🍃💫💫🌺💫💫🍃
#دبستان_شهید_افسر_یک
#مناسبتهای_ملی
#بزرگداشت_صائب_تبریزی
🌸✨🌸
✍ #میرزا_محمد_علی_صائب_تبریزی در حدود سال ۱۰۰۰ هجری قمری در تبریز زاده شد.
👈پدراو تاجر بود وبه دستور شاهعباس اول از تبریز کوچ کرد ودرمحله عباسآباد اصفهان ساکن شد.
✨محمدعلی در این شهر به آموختن علم پرداخت.
✨اودرسال۱۰۳۴هجری قمری به هندوستان رفت ودرسال ۱۰۴۲هجری قمری به ایران بازگشت ودراصفهان ماندگار شد.✨
🍀دراین دوران شاهعباس دوم به او مقام #ملک_الشعرائی داد.آثارش به جز سه–چهارهزاربیت قصیده،یک مثنوی کوتاه وناقص به نام((قندهارنامه)) وسه قطعه،همه #غزل هستند.
او۱۷غزل نیز به ترکی سرود وسبکی را به کمال رساند که چند سده(قرن)پس از آن، #سبک_هندی نامیده شد.
✨🍃✨🍃
✍اوحدود ۸۰سال زندگی کرد وحدود سال ۱۰۸۱هجری قمری دراصفهان دیده از جهان فرو بست.
👈بیش از۳۴۰سال پیش،درمحله(لنبان) دراصفهان،درباغچهای بزرگ ودرخیابانی که امروزه به نام #صائب آشناست، صائب تبریزی به خاک سپرده شد.
✨سنگ مزارصائب یک قطعه سنگ مرمر یکپارچه یزدی بوده که سنگ مزار قدیمی را در میانش جاسازی کردهاند.
✨🍃✨🍃
👈یک بیت از #صائب 👇👇
مَحو کی ازصفحه دلها شودآثارمن
من همان ذوقم که مییابند ازگفتارمن
🍃💫💫🌺💫💫🍃
@n2medu
#محمدرضاچراغی
#مجموعه خلوت عشق
«شرح آرزومندی»
سحر دو دست دعا و هزار سوگند است
بــــــــیا که منتظرت جمعه آرزومنــــد است
سپند چشم ز اشک شبانه روشن بود
کـدام آب شناسـی رفـیق اســـــپند است؟
به بوستان محبّت که باغبان می گفت
نجستم آنکه زخصلت به دوست مانند است
چه دوستی که نشانی نداده ای ، حتّی
نیامدیّ و نگویی فـــــراق تا چــــند است
تو پای ما بگشا از چه می کنی زنجیر
که بی قرار دلم مسـتحقّ این بنـــــــد است
تنت درست خدایا سرت سلامت باد
دگر سخن به جزین از تو با خداوند است؟
دل شکسته ی ما را چه کس دهد پیوند
مگر ظهور تو «مهــــدی» امیـد پیوند است
ز ناله ها و غم دل مگر شوم دلــــشاد
به صدق گفته «چراغی» همیشه خرسند است
# سروده م رضاچراغی
#مجموعه خلوت عشق
#انتظار
#غزل فارسی
#نیمه شعبان
#شعر نوجوان
#قم
#ناحیه دو
#غزل صبح انتظار
#محمدرضاچراغی
#نقش خیال
وقتی که چشمهایِ سحر میلِ خواب داشت
دل همچنان به یادِ تو فکرِ خراب داشت
از بس که نامه هایِ نگاهم به باد رفت
اَشکم برایِ خط به خطش صد جواب داشت
بودی میانِ آینه ای دستِ روزگار
جایی که نور، گستره یِ بی حساب داشت
گفتی: تمامِ روز خدا عید می شوند
فصلِ خزان دوباره حقِ انتخاب داشت
گُل های آرزو همه سبزند در بهار
دریا فقط به شوقِ دلت رنگِ آب داشت
آب نشُسته در رگِ نسرینِ عشق هم
خونی ست استحاله که بوی گلاب داشت
خورشیدِ کاغذی هوسِ مرگ می کند،
مرگی که در خیالِ خودش هم سراب داشت
ای منتهای صبح، ز پشتِ سَفر بیا
وقتی که چشمهایِ سحر میل خواب داشت
#محمدرضاچراغی
#دبیر ادبیات فارسی
#ناحیه ۲
و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَیَّ مُنقَلِبٍ ینقَلِبونَ
#غزل«فریاد قطره ها»
چون غنچه ی حسین دهان پُر گلاب کن
کاخِ یزیدوارِ دلت را خراب کن
با دیده ی رقیّه و فریادِ قطره ها
سنگِ بنایِ کعبه ی افسرده آب کن
مادر! دوباره قصّه بگو خواب می روم
آخِر عمو بیا ببر، بابا شتاب کن
پایین بیا و باز ببوسم، کمی بخند
مانند قبل، «قُرَّتَ عَینی» خطاب کن
عمّه به بغض می شکند سدِّ شامیان
کوفه ببین و چشمه ی جان را سراب کن
خاکِ تنور و چوبِ نی و تشت پُر شراب
ای خیزران بترس و تو قدری ثواب کن
کو خانه؟ شد کبود تنِ سردِ قافله
حالا به جانِ فاطمه پا در رکاب کن
ما را چه کس به وقتِ فراغت یتیم کرد؟
یا رب به خشمِ خویش«شدیدُ العقاب» کن
باران تازیانه و گلبرگهای یاس
بر نیزه، آیه آیه ی ام الکتاب کن
هر ریشه را به جُرمِ بزرگی تبر زدند
جز مرگ هر که خواست عیادت، جواب کن
آتش به جان فتنه زند آبِ روی ما
این آبرو، گداییِ طفلِ رباب کن
خاموش گشت و دستِ پدر داشت در خیال
ای آفتاب! دامنِ ویرانه خواب کن
اثبات می کند عملِ حُر به عالمین
ما هم یک از غلامِ تو، عالیجناب کن
عشقِ حسین نذرِ «چراغی» اگر کنند
با گوشه چشمِ آلِ علی مستجاب کن
.........................
#محمدرضا چراغی
#دبیر ادبیات ناحیه۲
#مجموعه خلوت عشق
🖤🏴🏴🏴