. تو ۴۰ سالگی شدم زن یائسه. پدرم پشتیبانم تو این سال ها فوت کرد .
الان من یک زن ۵۲ ساله هستم . هر از گاهی فراموشی میگیرم. من برای زندگیم جنگیدم. نمیدونم شکست خوردم یا پیروز شدم. اما مبارزه من بخاطر دخترام بود.خوشبختی اونهارو که می بینم خوشحال میشم. من تلاشمو برای زندگیم کردم . اما خودم هیچ وقت طعم شیرین خوشبختی رو از ته دل احساس نکردم.
که دیگران نگن مادرشون زن نبود.
دعا کنید زودتر نوه دار بشم . همسرم دیگه از تکاپوی جوانی افتاده الان دوسم داره اما من دیگه دوسش ندارم . البته منم که این ۳۰ سال باهاش ساختم. الان دیگه هراز گاهی دعوا می کنیم.
تا اینجا قصه زندگی مادرم رو براتون نوشتم.
عمری باقی باشه زندگی خودمم که خیلی بالا و پایین داره براتون تعریف می کنم.
به قول دستمون
بانو رمان مجلات نخوان
سعی کن خودت روایتگر داستانی باشی
بانو رمانی بنویس عاشقانه که پای قصه اش نوشته شود ادامه دارد.. و تو تنها قهرمان این داستان پرشور
این داستان زندگی ماست که همیشه ادامه دارد.....
پایان
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
همین الان در قشنگ ترین فنجانی که داری،
یک چایی تازه دم بریز
به یک موزیکی که علاقه داری گوش کن
یا در سکوتی که برات دل انگیز هست آرام بنشین،
طعم چایی دل انگیزت را مزه مزه کن
میتونی در چایی ات دانه هلی، غنچه گل رزی،
کمی بهار نارنج یا ذره ایی زعفران بریزی
و خودت را و دل قشنگت را
مهمان طعمی دلنشین کنی
آخه هیچ کسی در این دنیا
مهم تر از تو نیست دوست من
تو مهم ترین شخص زندگی خودت هستی!
سلام
روز بخ
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸