eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
37.2هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
4.3هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️💚 🎗مهر 🦋 امروز احساسات شدید شما باعث می‌شود نتوانید به حس درونی خود به عنوان یک منبع مورداطمینان نگاه کنید. --~~❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅~~-- 🎗 آبان 🦋 شما در اواخر روز سرحال‌تر می‌شوید. امروز این انگیزه را دارید که در نگرش‌های جدی خود تغییراتی ایجاد کنید و کارهای لذت‌بخش‌تر و هیجان‌انگیز‌تر انجام دهید. --~~❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅~~-- 🎗 آذر 🦋 امروز در اوج حوادث قرار داری و این نشانه‌ای از رسیدن به آگاهی معنوی و باتجربه شدن است. --~~❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅~~-- 🎗 دی 🦋 برای سلامت ذهن و جسمت به آرامش، تفريح و خواب كافی به يك اندازه نيازمندی. از كارها يا افرادی كه تو را دچار استرس می‌كنند نیز دوری كن. --~~❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅~~-- 🎗 بهمن 🦋 بايد بررسی كنی كه چه كاری با روحيه و استعداد تو هماهنگی دارد سپس در آن كار تخصص پيدا كنی تا از نظر مالی به سطح بالایی برسی. --~~❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅~~-- 🎗اسفند 🦋 بهتر است بر اعصابت مسلط باشید و آرامشت را حفظ كنید. آنگاه بهتر می‌توانيد فکر کنيد و تصميم بگيريد. هيچ وقت با فکرهای آشفته دست به کار جدیدی نزنيد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#قسمت_هشتم بعد از سه روز آرمین گفت امروز خواهر جاریم رفته مطبش و از امروز کارشو شروع کرده گفت دخت
آرمین اومد دنبالم و برگشتیم خونه اما دلم هنوز خونه مامان بود نمیدونستم میتونن سعید رو توجیح کنن یا نه اگه سعید خودسر میرفت خواستگاری خیلی بد میشد و اگه جواب رد بهش میدادن بدتر ارزشمون میرفت زیر سوال. دلم میخواست قضیه رو به آرمین بگم ولی از عکس العملش میترسیدم... از اینکه بهم بخنده و مسخرم کنه سعی کردم فعلا به این موضوع فکر نکنم. آرمین مدام از منشی جدیدش تعریف میکرد و میگفت خوب شد استخدامش کردم، خیلی دختر خوبیه.. از تعریف کردنش حالم یه جوری شد... یهو بهش گفتم قیافش چطوره؟ آرمین با تعجب گفت چیکار به قیافش داری..؟ من دارم از نحوه کار کردنش میگم گفتم همینجوری پرسیدم، میخواستم ببینم قیافش زشت نباشه یه موقع مریضات فرار کنن خندید و گفت نه اتفاقا قیافش خیلی خوب و به روزه... اصلا بهش نمیخوره روستایی باشه! صورتش کلا عملیه و مشخصه چقدر دستکاریش کرده.. خلاصه به درد کار من میخوره. با حرف های آرمین دلم لرزید من فکر میکردم یه دختر ساده روستاییه... نه یه دختر مدرن شهری..! فردا باید یه سر برم مطب و از نزدیک ببینمش و خیالم راحت باشه کاری به زندگیم نداشته باشه آرمین شامش رو که خورد رفت تو اتاق مطالعه اش منم فرصت و مناسب دیدم زنگ زدم خونه بابام، با اولین بوق مامان جواب داد، گفتم چی شد؟ از خر شیطون اومد پایین؟ گفت آره بابات باهاش حرف زده فعلا بیخیال شده ولی میگه پس لااقل یه زن دیگه برام پیدا کنید سریع دختر طلعت خانم، همسایه خونه بابام به ذهنم اومد.. دختر خوشگلیه، دانشجوی سال اول موسیقی بود و وضع و اوضاع زندگیشون متوسط بود و به خانواده بابام میخورد واسه همین به مامان پیشنهاد دادم برن خواستگاریش مامانم رفت تو فکر، گفت همچین بد فکریم نیست، ولی اول باید به سعید بگم.. شاید مورد پسندش نباشه یه وقت... قرار شد مامان اول با سعید حرف بزنه بعد اگه قبول کرد زنگ بزنه خونه طلعت خانم منم شوق خواستگاری سعید و داشتم.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا ❤️ سلام ادمین جان لطفا مشکل منم بذارید. یه خانم ۳۶ ساله هستم و ۳ تا بچه دارم ۱۱ و ۷ و ۳
❤️ برای خانومی که شاغله و سه تا بچه دارن شما داری تلاش میکنی که بچه هات در اینده موفق بشون درست اما تا حالا فکرکردید اگر بچه هااز محبت شما دور باشن مطمئنا دنبال کسی میگردن که بهشون محبت کنه و همین باعث انحراف اونها میشود زن باید بچه رو بسازه اگر شما خونه دارید و شوهرتون شاغل است استعفا بدید چون اگر به بچه هاتون توجه نکنید مطمئنا اینده باید دنیایی هزینه کنید که بچه هاتون رو کنترل کنید که دیگه دیره در اخر همه چیز پول نیست بچه ای که مادر بالای سرش نبلشد توی جامعه پرخاشگر تر از دیگران است ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ اون دوست عزیزی که ۳ تا بچه دارن و میرن سر کار عزیزم وقتی نیاز مالی نداری نیاز روحی خودت رو درکنار خانوادت تامین کن اجازه بده لذت بزرگ شدن بچه هات رو ببری لذت درکنارمادر بودن رو از بچه هات نگیر این یه بار بزرگ مسئولیت هست که گردن اون دختر ۱۱ساله میزاری عزیزم خداروخوش نمیاد به خاطر بچه های نازنینت سر کار نرو لذت زندگی رو ببر اجازه بده جوونی و عمرت درکنار خانواده سپری بشه باور کنید این خیلی شیرین تر از پول هست باید با خودتون در این مورد کنار بیاید. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام درمورد اون خانمی که سه تا بچه دارن. عزیزم شما باید یه پرستار خانم و مورد اطمینان گیر بیارید، به گفته خودتون وضع مالیتون خوبه پس مشکلی نیست. یا از این مربی های خانگی که میان مثل مهدکودک با بچه ها بازی میکنن. این گزینه ها خیلی خوبه چون ماهم همچین موردی داشتیم. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام ادمین عزیز در مورد خانمی که سه تا بچه دارن و سرکار میرن عزیزم وقتی وضع مالی تون خوبه چرا سه تا بچه رو میزارین خونه میرین سرکار خدای نکرده اگه الان یا بعدا مشکلی برای بچه ها پیش بیاد شما حاضری چند برابر خرج کنید تا اون مشکل از بین بره الان بچه هاتون کوچیکن و نیاز به مادر دارن یک دختر یازده ساله براش خیلی سخته هم درس بخونه هم مسولیت دو تا بچه رو به عهده بگیره مخصوصا اگه یکم دیگه بزرگ بشن دیگه سخته حریفش بشین یاد خودم افتادم داداشم سه چهار سالش بود خیلی دوسش داشتم مامانم هر جا میرفت پیش من میزاشت منم دوازده سیزده سالم بود همه کاراش با من بود مامانم دید که من خوب نگه میدارم کلا دیگه بیخیال شده بود به مهمونیاش خریدش و ..میرسید منم خیلی خسته شده بودم از بچه داری یک چند بار گرفتم زدمش😁😂 دیگه داداشم نمیموند پیشم مامانم گفت معلوم نیست چیکارش کردی دیگه پیشت نمیمونه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام عزیزم نماز و روزه هاتون قبول باشه راجع به اون خانمی که گفتن ۳۶ سالشونه وسه تا بچه دارن و وضع مالیشون خوبه .میخواستم به این خواهره گلمون بگم عزیزم شما دخترت توی سن بلوغه و برای مراقبت ازش هیچ کسی شایسته تر از شما نیست بعلاوه که دو اقا پسر شیطون هم دارین که خیلی به وجود و حضوره شما نیاز دارن و از هیچ کسی این نیازه عاطفی مهر مادر و نمیتونن تامین کنن .الهی شکر که مشکله مالی ندارین به نظر من الان هیچی برای شما بهتر از بودن با بچه هاتون و تربیت اونا نیست توی این زمانه که همه چی وارونه شده و ارزشها ضد ارزش شدن .و برای بیراهه رفتن بچه های ما. دشمن با تمام وجود و هر ابزاری به میدون اومده .به نظرم تربیت و عاقبت به خیری اونا از هر پول و ثروتی بالاتره که این با حضور شما بالای سره فرزندانتون و نظارت به رفتارهاشون ودقت در رفت وامد دختره گلتون که توی سنه بلوغه و مواظبت و مراقبت والدین در تمامه روزو شب میسر میشه .امیدوارم بهترین تصمیم رو بتونین بگیرید انشاالله .موفق باشین.در این ماه عزیز از همه التماس دعای خیر دارم. ممنونم. ببخشید طولانی شد ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام امیدوارم حالتون خوب باشه میخواستم به خانمی که شاغل هستند ومادر سه تا بچه بگم عزیزم شما که مشکل مالی ندارید به خاطر بچه هاتون دیگه نرید سرکار، دخترشما تو سن حساسی خودش به مراقبت احتیاج داره چطور میتونه از دوتا پسر بچه شیطون مراقبت کنه، درضمن شاید دیگه همچین کاری پیدا نکنید ولی به این فکر کنید بچگی فرزندان شما هم دیگه برنمیگرده الان میتونید از لحظه لحظه بزرگ شدنشون لذت ببرید میتونید به دخترتون آرامش هدیه بدید چون سر کلاس میتونه با آرامش به درسش گوش بده امیدوارم بتونید آرامش به بچه هاتون هدیه بدید که حتما ارزشش خیلی بیشتر از پولی که میخواید باکار کردن ودورشدن ازاونها بدست بیارید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب اون خواهر عزیزمون که گفتن شاغلن وبچه هاش اذیت میشن ببین عزیزم قدر این لحظه ها رو بدون نذار بچه ها ت سختی بکشن اونا جگر گوشه هاتونن روزای رفته دیگه برنمیگرده حسرت وپشیمونی هم فایده‌ای ندارد آدم بخاطر بچش از تموم دنیا میگذره چه برسه به شغلش انشاءالله موفق باشی ممنون میشم از ادمین جان اگه بزارین کانال❤️❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❤️ سلام میشه سوال منو سریع تر بزاری؟ نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی آدم دست به خیری هستم در حد توانم به نیازمندا کمک میکنم مخصوصا خانواده های بی سرپرست کمک میکنم البته خانوادم بی خبر هستن از این ماجرا ولی اخیرا به گوش خانمم رسیده که من از فلان خونه در حال بیرون رفتن بودم، از این حرفایی که زنا بهم میزنن مثلا حواست به شوهرت باشه و فلان و... حالا خانم ما هم بیست روزیه قهر کرده که تو با فلانی بودی و خیانت کردی ولی اصلا خیانتی در کار نبوده و من برای کمک مالی خونشون رفته بودم، توی اون خونه مادری با عروس و نوه ش زندگی میکنه که وضع مالی خوبی ندارن پسرش هم فوت کرده. واقعا ناراحت هستم از تهمتی که خانمم بهم زده از طرفی هر چی توضیح میدم قبول نمیکنه، نمیدونم کدوم از خدا بی خبری رفته چی گفته بهش والا هر کاری میکنم دست از قهر برنمیداره خستم کرده دخترام همش ناراحتن، میخواستم راهنمایی کنن چطور بهش بفهمونم که اشتباه میکنه و اشتی کنیم ایدی ادمین 👇🌹 @habibam1399 لطفا پاسخ ها کوتاه باشد🙏🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام طاعات قبول برای اون برادری که خانمش بهش تهمت زده ، نظر من اینه که شما با خانمت برو به همون خونه و همه چی رو براش توضیح بده و خانمت کل ماجرا رو از نزدیک ببینه . حتما سوءتفاهمش برطرف میشه ان شاءلله ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ در مورد اقای خیری که همسرشون شک کردن به نظر من اگه میخواین به کسی کمک کنید لازم نیست حتما برید تو خونه هاشون میتونید از ادمهای سن بالا و ..کمک بگیرین اول رضایت همسرتون شرطه به نظرم خدا هم راضی نیست به خاطر کمک به دیگران کانون زندگی خودتون از هم بپاشه حضرت علی به خانمهای جوون سلام نمیکرد چون میگفت ممکنه مشکلی پیش بیاد شما میتونستید غیر مستقیم ‌کمک کنید با همسرتون صحبت کنید و اگه راضی نباشه نباید این کار رو ادامه بدین یا حداقل به کسانی کمک کنید که سنهای بالاتری دارن یا از خود همسرتون و بچه هاتون کمک بخواین که این کمکها رو به دست دیگران برسونه ولی در هر صورت الویت با خانومتونه و باید اول به خانومتون توجه و محبت کنید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام برا اون اقای خیری ک خانومش ناراحته خانومشو برداره برا کمک کردن برن خونه مامان بزرگه ک ثابت شه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ برادر عزیز نمی خوام شمارو قضاوت کنم ولی منم جای خانمتان باشم ناراحت می شم که ازخانه کسی بیرون بیایید شما برای انجام کار خیر همراه باخانمتون اقدام کنید دیگرجای سوظن نمی ماند ایشان راباخود همراه کنید واعتمادش رابه دست بیاوربد ،موفق باشید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام به این برادر خیر شما باید با خانمتون در میان میگذاشتی و خونه ای که مرد نداره با همسرت میرفتی که این مشکلا یش نیاد هر کسی باشه شک میکنه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد اقایی ک به یه خانواده کمک میکردن ولی خانومشون فک کرده ک خیانت میکنه خب از نظر من دست خانومتو بگیر ببر اونجا نشونش بده بگو ببین من کمکشون میکردم اینا ندارن ولی خداییش جلوی اون خانواده این چیزا رو نگو دلشون میشکنه فقط بگو با خانومم اومدم ک بهتون سر بزنم و کمکتون کنم همین و همه چیزو وقتی از خونشون اومدید بیرون به خانومتون بگید و بهش بفهمونید ک کمکشون میکردید خانومتونم اینطوری پشیمون میشه ولی کار شماهم اشتباه بوده ک به خانومتون نگفتید اگ گفته بودید این مشکلا نبود ولی اگ خانومتون دست بخیر باشه برمیگرده اونم با پای خوش اشتی ام میکنه ایشالا ک به حق این ماه عزیز مشکل شما و مشکل همه حل بشه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ پاسخ به اون آقایی که میگن کار خیر میکنه و به اون خونه رفته و زنش ناراحت شده ، توهین نباشه ولی خیلی آقایونی بودن که اول برای کار خیر قدم پیش گذاشتن بعد به امرخیر (ازدواج دوم)تبدیل شده .اگه دوست داری کار خیر کنی زنت رو توکار خیر شریک کن و کمک به زنان بی سرپرست رو برعهده خانمت بزار یعنی پول وآذوقه رو بده خانمت ببره براشون وخودت از دور نظاره گر باش و به خانواده ای که پدردارن و خانواده مشکل داره خودت کمک کن اینطوری هم کار خیر میکنی وهم زندگیت آرومه اینو هم بگم که نمیدونم چرا مردها همش برای کمک به زن جوان که سرپرست ندارن پیشقدم میشن بهتون برنخوره ولی میتونی همین کمک رو با واسطه همسرتون یا خواهرتون یا مادرتون....به دستش برسونین واصلا به خونه ومحل زندگی اون فرد نرین آخه هرکاری یه راهی داره کمک کردن به دیگران باید طوری باشن که زندگی خودت از هم نپاشه شیطان همیشه در کمین هست ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام خدا قوت .. درجواب آقایی که گفتن دست بخیر هستن و خانومشون باهاشون قهر کرده... خواستم بگم برادر من درسته که شما دست بخیر هستید ولی بقول معروف حتی اگر میدونی که کنار مادرت هم وایسی مردم برات حرف در میارن ،کنارش نایست..اولا به این فکر نکنید که اگر به کسی خوبی کنید وبعدش برای خونوادتون توضیح بدید،ریا میشه،جایی خونده بودم برای کوچکترین کار خیری هم دست فرزند رو بگیرید و همراه با اون انجام بدید تا الگو خوبی برای فرزندتون باشید،چه برسه به همسر که اگر ایشون رو تو جریان کارتون قرار بدید مطمئنا کمکتون میکنن..ثانیا اگر امکانش هست خودتون مستقیما این کارهای خیر رو انجام ندید،به دوستی یا کسی که اطمینان دارید بسپارید.. به نظر من یه کادو خوب بگیرید به خانومتون هدیه بدید ماجرا رو براشون توضیح بدید،دیدید راضی نمیشه ببریدش به همون محله و همون جایگاه تا دلش آروم بشه..همسرتون حتما خیییلی دوستون داره که نگرانتون هستن ولی چون درگیر نگرانی های افراطی شده نتونسته واکنش درست داشته باشه..لطفا روشنشون کنید و آرومشون کنید،چیزی که مهمه بنیان خانوادس،اگر که قلب و روح اعضای خانواده در استرس و نگرانی باشه،خداهم راضی نیست که اینطور باشید ...لطفا خانوادتون رو اول راضی کنید..ان شاالله که عباداتتون مقبول درگاه حق باشه🌹 لطفا جواب منم بذارید..چون من خودمم درگیر همچین مسئله ای شده بودم..پدرم آدم پاک نیت و دست بخیر هستن،یادمه یه مدت بچه که بودم پدرم به ما اطلاع نداده بودن ما استرس اینو داشتیم که نکنه پدرمون دیگ برای ما نباشه و روز هاوماه ها و با این مسئله درگیری ذهنی و روحی داشتیم و باهاش کنار نمیومدیم.. این مسئله مخصوصا بچه ها رو خیلی تحت فشار قرار میده ..خیلی بده تنش تو خانواده ایجاد شه... در ضمن کانالتون خیلی کانال خوبیه واقعا..خیلی از سوالا و جواب ها درسیه برای خودش...تشکر،خداقوت🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#قسمت_نهم آرمین اومد دنبالم و برگشتیم خونه اما دلم هنوز خونه مامان بود نمیدونستم میتونن سعید رو توج
فردا صبح زود آرمین رفت بیمارستان. آدرس مطب رو از رو کارتش یادداشت کردم که عصر برم تا عصر دل تو دلم نبود و استرس داشتم نمیدونم قراره با چه آدمی روبه رو شم... ساعت نزدیک پنج بود که آماده شدم و با تاکسی به آدرس مورد نظر رفتم دم مطب پیاده شدم، سعی کردم تمام اعتماد به نفسمو جمع کنم و با غرور برم داخل. وقتی وارد مطب شدم یه دختر با موهای لایت که نصفش از روسری بیرون ریخته بود و با بینی عملی و لبای پروتزی که یه رژ جیغ قرمز هم زده بود پشت میز خودنمایی میکرد... رفتم جلو سلام کردم، یه نگاهی بهم انداخت و بدون اینکه جواب سلاممو بده گفت بفرمایید نوبت میخواستید؟ گفتم نه... آقای دکتر اومدن؟ گفت بله تو اتاقشون هستن شما؟ با غرور گفتم من همسرشون هستم هول شده از جاش بلند شد و گفت ببخشید نشناختمتون بفرمایید داخل... منم جوابشو ندادم و رفتم سمت اتاق آرمین به محض دیدنم از جاش بلند شد و گفت وای چه سوپرایز خوبی... ای کلک آدرس اینجا رو از کجا فهمیدی؟ گفتم ما اینیم دیگه... از عمد با صدای بلند میخندیدم که صدام بره بیرون و منشیه بدونه ما چقد باهم خوبیم و خیال برش نداره بیاد زندگیمو خراب کنه. یکم که نشستم مطب شلوغ شد و بیمارا میومدن داخل منم دیدم حوصلم سر میره گفتم یه سر میرم خونه بابام، کارت تموم شد بیا اونجا دنبالم. بعدش بدون خداحافظی از منشی از مطب زدم بیرون. سر راه یکم شیرینی و خرت و پرت خریدم و رفتم خونه بابام، مامانم وقتی منو با اون همه خرید دید چشماش برق زد و گفت چرا خودتو انداختی تو خرج دختر...؟ گفتم این حرفا رو ول کن، بگو ببینم با سعید حرف زدی؟ قبول کرد بریم خواستگاری دختر طلعت خانوم؟ مامان خندید و گفت آره از خداشم باشه دختر به اون خوشگلی، چرا از اول به فکر خودم نرسید... حالا امشب میخوام به خونشون زنگ بزنم، انشالله که قبول کنن بریم... گفتم نترس حتما قبول میکنن، کی از سعید براشون بهتر....؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••
😍❤️ ما یه فامیل داشتیم هیچ کس تحملش نمیکرد از اول که میومد خونمون انقدر سوال میپرسید فضولی میکرد دانشگاه قبول شدی یا نه؟ گواهینامه داری یا نه؟ چند ترمت مونده؟ کی زن میگیری؟... خلاصه که من اصلا تحملش و نداشتم روز دوم عید چند سال پیش بود ساعت نه صبح همه با دهن باز وسط سالن خواب بودیم شب قبلش تا دیر وقت فیلم میدیدیم زنگ در و زدن همون فامیل فضوله بود اومده بود عید دیدنی من واقعا صبح کله سحر ناشتایی نخورده حوصلشونو نداشتم تا مامانم بیاد بجمبه رخت خوابها رو برداره من دمپایی به دست رفتم کله پشت بوم هنوز چهار تا پله نرفته بودم بالا که صدای قوم یاجوج و ماجوج اومد خلاصه من رفتم تو اون سرما با یه لا لباس نشستم تا برن همش از پشت بوم سرک میکشیدم ببینم رفتن یا نه هم سردم بود هم گشنه مرتب سرک میکشیدم ببینم رفتن یا نه تو یکی از این سرک کشیدن ها دیدم یه دختر رو پشت بوم خونه روبه رویی آویزون شده داره حیاط خودشونو نگاه میکنه یه لحظه نگاهمون افتاد به هم خندمون گرفت اونم از دست مهمون سمج فرار کرده بود من خوب تو خونشونو میدیدم بهش اشاره کردم هنوز نشستن دیگه بعد اون بیشتر کشیک خونه اونها رو میدادم تا مهموناشون پا شدن اشاره کردم دارن میرن اونم علامت داد تشکر کرد دیگه مهمونای اونا رفتن اونم رفت پایین بعد یک ساعت که دیگه من قندیل بسته بودم مهمونامون رفتن بعد اون زیاد میرفتم پشت بوم تو خونشونو نگاه میکردم اکثرا اونم سرش همش بالا بود منو ببینه یه روز بابام گفت تا باباش و داداشش نیومدن با چوب و چماق درو بشکنن پاشو بریم خواستگاریش یا بیخیالش شو آمارمو درآورده بود که چرا انقدر رو پشت بوم میرم دیگه مادرمو فرستاد در خونشون قبول کردن رفتیم خواستگاری تو اتاق وقتی تنها شدیم جفتمون فقط میخندیدیم جوری که همه اومده بودن دم در اتاق ببینن چه خبره وقتی هم ازدواج کردیم اولین توافقی که کردیم این بود که عیدها مهمونارو بپیچونیم یا مسافرت میریم یا الکی میگیم مسافرتیم روز اول ضربتی فقط خانواده خودمونو میریم و تمام. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام آدمین جان من داستان زندگیم رو خلاصه فرستادم ولی الان یک مشکلی که دارم رو مطرح میکنم شاید کسی از جانب خدا چیزی به ذهنش اومد و گفت و راهگشا بود.شوهر من نسبت به مسائل زندگی خیییلی بی تفاوته.فقط اگه خونه بهم ریخته باشه غر میزنه و یا بچه ها سروصدا کنند مجازاتشون میکنه...هر چی بهش میگم اینها بچه اند.باید انرژیشون رو خالی کنند و شاد باشند توی گوشش نمیره...میگه من از بابام خیلی کتک خوردممم!اما توی مسائل دیگه بیخیاله مثلا هوای گرم کولر نصب نمیکنه و اگه چیزی بگم بخر یا میگه ندارم که بخرم و یا اینقدر امروز و فردا میکنه که دیگه یادم میره چیزی هم میخواستم و اگه ضروری باشه به خانوادم رو میندازم چون چاره ای ندارم😭😭در مورد خونه هم ما مستاجریم و خونه ی قبلی که بودیم نه ماه از تاریخ اتمام قولنامه گذشته بود.نه تمدید میکرد و نه اجاره میداد.صاحبخونه مون خیلی انسان بود ولی خوب آخرش هم بنده خدا خسته شد و وسایلمون رو با حکم کلانتری در کوچه گذاشت.شهر ما کوچیکه و من دختر آدم آبرو داری هستم و همه ما رو شناختن و الان توی این خونه که هستیم صاحبخونه دوستمه که دلش برامون سوخت.ولی میگه از شوهرت میترسم و میخواد بیرونمون کنه و گفته راضی نیستم😭موندم چیکار کنم با شوهری که دنبال خونه نمیره و دوستی که میگه برو...البته حق هم داره.شوهرم معتاده و پاتوقش خونه ی یک زن دیگس که صیغش شده😞😞به من بگین با همچین مردی به خاطر سه تا بچه هام که یک پسر ۱۲ ساله و دو دختر ۱۰ و ۸ ساله هستند زندگی کنم یا طلاق بگیرم و برم تحت پوشش کمیته امداد؟؟پدرم گفتم آبرو دارند ولی کمک آنچنانی نمیکنند مگر در مواردی که خوراکی اونهم چیزهایی پایینتر از گوشت بخوام نه بالاتر و خیلی بالاتر مثل خونه...نمیدونم دادگاه بچه ها رو به میده؟و اگر بده چجوری بدون مرد بزرگشون کنم.اصلا صلاح هست که بچه ها رو قبول کنم؟؟طفلکها با این بابای بیخیال و بد اخلاق همه ی دلخوشیشون منم😭ولی بعضی وقتها رفتارهای پدرشون رو دارند که از همشون سیر میشم...نمیدونم چیکار کنم.لطفا راهنماییم کنید اگه کسی مشاور هست و یا توی دادگاه کار میکنه خیلی ازشون ممنون میشم که کمکم کنند🙏🙏🙏🙏🙏 ایدی ادمین 👇🌹 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••
روز بخیر 🌻🌞 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️💚 🕯 🕯 ☀️بسيار مراقب باشید چرا که ممکن است از نظر مالی در مضیقه بدی بیفتید و اگر همچنان به ولخرجی ادامه دهید متاسفانه تا چند وقت دیگر کاملاً در فقر مالی خواهید افتاد پس از هم اکنون خودتان را برای اين شرایط آماده کنید. 🕯 🕯 ☀️ جشن بزرگی در پیش است که انتظار ندارید در آنجا حضور پیدا کنید اما به واسطه فردی قدرتمند به این جشن دعوت می‌شوید و ممکن است توجه بسیاری از افراد را به خود جلب کنید پس از هم اکنون خودتان را آماده کنید تا رفتارهایتان مناسب تر شود. 🕯 🕯 ☀️هر آنچه که از مشکلات به شما میرسد مسببش خودتان هستید و اگر در اعمالتان بازنگری کنید متوجه می‌شوید که دست به کارهای ناشایستی زده اید که هم اکنون دامن گیرتان شده پس سعی کنید از این پس راه بهتری را برای خود برگزینید. 🕯# تير 🕯 ☀️ سفر چند روزه در پیش خواهید داشت که شما را از روزمرگی نجات می دهد بهتر است در این سفر با افرادی همراه شوید که می دانید با آنها لحظات خوشی خواهید داشت و اجازه نمی‌دهند تا به شما بد بگذرد. 🕯 🕯 ☀️ آرزوهای دور و درازی دارید و برای رسیدن به آنها تلاش کوشش فراوانی باید بکنید به جای اینکه منتظر باشید تا خداوند شما را در این امر یاری دهد همت کنید تا آنها را میسر کنید. 🕯 🕯 ☀️ خبرهایی به دستتان میرسد که شما را از یک نگرانی بزرگ خلاص می‌کند و موجب می‌شود تا از سردرگمی که مدت ها در زندگی تان دارید خلاص شوید، به زودی زندگی روال عادی اش را به شما نشان خواهد داد. 🕯 🕯 ☀️ فردی که به تازگی وارد زندگیتان شده است و از نظر احساسی نسبت به او وابستگی دارید شخص بسیار مناسبی است و در واقع تا انتها کنارتان خواهد ماند پس با راحتی و آرامش در کنار او بمانید. 🕯 🕯 ☀️ رفتارهای تان را مناسب تر کنید و فردی که در اطرافتان وجود دارد و می دانید که نسبت به شما علاقه دارد رل دریابید چرا که تاکنون آزارهای فراواني به او رسانده ايد و اگر نخواهید به این کارها پایان دهید به زودی آهش دامن گیرتان خواهد شد. 🕯 🕯 ☀️به زودی از نظر احساسی تحولات بزرگی برایتان به وجود خواهد آمد و فردی وارد زندگیتان میشود که عشق و علاقه واقعی به شما دارد و سعی ميکند تا هیچگاه ناراحتتان نسازد. 🕯 🕯 ☀️ از استرس و شک و شبهه نسبت به شریک احساسی تان به دور باشید چرا که در رابطه با شما کاملاً صادق است و هیچ سو نیتی ندارد کافی است که به او اعتماد داشته باشید. 🕯 🕯 ☀️ افرادی که موجب می شوتد تا همواره ناراحت و پریشان شوید را از زندگیتان بیرون بیاندازید. در واقع با بی محلی نسبت به آنها به راحتی از شما فاصله خواهند گرفت و نيازي به کار اضافه نمی باشد. 🕯🕯 ☀️ برای رسیدن به موفقیت و آنچه که در انتظارش هستید مجبور به مهاجرت می‌شوید و مکان زندگی تان را تغییر خواهید داد این شايد برایتان غیر ممکن به نظر برسد اما موفقیت فراوانی برای تان به دنبال خواهد داشت. ┄┄┄┅┅┅❅☘🪴🍀❅┅┅┅┄┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام ادمین جان در مورد اون اقایی که دست به خیره میخواستم تجربه خودم رو بگم زمانی که من بیست و دو سالم بود تو یک اپارتمانی زندگی میکردیم که در طبقه پایینی ما خانمی بسیار بسیار زیبا زندگی میکرد که همسرش را به خاطر یک سری بدهی ها بردن زندون جدوی همسایه ها هر دو مستاجر بودیم اما وضع ما بهتر بود اونا نون شب هم نداشتن بخورن من دلم سوخت و غذا از گلوم پایین نمیرفت اول تا مخلفات غذا رو براش میبردم بعد خودم میومدم بخورم پول دستی هم بهش میدادم همسرم چند بار رفت بازداشگاه و ...که کاری اگه تونست براش انجام بده این خانم وضعیت همسرش رو از من نمیپرسید هر ویت همسرم از پله ها میومد بالا ارایش میکرد و روحیه بسیار بالایی داشت میومد از همسرم میپرسید منم ناراحت میشدم میگفتم مگه شوهرش زندان نیست پس چرا اینقدر ارایش میکنه و بلند بلند میخنده تا یک کاری برای بیرون گرفت سرویس اشپزخونه میدوخت یکی دو سری چرخ خیاطیش خراب شد وقتی همسرم از پله ها میومد پایین گفت بیا درست کن منم حساس شده بودم حق هم داشتم چه لزومی داده کسی که همسرش نیست اونقدر بخنده و ارایش کنه خدایی همسرم باهاش شوخی و ..نمیکرد اما من گفتم دوست ندارم چرخ خیاطیش رو بری درست کنی گفت تو کار نداشته باش خیلی حالم بد شد چون به خاطر یک زن غریبه با من تندی میکرد که البته جلوی خودم کمک کنه میگفت بچه کوچیک داره شوهرش نیست دلم میسوزه میگفتم پس الان باید حالش بد باشه پس چرا بگو بخندش که ساختمون رو برمیداشت و ارایشش یک لحظه پاک نمیشه خلاصه من از همسرم سر این خیلی ناراحت شدم بعدها هم خیلی از کارش معذرت خواهی کرد گفت کاش تو میرفتی کمک میکردی من دخالت نمیکردم حالا جدا که پای یک سری ادمها جلوی چشمم به خونش به بهانه کمک باز میشد و همسایه میگفت تو بیا پیشم فهمیدن شوهرم نیست به بهونه کمک میان در صورتیکه جلوی چشمم اقا اومد کمک بعد شروع کرد از اخلاق زنش و مریضه و .گفت و فهمیدیم هدفش چیه اما بعدا که صدا میکرد نمیرفتم گفتم خوب نخنده ارایش نکنه در خونش رو باز نکنه به من چه که در کنار یک نامحرم قرار بگیرم بعدا خیلی پشیمون شدم از کمک کردنم که به من ربطی نداشت خانواده داشت از اونها کمک میخواست یا اونقدر رو نمیدادم که هر بار ارایش کرده جلوی همسرم قرار بگیره از خودم تعریف نکنم منم هر کی میبینه میگه چقدر خوشگلی شبیه خارجیها میمونی اما به هر حال اونم از زیبایی کم نداشت و بسیار باعشوه و صد ناز حرف میزد یک زن جذب میشد چه برسه به مرد به یک بهونه ای رابطم رو باهاش قطع کردم اون دوست داشت ادامه بده به نظرم هیچ مرد متاهلی حق کمک به زن جوون نداره اگه کمک میخواین بکنین صد تا راه وجود داره نه اینکه با بیتوجهی به همسرتون کار خودتون رو بکنید واقعا این چه کمکی هستش که خانوادتون رو بهم میریزید.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••