eitaa logo
🌹رستگاران 🌹
529 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
11 فایل
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … دوستان عزیز برای اشتراک گزاری خاطرات وتصاویرگرانقدر شهدا به آیدی زیر مراجعه کنید @Malek53 درصورت تمایل تبادل انجام میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 : در یکی از عملیات‌ها که علیه منافقین بود، قرار شد منطقه‌ای را با موشک هدف قرار بدهیم. من موشک‌ها را آماده کرده بودم، سوخت‌زده و با سیستم برنامه‌ریزی شده بودند. موشک‌ها هم از آن موشک‌های مدرن نقطه‌زن بود. ایشان ( ) از عمق عراق تماس گرفت که آماده‌ای؟ گفتم: بله. گفت: موشک‌ها چقدر می‌ارزد؟ گفتم: مگر می‌خواهی بخری؟! گفت: بگو چقدر می‌ارزد؟ گفتم: مثلاً شش هزار دلار گفت: نزن، این‌ها این‌قدر نمی‌ارزند. 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی 🍁قضیہ ڪلہ پاچہ و بریدنهاے فرماندهاے دشمن بد جورے باعث ترس ها شده بود . یکے از بچہ ها ڪہ اخبــار مهــم را از رادیو عراق می شنید و براے مےآورد یہ بار تا مرا ديد گفت : يازده هزار دينار چقدر مي شــہ !؟ با تعجب گفتم : نمي دونم ، چطور مگہ !؟ گفــت : الان در مورد صحبت مي کردنــد ! با تعجب گفتم : خودمون ! فرمانده گروه پيشرو ؟! گفــت : آره حســابـے هم بہـش فحش دادنــد . انگار خيلـے ازش ترســيدند . گوينده مي گفت : اين آدم شبيہ ميمونه . اون آدم خواره هر کے سر اين جلاد رو بياره جايزه مي گيره ...!! 🍁چند روز بعد با رفتند براے شناسایے قرار بود عملیات بشہ . اونا چند ساعتے طول کشیده بود ڪہ رفتہ بودند و خبرے ازشون نبود . راديو هم اعلام کرد یکے از فرماند هان بہ نام را اسیر گرفتیم ، همہ ے بچہ ها ناراحت بودند و از اونجایـے ڪہ براے سر جایزه تعین کرده بودند نگرانـے همہ بیشتر شده بود . بعد از چند ساعت صداے بچہ ها بلند شد . از شناسایـے برگشتند . 🍁صبح فردا جلســہ اے با حضور فرماندهان برگزار شد و در آخر قرار شــد در غروب روز نيروهاے فدائيان اسلام با عبور از خطوط نبرد در شــمال شرق بہ مواضع دشمن حمله کنند . ســہ روز تا شــروع مانده بود . شــب جمعہ براے به مقر رفتیم ، همہ نيروهايــش را آورده بود . رفتار او خيلے عجيب شــده بود . وقتے دعاے کميل را مي خواند بہ شدت گریہ مے کرد . 🍁 دستانش را بہ سمت آسمان گرفتہ بود مرتب مےگفت : ... خيلے ســوزناك مي خواند . آخر دعا گفت : عمليات نزديڪہ ، خدايا اگہ ما لياقت داريم ما رو پاک کن و رو نصيبمان کن . هم سرش را گذشت روی سجده و بلند بلند گریہ میکرد . بچہ هایـے ڪہ از گذشتہ خبر داشتند مانده بودند ڪہ دم مسیحایـے امام با چہ کرده است . صبح فرداش یکے از خبرنگاران تلوزیون بہ منطقہ آمد و با همہ مصاحبہ کرد . وقتے مقابل رسید از او پرسید چہ آرزویـے دارے ؟ بدون مکث گفت : پیروزے نہائے براے رزمندگان اسلام و براے خودم . ... 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀