بعد از تیر خوردنش
بچهها اومدن به کمکمون
خیلی خون ازش رفته بود
فقط برگشت به یکی از رفقا گفت:
بلندم کن رو زانوهام بشينم
برگشتم بهش گفتم: واسه چی..؟!
خون زیادی ازت رفته
که آقا سجاد گفت:
اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم..
🌹شهید مدافع حرم سجادعفتی
http://eitaa.com/raviannoorshohada
هی نگاهت بڪنم!
گم بشوم در چشمت ؛
گم شدن در شبِ چشمان تو
پیـــدا شـدن اسـت ...
رزمنده_حزبالله
پاسـدار_مدافع_حـرم
🌹طلبه_شهید_سیدعلی_زنجانی
سـالـروز_ولادت
http://eitaa.com/raviannoorshohada
میخوام ثروتمندترین مفقود باشم🌸
یادمه یه روز خیلی میگشت دنبال گرانترین لباس ها. 👕
خیلی گشتیم نمیدانم یا لباس های امریکایی یا ایتالیائی آبی رنگی که از بهترین لباس ها بود براش پیدا کردیم و پوشید.👖👔
خیلی خوش تیپ شده بود و بهش میومد. 😍
گفتیم این لباسها رو چرا انتخاب کردی مسعود؟
خدایی با لبخند ملیحی میگفت میخوام وقتی مفقود شدم و جنازه ام اونور ماند، وقتی مادرم حضرت فاطمه زهرا (س) اومد بالای سرم لباسهام قشنگ و تمیز و خوشگل باشه.☺️
باز با لبخند و شوخی میگفت میخوام با این لباس ها ثروتمندترین مفقود باشم.😁
مسعود مرادی مفقود شد، با همون لباس ها.😔
شهید مسعود مرادی🌹
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#بازیگوشی_شهید_محمدرضا_دهقان 😊🕊🌺
محمدرضا تو دوران تحصیلش، چه مدرسه چه دانشگاه، خیلی شیطنت داشت...
اونقدری که اساتید از دستش خیلی شاکی بودن😅
و از این بابت خیلی سرزنش میشد...😐
با تمام این ها، اساتیدش واسش قابل احترام بودند و دوستشون داشت.. و به خاطر تنبیه ها و جریمه ها کینه و دلخوری واسش به وجود نمیومد..✅
ولی مودب بود، اگر شیطنتی هم می کرد، سعی داشت دلخوری ایجاد نشه..😊
آخر سال هم میرفت از اساتید حلالیت می طلبید...😂❤️
شاید هیچکس فکرش رو نمی کرد، "شاگرد شلوغ مدرسه و دانشگاه" بشه💔
استاد_عشق_و_شهادت...🌹
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ويژه| سالگرد فتنه١٨تير
♦️رهبر معظم انقلاب: اگر عکس مرا هم پاره کردند باید سکوت کنید
♦️جوان مومن حزباللهی نیرویش را برای مقابله با دشمن حفظ کند
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌹شهید_مدافع_حرم_پویا_ایزدی
🌹شهید_آبروی_خودرا_خرج_اسلام_کرد...☝️
شهید هیچوقت از کمک به فقراو نیازمندان غافل نبود, 👌دریکی ازاین مواردنوروز 93بود که برای جمع اوری کمک به سطح شهررفتیم, ایشان به مغازه ها سرمیزدو با فروتنی تمام طلب کمک برای نیازمندان میکرد😊,کاری که من ازانجام دادنش خجالت میکشیدم واز رفتن داخل مغازه ها امتناع میکردم,❗️
درمواردی پیش می امدکه دست رد به سینه اش میزدند امابرایش اهمیتی نداشت وباگشاده رویی کارش راادامه میداد☝️, اینجا یاد این جمله شهید رجائی افتادم که وقتی پست نخست وزیری راقبول کردفرمودمن ازمال دنیاچیزی به جزاندک ابرویی ندارم که حاضرم ان را برای اسلام بگذارم ✅و شهید پویاایزدی به معنی واقعی ابروی خودرا برای این کارمی گذاشت, وجالبتر اینکه وقتی برای رساندن کمک درب خانه نیازمندی میرفتیم بااسرار به من میگفت شما کمک هارا ببر درخانه وبگواینهارا یک غریبه برای شما فرستاده وخودش جلونمی امد🌹
#راوی_همرزم_شهید
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨شهید آوینی:
ما ماسک میزنیم، اما مقام امن را
در جای دیگر می جوییم ...
#من_ماسک_میزنم 😷
#کرونا
http://eitaa.com/raviannoorshohada
خاطرات_شهید🌹
🔅 کنارشهرک محل زندگیمان باغ سبزی کاری بود،هر ازگاهی"حاج حمید"به آنجا سَری میزد به پیرمردی که آنجا مشغول کار بود کمک میکرد،یکبارازنماز جمعه برمیگشتیم که حاج حمیدگفت: بنظرت سَری به پیرمردسبزی کار بزنیم از احوالاتش با خبر بشیم؟!مدت زیادی بود کہ به خاطر جابجایی خبری ازاو نداشتیم.
زمانیکه رسیدیم پیرمرد مشغول بیل زدن بود حاج حمیدجلورفت بعداز احوال پرسی،بیل را از او گرفت مشغول بیل زدن شد،پیرمرد سبزی کار چند دستہ سبزی به حاج حمید داد.
🔅 سبزیها را پیش من آورد وگفت:این سبزیها را بجای دست مزد به من داد.
گفتم:ازخانمم میپرسم اگر نیاز داره بر میدارم.گفتم: نه سبزی احتیاج نداریم.
در ضمن شما هم که فی سبیل اللّه کار کردی.بعدازشهادتش یکی ازهمسایه ها به پیرمردگفتہ بود که حاج حمید شهید شده.
🔅 پیرمرد با گریه گفته بود من فکرکردم اون آدم بیکاری است که به من کمک میکرد. اصلاً نمیدونستم شغلی به این مهمی داره و سردار سپاهه...
✍راوی: همسر شهید
سردار_بی_ادعا🌷
🌹شهید_سید_حمید_تقوی_فر
http://eitaa.com/raviannoorshohada
آمدم بگویم
نیستید که ببینیـد
قایق⛵️ نَفس ما، چطور به گِل نشسته
💥اما یادم آمد
هستید و می_بینید
این در گِل ماندنِ مان را😔
پس به رسم خلوص و مردانگی تان
نجاتمـان دهید
از دنیــا زدگی
http://eitaa.com/raviannoorshohada
خاطرات_شهدا 🌹
آخرین دفعه قبل از اعزام رفت پابوس امام رضا علیه السلام ، وقتی برگشت دیدم گلویش گرفته و سینه اش هم قرمز شده ، گفتم چی شده !؟ ، گفت ،
جایت خالی مادر جان ، توی حرم سینه زنی مفصلی داشتیم .
به گمانم امام رضا (ع) ، توی همان زیارت ، برگه شهادتش را امضاء کرده بود ، وقتی رفت دیگر بر نگشت.....
🌹شهید مرتضی سلیمی
http://eitaa.com/raviannoorshohada
گل چو خندید محال است دگر غنچه شود
سر چو آشفته شد از عشق، بهسامان نشود
بیسر_و_سامان_توام_یاحسین💚
http://eitaa.com/raviannoorshohada
۱۹ تیرماه سالروز_شهادت مدافع_حـرم سرهنگ 🌹شهیدحاج_عبدالکریم_اصل_غوابش گرامی باد.🌷
ولادت:۱۳۴۸
شهادت:۱۹ تیر ۱۳۹۴
در يك خانواده مذهبى در شهرستان آمل چشم به جهان گشود، شهيد از همان اوايل كودكى در كنار كمك به خانواده خود تحصيلات خويش را نيز ادامه ميداد از سال 56 عشق به رهبرى در وجودش شعله ور گرديد . دراكثر تظاهرات ها و راهپيمايى ها شركت مينمود پس از انقلاب و وقوع جنگ تحميلى و دعوت امام از جوانان كشور جهت اعزام به جبهه مخصوصا خدمت مقدس سربازى در تاريخ 21 مهر 66 جهت سربازى به لشكر 21 حمزه خود را معرفى و در رسته پياده آموزش ديد، در طول خدمت سربازى هميشه مطيع و فرمانبردار فرماندهان مكتبى خود بود و از زير هيچ فرمانى شانه خالى نمى نمود تا اينكه در تاريخ 18 تير 67 در منطقه در حين اجراى عمليات كه توسط يكى از يگانهاى عملياتى لشكر 21 حمزه انجام ميگرديد به درجه رفيع شهادت نائل گرديد كه هم اكنون مرقد وى در شهر آمل از افتخارات آن ديار مى باشد.
http://eitaa.com/raviannoorshohada
مدافعان_حرم!
به جان ما امنیت دادند؛
ولی با هوایی کردن ما برای "شهادت"🌹
آرامش دلمان را گرفتند...
خداوند اجرشان دهد!💐
چه بیقراری خوبی.💚
http://eitaa.com/raviannoorshohada
یکی از دوستانش تعریف میکرد علی رغم اینکه فرمانده ما بود اما در عین رعایت مسایل شرعی و اخلاقی بسیار شوخ طبع بود و دائم لبخند بر لب داشت دوستان و بچه ها که از طوایف مختلف بودند به او میگفتن یادت باشد اینقدر که تو سر به سر ما میگذری ما هم جبران خواهیم کرد و بعد از شهادتت هیچ کاری برایت نمیکنیم و او باز هم با لبخند همیشگیش جواب می داد مطمئن باشید به طریقی از بین شما خواهم رفت که یکی به یکی شما عزادارم خواهید شد روز تشیع و لحظه تدفین پیکر خونین سردار شهید حاج احمد مجدی ما اعضای خانواده فقط نظارگر خیل عظیم دوستانش بودیم که با اشکهای چشمانشان مشغول دفن و وداع با او بودند .
🌹شهید احمد_مجدی
یاد شهدا با صلوات
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبه تاثیرگذار و تازه منتشر شده یک رزمنده ارتشی در اوایل جنگ 😔
ذرهای از این بصیرت و وطندوستی را اگر بعضی ها داشتند در جنگ اقتصادی هم پیروز میشدیم....
http://eitaa.com/raviannoorshohada
پرواز پرستویی دیگر ...
پاسدار جانباز مدافع حرم
🌹شهید_ابراهیم_اسمی
اعزامی از استان البرز ( فردیس )
در سوریه به فیض شهادت نائل آمد
هنیئا_لڪ_یا_شهید🌹
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🔰حقیقت عظیم✨
🌹شهید، چیز عظیم و حقیقت شگفتآوری است. ما چون به مشاهده شهدا عادت کردهایم و گذشتها و ایثارها و عظمتها و وصایا و راهی که آنها را به شهادت رساند، زیاد دیدهایم، عظمت این حقیقت نورانی و بهشتی برایمان مخفی میماند؛ مثل عظمت خورشید و آفتاب که از شدّت ظهور، برای کسانی که دائم در آفتابند، مخفی میماند.🌿
در دوران گذشته، وقتی که یک نمونه از این نمونههای شهدای امروز ما، از تاریخ صدر اسلام انتخاب و معرفی میشد و شرح حال او بیان میگردید، تغییر واضح و شگفتآوری در دلها و جانها و حتی در همها و نیّتها به وجود میآورد. هر یک از این ستارگان درخشان، میتواند عالمی را روشن کند. بنابراین، حقیقت شهادت حقیقت عظیمی است.🌿
حقیقت_عظیم
شهادت🌹
شهدا
امام_خامنه_ای
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#خاطرات
#روحانی_شهید سید جعفر مرتضوی درچه ای
یکی از دوستانش می گوید: ایشان روزی به جبهه رفته بود و خیلی زود برگشت ؛ وقتی علتش را پرسیدم، فرمودند که من را فرستادند در کردستان[ در میان پایگاه ها] چون در آنجا افراد تجمعی ندارند و امکان تبلیغ وجود نداشت من پیش خودم گفتم بگذار که لااقل سر سفره خودم غذایم را بخورم، یعنی راضی نبود جایی که امکان تبلیغ برایش وجود ندارد، از امکاناتی استفاده کند که مربوط به جبهه است
برادر شهید می گوید: ... ما قطعه زمینی داشتیم که آن را کاشت و برداشت می کردیم که شهید هم گاهی که فرصت می کردند به ما کمک می کردند وقتی کارمان تمام شد هریک وسیله ای برداشتیم و به سمت خانه حرکت کردیم؛ من بیلی را به او دادم، گرفت و برد... من گفتم ممکن است خجالت بکشد که بیل را حمل می کند ولی ایشان برد؛ آخر او یک طلبه است ، خود را به او رساندم و خواستم بیل را از او بگیرم اما او نداد؛ گفتم ناراحت نمی شوی گفت ناراحتی ندارد کار بدی که نکرده ام ؛ این در حالی بود که بچه های هم ردیف او این کار را خفت و کوچکی برای خود می دیدند
http://eitaa.com/raviannoorshohada
زیارتنامه شهدا🌹
باز پنجشنبه و یاد شهدا 🌹با صلوات
http://eitaa.com/raviannoorshohada
هرگاه شب جمعه شهدا 🌹را یاد کردید؛ آن ها شما را نزد اباعبداللّٰه علیه السلام 💚یاد میکنند.
🌹 شهدا را یاد کنیم ولو با ذکر یک صلوات🌹
لحظه های زیارت ارباب التماس دعا شهیدان عزیز...
http://eitaa.com/raviannoorshohada
ارباب خوبم 💚
❣️حال وهواے قلب من امشب ڪبوتريسٺ
⚜️وقتے ڪه ڪار صحن وسراے تو دلبريسٺ
❣️ شبهاے جمعہ عڪس حرم زنده مےشود
⚜️تصوير رقص_پرچم وگنبد چہ محشريسٺ
شب زیارتےارباب_بےڪفن 🌙🕌
صلی الله علیک یا اباعبدالله🌙
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌹 شهید عبدالله_میثمی
شب جمعه دلش بدجوری گرفته بود. شروع کرد به خواندن دعای_کمیل تا رسید به این جمله که: «خدایا! اگر در قیامت بین من و دوستانت جدایی بیندازی و بین من و دشمنانت جمع کنی، چه خواهد شد؟» افتاد به سجده و های های گریه کرد.
سرش را که بلند کرد، دید هم سلولی کمونیستش که خیلی اذیتش می کرد. سرش را گذاشته کف سلول و او هم گریه می کرد.
http://eitaa.com/raviannoorshohada