🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#تقاضای_همفکری ❓
سلام خدمت شما همدم عزیزم وهم گروهای نازنین درباره موضوعی نیاز به کمک وراهنمایی شما عزیزان دارم میخواهیم پسرم رو تو دانشکده افسری نیروی انتظامی ثبت نام کنیم اما بیشتر افراد وقتی میشنون از سختیها وعدم رضایت دانشجوها میگن تو رو خدا اگه از افراد خانواده تون که صادقانه کمک کنند کسی باشه که ما رو راهنمایی کنه ممنون شما میشم لطفا ودر صورت امکان زودتر جواب این بنده رو بدین برای همگی آرزوی بهترین ها رو دارم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
#همفکری
#حرف_دل
#تقاضای_همفکری
آیدی ادمین: @Fatemee113
منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊
در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
kesa.mp3
7.58M
🍃🍃🍃🌸🍃
#ادمین:حتما گوش کنید❤️🙏
خیلی بهم آرامش میده
وقتی حدیث کسا گوش میکنم
حس میکنم بدنم سبک میشه
حالم خوب میشه
خیلییییییییییی حالمو خوب میکنه
دلم نیومد🥲
برای شما بزرگواران تو کانال درج نکنم🥹
#حدیث_کسا با صدای علی فانی
اگه تو هم حس و حالت خوب شد
بفرست برای دوستانت❤️
♡ برای تعجیل در فرج امام زمان صلوات بفرستیم♡
《الهمُ صلی علی محمد و آل محمد 》
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃 سلااااام خواهرهای من ❤️❤️❤️ چالش جدید آوردم براتون😍😍 📣📣📣📣📣📣📣 📢📢📢📢📢📢📢📢📢 🍀بیاین بگ
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#چالش_سوالی_که_متنفرید❤️
#ارسالی_اعضا
سلام فاطمه جون و دوست جونیا،درمورد چالش منم بدم می یاد ی النگو و گوشواره چیزی میندازم فامیل شوهر میگه طلاس چند خریدی،چقدر حورتو گنده پس ظریف بخر،انگار اونا قرار پولشو بدن والا تازه یکسری ی النگو و ی گوشواره ی انگشتر طلا خریدم بعدش ی نیم ست استیل اصلم خریدم خیلی قشنگ بود و شبیه طلا ،اخه 5ماه قبلش طلاهامو برا ماشین خریدن فروخته بود و تا مادر شوهرم فهمید گفت خوب کردی البته به پسرش طلا میخای چکار وسیله مهمه،خلاصه بعدش تا دیدن اینقدر نظر دادن آخرم مادر شوهرم ی جوری گفت نکنه گنج پیداکردی،🤣به شوهرم،شوهرمم بهش برخورد گفت دیگه 70,80طلا گنجه، مادرشوهر مم سریع گفت اینا قشنگ 170,180طلاس،اخه مادرشوهر مم داشت استیلارم حساب میکرد و همسرم فقط همون طلاها مده نظرش بود،کلی همسر جان بهش برخورد و گفت ازاین به بعد هرچی پول میمونه تو کارت برو ی طلایی سکه ای چیزی بخر انگار اینا دوست ندارن من یکم جلو باشم اصلا همون روزم اشتباه کردم طلاهاتو فروختم انگار خوششون شد منم ی تیریپ مظلومیت اومدمو گفتم فدای سرت نه تو پیری نه خدا بخیله اینقدر طلا بخری وبفروشی بهترشو بخری،ولی دروغ چرا ته دلم عروسی شد،چون خودمم فهمیدم که اونروز که من طلامو فروختم اونا خوشحال شدن،
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃
|انرژی خوب رو ارسال کن🤚🥰|
دعاکنیم🙏🌸
برای همه اوناییکه
یه دردگوشه
قلبشون پنهونه🌸🍃
برای دلهای شکسته
برای آنهایی
که بیمار هستند
خدایا
حاجت دل همه را
روا کن🙏
♥خدایا شکرت که در هر شرایطی هوامونو داری ❤️😍🌷
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#چالش_سوالی_که_متنفرید❤️
#ارسالی_اعضا 🌱
سلام فاطمه جون لطفا جواب من روتوکانالتون بذارین😘
منم واسه چالشتون بگم😊منم هروقت مادرشوهرم بمن زنگ میزنه واز من میپرسه کجایی وداره کندوکاش منو میکنه ناراحت میشم آخه مگه واجبه بدونه کجام🤨 ،وقت هایی که خواهرشوهرام میان خونه ماومن نیستم میرن سراغ کابینتها تاببینن چیزی به وسایلم اضافه کردم😏 تا دراولین فرصت برن بخرن داغونم میکنه من تاحالا یه بارم نرفتم سراغ کابینتهاشون 😬
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #چالش_سوالی_که_متنفرید❤️ 🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
درموردچالش جدید یه سریا هستن فقط قصدشون از همصحبتی با آدم اینه که عُقده هاشونو به نمایش بذارن من تازه عقدبودم روی خریدعقدم یه لباس قرمزعروسکی خریده بودم که روزپاتختی بپوشم خواهرشوهرکوچیکم ازم قیمت پرسیدبعدش گفت من فلان جاارزون تردیدم😑🙄حالامن گشتم تااین مغازه رودیدم که آف زده بودمثلامیخواست بگه من قیمت رودروغ گفتم وکمتره اخه ادماخودشون هرعُقده وکمبودیااخلاق زشتی داشته باشن به دیگران میبندن به عبارتی همه رومثل خودشون میبینن
یااینکه من سریع بعدازعروسیم باردارشدم به اصرارهمسرم چون سی سالمون بودجوری بودکه بعضیافکرکردن من توعقدباردارشدم حالابماندهمین خواهرشوهرکوچیکم بعدازمن شوهرکردخیلی بچه دوسداشت اماخب طول کشیدتابارداربشه بعددومیوناخواسته باردارشده بوداومده بودخونه من مهمونی حرف انداخت که دومی حامله نشدی واین حرفامنم چون همه میدونن خیلی بچه دوسدارم میدونستن تواقدامم برعکس اولی که زودحامله شدم دومی 8ماه طول کشید. بعدانقدراحمقه خواهرشوهرم میگفت من قصدکردم دومی روبیارم من هروقت اراده کنم زودحامله میشم تااینکه همون شب خواهرشوهربزرگم گفت که خواهرشوهرکوچیکم ناخواسته باردارشده منم نه گذاشتم ونه برداشتم گفتم آبجیت میگه من هروقت اقدام کنم زودحامله میشم بس بگوناخواسته باردارشده خواسته کلاسشوبذاره ازقصدگفتم به گوشش برسه احمق عُقده خالیه حتی برای مردنم کلاس میذاره که فلانی کجاست قبرش بابامهم اخرت آدماست وگرنه که خیلیاکنارپیغمبرهستن یادوتاازشاهامون قم ومشهدهستن دلیل نمیشه که خلاصه که برای همه کاری دنبال کلاس گذاشتنه
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#چالش_سوالی_که_متنفرید❤️
#ارسالی_اعضا
سلام فاطمه بانو
من ازپرسش وکنجکاوی ادمایی ک ازپیشرفت ما ناراحت میشن ازرده میشم من کلا ادم سختی دیده ای هستم وقتی اطرافیانم ازم سوال میپرسن توجواب دادنشون میمونم چی بگم براساس نیتشون جواب میدم
مثلا یکی بگه بچت چقد درشته چی بهش میدی رنگم عوض میشه چون متاسفانه بعضیاشون باحسرت میگن
🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃
سلام فاطمه گلم خسته نباشی خدا قوت عیدتم مبارک باشه من این چالشاتو دوست دارم من بدم میاد وقتی یه چیزی میخرم بهم بگن ا...حالا چقدر خریدی از کجا خریدی چون خودم دوست ندارم واز کسی هم نمیپرسم هر کی هرچی بخره میگم مبارکت باشه و به خوشی استفاده کنی واقعا شاید کسی دوست نداشته باشه کسی بدونه یا کسی بخواد بزنه تو ذوق من وبخواد تازه نظرهم بده در رابطه با چیزی که خریدم یاس گلی بازم ممنون از کانال خوبت
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #بازی_سرنوشت قلبم تند تند میزد حس میکردم انگار تو گلوم نبض داره ایقدر شدت تپش قلبم زیا
🍃🍃🍃🌸🍃
#بازی_سرنوشت
برگشتم خونه سریع تلویزیون روشن کردم گفتم بهار مامانی اینجا بمون زود برمیگردم بچم نشست جلو تلویزیون چیزی نگفت
با عجله رفتم تو خونه نور امید داشتم مطمعن بودم محسن نمیزاره من برم حتی اگه بفهمه حامله ام خوشحال هم میشه ...با هر قدم که برمیداشتم امیدم بیشتر میشد حتی لبخند میزدم حتی با خودم فکر میکردم محسن چجوری میگه من زنشم چحوری میگه اون شب باهم بودیم
به در عمارت که رسیدم صدای جیغ گندم که میگفت دیدی گفتم آدم درستی نیست دیدی چجوری بی آبرو شد همش کار خداست!
جمیله دیده !!میخاد بچه حرومشه ببنده به ریش ما .بدبخت محمد رو طعمه قرار داده!
رفتم نزدیکتر با خودم گفتم الان که محسن غیرتی میشه داد میزنه میگه به زنم تهمت نزن
مرمرسلطان گفت محسن سرگرم اسما و بیماریش و مراسم بودی خدا خواست زودتر آشکار بشه رفتم نزدیکتر گفتم محسن همین الان داد میزنه ولی محسن ساکت بود یهو گفت زد جمیله !!!! رفتم نزدیکتر محسن منو دید با چشمای خشمگین نگاهم کرد زبونم قفل شد انتظار این برخورد رو نداشتم جمیله اومد همون حرفهارو زد محسن گفت اگه دروغ بگه؟؟!! گندم گفت امشب معلوم میشه اگه هرشب میاومده پس امشب هم میاد ....چی میگفتن اینا چرا محسن ازم دفاع نمیکرد نمیگفت سهیلا زن منه......حس حقارت و غربت داشتم محسن انگشتش تهدید وار سمتم گرفت گفت فقط دعا کن دروغ باشه سهیلا .... همه اومدن خونه ما بهار ذوق زده پرید بغل محسن محسن به اجبار بغلش کرد مرمرسلطان بهش چشم غره رفت من از خودم مطمعن بودم محمد محسن گندم و مرمرسلطان همه ساکت نشسته بودن یهو گندم گفت گوشیتو بده تا بهش خبر ندادی گوشیم دادم یه چکی کرد گفت تو خیلی زرنگی اون یکی گوشیتو هم بده نگاهش کردم سرمو انداختم پایین گفتم همین هم اسما جون هدیه داده من گوشی دیگه ندارم (اون زمون گوشیتو های کشویی سامسونگ مد بود برای اون موقع هم خیلی گرون بودن هر کسی نداشت ) گندم یه پوزخندی زد برق پیروزی تو نگاهش بود تا ساعت ۱ شب همه منتظر بودن و منم از خودم مطمعن بودم خبری نمیشه با خیال راحت نشسته بودم ساعت دو و نیم شب بود مرمرسلطان به جمیله نگاهی انداخت جمیله دروغ که نگفتی ؟؟؟همه نگاها سمت جمیله بود یهو ....
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🥀🥀🥀🥀
سلام بر ابراهیم...❤️🩹
۴۰روزه نیستیسید؛
بعد نبودنت خیلیا تلاش میکنن
انقلاب اسلامی رو زمین بزنن
نمیدونن که صاحب این انقلاب
مهدی صاحبالزمانه...
دعا کن برامون آقاابراهیم...
دعاکن مردممون عینسال۱۴۰۰
به اصلح رأی بدن💔!
دعاکن شرمندهی
خون شهدا نشیم، دعاکن بتونیم پاسدار
انقلاب اسلامی تا روز ظهور باشیم...
یادت نره دلمون خیلی برات تنگشده(؛
گه گداری نظری به دل تنگمون بکن..
#رئیس_جمهور_شهید🥀
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
هدایت شده از رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#این_پاسداره؟!
🌷از آنجا که منطقه عملیاتی کربلای ١٠ کوهستانی بود و برای حمل مجروحان نمیتوانستیم از ماشین یا آمبولانس استفاده کنیم، برای همین چند تا اسیر عراقی را آورده بودند تا مجروحین را به عقب انتقال دهند. یک روحانی که مسئولیت این اُسرا را بر عهده داشت، مسلط به زبان عربی بود و یک سرباز عراقی هم با این روحانی خیلی رفیق شده بود و از او در رابطه با نیروهای ایرانی سئوالاتی را میپرسید، یکی از این سئوالها این بود: کدامیک از این افراد، پاسدار هستند؟
🌷وقتی آن روحانی، برادر فتاحی را که آن وقتها فرمانده گروهان بود به آن اسیر به عنوان پاسدار نشان داد، اسیر عراقی با تعجب فراوان، گفت: «این پاسداره؟!» وقتی از او سئوال کردیم که چرا متعجب شده است، در جواب گفت: «به ما میگفتند پاسدارها افرادی خشن و خونخوار هستند و اگر شما توسط آنها اسیر شوید، بیدرنگ شما را خواهند کشت!» همه مجروحها با این جمله اسیر عراقی خندیدند و تا مدتی این جمله نقل و نبات محافل ما شده بود.
#راوی: رزمنده دلاور هادی بابایی
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَىٰ فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا ۚ وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۱۲﴾
🔸 آن گاه نظم هفت آسمان را در دو روز استوار فرمود و در هر آسمانی (نظم) امرش را وحی فرمود، و آسمان (محسوس) دنیا را به چراغهای رخشنده (مهر و ماه و انجم) زیب و زیور دادیم و آن را (از ورود شیاطین) حفظ کردیم. این (نظام آسمان و زمین) تقدیر خدای مقتدر داناست.
💭 سوره: فصّلت
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ﴿۱۳﴾
🔸 همانا نیکو کاران عالم در بهشت پر نعمت متنعّمند.
🔅 وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ ﴿۱۴﴾
🔸 و بدکاران در آتش دوزخ معذبند.
🔅 يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ ﴿۱۵﴾
🔸 روز جزا به آن دوزخ در افتند.
🔅 وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِينَ ﴿۱۶﴾
🔸 و هیچ از آن آتش دور نتوانند بود.
💭 سوره: انفطار
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 روایت واقعی #سرنوشت 🍃🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🌸🍃
#سرنوشت🌱
حسین چاییشو داغ داغ هورت کشان خورد
زهرا که پیشش نشسته بود خندید و گفت
خدا واجب کرده داغ داغ بخوری
و حسین همچنان که سعی میکرد به کارش ادامه بده گفت
لذت چایی به داغ بودنشه دیگه
هر سه تا خندیدن
حسن آقا مثل هر روز خواست چرت کوچیکی بزنه
کیمیا پا شد بالش حسن آقا رو داد و به اتاقش رفت
ولی بعد برگشت و خیلی آروم به زینب خانم گفت بیاد اتاقش تا راجع به موضوعی صحبت کنه
زهرا و حسین هم مشکوک شدند
و همراه زینب خانوم به اتاق خواب رفتند
کیمیا با خنده گفت
چیه فضولیتون گل کرده
زهرا به سقف نگاه کرد و گفت
من اومدم اتاق خودم حالا تو اسمشو بذار فضولی
حسین با خنده گفت
منم دنبال مامانم میگردم
و این حرفشو با لحن بچهگانهای گفت
کوثر گوشه داشت وقایع ضبط میکرد
زینب خانوم با صدای آرومی گفت
اگه میخوای اینا نشنون بگم برم بیرون
زهرا با اعتراض گفت
واااا مامان
کیمیا گفت
نه بابا اصلاً موضوع پنهونی نیست که
من فقط گفتم بابا ندونه
وقتی کیمیا موضوع رو تعریف کرد
هر سه تا هم زینب خانم هم حسین و هم زهرا تو فکر رفتند
کیمیا گفت
فکر نکنین همه کسایی که تو زندون هستند جانی و دزدند
واقعاً خیلیاشون یا جبر زمانه بوده
یا بهشون خیانت شده
مثلاً همین دختره خوب واقعاً آدم اگه نتونه به شوهر خودش اعتماد داشته باشه پس به کی اعتماد کنه
خیلی از دوستای من که اونجا بودند سادهتر مهربونتر و انسانتر از همه بودند
ولی خوب قانون نقض هنجار میفهمه نه میزان انسانیت و نیت افراد
کاش انقدری پول داشتم
همشون رو آزاد میکردم
زینب خانم گفت
مادر من میترسم یارو برگرده بگه به شما چه
شما چه کارهاین
مامان من بهشون قول دادم
نمیاد که ما رو بکشه نهایتش به قول شما میگه به شما چه مربوطه
زهرا گفت
به نظر من فعلاً امروز بریم بهزیستی سر بزنیم
ببینیم بچه اون خانم چجوریه
بعد کمی ذوق کرد و گفت
آره مامان ثواب داره با هم بریم خوراکی هم براشون ببریم خوشحالشون کنیم
حسین گفت
آدرس آقاهه رو داری
آره همه رو نوشتم
ترسیدم یادم بره
خوب با هم میریم باهاش صحبت میکنیم
یا گوش میکنه یا گوش نمیکنه دیگه
بهتر نیست مامان هم با ما بیاد
چرا مامان
خوب چون بالاخره سن و سالی ازش گذشته
شاید به حرف ما به خاطر جوون بودنمون بها نده
ولی بالاخره مامان بزرگ ماست
تازه این خانم....
دستشو دور گردن مادرش انداخت گفت
جدیداً برای همه مسائل با روانشناس مشورت میکنه
آقای محمدی میگفت
مادر تو نمونه یک زن امروزی و باسواد است
زینب خانوم از این تعریف آقای محمدی خوشحال شد و خندید و گفت
پس حرف منم زدین
دیگه چی ؟؟
کیمیا بوسی از صورت مادرش برداشت و گفت
دیگه سلامتی
حالا میای با هم بریم
زینب خانوم لحظهای فکر کرد و گفت
اومدنشو که میام ولی باید به حسن هم بگم که کجا میریم
نگم برم ناراحت میشه
بهش برمیخوره
زهرا گفت
ولی مامان میگم شاید بابا بگه نه
به ما چه مربوطه که بریم وساطت یا پادرمیونی کنیم
به هر حال غریبه هستند دیگه
زینب خانوم در حالی که پا میشد و به سمت هال میرفت گفت
__ اولاً اینکه تو هنوز منو نشناختی بچه؟!
قلق بابات دست منه
دوماً اینکه بابات اصلاً بیمنطق نیست
اگر هم بگه نه مطمئن باش خیر و صلاح ما رو میخواد
اصلاً شاید خودش هم با ما اومد
خدا رو چه دیدی....
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
#داستان_آموزنده
🔆ملاقات دوم و تكرار خواستهاى نامشروع
طلحة و زبير بعد از آنكه با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت كردند مثل ساير مردم ، حتى آنها را اولين نفرات بيعت كننده با حضرت شمرده اند، وقتى از قرائن حال پى بردند كه حضرت على عليه السلام به خواسته هاى نامشروع آنان تن نخواهد داد، براى بار آخر به نزد آن حضرت آمدند، طلحة تقاضاى حكومت عراق را كرد و زبير در خواست حكومت شام را، ولى حضرت نپذيرفت ، آن دو خشمگين شدند و دو سه روز بعد دوباره نزد حضرت آمدند و اجازه ورود خواستند.
اميرالمؤمنين عليه السلام در طبقه بالاى منزل خود بود آن دو نيز به بالا رفتند و گفتند: اى اميرالمؤمنين شما زمانه را مى شناسى و اينكه ما چقدر تحت فشار هستيم ، ما آمده ايم تا به ما چيزى دهى كه حال خود را بهبود بخشيم و بدهيهاى خود را پرداخت كنيم !
حضرت فرمود: مى دانيد كه من در منطقه ينبع مالى از خودم دارم ، اگر مى خواهيد بنويسم هر چه ممكن است از آن به شما داده شود! گفتند: ما به مال شما نيازى نداريم ، حضرت فرمود: از من چه كارى ساخته است ؟ گفتند: به مقدار كافى از بيت المال به ما بده ! فرمود:
((سبحان الله !)) من چه اختيارى در بيت المال دارم ، اين اموال ، مال مسلمانان است و من نگهبان و امين آنها هستم ! اگر مى خواهيد، خواسته خود را روى منبر با مردم مطرح كنيد اگر اجازه دادند من انجام دهم ، ولى من چطور (بى اجازه ) چنين كنم در حاليكه اين اموال براى همه مسلمانان اعم از شاهد و غايب مى باشد...
گفتند: ما شما را وادار نمى كنيم ، اگر هم وادار كنيم ، مسلمانان نمى پذيرند.
حضرت فرمود: من چه كنم ! گفتند: نظر شما را شنيديم ، و سپس از طبقه بالا پائين آمدند، خدمتكار حضرت على عليه السلام شنيد كه آن دو مى گفتند: به خدا بيعت ما با على از دل نبوده است بلكه ما فقط با زبان (در ظاهر) بيعت كرديم !
حضرت امير عليه السلام اين آيه را تلاوت نمود: ((ان الذين يبا يعونك انما يبايعون الله يدالله فوق ايديهم فمن نكث فانما ينكث على نفسه و من اوفى بما عاهد عليه الله فسيؤ تيه اجرا عظيما)).الفتح : 10
📚پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام، سيد محمد نجفى يزدى
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#چالش_سوالی_که_متنفرید ❤️
✅ سلام فاطمه جون ❤️
شخصیت و رفتار هر آدمی به خودش مربوطه و ذاتش
خواهش میکنم از بعضی به اصطلاح دوست که دورمون رو گرفتن به چادر و پوشش آدم گیر ندید (وای گرمه، شبیه پیرزنها شدی، دخترت بچس چرا پوشوندیش و..) چرا اینقدر بی زبون و لالی و خیلی حرفهای دیگه
میخام بگم من با خدای خودم معامله کردم نه نظر بنده های...
لطفا دل نشکنیم اینقدر به دل همدیگه خراش نندازیم
ممنونم که خوندید 🌺 الهه
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
هدایت شده از گسترده فانوس🔰
اول خوب دورو برتو ببین هیشکی نباشه 👀
بعد آروم بزن رو میمونا ببین چی میادبرات🙈👇🏿
🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒
🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒
🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒
🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒
❌ مواظب باش مامانت اصلا بویی نبره 🙊👆🏿
هدایت شده از تبلیغات رنجکشیده ها
زمین خوردن پسرا جلو مدرسه دخترونه 🤣👇
🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵
🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵
🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵
🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵
بزن رو موتورا ببینش 🤭👆🏾
وای نبینی عمرت از دست رفته 🤣
.
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#چالش_سوالی_که_متنفرید ❤️
✅️سلام فاطمه خوشگلم😎
درمورد چالش جدید، من نمیدونم چرا شوهرم ازم بپرسه پول دادم چیکار کردی قاطی میکنم و اینو ی فضولی میدونم.🙃🙃😅و مادرشوهرم زنگ میزنه میپرسه شوهرم کجاست سرکاره یا داره روساختمون خودمون کار میکنه هم واقعا بدم میاد ولی باهاش درست صحبت میکنم و میگم کجاست ولی واقعا بدم میاد اخه من که همراش نیستم و شغلش آزاده یهو میبینی دو دقیقه دیگ اومد رو ساختمون خودمون کار کنه حالا فک کن پدرشوهرو مادرشوهرم بیان دوربزنن خونه ما فک میکنه من دروغ گفتم 🥲😊همتونو دوسدارم خیلیم ممنون که تجربه هاتونو دراختیار ماهم میزارین😘
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #ادمین:حتما گوش کنید❤️🙏 خیلی بهم آرامش میده وقتی حدیث کسا گوش میکنم حس میکنم بدنم سبک م
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام فاطمه بانو عصر تون بخیر ،چقدرخوشحال شدم دعای زیبای حدیث کسا راتوکانال دیدم چقدر احتیاج داشتم به آرامشی گه این دعا به من داد 🙏خیلی دعاتون کردم باکلمه به کلمه ش اشک ریختم انشاالله خدا به برکت این دعا پر فیض حاجت همه مون رو بدهد چقدر نیاز داریم به این جور دعاها درکانالمون که گاهی وقتها یادمون میره که میتونیم ازاین دعاها حاجت بگیریم وبه همدیگر دعا کنیم ❤️❤️لذا به شما فاطمه خانم عزیزم پیشنهادمیکنم هرازگاهی باگذاشتن همچین دعاهایی حال دلمون وپیش خدا ببرویادمون بنداز که باخداهم درد دل کنیم وتوسط این دعاها باخدامون حرف بزنیم 🙏🙏🙏خیلی خوشحالم که اوقات فراغتمو باکانال شما پر میکنم مرسی که هستین اجرتون باخدا فاطمه جان ❤️❤️🙏🙏🌹🌹
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#چالش_سوالی_که_متنفرید ❤️
✅سلام عزیزم خیلی از من دلیل لاغریم رو میپرسن! منم در جواب یا میگم الان همه خودشونو میکشن باربی بشن و من رو مد راه میرم😝 یا اینکه علف به دهن بزی شیرین اومده (شوهرم همینجوری میخواد)😜 ولی خیلیا بازم از رو نمیرن و سری بعد باز با یه حالت دلسوزانه تر میگن نوچ نوچ لاغرتر شدی، یکم به خودت برس😐! و همشم میخوان این تصور رو ایجاد کنن که من تو زندگیم سختی میکشم و شوهرم خوب نیس😕 (در صورتیکه قضیه کاملا برعکسه😍😎)
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#چالش_سوالی_که_متنفرید ❤️
✅سلام عزیزم خیلی از من دلیل لاغریم رو میپرسن! منم در جواب یا میگم الان همه خودشونو میکشن باربی بشن و من رو مد راه میرم😝 یا اینکه علف به دهن بزی شیرین اومده (شوهرم همینجوری میخواد)😜 ولی خیلیا بازم از رو نمیرن و سری بعد باز با یه حالت دلسوزانه تر میگن نوچ نوچ لاغرتر شدی، یکم به خودت برس😐! و همشم میخوان این تصور رو ایجاد کنن که من تو زندگیم سختی میکشم و شوهرم خوب نیس😕 (در صورتیکه قضیه کاملا برعکسه😍😎)
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#چالش_سوالی_که_متنفرید ❤️
سلام
برای چالش
من کلا هر سوال شخصی رو ناراحت میشم ازم بپرسن
حالا هر کی
خودمم تا کسی خودش چیزی نگه هیچی نمی پرسم
حقوقتون چقدره
خونتون چند متره
چه غذاهایی می خورید
روزای تعطیل چیکار می کنید
دیگه بچه نمی خواید
بچتو می بری دولتی یا غیرانتفاعی
چند ماه طول کشید بچه دار بشید
دوست داری بری سر کار
و خیلی سوالای مفت دیگه....
به این هوای گرم آفتابی باورتون میشه طرف ازم پرسید نطفه بچت روز بسته شد یا شب😂
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #بازی_سرنوشت برگشتم خونه سریع تلویزیون روشن کردم گفتم بهار مامانی اینجا بمون زود برمی
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#بازی_سرنوشت
رنگ جمیله پریده بود با تته پ گفت من چیزی که دیدم گفتم ....
یهو صدای چرخش کلید تو قفل در تنمو لرزوند دستام میلرزید چه خبر بود امکان نداشت مهدی با لب خندان مثل همیشه خوشتیپ و شیک جلو در ظاهر شد حس تنفر و خشم تو وجودم سرازیر شد باور نکردی بود مهدی چجوری قفل خونه منو داشت چرا امشب اومد از وقتی جدا شدم حتی یبار هم نیومده دخترشو ببینه ولی حالا......
جمیله نفس راحتی کشید نشست رو مبل.... گندم خنده بلندی کرد گفت بفرماید منتظر شما بودیم
مهدی خندان بدون اینکه هول بشه اومد گفت عزیزم مهمون داشتی امشب نگفتی ....فقط یک کلمه گفتم دروغ.....
با خوردن سیلی محسن تو دهنم سکوت کردم نگاه خشمیگنشو سمتم کرد گفت چطور میتونی چطور تونستی ایقدر پست باشی....
دستمو گذاشتم رو دهنم به راه رفته محسن نگاه کردم گندم در حالی سعی میکرد نخنده رفت دنبال محسن مرمرسطلان ایستاد جلو روم گفت بخاطر دروغت همین امشب گم میشی میری محمد نگام کرد همه حسمو مظلومیتمو تو چشام جمع شد یه اشک ریخت رو گونه ام گفت محمد دروغ میگه ....کمی صبر کرد و رفت
کمی بعد جمیله برگشت گریه کرده بود گفت خانوم گفت کلید خونه رو بده بهش نگاه کردم گفت چرا جمیله ....
جمیله رفت اتاق کیف دستی کوچیکمو برداشت گفت لباسات کجاست دنبالش رفتم داشت گریه میکرد گفتم تو که دروغتو گفتی تهمتی زدی گریه برای چی ....
چند تیکه لباس منو بهار ریخت تو کیف گفت مرمرسطلان گفت همین الان برو بیرون داشت میرفت بیرون گفتم چرا جمیله .....
جمیله ایستاد پشت به من گفت منو ببخش سهیلا حلالم کن ....
دوید بیرون کیفمو برداشتم لباس بهار پوشوندم ساعت سه نصفه شب کجا میرفتم کجا رو داشتم باید برمیگشتم اصفهان پیش خانواده ای که فراموشم کردن با بچه تو شکمم و بچه ای تو بغلم سربار بابام میشدم چکار میکردم رفتم پارک نشستم بهار به خودم فشار دادم زار زدم به بخاطر خودم نه بخاطر این طفل معصوم ....
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
💠 زودتر از همه به مسجد میآمد، با مردم گپ میزد، به مردم دل میداد، حرف هایشان را میشنید، چاره میجست برای مشکلاتشان؛ نگاه مردم به روحانیها عوض شده بود. جایش شده بود توی دل مردم.
🔸شیک پوش بود؛ کفش زرد مخصوص میپوشید با قبای زرد و عبای نازک بسیار تمیز؛ عمامه شان همیشه تمیز و مرتّب بود.
میگفت: «هر وقت گرفتاری، برو زیر آسمان در دل شب ۶۶ مرتبه بگو: یاالله»
مرحوم حضرت آیت الله شیخ محمدعلی #اژهای
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c