eitaa logo
روانشناسی یا فطرت شناسی
164 دنبال‌کننده
957 عکس
29 ویدیو
11 فایل
سایکولوژی روان‌شناسی نیست! سایکولوژی خوانده پشیمان
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 انسان شناسی غربی آلفرد آدلر: 🔺 هدف­های ما آرمان ­هایی خیالی هستند که نمی­ توانند در برابر واقعیت آزمایش شوند. اعتقاد به وجود زندگی پس از مرگ بر پایه واقعیت عینی قرار ندارد، اما برای شخصی که به این نظر معتقد باشد، واقعی است. آدر این مفهوم را با عنوان غایت­ نگری خیالی بیان کرد. 🔺 بهترین بیان آرمان‌های خیالی که انسان­ها تاکنون آن را به وجود آورده­اند، مفهوم خدا است (منبع: نظریه های شخصیت شولتز، ص142) 👈 آدلر نه تنها بنا بر روال معمول سایکولوژی رابطه با خدا را نادیده می گیرد، بلکه وجود خدا را خیالی تلقی کرده و آن را صریحا انکار می کند! 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 انسان شناسی غربی 🔺 آلفرد آدلر: احساس‌­های حقارت منبع همه تلاش­ های انسان هستند. پیشرفت، رشد و ترقی فرد در نتیجه جبران است، یعنی ناشی از تلاش­ های ما برای غلبه کردن بر حقارت­ های واقعی یا تخیلی‌مان. 👈 آدلر به جای توجه به توانایی های انسان، به ضعف ها و حقارت های او توجه می کند و انسان را موجودی ضعیف و حقیر در نظر می گیرد! 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 انسان شناسی غربی 🔺 کارن هورنای: تنها چیزی که می­ تواند رشد ما را مسدود کند، جلوگیری از نیاز ما به امنیت در کودکی است 👈 کارن هورنای همانند فروید نگاهی جبرگرایانه به انسان دارد و شخصیت انسان را در دوران کودکی محصور کرده و اراده او برای تغییر و رشد را در بزرگسالی نادیده می گیرد. 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 انسان شناسی غربی 🔺 آبراهام مازلو سلسله مراتب نیازها رفتار انسان را برانگیخته و هدایت می­‌کنند و عبارتند از نیازهای فیزیولوژیکی، ایمنی، تعلق‌­پذیری و عشق، احترام و خودشکوفایی. این نیازها غریزی هستند و تحت تأثیر عوامل ارثی قرار دارند. با این حال توسط یادگیری، انتظارات فرهنگی، ترس و مخالفت به تعویق می­‌افتند. 👈 مازلو نیز مانند سایر سایکولوژیست ها و دانشمندان غربی، انسان را نوعی حیوان دانسته و او را محصور در غرایز حیوانی تلقی می کند. در حالی که انسان بر خلاف حیوانات دارای اراده و اختیار است و می تواند از نیازهای غریزی و مادی خود صرف نظر کرده و به دنبال تعالی باشد. مازلو رابطه انسان با خدا و این نیاز اساسی را نادیده گرفته و به مادی بودن تفکر انسان شناختی خود صحه گذاشته است. 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 انسان شناسی غربی 🔺 فروید: اغلب انسان ها آشغالند من در انسان­ها به طور کلی، چیز کمی یافته­ام که خوب باشد. بنابر تجربه من، اغلب آنها آشغالند 🔺 هدف نهایی و ضروری در زندگی کاهش تنش است. نهاد (غریزه) قدرتمندترین بخش شخصیت است و ساختاری ارثی دارد و مبنای آن فیزیولوژیکی است. 🔺 انسان ها محکوم به مبارزه با نیروهای درونی هستند و تقریباً همیشه محکوم به باختن هستند. 🔺 ساختار شخصیت از سه قسمت نهاد (غریزه)، من و فرامن تشکیل شده است (تثلیث و انسان شناسی تثلیثی) ✝️ 👈 فروید نگاهی بسیار بدبینانه به انسان دارد و او را موجود بی ارزش، دچار تنش و ناکامی، غریزه محور (مانند حیوانات) دانسته و دارای شخصیتی سه گانه و تثلیثی می داند. وی با انتشار نظریاتش جامعه را به سمت حیوان صفتی و درنده خویی سوق داد و روابط اجتماعی را به شدت مخدوش کرد. 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 انسان شناسی غربی 🔺 ریموند کتل: هیچگونه هدف نهایی و ضروری که رفتار را تحت نفوذ خود قرار دهد، وجود ندارد 📚 منبع: کتاب نظریه های شخصیت شولتز، ص 311 👈 کتل با رد هرگونه هدف غایی برای انسان، خلقت انسان را بی هدف تلقی می کند و انسان را موجودی شبیه حیوانات در نظر می گیرد که اراده ای از خود ندارند و زندگی بی هدفی را دنبال می کنند. 🔸 کتل که فردی خداناباور و ملحد است، رابطه با خدا را به طور کلی نادیده می گیرد و انسان را صرف نظر از مخلوق بودن و رابطه ای که با خدا دارد و هدفی که برای آن خلق شده است، مورد مطالعه قرار می دهد. 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 انسان شناسی غربی 🔺 ریموند کتل: دو نوع صفت پویشی برانگیزاننده به نام اِرگ­­‌ها و احساسات وجود دارد. واژه اِرگ از واژه یونانی ارگون و به معنی کار یا انرژی است. ارگ به نشانه مفهوم غریزه یا سایق به کار می رود. ارگ‌­ها منبع انرژی ذاتی یا نیروی برانگیزاننده برای کل رفتار هستند و رفتار انسان را به سوی هدف‌­های خاصی هدایت می‌­کنند. 📚 منبع: کتاب نظریه های شخصیت شولتز، ص 307 👈 کتل هم مانند سایر سایکولوژیستها انسان را نوعی حیوان دانسته و او را اسیر غرایزش می داند. در حالی که انسان حیوان نیست و برخلاف حیوانات که اعمالشان غیرارادی و مبتنی بر غرایز است، دارای فطرت حق طلب است که مبتنی بر اراده تقویت می شود و ظرفیت آن افزایش می یابد. 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 سایکولوژی و نگاه مادی به انسان 🔺ثرندایک: اگر چیزی وجود داشته باشد، دارای مقدار است و اگر دارای مقدار باشد، می توان آن را اندازه گیری کرد. 👈 از نگاه سایکولوژیست ها، انسان و همه ویژگی های او مادی و قابل اندازه گیری هستند! در حالی که انسان بر خلاف حیوانات دارای بعد غیرمادی و غیرقابل اندازه گیری است 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 انسان شناسی غربی 🔺 اریک اریکسون: فرایند رشد تحت کنترل اصل اپی­ژنتیک رسش قرار دارد، یعنی مراحل رشد به وسیله عوامل ارثی تعیین می­ شوند. 📚 منبع: کتاب نظریه های شخصیت شولتز، ص 243 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 انسان شناسی غربی 🔺 اریک اریکسون: فرایند رشد تحت کنترل اصل اپی­ژنتیک رسش قرار دارد، یعنی مراحل رشد به وسیله عوامل ارثی تعیین می­ شوند. اریکسون رشد شخصیت را به هشت مرحله روانی اجتماعی تقسیم کرد. چهار مرحله اول شبیه مرحله دهانی، مقعدی، آلتی و نهفتگی فروید هستند. تفاوت مهم این است که اریکسون بر همبستگی­ های روانی اجتماعی تأکید داشت، در حالی که فروید بر عوامل زیستی تأکید می­ کرد. به نظر اریکسون فرایند رشد تحت کنترل اصل اپی­ژنتیک رسش قرار دارد. منظور وی این بود که مراحل رشد به وسیله عوامل ارثی تعیین می­ شوند. پیشوند «اپی» به معنی «بستگی» است و رشد به عومل ژنتیکی بستگی دارد. عوامل اجتماعی و محیطی که با آنها مواجه می­شویم، بر شیوه­های تحقق مراحل رشد تعیین شده ژنتیکی تأثیر می­گذارند. بنابراین، رشد شخصیت هم تحت تأثیر عوامل زیستی و هم عوامل اجتماعی قرار دارد، یعنی هم متغیر شخصی و هم موقعیتی بر آن تأثیر می­گذارد. به اعتقاد اریکسون رشد انسان شامل یک رشته تعارض است که باید با آنها کنار بیاید. توان یا پتانسیل این تعارض­ ها به صورت زمینه ­های ذاتی به هنگام تولد در ما وجود دارد و در مراحل رشد خاصی بارز می­شوند، یعنی زمانی که محیط ما درخواست ­های به خصوصی از ما می ­کند. هر رویارویی یا مواجهه با محیط بحران نامیده می­ شود. این بحران در طول زمان تغییر می­کند و انسان را ملزم می­دارد مطابق با درخواست ­های جدید هر مرحله در چرخه زندگی، انرژی غریزی خود را تنظیم مجدد کند (شولتز، ص 243). اریکسون معتقد بود شخصیت بیشتر تحت تأثیر یادگیری و تجربه قرار دارد تا وراثت. تجربه­ های روانی اجتماعی و نه نیروهای زیستی غریزی عوامل تعیین کننده مهمتر رشد شخصیت هستند. هدف نهایی و درجه اول انسان پرورش دادن من مثبتی است که تمام نیرومندی­ های بنیادی را دربرمی­ گیرد (شولتز، ص 254). به نظر اریکسون هر یک از هشت مرحله رشد روانی اجتماعی، فرصتی را برای پرورش نیرومندی­ های بنیادی فراهم می­ کند. به اعتقاد او این نیرومندی­ها یا مزیت­ ها زمانی پیدا می­ شوند که بحران هر مرحله به طور مناسب حل شده باشد. نیرومندی ­های بنیادی لازم و ملزوم یکدیگرند، زیرا تا وقتی که نیرومندی در مرحله قبلی محرز نشده باشد، نیرومندی جدیدی نمی­تواند پرورش یابد (شولتز، ص 244). 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 انسان شناسی غربی 🔺 اریک فروم: انسان به صورت ذاتی خوب یا بد نیست 📚 منبع: کتاب نظریه های شخصیت شولتز، ص 205 فروم انسان به صورت ذاتی خوب یا بد تلقی نمی­ کرد، بلکه معتقد بود اگر در تحقق بخشیدن توان خود شکست بخورد، می­ تواند به فردی شرور تبدیل شود. به نظر فروم بشریت سرانجام به حالتی از توازن و یکپارچگی دست خواهد یافت، اما از ناکامی ­های امروز در رسیدن به آن غمگین بود. او یک جامعه آرمانی را معرفی که و آن را سوسیالیسم اشتراکی انسان­ گرا نامید و آن را به صورت جامعه­ ای توصیف کرد که در آن عشق، برادری و اتحاد ویژگی تمام روابط انسان است. گرایش خلاق غالب خواهد شد و احساس ­های تنهایی، بی­ معنایی و بیگانگی از بین خواهند رفت (شولتز، ص 205). 👈 اریک فروم به فطرت ثابت در همه انسان ها که گرایش به حق و حقیقت و زیبایی و کمال و آگاهی و ... دارد و او را به سمت خداوند هدایت می کند اعتقاد نداشت و او را در چهارچوب مسائل مادی مطالعه کرد. 🆔 @ravanshenasi_fetrat