eitaa logo
🌹رستگاران 🌹
553 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
12 فایل
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … دوستان عزیز برای اشتراک گزاری خاطرات وتصاویرگرانقدر شهدا به آیدی زیر مراجعه کنید @Malek53 درصورت تمایل تبادل انجام میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
الدُّنيا دُوَلٌ، فَاطلُب حَظَّكَ مِنها بِأَجمَلِ الطَّلَبِ حَتّى تَأتِيَكَ دَول دنيا دست به دست مى گردد؛ پس، به آرامى تمام در طلب روزى، بهره خود را از آن بطلب تا آن كه نوبت تو فرا رسد . بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 ما باید خودمان را فدای جامعه کنیم تا جامعه اصلاح شود و عدالت در بین جامعه برقرار شود و دست ابرقدرتها را از سر ملت مستضعف جهان کوتاه کنید و اگر بخواهید اسلام را تا سر حد نهایت به پیروزی برسانیم ، اسلام احتیاج به خون دارد . 🌹 🕊 🌹 🌹 بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 نگهبانی شب در آن شرایط بسیار حیاتی بود. یک شب که نگهبان‌ها پستشون رو بدون اجازه ترک کرده بودند؛ به دستورِ محمود باید وسط محوطه سینه‌خیز می‌رفتند تا تنبیهی اساسی بشن و حساب کار دستشون بیاد. تنبیهِ نگهبان‌ها که شروع شد، یه مرتبه دیدیم محمود هم لباسش را درآورد و همراه آن‌ها شروع کرد به سینه خیز رفتن . محمود که نگاه‌های متعجب ما را دیده بود، گفت: «یه لحظه احساس کردم که از روی هوای نفس می‌خوام اینا رو تنبیه کنم؛ به همین خاطر کاری کردم که غرور، بر من پیروز نشه». 📚 مجموعه رسم خوبان کتــاب مقصود تویی صفحه 46-45 شادی روح و بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 اهل جهرم که روز عاشورای 1362 شدند اولین باری بود که در روز تاسوعا نیرو به جبهه می بردم. حزن شدیدی فضای اتوبوس را گرفته بود، تعدادی جوان ونوجوان معصوم. شاید اولین سالی بود که بچه‌ها شب عاشورا را در اتوبوس می گذراندند. هر کس برای خودش خلوتی داشت. بعضیها زیر لب روضه می خواندند، بعضی در فکر و برخی دیگر چیزی می‌نوشتند. شب فرا رسید کمی خسته شده بودم از آقای نظری که کمک من بود خواستم تا او رانندگی کند و من ساعتی استراحت کنم، زمانی که اتوبوس برای اقامه نماز صبح ایستاد از خواب بیدار شدم. بعد از خواندن نماز صبح من پشت فرمان نشستم. باید کمی عجله می‌کردیم تا ساعت 4 عصر خودمان را به مهاباد برسانیم چون بعد ساعت 4 جاده ناامن می‌شد و تازه تردد ضد انقلاب آغاز می‌شد و تا صبح روز بعد ادامه می یافت و جاده را ناامن می‌کرد. روز عاشورا بود و از گوشه کنار اتوبوس صدای هق هق گریه به گوش می‌رسید. نمی دانم شاید به دلشان افتاده بود که در روز عاشورای امام حسین، به شهدای کربلا می پیوندند. هر از گاهی آقای نظری پارچ آبی را بین بچه‌ها می‌گرداند تا بنوشند اما عاشورا بود وکسی لب به آب نمی زد. حال و هوای اتوبوس قابل توصیف نبود. نزدیک ظهر مقداری نان و خرما بین بچه‌ها تقسیم شد و به عنوان ناهار آن را درون اتوبوس میل کردند. فرصت توقف نداشتیم فقط چند لحظه‌ای را برای اقامه نماز ظهر در سقز ایستادیم. نماز ظهر عاشورایشان دیدنی بود تعدادی نوجوان چهارده پانزده ساله با آن جثه‌ کوچکشان مشغول راز و نیاز بودند. سریع سوار شدند تا زودتر به مهاباد برسیم، دلهره عجیبی داشتم آقای نظری هم که کنار من نشسته بود حال خوشی نداشت و می‌گفت خیلی دلم شور می‌زند. دلمان مثل سیر و سرکه می جوشید و دلیلش را نمی دانستیم که ناگهان متوجه شدم جاده بسته شده است و یک مینی بوس ویک سواری کنار جاده ایستاده بودند. فکر کردم تصادف شده است. پاهایم را تا آخر روی ترمز فشار دادم، چند نفر با لباس مبدل بسیجی و اسلحه اطراف جاده ایستاده بودند. ناگهان دو سه نفر آرپیجی به دست وسط جاده ظاهر شدند و به سمت ما نشانه رفتند. مصطفی رهایی بلند شد و داد زد: «کوموله‌ها هستند، کوموله‌ها هستند.» شوکه شده بودم، نمی دانستم چه کاری باید انجام دهم. یکی از منافقین گفت: دستتان را بالا ببرید و ناگهان درب اتوبوس را باز کرد و همه را با اسلحه تهدید کرد. دور تا دورمان را با اسلحه احاطه کرده بودند و نمی شد تکان خورد. کارت اتوبوس و پلاک شخصی آن، آنها را متقاعد کرد که اتوبوس شخصی است. آنان تمام وسایل بچه‌ها را از جعبه اتوبوس بیرون آوردند و کارت شناسایی آنها را گرفتند. همه آنها بسیجی بودند به جز مصطفی رهایی که کارت سپاه داشت. با تهدید همه را به سمت جنگل بردند و تنها من و آقای نظری مانده بودیم. نمی دانم چطور باورشان شده بود که ما دو نفر شخصی هستیم و ارتباطی با رزمندگان نداریم و فقط راننده هستیم. در همین حین یک مینی‌بوس پر از مسافر هم از راه رسید و آن را هم متوقف کردند و در بین آنها سربازی را که به همراه پدر پیرش به مهاباد می رفتند، پیاده کردند و سرباز را همان جا جلو چشمان پدرش کشتند و پیرمرد را به من سپردند و گفتند پیرمرد را سوار کن و برگرد. تمام حواسم پیش بچه‌ها بود، خدایا چه بر سر بچه‌ها می‌آورند. جرأت نمی‌کردم از سرنوشت بچه‌ها بپرسم صدای شنیدن تیر از بین جنگل خیلی مرا بیتاب کرده بود با دلهره تمام پشت فرمان نشستم و با اضطراب اتوبوس را روشن کرده و به سمت نزدیکترین مقر سپاه حرکت کردم. فردا صبح زود اتوبوس را برداشتم و به محل حادثه حرکت کردیم. ماشین را کنار جنگل گذاشتم و به سرعت به طرف جنگل دویدم. غمبارترین و سخت ترین صحنه عمرم را آن جا دیدم. بدن بی‌جان و تیرباران شده 13 جوان و نوجوان معصوم که هر یک گوشه‌ای افتاده بودند و در عصر عاشورای سال 1362 به جمع شهدای کربلای 61 هجری قمری پیوستند. راوی: 📚 کتاب خاطرات دردناک شادی روح و بگذارید👇👇 @rastegarane313
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 ما خویش را نثار کردیم تا شما رنگ گیرد . ما و دشواری را بر خود پذیرفتیم تا راه شما شود . ما خود را چون جرقه ای در این راه دادیم تا آسمان شما شود . و اینک اگر از این پس پدید آمد باید بر شما خورد . بر شما باید . مراقب خود و جامعه خود و وظیفه و خود باشید تا شما را از بیرون نکنند و قدرتمندتان را از شما نگیرند . بگذارید👇👇 @rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚کتاب صوتی زندگینامه داستانی سردار شهید قسمت 8⃣ بگذارید👇👇 @rastegarane313
از دوره مدرسه صدایش می‌کردیم « کریم چهل سانتی » از بس قد و قواره‌اش کوچک بود خمپاره که آمد ، شهید که شد واقعا چهل سانت بیشتر نمی‌شد..! عکاس: مرحوم احمد نصیرپور بگذارید👇👇 @rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کشف پیکر مطهر ۵ شهید در مناطق فکه ، شرق دجله و سردشت کردستان ۱۰ و ۱۱ مهرماه ۱۴۰۲ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد باد آن روزگاران یاد باد یاد جبهه ها یاد دفاع مقدس ارسالی از اعضاء شادی روح و و سلامتی رزمندگان 8 سال دفاع مقدس بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 💠 قرار شبانه اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِيل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم براي تعجيل در ظهور من زياد دعا کنيد که خود ، فَرَج و نجات شما است. کمال‌الدين، جلد ٢، صفحه ٤٨٥ پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام 🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸 🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ 🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ 🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ 🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ 🌸وضاقَتِ الاْرْضُ 🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ 🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ 🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى 🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد 🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ 🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم 🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا 🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ 🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ 🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ 🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ 🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ 🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني 🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ 🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ ! فقط به نام تو می ‏شود سکه پیروزی زد که بعد از تو، هر که مانده، در توهم زندگی شناور است. نام تو ای لاله سرخ، معنای زندگی‏ست و غربت بعد از تو، دامن اهالی کوی شجاعت را گرفته. ماییم و دلی که جز به بهای خون، نه فروخته می ‏شود و نه خریدارش هست. کاش بودید! چفیه ‏های خون آلود، بر شط آرامش پل بسته ‏اند. در لایه ‏های زیرین هستی، غوغایی است. قسم به نام سرخ که پس از جنگ، راهی که شما به خون گلو پیموده ‏اید، به خون دل می ‏رویم. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 بگذارید👇👇 @rastegarane313
پنجشنبه 🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 🌸اللهم اجعلنی فی درعک الحصینه التی تجعل فیها من ترید...🌸 🌺خداوندا مرا در آن پوششی که ازهر بلا و آفتی حفظ میکنی و هر کسی را که بخواهی در آن قرار میدهی قراربده🌺 سلام.صبح به خیر 🌺هرروزمان را با برکت کنیم باذکر شریف صلوات بر محمد(ص) وال محمد (ص)🌺 🌺امروز:پنجشنبه ۱۳مهر ۱۴۰۲ ۱۹ربیع الاول ۱۴۴۵ امروز متعلق است به:حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام💖 🌸اذکارامروز🌺 🌸لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (۱۰۰ مرتبه)🌺 🌸یا غفور یا رحیم (۱۰۰۰ مرتبه)🌺 🌸یا رزاق (۳۰۸ مرتبه) برای وسعت رزق 🌺 🌹بادست تهی آمده؛ محتاج و فقیرم 🌹ارباب، حسین بن علی(ع) هست امیرم💚 🌷ایکاش که در کرب و بلا یک شب جمعه 🌷از دستِ ابالفضل(ع) امان نامه بگیرم!💚 🌷پنج شنبه است و ياد درگذشتگان 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ 🌷وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ 🌷اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ🌷 ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ🌷 اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ🌷 اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ🌷 وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ🌷 بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوات. @rastegarane313
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 13 مهر 1402ه.ش 🗓 19 ربیع الاول 1445 ه.ق 🗓 5 اکتبر 2023 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 نیست خدائی جز الله، فرمانروای حق و آشکار 🔸صفحه 41 🔸جزء 2 جهت سلامتی و و هدیه به روح بگذارید👇👇 @rastegarane313
🇮🇷🌹🥀🇮🇷🥀🌹🇮🇷 اجوَدُ النّاسِ مَن جادَ بِنَفسِه وَ مالِهِ فی سبیل الله تَعالی سخاوتمندترین مردم آن کسی است که جان و مال خود را جوانمردانه در راه خدای متعال تقدیم نماید . 📚 مستدرک ، جلد ۱۱ ، صفحه ۸ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 يادتان نرود كه دشمن اصلي ما آمريكا است و به هوش باشيد كه با مراقبتهای دائمي و هوشياري كامل هر گونه انحراف از خط اصيل اسلامي را سد كنيد و اجازه ندهيد كه افكارتان از دشمن اصلي منحرف گردد و بدانيد كه سرنوشت انقلاب بستگي به استقامت شما در برابر مشكلات ناشي از جنگ خواهد داشت . 🌹 🕊 🌹 🌹 بگذارید👇👇 @rastegarane313
🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀 گل چیـنم و تعریف ڪنم بوی تو را صـد غنچـہ بچینم ندهد بـوی تـو را چہ ڪنم چاره ندارم ڪه جدایـم از تو زڪجا غنچہ بچینم ڪه دهد بوی تو را؟ چیـنم و تعریف ڪنم بوی تو را بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 اگر فرض کنیم پنج یا ده دستگاه دیگر هم به وظایفشان عمل نکنند اما یک نیروی درستکار، قوی، قاطع و دارای شرایط لازم باشد، نظام را در چشم مردم خواهد کرد . و یاد و خاطره کلیه خصوصاً گرامی باد . شادی روح و بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🌴🥀🌹🥀🌴🕊 شب 21 ماه رمضان بود که برایم پیامک فرستاد . ما مشغول پختن نذری بودیم . دیدم نوشته است : آبجی، نذری که می‌پزی برای من هم دعا کن . پرسیدم : چی شده ؟ برای چی دعا کنم ؟ نوشت : دعا کن منو امضا کنه پانزدهم تیرماه ۹۵ مصادف با عید سعید فطر گروهک تروریستی جیش الظلم با حمله به مرزبانان مرز جکیگور باعث به رسیدن چهار مرزبان به نام ، ، و شدند . راوی : بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🌴🥀🌹🥀🌴🕊 بزودی ظهور خواهد کرد . خوابی که پدر از می بیند : تو خواب به من گفت : بابا بزودی ظهور می کنه بهش گفتم : پسرم شرایط ظهور هنوز فراهم نیست در پاسخ به من گفت : شما نمی دونی ان شاءالله به همین زودی ها ظهور می کنه . یکم بهمن ۹۳ در تعقیب و گریز با اشرار به درجه رفیع نائل گردید . بگذارید👇👇 @rastegarane313