#سخن_بزرگان
#سیره_علما
💥تواضع در برابر استاد
✔️ آیت الله حقشناس
🔹استادی کتاب اسفار را درس می داد، پسر آقای شاهآبادی رحمه الله آنجا بودند. (ظاهرا منظور مرحوم آقاشیخ محمد پسر ارشد آیت الله شاهآبادی است.)
🔹ایشان اشکال کرد. استاد گفت: فضولی نکن. دوباره اشکال کرد، یک حرف بدتر شنید! خب در حضور جمع، اگر معلم ناسزایی بگوید، خیلی تحملش عجیب و سخت است.
🔹من منتظر شدم که ببینم پسر آقای شاهآبادی نسبت به استاد چه میکند؟ استاد اگر به ما «تو» بگوید، دو روز با او صحبت نمیکنیم؛ دیدم ایشان بعد از درس خم شد و کُندهی زانوی استاد را بوسید، دو مرتبه رفت سر جای خودش نشست! فهمیدم این علومی که یاد گرفته به قلبش رسیده است.
📚 مواعظ (سلسله مباحث اخلاقی مرحوم آیت الله حقشناس) ج ۱، ص ۱۵۹.
👉 @raveshsonnati
#آشنایی_با_مهارت_های_عمومی_پژوهش
#فصل_اول_کلیات_پژوهش
#مراحل_پژوهش
🔻بخش چهارم: مسأله شناسی و فنون تبدیل مشکل به مسأله
1⃣ چیستی مسأله
🔹مسأله گرچه خود ابهام ذهنی به شمار میرود لکن با پرسش تفاوتهای اساسی دارد. پرسشها برای هر علم آموزی رخ میدهد و پاسخ آن در حدّ یک جواب است و با مراجعه به یک فرد آگاه پرسش پاسخ داده میشود. اما مسأله نوعی
ابهام و ندانستن است که تنها برای دانایان رخ میدهد. مسأله ابهام شخصی نیست بلکه ابهامی در مقیاس علم است. در این جا دیگر مراجعه و پرسشگری دردی را دوا نمیکند. فردی که بر اساس مطالعات نظاممند خود با مشکل علمی
مواجه شده است، فقط اوست که میتواند مسأله داشته باشد. ویژگی ممتاز مسأله این است که پاسخ باید بر اساس اسلوبی نظاممند کشف شده و به سایر گزارههای علم بیافزاید. در واقع مسأله برآمده از مواجهه فعّال با مشکل است.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#درسنامه_روش_سنتی
#علوم_نقلی
↪️ 🔻مقطع یادگیری «متوسّطه»
🔹القوانین المحکمة معروف به قوانین الأصول نوشتۀ محقّق میرزای قمّی
🔹أصول الفقه نوشتۀ مرحوم شیخ محمّد رضا مظفّر
🔹الوسیط نوشتۀ آیت الله جعفر سبحانی دامت إفاضاته
🔹 دروس فی علم الاصول (الحلقة الثانیة) نوشته شهید سیدمحمدباقر صدر
🔻شروح و حواشی قوانین :
🔸شرح استاد مرحوم مصطفی اعتمادی به نام موضح القوانین
🔸حاشیه سید علی قزوینی
🔸حاشیه شیخ جواد طارمی
🔸حاشیه شیخ حسین قمّی از شاگردان صاحب قوانین
🔸حاشیه حاج میرزا تقی حسینی حسنی طباطبایی تبریزی
🔸حاشیه میرزا موسی فرزند میرزا جعفر فرزند میرزا احمد مجتهدی تبریزی
🔸حاشیه سیّد محمد اصفهانی
🔸حاشیه آخوند ملا محمد تقی هروی
🔸حاشیه سیّد اسماعیل تبریزی
🔸توضیح القوانین نوشتۀ محمد حسین بن بهاء الدین قمّی از شاگردان صاحب قوانین
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#فوائد_صرفی
🔹معانی باب افعال
🔸فصل اول: معانی صحیح
🔟 حینونت
↪️ 🔻چند تذکر:
1⃣ غالبِ در این معنا، آن بود که ذکر شد (استحقاق خود فاعل نسبت به فعل) و گاهی این استحقاق مربوط به متعلَّقِ فاعل است مثل اجزّ القوم یعنی وقت بریدن پشم گوسفندان قوم رسید و اقطف القوم یعنی وقت چیدن میوه درختان قوم رسید که به نظر میرسد این اسناد از باب مجاز باشد.
2⃣ برخی مثل احمدته را که به معنای وجدان الشیء بود (او را محمود و ستوده یافتم) از همین معنی (استحقاق) دانستهاند. 🔸(الکتاب، ج ۴، ص ۱۷۲، الممتع، ج ۱، ص ۱۸۸.)
🔹به نظر میرسد به هیچ وجه نمیتوان معنای وجدان الشیء را به استحقاق ارجاع داد؛ زیرا درست است که میتوان از مفهوم استحقاق در مثل احمدته استفاده کرد لکن مُفاد مثل احصد الزرع کاملاً متمایز از مفاد مثل احمدته میباشد و به خاطر همین مطلب اولی لازم و دومی متعدی است لذا در بیان تفسیر اولی میتوان گفت استحق الحصاد ولی در مثل اَحْمَدَ زیدٌ عَمراً نمیتوان گفت استحق الحمدَ بله میتوان گفت وجده انه یستحق الحمدَ یا مستحقا للحمد ولی این، غیر آن است یعنی در اولی فاعل، مستحق امری است ولی در دومی، مفعول، مستحق امری است و فاعل واجِدِ این استحقاق است لذا نمیتوان مفاد مثل احمدته را استحقاق دانست بلکه باید وجدان الاستحقاق و مانند آن دانست که غیر از نفس استحقاق است.
🔹علاوه بر این مطلب، معلوم نیست احمدته به معنای وجدته مستحقا للحمد باشد بلکه ممکن است به معنای وجدته محموداً یعنی متصفا بهذه الصفة باشد و بر فرض قبول در مثل ابخله و اعظمه و اجنبه و اکثر امثله معنایِ وجدان الشیء قطعاَ این معنا راه ندارد و شاید مراد سیبویه تنظیری بین خصوص احمدته و احصد الزرع باشد نه اینکه معنای وجدان الشیء را به استحقاق ارجاع داده باشد.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#سیره_علما
💥 تدریس و تدرّس فلسفه
✔️ آیت الله حقشناس
1⃣ خدا آقای بروجردی را رحمت کند؛ به اساتید فلسفه میگفت: جایتان را عوض کنید. مثلا امشب مسجد «عشقعلی» درس میدادند، اما تا رندان می فهمیدند، استاد و شاگردان اصلی به یک مسجد دیگر میرفتند تا افراد غیرمستعد، وارد این مباحث نشوند!
🔹ممکن است کسی بگوید: اگر این درس و بحثها، یک علمی بود که باید هرکس بیاموزد، دیگر این محدودیت برای چیست؟ جواب روشن است که این دقتها برای این است که هرکس نباید وارد علم فلسفه شود. آرا و عقاید مختلفهای در فلسفه عرضه میشود که بعضیها قادر به حل مشکلات آن نیستند و در آن ها میمانند.
2⃣ بنده که در قم تدریس فلسفه را شروع کردم. حضرت امام فرمودند: شنیدهام عدهای که برایشان زود بوده که در این درس مشغول بشوند، به درس آمدهاند. این درس را تعطیل کن! بنده هم این درس را تعطیل کردم. من دیدم نمیتوانم جلوی این آقایان را بگیرم و به درس راهشان ندهم، آن وقت برای اینها مشکل پیدا میشود و توانایی و مایهی علمی خاصی هم ندارند که بتوانند با شبهات و مشکلات اعتقادی مقابله کنند لذا درس را تعطیل کردم.
📚 مواعظ (سلسله مباحث اخلاقی مرحوم آیت الله حقشناس) ج ۱، ص ۱۹۱، ۱۹۲.
👉 @raveshsonnati